سایر منابع:
سایر خبرها
دعای شب آخر ماه شعبان؛ چگونه با ماه شعبان وداع کنیم؟
، وَبِالْخَیْرِ عَوَّاداً، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَصَلَّی اللّٰهُ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلاةً دائِمَةً لَاتُحْصیٰ وَلَا تُعَدُّ وَلَا یَقْدِرُ قَدْرَها غَیْرُکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. بار خدایا از روی بردباری ات نافرمانی شوی و به خاطر کرم و بخشندگی ات اطاعت گردی چنان که گویا نافرمانی نشدی و من و هر که نافرمانی ات نکردند، ساکنان زمین توییم، بر ما با فضل بخشنده باش و با خیر بهره رسان، ای مهربان ترین مهربانان و درود خدا بر محمّد و خاندانش باد، درودی همواره که به شمار و عدد در نیاید و قدرش را جز تو نداند، ای مهربان ترین مهربانان. ...
مادر شهید یوسف قربانی آسمانی شد
وسیله رنج کشیدن در راه تو ریختن خونم به خاطر تو پاک گردد. من میخواهم شهید شوم تا اگر زنده ام موجب رشد دیگران نشد خونم بتواند این موضوع را جبران کند و درخت انقلاب را آبیاری نماید. میخواهم شهید شوم تا خونم به علی (ع) و امام حسین (ع) گواهد دهد که رهرو راهشان بوده ام. ای بهترین دوستان و یاران و عشقها، مرا دریاب، من جوانی گناه کارو غافل هستم از دیار عاشقان خسته می آیم که شاید مرا بپذیری، ای ...
شهید شیخ حسین و حس نزدیکی به شهادت
سلام دوّم از روی محبت، به تو دارم این پیام بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود فراوان به پیشگاه حضرت ولی عصر و نایب بر حقش امام خمینی و امت شهیدپرور ایران حضور پدر و مادر عزیزم، سلام عرض می کنم. پس از عرض سلام، سلامتی شما را از خدای متعال خواستارم ای پدر و مادر عزیزم، اگر از احوالات این حقیر خواسته باشید ملالی نیست جز دوری شما، خانواده عزیزم، الان که این نامه را برای ...
شهیدی که به مادرش نیروی عجیبی بخشید
...> از شما پدر و مادر عزیز می خواهم که اگر خدا خواست و من سعادتش را داشتم و به شهادت رسیدم، در مرگ من گریه نکنید.بلکه سعی نمائید که راهم را ادامه دهید؛ زیرا که تنها به این وسیله است که می توانید باعث خوشحالی من شوید. از برادران و تنها خواهر عزیزم تقاضا دارم که با شرکت در برنامه ها و مراسم های مذهبی و پشتیبانی از ولایت فقیه و رهبری پیامبرگونه امام عزیزمان ادامه دهندگان راه شهدا باشند. ...
امیدوارم اتفاقات سال گذشته ادامه داشته باشد/حاشیه سازی اردنی ها مرا مصمم تر کرد
البته اعتمادی که کادر فنی به من داشت، تا آن جایی که می توانستم، تلاش کردم که عملکرد قابل قبولی را از خودم به جای بگذارم، باز هم می گویم، امیدوارم در سال جدید هم با توجه به تلاش و پشتکاری که دارم، بتوانم برای تیم ملی و ذوب آهن، مؤثر واقع شوم. اما به سراغ سال پیش رو برویم. دورنمای شما برای سال 1401 چیست؟ اول از همه، از خدا می خواهم که به همه عزیزانم و مردم ایران سلامتی بدهد، چون ...
