سایر منابع:
سایر خبرها
اسم رمز آدم فروشی
احمد غلامی در روزنامه شرق نوشت: سلمانی قدیمی بود. نیمه مخروبه با در فلزی و شیشه های مات که داخل آن از بیرون دیده نمی شد. در را باز کردم. صندلی های سلمانی خالی بود. سلمانی روی صندلی فلزی نشسته بود و داشت با گوشی موبایل خود ور می رفت. داخل سلمانی نرفتم. از همان لای در پرسیدم: آقا شما از قدیمی های این محله اید؟ سرش را بلند کرد و گفت: چطور مگه؟ گفتم: یکی دو تا سؤال داشتم! گفت: بپرس . گفتم: انگار قدیم ...
خانواده های مشهور نفرین شده + تصاویر
، عقب مانده ذهنی بود، اما بعضی از پزشکان به خاطر حرکات خشونت آمیز او، توصیه کردند که او مورد عمل لوبوتومی قرار بگیرد. بعد از لوبوتومی، رزماری تونایی شناختی اش را از دست داد و در یک آسایشگاه بستری شد و دهه ها بعد، در سال 2005 درگذشت. پسر بزرگ تر خانواده، جوزف جی آر، در طی جنگ در سال 1944 کشته شد و دخترش -کاتلین- در صانحه هوایی در سال 1948 از دنیا رفت. پسر دوم جوزف کندی، رئیس جمهور جان اف ...
دوست دارم حسون صدایم کنند / مهاجرانی بعدها به اشتباهش اعتراف کرد!
و ... بود تهیه کرد و اسم فیلم را “پا برهنه ها، آینده فوتبال ایران” گذاشت. بعدها من و علی فیروزی به تیم ملی رسیدیم و مابقی هم فوتبالیست های خوبی از آب در آمدند. *گویا در سال های گذشته با یک بیماری هم دست و پنجه نرم کردید حدود پنج سال پیش دکتر متوجه یک تومور در سر من شد که خوشبختانه خوش خیم بود و طی یک عمل جراحی مشکل برطرف شد و تا کنون که خدمت شما هستم الحمدلله مشکل خاصی ندارم ...
آقامعلم هر روز برای بچه های کلاس صبحانه می آورد
نمی داند چغندر دقیقا چیست؟ همین می شود که کلاس را ترک می کند و به پذیرایی می رود تا پاسخ این سؤال را از یک بزرگتر بپرسد؛ پدر و عمو در حال تماشای مسابقه فوتبال هستند و با هیجان بازی را تعقیب می کنند. نازنین، پدر را خطاب قرار می دهد: بابا، چغندر چیه؟ پدر به دخترش نگاه می کند و می گوید: همان لبو دیگه . عمو توضیح پدر تکمیل می کند و می افزاید: عمو جان، دو نوع هست، یک نوعش لبو درست ...
سبد رنگارنگ سینمایی های تلویزیون در عید بزرگ بندگی و تعطیلات پایان هفته
تاکناکا خواهیم دید: فالون ژو پلیس ماجراجو و رزمی کار پلیس هنگ کنگ است که با شجاعت جلوی تبهکاران می ایستد. او ده سال است که با دختر بازیگری به نام کلوئی ازدواج کرده است. فالون ژو در جریان یک سرقت مسلحانه از بانک به تنهایی وارد عمل شده و بر دزدان فائق میِ آید. اما رئیس پلیس کج سلیقه او را به خاطر خسارت به ساختمان مرکزی پلیس تنزل درجه داده و به بخش بایگانی در زیر زمین منتقل می کند. از دیگر عواقب این حادثه ...
رستمی: خداحافظی ام قطعی است/ فقط می خواهند از ما کار بکشند
...: دکتر براتی از پزشکان کمیته ملی پارالمپیک با من تماس گرفت و پرسید که جریان چیست. به او گفتم دو نفر ناشناس به عنوان پزشک بعد از عمل جراحی ام نزد پزشک جراح رفته و گفته اند که از طرف فدراسیون یا کمیته پارالمپیک هستند و با او صحبت کرده اند. زمانی که برای کشیدن بخیه هایم رفته بودم، پزشکم گفت که از 2 هفته دیگر می توانم تمریناتم را آغاز کنم. من تعجب کردم، چون او گفته بود باید 4 هفته استراحت داشته ...
