سایر منابع:
سایر خبرها
کنگره 300 هزار شهید استام ایلام| ماجرای عملیات شناسایی در قلب دشمن بعثی/ افشای مجهزترین پایگاه عراق با 6 ...
...> به سایر همرزمان که رسیدیم، رزمنده مجروح توان راه رفتن نداشت، با وجودی که پایش را جا انداخته بودم و به او مسکن داده بودیم باز هم از طی مسیر بازگشت عاجز بود، چاره ای نداشتیم من به همراه یکی از رزمندگان قوی هیکل تیم 6 نفره مان مجروح را کول گرفته به هر جان کندنی بود تا لب جاده آسفالته عراق نزدیک میله مرزی رسیدیم. جیره بندی آب برای زنده ماندن هوا هر لحظه گرم تر می شد، قمقمه های آب ...
بچه بازی های همسر “مهدی قائدی” کار دستش داد+عکس
در حال برگشت از تماشای مسابقات فوتبال ساحلی بودند که خودروی آنها در اتوبان امام علی (ع) بوشهر واژگون می شود یکی از پسران حاضر در این تصادف درگذشت و یک دختر نیز مجروح شد ، خود قائدی نیز بخاطر خونریزی مدتی در بیمارستان بود و بعد از عمل جراحی مرخص شد. مهدی قایدی اولین بار مهر ماه 1396 وقتی 19 ساله بود با تیم ملی زیر 20 سال ایران در جام جهانی زیر بیت سال 2017 به میدان رفت. او سپس زمان سرمربیگری دراگان اسکوچیچ در شهریور 1399 برای بازی به تیم ملی رده بزرگسالان دعوت شد. ...
کنگره 3000 شهید استان ایلام| گفت وگوی تسنیم با تنها بازمانده خانواده 10 شهید ایلامی/ روایتی تلخ از ...
انجام دهند. بعد از چند ماه که در آسایشگاه بودم، نامه ای به دستم رسید که نوشته بود از بنیاد شهید ایلام به بنیاد شهید مرکز، محمد ملک پور فرزند شهید رضا ملک پور این را که خواندم تمام وجودم را ناراحتی گرفت تا آن لحظه که یکسال و خورده ای گذشته بود فکر نمیکردم پدرم و یا بقیه شهید شده اند، در آن لحظه پرستار و مجروح در آسایشگاه با من گریه می کردند، من بچه بودن و در روی ویلچر جثه ام خیلی معلوم ...
عصرهای خون آلود
مالی بی شماری که در راه اعتقاد و علاقه به وطنشان کشیدند می بریم. به خصوص رنج های سُعدا، که هم همسر بود و هم مادر. سعدا، زنی که سال ها سختی های اسارت همسرش را تحمل کرد، سال ها تحت فشار استرس های ناشی از اخبار اعدام و یا فرار همسرش را تحمل می کند، دست تنها بچه هایشان را بزرگ می کند، و با همۀ این مصائب لحظه ای لب به شکایت باز نمی کند. بخش های ملاقات های سُعدا با سعید و رنج مسافت هایی که به جان می خرید و ...
چهار زن با یک برچسب؛ اچ آی وی مثبت
آزمایش هپاتیت و ایدز بدهم. تا آن روز نام این بیماری را نشنیده بودم. آن موقع زیاد در اطرافم اطلاعاتی نداشتم و نمی دانستم شرایط به چه گونه است. پرسیدم HIV چی هست. او برایم سربسته توضیح داد و گفت آزمایش را انجام بده. دو ماه طول کشید تا جواب آزمایشم آماده شود. بعد از دو ماه وقتی برای گرفتن جواب آزمایشم به آزمایشگاه رفتم، من را به اتاقی دعوت کردند. یک لیوان آب قند روی میز گذاشته بودند. متصدی آزمایشگاه خیلی ...
نجات از زیر تیغ جلادان جبهه النصره
خروج غیرقانونی را به من پیشنهاد داد و من که آن روز تصوری از شرایط خروج غیرقانونی نداشتم، پذیرفتم که از این راه از ایران خارج شوم. به همین خاطر تا استانبول قانونی رفتم و از استانبول به بعد دیگر غیرقانونی شد که شرح آن در کتاب آمده. او ادامه می دهد: روزهای اسارت دست نیروهای جبهه النصره، روزهایی بود که در تصور کمتر کسی می گنجد. آنها برای شناسایی شیعه ها از اهل سنت درخواست های عجیبی می کردند ...