نماز و دعا برای ازدواج و باز شدن بخت
به یاد خدا بیندازد، و اگر از نزد او خارج شدم (اسرار و اموال و آبروی مرا) حفظ کند، و اگر بر او وارد شدم مرا خوشحال سازد، و اگر او را به کاری امر کردم مرا اطاعت کند، و اگر بر علیه او قسم خوردم (که او کاری را انجام دهد) او (آن کار را انجام داده) و مرا از آن قسم بریءالذمّه کند، و اگر بر او غضب کردم مرا راضی سازد. ای پروردگار صاحب جلال و اکرام، چنین همسری را به من ببخش! پس به درستی که من او را از تو ...
به دستور حاج قاسم پرچمدار گردان شدم
کوتاه کردم. در محوطه پادگان قدم می زدم، که یک مرتبه شخصی را دیدم که یک دست لباس بسیجی بر تن داشت و یک چفیه بر گردن. آمد نزدیک من، سلام کرد و گفت: چطوری؟ بچه کجایی؟ گفتم: بچه را بر هستم. گفت: چه کسی تو را اعزام کرده؟ گفتم: من از بردسیر اعزام شدم. گفت: نمی ترسی تو را برگردانند. گفتم: نه، می روم پیش قاسم سلیمانی، همشهری من است. از ایشان می خواهم دستور بدهد در جبهه بمانم. در پاسخ به ...
بهشت در باتلاق
کارخانجات ارتش مشغول به خدمت شد. قبل از پیروزی انقلاب یک روز به خانه آمد. حال عجیبی داشت کنارم نشست و گفت: مادر اگه آمدن دنبالم و من رو با خودشون بردند اصلا نگران نشو، امکان داره ظرف یکی دو روزه آینده من رو بگیرن و خدا می دونه کجا ببرن، چون گزارش دادن که من نوار ها و اعلامیه های امام (ره) رو پیش خودم دارم پس اگر اتفاقی برای من افتاد و از من بی خبر شدی اصلا کسی رو دنبال من نفرست، چون ممکنه ...
روایت یک جهادگر از امداد های غیبی و شجاعت راننده بولدوزر ها در جبهه
روی مین رفته بود و قطع شده بود، به من می گفت دلدار مرا می شناسی؟ من گفتم بله آقای جعفری برای چه؟ گفت مرا ببر جلو، گفتم ببین، اینجا جنگ است، اگر الان برنگردی عقب این وسط را چند دقیقه دیگر می کوبند، باید تو را برگردانم عقب همانطور که خواستم بلند شوم و ستون یک به جلو برویم که آن ها نفهمند عراقی ها رسیده بودیم، یک دفعه دیدم بازویم سوخت، ولی دهانم را سفت گرفته بودم. دستم از قدرت افتاد. اسلحه ام را در ...
اهمیت مشورت در سیره معصومین(ع)
صفات یک مشاور را داشته باشند، اما از عهده ارائه راه روشن و فکر درست، برنیایند. بنابراین نه تنها مشورت با این گونه افراد مشکلی را حل نمی کند، بلکه انسان را در دام مشکلات دیگری می اندازند. از این رو، امام صادق(ع) از پدرش نقل فرموده: به رسول خدا(ص) عرض کردند که حزم چیست؟ پیامبر فرمود: مشاورة ذوی الرأی و اتباعهم؛ با افراد دارای رأی، مشورت و از آنان پیروی شود . 3. رازنگهدار باشد ...
اس ام اس شب بخیر رومانتیک جدید
ندارم شب بخیر ای همه صبر و قرارم شب بخیر توی هفت آسمون من تنها تویی ای تو تنها تک ستاره ام شب بخیر _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ آغوش تو که باشد خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست و تپش های قلبت می شود لالایی کودکانه ام کنارم بمان ... می خواهم صبح چشمانم در نگاه تو بیدار شوند شبت خوش زیبای من ...
