گفت وگو با پسرجوانی که دختر 3ساله را خفه کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل بی رحمانه زن دوم به خاطر بهم ریختن ازدواج اول! کشف جسد زن بیچاره در چاه فاضلاب +تصاویر
خاطر ارتکاب این جنایت نه تنها پول و سکه گرفته است بلکه بعد از قتل هم طلاهای همسرم را گرفت. در همین حال حسن نیز ادعا کرد که فقط در انتقال جسد و انداختن پیکر بی جان الهام درون چاه فاضلاب نقش داشته و قتل را محمد – ط انجام داده است. در حالی که بازجویی ها زیر رگبار تگرگ و باران شدید روز پنج شنبه گذشته تا شب ادامه یافت، هر دو متهم با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی در اختیار کارآگاهان اداره ...
خانم منشی، همدست سارقان مسلح خشن/ متهم به خاطر رسیدن به دختر مورد علاقه اش سرقت کرد!
.... با اینکه عمل کرده بودم و نمی توانستم خوب نفس بکشم دهانم را با چسب بست. بعد هم بقیه بچه ها و خدمتکار و دختر عمه ام را هم با همین شیوه کتک زدند و دست و پا و دهانمان را بستند برایم عجیب بود که سارقان به خانه ما آشنایی داشتند و فقط اتاق همسرم را جست وجو کردند و بعد از 40 دقیقه هم رفتند. در حالی که داشتم خفه می شدم دختر 5 ساله ام با دستان کوچکش به سختی دهانم را باز کرد و بعد هم با ناخن گیری که در ...
سرقت مسلحانه با همدستی خانم منشی!
روی دهانم گذاشت بعد مرا با زور داخل اتاق انداخت. با اینکه عمل کرده بودم و نمی توانستم خوب نفس بکشم دهانم را با چسب بست. بعد هم بقیه بچه ها و خدمتکار و دختر عمه ام را هم با همین شیوه کتک زدند و دست و پا و دهانمان را بستند برایم عجیب بود که سارقان به خانه ما آشنایی داشتند و فقط اتاق همسرم را جست وجو کردند و بعد از 40 دقیقه هم رفتند. در حالی که داشتم خفه می شدم دختر 5 ساله ام با دستان کوچکش ...
خدمت پس از مرگ
به گزارش شهرآرانیوز ؛ لرزش صدایشان هنگام حال و احوال کردنِ مقابل ورودی خانه کوچکی که دارند، شرایط روحی شان را فریاد می زند. انگار آمده ایم مراسم ختم یک تازه درگذشته. بعد از پنج ماه هنوز مادر مرحوم محسن بهامین برای شرح ماجرا بغضش را فرو می دهد، اگرچه گاهی نمی تواند و اشک هایش جاری می شوند. بیشتر جمله هایش با گریه و ناله همراه است. سمانه همسرِ جوان او، اما خوددارتر است. هنوز ماجرای رفتن ناگهانی ...
روایتی غریب از حال وروز آن ها که اعضای بدن عزیزشان را می بخشند
کشیدند به جز ما. قلبش را با احترام بردند همان جا ماندند تا اعضا از جسم مهدی برداشته شود. لحظات سختی که با فکر کردن، افسوس خوردن و حتی نگاه کردن به آن آدم های در حال رفت وآمد خوش حال هم نمی گذشت. فاطمه و خانواده مهدی نمی دانند در اتاق عمل چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما فاطمه یک لحظه باشکوه از آن لحظات را به زبان می آورد و می گوید: قشنگ ترین خاطره عمرم شاید همان لحظه بردن ...
(تصاویر) راز قتل بهار دختر 6 ساله تهرانی فاش شد
...: اتهام قتل فرزندم را قبول ندارم.همسرم او را به من تحویل نداده بود و مدتی بود که بهار را ندیده بودم و از او بی خبر بودم. پدر بهار در ادامه گفت: بعد از اینکه همسرم از خانه من رفت متوجه شدم مردی به او علاقه پیدا کرده و قول و قرار ازدواج برای بعد از طلاق با هم گذاشته اند.چند بار با آن مرد حرف زدم و بین صحبت هایش گفت که اگر با همسرم ازدواج کند، بهار را تحویل بهزیستی می دهد.برای همین به ...
