سایر منابع:
سایر خبرها
سرنوشت تلخ زن جوان که پدر و مادرش او را به خانواده ای بخشیده بودند
نیز زندگی مشترک مان را در حالی آغاز کردیم که من اختلافات زیادی با همسرم داشتم به طوری که گویی هیچ تفاهم اخلاقی با یکدیگر نداشتیم ولی من به خاطر پدر خوانده ام مجبور بودم سکوت کنم و به این زندگی ادامه بدهم در حالی که باردار شده بودم اما دخالت های خانواده همسرم در زندگی مرا بیشتر آزار می داد چرا که آن ها می دانستند من فرزند واقعی پدر و مادرم نیستم و در این حال من هم که متوجه موضوع شده بودم بیشتر زجر ...
پراید مسروقه دست قاتل را رو کرد
اسلحه جان همسرش را بگیرد و در هتل مخفی شود. اما هرگز فکرش را نمی کرد که پارک کردن خودرو مقابل یک ساختمان منجر به دستگیری او شود. گفت وگو با متهم را در ادامه می خوانید. انگیزه ات از جنایت چه بود؟ به رفتارهای همسرم مشکوک بودم. این شک از 3سال قبل مانند خوره به جانم افتاده بود و رهایم نمی کرد. به تمام رفتارهای او مشکوک و حساس شده بودم، از تلفن صحبت کردن با خانواده اش تا رفت وآمد های گاه ...
پراید مسروقه دست قاتل را رو کرد | مرد همسرکش: دلم برای بچه هایم می سوزد
تلفن صحبت کردن با خانواده اش تا رفت وآمدهای گاه و بیگاه او. این سوء ظن مرا تا مرز جنون کشانده بود و دست آخر باعث شد تا اتفاق تلخی را رقم بزنم. البته خوب می دانم که تأثیر مواد بود که مرا به این روز انداخت. من شیشه مصرف می کردم و احساس می کنم پس از اعتیاد به شیشه دچار توهمات عجیب و نسبت به همسرم دچار سوء ظن شده بودم. چند وقت است که معتادی؟ حدود 4سال است که شیشه مصرف می کنم. ...
همسر شهید حجازی: اطلاع آقا از شرایط خانه مان باعث آرامشم شد/ بعد از مراسم تودیع با شیرینی به خانه آمد
شدند که از شهادت پدرشان خوشحال هستند البته از این موضوع سوگوارند که به مقداری که باید پدرشان را درک نکردند. **حضور همسرم در خانه کمرنگ اما مفید بود فارس: در این سال ها همسرتان به مأموریت های زیادی رفته بودند؛ در زمان بودنشان حضورشان در خانه به چه صورت بود؟ سلیمانپور: حضور همسرم در خانه گرچه کم رنگ اما مفید و مؤثر بود زیرا در امور خانه با تدبیر بود و مدت کوتاهی که کنار ...
قتل همسر در تهران دستگیری در تبریز
نکردم که به موادمخدر شیشه روی آوردم. وقتی شیشه می کشیدم توهم می گرفتم تا اینکه از سه سال قبل به رفتارهای همسرم سوءظن پیدا کردم. همیشه او را سین جیم می کردم و به رفت و آمدش شک داشتم، اما او می گفت که من توهم دارم و به همین خاطر هم به او مشکوک هستم. همین موضوع همیشه باعث درگیری ما می شد تا اینکه نقشه قتل را طراحی و اجرا کردم. درباره روز حادثه توضیح بده. من معتاد بودم و فکر می ...
فروش کلیه مادر و کودک توسط مرد بی شرم ! + سرنوشت تکاندهنده
نفره بودم و خانواده ام دوست داشتند هرچه زودتر کنم. با آن که حیدر کارگری می کرد و درآمد اندکی داشت اما پدرم معتقد بود همین اندازه که شناختی درباره خانواده او داریم، برای ازدواج و خوشبختی من کافی است ولی هنوز چند ماه از زندگی مشترکمان نگذشته بود که فهمیدم همسرم به مواد مخدر اعتیاد دارد و به همین دلیل یک ماه بیشتر در هر شغلی دوام نمی آورد. با آن که بودم ولی با حالت قهر به منزل پدرم رفتم تا ...