شهید مراد ترک: در راه پیشرفت جمهوری اسلامی کار کنید
مادر عزیزم که با رنج فراوان مرا بزرگ کردند. پدر عزیزم! پسرت مراد برای آخرین بار با شما خداحافظی می کند پدرجان! می دانم که شما با چه مشکلاتی مرا بزرگ کردید تا در پیری بتوانم برای شما مفید باشم و دست شما را بگیرم ولی چه کنم سرنوشت جز این نبود و هر چه خدا بخواهد همان می شود؛ بدان من اگاهانه در این راه قدم گذاشته ام و هدفم جز شهادت در راه اسلام و قرآن چیز دیگری نبود؛ از شما تقاضا دارم صبر و ...
رسیدن به مقام شفاعت با خواندن نماز شب
به گزارش روزپلاس، دعای سی و دوم صحیفه سجادیه از دعاهای مأثور از امام سجاد(ع) که پس از نماز شب می خواند و در آن به گناهان اعتراف و از خدا بخشش آنها را درخواست کرده است. همچنین در این دعا به بیان برخی از صفات خدا، ویژگی های شیطان، راه های نفوذ او در انسان، ویژگی های عذاب جهنم اشاره شده و در مقابل بخشش و رحمت الهی، پناه بردن به خدا و شفاعت خدا را راه رهایی از شیطان و عذاب معرفی کرده است. برای تفسیر ...
فال حافظ امروز 11 فروردین 1401/ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند بیت اول دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند دیشب در هنگام سحر مرا از غم رهایی بخشیدند و در آن تاریکی شب به من آب زندگانی دادند. ...
از کردستان تا افغانستان با علی رگبار
، همه وظایف خانه را خود انجام می داد. حتی در عملیات خیبر نیز شرکت کرد. پس از آن بود که شد مسئول طرح و عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء (ص). وقتی علی می دانست که دیگر باز نمی گردد علی تجلایی، صبح 29 بهمن 63، عازم جبهه شد و قبل از حرکت همسرش را به حضرت فاطمه (س) قسم داد و حلالیت طلبید و گفت: مرا حلال کنید. من پدر خوبی برای بچه ها و همسر خوبی برای شما نبوده ام. حالا پیش خدا می روم ...
مباهات پاسدار شهید بصیر به لباس بسیجی/ برخورد قاطع شهید با تضییع بیت المال
بهتر نیست تا لباس فرم سپاه را بپوشید؟ در جوابم گفت: فرزندم! من این لباس را دوست دارم و به آن افتخار می کنم و از خدا می خواهم که همین لباس را کفنم قرار دهد. دوست دارم لباس رزم کفنم شود و در آن روز بزرگ که همه در پیشگاه محبوب سرافکنده می ایستیم در قافله پر شور شهیدان سربلند بر حریر خویش مباهات کنم. او همچون تمامی سرداران گمنام جنگ متواضع و فروتن بود. وقتی که عنوان و سمت وی در جبهه سوال ...
هم رزمانش به او سید خندان می گفتند/ گره گشایی اش را اگر بگویم یک کتاب قطور می شود
اینقدر گریه کردی و شام نخورده خوابیدی؟ از اینکه سید هادی شهید شده، این قدر ناراحتی؟ گفتم: نه، کسی که در راه خدا شهید شود، ناراحتی ندارد. امام به من گفت: از این به بعد دیگر ناراحت نباش و گریه نکن. سید هادی در کنار من است و در همسایگی من به سر می برد. هفته ای یکی دوبار مرا ملاقات می کند؛ پس شما نباید دیگر گریه کنید. از خواب که بیدار شدم، دیدم ساعت یک و نیم شب است. بلند شدم و وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم. از آن بعد، دیگر تصمیم گرفتم ناراحتی و گریه نکنم. شهید سرافراز مدافع حرم سید هادی حسینی انتهای پیام/ ...
