سایر منابع:
سایر خبرها
نمایشگاه "لاله های سرخ"در شفت برپا شد
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان،همزمان با فرا رسیدن سالروز فتح خرمشهر،نمایشگاه "لاله های سرخ" صبح سوم خرداد1401در نگارخانه مجتمع فرهنگی هنری شفت برپا شد. علیرضا خداشناس سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شفت گفت:حماسه فتح خرمشهر یکی از درخشان ترین رویدادهای تاریخ انقلاب اسلامی و 8 سال دفاع مقدس،و یادآوری دلاوری ها و استقامت ملت همیشه قهرمان ایران است. ...
ویژه برنامه خرمشهرها در پیش است در استان مرکزی برگزار شد
آن خانه کوچک باز آباد شداما تو نبودی که ببینی شهر آزاد شداما تو نبودی که ببینی سه خرداد شداما تو نبودی که ببینی عباس احمدی، دبیر محفل ادبی ادیب نیز 2 قطعه شعر با موضوع دفاع مقدس قرائت کرد. خواب دیدی شبی که جلادان، فرش دارالخلافه ات کردند گردنت را زدند با ساطور، به شهیدان اضافه ات کردند می خروشیدی اینکه می بینید، شیمیائی است، مومیائی نیست نه ...
از دا تا ساجی
نگاه کردند و بی هیچ ترسی از شهادت رودرروی دشمن ایستادند. گردان گم شده؛ خاطراتی از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سرگرد عراقی عزالدین مانع در گردان گمشده یعنی کتاب خاطراتش از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می گوید و همین انتخاب اسم نشان می دهد که او خود و همرزمانش را گمشدگانی می داند که مسیر نادرست را رفته اند. او در این کتاب به چگونگی اشغال خرمشهر می پردازد و در یک پایان بندی رمانتیک ...
ویژه برنامه های سالروز آزاد سازی خرمشهر در مراکز کانون پرورش فکری خراسان جنوبی
اعضا با شعر خوانی از کتاب های صدای بال لک لک ها ، ای میهن من ایران با مفاهیم ایثار، شهادت و وطن دوستی آشنا شدند. معرفی شخصیت شهید جهان آرا و معرفی وقایع و ایام آزاد سازی خرمشهر از دیگر فعالیت های این مرکز بود. قرار سرخ اعضای مرکز شماره 2 طبس در جوار مزار شهدای گمنام اعضا و مرببان مربیان مرکز شماره 2 طبس با اجرای ویژه برنامه هایی به مناسبت آزاد سازی خرمشهر بار دیگر ...
مریم کاظم زاده عکاس جنگ درگذشت + تصاویر
آن باز می گردد. او به هنگام شهادت، لباسی سرخ بر تن داشت که همرزمانش به عنوان یادبود وی، تکه هایی از لباس او را بر گردن بستند و عهد کردند که تا گرفتن انتقامش، آن را از خود جدا نکنند. کاظم زاده و وصالی اواخر شهریور 1358 عقد کردند و اوایل مهرماه به همراه گردان پنجم سپاه پادگان ولی عصر(عج) که فرماندهی اش را وصالی برعهده دارد، به مهاباد رفتند تا اولین سفر مشترک زندگی شان را در یک منطقه جنگی ...
سردار صفوی: کشور اوکراین شرقی بزودی تشکیل می شود/ آقا بارها گفتند چرا دولت ها برای سفره مردم کاری نمی ...
کنیم و بر شط العرب اعمال حاکمیت کنیم، دیگر هم از تو از این حرف ها نشنوم، از صلح با ایرانی ها حرف نزن و از خیالت دور کن. یک نظریه وجود دارد که کشور های بزرگ شرق و غرب آن زمان نگاهی داشتند که ایران قوی که انباری از تجهیزات نظامی است و در طرف مقابل عراق قوی را با یک جنگ فرسایشی ضیعف کنند. این نظریه تا چه حد درست است؟ من به جای مبانی نظری، واقعیت ها را به شما میگویم. هم آمریکایی ها ...
تکفیری ها کنار پیکرش نشستند و ناهار خوردند!
حالا نیروهای اطلاعات به اینها می گویند که سه نفر افراد این گروهک هستند، بهشان اطلاع می دهند و می گویند سه نفر هستند، و اینها را به هلاکت می رسانند. داداش من هم محل کارش نبود داوطلبانه رفته بود آن قسمت؛ ولی شوهرعمه ام و آقا جواد هم آمده بودند سنندج که بیایند خانه، و بهشان گفته بودند که این ماموریت هست؛ هر سه با هم داوطلبانه زنگ زده بودند به داداش من که ما داریم می رویم، تو هم بیا. سه تایشان حرکت کرده ...