اگر دنبال پول بودم به استقلال می رفتم/ از پرسپولیس هنوز پیشنهاد تمدید قرارداد ندارم!
باشد ولی من دور بودن از رسانه را انتخاب کردم. ضمن اینکه خیلی وقت ها آدم چیزی برای گفتن ندارد و یا بهتر است که سکوت کند و در زمین بازی حرف هایش را بزند. با این حال همیشه احترام زیادی برای خبرنگاران و اهالی رسانه قائل بودم و هستم. فکر می کنم تو که سال هاست من را می شناسی بتوانی صحبت هایم را تایید کنی. بله و دقیقا چون تو را کاملا می شناسم، گفتم راضی کردنت کار سختی است. (می خندد ...
روایت معلمی ناشنوا که امید کودکان باغچه بان است+ فیلم/ از قبولی در دانشکده شهید بهشتی تا استادی در ...
. اینطوری شاید تلاش کرد و صحبت کردن را یاد گرفت! برای کلاس دوم تصمیم گرفتم زینب را به مدارس عادی منتقل کنم ،اما کار راحتی نبود. هیچ مدرسه ای راضی نمی شد زینب را بپذیرد. تصور اشتباهی از ناشنواها داشتند. فکر می کردند چون ناشنوا است و قادر به صحبت کردن نیست. ذهنش هم مشکل دارد. در صورتی که ناشنواها هوش بالایی دارند. با اصرار های من بالاخره یکی از مدارس قبول کرد زینب را به صورت آزمایشی ثبت نام کند ...
گرانی بلیت تئاتر، بدبیاری نسل امروز تئاتربین است/ خصوصی شدن از تعداد آثار متفکرانه روی صحنه کاسته است
و تجربه اجرایی اش انتخاب کردم و دلم می خواست نقشی را ایفا کند که کمی با کاراکتر و پرسونای شخصی اش متفاوت باشد به همین خاطر برای نقش کوروش او را انتخاب کردم. علیرضا ساوه درودی هم از آن جایی که به واسطه تجربه اش در تئاتر، تلویزیون و سینما بازیگر ویژه ای است و در نمایشی هم باهم هم بازی بودیم، همیشه دوست داشتم با او تئاتری کار کنم. تمرین ها یک سال و نیم البته به صورت منقطع طول کشید چون با ورود هر موج ...
تدریس خصوصی برای دانش آموز معلول جسمی حرکتی؛ شیرین ترین خاطره معلم فداکار ارومیه ای
معلم منتخب استان آذربایجان غربی می گوید: خاطره ای که هیچ وقت از ذهنم پاک نمی شود مربوط می شود به 10 سال قبل؛ دانش آموزی داشتم که معلول جسمی حرکتی بود ودر عین حال بسیار کوشا. مادرش هم مادر بسیار مهربان و فداکار بود ولی نمی توانست دخترش را به مدرسه بیاورد. از من خواست که من به خانه اش بروم؛ با وجود اینکه فرزندان خودم خردسال بودند و نیاز به رسیدگی داشتند، لحظه ای در ذهنم جواب منفی تداعی نشد. یک ترم ...
افشاگری رضا رویگری پیش بازیگر معروف | حرف های رضا رویگری اشک همه را درآورد
نگرفتید در این مدت نمایشگاه نقاشی بگذارید؟ رضا: فقط چند تابلو در ایران دارم. همه آثارم در آمریکاست. گفته ام اگر بشود برایم بفرستند که نمایشگاهی برگزار کنم. برنامه ای برای موسیقی تان نداشتید؟ رضا: چرا. تصمیم داشتم از بهترین کارها در سه آلبومم کنسرت بزرگی بگذارم اما دیگر نمی توانم چون صدایم رفت. اگر مریض نشده بودم برنامه های زیادی داشتم. خانم کریمی شما صدای ...