انصراف شهید بهرامی از عزیمت به آمریکا مصادف با روز بازگشت امام خمینی (ره) به کشور
پیروزی انقلاب اسلامی خواهرم مسوول صندوق یکی از شعبات اخذ رای بود و خواهر ایشان مسوول صندوق دیگری در همان شعبه، باهم دوست شدند و ارتباط خانوادگی پیدا کردیم که در نتیجه این ارتباط مادرش مرا دید و برای محمود خواستگاری کرد.سال 1360 آمدند خواستگاری، مادرش می گفت پسرم می رود جبهه طاقت ندارم، آمدم دستش را بند کنم که نرود، غافل از اینکه من خودم آرزو داشتم مرد بودم تا در جنگ شرکت کنم. وقتی با خودش صحبت کردم ...
شهید محمد بشروتن: برای ظهور امام زمان (عج) دعا کنید
روی زمین نمی گذارم. پروردگارا! تو را سپاس که ما را از شر طاغوت نجات بخشیدی و نورت را پس از سال های تیره بر ما عطا کردی و جهاد و شهادت را نصیب جامعه ما کردی. از مادرم، خواهرم، برادرم و دوستانم می خواهم از مسیر خدا یعنی اسلام و اخلاق و رفتار و آداب اسلامی یک لحظه دور نشوید، هیچ گاه دست حمایت از این رهبر بزرگ این انسان قرن که با یاری خدا پوزه تمام جباران را به خاک کشیده است، یعنی خمینی کبیر برندارید، برای ظهور امام زمان (عج) دعا کنید و از خدا بخواهید که طول عمر به امام عنایت بفرماید. والسلام؛ برای سلامتی امام صلوات. منبع: فارس انتهای پیام/ 118 ...
مروری بر وصیت نامه شهید پارسی
آرامش به آن ها جواب بده و بگو او را به خدا هدیه دادم تا دشمن از این شجاعت بترسد و دوست از این عمل پند گیرد. در خاتمه از تو می خواهم برایم دعا کنی خداوند گناهان بسیار زیادم را ببخشد. برای تو و همه آن کسانی که باید تو به آن ها بیاموزی واجب است اطاعت از نایب امام زمان (عج الله) حضرت امام خمینی. با آرزوی سلامت، سعادت، نیک بختی و موفقیت برای تو از درگاه خداوند تعالی. حلقه ام را بفروش و پولش را به حساب جنگ زدگان واریز نما. عاشقت؛ احسان منبع: نوید شاهد انتهای پیام/ 911 ...
خروج آمریکا از منطقه؛ مهمترین دستاورد خون پاک سیدالشهدای مقاومت
را نیز از پیام های شهادت سردار دل هاست. ناامنی منطقه و غرب آسیا برای ارتش تروریست آمریکا، استحکام بنیان جبهه مقاومت، از آثار شهادت سیدالشهدای مقاومت است و حیثیت آمریکا را لکه دار کرد. خون پاک سردار دل ها، هزاران حاج قاسم را در جهان اسلام و حتی در دل آزادی خواهان جهان متولد کرد، امروز ملت ایران تک به تک یک حاج قاسم هستند. چون خبر شهادت مالک اشتر به امیرالمؤمنین (ع ...
کارکنانی که دل می سوزانند!
مسعود نیک ابدی - سلام عرض تبریک سال نو. وقتی بنام ایثارگر وارد محل تشکیل پرونده یا محل رفع مشکلات کاری برای ثبت مدارک مراجعه میکنی بندرت با افراد با وجدان و مخلص و مومن برخورد میکنی انسانهایی ک مانند جوانان جنگ با اخلاص و تکریم با تو برخورد میکنن. عده ای ک انگار تو سربار و دنبال صدقه و دست دراز صدقه هستی یا کل فت خانه پدرشی برای غذای مانده آمدی یارو عارش میاد باهات حرف بزنه خدا پدر ...
