نقشه شیطانی جعفر برای دختر 14 ساله مشهدی / همه زندگی ام را پیش این پسر ...
سایر منابع:
سایر خبرها
ازدواج دختر 25 ساله با مرد 60 ساله
.... در خانه خدمتکار داشتم و دست به سیاه و سفید نمی زدم. در این خوشبختی پوشالی غرق شده بودم که یک روز پلیس به سراغ من آمد و نشانی وحید را پرسید. تازه فهمیدم همسرم مردی کلاهبردار بوده و با پول های مردم چنین زندگی را فراهم کرده است. او توسط یک شرخر با چاقو زخمی شده ولی از ترس دستگیری فرار کرده بود . اکنون نیز همسر و فرزندان او از خارج کشور بازگشته اند و قصد دارند مرا از آن خانه بیرون کنند. من حیران و سرگردان و آواره مانده ام به طوری که روی بازگشت به خانه پدرم را نیز ندارم و.... ازدواج دختر 25 ساله با مرد 60 ساله ...
وقتی پدر شهید از گرسنگی از حال رفت +عکس
. صحبت اردواج ما همانجا انجام شد. **: به یک معنایی خانواده دختر از شما خواستگاری کردند! پدر شهید: عموی خانمم و پسرعموهایش صحبت کردند. صبح فردایش هم من به قوچان برگشتم. بعد از یک مدتی آمده بودند قوچان پیش مادرم تا صحبت کنند و خانواده مان را بشناسند. یک روز هم مادرم به من گفت بیا برویم یک جایی کار داریم. شیرینی خریدیم و راه افتادیم. خانواده همسرم ما را به خانه شان راه نمی دادند که ...
آقای قاضی! دختری که با او ازدواج کرده ام، پیرزن و پیرمردی را که از آنها مراقبت می کرد به جای پدرومادرش ...
که مینا با خانواده اش زندگی می کند. مدتی پس از عقدمان یک روز که به خانه مینا رفته بودم همسایه واحد کناری با دیدن من پرسید با چه کسی کار دارم و من هم خودم را معرفی کردم و گفتم که من داماد آقا رضا هستم. محسن نفس عمیقی کشید و ادامه داد: آقای قاضی کاش خودم را معرفی نمی کردم چرا که همسایه پاسخی داد که زندگی ام ویران شد. او گفت آقا رضا دختر ندارد. ابتدا فکر کردم من واحد را اشتباه آمده ام اما ...
نتیجه هوسرانی پسر نوجوان با دختر 25 ساله
مجید فرزند تو را نمی پذیرد چرا که خودش هنوز بچه است. او گفت که مجید اصلا قصد ازدواج با مرا نداشته و رابطه اش با من فقط در حد یک دوستی خیابانی بوده است، با این حال من تصمیم گرفتم فرزندم را به دنیا بیاورم تا از طریق قانونی به همه ثابت کنم که دختری خیابانی نبودم. با آن که می دانستم اگر این موضوع را برای خانواده ام بازگو کنم هیاهوی عجیبی به راه می افتد ومن هم انگشت نمای دیگران می شوم ولی چاره ای جز بیان این ماجرا برای اعضای خانواده ام نداشتم . تلفنی موضوع را به آن ها گفتم و به کلانتری آمدم تا از مجید به خاطر اغفال شکایت کنم و ... نتیجه هوسرانی پسر نوجوان با دختر 25 ساله ...
دختر جوان به خاطر قدرت نمایی ربوده شد!
خودروی پژو داشت تماس گرفت. زمانی که دوست شایان آمد، او با شوکر به من حمله کرد و مرا با زور سوار ماشین کرده و به باغی در اطراف تهران بردند. آنها مرا در اتاقکی در باغ حبس کردند و پسر پژو سوار مرا مورد آزار و اذیت قرار داد،البته هر چه شایان خواست مانعش شود موفق نشد و روز بعد هم شایان مرا به همان پارک برگرداند. با شکایت دختر نوجوان و خانواده اش، شایان شناسایی و بازداشت شد. او در تحقیقات گفت ...
