نوعروس: به خاطر اینستاگرام از همسرم طلاق گرفتم
سایر منابع:
سایر خبرها
درخواست عجیب عروس 7 روزه از پلیس / سپهر شوهرم فرار کرده است !
پافشاری های من باعث شد تا زندگی زیر یک سقف را شروع کنیم هنوز یک هفته از این ازدواج نگذشته بود که تلفن های مشکوک و دروغ های پی در پی او کنجکاوی مرا برانگیخت. وقتی به ماجرا حساس شدم تازه فهمیدم سپهرحتی مدرک سیکل هم نداشت و چند سال قبل ازدواج کرده و دارای همسر و فرزند بود. دنیا روی سرم خراب شد، تصمیم گرفتم از او طلاق بگیرم اما آزمایش پزشکی قبل از طلاق مشخص کرد که من باردار هستم سپهر ادعا می ...
حجت الله علی محمدی؛ چاپچی که می خواست طبیب باشد
را به عهده ی من گذاشتند و با 21 سال سن جوان ترین مسئول شعبه ی آن زمان بودم. بعد از یک سال کار کردن وقتی دوره ی مبتدی گری را گذراندم در مدرسه ی شبانه تا سال یازدهم، تحصیلاتم را ادامه دادم. اولین استادکار من پیرمردی به نام آقای حریری بود که بعدها به چاپخانه ی ارتش رفت. بعد از او نورالله خان در چاپ مطبوعات استادکارمان شد. البته مدت کوتاهی آقای محمد دولتی که من صفحه بندی را از او یاد گرفتم ...
راز جنازه پسربچه پتوپیچ شده کرجی برملا شد/ گفتگو با ناپدری آرش 7 ساله
. چند سالته؟ 37 سال. معتادی؟ بله، شیشه می کشم. چند ساله؟ خیلی ساله. یادم نیست. سابقه داری؟ دو بار به خاطر مواد دستگیر شدم. تا حالا برای ترک اقدام نکردی؟ خواستم اما نمی شد. چرا از همسر اولت جدا شدی؟ به خاطر همین اعتیادم. وقتی دید ترک نمی کنم، جدا شد. بچه هم ...
انکار آزار دختر جوان در دادگاه
توانیم ازدواج کنیم. من هم سوار موتور بهنام شدم و او مرا به خانه دوستش در قرچک ورامین برد اما در آنجا دوستش مرا آزار داد. چند ساعت بعد هم بهنام آمد و مرا به خانه خودش در تهران برد و در آنجا او هم مانند دوستش مرا آزار و اذیت کرد بعد هم مرا کتک زد و به من گفت دیگر مرا دوست ندارد و نمی خواهد مرا ببیند. مادر این دختر در ادامه از دادگاه خواست تا برای هر دو پسر جوان اشد مجازات را در نظر بگیرند. ...
آرزوی جوان افغانستانی بعد از حمله انتحاری /روایت قصه عشقی که برای رسیدن به هم فقط 6 ماه فرصت دارند
ورود به افغانستان به خاطر جنگ بیشتر خانواده دچار افسردگی شده بودند ، شرایط سختی را سپری کردیم. وی درباره شرایط کار در افغانستان توضیح داد: بعد از چند سال در افغانستان جذب تلویزیون شدم و در حوزه دوبله و گویندگی رادیو و تلویزیون کار کردم.پیشرفت خوبی در این حوزه داشتم. وی افزود: نگرانی ها خانواده به خاطر حملات انتحاری بیشتر بود چراکه هر روزشهید می دادیم و خانواده ها داغدار می ...
3 باور عامیانه نادرست در مورد ازدواج
شوهر در همه چیز مشترک و با هم باشند! رضایی اظهار کرد: شاید شما هم مثل من دیده باشید زوج های جوانی را که در یک بشقاب غذا می خورند یا حتما در انتخاب رنگ لباس ها باهم هماهنگ هستند و یا افرادی که معتقدند زن و شوهر همه جا باید باهم باشند؛ باهم بروند؛ باهم بیایند ... خانم های زیادی را می شناسم که می گویند " همسرم مرا دوست ندارد، اگر دوستم داشت با من به خرید می آمد ". اینکه وقتی ازدواج می کنیم ...
اعتراف به قتل آتشین همسر
... در بررسی های بیشتر هویت مقتول که زنی 30 ساله بود شناسایی شد. خیلی زود مشخص شد که زن جوان 13 سال قبل ازدواج کرده و صاحب پسری 12 ساله و دختری پنج ساله است است که از مدتی قبل با شوهرش اختلاف دارد. بعد از به دست آمدن این اطلاعات بود که شوهر وی به عنوان مظنون بازداشت شد. مرد جوان ابتدا گفت که در مرگ همسرش نقش ندارد، اما در تحقیقات فنی به جرمش اعتراف کرد. او گفت: از مدتی قبل با همسرم ...
