به قتلگاه که رسیدم دیگر ادریس را ندیدم
سایر منابع:
سایر خبرها
مادر شهید: نمی خواستم پسرم برگردد!+عکس
که آقا مرتضی علاقه زیادی به آن داشت **: حاج خانم این شش سال به شما چطور گذشت؟ خواب آقا مرتضی را هم می دیدید؟ مادر شهید: خواب نمی دیدم، اما شب و روز چشم به راه بودم. هیچ موقع نمی گفتم که حتما باید بیاید. چون چیزی را که من هدیه داده بودم نمی خواستم برگردد؛ یعنی واقعا نمی خواستم برگردد؛ نه اینکه دوست نداشتم برگردد؛ واقعا هدیه داده بودم؛ چون مادر وهب را دیده بودم که دشمن سَرِ ...
مرتضی با تن مجروح به دنبال دوستان شهیدش رفت!
خواهد شما بروید. گفت مامان! دیگر من می روم. گفتم این بچه هایت را چه کار می کنی؟ گفت بچه هایم خدا دارند. حنانه خانم و ملیکا خانم خدا دارند. بعد برگشت گفت مادر! به خدا اگر ما نرویم فردا باید در همین کشورمان با دشمن بجنگیم، ناموسمان دست دشمن بیفتد، به قول حضرت آقا ما در همدان و اصفهان باید با این دشمن و با این داعش بجنگیم؛ مادر! نمی شود ما نرویم، باید برویم. دیگر بلند شدم قرآن را برداشتیم با پدرش و ...
مولود نیمه شعبان در حالت سجده شهید شد
باید تکلیف جنگ را یکسره کرد! پسرم تیرماه 1362 از طریق بسیج به جبهه اعزام شد و در سه مرحله به مدت 326 روز در جبهه حضور داشت. پسرم در آخرین مأموریتش به عنوان کمک آرپی جی زن نقش ایفا کرد و سرانجام 24 اسفندماه 1363 در شرق دجله در عملیات بدر به شهادت رسید. لباس سفید شهادت آخرین باری که پسرم می خواست به جبهه برود مشغول کوتاه کردن مو های برادرانش بود. گفتم پسر! چقدر ذوق و شوق داری؟ گفت مگر ...
آتیش بازی الهام حمیدی در چهارشنبه سوری | صورت زخمی الهام حمیدی در چهارشنبه سوری
صفحه اینستاگرامش را با انتشار خبری از ازدواجش به روز کرد و چند ماه بعد در آخرین روز از فروردین ماه 98 مراسم ازدواج این بانوی هنرمند برگزار شد. فرزند الهام حمیدی 12 خردادماه سال 99 بود که الهام حمیدی با انتشار پستی خبر از تولد پسرش داد و برای اولین بار مادر شدن را تجربه کرد. دلنوشته الهام حمیدی برای تولد پسرش: لحظه شماریمون برای گرفتن دستای کوچولوت به پایان ...
خرید عید الهام حمیدی در بازار تجریش | الهام حمیدی در حال و هوای نوروزی
الهام حمیدی سیزدهمین روز از بهمن ماه 97 بود که الهام حمیدی بازیگر کشورمان صفحه اینستاگرامش را با انتشار خبری از ازدواجش به روز کرد و چند ماه بعد در آخرین روز از فروردین ماه 98 مراسم ازدواج این بانوی هنرمند برگزار شد. فرزند الهام حمیدی 12 خردادماه سال 99 بود که الهام حمیدی با انتشار پستی خبر از تولد پسرش داد و برای اولین بار مادر شدن را تجربه کرد. دلنوشته ...
آیا می توان مانند آقا مهدی باکری شهردار بود؟
خانه درست کردند. راه آب بسته شد. مهدی به کوچه دوید. وانت آتش نشانی را پیدا کرد و به طرف خانه پیرزن آورد. چند لحظه بعد شیلنگ پمپ در زیرزمین فرو رفت و آب مکیده شد. پمپ کار می کرد و آب زیرزمین لحظه به لحظه کم می شد. مهدی غرق گل و لای شده بود. پیرزن گفت: خیر ببینی پسرم . . . یکی مثل تو کمکم می کند آن وقت شهردار ذلیل شده از صبح تا حالا پیدایش نیست. مگر دستم بهش نرسد . . . مهدی فرش خیس و سنگین شده را با ...