گفت وگو با مردی که به دلیل سوءظن همسرش را با شلیک گلوله کشت
خیال من بشوند، اما آن ها مرا به تهران منتقل کردند، چون سرقت در تهران رخ داده بود. در آنجا نیز مجبور به اعتراف به قتل همسرم شدم. اعتیاد داری؟ بله، چهار سال است که شیشه مصرف می کنم. خودم فکر می کنم سوءظن به همسرم هم به خاطر مصرف همین شیشه بود. چرا وقتی به همسرت شک داشتی از او جدا نشدی؟ دو بار تا پای طلاق رفتیم، ولی خانواده ها مانع شدند. از طرفی دلم برای سه ...
کنار پنجره فولاد خبر آمد که محمد آسمانی شد
را کردم و گفتم ایشان دیر به منزل می آیند و... بعد برادرم به همسرم پیام داده بود که اگر می شود به خواهرم بیشتر توجه کنید. محمدصادق تنها یک جمله در جواب پیام برادرم برایشان ارسال کرد: خواهر شما یک جهادگر است. برادرم که این را به من گفت حس عجیبی به من دست داد و همین جمله باعث شد که دیگر نبود ن هایش را نبینم و اگر سخت هم می گذرد، تحمل کنم و حرفی نزنم. البته این را هم بگویم ایشان با اینکه به خاطر امور ...
ناگفته های گفتنی
پرسش های نور نیز در راه است. من دشمنیِ روزافزون آنها را نسبت به اسرائیل و مواضعشان را که بیشتر انسانی است تا فلسطینی، به روشنی احساس می کنم. اما پاسخ به پرسش های آنها برای من سخت است؛ چون سخن گفتن از خود را نمی پسندم و بیشتر دوست دارم، رابطه میان ما دموکراتیک و گرم و محبت آمیز بماند. میهنی برای من به ارث نمانده است که برای آنها به ارث بگذارم و نمی توانم انگشت ملامت را به سوی نسلِ پدرم بگیرم و آنها را مسوول از دست رفتن میهن بدانم. چهره پدرم، در ذهن دخترانم، به عنوان یک مبارز فلسطینی، در حال نقش بستن است. مبارزی که برای حفظ میهن خود جنگید، اما در معرکه، شکست خورد. از آنها خواسته ام، خاطره میهن را در درون خود نگه دارند و پیوند خود را با فلسطین در هر شرایطی حفظ کنند. عنوان فرعی کتاب گشتی در دوران هجرت ، فصل هایی از خاطراتی که هنوز تکمیل نشده است. این عنوان، اشاره ای به همین نکته است که در نظر دارم، آن را تکمیل کنم. گ ...
مرد شیشه ای به اتهام سرقت خودرو بازداشت شد؛ در بازداشتگاه معلوم شد همسرش را هم کشته
رفتارهای من باعث شده بود همسرم از من سیر شود. شاید هم من این طور فکر می کردم. هر چه بود از سه سال قبل به همسرم شک پیدا کرده بودم، همین مسأله هم باعث شد تا دست به اسلحه شوم. با این حساب از قبل نقشه قتل را کشیده بودی؟ 2 هفته قبل اسلحه را 10میلیون تومان از یکی از محله های جنوبی تهران خریداری کردم و 4روز قبل از قتل هم خودرو را سرقت کردم. انگیزه ات از سرقت خودرو چه بود؟ من تصمیم خودم ...