همسران زمینی و سرداران آسمانی به بازار کتاب آمد
عنوان اخلاق نیکوی همیشگی او یاد می کند و می گوید: نزدیک عملیات خیبر بود. زمستان بود و ما در اسلام آباد غرب بودیم. وقتی به خانه آمد، چشم های سرخ و خسته اش گویای این بود که چند شب است که نخوابیده است. می خواستم مقدمات غذا را آماده کنم، اما اجازه نداد. دستم را گرفت و مرا روی زمین نشاند و گفت: امشب نوبت من است که از خجالت تو بیرون بیاییم گفتم: ولی تو بعد از این همه وقت، خسته و کوفته آمده ای ... . نگذاشت ...
بر مزار من تفکر کنید زیرا تفکر عالی ترین راه به مقصد است
. بر مزار من تفکر کنید. زیرا تفکر عالی ترین راه به مقصد است. جنازه ام را در کنار سایر شهدا در بهشت زهرا قرار دهید، زیرا افتخاری جز این نیست. مادر عزیزم! که بهشت زیر پای توست مادر عزیزم! که بهشت زیر پای توست، افتخار کن که چنین فرزندی را به راه خدا و اسلام، حسین (ع) و خمینی دادی و بر من گریه مکن هر چند که رضایت کامل داشتی. نه تنها شما که دیگر برادرانم و اقوامم آنچه را که بعد از شهادتم می خواهید خرج ...
فرزند شهید دفاع مقدس: پدرم بدون مهمان سر سفره نمی نشست
چون مردم در مضیقه بودند، برای همه اهل محل خوراکی می آورد مثلا یک ماشین پر از میوه های فصل و به همه میوه می داد. مرضیه که در هنگام شهادت پدر 12 سال داشته، افزود: پدرم در خانه مسائل دینی را آموزش می داد و همیشه با دست پر به خانه می آمد یا برای ما خوراکی یا کتاب می گرفت. پدر بیشتر کتاب هایی از زندگی ائمه اطهار (ع) یا افرادی که در راه خدا تلاش کرده بودند را برای ما می خرید و از من که خواندن ...
ماجرای شهیدی که در خواب شفا می دهد
به گزارش راهیان نور ، معصومه دهقانی خواهر شهید علی نظر دهقانی، درباره کرامت برادر شهیدش با خبرنگار راهیان نور گفت و گو کرد. وی در ابتدا در معرفی برادر شهیدش چنین گفت: علی نظر عاشق اسلام، امام خمینی(ره) و انقلاب بود. زمانی که 16 سال داشت به جبهه های جنگ رفت و در زمان شهادتش 21 سال داشت. در تمام پنج سالی که در جبهه ها بود ما منتظر بودیم او شهید شود؛ چرا که از چهره اش مشخص بود که او یک ...
لزوم شناخت و معرفت ماه شعبان/ شعبان؛ ماه آماده شدن برای حضور در ضیافت الهی
های عزیز استفاده کنیم؟ معرفت وشناخت در همه امور گام اول است؛ اگر با معرفت پیش رویم عظمت ماه شعبان روشن می شود ؛ در معرفت شعبان از کلام رسول الله که به وحی مرتبط است باید کمک گرفت که فرمود: شعبان ماه من است ؛ براساس ترتیب منزلت در روایت آمده است که رسول خدا فرمود انا مدینه العلم وعلی بابها من شهر علمم وعلی دروازه آن هر کس اراده ورود به آن را داشته باشد باید علی را بشناسد تا مرا بشناسد ...
رمضان، هدیه خدا برای تحول ماست
را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی، و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده ی بی عوض و منت... خدایا.... خدایا! لب های تشنه ام را، دهان فرو بسته به روی لقمه ام را، چشم و گوش از وسوسه گریخته ام را دریاب! مرا از شراب مهر خود جرعه بنوشان، مرا از مائده غفران خویش روزی ببخش و چشم و گوشم را به تماشا و شنیدن جلوه ها و نغمه های وصل خود ...
نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد/نگران مسائل خطرناک تر هستم
بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟؟یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟؟رهبرم!جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید.آقا جان!من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد. بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی ...