سایر منابع:
سایر خبرها
روایت مردی که مُرد اما زنده شد/ مردی که مردم شهید زنده صدایش می زنند
کردیم؟ موج انفجار محاصره ام کرده بود اما فقط جلو می رفتم تا اینکه انگار که همه ی تیرها یکهو فرو بریزن و تانک ها سنگ کوب کنن، گوشم سوت کشید. ایستادم. من بودم و تک تیرانداز عراقی. روبه روی هم. چشم تو چشم هم. اون دستش رو گذاشت روی ماشه. من هم دستم رو گذاشتم و وقتی ماشه ها رو چکوندیم دیگه متوجه نشدم چی شد. فقط احساس می کردم اونقدر سبک شدم که مثل یه پر کاه دارم میرم بالا و بعد مثل یه کوه ...
نقل قول های طنز درباره ی ویروس کرونا
.... وقتی کرونا تموم بشه یه قرنطینه ی معکوس میرم. شیش هفته خونه نمیام. قسم می خورم تو اولین پرواز بعد از قرنطینه از خوشحالی تو هواپیما دست بزنم. گاهی وقتا فکر می کنم این بلا ها سرمون اومد، چون هیچ کدوم از اون پیامای درخواستی رو به 10 نفر دیگه فوروارد نمی کردیم. هنوز یادمه چقدر اصرار داشتن زنجیره رو نَشکَنیم وگرنه بلا سرمون میاد. من دیگه جدول برنامه ...
بی معرفت نباشیم
خونه من. کوچک رو گذاشتم کنار بقیه گلدونا. تصمیم گرفتم اسمش رو بذارم کوچک، چون از بقیه کوچک تر بود، هم گلدونش، هم قد و قواره ش. گلدونام هر کدوم یه مدل هستن. با هم تناسب ندارن. ولی همزیستی مسالمت آمیز دارن. به همه شون یه جور و یه مدل آب میدم. با همه شون به یه اندازه حرف میزنم. همه شون به یه میزان نور و هوا میگیرن، چون جای همه شون، یه جاست و منبع تغذیه شون یکیه. یه جورایی انگار با هم رفیق شدن و ...
ماجرای برخورد تند یک برادر و فرزند شهید با آهنگران/در شهادت پدرم نقش داشتی!
یاد ایام جنگ افتاده و به یاد آن روزها گریه اش گرفته است . به او گفتم :((التماس دعا ، ان شاءالله حاجت شما برآورده بشه .))در همین حین ، شروع کرد به حرف زدن و گفت :((من برادری داشتم که توی عملیات ولفجر مقدماتی شهید شد ، از بعد شهادت برادرم ، صبح و ظهر و شب تو رو لعنت می کنم. خدایا ایشاالله لعنتت کنه .))با همان گریه شدید این حرف ها را به من زد . مثل یخ وا رفتم و مبهوت ماندم . پدر شهید کاوه کفری شده ...
مادر شهید: نمی خواستم پسرم برگردد!+عکس
، گفتند به ما که برگرداندیم اما بعدا گفتند نه؛ بعد که آزمایش کردیم دیدیم نه، برای آقا مرتضی نیست. بعد یکی از افرادی که تفحص کرده بود همین دو سه هفته پیش سر مزار مرتضی بود و می گفت وقتی که داشتیم می رفتیم آنجا را تفحص کنیم که پیدایشان کنیم، هر چه گشتیم پیدا نکردیم. آمدم خانه. می گفت بچه هایم هم سوریه هستند؛ آنجا منزل گرفته ایم و زندگی می کنیم. می گفت آمدم خانه و خیلی گریه کردم و گفتم آقا مرتضی! تو را ...
آیین چهارشنبه سوری در خراسان رضوی
در خانه ها بعضی به آن ها از آجیل و تنقلاتی که برای شب عید مهیا کرده بودند می دادند و این خود برای بچه های محله شیرینی و شور و نشاطی مضاعف داشت. او گفت: فال گرفتن و پخت آش رشته هم جزو مراسم چهارشنبه شب آخر سال بود که همه دور هم می نشستند و آش پایانی سال را در آخرین چهارشنبه بعد از پریدن از روی آتش می خوردند و فالی می گرفتند و تفالی به حافظ می زدند و از خداوند طلب روزگاری خوش و خرم توام با تحقق آرزو های دور و دراز می کردند. باشگاه خبرنگاران جوان خراسان رضوی مشهد ...
