سایر منابع:
سایر خبرها
پشیمانی از قتل برادر معلول/ چون به خانه فساد تردد می کرد دستم به خونش آلوده شد
شد و به مغز او آسیب رسید. به همین دلیل بیمار بود و همیشه برای ما مشکلاتی ایجاد می کرد. برادرم به مدرسه رفت اما نتوانست درس بخواند و درسش را ناتمام رها کرد. متهم ادامه داد: من به خاطر مشکلات خانوادگی زیادی که داشتم به دام اعتیاد افتادم و معتاد شدم؛ اما بعد از چند سال به کمپ ترک اعتیاد رفتم و مواد را ترک کردم. البته آنجا به خاطر درگیری دچار نقص عضو شدم و دیگر توان کارکردن نداشتم. چون زن ...
قاتل از قتل برادر معلول پشیمان نیست!
اعلام گذشت کردند و گفتند از پسر بزرگشان هیچ شکایتی ندارند. سپس متهم به دفاع از خودش پرداخت و گفت: ما 8 خواهر و برادر بودیم و پدرمان با سختی زندگی مان را اداره می کرد. برادرم هنگام تولد دچار عارضه مغزی شده و مشکلات روحی و روانی زیادی داشت. به همین خاطر بیمار بود و همیشه برای ما مشکلاتی ایجاد می کرد. وی ادامه داد: من به خاطر مشکلات خانوادگی به دام اعتیاد افتادم و معتاد شدم. اما بعد از چند سال ...
صدایی دستور می داد برادرم را بکشم!
برادرم را بکشم. متهم درباره نقص عضو خودش هم گفت: به خاطر مشکلاتی که در زندگی داشتم معتاد شدم اما تصمیم گرفتم ترک کنم و به کمپ ترک اعتیاد رفتم که در آنجا درگیرشده و دچار نقص عضو شدم. بعد از ترک یک تاکسی خریدم و با آن هزینه های زندگی ام را تامین می کردم. متهم در آخرین دفاعش هم گفت: پدر و مادرم به دلیل این که می دانستند من به عمد مرتکب قتل نشدم، رضایت دادند. از قتل برادرم پشیمانم و ...
دایی خطاکار دوباره قتل را انکار کرد
از خودشان دفاع کردند. یکی از آن ها برادر متهم بود او در دفاع از خود گفت: وقتی خواهرزاده هایم به همراه دوستانشان به خانه برادرم حمله کردند ما هیچ سلاحی نداشتیم، اما آن ها همگی شمشیر و قمه داشتند. من اتهام شرکت در نزاع را قبول دارم، اما ضربه ای به مقتول نزدم. برادرمقتول نیز در دفاع از خود گفت: ما قبلاً به خاطر اختلافی که داشتیم در دادسرای ورامین پرونده تشکیل دادیم. آن روز مقابل خانه رضا ...
قتل خواهر معتاد هنگام مصرف مواد
نشان می داد دختر جوان حدود ساعت 7 تا 7:30 عصر به قتل رسیده است، مأموران پلیس در تحقیقات از همسایه ها دریافتند برادر مقتول ساعت 7:30 از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. اظهارات دوست مقتول دختر جوانی که موضوع را به مأموران پلیس خبر داده بود، گفت: پروانه پرستار بیمارستانی در تهران بود که به خاطر ارتباط کاری مان با هم دوست بودیم. او همراه برادرش در این خانه زندگی می کرد و تنها بود و به ...
کینه جویی داماد / وقتی با عروس از تبریز بازگشتند با صحنه عجیبی روبرو شدیم
از بستگان نزدیک به تبریز رفته بودیم وقتی بازگشتیم زمانی که قصد برداشتن دسته چکم را داشتم به محل نگهداری اسناد و مدارک خودم که گاو صندوق بود، رفتم اما در کمال تعجب دیدم گاوصندوق سرجایش نیست و به سرقت رفته است. کارآگاهان در بررسی های صحنه جرم پی بردند سرقت به شیوه داخلی بوده و دزدان با اطمینان از نبودن خانواده ثروتمند در خانه شان بدون ایجاد هرگونه شکستگی وارد این خانه در یک مجتمع شده و با ...
قتل دختر 7 ساله با 30 ضربه چاقو + عکس
یک مادر به مرگ دختر 7 ساله اش ختم شد. این مادر بی رحم در مقابل مادر و برادرش به دختر 7 ساله اش حمله کرده و با او را به قتل رسانده است. پس از دستگیری متهم وی محکوم شد که به طور عمد دخترش را با 30ضربه چاقو به قتل رسانده اما تاکنون از انگیزه جنایت اعترافی نکرده است و مشخص نیست که وی به چه دلیل دخترش را کشته است. به گزارش گروه ترجمه رکنا، اطلاعات پلیس نشان داد که در زمان قتل ...
شهید ایرانی متولد کربلا/ روایتی از قساوت منافقین در عملیات مرصاد
خانواده آن ها خبر اسارت را اطلاع دهند؛ من همیشه این رادیو را گوش می دادم. یک بار وسط آن برنامه، سیدمهدی مهمان منزلم بود. وسط برنامه آهنگ گذاشته بودند؛ وقتی آهنگ پخش شد، سیدمهدی رنگ و رویش پرید، کمی بعد بلند شد و رفت؛ به منزل پدرم آمدم و از سیدمهدی علت ناراحتی اش را پرسیدم. گفت: به خاطر آن آهنگ از خانه بیرون آمدم و خجالت کشیدم، به شما بگویم که رادیو را خاموش کنید. در واقع او نمی خواست به من که خواهر ...
محسن محروقی کجاست؟ / شروین کوچولو یکسال هست که پدر ندارد+ عکس چهره
گذشت فیلم های دوربین مداربسته پاک شده بود اما ما به یک فیلم دست پیدا کردیم .فیلمی که در آن مشخص بود همسر محسن ویکی از اقوام آنها درحال جابه جا کردن یک جعبه هستند. یا اینکه هسمر برادرم به یکی از همسایه ها گفته است از خانه ما بوی رنگ نمی آید. حالا یک سال از ناپدید شدن محسن محروقی می گذرد و حتی کوچکترین اثری از او پیدا نشده است. خواهر مردجوان از روند پیگیری پرونده مفقودی برادرش اینطور می ...
پاسدار نمونه کردستان عاشق امام و شهادت بود
سردار شهید محمدباقر منصوری از جمله شهدای استان کردستان است که برخلاف بسیاری از شهدای این خطه از کشورمان، علاوه بر حضور در جبهه های غرب کشور، به جبهه جنوب نیز رفته و رزمندگان را در آن منطقه از جبهه ها یاری رسانده بود. شهید منصوری که متولد سال 43 در بیجار بود، از سن 15 سالگی ارتباط و همکاری افتخاری اش را با سپاه شهرش آغاز و پس از دو سال سربازی در ارتش، مجدداً به سپاه ورود کرد و تا شهادتش در سال 1371، در این نهاد انقلابی خدمت کرد. اخلاق، پشتکار و منش شهید منصوری به گونه ای بود که در سال 1367 به عنوان پاسدار نمونه از وی تقدیر به عمل آمد ...
روش مدافع حرم برای دل کَندن از دنیا/ ترکش هایی که با مختار دفن شد
شروع شد، او می خواست به سوریه برود. پدرم راضی بود، اما مادرم به خاطر دلتنگی راضی نمی شد. اولین بار که عازم سوریه شد، به پدر و مادر نگفت و بعد از رفتن به سوریه تماس گرفت و اطلاع داد و از ایشان رضایت گرفت. برادرم گاهی می گفت: من 5 بار می روم. همین طور هم شد و وقتی برای بار پنجم رفت به فیض شهادت نائل شد. او در یکی از دوره هایی که سوریه بود، به شدت زخم ی شد و ما فکر کردیم شهید شده است. علت ...
فریب شیطانی با نسخه ضد کرونا
خودروی مسافرکشی شدم که راننده آن مرد جوانی بود. راننده وقتی فهمید من کارمند هستم در مسیر راه با چرب زبانی مرا فریب داد و به من ابراز علاقه کرد. پس از این ارتباط تلفنی و پیامکی ما ادامه داشت و گاهی هم به نزدیکی محل کارم می آمد و مرا به خانه مان می رساند. یاشار مدعی شد که عاشق من شده است و ازمن خواست با خانواده ام صحبت کنم و قرار خواستگاری بگذارم تا به زودی همراه خانواده اش برای مراسم ...
رفتار زشت پدرم مرا از خانه فراری داد
شانه هایم را ماساژ می داد. آن ها مرا به خانه شان بردند. برای اولین بار با برادر کوچولویم روبه رو شدم. خیلی خوشگل و بامزه است و واقعا دوستش دارم. یک سال از آن موقع می گذرد. ناپدری ام مرد مهربان و فهمیده ای است. او مرا مثل دو بچه خودش و حتی فکر می کنم بیشتر از آن ها دوست دارد. وقتی یاد تهمت های زشت وحرف های نامربوط پدرم درمورد مادرم و ناپدری ام می افتادم، سردرد می شدم. دیگر هیچ ارتباطی با ...
