سایر منابع:
سایر خبرها
نقشه زشت و قبیح پدرشوهر برای عروسش!
، نگاهش را از من برگرداند و گفت: اگر راضی نیستی نوه هایم را تحویل بده! و با این جمله منزلم را ترک کرد. با رفتن آن ها به روزگار سیاه خودم گریستم. نمی توانستم بدون فرزندانم زندگی کنم. من یک مادر بودم و با دوری دختر و پسرم زجرکش می شدم. ساعتی بعد اشک هایم را پاک کردم و با جاری ام تماس گرفتم. وقتی ماجرا را برای سوسن بازگو کردم، فقط صدای گریه را از آن سوی خط می شنیدم. دقایقی بعد در میان ...
وقتی به خانه رسیدم زنی را در کنار شوهرم دیدم
قبلی شکست خورده بودم و احساس تنهایی می کردم بدون تامل و تحقیق پیشنهادش را پذیرفتم و با دستپاچگی پاسخ مثبت دادم اما هنوز یک هفته بیشتر از ازدواج مان نگذشته بود که فهمیدم هومن به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد و جوانی رفیق باز است. او هم مانند همسر سابقم بیکار است و من مجبورم در گلخانه پدرش کار کنم ولی او همواره مقابل تلویزیون نشسته و با دوستانش مشغول مصرف مواد مخدر است. یک روز وقتی به خانه آمدم زن جوانی ...
دروغ فقط به خاطر پول!
ولی حمید خانه را به نام خودش سند زد و مدعی شد همه پول های مرا پس می دهد. من هم برای حفظ زندگی ام سکوت می کردم تا این که فهمیدم او به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی آلوده شده است. در این میان فرزند دومم نیز به دنیا آمده بود و آن ها هر روز قد می کشیدند ولی من همچنان با رنج و سختی های روزگار درگیر بودم. بالاخره حدود 5 سال قبل بود که روزی حمید به خانه آمد و گفت: در یکی از بازارهای شبانه ...
رتبه 136 کنکور ریاضی دزد شد!
دیجیتالی هم فعالیت می کردم تا این که روزی یک دختر جوان برای آموزش در این باره نزد من آمد. او مدعی بود از همسرش طلاق گرفته است. من هم در اثنای این معاشرت و رفت و آمدها به او دل باختم و به اصطلاح عاشق شدم. بعد از آن هم او را به خانه مجردی ام بردم. چه مدت با او ارتباط داشتی؟ از حدود دوسال قبل با هم آشنا شدیم ولی یک سال در کنار هم زندگی کردیم. چگونه دستگیر شدی؟ ما در همان خانه مجردی ...
دستگیری کلاهبردار هزار چهره ای که 20 زن را فریب داد
.... این مقام انتظامی در توضیح نحوه دستگیری این متهم گفت: این متهم اواخر فروردین ماه در شهر پرند شناسایی و طی یک عملیات پلیسی دستگیر شد. وی افزود: متهم بعداً در اعترافاتش به کارآگاهان اظهار کرد، 7 سال کارمند یک اداره دولتی بودم؛ اما با همسر اولم مشکل پیدا کردم. به خاطر شکایت او به زندان افتادم و از هم جدا شدیم. بعد به خاطر سوءپیشینه از محل کار اخراج شدم. بعد از بیکار شدن به ...
راه تاریک اجاره سند برای وثیقه
البته فقط این نبوده و بعضی از بدهی هایش را نیز با پول من پرداخته است و حالا من مانده بودم با دستان خالی و ناامید و بی اعتماد به همه. دیگر پولی برایم نمانده بود. آن زندانی وقتی فهمید ماجرا را می دانیم و می خواهیم از او شکایت کنیم حالا آن تهدیدها تبدیل به التماس شده بود. به ناچار وقتی گفت خودش سندگذار می آورد، قبول کردم. زنی را معرفی کرد. او اطمینان داد که دو روز بعد، سندگذار می آورد ...