طعمه سوداگران مرگ؛ همه چیز از یک دندان درد شروع شد
اتاقی 6 متری در دل این خانه، روایتگر زندگی زنی 42 است که در 12 سالگی قربانی فقر و نداری خانواده می شود و به اجبار با مرد 36 ساله ی فرش فروشی ازدواج می کند. در همان دوران کودکی به دست شوهرش تریاک مصرف می کند، اما انگ معتاد را هم شوهرش به او می زند. 14 سالگی از خانه فرار می کند و تا 17 سالگی تریاک، حشیش، سیگار و هروئین مصرف می کند.دور تا دور تختخوابش را از عروسک هایی پر کرده که دختر 26 ...
از “گور” برخاسته – نصیرنیوز
متری در دل این خانه، روایتگر زندگی زنی 42 است که در 12 سالگی قربانی فقر و نداری خانواده می شود و به اجبار با مرد 36 ساله ی فرش فروشی ازدواج می کند. در همان دوران کودکی به دست شوهرش تریاک مصرف می کند، اما انگ معتاد را هم شوهرش به او می زند. 14 سالگی از خانه فرار می کند و تا 17 سالگی تریاک، حشیش، سیگار و هروئین مصرف می کند. دور تا دور تختخوابش را از عروسک هایی پر کرده که دختر 26 ساله اش ...
مادر اصرار داشت هر 5 پسرش به جبهه بروند
که با کت و شلوار برگشتی؟ کمی پکر شدم. برای همین رفتم حیاط به مادرم گفتم مادر من مجروح شدم. مادرم گفت جدی؟ تو که سر حالی؟... خلاصه کسی تحویلم نگرفت. کربلای 5 و خمپاره مجروح دوم محمدرضا بود که در عملیات والفجر 8 از ناحیه آرنج تیر خورد و عصب دستش قطع شد. الان دست راستش لاغرتر از دست چپش است. بعد از محمدرضا باز هم من مجروح شدم. این بار در عملیات کربلای 5 در شلمچه. از تهران عازم شده بودیم ...
ربایش دختر 17 ساله در تهران و تجاوز به او در یکی از باغات
که او می گفت 2پسر جوان او را ربوده و پس از انتقال به یکی از شهرستان ها او را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند. در این شرایط او همراه والدینش به شعبه هشتم دادسرای امور جنایی رفت و حادثه تلخی را که برایش اتفاق افتاده بود، شرح داد. او به بازپرس محمدامین تقویان گفت: آن روز بدون اجازه پدر و مادرم به پارک نزدیک خانه مان رفتم. در آنجا بودم که پدرم را دیدم. هرچند او من را ندید اما من از ترس فرار کردم. ...
دام شیطانی 2مرد جوان برای دختر نوجوان
به گزارش جام جم آنلاین ، اوایل هفته گذشته مردی با حضور در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران شکایت کرد که دختر 17 ساله اش ناپدید شده است. با دستور قضایی، تحقیقات پلیسی آغاز شد تا این که دو روز بعد شاکی با دخترش به پلیس آگاهی آمد و گفت که او ربوده شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. دختر نوجوان در این باره گفت: روز حادثه به پارک نزدیک خانه مان رفتم. دیر شده بود و خواستم به خانه بروم که پدرم ...
شگرد غیراخلاقی مرد جوان برای امتحان کردن شوهر
سهند هیچ کجا نمی رفتم و همیشه با او در ارتباط بودم. نمی دانم چرا و چه شد که به من مشکوک شد. چون از چند وقت پیش یک صفحه ناشناس شروع کرد به پیام دادن به من در اینستاگرام. درخواست می داد مرا دنبال کند. من به درخواستش اهمیتی نمی دادم. آنقدر اصرار کرد که یک بار جوابش را دادم و گفتم من شوهر دارم، به من پیام نفرست ولی او بیخیال نمی شد. حتی یک شب موضوع را به سهند گفتم و او خودش را خیلی بی اهمیت نشان ...