عاشقانه های یک معلم برای شاگردانش که بوی گل شمعدانی می دهند
تلفیقی گذراندم و با بچه های عادی درس خواندم. پس از اخذ دیپلم در سال 69 بلافاصله وارد دانشگاه شدم و در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی گیلان مشغول به تحصیل شدم. برای دوره کارشناسی ارشد آزمون دادم و چون معدل بالایی داشتم بورسیه دانشگاه تربیت معلم یا همان خوارزمی فعلی شدم و از آن زمان ساکن تهران هستم. بنده نابینای مادرزاد هستم و فقط درک نور دارم. - درباره خانواده تان ...
دوست داشتم عرض خلیج فارس را شنا کنم، اما نگذاشتند! – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان
...، شما دنبال تنش نیستی ولی کافی است یک خبرنگار شیطنت کند و بگوید جوان ایرانی خلیج همیشه فارس را شما کرد و این حرف ها، بعد این کار باعث تنش شود. این آخرین تلاش شما برای شنای عرض خلیج فارس بود؟ نه. من به همین دلیل که می خواستم با شعار وحدت مسلمانان خلیج فارس را شنا کنم، یک تلاش دیگر هم داشتم. برای همین سعی کردم این بار از سمت امارات این کار را به سرانجام برسانم. یکی دو سال ...
نگاهی به صندوقچه خاطرات اساتید دانشگاه/ ما از دوران کرونا خاطرات رودررو طلبکاریم
ذکر خاطره ای از دوران معلمی خود گفت: من زمانی دبیر بودم و در یکی از روستاها تدریس می کردم، روزی مشغول صحبت کردن با تلفن بودم، دانش آموزی داشتم که این دانش آموز گفت من آنقدر به شما علاقه دارم که نحوه ایستادن و دست در جیب کردنم هم به شما شباهت دارد.گیتی میرمحمدصادقی استاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز گفت: 40 سال است که تدریس می کنم نمی دانم کدام خاطره را بگویم، روزی برگه پاسخنامه یک دانشجو در میان برگه ...
محمدرضا زائری و جزئیات حرکتی خلاف رویه مرسوم
هستند و شما در این میان باید بهترین خوانش گران را برگزینید. چرا که ما هیچ محدودیتی برای شرکت کنندگان قائل نشدیم و به همین دلیل شاهد ویدئوهایی هستیم که به عنوان مثال از روستایی دور افتاده از مرکز برای مان ارسال شده است و در کنار آن ویدئوهایی از تهران داریم و این نبود محدودیت کار داوری را دشوار می کند. ما سال گذشته حدود 110 ویدئو دریافت کردیم که انتخاب 10 ویدئو از میان آن ها واقعا کار آسانی نبود اما ...
مستندهایم فقط با شهیدآوینی معنا پیدا می کرد/ گفت وگویی منتشرنشده از نادر طالب زاده
... متن این گفت وگو را که برای اولین بار روزنامه فرهیختگان منتشر کرده است می خوانید. شما در دهه 70 مستندی ساختید به اسم ساعت 25 که از تلویزیون هم پخش شد. آن مستند را قبل از خنجر و شقایق ساخته بودید اما به اندازه آن دیده نشد. ماجرای ساعت 25 چه بود؟ سال 1370 سفری به آمریکا داشتم که نتیجه آن سفر، ساخت مستند سریالی 10 قسمتی ساعت 25 شد. این مستند راجع به فروپاشی آمریکاست. 3 قسمت ...
استکی: زورشان به من نمی رسد از پرچم امام حسین (ع) ایراد می گیرند/ از طلای ناب به بدترین آدم تبدیل شدم + ...