حکایتی از تفحص شهدا تا انگشتری که معجزه کرد
مفقودین در استان همدان می گوید که ادامه گفتگو را در زیر می خوانید. برای آغاز گفتگو بفرمایید تفحص شهدا از چه زمانی شروع شد؟ بله، کار تفحص شهدا با مسولیت سردار باقرزاده که از سال 67 مشغول این کار بودند، آغاز شد و بعد از آزادی اسرا شدت گرفت، از سال 67 با عقب نشینی دشمن بعثی مناطق زیادی آزاد شد و اقلیم کردستان عراق نیز آزاد شد که در این صورت ما در تیم سردار باقرزاده توانستیم ...
بمناسبت رحلت جهادگر جانباز مهدی ورشابی ؛ فرماندهی پشتیبانی مهندسی جنگ جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس
رضایی می گوید: یک روز جلسه ای در تهران بود، ما عده ای از بچه های جهاد را به خانه خودمان دعوت کرده بودیم. آقای فروزش، آقای ورشابی ، آقای حسن بیگی و آقای فارسی بودند. صحبت درباره جاده سازی در یک عملیات بود. من به آنها گفتم که چند شب بیشتر وقت نداریم. از طرفی هنوز سه کیلومتر از جاده مانده است اگر تأخیر داشته باشیم من شک ندارم که عملیات لو رفته و 9 ماه زحمت ما به باد می رود .چه کاری می توانیم انجام ...
اخراجیِ صدام در ایران و سوریه چه می کرد؟
کوچه آق بقال مقیم شدیم. کوچه آق بقال یکی از کوچه های قدیمی منطقه سعیدی قم است. خیابان امام، طرف میدان سعیدی، یکی از منطقه های خیلی قدیمی قم است. دو سه سال آنجا بودیم؛ بعد من هم تا کلاس دوم آنجا بودم؛ بعد آمدیم طرف شهرک امام حسن که آن مواقع از اولین شهرک های حومه شهر قم بود. از آن به بعد چند سال است که آمده ایم اینجا، الان تمام خانواده مادری ام آنجا مقیم هستند؛ شهرک امام حسن، طرف میدان 72 تن است ...
به سوی پرواز/ روایت آزاده ای از کازرون که همچنان آرزوی شهادت دارد
رت چطور بود؟ آزادی کلمه غریب و بیگانه ای برایمان بود ما حاضر بودیم یکساعت ماندن در آن اردوگاه لعنتی را با سال ها زندانی شدن در وطن معاوضه کنیم. آنقدر به ما سخت گذشته بود و از نظر روحی و روانی آسیب دیده بودیم که هیچ امیدی به زندگی نبود. رنگ زندگی خاکستری و سباه بود. با اعلام پذیرفته شدن قطع نامه 596 و اعلام صلح و زمزمه تبادل اسرا هنوز ما امید نداشتیم حتی وقتی ما را سوار بر اتوبوس کردند می ...
فیلم مستند نبرد حاج رسول به مراحل پایانی تدوین رسید
به گزارش گروه فرهنگ و هنر د فاع پرس ، فیلم مستند نبرد حاج رسول به نویسندگی و کارگردانی محمدعلی حشمتی از فیلمساران خانه مستند قم به مراحل پایانی تدوین رسید. نبرد حاج رسول روایت رزم و اسارت یکی از آزادگان جنگ تحمیلی است که در دوران رزم از یاران شهید مصطفی چمران و در دوران اسارت 10 ساله و پرماجرای خود در موصل، از یاران نزدیک مرحوم حجت الاسلام ابوترابی بوده است. مراحل پژوهش و ...
زندگینامه مختار ثقفی
سوگند خورد که من در شهر نبودم و شب را هم پیش عمرو بودم. ابن زیاد مختار را دستگیر کرد و او را کتک بسیار زد و چشم او را مجروح کرد. مختار سوگند خورد که ابن زیاد را تکه تکه کند. در بعضی منابع گفته شده است که به علت شلاق های زیادی که به او زده شده چشم خود را از دست داد. ابن زیاد او را به زندان انداخت و تا بعد از واقعه کربلا در زندان بود. مختار ثقفی، به صورت مخفیانه زائده بن قدامه را نزد عبدالله ...
قیمت خودرو
پیش به شوخی لگدی به پایش زدم که درد گرفت و باعث شد نتواند راه برود من برای آنکه درد پایش کمتر شود او را به حمام بردم و آب داغ روی پایش ریختم تا دردش را تسکین دهد. اما 10 دقیقه بعد با شنیدن صدای فریادهای همسرم متوجه شدم که پا و بدنش دچار سوختگی شده است. همان موقع خواستم او را به بیمارستان ببرم ولی قبول نکرد و گفت که با پماد سوختگی خوب می شود دو هفته بعد از این ماجرا یک روز سر کار بودم ...
فرمانده اقتصادی تیم مذاکره کننده ایران در وین
عرصه تحصیلی و کاری اقتصاد را پیشه کرد و شعر و شاعری را برای حوزه شخصی نگه داشت. از سال 1368 تا 1386 در بانک مرکزی فعال بود و در کنار آن اقتصاد تدریس کرد. در کلاس طرفدار برنامه های میان مدت قبل از انقلاب بود، در عرصه فردی شعر و مداحی را دوست داشت محرم ها نوحه می خواند و در جمع دوستان شعر اما در عرصه عمومی درباره پول و بانک حرف می زد. او 18 سال را این گونه زندگی کرد تا در سا ...
دندانم را با چسب آکواریوم به لثه چسباندم
. همین کرونا، در مدت کمتر از 2 سال، جان چند پرستار و پزشک را گرفته است؟ اما آیا بیماران مبتلا به کرونا پذیرش نمی شوند. این پزشک، به عمده ترین مشکل مبتلایان به اچ آی وی که همان مراجعه به دندانپزشکی است، اشاره می کند: ما در تهران یک مرکز دندانپزشکی در خانه خورشید که از زنان آسیب دیده حمایت می کند، داریم که افراد مبتلا به اچ آی وی می توانند به آنجا مراجعه کنند. اما دسترسی به این مرکز برای خیلی از مبتلایان ...
شرط دشوار برای عروس ایرانی
مذاکره کنم، اما یکباره نظر موسی تغییر کرد. اما من اصرار به کار داشتم. متهم در خصوص قتل گفت: روز حادثه با مدیر شرکت روغن نباتی قرار ملاقات داشتم. بعد از انجام کار موسی دنبالم آمد و همچنان که در ماشین نشسته بودیم و به خانه برمی گشتیم دوباره بحثمان شد. او مرا تهدید کرد به عراق می رود و بچه هایم را از من می گیرد و نمی گذارد آن ها را ببینم. از شنیدن این حرف کنترل اعصابم را از دست دادم و اسلحه ...
توطئه مادر برای تصاحب ارثیه دختر
.... مادر سپیده در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد و گفت: با مرگ همسرم، تقریباً همه ارثیه به سپیده می رسید و این موضوع برای من قابل قبول نبود. من سال ها زحمت کشیده بودم تا شوهرم این اموال را جمع آوری کند، آن وقت تمام آن به دخترم می رسید. برای همین به مسئول کمپ پول دادم و با اجیر کردن سه نفر، دخترم را به کمپ منتقل کردند. می خواستم او مدتی در کمپ باشد تا با سند سازی، تمام اسناد را به ...
10 سال چشم انتظاری مادر برای بازگشت فرزندش
اشاره کرد. پرسیدم: مگه با هواپیما میاد؟ گفت: بله . با خوشحالی از خواب پریدم. ... کل آن روز با فکر و خیال خوابی که دیده بودم، گذشت. شب که شد نماز مغرب و عشا را خواندم و با بچه ها افطار کردم. خانه محمد کنار خانه ما بود. بچه هایش را فرستاده بود دنبالم. هنوز به دیوار خانه محمد تکیه نزده بودم که در زدند. محمد در را باز کرد. رئیس بنیاد شهید، حاج آقا نعیم آبادی، استاندار وقت و چند نفر دیگر آمدند داخل و ...
معلم فداکاری که با کمر شکسته سر کلاس می رفت!
گفت باید بین دو تا سه ماه استراحت مطلق باشی. من هم چندروزی استراحت کردم و با درخواست خودم به مدرسه برگشتم. چون دو سال، مدرسه ها تعطیل بودند و دیگر طاقت نداشتم که بچه هایم را نبینم. به مدرسه رفتم و عکس درس دادنم در حالتی که روی زمین خوابیده بودم همه جا پخش شد. آن عکس را یکی از همکاران از من گرفت و در گروه فضای مجازی همکاران گذاشت تا همکارانم ببینند و انگیزه بگیرند که بعد از دوسال به مدرسه بیایند و به ...
برای پدری که ندیدمش
به خانه بخت رفت هیچکس جز گریه کردن کاری نمی کرد، محفلی شاد که پایانش با اشک های نبود پدر، بدرقه رفتن از خانه پدری بود که اگرچه نامش خانه پدر بود ولی پدری در آن نبود. منسیه از علاقه پدر به جبهه و جنگ گفت و ادامه داد: پدر درس طلبگی خوانده بود، علاقه زیادی به جبهه و خدمت به رزمندگان داشت، زمستان سال 65 زمانی که 21سال داشت ازدواج کرد و 15 روز از عروسی اش گذشته بود که راهی جبهه شد. ...
