سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای زخمی شدن خانم بازیگر در صحنه فیلمبرداری/ مرجانه گلچین را به سریال آینه معرفی کردم + فیلم
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، بازیگری است که به نام مادر مهربانِ سینما و تلویزیون شناخته می شود. تهیه کنندگان پوراندخت مهیمن را به خوش قدمی می شناسند. او چند سانحه عجیب و غریب را در طول سال های بازیگری اش تحمل کرده که در گفت وگویش با برنامه "چهل تیکه" درباره یکی از آنها صحبت کرده است. او بارها در نقش مادر بسیاری از سریال ها و فیلم ها ظاهر شده و ویژگی های متفاوتی را به نمایش درآورده است ...
نقشه سیاه شوهر صیغه ای برای دختر جوان!
درحالی بود که همت نیز بدون هیچ دلیلی همسرش را طلاق داد و سرپرستی فرزندش را نیز به همسرش سپرد. من هم با بهانه گیری های بیهوده و روابط سرد عاطفی جلال را مجبور کردم تا مرا طلاق بدهد با آن که در قلب خودم جلال را دوست داشتم چرا که او هیچ گاه به من بی احترامی نمی کرد و از رفتارهای عجیب و غریب من در حیرت بود خلاصه با ترفندهای شیطانی همت در حالی از همسرم طلاق گرفتم که او بعد از این ماجرا مدام مزاحم من می ...
خاطره باز رونمایی شد/ درخواست دادمان از رضا صنعتگر
داشتنی و سرشار از خاطرات خوب هستند. صنعتگر در راهی گام برداشته است که باید آن را ادامه دهد و رویدادهای جدیدی را مثل همین آلبوم رقم بزند. امیدواریم ما هم در راهی که صنعتگر قدم گذاشته است، گام برداریم. میلاد عرفانپور رئیس مرکز موسیقی حوزه هنری نیز در این مراسم با قدردانی از عشق و علاقه ای که غلامرضا صنعتگر برای آثار تولیدی این سال ها گذاشته است گفت: آلبوم خاطره باز اثری متفاوت از صنعتگر ...
روایت رج به رج عشق و امید برای گره زدن فرش لری/ طرح اصیلی که در حال فراموشی است
بروم از طرفی دیدن فرش های لری در من حس و انرژی مثبتی ایجاد می کرد، احساس می کردم وجود این فرش های دست بافت باعث شده همه خونگرم باشند، با ازدواج خاله ام جایگزین او شدم و همین باعث شد من قالیبافی را شروع کنم. خیلی دلم می خواست تحصیلات دانشگاهیم به سمت طراحی بروم اما چون این رشته در خرم آباد نبود میسر نشد و رشته دیگری را دنبال کردم، اما اوقات فراغتم را به یادگیری قالیبافی و تابلو فرش سپری ...
گفت وگو با همسر جانباز شهید اقبال علی حیدری (بخش پایانی) با شهادت همسرم ، توفیق خدمت به یک جانباز را از ...
بسیار شوق شهادت داشت. همسرش هم قبول کرد و این جبهه رفتن ها ادامه داشت تا اینکه خداوند ابتدا یک دختر و بعد هم یک پسر به او عنایت کرد. دو سال بیشتر از تولد پسرش نگذشته بود که او در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید و در حال حاضر دختر ایشان عروس خواهرم می باشد. البته مادرم به همسر شهید پیشنهاد کرده بود که شما جوان هستید؛ ما مانع ازدواج تان نمی شویم و من حتی حاضرم شوهر شما را به عنوان پسر خودم ...