ماجرای جالب کارتن خوابی که صاحب ویلا و 7 خانه شد
صبحانه بخورند و در محیطی گرم استراحت کنند. ساخت این گرمخانه ها باعث شده کارتن خواب ها مجبور نباشند در شب های سرد بیرون بمانند و این افراد باید قدردان مسئولان شهری باشند. زمانی که من به کارتن خوابی رسیدم، خبری از این امکانات نبود و در حسرت یک وعده غذا و جای گرم بودم. نزدیکی های صبح به مرز یخ زدن می رسیدم و گاهی اوقات که پولی به دست می آوردم، وارد گرمابه ها می شدم تا برای یکساعت هم شده، در فضایی گرم استراحت کنم. معتادان و کارتن خواب ها باید قدر این موقعیت را بدانند و برای ترک اعتیاد خود تصمیم بگیرند. ### ...
تشکیل باند پلیس نما در زندان
دوستانش اعتراف کرد. طراحی نقشه سرقت در زندان پسر جوان گفت: چند سال قبل به خاطر مشکلات مالی و خانوادگی با افراد نابابی آشنا شدم و مدتی بعد هم همان دوستانم مرا معتاد به مواد مخدر کردند. فکر می کردم رفت و آمد با دوستان مشکلاتم را حل می کند و با آن ها سرگرم می شوم، اما نه تنها مشکلم حل نشد که اعتیادم به گرفتاری هایم اضافه کرد. من برای هزینه مواد مخدر با مشکل مالی روبه رو شدم و به همین خاطر ...
چگونه اپوزیسیون، یک ایرانی بی گناه را 15 سال زندانی کرد؟/ شباهت های دادگاه میکونوس با محاکمه حمید نوری
. آن آدم ها واقعاً ضارب بودند؟ یکی شان اعتراف کرد که بوده و اسم مرا داد و گفت که ما در خانه فلانی بودیم. هیچ چیزی درباره من نمی دانست، ولی وقتی به او فشار آوردند، گفت که به نظر من همه این عملیات را دارابی طراحی کرده است. بعد گفتند که دارابی خودرو و سلاح را تهیه کرده. خلاصه هر چه را که آنها گفتند، جمع کردند و گذاشتند توی کاسه من، در صورتی که برای هیچ کدامشان هیچ سندی نداشتند ...
3شرط برای بخشش قاتل
.... وی در بازجویی ها به قتل اقرار کرد و گفت هرگز قصد آدمکشی نداشته است. او گفت:وقتی برادر مقتول به تلفن من اعتراض کرد به شدت عصبانی شدم. چون در حال صحبت با فردی بودم که با او اختلاف داشتم و به اندازه کافی حرف های او مرا ناراحت کرده بود. پس از آنکه فرزاد به من اعتراض کرد و دعوا شروع شد دوستانم صدای درگیری را شنیده و به حمایت از من وارد درگیری شدند. دقایقی بعد هم مقتول یعنی برادرفرزاد رسید و وقتی ...
سرقت های سریالی برای اجاره ویلا و خودروی لوکس
طی مسافتی، یکی از آنها با تهدید دست و پایم را بست و سرم را زیر صندلی کرد. تازه آن موقع بود که متوجه شدم در دام مأموران قلابی گرفتار شده ام. آنها به خارج از شهر رفته و مرا از داخل خودروشان به بیرون پرتاب کردند. همزمان هم یکی دیگر از متهمان، خودروام را آورد اما هیچ باری داخل آن نبود و تلویزیون ها را سرقت کرده بودند. به دنبال شکایت مرد جوان، تحقیقات پلیسی آغاز و در ادامه بررسی ها کارآگاهان ...
3 شرط برای بخشش قاتل | پسر جوان برای چهارمین بار از پای چوبه دار برگشت
عصبانیتش شدت یافت و از فرزاد خواست که دخالت نکند. همین آغاز درگیری میان آن دو نفر شد و دقایقی بعد دوستان آنها نیز وارد دعوا شدند. درگیری میان آنها شدت گرفته بود و در همین هنگام برادر فرزاد که در حال بازگشت از محل کارش بود صدای درگیری را شنید و برای میانجیگری وارد دعوا شد. او سعی داشت افراد درگیر را که همه هم محلی بودند آرام کند اما میانجیگری او کار دستش داد و به قیمت جانش تمام شد چراکه محسن با ضربه ...