حرکت جنجالی علی شادمان | علی شادمان در ملأ عام لباس هایش را درآورد
ت 6 صبح باید می رفتم سر لوکیشن و تا غروب یا شب کار ادامه داشت و شب ها که به خانه برمی گشتم، معلم خصوصی می آمد تا درس ها را با او کار کنم و بعد از آن شام می خوردم و مرور درس ها را داشتم و دوباره فردا ساعت 6 صبح باید می رفتم سرکار و این داستان 2سال ادامه داشت ولی هرگز اجازه ندادم که کار به درس خواندنم لطمه بزند. سریال کیمیا هم که باز کاری طولانی بود، همزمان با دوره پیش دانشگاهی ام بود ولی باز سعی کردم درس خواندنم را مدیریت کنم و خوشبختانه موفق هم ب ...
روایت عجیب ناپدری از قتل دختر 6 ساله
مشغول بازی است، اعصابم بهم ریخت و او را با سیخ کباب کتک زدم برایم جای سوال بود که چرا آن بچه را دخترم خطاب نمی کند تا اینکه گفت: بهاره دختر خودم نبود، بچه دوست دخترم بود، خانواده پدری اش او را اصلاً قبول نداشتند و می گفتند نوه ما نیست اما نمی دانم چرا می خواستند او را از ما بگیرند برای همین هم من روی کوچه رفتن بهاره حساس بودم خواستم تا از ادامه روز قتل برایم بگوید، گرمای هوا ...
عکس/ سردار آزمون نامزدش را علت ترافیک تهران معرفی کرد!
دختر دادند. او تک دختر است من هم تک پسر هستم. خواستگاری رفتم و پدرش گفت دختر نمی دهیم، گفتم آقا جعفر این کار را نکن. شوخی می کنم، خدا را شکر هم از طرف خانواده آناهیتا خانم در فوتبال به من کمک کردند و هم خانواده خودم. امیدوارم یک جواب مثبت بعد از این اردوی تیم ملی به من بدهند، چون هر بار می روم می گویند باید گل بزنی. نمی دانند جز سه تای برتر تاریخ ایران هستم. لطفاً جواب مثبت را بدهید (با خنده). ...
ترس از پدر دختر نوجوان را گرفتار آدم ربایان کرد
.... من احتمال می دهم برای دخترم اتفاق بدی رخ داده باشد. گردش شبانه با شکایت مرد میانسال پرونده به دستور قاضی محمد امین تقویان، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای پیدا کردن دختر گمشده دراختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، روز بعد از حادثه پدر سحر به مأموران پلیس خبر داد دخترش به خانه برگشته است. بدین ترتیب مأموران ...
جزییات تکاندهنده از قتل دختر 5 ساله در خانه مادر
دیگر بدن این دختر وجود داشت و نشان می داد که او بر اثر شکنجه و ضربه به سر به قتل رسیده است. در ادامه بررسی ها مشخص شد که پدر و مادر کودک جدا از هم زندگی می کنند. مادر کودک گفت: بعد از جدا شدن از شوهرم خانه ای در پردیس اجاره کرده بودم و با دخترم زندگی می کردم. روز قبل از حادثه شوهرم که در پاکدشت زندگی می کند سراغم آمد و گفت دلش برای دخترمان تنگ شده و او را با خودش برد. اما صبح روز بعد، زمانی که ...
داستان دختری که 22 بار از مرگ بازگشت
دست راستم، دست چپم را تکان دادم که بعد از چند روز حسش برگشت. در این مدت هر بار یا دچار ایست تنفسی و یا قلبی می شدم. دقیقاً چند بار دچار ایست تنفسی و قلبی شدی؟ در طول 3 ماه 21 بار دچار ایست قلبی و تنفسی شدم و هر بار این اتفاق تکرار می شد. آخرین بار در مرداد 97 بود که دچار افت فشار شدم و پنج بار رفتم و برگشتم. بعدازآن فهمیدم انگار من قرار نیست بمیرم و چیزی هست که من را زنده نگه ...
روایت امضای سرخ؛ روحانیِ شهیدی که برای دخترش رجعت کرد
منعقد شد. 9 روز بعد از شهادت یعنی نهم اسفند ماه، قرار شد مراسمی در زادگاه ایشان یعنی شهرستان خوانسار برگزار شود. من در آن زمان 9 ساله بودم. تعدادی از اعضای خانواده رفتند که به مراسم خوانسار برسند و من به همراه بعضی از خانم های فامیل، قرار شد در قم بمانیم تا پس از چند روز تعطیلی که به جهت شهادت پدر اتفاق افتاده بود، به مدرسه برویم. اولین روزی بود که بعد از شهادت پدر، به مدرسه ...
