سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی پایان روزهای سخت، تلخ شد
همواره آرزو می کردم تا خانواده عمویم پا پیش بگذارند و مرا خواستگاری کنند بالاخره این اتفاق رخ داد و در حالی که وارد بیستمین بهار زندگی ام شده بودم زن عمویم ماجرای علاقه مهران نسبت به مرا مطرح کرد و این گونه برقی از خوشحالی را در قلبم نشاند. آن زمان مهران که یک سال از من بزرگ تر بود در رشته مهندسی ساختمان تحصیل می کرد و شغلی هم نداشت به همین دلیل مدتی بعد زندگی مشترک ما در حالی آغاز شد که در تنگنای ...
وظیفه ما انتقال آرمان های شهدا به نسل جدید است
توکل به خدا سختی ها را تحمل می کردیم. در آن روز ها خانواده ها هر کدام مشغول کار و زندگی خودشان بودند. من با تولد دو فرزندم به خاطر شرایط کاری که داشتم دختری به نام فریده را از محله خودمان برای نگهداری از فرزندم به خانه آوردم. چند نفر از منافقینی که همسرم در دستگیری آن ها نقش داشت چندین بار در حین رفتن به مدرسه یا تردد در شهر برایم سنگ پرتاب می کردند و به نوعی آزارم می دادند؛ حضور منافقین ...
نجات قاتل از چوبه دار پس از 4 سال در کردستان
...> متهم ادامه داد: من سال ها در نانوایی کار می کردم تا همسر و فرزندانم زندگی خوبی داشته باشند، اما بی توجهی های همسرم به من باعث شده بود به او بدبین شوم. وقتی فرزند کوچکم گفت مادرش دیگر من را دوست ندارد و کسی دیگر را دوست دارد، خیلی عصبانی شدم و نتوانستم خودم را کنترل کنم. من از کشتن رفعت پشیمان هستم. اشتباه بزرگی کردم، چون من زنم را خیلی دوست داشتم و بچه هایم هم می دانند که من عاشق مادرشان بودم. همسرم ...
من و آن جعبه مداد رنگی 36 تایی
.... گفت وگو از: محمدحسین دیزجی از کودکی و خودتان و خانواده برای ما بگویید. در شهرستان محلات استان مرکزی چشم بر جهان گشودم. دوران کودکی و تحصیل را تا مقطع دبیرستان (دیپلم) در این شهر به پایان رساندم. یک برادر بزرگتر از خودم داشتم که متاسفانه بدلیل ناشنوایی که از کودکی داشت توان صحبت کردن هم نداشت و 4 برادر کوچکتر از خودم که بعد فوت پدرم من مسئول همه آن ها بودم ...
امید مرد نانوا به نجات از طناب دار
. چند بار به خاطر بی توجهی هایش به او تذکر دادم، اما اهمیتی نمی داد. همین بهانه ای شد تا زندگی آرامی که داشتیم از هم بپاشد و چند بار با هم درگیر شویم. متهم ادامه داد: فکر اینکه همسرم با مرد غریبه رابطه داشته باشد مرا اذیت می کرد. همچنان به رفتار های او مشکوک بودم، اما این بدبینی با حرف های پسرم بیشتر شد. روزی با هم در خانه نشسته بودیم که او حرف مادرش را پیش کشید و گفت او هم به مادرش مشکوک ...
مهرداد محمدی: من دست کمی از بازیکنان تیم ملی ندارم
های 50 نفره اردو هم نبودم! چه زمانی جراحی کردی و الان وضعیتت به چه شکل است. یک مقدار از شرایط بعد از جراحی ات بگو و اینکه شرایط مراقبتی را به چه شکل دنبال می کنی؟ دکتر پاپاستاکستاس یونانی متخصص مصدومیت من است که زحمت عمل جراحی من را کشید. بعد از جراحی یکی دو روز در بیمارستان بودم و بعد از آن مرخص شدم به خانه آمدم. در این مدت همسرم زحمات زیادی برای من کشیده و جا دارد از او ...
100 سکه طلا دستمزد روانپزشک مشهور تهرانی از یک زن / شکایت های عجیب بعد از مرگ این دکتر
داشتم که برای مشاوره به مطب روانپزشک رفت و آمد داشتم تا اینکه تصمیم گرفتم از شوهرم جدا شوم. مرد روانپزشک گفت با افراد زیادی ارتباط دارد که می تواند طلاقم را بگیرد و حضانت فرزندم را به من بدهد. به این بهانه 100 سکه طلا از من گرفت که بعد متوجه شدم به قتل رسیده است. مقتول در یکی دیگر از کلاهبرداری های خود مبل های گرانقیمت یکی از بیمارانش را به بهانه انعکاس انرژی منفی از او گرفته بود و به ...