بازیچه دختر پولداری شدم که به من می گفت: جوجو!
را بدهد اما وقتی با برخورد مناسب او روبه رو شدم و خوش رفتاری و خوش زبانی او را دیدم دیگر چیزی نمی فهمیدم. حالا عاشق دختر 19 ساله ای به نام رزیتا شده بودم که مرا جوجو صدا می زد اما من ناراحت نمی شدم چرا که فکر می کردم او به خاطر سن کم و هیکل کوچکم مرا جوجو می نامد. با این حال دوست داشتم مرد زندگی اش شوم. او هم همه کارهای روزمره اش را به من می سپرد چرا که رزیتا با پدر و نامادری اش زندگی می کرد و ...
آتیش بازی الهام حمیدی در چهارشنبه سوری | صورت زخمی الهام حمیدی در چهارشنبه سوری
رسید پسرم، با اومدنت زندگیمون رو زیباتر کردی، دنیایی شدنت مبارک.. 1399/3/12 دلنوشته الهام حمیدی برای تولد دخترش: بالاخره 9 ماه انتظار به سر اومد دخترم، گرفتن دست های کوچولوی تو بهترین اتفاق این پاییز بود. چقدر بی تاب دیدن چشمای درخشان تو بودم. تو که ثمره ی عشقِ ما هستی! لذت مادر شدن، یک احساس زمینی نیست و من آسمانی بودنم ...
جدیدترین اظهارات بهروز وثوقی که بوی دلتنگی می دهد
...، روزی اقلا 20، 25 نامه از مادرها دریافت می کردم که فقط تشکر می کردند که شما نشان دادی که اینها وقتی مواد مخدر می زنند، چه صورتی دارند، چه حالی دارند. به همین دلیل تعداد زیادی از بچه های ما ترک کردند مواد را این برای من خیلی ارزش داشت. این ها چیزهایی بود که من در سینما پیدا کرده بودم و دوست داشتم. آن جاهایی که تک گویی داشتید، مثلا در سوته دلان که مجید ظروفچی جوبچی با خودش توی اتاق ...
برای اینکه سرمربی شوم باید قالتاق باشم!/ مذاکره در یک روز با سه مربی را ندیده بودم
می گذارم اما اتفاقاتی که در جریان سفر من به اراک رخ داد اصلا اتفاقات خوبی نبود و من را ناراحت کرد. مدیر عامل باشگاه شب قبل از سفرم به اراک به من زنگ زد و تصور من این بود برای مذاکره و در نهایت عقد قرارداد به اراک خواهم رفت اما زمانی که وارد اراک شدم متوجه شدم پیش از من باشگاه با مهدی رحمتی صحبت کرده و قرار است بعد از من هم صحبتی با سیروس پورموسوی داشته باشند. جلسه من با باشگاه ساعت 11 برگزار شد و ...
عکس هایی شگفت انگیز از تونل های زیرزمینی مسکو / روایت محمد جواد ترابی از دیدن یک بمب اتم از نزدیک
شوروی غرق شده رو این طور توصیف می کنه: "مدتی در بونکر تنها بودم، بین مسیری مشخص این سمت و آن سو می رفتم و از پوسترها و قاب های روی دیوار عکس می انداختم. در ورودی دیگری عمود به مسیر، طرحی از یوری گاگارین را آمیخته بر دیوار یافتم. اجازه داشتم وارد شوم؟ ده ها دوربین همه چیز را زیر نظر داشت، اگر اشتباه بود حتما تذکر می دادند. وارد شدم و با یوری و کودکانی در کنارش سلفی گرفتم. دقایقی در فضای شوروی غرق ...