دعای مادر برات شهادت سیدمحمد شد
شهید سیدمحمدمهدی هاشمی نژاد روحانی و مبلغ علوم دینی اهل افغانستان برای نخستین بار در سال 92 راهی جبهه دفاع از حرم شد. او که دفاع از حریم ولایت را از وظایف شیعیان می دانست، در قامت یک رزمنده مدافع حرم به سوریه رفت. بعد از بار ها حضور در جبهه، 22 اسفند سال 94 توسط تروریست های تکفیری به شهادت رسید. اما 9 ماه طول کشید تا پیکر مطهر این شهید به خانه بازگردد. در ادامه برای آشنایی بیشتر با این شهید با ساره سادات محسنی همسرش همکلام شدیم که در ادامه می خوانید. ...
خلیل تا لحظه شهادت اسلحه به دست جنگیده بود
مدافع حرم دارد؟ هرمزگان دو شهید مدافع حرم دارد؛ شهید عبدالحمید سالاری که سال 94 به شهادت رسید و پسرم خلیل. آخرین وداعتان با پسرتان چگونه بود؟ آخرین بار با ماشین خودم پسرم را به فرودگاه بردم. خلیل حتی بلیت هواپیما نداشت. با یکی از بستگان تماس گرفت و بلیت ردیف شد. ما می خواستیم در سالن پرواز منتظر باشیم تا خلیل راهی شود. گفت راضی نیستم به زحمت بیفتید. جلوی فرودگاه ایشان را ...
نجات گردان از محاصره
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، علی تجلایی در سال 1338 در تبریز به دنیا آمد. در سال 1344 قدم به عرصه علم و دانش گذاشت و چند سال بعد در رشته ریاضی دیپلم گرفت. در دوران دبیرستان، ساواک یک بار او را به دلیل امتناع از امضای برگه عضویت حزب رستاخیز احضار کرد، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، او در شمار اولین نفراتی بود که به عضویت سپاه درآمد و دوره آموزش نظامی 15 روزه اش را زیر نظر سعید ...
ارواح زنم را کشتند، من بی گناهم
مرد متهم به قتل بعد از دستگیری اتهام کشتن همسرش را انکار و ادعایی عجیب را مطرح کرد. هموطن آنلاین -مرد میانسالی که متهم است همسرش را با اصابت ضربه تبلت به سرش به قتل رسانده، مدعی است ارواح مرتکب جنایت شده اند. ادعای متهم در حالی مطرح می شود که پسرش شاهد حادثه بوده است. ساعت 23:30 شامگاه یکشنبه 22 اسفند قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری حکیمیه از مرگ ...
ترکیب بند نغمه مستشار نظامی برای کتاب حوض خون
.... 6) فصل 7 خاطرات خانم شوکت ناطقی (ننه غلام): رفتم یکی از ملافه های بخش جراحی را بازکردم. دستم خورد به تکه ای گرد و خونی. ناخودآگاه آن را گرفتم توی دستم. خون ازش چکه می کرد. دل و قلوه بود یا تکه ای گوشت. با صدایی که به زور بالا می آمد گفتم: "یاحضرت عباس، این چیه؟! مادر برات بمیره."... لای رخت ها معمولاً تکه گوشت و پوست سوخته و استخوان دیده بودم؛ ولی این صحنه خیلی دردآور بود. ...
کوچ ناگهانی افشین یداللهی 5ساله شد
...، ترانه هایی سروده است. بیشترین شهرت یداللهی در این زمینه به واسطه سرودن ترانه شب آفتابی ، سریال غریبانه ، شب دهم ، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه و معمای شاه است. وی همچنین برای سریال های تلویزیونی شب آفتابی ، مسافری از هند ، خوش رکاب ، فقط به خاطر تو ، کمکم کن ، خط شکن ، تبریز در مه و... ترانه سروده است. منبع: آنا ...
روایت مردی که مُرد اما زنده شد/ مردی که مردم شهید زنده صدایش می زنند
خودم رو. تنها خاطره ای که خاطرم مونده دردهای عمیقه و داییم، که بعد از گشتن کل ایران منو تو اصفهان پیدا کرده بود. مبارز انقلابی بود. پیرو خط امام. امامو از حرفای اون شناختم. وقتی به هوش اومدم توی اتاق بود. گفت: منو میشناسی؟ زبونم سنگین شده بود، پلک هامو با زور باز کردم و نگاهش کردم، آشنا بود و غریبه! گفتم: میدونم آشنایی و برای دیدنم اومدی اما... خندید و سر تکون داد: الحمدلله الحمدلله. خبر ...
حوزویان اصفهان در محکومیت جنایات آل سعود تجمع کردند
. مدیر مدرسه علمیه اباصالح(عج) اصفهان با اشاره به تاریخچه تشکیل حکومت آل سعود، خاطرنشان کرد: از سال 1216 این قوم به سردمداری سعود پدر عبدالعزیز و دوازده پسرش که آخرین آنها سلمان است حکومت آل سعود را برقرار کردند و بعد فرزندان سلمان آخرین سلسله جنبان این گروه هستند. وی ادامه داد: عقیده آل سعود از ابن تیمیه شکل گرفته که صریحا خدای متعال را جسم می داند و معتقد است چهار انگشت ...
پرواز بادکنک های نورانی بر فراز تهران
حمید هیراد، جمعیت پرتعداد حاضران در حالی که بادکنک هایی نورانی را در دست داشتند از سالن همایش های بین المللی به سمت برج میلاد حرکت کردند تا این بالن ها را به یاد کودکان سقط شده آن روز به آسمان بفرستند. اتفاقی که برای اولین بار در ایران انجام می شد. درنهایت هزار بادکنک به رنگ های آبی و صورتی که چراغ های سبز و سفید و آبی به آن ها متصل شده بود در یک لحظه به آسمان فرستاده شدند که لحظاتی بعد ...
آخرین خبرها از سرنوشت فرزندان ریگی/ پسر شهید فائزه منصوری از روزگار پس از شهادت مادرش می گوید
مادرش تغییر داده است و از تصمیم خواهرانش برای همین تغییر بعد از 18 سالگی شان می گوید. متین درباره شب شهادت مادرش می گوید: من از اتفاقی که برای مادرم افتاد بی خبر بودم. آخرین بار که مادرم را به خاطر دارم با پدرم دعوایش شده بود. گفت می خواهم بروم ایران و ما از او خواستیم تا ما را هم با خود ببرد. مادرم قبول کرد. روز بعد از شهادتش از پدرم پرسیدم مادرم کجاست؟ گفت مادرتان به ایران رفته است. بعد می آید ...
بازار، یک سر و هزار سودا!
ارباب خودم پسته و بادوم، مژده ای دارم برای مردوم، همه چیزا میشه ارزون ارزون، تخم مرغ و گوشت فط و فراوون، روغن و برنج و کفش و صابون، نوروز اومده اخما رو واکن، ارباب خودم چشما رو وا کن ... جذبه صدا و حرکاتش آدم را می گیرد، همان طور که نبض چند متری پیاده رو را، و مگر می شود به برق ساتَنی که نشسته روی کت وشلوار گشاد او و آبی لاجوردی اش را از لای دست های پیاده رو بیرون ریخته، نگاه ...