بازیگر معروفی که در 4 سالگی باقالی می فروخت
هر کاری را که می خواهم انجام دهم سعی میکنم آن را جدی بگیرم. من در ارتباط با مردم خیلی جدی هستم، بداخلاق نیستم، ولی همان چیزی که هستم را نشان می دهم. بازیگر سینما و تلویزیون گفت: من درس بازیگری نخواندم و فقط کار تئاتر انجام دادم. من در کودکی عشق زیادی به کار بازیگری داشتم، اگر این عشق را نداشتم نمی توانستم در کار بازیگری دوام بیاورم. گفتنی است؛ برنامه شب نشینی از دوشنبه تا پنجشنبه هر هفته ساعت 23:30 به وقت تهران و 21 به وقت وین بر روی آنتن شبکه جهانی جام جم می رود و تهیه کننده این برنامه نیز علی شعبانی است. انتهای پیام/ ...
صلابت مادر شهید صابری پس از شنیدن خبر شهادت پسرش/ روایتی از متحول شدن یک جوان در میان مدافعان حرم
دوباره به زیارت مزار شهید مهدی صابری رفتم. یک احساس خودمانی به من دست داده بود. آنجا به شهید مهدی گفتم سلامم را به آقا جانم برسان. سه، چهار روزی گذشت. دوباره من رفتم و باز همین درخواستم را کردم. شب خواب دیدم که شهید مهدی آمد و گفت سلام شما را به آقا جانتان رساندم. به خانم و مادر چیزی نگفتم. بعد از قضیه خواب با مادرم به مشهد رفتیم. برای زیارت رفته بودیم و در صحن بودیم که کسی از تهران زنگ زد ...
از فرزندی که فدای سیدالشهدا(ع) شد تا دردی که با شستن لباس شهدا بر دل نشست
...؛ به منطقه رفت تا برگه اتمام سربازی خود را بگیرد که در همین اعزام به شهادت رسید و دیگر برنگشت. مادر شهید صادق خانی نور یادآور شد: بعد از شهادت صادق همچنان به فعالیت هایی که داشتم ادامه می دادم، پس از اتمام جنگ هم هر جا که می توانستم و از دستم برمی آمد تا دو سال اخیر حضور پیدا می کردم، در قالیبافی تخصص دارم و برای آموزش به مرکزی مراجعه کردم تا به صورت افتخاری تجربیاتم را در اختیار ...
دامادی که عادت داشت در خواب حرف بزند، سرقت از خانه پدرزنش را لو داد
ها از سوی فردی آشنا انجام شده است. تحقیقات برای رازگشایی از سرقت میلیاردی ادامه داشت اما هیچ رد و سرنخی از سارق به دست نیامد تا اینکه چند روز قبل دختر شاکی پرونده به پلیس رفت و هویت سارق را برملا کرد. او گفت: شوهرم مدت هاست یک عادت عجیب دارد او هر اتفاق عجیب و مهمی که در طول روز برایش افتاده باشد شب در خواب ناخواسته بیان می کند. اوایل فکر می کردم هذیان می گوید اما بعد متوجه شدم حرف ...
شغل دوم شهاب حسینی لو رفت !
هایی که گفتم، شعر هم می گفتم و داستان هم می نوشتم. حتی یادم هست چند فیلمنامه هم نوشتم اما مهم تر از همه، ترجمه هایی بود که در آن زمان انجام دادم. دو سه کار، از آثار ژول ورن را ترجمه کردم؛ مثل بیست هزار فرسنگ زیر دریا و دور دنیا در هشتاد روز و بعد از آن به همراه آقای سیفی قمی شروع کردیم به ترجمه کتاب نگاهی به ایران . این کتاب را مهندس هوشنگ سیحون در خارج از کشور منتشر کرده بود و شرح دیده های او ...
کنایه حمید فرخ نژاد به چشم سبزهای سینمای ایران
سن رفت و با بیان خاطره ای گفت: وقتی برای انتخاب بازیگران عروس آتش با خسرو سینایی گپ می زدیم و طبیعتا به دنبال سوپراستار نبودیم، من پیشنهاد دادم از سعید پورصمیمی دعوت کنیم. خسرو سینایی گفت: ممکن است قبول نکند زیرا نقش اول نیست. من گفتم به او پیشنهاد می دهم. در جلسه هیات داوری خانه سینما بود که در جمعی همراه با استاد پورصمیمی نشسته بودیم و به او گفتم کجا می روی؟ گفت خانه و من از او دعوت کردم با هم ...