ماجرای تاسیس مسجد مقدس جمکران در هفدهم ماه رمضان
طرف و چهار نشان در طرف دیگر آن است . آن گاه به راه افتادم. یک بار دیگر مرا فرا خواند و فرمود: هفت روز یا هفتاد روز ما در اینجاییم . حسن بن مثله می گوید: من، به خانه رفتم و همة شب را در اندیشه بودم تا صبح طلوع کرد. نماز صبح خواندم و به نزد علی منذر رفتم و آن داستان را با او در میان نهادم . همراه علی منذر، به جایگاه دیشب رفتیم. پس او گفت: به خدا سوگند که نشان و علامتی ...
زن جوان ناخواسته کلاهبردار شد / 250 نفر به دنبال این زن بودند
خوبی از خانواده اش داشتیم. اگرچه بعد از آغاز زندگی مشترک تا 3 سال باردار نشدم و این موضوع همه اطرافیانم را نگران کرده بود اما بالاخره بعد از درمان های مختلف پسرم به دنیا آمد و بعد از آن نیز خداوند 3 دختر به من هدیه کرد. مدتی بعد از شیروان به مشهد مهاجرت کردیم تا وضعیت زندگی مان بهتر شود. خانه ای در حاشیه شهر خریدیم و یک پژوی مدل پایین نیز به صورت اقساطی تهیه کردیم. در همین زمان کرونا ...
گفتگو با قاتل زن صیغه ای 22 ساله در مشهد / او شوهر داشت ولی صیغه من شد!
...> اگر چند سال دیگر، دوستان فرزندت او را تحقیر کنند که پدرش یک خیانتکار قاتل است؟ چه حسی خواهد داشت؟ نمی دانم! چگونه می تواند این سرشکستگی را تحمل کند. همین الان وقتی به همراه همسرم به پلیس آگاهی آمد، قلبم درد گرفت. همسرت را هم ملاقات کردی؟ بله! چیزی نگفت؟ او سکوت کرد اما من گفتم! این سزای آه و ناله های تو ست که گریبان مرا گرفت! حلالم کن! ...
تفریح مرفهانه یوسف تیموری در کویت بعد از فوت همسرش | خوشگذرانی بیش از حد یوسف تیموری
تلویزیون که بیشتر او را به عنوان بازیگر فیلم های طنز می شناسیم چند سال پیش با یک دختر تایلندی به نام راپان آشنا شده و با او ازدواج کرد. وی درباره درباره ازدواجش گفت: من دوست داشتم با این ازدواج با فرهنگ ملت دیگری آشنا شوم و این ترکیب ملل را دوست داشتم. یوسف تیموری، بازیگر کشورمان با حضور در برنامه “ام شو” با اجرای مجید صالحی گفت که همسر و فرزند خوانده اش او را ترک کرده اند و در حال حاضر مجرد ...
شنیده های خود را مدیریت کنیم
دارد زیرا رفتار مردم با مادیات با این حرکت کنترل می شود و نگاه کردن به قرآن می تواند کلمه الله را در ذهن و در رأس امور قرار دهد تا در سخت ترین شرایط هم خدا را شکر کنیم. این استاد روان شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه مطرح کرد: در عالم طبیعی کلمه برنامه ذهن و قصه زندگی می شود. کلمه غوغا می کند چون همه زندگی ماست. کسی که کافر می شود چه می کند؟ کلام را از موضعش جدا و در جای دیگر استفاده و در ...
خالکوبی عجیب صورت بازیگر زن مشهور! | صورت رنگارنگ سحر قریشی پس از ارتباط با تتلو / عکس
اراده کند یا اجازه ندهد دیگر بازی نمی کنم و هنرپیشگی را تا جایی ادامه می دهم که به زندگی شخصی ام لطمه وارد نشود. همسرم همواره مشوق و پشتیبانم بوده است. اما اکنون دیگر من موافق بازیگری همسرم نیستم. پس از پخش سریال دلنوازان از شبکه سه که باعث شهرتش شد رفتارش تغییر کرد و اکنون شش ماه است که من از ایشان خبری ندارم! به دادگاه حمایت از خانواده هم مراجعه کردم و از او شکایت کردم اما چون ...