خیانت مهران مدیری به همسرش در سریال دراکولا
واکنش به این عکس گفت:جالبی ماجرا اینجاست که مامان من هم عکس را فرستاد و به من زنگ زد و گفت شهرزاد مردم حق دارند بندگان خدا بخاطر اینکه منی که مامان توام دارم میگم خانمه واقعا ته چهره تو رو داره و واقعا شبیه من بود. مهران مدیری هم از آن دست هنرمندان است که علاقه ای به انتشار اطلاعات از زندگی خصوصی اش ندارد و با وجود شایعات فراوان تابحال هیچ عکسی از همسرش منتشر نشده است. ...
دلایل غیبت آخرین منجی عالم
در سحرگاه نیمه شعبان المعظم سال 255 قمری در سامرا خورشیدی ظهور کرد که انوار مقدسه معصومین انتظار طلوع طلعت ماهش را به شیعیان وعده داده بودند. مولودی که تنها فرزند امام یازدهم شیعیان امام حسن عسکری (ع) و بانوی پرهیزگاری به نام نرجس خاتون یا حکیمه (دختر یشوعا، پسر قیصر روم که مادرش از اولاد حواریون و نسبش به شمعون وصی حضرت عیسی می رسد) بود. منابع تاریخی و روایی تصریح دارند که امام عسکری (ع) فقط یک ...
قیمت خودرو
نمیدانم واقعا چرا در تلاشید که ببینید مادر شهرزاد کیست. شهرزاد مدیری هم در واکنش به این عکس گفت:جالبی ماجرا اینجاست که مامان من هم عکس را فرستاد و به من زنگ زد و گفت شهرزاد مردم حق دارند بندگان خدا بخاطر اینکه منی که مامان توام دارم میگم خانمه واقعا ته چهره تو رو داره و واقعا شبیه من بود. مهران مدیری هم از آن دست هنرمندان است که علاقه ای به انتشار اطلاعات از زندگی خصوصی اش ندارد و با وجود شایعات فراوان تابحال هیچ عکسی از همسرش منتشر نشده است. ...
می خواهم قاری برتر جهان اسلام بمانم / بانوان می توانند در قرائت صاحب سبک باشند
یک نفر از ایران قاری برتر جهان اسلام شد، چرا من که دختر هستم نتوانم؟ آن زمان 12 ساله بودم و نمی دانستم قاری خانم داریم. آن زمان در مسابقات منطقه ای اول می شدم و مسابقات بین المللی کشورمان را دنبال می کردم. یادم هست آن سالی که محمود شحات به ایران آمده بود، وقتی تلاوتش را شنیدم همان موقع حفظش کردم. بعداً متوجه شدم که خانم ها هم مسابقات بین المللی دارند و با خودم گفتم باید در مسابقات بی ...
ارواح همسرم را کشتند!
...، گفت: من داخل حمام بودم که صدای جروبحث پدر و مادرم را شنیدم. وقتی بیرون آمدم همچنان با هم درگیر بودند. ناگهان پدرم با تبلت به سر مادرم کوبید و او بیهوش شد. بعد از آن هم با اورژانس تماس گرفت. این در حالی بود که همسایه ها نیز اعلام کردند این زن و شوهر مرتب با هم درگیر بودند و همیشه صدای درگیری آن ها شنیده می شد. حتی روز حادثه نیز صدای درگیری این زن و شوهر را شنیده بودند. با این حال ...
خشم ستاره ملی پوش؛ خیلی نامرد هستید!
و او هم هیچ چیز نمی گوید. من از این تیم شکایت دارم چون در آنجا مصدوم شده ام و مهم نیست چند جلسه تمرین کرده ام. من بازیکن ملی پوش بودم همانی که روز اول وقتی تماس می گرفتم با بوق اول جواب می دادید! الان هم جواب من را بدهید نه اینکه من را بلاک کنید! من به مربی آن تیم زنگ زدم و گفتم به خاطر شما به آنجا آمدم آن وقت جواب من را نمی دهید؟ در جواب می گوید وقت نکردم تماس بگیرم! فقط همان پنج روز اول که ...