هشت سال دفاع مقدس تضمین کننده 80 سال امنیت ایران بود
در هر صد سال یک بار این فرصت پیدا شود. ما می توانیم سر ایرانی ها را با سنگ بکوبیم و اهواز و محمره را آزاد و بر شط العرب اعمال حاکمیت کنیم، دیگر هم از تو از این حرف ها نشنوم، از صلح با ایرانی ها حرف نزن و از خیالت دور کن. یک نظریه وجود دارد که کشور های بزرگ شرق و غرب آن زمان نگاهی داشتند که ایران قوی که انباری از تجهیزات نظامی است و در طرف مقابل عراق قوی را با یک جنگ فرسایشی ضعیف کنند ...
فرزند رهبری گفتند در آشپزخانه منزل پدر ما میز و صندلی پلاستیکی قرار دارد
17 کیلومتر فاصله داشت. عراق فکر می کرد 48 ساعته خرمشهر را بگیرد ولی با از جان گذشتگی مردم، دانشجویان دانشگاه افسری امام علی و حضور زنان و مردان خرمشهری و آبادانی و بسیجیان و پاسداران، 34 شبانه روز مقاومت کردیم. برای درک بیشتر این زمان بهتر است بدانید عراق وقتی به کویت حمله کرد از مرز صفوان در شمال عراق تا مرکز کویت را که 130 کیلومتر می شود، در کمتر از 7 ساعت پیمود و به مرکز کویت رسید و ...
گفتگو با اولین عکاس زن دفاع مقدس / جنگ نه اما دفاع زیباست + تصاویر
دردوارن جنگ نیز فعالیت نظامی چندانی نداشتند اما از همان روزهای نخست شروع جنگ،زنان ودخترانی بودند که در خرمشهر در مقابل ارتش دشمن ایستادند و پس از آن نیز زنان ایران زمین با انجام فعالیت های پشت جبهه،وظیفه خود را در قبال رزمندگان و نیز میهن خویش به انجام رساندند.بگذارید این بحث را این گونه باز کنم،دردوران دفاع مقدس یک بخش اساسی یعنی حدود یک سوم تشکیلات گروهان، گردان، لشکر، تیپ و... مربوط به تدارکات و ...
متن تسلیت شهادت امام جعفر صادق (ع) 1401
در ادامه مجموعه ای از عکس و متن تسلیت شهادت امام جعفر صادق ع را می بینیم. متن تسلیت شهادت امام جعفر صادق (ع) 1401 تا گلستان نبی از جور اعدا، در گرفت جسم و جان دوستان از شعله اش آذر گرفت در سرای صادق آل نبی آتش زدند چون خلیل آن شاه دین جا در دل آذر گرفت شهادت امام جعفر صادق(ع) تسلیت باد ما بی وجود لطف تو مذهب نداشتیم ...
پرنده زخمی، هنوز اینجایی؟! | دل نوشته هایی که معلم بازنشسته را به سکوی نویسندگی رساند
را دیده ام و گاه به او غبطه خورده ام. حالا همسر شهید مانده و فرزندانش به نام های مهدی و محمدعلی که برای خودشان مردی شده اند و صاحب زندگی. به قول خودش، 36 سال از شهادت حسین گذشته، اما هنوز احساس می کند که کنار آنهاست، همه جا با هم قدم می زنند. به جای او 2 حسین دیگر دارد که هرکدام جای خالی همسر شهیدش را برایش پر کرده اند. آخرین سخن او این است: حسین جان، عطرت پیچیده میان خاطراتم. پس عمیق تر نفس می کشم. به آرزوی دیدار رویت، شهادتم آرزوست. ...
عازم افغانستان بودیم که جنگ آغاز شد/ "تک فریب" نخستین بار در عملیات بیت المقدس اجرا شد| گفتگو با سردار ...
. برادرم صمد رودکی در جبهه خرمشهر به شهادت رسید. در همان ایام قرار بود عملیاتی در دشت مثلثی مهران انجام بدهیم تا عراقی ها را عقب بزنیم، اما بنی صدر آمد و عملیات را لغو کرد. او معتقد بود که باید زمین بدهیم و زمان بگیریم. من برای مراسم هفتم برادرم به شیراز رفتم. چند روزی ماندم و دوباره به ایلام برگشتم. من شش ماه اول جنگ را در جبهه ایلام بودم. فروردین سال 60 به شیراز برگشتم تا پس از آن به ...