گفته بودیم دوران بزن در رو تمام شده است
خاک کشورش، محل تهدید امنیت ملتی دیگر شده است. محمدرضا امامی: دیروز صبح با اتوبوس رفتم رشت، ظهر رسیدم و تا نیمه شب فقط دویدم! و نیمه شب دوباره حرکت کردم به سمت تهران! ساعت 5 صبح هلاک و خسته رسیدم ترمینال غرب و تاکسی گرفتم به سمت منزل...، اما خبر حمله موشکی بچه های سپاه به پایگاه جاسوسی صهیونیست ها تمام خستگی ام را به در کرد! #حمله_موشکی فربد ابراهیمی: دولت بغداد سفیر ایران رو به قصد اعتراض احضار کرده بعد آقای سفیر گفته اینکه چیزی نیست سه مرکز دیگر موساد در اربیل باقی مونده یا جمعش کنید یا همین روز ها خودمون جمعش می کنیم! نان پدر و شیر مادر حلالت آقای سفیر! ...
حسرت می خورم مهدی دیر به اروپا رفت/ زورم به زدوبندها نرسید
بچه ضربه بخورد. کادر فنی روی تخت دراز کشیده بود. اسمش را نمی آورم. برخوردش خیلی بد بود و گفت فعلاً تست نداریم و فلان. پدر مهدی طارمی خاطرنشان کرد: گفتیم هماهنگ کردیم تا شما تست بگیرید اما نپذیرفت. گفت شما بچه را بگذار. او روی تخت دراز کشیده بود و حاضر نبود بلند شود و صحبت کند. گفت خودت بیرون برو و بعد نتیجه تست را می گوییم. بازهم تحمل کردیم و بیرون رفتم. وقتی برگشتم از مهدی پرسیدم چه شد ...
نقاشی نیمه شعبان و ولادت امام زمان برای کودکان
...> واردات، تهیه و توزیع قطعات الکترونیک تماس بگیرید تبلیغ کاربرگ در مورد ولادت امام زمان معامله گر حرفه ای فقط یک سهم رو بررسی نمیکنه بررسی سبدسهام تبلیغ نقاشی ولادت حضرت مهدی برای رنگ آمیزی اون ببره تو بردی! ثبت نام کن و آیفون 13 ببر ثبت نام آسان تبلیغ نقاشی بدون رنگ در مورد میلاد ...
سال ها با دعای عهد بابا از خواب بیدار می شدیم
. چهارمین فرزند خانواده اش بود. سه خواهر و سه برادر داشت. هنوز کوچک بود که سایه پدر را از دست داد و از مهر و محبتش محروم شد. مادرش با مشقت و سختی بچه ها را بزرگ کرد. پدرم تا کلاس ششم درس خواند. بعد با برادرهایش مغازه خواربارفروشی اجاره کردند. به سن سربازی که رسید به خدمت رفت و بعد از بازگشت شغل مغازه داری را ادامه داد. چه سالی ازدواج کرد و ماحصل این ازدواج چند فرزند است؟ سال 1345 که ...
می خواهم قاری برتر جهان اسلام بمانم / بانوان می توانند در قرائت صاحب سبک باشند
.... تلاوت سوره آل عمران، شمس و حمد که در اندونزی خوانده بود و زیرش نوشته فخرالقراء. با خود گفتم ما از ایران قاری برتر جهان اسلام داریم؟ آن زمان قاریان را نمی شناختم. این طور شد که سراغ تلاوت های استاد شاکرنژاد رفتم و تلاوت های ایشان را دانلود کردم. همه آن تلاوت ها را نگه داشته ام و بیش از هزار تلاوت در گوشی ام دارم. بعد از اینکه با تلاوت های استاد شاکرنژاد آشنا شدم به خودم گفتم اگر ...
8 ترفند کاربردی برای پاک کردن رنگ روغن از سطوح مختلف
تو مرحله بعد میتونین اونا رو با آب وصابون بشورین و خشک کنین. بهتره این کار رو بعد از هر سری رنگ آمیزی انجام بدین تا ابزار کارتون سالم بمونه و دیرتر خراب بشه. در کل لکه های ناشی از رنگ رو همون لحظه پاک کنین بهتره و زحمتتون هم کمتر میشه. درسته که حلال رنگ روغن تینره،اما از اون برای هر جایی استفاده نکنین.چون ممکنه سطوح مورد نظرتون آسیب ببینه. امیدوارم این ...