طلبه جوانی که کلیه اش را به لبخند کودک بیمار بخشید
آشنا شدم کارهای خیرخواهانه مشترک زیاد انجام می دادیم که یکی از آن ها عیادت از بیماران در بیمارستان بود. در یکی از روزها که به بخش دیالیز بیمارستان رفته بودیم در میان بیماران میانسال که در آن بخش بودند توجه ام به سجاد کوچولو 8 ساله افتاد که دیالیز می شد. وقتی از خانواده اش مشکل وی را پرسیدم گفتند که 4 سال است دیالیز می شود، سجاد کودکی بود که عمل قلب باز و جراحی مثانه انجام داده بود. کبدش هر روز بزرگ ...
وقتی حاج حسین یکتا به همراه خانواده مربع های قرمز را روایت کردند
حسین در ادامه بیان کرد: عملیات والفجر 8 بود که در آن حضور داشتم و با اصابت خمپاره و ترکش یکی از چشمان خود را از دست دادم زمانی که من مجروح شدم پدر و مادرم در سوریه بودند هنگامی که برگشتند در بیمارستان لبافی نژاد با چشم تخلیه شده بودم. در تمام سال هایی که ما در جبهه بودیم غصه و غم به دل مادر پدرها، همسر ها و بچه های شهید بود. در بخش دیگر برنامه برنایی از پدر حاج حسین پرسید چطور می شود که ...
زندگی تلخ زنی که پی عشق تازه ای رفت
برآورده کند. او تمام کمبودهایم را جبران می کرد و دوست داشتن را بلد بود، کم کم به او وابسته شدم و پنهانی با او ارتباط تلفنی و بعضاْ حضوری داشتم، او تمام فکر و ذکرم شده بود، تا جایی که با همکاری این فرد، تصمیم گرفتم از همسرم جدا شوم و با ایشان ازدواج کنم. حدود یکسال و نیم طول کشید تا من از همسرم جدا شدا شدم و در حال حاضر یک ماه است که طلاق گرفته ام. دو فرزندم نیز نزد همسرم ماندند ...
همسر شهید شیرودی: هواپیمای عراقی وارد منزل ما شد؛ اما جبهه را ترک نکرد
همان سطح بخاری می سوزد البته من در آشپزخانه بودم دیر متوجه شدم من نگران بودم که چگونه به همسرم بگویم، چون به هر حال با پول قرضی این فرش را تهیه کرده بود، آن شب یک ماموریت کار داشت روز قبلش هم تهران بود، من گفتم خدایا چه بگویم شاید ناراحت شود... *واکنشی که غیرقابل تصور بود وی در ادامه بیان می کند؛ آن شب یک مصاحبه تلویزیون ی از شهید شیرودی پخش کرده بودند به او گفتم خوشحال شد، بعد ...
پزشکی که در فقر بزرگ شد، اما آرزوی پولدار شدن نداشت/ خاطره خواننده “بخواب دنیا” از دعوا با نانوای محل
هم بیشتر از 3 یا 4 ساعت درس نمیخواندم. از کودکی تلفظ سین من مشکل داشت به همین خاطر هروقت بچه ها می پرسیدند نمره ات چند شده می گفتم 18 یا 19، دوست نداشتم بگویم بیست و آن ها مرا مسخره کنند. زمان کنکور هم شیوه های تست زنی مثل الان رایج نبود، من بیشتر بر کتاب های درسی مسلط بودم و در نهایت در کنکور رتبه 470 را کسب و در رشته پزشکی دانشگاه ساری قبول شدم. این پزشک جوان در پاسخ به اینکه هزینه ...
بانوی جانباز 70 درصد کرمانشاهی و مادر سه شهید به جمع شهدا پیوست
قرار گرفتم و هیچ کس در کنارم نبود. پزشکان تصمیم گرفتند که بنده را برای ادامه درمان به کشور آلمان اعزام کنند. اگر چه کمی آرام شدم اما انگار غم دنیا در دل من خانه کرده بود. ندیدن بچه ها، دوری از همسر، سفری تنها به کشوری غریب و وضعیت جسمانی ام، همه و همه باعث می شد که لحظه به لحظه نگرانی و دلشوره ام بیشتر شود. ساعت پنج صبح 6 خرداد 1366 هواپیما در فرودگاه آلمان به زمین نشست و ...