جنجال بدحجابی همسر بیرانوند در اروپا / او بی خیال خارجی می خواند + فیلم
یک دختر بنام بارانا متولد سال 95 می باشد.می گوید یکی از دلایل موفقیت های من، زود ازدواج کردنم بود چون بعد از تمرین مجردها به تفریح می پردازند و حاشیه اطرافشان زیاد می شد. اما من همیشه بعد از تمرین همسر و فرزندانم منتظرم هستند و مستقیم به خانه می روم. از بچگی استقلال را دوست داشتم اما گذر ایام باعث شد به پرسپولیس برم، همیشه گفته ام عاشق استقلالم و از اعماق وجود این تیم را می ...
سردار بی ادعا
...؛ او دوست و همدمم بود، هم راهنما و استادم. او همه زندگی ام بود. برای همین هم دوری از او واقعا دردناک بود. گاهی اتفاقاتی در خانه پدرم می افتاد و من آن را برای همسرم تعریف می کردم. او خیلی خوب و زیبا من را راهنمایی می کرد که چه کنم؛ در صورتی که شاید اگر کس دیگری بود عکس العمل بدی نشان می داد. شهید در هر مناسبتی برای من کتاب می خرید؛ در رابطه با تربیت فرزند، خانه داری، همسرداری و همیشه به من می ...
کسب وکار من گل است
همسایه طبیعت دوست ما عجین بود. او با یادآوری خاطره ای از دوران کودکی اش تعریف می کند: به گل لاله علاقه زیادی داشتم. خاطرم است دختر 10 12 ساله ای بودم و روز اول سال نو در شهر مشهد، همراه خانواده، راهی حرم امام رضا(ع) شدیم. در بین مسیر، در میدان برق مشهد، دور فلکه کلی گل لاله کاشته بودند. آن موقع اطلاعات کمی درباره چگونگی نگهداری و پروش گل لاله داشتم، فقط می دانستم این گیاه از خانواده گیاهان پیازی است ...
اعلام گذشت فوتبالیست استقلال از دزدان شبگرد
...> با طرح این شکایت، سه مرد جوان تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه چند ماه بعد از حادثه با روشن شدن گوشی شاکی و ردیابی صاحب سیم کارت دو نفر از متهمان به نام های رضا و محمد شناسایی و بازداشت شدند. متهمان تحت بازجویی قرار گرفتند، اما مدعی شدند فقط از سیم کارت استفاده کرده اند و گوشی تلفن همراه نزد دوست فراری شان به نام فرهاد است. با این ادعا روند تحقیقات نشان داد، فرهاد از کشور خارج شده و در کشور ...
تجربه متفاوت زنان از دورکاری در ایام کرونا
صورت آنلاین کار می کرد و معصومه از خانه کارهایش را انجام می داد. او با ذوق می گوید: ایام دورکاری برای من بسیار سخت گذشت، چون سرکار رفتن همیشه تنها امکان من برای آزاد بودن و گشتن و رفت وآمد با دوستان و تفریح بود. پدر و برادرهایم بسیار سختگیر هستند و اجازه نمی دهند جز به ضرورت از خانه بیرون بروم، کار کردن من را هم به خاطر مشکلات مالی خانواده قبول کرده اند، خلاصه از وقتی دورکار شدم مجبور بودم مدام ...
مخفیگاه دختر فراری را به پلیس گزارش کنید
شوهر پولدارش را گزارش داد. وی گفت: شوهرم مرد ثروتمندی است و در خرید و فروش ملک، لوازم خانه، فرش های گرانقیمت فعالیت می کند. امروز صبح برای کار از خانه بیرون رفت و دیگر به خانه برنگشت. پس از این هر چقدر با تلفن همراهش تماس گرفتیم جواب نداد تا اینکه تلفنش خاموش شد والان احتمال می دهیم برای او اتفاق بدی رخ داده باشد. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت یکی از اعضای خانواده مرد گمشده ...
دروغ بزرگ زن تهرانی درباره اسیدپاشی شوهرش / خودش بازداشت شد
به گزارش رکنا، چند وقت قبل زنی جوان به دادسرای جنایی تهران رفت. او گفت که شوهرش به روی او پاشیده است. وی با ارائه برگه پزشکی که نشان می داد بدن و دست و پایش دچار سوختگی با اسید شده است به بازپرس ساسان غلامی، گفت: با شوهرم از طریق یکی از آشنایانم آشنا شدم و به عقد وی درآمدم. اما بعد از عقد متوجه رفتارهای عجیب او شدم. او مردی خشن و بداخلاق بود. هر وقت دعوایمان می شد، مرا به باد کتک می گرفت. با این ...