روایت یک ارتشی از جهنم نیروی هوایی برای بعثی ها!
عراق در اشغال خرمشهر سخن می گفتند غافل از اینکه نیروی های ایرانی با دست خالی اما با دلی پر از ایمان می جنگیدند. تنها یک لشکر در خوزستان داشتیم معصومی ادامه داد؛ شاید برایتان سوال باشد که نیروهای ایرانی کجا بودند که دشمن 95 کیلومتر پیش روی کرده بود؟ آن زمان خیلی از لشکرهای ارتش در کردستان، سیستان بلوچستان و مناطق دیگر با اشرار و ضد انقلابیون درگیر بودند. راستش چندان ...
سینمای جنگ را باید "درست" نشان داد نه "درشت"
و اسیر شدن شش هزار نفر را در بی سیم به او داد، باورش نمی شد. کاظمی برای چندمین بار در بی سیم می گوید: "می گم تو شهر خرمشهر تا چند لحظه پیش تظاهرات بود و کلیه اسرای عراقی الله اکبر و یا حسین می گفتن و تسلیم می شدن." تا برای رشید مفهوم شود و در پایان آن جمله طلایی "رشید جان خداوند خرمشهرو آزادش کرد. آزادش کرد" را شهید کاظمی در بی سیم بگوید. روایت آزادسازی خرمشهر را باید در خرده داستان ها ...
خرمشهر به روایت قاب دوربین مجید / عکاسی از کارون زخمی تا تن پرگلوله خونین شهر
لنزهای تله و واید را قرض گرفتم، مرحله بعد 20 حلقه فیلم دست پیچ هم پیچیدم و یک بلیط برای اهواز تهیه کردم و دیگر هیچ چون پولم تمام شد. اما باز هم رفتم، ساعت 10 صبح رسیدم اهواز از ترمینال تا سه راهی خرمشهر حدود 5 کیلومتر بود پیاده گز کردم تا اینکه ساعت یک بعدازظهر ماشین باری مرا سوار کرد، پیش به سوی خرمشهر. وقتی رسیدم یک راست رفتم سپاه خرمشهر و با حکم ماموریتی که از سپاه همدان ...
سرداری که نامش با خرمشهر گره خورد
سیدهدایت الله جهان آرا، پدر شهید خاطره ای از فرزندش روایت می کند: محمد برایم تعریف کرد که رفته بودند با بنی صدر پیش امام(ره)، محمد به امام گفته بود که این آقا امکانات لازم را به ما نمی دهد و دست دست می کند، امام(ره) توپیده بود به بنی صدر. بعد از جلسه، بنی صدر، محمد را دعوا کرده بود که چرا جلوی آقا این حرف ها را زده البته باز هم این دو نفر درگیری پیدا کردند. بنی صدر رفته بود خرمشهر، محمد یقه اش را ...
روزشمار دفاع مقدس (3 خرداد)
رویداد های مهم این روز در تقویم خورشیدی (3 خرداد) • ولادت شهید علی انصاری (استان گیلان، شهرستان رودسر) (1323 ه.ش) • ولادت شهید شکرالله محمدی علی آبادی (استان خوزستان، شهرستان خرمشهر) (1332 ه.ش) • ولادت شهید رضا لیلتن (استان خوزستان، شهرستان رامشیر) (1336 ه.ش) • ولادت شهید سیدشنبه موسوی (استان خوزستان، شهرستان رامهرمز) (1336 ه.ش) • شهادت شهید ...
خرمشهر ؛ پایتخت دلاوری و جوانمردی
اعتنا بود. دوم ) سوم خرداد باز هم بهانه ای است تا با خرمشهر نازنین زمزمه کنیم که : خرمشهر! ای شهر آسمانی ایران! تو را می ستاییم که پاره ای از وطن کهنه و باستانی مایی و پایتخت دل های عاشق و شوریده. وقتی کوچه کوچه هایت نشان از شرافت دارند و وجب وجب خیابان هایت تابلوهایی از ایمان و پاکبازی اند چرا تو را نستاییم؟ وقتی هنوز می شود صدای زمزمه های محمد جهان آرا را در ...
پرواز سردار گمنام، یک قدم مانده به فتح
. او در بحبوحه عملیات با اکثر فرماندهان گردان ها مکالمه بی سیمی دارد. بعضی جاها خودش در کنار فرمانده گردان داخل خط و حین درگیری است! اینها همه حکایت از این دارد که او در تمام مراحل عملیات تا زمان شهادت هدایت 11 گردان را بر عهده داشته است، هدایت 11 گردان یعنی هدایت یک لشکر. این نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد! (راوی: حمید حسام) چفیهِ سرخ آغشته به خون مرحله چهارم عملیات آغاز ...