عاملان قتل بنیتا 5 ساله به جرمشان اعتراف کردند
مادر سنگدل که همراه مرد جوان دختر پنج ساله اش را به قتل رسانده بود، پس از دستگیری ماجرا را شرح داد. به گزارش جوان، صبح روز جمعه نهم اردیبهشت مأموران کلانتری 106 نامجو به قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اعلام کردند، دختر پنج ساله ای به نام بنیتا که آثار شکنجه و ضرب وجرح روی بدنش نمایان است در بیمارستان امام حسین (ع) فوت کرده است. بررسی های تیم جنایی در محل ...
رابطه مرد سالخورده با زن جوان در کوچه بن بست
...، هر آن چه را دیده بودم برایش بازگو کردم. سپس به پیشنهاد دخترم منتظر ماندیم تا شوهرم از خانه خارج شود. در این هنگام من هم سوار خودروی سولماز شدم و به تعقیب همسرم پرداختیم ولی او را در همان نزدیکی محل سکونت مان گم کردیم. فقط می دانستم درون کوچه بن بست رفته است. در همین لحظه زن جوانی که حدود 37-38 سال داشت از داخل همان کوچه بیرون آمد. سولماز بلافاصله از پشت فرمان پیاده شد و با نشان دادن عکس پدرش به ...
راز عشق اول شوهر
زن 24 ساله ای که به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی از همسرش به کلانتری آمده بود، در حالی که تاییدیه پزشکی قانونی را به مشاور و مددکار اجتماعی نشان می داد درباره سرگذشت خود گفت: حدود 10 سال قبل زمانی که دختر نوجوانی بودم و در مقطع راهنمایی تحصیل می کردم روزی چشمان مادرم را اشکبار دیدم و تازه فهمیدم که پدرم بر سر مادرم هوو آورده است. پدرم با آن که یک کارگر ساده بود و با درآمد اندکش نمی ...
انتقام عجیب خواستگار کینه جو به خاطر شنیدن پاسخ منفی
دختر جوان در تحقیقات گفت: من نقاش هستم و آثارم را در اینستاگرام و نمایشگاه های مختلف به معرض نمایش می گذارم. از مدتی قبل تصمیم گرفتم برای آموزش و تحصیل در دانشگاهی معتبر به اروپا بروم. روز حادثه نخست به سفارت و بعد از آن هم به صرافی رفته و دلار و یورو خریدم، اما هنوز از صرافی فاصله زیادی نگرفته بودم که موتورسواری دو ترک به من نزدیک شد و زمانی که در پشت چراغ قرمز توقف کرده بودم، یکی از آنها در ...
10 هزار نفر یکصدا و عاشقانه خواندند: سلام فرمانده
بچه ها رو ببینه... بهت زده او را نگاه می کنم. حالا دلیل آن همه تب وتاب را می فهمم. راست می گوید، شاید هم بیاید. استادی می گفت: اگر منتظر واقعی باشی، هرلحظه برای آمدنش آماده ای و باور داری که از احوالاتمان باخبر است. حرف های دختر 10 ساله ام حسابی مرا منقلب می کند. انگار بچه ها معنی انتظار را بهتر از ما درک کرده اند. مامان! مامان! حواست کجاست؟ میگم روسری سفید با چادر مشکی چطوره؟ -آره دخترم ...
مادری که پیشه اش مهر بود حتی بعد از مرگ/ اهدای نفس به چند خانواده
. ما نباید خودخواه باشیم و فقط خودمان را ببینیم، خدا نکند روزی عزیز یک خانواده ای دچار مرگ مغزی شود اما گاهی اتفاق می افتد و دست ما هم نیست و آن لحظه چه خوب است بهترین تصمیم را بگیریم، مخصوصا که بدانیم خیلی از خانواده ها چشم به راه عزیزانی هستند که امکان برگشت دارند، شاید آن فردی که می خواهد به زندگی برگردد نان آور خانواده ای باشد و یا پدر و مادر بچه هایی که سخت به آنها احتیاج دارند تا ...