کارگران خطاب به دولت: کنترل تورم مهم تر از افزایش حقوق هاست
باید فلاکت بکشه تا مدیران نجومی بگیر پاداش بگیرن. چقدر کارگران بین نسلی پول بدن به تأمین اجتماعی تا سرمایه گذاری کنه که درست انجامش نداده و حتی پول کارگران رو برده و بدهکاره به سازمان. خدایی کارگر چقدر خواری بکشه تا مدیرانی که خودشون گفتن 400 برابر ژاپن تعدادشونه تو رفاه مطلق باشند و بچه هاشون در اروپا و امریکا زندگی و کار و تحصیل کنند. یکبار برای همیشه عدالت رو برقرار کنید.خروجی 400 برابری مدیران ما چیه که الان اینیم و ژاپن اون ؟ ...
شراره مهاجر چه وسایلی رو در کوله بار سفر برمی داره؟
، قاشق و چنگال، چاقو و لیوان تو کوله جا می گیره. ادویه، چای و قند هم که جزو واجباته. نان و مواد غذایی مورد نیاز رو هم طبق وعده هایی که تو سفریم و نوع غذایی که می خوایم درست کنیم به همون مقدار خریداری و تو کوله می ذارم." شراره لوازم دیگه ای رو در کوله ی سفرش همراه داره که دقیقا مورد نیازه و بار اضافی با خودش حمل نمی کنه. اون حتما در کوله اش کیسه ای برای جمع کردن زباله هایی که تولید شده داره ...
طرز تهیه کیک رنگین کمانی، راحت، جذاب و خوشمزه
سرانجام مایه زرد رو به نارنجی اضافه می کنیم. 11- همین مراحل رو برای تابه بعدی انجام می دیم. اول بنفش بعد آبی و در آخر سبز 12- حالا اجازه میدیم داخل فر بپزه و کاملا سرد بشه. 13- بعد از پخت با خامه زده شده تزیین میکنیم. سایر نکات 1)در صورت تمایل هر لایه کیک رو داخل یک قالب بپزید و بعد روی هم قرار بدید. 2)از مقدار خیلی کمی رنگ استفاده کنید چون اگر رنگ زیاد بشه روی طعم کیک تاثیر داره. 3)میتونید از کیک اسفنجی یا میوه ای هم برای تهیه این کیک استفاده کنید. ...
فیلم لو رفته تولد مهدی طارمی با حضور سحر قریشی!
انتشار هر تیتر و خبر بی محتوایی می زنن. قصه از اونجایی شروع شد که من چند وقتیه به کلمه برو حساس شدم! به همین سادگی اونم بخاطر اینکه خیلی وقته دوستام و اطرافیانم دارن بهم توصیه می کنن که از ایران برو. وقتی اون پاکبان شریف هم به من گفت، انگار پیامی بود از طبیعت که اونم داشت بهم می گفت. آنچه دیگران می خوانند: گردآورنده: علیرضا یوسفی دانلود ...
لعنت به معیار های دوگانه دنیا
. چند روز دیگه میان تو یکی از شبکه های پولکی شون میگن ایناحقشون بوده کشته بشن حتی اون بچه 13 ساله! محمد کرار: تو جمع 81 نفره ای که عربستان اعدام کرده، عبدالله الزاهر کودک 13 ساله هم بوده! منتظر تحریم عربستان و حتی حذف تمامی تیم های عربستان نباشید، چون این کودک اروپایی نیست و طرفدار امریکا هم نیست! امین موسوی: سازمان دیده بان حقوق بشر طی بیانیه ای اعلام کرد: فعلاً هوا مه است ...
متن تبریک عید 1401 به دوست و رفیق
همیشه همینطوری باشه انقدر شاد باشی و بخندی که دلت درد بگیره بهترین دوستم پیشاپیش سال 1401 مبارکت باشه... تبریک سال نو به دوست چند روز دیگه بهار میاد و همه چیز رو تازه می کنه سال رو، ماه رو، روزها رو، هوا رو، طبیعت رو ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به همه اون تاز گی می ارزه “دوستیمون” دوست عزیزم عیدت مبارک تبریک عید برای دوست ...