شهید محمود شهبازی، کبوتر خونین بال حماسه آزادسازی خرمشهر
بردم و زدم به لُجه ی خونِ سرخ محمود شهبازی و بعد، دستِ خون آلودم را، با تمام عشقی که به این برادر سفر کرده داشتم، کشیدم به سر و صورت ام. به آسمان نگاه کردم. قرص ماه، بالای سرم ایستاده بود. سردار شهید محمود شهبازی در فرازی از وصیت نامه خود آورده است: مادر جان و سفارشی عظیم تری که به شما دارم که مادرم، چون خودت فرزند یک روحانی بوده ای. دلم می خواهد که تو مرا بخاک بسپاری و حتی پدرم خاک و گل ...
برگزاری 40 ویژه برنامه گرامیداشت سالروز آزادسازی خرمشهر در آذربایجان شرقی
این ایام است که با توجه به هجمه های سنگین دشمنان علیه این قشر، از اهمیت خاصی برخوردار است. امیر عباسی ادامه داد: صبحگاه مشترک نیروهای مسلح مستقر در استان، عطرافشانی مزار شهدا، اختتامیه همایش جلوه های جهادی شهیدان باکری و سلیمانی در مدیریت شهری، همایش تجلیل از فاتحان و مدافعان خرمشهر با حضور خانواده های شهدا، شب خاطره، نمایشگاه عکس، رونمایی از کتاب لاله های سرخ ایدم ، دیدار فرماندهان ...
آسمان پرستاره و پرحماسه خو نین شهر
. در روز سوم آبان، غرب خرمشهر به دست عراقی ها افتاد بود و توپخانه شان پل این شهر را زیر آتش بار خود داشت. چند نفر از تکاوران به همراه فرمانده شان در شرق خرمشهر در فرمانداری گرفتار شده و آذوقه و مهمات شان تمام شد. محمد مختاری که در پیکارهای خیابانی تانک های بی شمار عراقی را نابود کرده بود، داوطلبانه خودرو یی را پر از مهمات کرده و زیر آتش دشمن جلوی فرمانداری می رساند که در همین ...
روایت شیرین و بی سانسور عنایت از آقا مرتضی
می کرد. عنایت اما بی خیال ما، نشست کنار شط. روی یک سنگ و نگاهش را پرت کرد روی آب. نزدیکش ایستادم: زمان جنگ چند سالتون بود؟ سرش را خاراند و نفس عمیقی کشید: اون موقع نوزده سالم بود. خرمشهر بودم. جنگ شروع شد. دشمن از طرف اروند اومد، بهش میگفتن شط العرب؛ با توپ 136، کشتی های بندر رو میزد، اینجا همه اش کشتی بود، پر از کشتی. کشتی ها رو با گلوله میزد. ما می رفتیم بالای درخت ها نگاه ...
گفت وگوی داغ زیر پل خرمشهر؛ روایت دست اول عنایت از حماسه ها و رنج های مردم خرمشهر در سالروز آزادی
مان را گذاشتیم در دست خیال و اوهام و دیده به اُفق دیدار و ملتقای عنایت سپردیم. آن جا که اگر هیولای هیاهوی دنیا را شکست دهی و تصویر حقیقت بر سوائر وجودی ات جلوه گر شود؛ بی شک قادر خواهی بود صدای صامت خونین شهر؛ شهرِ خون را با گوشِ جان بشنوی. ظهر یک روز گرم و چسبنده اردیبهشت که خورشید دامن گسترانده بود و نور لطیف و زلالش را بر ما می تاباند فخلع نعلیک کردیم بر وادی مقدسی که سرزمین خون های ...
ستوان علی شریعتی که بود؟
آن شب هم ستوان شریعتی برای چنین برنام ه ای نیروهای زیر امر خود را به 45 متری برد تا آنجا را به گورستان نیروهای عراقی تبدیل کند. او تا توانست جنگید و عراقی ها را به درک فرستاد. در آن شب، چند سرباز از تیم های علی شریعتی خود را به نزدیکی های پل خرّمشهر رساندند و آنهایی که برگشتند، از وضعیّت بقیه نیروهای ستوان شریعتی خبر نداشتند و خبری هم نیاوردند. شهر خرّمشهر شهر خون و شهادت شده بود. ...