واکنش آرش میراحمدی به یارانه و گرانی های اخیر + فیلم
. شاید حتی به قیافه ام نخورد و بگویند مثل راننده تریلی هاست. اتفاقا بچه که بودم دوست داشتم راننده تریلی بشوم اما نشد. مرجان:بحث مالی خانه هم با من است چون آرش در پول خرج کردن برای خانه و بچه ها بسیار دلی جلو می رود؛ مثلا یک بار برای کار در سفر بودم و کارتم پیش آنها بود، دیدم پشت سر هم برایم پیام می آید که از کارتم برداشت می شود. بعد دیدم هرچه برای دخترم خواسته، خریده است. به نظرم حال خوب ...
چرا رابعه اسکویی در سریال تاریخی اینگونه گریم شد؟
به گزارش روزپلاس؛ سریال "مستوران" به کارگردانی مسعود آب پرور و تهیه کنندگی عطا پناهی در سازمان هنری رسانه ای اوج برای پخش از صداوسیما ساخته می شود و به تازگی تصویربرداری اش به پایان رسیده است. اسکویی درباره گریم متفاوتی که در "مستوران" دارد می گوید: "موفقیت نقشم را مدیون طراح گریم و لباس این پروژه هستم چون واقعا با آن گریم و لباس یک آدم دیگر می شدم و خودم را نمی شناختم؛ در حدی که نقشم ...
روایتی جالب از مرده ای که زنده شد!/ مواجهه با اعلامیه ترحیم خود
.... او آزاد شد و رفت. دیگر بی خبر شدم تا این که من هم آزاد شدم و وقتی به خانه رفتم با مشکی پوشیدن همه و نصب بنر های تسلیت رو به رو شدم. موضوع را بررسی علمی کردیم و جواز دفن اصلاح شد و قرار شد جسد به تهران برگردد، اما با اصرار پدر و پسر مواجه شدم که گفتند این جسد متعلق به فردی است که خانواده ای ندارد. مرد میانسال گفت: مراسم باشکوهی به حساب این که فرزندم است برگزار کردم، حال هم چهلم او را ...
در تعریف کردن از کودکان اعتدال را رعایت کنیم
در تعریف کردن از کودکان اعتدال را رعایت کنیم ساعت آخر کلاس بود. رفته بودم دخترم را از مهد کودک به خانه برگردانم. نزدیک کلاس شنیدم که مربی مهد به دخترم می گوید: 《آفرین! تو بهترین نقاشی رو کشیدی، عالیه!》 چند روز بعد هم همین اتفاق افتاد. شنیدم مربی مهد به دختر دیگرم می گوید: 《فوق العاده است! تو واقعا هنرمندی!》 هر دو بار در موقعیت سختی قرار گرفته بودم. چطور می توانستم به مربی ...
بازیگر کشتی گیر در سریال یاغی کیست؟
بزرگتر می شدم. با مشاوره چند دکتر و با درمان عجیب و غریب و ریسکی که کردیم، پذیرفتیم که یک سری داروها را مصرف کنم که از رشد و بلوغ من جلوگیری کند. پدر و مادرم هم خیلی در این زمینه تحقیق کردند و تضمین هایی از دکترها گرفتند؛ ولی با این حال کار پرریسکی بود و خوشبختانه اتفاق بدی هم نیفتاد. خیلی کتاب می خوانم و فیلم نگاه می کنم. دوستان محدودی دارم و تعدادشان به اندازه انگشتان دست هم نمی رسد چون ...
تا گفتند برو، کابوس هایم شروع شد | امید بچه های ترخیص شده بهزیستی به اینجاست
... ولی بعد از 5 سال انگار دیگر بهزیستی چنین فرزندی ندارد و او را به حال خود رها می کند. آخر یک بچه 18 و 19 ساله که تنها جایی را که دیده و تنها خانواده ای که داشته بهزیستی و اعضای آن بوده در این شهر درندشت چطور می تواند به تنهایی دوام بیاورد؟ دوست خودم خدا رحمتش کند کنار نهر سیزده آبان یخ زد و مرد. سال 1392 عده ای تصمیم می گیرند کاری کنند که نفع آن به جامعه برگردد. جلسه پشت جلسه برگزار می ...