شهید مرتضی زرهرن سرباز و خادم رهبر بود
دور از خانواده اش به پاکسازی میادین مین جنگی بر جا مانده از هشت سال دفاع مقدس مشغول بود. بعد از آن در طول خدمت صادقانه اش در تیپ 258 تکاور ذوالفقار در ساخت وساز پادگانی و امور مهندسی رزمی تحقیقات صنعتی و جهاد خود کفایی فعالیت های چشمگیری داشت و در سال 83 با عمل به سنت رسول الله ازدواج کرده و هم اکنون دو فرزند به نام های علی 9 ساله و فاطمه دو سال و نیم از وی به یادگار مانده است. ...
جامعه نیازمند واکسیناسیون معنوی است
روانشناسی متنفر بودم و وقتی سر کلاس می نشستم نمی فهمیدم استاد چه می گوید. همانجا با دوستان به بحث های حوزوی وارد شدم و این بحث ها را بیشتر دوست داشتم. تا اینکه وقتی برخی از اساتید را دیدم متوجه شدم که این دانش می تواند کمک کننده باشد اما هموراه یک گوشه ذهن من این نکته بود که چرا بخش معنوی در روانشناسی مورد توجه قرار نمی گیرد. نکته دیگر این است که آن زمان اگر در این رشته از دین حرف می زدید، استقبالی ...
دختری ثروتمند که عاشق یک خلافکار شده بود
زمانی که با وسوسه شوهرم ،خودرو را به سرقت بردیم هیچ گاه فکر نمی کردم که بالاخره پلیس این موضوع را پیگیری می کند و ما هم شناسایی می شویم حالا هم شوهرم فراری است و من ... زن 21 ساله ای که به اتهام سرقت خودرو یک شب را در بازداشتگاه به سر برده بود در حالی که بیان می کرد عاشقی در فضای مجازی زندگی اش را به نابودی کشانده است درباره ماجرای سرقت خودرو گفت: پدرم مردی ثروتمند بود و ما هیچ کمبودی ...
سابقه بد خواستگار برملا شد
زن 43 ساله در حالی که ادعا می کرد از مزاحمت ها و سماجت های خواستگار دخترم خسته شده ام درباره سرگذشت خود گفت: 11 سال قبل زمانی که دخترم هفت سال بیشتر نداشت من و همسرم از یکدیگر جدا شدیم چرا که از نظر اخلاقی هیچ تفاهمی بین ما نبود و همواره با یکدیگر درگیری داشتیم از آن روز به بعد منزلی اجاره کردم تا به طور مستقل دخترم را بزرگ کنم البته خانواده ام بسیار از نظر مالی به من کمک می کردند تا کمبودی در ...
قماربازی ناموسی مرد معتاد/ او دختر جوانش را در قمار باخت!
زن 62 ساله در حالی که از همسر 70 ساله اش به اتهام ضرب و جرح و ازدواج مجدد شکایت کرده بود، درباره قصه زندگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: 50 سال قبل زمانی که 12 سال بیشتر نداشتم پدر مرحومم مرا به عقد جمال درآورد اما چون من به سن قانونی نرسیده بودم، عقد ما به صورت محضری ثبت نشد و با همان صیغه محرمیت به خانه بخت رفتم. در طول زندگی مشترک هیچ گاه به این موضوع فکر نکردم که باید ازدواجمان ...
زن در دادگاه: شوهرم راز مرا فاش کرد
... ناهید نفس عمیقی کشید و گفت: حاج آقا من و همسرم از اقوام دور هم هستیم و در یک مجلس عروسی با هم آشنا شدیم. اغلب فامیل می گفتند شهرام پسر خوبی است و من هم چون موردی از او ندیده و نشنیده بودم به پیشنهادش جواب مثبت دادم، مدتی زیر نظر خانواده ها باهم در ارتباط بودیم و در نهایت بعد از 3 ماه آشنایی وجه اشتراک های زیادی پیدا کردیم و تصمیم گرفتیم عقد کنیم و الان هم نزدیک به یکسالی است که ازدواج کرده ...