گفتگو با زینب کیشانی | بانویی از دنیای رمزارزها
سود را کردم، از فروردین تا تیر 1399 12- از چه زمانی آموزش دیدن را شروع کردید؟ سر کلاس کدام اساتید حاضر شدید؟ از سال 86 با شروع مقطع لیسانس با ادبیات بازار سرمایه آشنا شدم و دوره پرایس اکشن استاد سعید خاکستر برام خیلی مفید بود. 13- از نظر شما الان سختی های آموزش دادن چیه؟ آموزش دادن اگر همراه با عشق و علاقه به محتوایی که آموزش میدهیم باشه نه تنها سختی ...
زندگی پرتنشِ بازیگر سریال "بچه مهندس" ؛ از ماجرای اهدایِ عضو پسر تا مرگِ همسر
نیازمند پیوند عضو، به آنها زندگی دوباره می بخشد. کریم قربانی در برنامه شب نشینی به همین دوران سخت و پرتنشِ زندگی خودش اشاره کرد. او گفت: من به عشق همسرم پس از فوت او 14 سال ازدواج نکردم همسر خوبی داشتم و حتی نتوانستم بعد از او به ازدواج دوم فکر کنم. هربار که سر خاک همسرم می روم، حس می کنم تازه او را از دست دادم و برای او گریه می کنم. این بازیگر پیشکسوت همچنین تأکید کرد: من ...
متن تبریک تولد به همسر برای کپشن و استوری اینستاگرام
فرادید روز تولد فرصت خوبی برای بیان احساس واقعی و عمق دوست داشتن است. شما می توانید در این روز برای همسرتان یک متن و جمله تبریک تولد زیبا بفرستید و عشق خود را این گونه به او ابراز کنید. علاوه بر این می توانید پستی زیبا و عاشقانه را در پیج اینستاگرام خود منتشر کنید همسرتان را غافل گیر کنید. اگر می خواهید تولد همسرتان را در اینستاگرام تبریک بگویید و به دنبال کپشنی زیبا هستید، در ادامه ...
گپ و گفت خواندنی با مسن ترین دانش آموز ایران در کرج/ مهدی بهمنی، از “جبهه فاو” و ” چاپ گوتنبرگ” تا تحصیل ...
اولین کارخانه یخ، یک نانوایی و مرکز توزیع غذا برای 5 هزار نفر، حمام ش.م.ر و گلباران میدان قشله فاو را با همراهی وزارت صنایع انجام دادم. با اتمام جنگ سفیر ایران در هندوستان و قائم مقام وزیر امور خارجه شدم، بدون دستمزد و به عنوان یک بسیجی به کشورم خدمت کردم و مخارج زندگی ام از طریق چاپخانه ام در کرج تامین می شد. سال 1345 با همکاری بهمن پورمند، بهرام کاویانی، فریدون مشیری و احمد ...
سوییپر، هویت گم شده نوجوانان!
از حوزه برنامه سازی به فیلم کوتاه، مستند و داستانی کشیده شدم. وی پیرامون بازیگری و شروع کارگردانی خود، ابراز داشت: علاقه به بازیگری در من خیلی زود فروکش کرد. در سن 16 یا 17 سالگی دیگر کارگردانی تئاتر می کردم. در آن سال رتبه اول استان را گرفتیم سپس به جشنواره های منطقه ای راه پیدا کردیم. شجاعی باقینی با اشاره به معنای سوییپر، مطرح کرد: سوییپر در فوتبال به معنای مدافع جلوزن است ...
گپ و گفت خواندنی با مسن ترین دانش آموز ایران در کرج/ مهدی بهمنی، از “جبهه فاو” و ” چاپ گوتنبرگ” تا تحصیل ...
آنچه در ادامه می خوانید گفتگوی شبکه خبری تیتریک با مهدی بهمنی دانش آموز 82 ساله ساکن کرج است که قصد دارد تا مقطع دکتری جامعه شناسی ادامه تحصیل دهد.
آزادی: صدبار هم به عقب برگردم، انتخابم استقلال است
را انتخاب می کنی؟ واقعیت این است که استقلال را خیلی دوست دارم و اگر صدبار هم به عقب برگردیم باز هم به استقلال می آیم و پشیمان نیستم اما ناراحتم. در هر صورت چیزی که فکر می کردم و توقع داشتم برایم اتفاق نیفتاد. از اروپا به عشق استقلال آمدم تا در این تیم بازی کنم اما شاید اگر فرصت هایی که به برخی بازیکنان داده شد به من داده می شد بهتر می توانستم جواب بدهم. من به خودم ایمان دارم و اگر به من ...
معراج در سوریه؛ قصه پزشکیاری که مدافع بارگاه حضرت زینب (س) بود
د شهدا زندگی کنید تا بتوانید شهید شوید. ازدواج و تولد محمد یاسا شهید میردوستی یک فرزند به نام محمدیاسا از خود به یادگار گذاشته است. مادر شهید، نحوه ازدواج فرزند و تولد نوه دردانه اش را این گونه تعریف کرد: هنگامی که دوران سربازی سید محمدحسین تمام شد، با دخترعمویش نامزد و بعد از دو سال ازدواج کردند که ثمره ازدواجشان یک پسر به نام محمدیاسا است. بارزترین اخلاق پسرم احترام گذاشتن به ...
6 ماه زندگی کنار آتش توپخانه در سوریه/ روز عقد درباره کار فرهنگی صحبت می کردیم
امتحاناتم کنارم باشد و برای مأموریت ها طوری برنامه ریزی می کرد که در زمان امتحاناتم خانه باشد و در آن ایام چون شب امتحانی بودم تا صبح با من بیدار می ماند و در کارهایی که می توانست کمک می کرد و تمام نبودن هایش را جبران می کرد؛ مرا به دانشگاه می برد و در کارهای خانه کمک حالم بود و همیشه توصیه اش این بود تا دکترا درست را ادامه بده و استاد دانشگاه بشو چون در این رشته نیازمند اساتید مذهبی هستیم. ...
تکفیری ها پسرم را به جرم خواندن زیارت عاشورا شهید کردند
بعد در 26 فروردین ماه 1393 ساعت 7:05 صبح پیکر پسرم آماج گلوله گروهک جیش الظلم قرار گرفت. اعضای گروهک هدفشان این بود که جو امنیت استان را متشنج کنند و بین شیعه و سنی تفرقه بیندازند اما با سعه صدری که داشتیم، از تنش و ایجاد تفرقه جلوگیری کردیم. چند معلم به دست گروهک ها در سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند؟ اولین شهید معلم سال 1393 پسرم جواد نوروزی بود که 26 فروردین ماه به شهادت رسید. 28 ...
به بارسلونا رفتم چون فقط پول برایم مهم بود
: هشت سال در آرسنال بودم و تنها در 4 سال پایانی توانستم به خوبی پس انداز کنم چرا که دستمزدم به میزان قابل توجهی افزایش یافت. پول های زیادی هدر دادم و حتی نمی توانستم 100 هزار پوند هم در حساب بانکی ام، پس انداز کنم. بیشتر پولم را صرف سفر رفتن، ترتیب دادن میهمانی های مجلل و چیزهای دیگر می کردم. فکر می کردم میلیونرم اما اینطور نبود. هفته ای 15 هزار پوند خرج می کردم. سانگ ادامه داد: اولین ...