ماجرای جالب بانوی ژاپنی بعد از مسلمان شدن/فاطمه هوشینو: ماموران اطلاعاتی ژاپن به دلیل حجابم مرا تعقیب ...
مسلمان شدن برایم جلب توجه مهم بود و به دنبال جلب توجه افراد بودم اما با مسلمان شدنم متوجه شدم باید توجه خدا را جلب کنم. وی افزود : خیلی خوشحال هستم که به ایران آمدم و صدای اذان را می شنوم و می توانم در نماز جماعت شرکت کنم و در مراسم امام حسین (ع) شرکت کنم. انتهای پیام/
به روایت تک فرزندها/ این حسرت ها کوچک اند، اما ماندگارند
. کسی بوده که پشت تان به او گرم باشد؟! اگر بوده که خوش بحالتان! مادر و پدرم که فوت شدند. دیگر کسی را نداشتم. خودم بودم و خودم! هر وقت کم آوردم به خودم تکیه کردم و این مرا زود پیر کرد. پیری موهایم از سنم سبقت گرفته و زودتر رو به سفیدی رفته اند. دلم می خواست مثل همه سریال ها وقتی حال و روزم خوش نیست. مستقیم بروم خانه خواهرم. برایم چای بریزد و حرف بزند. آن قدر که حالم را خوب کند. بعد غذای مورد علاقه ام را درست کند و ناز برادرش را بخرد. یا وقتی کم آوردم زنگ بزنم به برادرم و بگویم به کمکش نیاز دارم اما...این ها حسرت های دل من است. حسرتی که شاید دیگران به آن بخندند. انتهای پیام/ ...
دیدار غافلگیرانه با هوو در شب شعر شبانه!
نشستم و با او ازدواج کردم. دو سال بعد در حالی زندگی مشترک ما آغاز شد که همه فامیل حسرت زندگی مرا داشتند، چرا که قنبر در دل همه اطرافیانم جا باز کرده بود و مشکلات دیگران را حل می کرد. به قول خودش مشاوری بی مزد و کار راه انداز بود. در حالی که دو فرزندم هر روز قد می کشیدند من هم از این زندگی راضی بودم و هیچ مشکلی نداشتم. به نقل از خراسان، قنبر از حدود 9 سال قبل هفته ای دو شبانه روز به ...
جنگ روانی روزنامه های زنجیره ای را به هیچ می گرفت!
...، همراه با مادربزرگم در جلسات مذهبی شرکت می کردم. از همان مقطع، علاقه زیادی به مساجد و علما داشتم. وقتی بزرگ تر شدم، با جلسات قرآن محله آشنا شدم و هر هفته برای یاد گیری قرآن به این مجالس می رفتم. در آن روز ها دو یا سه جلسه قرآن در خانه مادر شهید امینی و یک جلسه نیز در منزل ما برگزار می شد. مهر 1375و بعد از درگذشت همسر دوم حاج آقا حسنی، ایشان از طریق دفترشان به جلسات قرآنی سپرده بودند همسری را به ...
تصمیم مرگبار زن 50 ساله بخاطر خسیس بازی همسر ثروتمندش / قهر برای خرید پفک
به گزارش رکنا، زن 50 ساله که سفره درد دل هایش را در اتاق مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گشوده بود، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: 20 ساله بودم که با فرهاد کردم. او 3 سال از من بزرگ تر بود و کنار پدرش به تجارت می پرداخت. بعد از ازدواج فرهاد به طور مستقل وارد بازار صادرات و واردات شد و اوضاع مالی ما به طور ناگهانی تغییر کرد به گونه ای که دیگر هیچ کمبودی در ...
جزییات جدید در پرونده قتل بهار کوچولو / او قربانی جدایی پدر و مادرش شد + عکس
قبول ندارم.همسرم او را به من تحویل نداده بود و مدتی بود که بهار را ندیده بودم و از او بی خبر بودم. پدر بهار در ادامه گفت: بعد از اینکه همسرم از خانه من رفت متوجه شدم مردی به او علاقه پیدا کرده و قول و قرار ازدواج برای بعد از طلاق با هم گذاشته اند.چند بار با آن مرد حرف زدم و بین صحبت هایش گفت که اگر با همسرم ازدواج کند، بهار را تحویل بهزیستی می دهد.برای همین به او مظنون هستم. ...