فراق شاعر آمدم ای شاه پناهم بده 4 ساله شد/ حسان: این شعر، زبان حال مادرم بود
به گزارش قدس آنلاین ، امشب شهادت نامه عشاق امضا می شود/ فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود بلاشک این نوحه معروف را در شب عاشورا و در هیأت های عزاداری شنیده اید و با آن دم گرفته اید و سینه زده اید و اشک هم ریخته اید. امروز چهارمین سالگرد درگذشت شاعر این نوحه معروف است. حبیب الله چایچیان، متخلّص به حسان، شاعر و مرثیه سرای اهل بیت (ع) در سال 1302 در تبریز به دنیا آمد. بیشتر سروده های او مدح و ...
ماجرای ازدواج اردشیر زاهدی و شهناز پهلوی
بود و خانواده که بچه ما اگر پسر شود می شود ولیعهد، در صورتی که اولاً این قبول نبود، من خودم هم نذر کرده بودم که اینطور نباشد، ولی این خاله زنک بازی هایی که بود و گرفتاری درست می کرد. بعد هم قضیه چیز پیش آمد قضیه سن پیش آمد و قرار شد که ما یک سال ببینیم همدیگر را می فهمیم یا نه؟ و بعد هم که اعلامیه داده بودند، بنابراین اول قرار شد که جشن نامزدی بدون عقدی باشد قبل از عقدکنان، در کاخ ...
چرا بعثی ها از پیکان وحشت داشتند؟
ها را یا از بین ببریم یا به اسارت خودمان دربیاوریم. ناوچه پیکان جدا شد و دور زد به پشت عراقی ها رفت. اول به وسیله توپخانه آتش تهیه ریخته شد که تکاورها بتوانند موضع مناسبی بگیرند و این ها رو به اسارت دربیاورند. بعد از اینکه این عراقی ها را به اسارت گرفتند چون ما از قبل اطلاعی از نفرات عراقی نداشتیم و چیزی را آماده نکرده بودیم آن ها را به ناوچه پیکان هدایت کردیم و در یکی از اتاق ها که ...
نقش رزمندگان آذری در شکست حصر سوسنگرد/ ایثار زنان سوسنگردی برای کمک به رزمندگان اسلام
دشمن قصد داشت پس از عبور از آن به سمت اهواز برود، اما مقاومت تعداد اندک رزمندگان آنان را به عقب نشینی واداشت، بار دوم نیز در اواخر آبان همان سال رژیم بعث دست به حمله گسترده ای زد و شهر سوسنگرد را به محاصره خود درآورد. با فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر آزادی هرچه سریعتر شهر نیرو های ستاد جنگ های نامنظم بر آن شدند تا محاصره شهر را بشکنند، لذا با عزمی راسخ و ایمانی دو چندان با فرماندهی شهید دکتر مصط ...
جزئیات شهادت 11 سرباز نیروی انتظامی/ عکس شهدا
...> عامل شهادت : واژگونی حودرو شرح علت شهادت: روز 13 مهرماه 1400 شهید مجید تلوک همراه با 4 نفر دیگر از سربازان مرزبانانی سیستان و بلوچستان در مناطق عملیاتی مرزی دچار سانحه رانندگی شدند. در این حادثه هر 4 سرباز مرزبانی به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شدند اما با وجود تلاش کادر درمان هر 4 نفر از جمله مجید به شهادت رسیدند. شهید امیر صادقی تاریخ شهادت : 13 مهر 1400 ...
مهم ترین رویدادهای تاریخی نهم آذر
به گزارش ایسنا، مهم ترین رویدادهای نهم آذر را در ادامه به نقل از پایگاه موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران می خوانید: رویدادهای نهم آذر سال 1285 اعلان تأسیس بانک ملی برای بی نیاز شدن از دریافت وام از خارجیان امروز منتشر شد و از طرف مردم استقبال زیادی به عمل آمد. طبق لیستی که تهیه شده بود 15 کرور تومان از طرف مردم تعهد سرمایه شده بود. سال 1290 ...
همسر شهید بدرالدین: به فرزندانم گفتم وقتی امام عصر ظهور کرد، می توانید پدرتان را ببینید/ 2 شاخه گل رزی ...
نظامی مقاومت آغاز کرد، همواره از سوی سازمان های جاسوسی رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشته و بارها از عملیات ترور جان سالم به در برده بود. شهید بدرالدین از سال 2012 که مسؤولیت حضور نظامی حزب الله در سوریه را بر عهده گرفت؛ همان زمان نیز از سوی آمریکا در لیست سیاه قرار داده شد. سرانجام این فرمانده ارشد مقاومت در بامداد جمعه روز 22 اردیبهشت ماه سال 1395 در انفجاری در نزدیکی فرودگاه بین ...