فرار عروس از زندان مادرشوهرش ! / ثریا عاشق بود !
تازه فهمیدم که همسرم نیز در کنار مادرش مصرف می کند ولی نمی توانستم چیزی به خانواده ام بگویم. در همین شرایط پدرم برای آن که به دامادش کمکی بکند او را وارد معاملات زمین و مسکن کرد ولی طولی نکشید که آن ها با یکدیگر به اختلاف مالی خوردند و با شکایت بابک، پدرم به یک سال زندان محکوم شد. از آن روز به بعد همسرم ارتباط من با خانواده ام را قطع کرد و اجازه نداد به دیدار آن ها بروم.من در ...
تجاوز ساقی مواد مادر به دختر 13 ساله
جوانی وارد اتاق شد و با من به گفتگو پرداخت من که احساس می کردم حرف های مرد جوان حقیقت ندارد سعی کردم زودتر از اتاق بیرون بروم، اما او با همین بهانه دست مرا گرفت و ... بعد از این ماجرا تازه فهمیدم که آن مرد جوان درواقع خواستگارم نبود بلکه شیطانی است که مواد مخدر مصرفی مادرم را تامین می کند. به همین دلیل سعی می کردم دیگر نزد مادرم نروم، خلاصه 15 ساله بودم که به اصرار خاله ام به عقد پسر 17 ...
زن مطلقه از پدرش کتک خورد ! / 2 بار طلاق سوسن در 22 سالگی !
امور ساختمانی و بنایی در تهران فعالیت می کردند. علی قصد داشت مرا هم با خودش به تهران ببرد اما پدرم به شدت با این موضوع مخالفت کرد و خطاب به همسرم گفت: اگر مرد کار باشی در همین شهر هم کار زیاد است! بالاخره با مخالفت پدرم من در قوچان ماندم و نامزدم به تهران رفت برای همین موضوع اختلافات شدیدی بین من و نامادری ام شکل گرفت که حالا مادرشوهرم نیز بود این اختلافات و مشاجره های روزمره به جایی ...
حجت الاسلام شفیعی برای فرزندان شهدا مانند پدر بود
، وارسته، شایسته و مردمدار بود و همواره با مهربانی و لبخندی دلنشین در تمامی ایام از ما استقبال می کرد که آن نگاه های مهربان و آن محبت های بیکران او را هیچ گاه فراموش نمی کنیم. وی با اشاره به این مطلب که او از میان ما رفت و ما را با داغ جانکاه و تلخ فراقش تنها گذاشت، خاطرنشان کرد: بعد از شنیدن خبر ارتحال سید محسن احساس کردم یک بار دیگر یتیم شدم و داغ پدرم پس از چند سال دوباره برایم تازه ...
همه دغدغه های پدر
ی ک معرفی اجمالی از خودتان... زهراسادات حجازی هستم فرزند ارشد سردار حجازی، 37 ساله و متولد اصفهان. تحصیلات من لیسانس علوم اجتماعی است دو فرزند به نام های محمدامین و هانیه دارم و یک خواهر و برادر به نام های راضیه و علی. پدر اصفهانی است و سال ها دور از اصفهان... بله. پدر و مادر بنده سال 61 در اصفهان ازدواج می کنند؛ اما زندگی شان فقط هشت ماه در این شهر به طول می انجامد و بعد از آن برای مأموریت دوساله راهی مشهد می شوند و بعد از آن اهواز و بعد همدان و... . خاطراتی از آن سال ها در ذهنتان مانده است؟ بله. به طورمثال خاطراتی که در ذهن من به جامانده از همدان و سکونتمان در این شهر در سال های جنگ است. ساختمانی که ما در آن زندگی می کردیم، ساختمانی بود پر ...