آزادی بچه ها هم حد و مرزی دارد
آزاد بودن و استقلال فکری تا یک جایی حال آدم را خوب می کند. از یک جایی به بعد بلای جان می شود. نمی توانی راحت با دوستانت ارتباط بگیری. نمی توانی سر کلاس یک جا بنشینی و تابع قانون باشی. نمی توانی از دیگران نه بشنوی و مخالفت با نظر و اعتقادت مساوی است با جدال. انگار همه وظیفه دارند دربست در اختیار من باشند. من در مدرسه آزاد بودم. کسی جرئت نداشت تنبیهم کند، چون پدری داشتم که با کوچک ترین ...
از بازداشت قاتل یک هفته قبل از عروسی تا انتقال پسر عموی قاتل به بیمارستان روانی
اقدام به سرقت به شیوه بیهوشی و کلاهبرداری می کند. وی تصریح کرد: این متهم در اواخر فروردین ماه در شهر پرند شناسایی و طی یک عملیات پلیسی سریعاً دستگیر شد. متهم بعد در اعترافات خود گفت هفت سال کارمند یک اداره دولتی بودم اما با همسر اولم مشکل پیدا کردم به خاطر شکایت او به زندان افتادم و از هم جدا شدیم. بعد به خاطر سوءپیشینه از محل کار اخراج شدم و بعد از بیکار شدن به شبکه هرمی گلدکوئیست پیوستم ...
هوس های زودگذر نوجوانی کار دستمان داد
خانه ما می آمد. حالا دیگر او هم مانند مادرش حرمت من و همسرم را نگه نمی داشت و به پسری پرخاشگر و بی ادب تبدیل شده بود. با آن که همواره مبالغ زیادی به حساب بانکی او می ریختم اما باز هم برای مخارج مادرش به من و همسرم توهین می کرد. کار به جایی رسید که یک روز به طرفداری از مادرش سیلی محکمی به صورتم نواخت که چشمم دچار خونریزی شد. آن روزها عمل قلب باز انجام داده بودم و به همین دلیل دوباره در بیمارستان بستری شدم. حالا نیز عروس سابقم به همراه نوه ام به منزل ما می آیند و با توهین و فحاشی، آبروریزی می کنند در حالی که دیگر 11 سال از طلاق او گذشته و ما هیچ نسبتی با هم نداریم. ...
بدمن سینمای ایران در بیمارستان بستری شد + جزییات
مشکل پیدا کردم و دوستان در آن جا با آمبولانس مرا به بیمارستان آوردند. رضا صفایی پور متولد 1328 در تهران است. او فارغ التحصیل دیپلم رشته ادبی است و فعالیت خود را با کشتی کج شروع کرد و بعد از چند مقام قهرمانی در ورزش، وارد سینما شد و با نام طوفان به شهرت رسید. صفایی پور فعالیت خود را به صورت جدی در سال 1342 وقتی که 14 سال داشت آغاز کرد و به عنوان ورزشکار بدلکار در فیلم ترس و ...
رابطه پنهان همسر قاتل با مقتول | مرد متجاوز در راه پله کشته شد
برای پیدا کردنم به راه پله آمد . زمانی که او من را در حال صحبت با بهنام دید به قدری عصبانی شد که با هم درگیر شدند. در همین گیرودار با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بود بهنام را زد و از خانه فرار کرد. این زن در بازجویی ها مدعی شد: بهنام به من گفته بود 4 میلیون تومان به او پول بدهم تا یک اتاق اجاره کند و با هم زندگی کنیم، اما حالا فهمیدم که همه حرف هایش دروغ بوده و فقط قصد سوءاستفاده از ...
یک جنایت هولناک/ داماد عصبانی در خانه پدرزن خون به پا کرد
.... به این ترتیب قاتل پیش از رسیدن مأموران راهی اداره پلیس شد و خود را معرفی کرد. وی در بازجویی ها گفت: این اواخر به همسرم مشکوک شده بودم. او رفتار مرموزی داشت و مدام سرش در گوشی موبایلش بود. اصلا به زندگی اهمیتی نمی داد و هر وقت اعتراض می کردم با تندی جوابم را می داد. وی ادامه داد: آخرین بار یک هفته قبل از حادثه از سرکار به خانه آمدم و دیدم مانند روزهای قبل، همسرم سرش در گوشی موبایل و ...