شبح نامرئی در پاتوق سیاه!/ مردی که نامه های بی نشان می نویسد
وابستگی ام زیاد شد و معتاد شدم. از کی کار خلاف را آغاز کردی؟ بعد از این که معتاد شدم برای تهیه مواد مجبور بودم با افراد خلافکار معاشرت داشته باشم و کم کم پای آن ها به خانه و زندگی ام باز شد. من هم، چون بیکار بودم و پول مواد نداشتم، ناچار خانه ام را در اختیارشان قرار می دادم تا در کنار آن ها من هم بتوانم مواد بکشم. همسرت چه برخوردی با این رفتار داشت؟ او ابتدا از من خواست تا دست از رفیق ...
ماجرای حمله افراد ناشناس به بازیگر تلویزیون/ زن و مرد جنایتکار نقره داغ شدند/ اخاذی از شهروندان در پوشش ...
کلانتری باید مجازات شود. در ادامه متهم به دفاع از خود پرداخت و در حالی که منکر شرب خمر بود گفت: قبول دارم که 3 بار در حال مستی در خیابان دستگیر شدم، اما هربار80 ضربه شلاق خوردم. این بار در خانه ام تنها بودم و فقط با صدای بلند تلویزیون می دیدم که همسایه ها پلیس را خبر کردند. آن روز مشروب نخورده بودم و اتهامم را قبول ندارم. به همین خاطر هم در کلانتری با مأموران درگیر شدم. سپس وکیل ...
دختری که پرونده قاضی منصوری را پیچیده کرد!
گزارشی جامع از زمان ورود برادرم به رومانی تا زمان حادثه اعلامی تهیه شود و در اختیار جمهوری اسلامی قرار داده شود؛ امیدواریم در جزئیات آن گزارش به همه شائبه ها پاسخ داده شود. برادر قاضی منصوری افزود: ما از شفاف سازی و روشن سازی زوایای این قتل استقبال می کنیم، چون این حادثه آبروی جمهوری اسلامی نیز است و ما به نظام جمهوری اسلامی معتقد بوده و هستیم و همواره از نظام حمایت کرده ایم. وی با بیان ...
درخواست ازدواج با 5 گلوله
.... پلیس در جست و جوی متهم فراری بود که رد او در جنوب تهران به دست آمد و بعد از بازداشت، در جریان تحقیقات پلیسی گفت: به همسر سابقم علاقه داشتم. ناخواسته گرفتار کارهای خلاف شدم. وقتی فهمید از من جداشد. اما من طاقت دوری او را نداشتم، به همین خاطر تصمیم گرفتم با تهدید او را به زندگی بازگردانم. آخرین بار هم پنج گلوله به او شلیک کردم که فکر کردم مرده است. از ترس به تهران آمده و مخفی شدم ...
شلیک به همسر سابق!
.... هراسان خودم را به داخل کوچه رساندم که مشاهده کردم دخترم خونین و نیمه جان روی زمین افتاده است. مریم در حالی که به سختی حرف می زد گفت حمید به او شلیک کرده است و بعد هم از هوش رفت که به سرعت با اورژانس تماس گرفتم و دخترم را به بیمارستان رساندم. دخترم با مرگ دست و پنجه نرم می کرد، اما خدا را شکر پس از چند روز تلاش پزشکان از مرگ نجات پیدا کرد و الان از حمید به اتهام آدم ربایی و اقدام به قتل دخترم شکایت دارم. بازپرس پرونده در ادامه با صدور قرار عدم صلاحیت متهم را در اختیار مأموران پلیس شهرستان مشهد قرار داد تا برای تحقیقات بیشتر تحویل مراجع قضایی آن شهر قرار گیرد. ...
دختری که پرونده قاضی منصوری را پیچیده کرد!
علیزاده طباطبایی؛ وکیل خانواده مرحوم منصوری درباره آخرین جزئیات رسیدگی به پرونده مرگ قاضی منصوری گفت: پرونده با بن بست مواجه شد، مرحوم منصوری فرزندخوانده ای داشتند؛ طبقه گفته برادر مرحوم منصوری، زن و شوهری با یکدیگر اختلاف داشته که نزد قاضی منصوری رفته بودند.