ی شوند یا من؟ تسنیم: این مسئله حتی به اعتقادات شما نیز کشیده شد؟ چون چیزی از من ندارند یک روز به بوکس 30 سال پیش، یک روز به لباس هایم، یک روز به دماغم و یک روز به ریشم گیر می دهند. چیزی از من ندارند جز عشق و محبتی که من 15 سال به بچه های تیم ملی دادم. با هیچ کسی نیز مراوده ای نداشتم و نه شب نشینی و نه به دنبال عشق و حال و مسائل مختلف رفتم و فقط دنبال تمرین و مربیگری بودم ...
شغل معلمی را با نخست وزیری هم عوض نمی کنم / استاندار بوشهر دانش آموز من بود
بوشهر از استان فارس جدا شدند تا رسید به حال حاضر که 31 استان داریم. و اما، روزهای تدریس بهزاد... روزی که نامش معلم شد: اولین تجربه تدریسم، مدرسه مال قائد بود و دبستان مال قائد را تشکیل دادم. و آقای حسن زاده هم به روستای فخرآوری رفت. در آن زمان یک معلم بودم که سه پایه را تدریس می کردم. سال بعد به دبستان حافظ گناوه رفتم. تا سال 1350 تدریس کردم و بعد به دانشسرای عالی تهران رفتم. و ...
هدفم مربیگری در تیم ملی آلمان است/ ارومیه نیاز به یک باشگاه دارد نه تیم!
که شما در ارومیه والیبالیست نشوید خیلی کم است {می خندد}. آناج: شما از مربیان جوان والیبال کشور هستید که با وجود سن کم لژیونر شده اید، چه شد که لژیونر شدید؟ من در تیم های مختلف ایران بازی کردم و بعد به تیم کاهرامان ماراش Kahramanmaraş ترکیه پیوستم، دو فصل در این تیم حضور داشتم و سپس پیشنهادی از تیم TSV Giesen آلمان دریافت کردم و در سال 2016 به این تیم پیوستم. آن سال توانستیم ...
رنج روز های کارگری | روایتی از سختی های زندگی کارگران
ما ترسیم می کند، آن قدر دردناک است که حتی نوشتنش را هم سخت می کند. آن طور که او می گوید، همه معدن ها با نوار، زغال را بیرون می برند، اما اینجا کارگر باید وزن یک تن بار را روی ریل بگذارد و تا 1500 متر هل بدهد. مگر این کارگر چیزی بیشتر از پوست و گوشت است؟ شما بگویید از این کارگر چه باقی می ماند؟ امضا زیر قرارداد سفید در همه این سال ها که در معدن کار کرده ام، مجبور بودم ...
واکنش قاطع علی دایی به موضوع جانشینی اش به جای اسکوچیچ
علی دایی در آخرین گفت و گوی خود از دغدغه های این روزهایش در زندگی شخصی و البته بحث حضورش در تیم ملی ایران سخن گفت. شما به عنوان بهترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران از نگاه کارشناسان پروژه برترین های قرن انتخاب شده اید و آقایان پرویز قلیچ خانی و علی پروین بعد از شما نفرات دوم و سوم شده اند. این لطف کارشناسان است. من خیلی کوچکتر از آقایانی هستم که نام بردید. خودم خیلی دوست داشتم ...
رییس جمهور گفت نه آبی ام نه قرمز، ولی من رنگش را گفتم!
...> چون از رشته های مختلف قهرمانان حضور داشتند. می گفتند ما در فلان تاریخ قهرمان شدیم حالا می خواهیم ازدواج کنیم ولی پول نداریم خانه بخریم. یک عده دیگر می گفتند به ما قول 10 میلیارد تومان پاداش داده اند ولی دومیلیارد بیشتر نگرفته ایم. مسئولان دور و بر آقای رئیسی هم تمام مسائل را یادداشت می کردند و می گفتند ترتیب اثر خواهند داد. شما کجا نشسته بودید؟ من و علی پروین کنار آقای رئیسی ...
مهر معلم از شاگرد تنبل کلاس متخصص پزشکی ساخت!