فرمول زیبای قرآنی
که همسرم بچه ها را خوب تربیت می کند! الحمدلله که همسرم آبروی مرا حفظ می کند! خدایا سپاس که همسرم بیکار نیست! خدایا ممنونتم که توان جسمی به همسرم دادی تا برای همسر و فرزندانش آشپزی کند! خدایا شکر که پا های سالم به همسرم دادی تا برای خرید و امور خانه بتواند رفت و آمد کند! الحمدلله که به من چشم دادی تا از دیدن همسرم لذّت ببرم! الهی شکر که راهنمایی ام کردی تا به نعمت هایی که از طریق همسرم به من عطا ...
شوهرم می خواهد با زن دیگری ازدواج کند
سال قبل ناگهان توفان سهمگینی در زندگی ام وزیدن گرفت و همه این خوشی ها را در هم پیچید درحالی که دختر دیگرم به دنیا آمده بود من از نیازهای عاطفی همسرم غفلت کردم و نمی توانستم به درستی نیازهای ضروری او را برآورده کنم. خلاصه در همین روزها بود که متوجه تغییر رفتارهای همسرم شدم . او بیشتر اوقات در حال ارسال پیامک یا گفت وگوهای تلفنی پنهانی بود. ابتدا اهمیتی به موضوع ندادم اما زمانی که فهمیدم ...
مجبور به تن فروشی بودم ! شوهرم را کشتم – بی بی مریم اهوازی چه کرد
جریان آزادی فرزندشان قرار گرفتند، متاسفانه از شدت خوشحالی ذوق مرگ شدند و فوت کردند. دستجردی که خودش صاحب یک پسر است، درباره واکنش همسر و فرزندش به این فعالیت هایش می گوید: چون همسرم در دوران جنگ اسیر بوده؛ همیشه مرا تشویق و حمایت می کند، طوری که در سفرهایم به شهرهای مختلف و به منظور جلب رضایت از اولیای دم همراهم می آید اما در جلسات اظهارنظر نمی کند و فقط شنونده است. پسرم اوایل ناراحت بود و می گفت ...
اسید پاشی به صورت همسر به خاطر طلاق و مهاجرت
دچار خونریزی شدم. به شدت شوکه بودم و تصور کردم که همسرم قصد کشتن مرا دارد تا بتواند به راحتی با دخترم از ایران برود. او ظرفی برداشت و ناگهان محتویات آن را روی من پاشید. به شدت دچار سوختگی شدم و دیوانه وار فریاد می کشیدم. همسرم بعد از این حادثه دخترمان را با خودش برد و از خانه بیرون رفت. من که به شدت احساس سوختگی می کردم فریاد می کشیدم تا اینکه همسایه ها به دادم رسیدند و مرا به بیمارستان انتقال ...
قاتل همسر در انتظار چوبه دار
دختری که از همکارانم بود به او معرفی کردم، اما بعد از چند بار صحبت خودم عاشق آن دختر شدم. قرار بود با او ازدواج کنم، اما او نمی دانست متأهل هستم این شد که نقشه قتل نرگس را کشیدم. متهم ادامه داد: همسرم سردرد های میگرنی داشت به همین خاطر دنبال داروی گیاهی برای درمان سردردهایش بود. روز حادثه به همین بهانه قرص برنج را از عطاری خریدم و آنرا پودر کردم و داخل کپسول ریختم. کپسول را روی میز ...
آن دختر را به برادرزنم معرفی کردم اما خودم عاشقش شدم و برای رسیدن به او همسرم را کشتم
قرص را نشان دادم و او هم یک کپسول را که داخلش پر از قرص برنج بود، برداشت و بلعید. من بلافاصله از کارم پشیمان شدم و با اورژانس تماس گرفتم. سعی کردم کاری کنم که بالا بیاورد. وقتی اورژانس آمد او را به بیمارستان بردند و در بیمارستان هم حالش خوب بود. وقتی داشتند او را برای شست وشوی معده می بردند، ناگهان حالش بد شد و بعد هم فوت کرد. متهم در ادامه اعترافاتش گفت: به خاطر درگیری های زیادی که با ...
همسرم روزی صد بار به من زنگ می زند
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، مرد جوان وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: 8 ماه بیشتر نیست که ازدواج کرده ام. ولی حالا پشیمانم. همسرم زیادی به من توجه دارد. او مرتب می خواهد مرا کنترل کند و از همه کارهایم سر در بیاورد. در صورتی که پیش از ازدواج اینگونه نبود. او روزی صد بار با من تماس می گیرد. هرچه به او می گویم کار دارم ...