قتل فجیع جوان ثروتمند تهرانی در باغ
احتمال اینکه سینا در قتل دست داشته باشد وجود دارد. به این ترتیب سینا بازداشت شد. هر چند او در ابتدا منکر همه چیز بود اما نقطه زنی تلفن همراه متهم و مقتول نشان داد آنها ساعاتی قبل از قتل در کنار هم بودند. به این ترتیب سینا هیچ راهی به جز اعتراف به واقعیت نداشت. اعتراف به قتل وقتی این مرد جوان در برابر مدارک قرار گرفت قتل را قبول کرد و گفت: چند سال قبل با داریوش آشنا شدم. او خیلی ...
با خودت آشتی کن
از چه زمانی به کتاب و ترجمه آن علاقه مند شدید؟ من از همان دوران کودکی به مطالعه و زبان انگلیسی علاقه داشتم. از ده سالگی به آموزش زبان پرداختم و به انجمن ایران و آمریکای سابق ،کانون زبان ایران که خودم هم مدت 20سال بعد مدرس آنجا شدم! رفتم. یادم می آید آن قدر یادگیری زبان مرا سر ذوق و شوق آورده بود که بعد از یک سال کلاس رفتن و در همان دوران کودکی و در خیال خودم (علامه دهرشدن!) کتاب ...
علت ازدواج فریبا نادری با مردی 27 سال بزرگتر ! + عکس
نبود من را ببیند و این اتفاق نیفتاد تا زمانی که مسعود تسلیم سرطان شد و از دنیا رفت. همه چیز در آن زمان کوتاه با مسعود برایم خاطره انگیز بود و تا همین چند ماه پیش با دختر او در یک خانه زندگی می کردیم. من همیشه در زندگی ام آدم محافظه کاری بودم و دنبال این بودم که بی دلیل خودم را در معرض قضاوت دیگران یا مشکل قرار ندهم اما دوست داشتن و عشق آنقدر قوی است که محافظه کاری نمی شناسد. مسعود رسام از کودکی ...
بلوای نان و شکست دولت قوام
نقشه بلوای 17 آذر 1321 به نحوی که چیده شده بود، عملی شد. آن روز صبح مصادف با روز تشکیل جلسه علنی مجلس بود. من هیچ از این توطئه خبردار نبودم. به همین جهت خودم در کاخ بهارستان بودم که اخباری به دست آورم؛ زیرا آن روزها روزنامه داد را عصرها منتشر می کردم و به مجلس شورا هم خودم گاه گاهی می رفتم تا اخبار پشت پرده را از ملاقات های با وکلا به طور خصوصی به دست آورم. من در اتاق آقای اکباتانی، رئیس بازرسی ...
این رفتارها می تواند قلب انسان را برای همیشه تسخیر کند
هم شدند. دوست دخترم از همان اولین لحظه با تمام وجودش به خواهرم توجه و محبت می کرد و بعد از آن بارها حتی وقتی من در خانه نبودم به دیدار خواهرم رفت. 4 سال از آن روز گذشته و به یاد ندارم در این سال ها چشمِ خواهرم به دوست دخترم افتاده باشد و از ته دل لبخند نزده باشد. قلبِ مهربانِ این دختر، زندگی خواهرم را متحول کرده و نمی شود روحیه اش را با پیش از آشنایی با دوست دخترم مقایسه کرد. ...
جزییات بازگشت بیرانوند به پرسپولیس
گونه ادامه داده است که هر روز از ساعت 6 صبح تا ساعت 12 ظهر ظرف های پیتزا را برای پخت چرب می کردم، ساعت 12 سر تمرین می رفتم و دوباره بر می گشتم محل کارم و مشغول به کار می شدم. او به حرفه رفتگری خود در خرم آباد هم اشاره کرده است. این فوتبالیست مشهور ایرانی بدون خجالت کشیدن از زندگی پر از زحمت اش گفته است که بعد از کار در فست فود مدتی هم در یک کارواش مشغول به کار شدم. بنا به گفته هایش کار ...