که نصیبم شده است. وی در گفت و گو با ایسنا؛ افزود: بهترین خاطرات دوران معلمی ام این بود که دانش آموزی لکنت زبان شدید داشت اما هنگام قرائت قرآن کوچکترین لکنتی نداشت. جعفری ادامه داد: سال 1364 در قم دانش آموز جانبازی داشتم که قطع نخاعی بود، برای تدریس عربی به منزل ایشان می رفتم روی تخت خوابیده بود، آن دانش آموز کلاس سوم راهنمایی بود، بعدا اطلاع پیدا کردم همان دانش آموز که حتی ...
حقیقت زیبای نادر / نادر طالب زاده، معلم جهاد تبیین و یکی از مهمترین چهره های جنگ رسانه ای بود
به آمریکا می رود و چند سال پیش از انقلاب را برای خواندن سینما به دانشگاه کلمبیا می رود: در دانشگاه کلمبیا در رشته فیلمسازی در مقطع فوق لیسانس اساتید خوبی داشتم. بیشتر تجربیاتم در این مقطع بود اما از اسلام حرفی نبود. من مثل یک طلبه فیلمسازی خواندم و درسم را طولانی می کردم تا از ابزار دانشگاه استفاده کنم. تا اینکه سروصدای انقلاب اسلامی درآمد و من به ایران بازگشتم. 2 ماه قبل از انقلاب در منهتن بودم که ...
روایت جوان رهاشده از مجازات؛ 19 سال زندان، 7 بار چوبه دار
همین الان هم امیدوارم. هیچ وقت امیدم را اول از خدا [برنداشتم]. [می خواهم]من هم بتوانم این زندگی را که 19 سال از آن دور بودم و نتوانستم یک کار برای خودم انجام بدهم، ادامه بدهم. هر لحظه من شکر می کنم. شکرگزار خدا هستم. شما وقتی از زندان آزاد شدید چه کار هایی کردید؟ دنبال کار رفتید؟ خانه ای دارید؟ کمی درباره شرایط خودتان بگویید. دنبال کار رفتم. گفتند به خاطر اینکه سابقه کیفری ...
بی پرده با امید نوروزی/ از جدال با وزیر تا کابوس ریو!
به یک وزن بالاتر رفتم و شرایط خوبی هم داشتم اما کشاله پایم پاره شد و با شرایط خیلی بدی به مسابقات جهانی 2014 ازبکستان اعزام شدم، هم تغییر وزن داده بودم و هم آسیب دیدگی داشتم اما با این وجود به فینال رسیدم و مقابل استفانک صرب که هموطن لالوویچ رییس اتحادیه جهانی کشتی بود خیلی واضح حق خوری شد و شکست خوردم. * خادم اصرار کرد به بازی های آسیایی بروم اما قبول نکردم بعد از مسابقات ...
فرمانده ای که می خواست صدام را اسیر کند +فیلم
شهریورماه 1357 وارد جرگه انقلاب شد و وقتی در مهرماه 57 در دانشگاه صنعتی شریف قبول شد، در آنجا هم فعالیت های انقلابی را دنبال می کرد. آقا محسن یک فرمانده تمام عیار بود در زمان پیروزی انقلاب هشت سال داشتم، اما خیلی فعال بودم و بچه ها را در حیاط مدرسه جمع می کردم و شعار می دادیم. در راهپیمایی با آقامحسن بیرون می رفتم و زمانی که تیراندازی می شد، من را نمی برد و می گفت: خطرناک است. روز هشت ...
داعش دست و پای این شهید را با تویوتا جدا کرد! + تصاویر
شهید مدافع حرم عباس آبیاری متولد هشت دی ماه هزار و سیصد و هفتاد بود و در منطقه عباس آباد شهریان ز توابع استان تهران زندگی می کرد. او در بیست و یک دی ماه نود و چهار در منطقه عملیاتی خان طومان در حوالی شهر حلب، در سن بیست و چهار سالگی به شهادت رسید. بعد از شهادت پسرم اصرار کردم شوهرم به سوریه برود! پیکر او حدود پنج ماه بعد در هفتم تیرماه 1395 از طریق آزمایش DNA ...