اعترافات هولناک قاتل مهرسا کوچولو دختر 3 ساله مشهدی/ فیلم های مستهجن من را به اینجا کشاند
حادثه 24 - آن روز وقتی جسد مهرسا ، دختر 3 ساله مشهدی پیدا شد و صدای گریه و شیون خانواده اش در فضای کوچه پیچید، من از خانه بیرون آمدم. ترس و وحشت سراسر وجودم را فرا گرفته بود. هنوز هم باورم نمی شد که دست به چنین جنایت وحشتناکی زده ام. هنگامی که ماموران را دیدم، هراسان به درون منزل بازگشتم. فقط دعا می کردم که قتل دخترک به پای من نیفتد. این ها بخشی از اظهارات قاتلی است که تحت تاثیر وسوسه ...
اَینَ المتخصِّص؟؟؟
پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir): صدرا صلاحی فرد: با این که چنین روزی شُلوغش می چسبد، گفتم بی خیال! هوا گرم است؛ همان اولِ وقت می رویم. عوض اَش، با اعصابِ راحت می رویم و با خاطرِ آسوده برمی گردیم! درست است که امروز با بقیه ی روزها فرق دارد، ولی خُب، هرچه باشد، آدم دلش نمی خواهد وقتی قرار است کاری با این سطحِ هیجان و البته مُهِمّیییی انجام بدهد، چیزی رویِ اعصابش برود و شیرینیِ کار، ...
شعر نجاتم داد
ام همزمان تایپ کنم؛ یعنی اصلا گوشم واضح کلمات را خواهد شنید؟ بر صندلی ای کنار دیوار نشستم و به حرف های مجری و مهمان گوش دادم. چه می گفتند؟ از حال واحوالی که کلمات به درون آدم سرازیر می کنند، دردسرهایی که سرِ راه یک شاعر است و پولی که نیست و دوندگی هایی که پایانی ندارد. شاعر چندباری بخشی از شعرهایش را خواند. من در آن لحظه دلم می خواست روی این صندلی و بین این آدم هایی که هرکدام با هزاران ...
اعتراف گلر گیمارش؛ روی طارمی خطای پنالتی کردم
نی پورتو دو خطای پنالتی از گلر حریف گرفت که جنجال زیادی برپا کرد. او یکی از آنها را به گل تبدیل کرد اما دومی را برونو وارلا مهار کرد. حالا دروازه بان ویتوریا گیمارش مسئولیت هر دو پنالتی را برعهده گرفته و تصمیمات داوری را می پذیرد. این سنگربان پرتغالی در مصاحبه ای که با شبکه 11 پرتغال داشت گفت: من همیشه به محض رسیدن به خانه، بازی ها را آنالیز می کنم. روز بعد از بازی نیز این کار را با ...
پیرمرد 80 ساله و خانواده ای جهادی/ از رفع محرومیت تا دوخت رایگان چادرهای عروسی
یک خانه در روستای رباط ترک دلیجان است، می گوید: اولین سوالت را می دانم، کار بنایی را چگونه شروع کردم؟! کار بنایی و معماری را در کنار استادکارانی چون مرحوم مرتضی رجبی و ماشاالله هاشمی آموختم و وارد این حرفه شدم. سوال بعدی را هم نپرسیده پاسخ می دهم: 23 ساله بودم که با دختر عموی ازدواج کردم و حاصل این ازدواج دو پسر و پنج دختر است. به کمک اهالی محل برای رزمندگان نان می پختیم و ...
اسلام برای من همانند تولدی دوباره بود/در ژاپن جایگاه مادر حتی پایین تر از پسر خانواده است
...: مسلمان شدم و 12 سال پیش به جمهوری اسلامی مهاجرت کردم و پنج سال ساکن قم و همسایه حضرت معصومه هستم در خانواده بودایی به دنیا آمدم خانواده من اخلاق مدار بوده ولی مقید هم نبودند خانواده ما روحانی بودایی هستند و در معبد زندگی می کردند بیش از همه بچه ها با دین بودایی آشنایی داشتم در همان معبد بازی می کردم و بزرگ شدم. خانم فاطمه ادامه داد: عموی من دانشجوی مسیحی شده بود به آمریکا رفت کشیش ...