آرامش، ارمغان همنشینی با قرآن
.... شفیع آمره ای می گوید: ساعت ها به قرائت کتاب آسمانی می پرداختم که یکباره با خودم گفتم من که دارم قرآن را حفظ می کنم بهتر است آیات زیبای آن را با خط خوش بنویسم و یک یادگار از خودم برای خانواده به جا بگذارم، البته اینجا لازم است بگویم که از گذشته به این هنر علاقه داشتم و در اوقات بیکاری خوشنویسی می کردم. بعد از این همه سال مطمئنم این کار درست ترین کاری است که انجام داده ام. خوشنویس محله ...
زنِ جوان: درگیر سناریوی خیانت شوهرم شدم
جمال هیچ علاقه ای به من نشان نمی داد و ابراز محبت نمی کرد. وقتی موضوع را به نوعی با پدرم در میان گذاشتم او گفت عجله نکن! جمال پسری با حجب و حیاست به همین دلیل هم رفتارهای نسنجیده ای از خودش بروز نمی دهد. خلاصه بعد از یک سال دوران نامزدی، زندگی مشترک من و جمال در حالی آغاز شد که رفتارهای سرد و بی روح همسرم همچنان ادامه داشت و هیچ تغییری در زندگی ما به وجود نیامد. آرام آرام دچار افسردگی شدم ...
پسرم روزی حلال خورد و حلال از دنیا کوچ کرد + تصاویر
...> برای معرفی و یادآوری خاطرات این شهید به سراغ، پدر، مادر، همسر و دختر شهید باغبانی رفته و با آن ها گفتگو کردیم که با هم در ادامه می خوانیم. محمود باغبانی پدر شهید هادی باغبانی متولد 1326 در شهر بابلسر، در گفتگو با خبرنگار ما ضمن معرفی فرزندش با اشاره به خاطرات دوران کودکی تا جوانی شهید، می گوید؛ پسرم متولد سال 1362 و فرزند سوم یا همان آخر خانواده هست قبل از خودش یک برادر و یک خواهر ...
همسرکشی با قرص برنج برای ازدواج با دختر مورد علاقه
او شده است. این موضوع باعث شک به همسر این زن شد و ماموران او را دستگیر کردند که اعتراف کرد قرص برنج را داخل کپسول های میگرن همسرش ریخته و باعث مرگ او شده است. او درباره انگیزه اش گفت: عاشق دختری بودم و برای رسیدن به آن دختر، همسرم را کشتم. با تکمیل تحقیقات، متهم به قتل سال گذشته در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت و در ابتدای جلسه اولیای دم برای او حکم قصاص ...
لحظه زیبای مراسم عقد در برنامه مثل ماه/ روایت خانواده ای که زندگیشان با اعتیاد به هم خورد+فیلم
اتفاق افتاد، اما بعد از چند سال صاحب اصلی زمین شکایت کرد که زمین برای اوست؛ او با سند آمد و خانه ما را خراب کرد و ما دوباره به صفر رسیدیم. همسرم دوباره سمت اعتیاد رفت. روایت این خانواده ادامه پیدا کرد و آن ها پس از طی کردن فراز و نشیب های زیادی به دلیل اعتیاد دوباره مرد خانه، از هم جدا می شوند. جواد پسر خانواده گفت: بعد ازجدایی پدرم را دیگر ندیدیم و خبری از او نداشتیم بعد از ...
دو سلاح، دو جنایت
به شرکتش رفتم و هر بار درخواستم را مطرح کردم اما او هربار وعده و وعید می داد و شرایط سخت زندگی مرا نمی دید. برای همین دفعه سومی که سراغش رفتم، تصمیم گرفتم مسلح بروم و با تهدید او را مجبور کنم به من پول بدهد. با این فکر دو سلاح را که چند ماه قبل از یکی از شهرهای جنوبی خریده بودم، برداشتم و همراه همسرم به شرکت رفتیم. از بخت بد ما منشی شرکت هنوز نرفته بود، به همین دلیل سلاح شاه کش را که کوچک تر بود ...
اسیدپاشی به شوهر برای مهاجرت
را به خاطر اسیدپاشی از دست دادم و صورتم نیز دچار سوختگی شد. مرد جوان ادامه داد: بعد از این ماجرا خانواده همسرم به دیدنم آمدند و از من خواستند از شادی شکایت نکنم. چون همسرم را دوست دارم و دلم نمی خواست که برای او اتفاق بدی رخ بدهد به همین دلیل از شکایت منصرف شدم. در بیمارستان از من درباره علت سوختگی پرسیدند که به آنها گفتم همسرم این کار را انجام داده اما شکایتی از او ندارم. ...