عشق به شهادت بازیکن تیم ملی بسکتبال را به جبهه کشاند
. جمعیت زیادی از ورزشکاران، فوتبالیست ها، والیبالیست ها، بسکتبالیست ها و... آمده بودند. اشک از چشمان همه جاری بود. بعد از شهادت پسرم خیلی به من سخت گذشت. من دیسک کمر داشتم. لباس شستن برایم سخت بود. به خواهرشوهرم می گفتم اگر داوودم بود کمکم می کرد. همسرم شب خواب دید که داوود به مغازه آمده و به او می گوید: به مامان بگو گفته بودم که یک روز به دردت می خورم. نگران نباش به فکرت هستم. فردا صبح برای ما ...
پدرم تا آخر عمر کوه می رفت و 110 سال سرحال زندگی کرد
عضو اتاق فکر فرهنگسرای امید است. ناخودآگاه عشق در وجودمان ریشه کرد در خانه ای بزرگ شدم که پدرم بزرگ علمی و دینی شهر به شمار می رفت. خانه و خانواده ما معمولاً نقطه امن و قابل اعتماد همه مردم شهر بود از سؤالات مذهبی گرفته تا نیاز های پزشکی و سنتی. مادرم خانه دار بود، اما اهل مطالعه و پرس و جو و به شدت فضای بین مادر و پدرم فضایی مالامال از عشق و احترام متقابل بود. هیچ وقت یاد ندارم ...
زنگ خطری به نام طلاق/ ریشه اصلی جدایی از کجا آب می خورد؟
داشت: چهار سال از مدت عقدمان گذشت که در این مدت مشکلات زیادی بینمان بود اما به اسرار خانواده های دو طرف زندگی خود را زیر یک سقف آغاز نمودیم و الان بعد از گذشت دو سال از ازدواجمان به دادگاه خانواده برای طلاق مراجعه کرده ایم. زهرا م با بیان اینکه از همان ابتدا که همسرم به خواستگاری برایم آمد شغل مناسبی نداشت که متأسفانه با شیوع کرونا آن را هم از دست داد، افزود: مشکلات اقتصادی در خانواده خود م ...
گفت و گو با نوجوان روشندل مشهدی؛ برنامه نویس کامپیوتر و سازنده بازی های رایانه ای
بسیاری از چیزها را از همان جا فرا گرفتم به طوری که بعد از مدتی بدون آموزش و کمک خواستن از کسی با جستجو و مطالعه در فضای اینترنت، موفق به ساخت ایمیل و وبلاگ شخصی شدم. از مترجمی قصه های کودکانه تا ورود به دنیای هوش مصنوعی بزرگمهر علاوه بر توانایی های گفته شده به زبان انگلیسی نیز مسلط است و حتی چند کتاب قصه برای کودکان ترجمه کرده است و در این رابطه می گوید: مدتی کلاس زبان رفتم ...
ماجرای فحاشی به سحر قریشی و دوستانش در مکه+تصاویر
بازیگری ندارد! با سحر قریشی هم صحبت شدیم تا از ایده آل های زندگی اش بگوید، از رابطه اش با اعضای خانواده، نگاهش به زندگی، حواشی و شایعات و ایده هایی که برای آینده در ذهن دارد. تغییر نگاه خانواده و دیگران باید بگویم که نه تنها نگاه اعضای خانواده، بلکه نگاه همه نسبت به من تغییر کرده و توقعشان از من خیلی بالا رفته است؛ حتی در انتخاب نقش ها و کارهایی که بازی می کنم خیلی مرا نقد می کنند ...
شب نشینی به بهانه روز جهانی عصای سفید
می کند. تاریخ برای همین آموزنده است که به ما نشان می دهد افراد در آن زمان چگونه به مسائل پاسخ می دادند. ناصر نصیر گفت: وقتی به من می گفتند خانه، داری من می گفتم نه . می خواستم مسافرت کنم درس های زیادی یاد بگیرم، دیدگاه های من هم در همین رابطه با افراد دیگر هم متقاوت است. وی افزود: من اول علاقمند به عکاسی و سپس جذب تئاتر شدم. بیشتر علاقه به نوشتن داشتم و خیلی ناگهانی وارد ...