قتل وحشتناک در لانه سیاه امیر حسین! + عکس قاتل
...> امیرحسین که دیگر در پاسخ به سوالات عاجز مانده بود و هربار داستانی را بازگو می کرد که خود را به مخمصه می انداخت، ناگهان فریاد کشید! او را کشتم! رهایم کنید! من به خاطر گم شدن گوشی تلفنم او را کشتم و موضوع آزار و اذیت دروغ بود! دقایقی بعد از آن که متهم به آرامش رسید، تصمیم گرفت حقیقت ماجرای قتل مرد 50 ساله را شرح دهد. او به قاضی دکتر زرقانی گفت: آن روز بعد از مصرف مواد مخدر در خانه ...
محسن محروقی کجاست؟ / یکسال از گم شدنش گذشت + عکس چهره
قانونی رفتیم اما نشانی از محسن نبود. این همان نقطه روشن پرونده است. با این حرف ها ساعتی آرام می شود اما دوباره سوالتش را زمزمه می کند. آشفته می شود و بی تاب. کاش تمام شود این کابوس و محسن زودتر به خانه برگردد. ژ زهره محروقی در ادامه از وکیلی گفت که پرونده محسن را در دست داشت. وکیل کارکشته ای بود. پرونده های قتل و جنایت زیادی در سابقه اش داشت، اما او هم نتوانست کاری کند. اعتقاد داشت که ...
خاطره های جذاب نوه عزت اله انتظامی به بهانه زادروزش
چه شکلی است؟ پدربزرگ قصه ها همیشه هست. کمک می کند، تپل است و بامزه. پدربزرگ من پدربزرگ قصه ها بود. حضور ایشان در زندگی ما به قدری پررنگ بود که بعد از گذشت دو سال هنوز نه می شود رفتنش را باور کرد و نه نبودنش را. آدم ترجیح می دهد فکر کند هست اما جایی دور به همین خاطر هم نمی شود او را دید. من جزو انسان های بسیار خوشبخت دنیا هستم، چون در خانواده ای بزرگ شدم که پر از مهر و عاطفه بوده است ...
خیانت و جنایت راز قتل هولناک مرد بی نوا توسط موتورسوار سیاه پوش در مشهد
خانواده مقتول معاشرت داشت، زیرضربه اطلاعاتی رفت و مشخص شد که دو روز بعد از وقوع قتل به خاطر خیانت و جنایت به تهران گریخته است. دیگر تردیدی در این ماجرا وجود نداشت که دو موضوع پنهان کاری زن 33 ساله در دادن اطلاعات به پلیس و فرار مجید به تهران با یکدیگر مرتبط هستند اما شیوه و شگرد کارآگاهان همچنان با افزایش رصدهای اطلاعاتی ادامه یافت تا این که کارآگاهان با استفاده از تجهیزات نوین فنی و ...
شالوده زندگی با اعتیاد پدر از هم پاشید
شرکت در کلاس زبان هم محروم شدم. پس از این ماجرا هم در یک حادثه کوهنوردی برادرم را که تنها پشت و پناهم بود از دست دادم و از آن روز به بعد دیگر حال و حوصله هیچ کس را نداشتم و کمتر از منزل بیرون می رفتم اما به سبب آزار و اذیت هایی که نزد مادر و ناپدری ام متحمل می شدم به مشاور کلانتری پناه آوردم و از شما می خواهم من را به جایی دور از خانواده انتقال بدهید چون که دیگر تحمل در کنار آن ها ماندن ...
متهم: برای نجات فرزندم برادرم را کشتم
دار هم رابطه داشت. متهم ادامه داد: راننده تاکسی بودم که به خاطر مشکلات خانوادگی گرفتار اعتیاد شدم. چند بار به کمپ رفتم تا اعتیادم را ترک کنم، اما در آنجا به خاطر درگیری دچار نقص عضو شدم. پس از این مثل قبل توان کار کردن نداشتم و بیشتر در خانه استراحت می کردم. مرد میانسال در خصوص درگیری با برادرش در روز حادثه گفت: خانه پدرم در منطقه ای بود که در آنجا مردان و زنان فاسدی رفت و آمد داشتند ...
یاد مسعود با کرونا آمد
خیلی کم دیدم. دانشگاه و کار و ازدواج، دیدار های تصادفی مان را به همان دست تکان دادن های از دور محدود کرد. از دوستان مشترک می شنیدم که سخت در تلاش است برای قبول شدن در رشته پزشکی. بعد ها شنیدم که در یکی از شهر های غربی کشور پرستاری می خواند و یک شب هم که به خانه پدرم آمده بودم و کوچه را چراغانی دیدم، فهمیدم که ازدواج کرده است. یاد مسعود با کرونا آمد، وقتی که برادرم با 40 درصد درگیری ریه ...