شهیدی که در فاطمیه با پهلوی خونین آسمانی رسید | ناگفته های بانوی طلبه از همسر شهیدش
بار به شوخی به همسرم گفتم که آقا مصطفی شما دلت برای من و بچه ها تنگ نمی شود؟ لبخندی زد و گفت شما عزیزترین های من هستید، زهرا خانم 3 ساله و خیلی خوش زبان بود و شهید خیلی به او علاقه داشت. در یکی از بدرقه ها دیدم آقا مصطفی از وسط های کوچه غیبش زد، نگران شدم و جلوتر رفتم، متوجه شدم که پشت یک کامیون گوشه ای ایستاده و گریه می کند. وی ادامه داد: مدتی قبل از شهادت ایشان، پدرم را از دست دادم و ...
دلنوشته تلخ شوهر ماه چهره خلیلی برای تولد همسرش | مراسم خواستگاری ماه چهره خلیلی در دبی
ایرانی باشه و همه چیز خیلی خوب بود. واقعا عشق و حال کردیم ! 32 نفر در جشن عروسیم شرکت داشتن که همه با هم با یک هواپیما رفتیم و تا اونجا کلی شادی کردیم. یک هفته جشن داشتیم این خودش ماه عسلمون هم حساب میشد البته به همراه خانواده هامون ! ترجیح دادم فرزندم بجای انگلیس در ایران به جهان بیاید من و همسرم درمورد این که فرزندمان کجا به جهان بیاید خیلی با هم حرف زدیم و همه ی چیز را بررسی ...
بمباران 28 دیماه سنندج و حکایت خانواده شهید شاه جانی
مزار پدرم رفتم و در کمال نابوری دیدم قبر کنار آن خالی بود این شرایط برایم خیلی جالب بود در آن روز 220 نفر در سنندج شهید شده بودند و اما بعد از 10 روز هنوز یک مزار خالی در این میان باقی مانده بود. استاد گفت: مراسم خاکسپاری مادرم را در جوار مزار پدرم انجام دادم و خوشحال بودم که به وصیت پدرم عمل کرده بودم. استاد مهدی گفت: هنگام شهادت پدر و مادر، 23 سال داشتم و هنوز ازدواج نکرده ...
خواننده معروف پاپ از آلبوم جدیدش می گوید | تهران شهر آرزوهای من است
را به جان می خرید، گفت وگو کرده ایم. خبرها حاکی است که بعد از 2 سال وقفه، آلبوم جدید حامد همایون به زودی به بازار می آید. در این آلبوم سورپرایزی برای مخاطبانتان دارید؟ بله. این آلبوم که بهمن ماه قرار است به بازار بیاید، یک فضای کاملاً متفاوت دارد و از نظر ملودی ها و مدل خوانش با آلبوم های قبلی فرق دارد. در این آلبوم که حاصل تلاش 2 ساله ماست، اثر انگشت خوانندگان جوان و خوش آتیه و ...
طلاق ناگهانی الهام حمیدی از شوهرش | چهره مصنوعی الهام حمیدی لورفت
الهام حمیدی درمصاحبه ای از طلاق خودش در سن کم - 33 سالگی - پرده برداشت. به گزارش شمانیوز: الهام حمیدی متولد آذر 1356 است. الهام حمیدی یک ازدواج ناموفق داشته است الهام حمیدی در سال 97 با علیرضا صادقی ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک پسر به نام الوین است. الهام حمیدی لیسانس حسابداری از دانشگاه آزاد اسلامی دارد. الهام حمیدی گفت: من یکبار حدود 10 سال پیش در سن پایین ازدواج کردم و بعد از ...
وای از این همه دلتنگی
حرف ها شاخ و برگ می داد. لحظه ای گیج شدم .سرم را بلند کردم .نگاه شادروان عدل و من با هم تلاقی کرد انگار به زبان بی زبانی از هم می پرسیدم این چه می گوید. در دو سه جلسه بعدی وقتی کار ترجمه را انجام می دادم دیدم استاد عدل با تکان دادن سر به پایین و بالا ترجمه مرا تایید می کند. شاید شادروان محمود عدل کار مترجمی مرا تایید یا حتی کار مرا به حاج آقا توصیه کرده بودند.ایکاش به نوعی از این دو عزیز مورد را ...