انتقام نوعروس با جعل نامه پزشکی قانونی
به هم خورد. حتی مرا به اسیدپاشی و قتل تهدید کرد. حتی خواستم مهریه ام را ببخشم و جدا شویم که قبول نکرد. یک روز در مسیر کارم، سد راهم شد و روی من اسید ریخت و فرار کرد، حالا از او شکایت دارم. پرونده با دستور قضایی به پلیس آگاهی تهران ارسال و تحقیقات ادامه یافت و شوهر او با حضور در پلیس آگاهی، در تحقیقات گفت: چند ماه بعد از عقد متوجه شدم همسرم از ناراحتی روحی رنج می برد، اما با ...
زن جوان چگونه نوزاد 11 ماهه اش را کُشت؟
مرگ دخترک را خفگی اعلام کردند. در چند قدمی رختخواب دخترک، مادر کودک 11ماهه ایستاده بود و با گریه تحقیقات تیم جنایی را نگاه می کرد. زن جوانی که دست به قتل دخترش زده بود در همان تحقیقات اولیه به جنایت اعتراف کرد. او در گفت وگویی با تپش در خصوص قتلی که مرتکب شده و انگیزه اش از جنایت گفت. چه شد دست به قتل زدی؟ با شوهرم مشکل داشتم، روز حادثه هم با همسرم بحثم شده بود. ساعت حدود 9صبح بود ...
خادمان خورشید در خانه روشندل مشهدی
درمان چشمش می گوید و اینکه پزشکان مجبور به تخلیه یک چشم او می شوند. او توضیح می دهد: چشم دیگرم نیز به دلیل بیماری قرنیه و بالا رفتن فشار چشمی کاملاً نابینا شد و پزشکان آلمان اعلام کردند متأسفانه علم هنوز آن قدر پیشرفت نکرده که این بیماری را بتوان درمان کرد و تا زمان پیشرفت آن باید تحمل کرد. از هر دو چشم نابینا شدم و این در حالی بود که در سال 64 با همسرم که او هم سادات است، ازدواج کردم و اسفند 65 ...
ستاره باعث سقط جنین زن اصلی یاسر شد / رابطه پنهانی لو رفت!
به گزارش خراسان، رسیدگی روان شناختی به این پرونده با صدور دستور سرگرد یعقوبی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) توسط مشاوران زبده مددکاری اجتماعی آغاز شد. ماجرای واقعی با همک
اسیدپاشی دروغین برای انتقام از شوهر
شاکی برگه پزشکی قانونی روی میز بازپرس گذاشت که نوشته بود این زن از ناحیه بدن، دست و پا با مایع اسیدی دچار سوختگی شده است. وی در توضیح ماجرا در ادعایی گفت: شوهرم بهرام چند ماه قبل همراه خانواده اش به خواستگاری ام آمد. خانواده ام ابتدا تصمیم داشتند به او جواب منفی بدهند، اما چون یکی از بستگان معرفی کرده بود و من هم از قبل او را می شناختم، جواب مثبت دادیم و باهم عقد کردیم. وی ادامه داد ...
روایتی جدید از روز تلخ جدایی لیونل مسی از بارسلونا
آنها ارتباط دارم و ما بعد از 20 سال هنوز به دوستی خود ادامه می دهیم." عدم کسب توپ طلا: "همیشه با خودم فکر می کردم چه چیزی برای فتح این جایزه کم دارم. یک بار از لیونل مسی در این مورد سوال کردم و او گفت باید فاتح لیگ قهرمانان شوی که دیدم درست می گوید." مرگ مارادونا: "هنگام شنیدن این خبر احساس بسیار بدی داشتم. وقتی خبر را شنیدم مانند دفعات قبلی فک می کردم دروغ است. اما از وقتی دیدم شایعه پررنگ تر شده از شخصی نزدیک تر پرسیدم و پاسخ او مثبت بود. ...
ماجرای "شیر مادر و نان پدر حلالت باشد" از المپیک توکیو شروع شد/کشتی گیر بودم و با آسیب دیدگی دست، از سال ...
من هم هم دوست داشتم حسن رقابت را برنده شود، حس عجیب و غریبی داشتم، وقتی یزدانی پیش افتاد خوشحال بودم چون این برد ملت ایران را شاد کرد. عامل می گوید؛ با شادی مردم شادیم و با غم مردم اندوهبار می شویم، از سال 63 و درست زمانی که 29 ساله بودم تا امروز گزارشگری می کنم، از 12 سالگی کشتی می گرفتم، در مسابقات کشتی جوانان مقام آوردم اما دستم اجازه نداد به این ورزش ادامه بدهم. این ...