صعود به اورست یعنی طلای المپیک
دارد و اما رفتن روی قله اورست، در حد طلای المپیک است. لازمه صعود به این قله این است که به یکی دو قله بالای 8 هزار متر بروی و خودت را محک بزنی. بعد از اینکه به ماناسلو رفتم، دیدم توانایی صعود به اورست را دارم. هزینه های سفر با خودتان بود؟ بله، همه هزینه ها را خودم دادم. نه اسپانسر داشتم و نه از فدراسیون و وزارت ورزش پولی گرفتم. خودتان نخواستید یا کمک نکردند؟ ...
چهارمین زن تاریخ ساز کوهنوردی: وام گرفتم تا به اورست صعود کنم!
چون هدفم برای صعود جدی بود، خودم هزینه ها را تامین کردم و هزینه ها هم خیلی بالا بود. *چقدر شد؟ بالای یک میلیارد تومان. *چطور تامین کردید؟ مثل زنده یاد لیلا اسفندیاری خانه فروختید؟ زمین داشتم و می خواستم بفروشم ولی چون دیدند من به پول نیاز دارم می خواستند با قیمت کم بخرند و به خاطر همین منصرف شدم. وام گرفتم و خودم هم پس انداز داشتم. وام هم یک هفته مانده ...
هنر، سفیر فرهنگ ایران اسلامی در جهان
کنار پدرم مشغول آموزش تکنیک های نقاشی بودم و از استادانی هم که در منزل ما و کارگاه پدرم رفت و آمد می کردند بهره می گرفتم برای همین به همه رشته های هنری و نقاشی علاقه داشتم و با کشف استعداد از سوی پدرم در این مسیر قرار گرفتم. یادم است اولین نمایشگاه انفرادی خودم را در 14 سالگی برپا کردم آنقدر مورد تشویق و حمایت خانواده و مسئولان حوزه هنر و ارشاد قرار گرفتم که مدام نمایشگاه داشتم حتی خارج از کشور هم ...
ستاره نوظهور کشتی ایران: مسئولان حتی یک تماس با من نگرفتند/ منتظر مبارزه با قهرمان جهان هستم!
. مسابقه ای که برایش لحظه شماری می کند. در ادامه گفت و گوی خانه کشتی با قهرمان وزن 92 کیلوگرم آسیا را می خوانید. با توجه به درخشش شما در رده های پایه، خیلی ها منتظر حضور در بزرگسالان بودند که با درخشش در مسابقات قهرمانی کشور و شکست دادن احمد بذری اتفاق افتاد. حضور در بزرگسالان و شرایط آن در ابتدا سخت نبود؟ من در مسابقات کشوری، با 50 درصد آمادگی خود شرکت کرده بودم چون ...
رحمان دوست: حیفا ساختار جدیدی از رمان است – قوه قضائیه | خبرگزاری میزان
...: روزی که من براساس تکلیف دست به قلم بردم هیچ وقت فکر نمی کردم که کتابی بنویسم که شبکه 11 اسراییل به من حمله کند و استاد سرشار و مخدومی بگویند فردی را دیدیم که از سوئد برای خرید کتاب هایت به نمایشگاه کتاب تهران آمده بود. وی با بیان اینکه تاکنون 22 جلد رمان چاپ شده دارم، گفت: اولین کتاب بنده رمان دفترچه سوخته یک تکفیری بود و سپس در ادامه حیفا که نام یک دختر است را نوشتم و اکنون آخرین ...
بیماری مارال فرجاد چه بود؟ /مارال فرجاد از روزهای سختش می گوید
با انتشار عکسی نوشت: بخشی از مصاحبه ی من با خبرنگار این مجله (Koronczay Lili)از زبان خودشان: عکس های که ازش دیده بودم مو نداشت، از زیبایی نفسم بند می یاد منتظر یک زن خیلی مریض بودم که بیاد. ولی به جای اون یک دختر بیگناه از در وارد می شود صورت معصوم و موهای کوتاه و حالت دار اون روی صورتش هست. حرکتش ارام است. رنگ چشمش به رنگ قهوه ای گردویی. با احتیاط به دور و بر نگاه ...