صبر= بازی سکوت
اصلا درکی از صبر ندارند اینجا فقط با پرت کردن حواسش، ذهن کودک را از آن چیزی که میخواهد دور کنید.از شش سالگی به بعد باید کم کم صبر کردن را به کودک یاد بدهید ، ولی مدت زمان صبر خیلی مهم است 1تا 2 دقیقه برای هر سال در نظر بگیرید. مثلا برای کودک سه ساله این صبر بین( 3تا5 دقیقه) باشد و برای چهارساله (بین 4تا7 دقیقه) باشد.به عنوان مثال برای کودک سه ساله:( مامان من سیب میخوام عزیزم الان دارم ...
شیک چت|پرشین چت| رپ چت|چت روم فارسی
بسیار تغییر و تحویل یافته و سیستم سوکت هم در اون استفاده شده تا سرعت بالاتری رو به کاربران حاظر در سایت بده ، سیستم چت روم هر ساله دچار تغییر و تحول در ساختار طراحی و امنیت میشه که ارمغان این رو به کاربر میده که اتاق های چت روم همچنان در حال رشد و پیشرفت هستند و به زودی شاهد این خواهیم بود که به صورت اپلیکیشن هم نیز ارائه میشه تمرکز ما در پرشین چت فقط به گرافیک و طراحی محدود نمیشه و ما برای امنیت ...
صداوسیما ترانه های برنامه کودک کلبه عمو پورنگ را حذف کرد
عموپورنگ در بازپخش این برنامه، از تنگ تر شدن عرصه به برنامه سازان گفت. داریوش فرضیایی (عموپورنگ) در کامنتی در پست صفحه اینستاگرام در این باره، نوشت: من همه تلاشم رو برای شادی بچه ها و خانواده های محترم بکار گرفتم، چون می دونم تو این شرایط سخت فقط باید روحیه و امید و انگیزه به هم ببخشیم، اما چه کنم که عزیزان عرصه رو روزبه روز بر ما تنگ تر می کنند. ان شاالله که درست میشه. صداوسیما نفس شبکه نمایش خانگی را گرفته هدیه چند میلیاردی و عجیب مجلس به ساترای صداوسیما! سوتی عجیب کانال صداوسیما: متین اومد دسشویی! +عکس ...
فرمانده ای که جلودار گردانش بود وقتی قاب عکس شهید بوی بهشت می دهد
خواستم سحری درست کنم. مادرم مهمان ما بود. رادیوی کوچکی داشتم که هرجا می رفتم آن را به همراه خود می بردم. سحر در رادیو اعلام شد که فاو را گرفتند. تمام بدنم می لرزید و احساس مرگ داشتم، خیلی ناراحت بودم. نمی خواستم بچه ها متوجه حالم شوند؛ چون در حال تحصیل بودند. همسرم نیز بیماری قلبی داشت. می دانستم فرمانده فاو علیرضا است و این مرا بیشتر نگران می کرد. صبح آن روز رادیو اعلام کرد فاو گرفته شد. وقتی مادرم ...
رخت شوی خانه یا زیارتگاه
، رفتم رخت شویی برای شستن پتو و ملافه. (صفحه32) خانم میرزاوند: برادرم با خانمش و سه تا بچه اش زیر آوار ماندند و شهید شدند. وقتی خبر شهادت آن ها را شنیدم، چند لحظه شوکه شدم ولی آنقدر تشت و حوض پر از خونابه دیده بودم که دیگر از دست دادن هیچ عزیزی نمی توانست مرا زمین گیر کند. (صفحه 128) خانم غافلی: خانم ها دور هم نشسته بودند. جلوی هر کدامشان تشتی بود. مشغول چنگ زدن و ساییدن ملافه ها ...
وقتی که دل گره می خورد به مزار شهدا
. بعد از زیارت، بر سر مزار مادر رفتم و عذرخواهانه گریستم تا این که اذان ظهر از مناره های هویزه صدایم کرد و برگرداند بر سر مزار پسر. بعد از چند کلمه درد دل، نماز در هوای باصفای یادمان هویزه و نسیم های خوش عطرش برگزار شد و بعد روایت گری! دقایق آخر به هوای تفأل به یکی از دل نوشته های شهید علم الهدی در کنار مزاری نشستم و کتاب فریاد و سکوت را که از یادمان به یادگاری گرفته بودم، باز کردم. نوشته ...