سطرهایی از ساحل خونین اروند
کربلای4 به شهادت رسیدند. محمدرضا بعد از پسرخاله اش محسن، پیک گردان 410 لقب گرفت و مهدی فرمانده دسته ویژه شد. در همان شب عملیّات کربلای چهار، ترکشی، گلوی مهدی را می شکافد و او را آسمانی می کند. پیکر مطهرش به خانه برمی گردد اما محمدرضا مفقود می شود. 9 سال بعد همان طور که به مادرش قول داده بود به همراه دایی اش معلم شهید سیدجلال سجادی برمی گردد و استخوان هایش کنار برادر به خاک سپرده می شود. ...
فرمانده ای که جلودار گردانش بود
می کرد. صبح آن روز رادیو اعلام کرد فاو گرفته شد. وقتی مادرم شنید، بر سر و صورت خود زد. گفتم: نه مادر اتفاقی نیفتاده است. علیرضا زنده است. آنها را دلداری می دادم در حالی که دلم آشوب بود. کتاب دعا را برداشتم؛ می خواندم و گریه می کردم. از آخرین باری که شهید اختراعی را دیدید برایمان بگویید؟ قبل از این که پسرم به فاو برود، برایش به خواستگاری رفتم. شبی که قرار بود به فاو برود، به او گفتم ...
جدیدترین اظهارات بهروز وثوقی که بوی دلتنگی می دهد
و تمام که شد، گفت تو آبروی ما را بردی. این چه وضع حرف زدن است! من هم گفتم نمی دانم، این را بلد بودم و گفتم دیگر (می خندد) از دوره جوانی شما همیشه موضوعاتی درباره زندگی خصوصی شما مطرح بوده و هست که شما به آن موقع و نه الان وارد این حاشیه ها نشدید، در حالی که بعضی بازیگران حتی در سطح جهانی، مسائل حاشیه ای شان بیشتر از کارهایشان است. چطور از حاشیه می گذرید؟ ببینید، یک چیزهایی ...
وقتی که دل گره می خورد به مزار شهدا
...، از کنار مزار سرو ها گذر کردم تا رسیدم به شهید. آن لحظه پر بودم از احساسات متضاد. خجالت از گفته ها و شعف از حضور... آن قدر که درست به خاطر ندارم چه گفتم و چه شد. بعد از زیارت، بر سر مزار مادر رفتم و عذرخواهانه گریستم تا این که اذان ظهر از مناره های هویزه صدایم کرد و برگرداند بر سر مزار پسر. بعد از چند کلمه درد دل، نماز در هوای باصفای یادمان هویزه و نسیم های خوش عطرش برگزار شد و بعد روایت گری ...
واکنش دختر مهران مدیری به عکس منتشر شده از مادرش
کردم و گفتم که این مادر شهرزاد نیست و اگر قرار بود مادر شهرزاد خودش را نشان دهد و علاقه داشت به این کار، حتماً عکسی را منتشر می کرد و نمی دانم واقعاً چرا در تلاشید که ببینید مادر شهرزاد کیست. شهرزاد مدیری هم در پاسخ گفت: جالبی ماجرا اینجا است که مامان من هم عکس را فرستاد و به من زنگ زد و گفت شهرزاد مردم حق دارند بندگان خدا، به خاطر اینکه منی که مامان تو ام دارم میگم این خانم واقعاً ته چهره ی تو ...
دختری که انگشت های بریده را غسل داد!/ گفت وگویی صمیمی با یکی از راویان کتاب پر ماجرای حوض خون
گوشه ی دنج برای جواب دادن پیدا می کنم؛ قبول؟ قند توی دلم آب شد از ذوق؛ بلند گفتم: قبول. و شروع به نوشتن سوال ها کردم. فارس: سلام به حاج خانم دوست داشتنیِ حوض خون ؛ لطفا خودتان را معرفی کنید و از اولین روزهای جنگ بگویید؛ آن موقع چند ساله بودید؟ بستاک: صغری بستاک هستم و اهل اندیمشک. اولین خبرهای جنگ که توی شهر پیچید و شیشه ی خانه هایمان را تکان داد، بیست و دو ساله بودم با هزار ...