ربودن دختر جوان در یک قدمی پدرش توسط شیاطین ! / پریسا را به جاده ساوه بردند !
به گزارش رکنا، چند روز قبل شکایت دختر جوان با موضوع و در دستور کار محمدامین تقویان بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. دختر جوان به نام پریسا در طرح شکایت خود گفت: صبح روز حادثه به خاطر اینکه می خواستم خالکوبی انجام دهم ولی پدرم اجازه نمی داد با او بحثم شده بود.غروب بود که به پارک نزدیک خانه مان در مسعودیه رفتم و ناگهان چشمم به پدرم افتاد.قبل از اینکه من را ببیند پا به فرار ...
وقتی سپاهان و پرسپولیس گفتند: نباید باشی!
زی های فصل قبلت را دیدم و می خواهیمت ولی اول به سروش گفتند نباید باشی و عصرش به من گفتند. تا دو روز قبلش هم آقای کالدرون می گفت آرام کار کن چون من فهمیده بودم یکی، دو نفر باید خط بخورند می گفتم لازم است بیایم و می گفت نه. من شنیده بودم قرار بود یکی، دو نفر دیگر بروند ولی به دلیل بحث مالی که پول نداشتند به او بدهند گفتند بماند. بله من شنیده بودم بوژیدار رادوشویچ بود و دیگری هم ایرانی بود. ...
پسر جوان به خاطر ارتباط گرفتن پسر دیگر با دختر موردعلاقه اش، او را کشت
دوستانم به مقابل خانه آن پسر رفتیم و بعد از تهدید و درگیری لفظی با چاقویی که همراه داشتم ضربه ای به گردنش زدم. من قصد کشتن او را نداشتم و اصلاً فکر نمی کردم این ضربه باعث مرگش می شود فقط می خواستم تهدیدش کنم که دست از سر آن دختر بردارد اما وقتی خونین و زخمی روی زمین افتاد از ترس فرار کردم ومی خواستم از کشور خارج شوم که از سوی پلیس دستگیر شدم. الان هم خیلی پشیمانم، چون به خاطر یک موضوع ساده هم جان او را گرفتم و هم زندگی خودم را نابود کردم. 23302 ...
فصل آینده یک پیراهن خوشرنگ می پوشم/ نظری در مورد ادعای استقلالی ها ندارم/ می خواهم در جمع خوب ها فوتبال ...
... از چه سنی متوجه این موضوع شدی؟ از کودکی! فکر می کنم از 6 سالگی فوتبال را شروع کردم. در خانواده چه کسی مشوقت بود؟ همه و به ویژه مادرم. پدرم هم تشویق می کرد اما مادرم بیشتر از همه مرا تشویق می کرد. فوتبال را از کجا استارت زدی؟ مدرسه فوتبالی در شهر لاهیجان. خودم بچه آنجا هستم. اسم مدرسه فوتبالت را به یاد داری؟ بله ...
خاطرات رفیق دوست / صبح ها ، لباس گدایی می پوشیدم
محسن رفیق دوست در کتاب خاطرات خود می نویسد: یکی دیگر از اقدامات شاخه نظامی دوم موتلفه، طرح نقشه ترور نعمت الله نصیری رئیس ساواک بود. پس از این که حسنعلی منصور ترور شد از فعالیت های هیئت های مؤتلفه کاسته شد. رهبران مؤتلفه به زندان افتادند و چهار نفر از اعضای فعال شاخه نظامی اعدام شدند ولی سید علی اندرزگو گریخت. دو سال بعد، یک روز اندرزگو به خانه من تشریف آوردند. ایشان فرمودند ...
پسر 6 ساله قربانی نامادری عصبانی
.... بیشتر بخوانید درگیری مرگبار به خاطر یک دختر پسر کینه جو وقتی فهمید یکی از بچه محل هایش برای دختر مورد علاقه اش مزاحمت ایجاد کرده در یک درگیری خیابانی پسر جوان را به قتل رساند. بیشتر بخوانید دوستی اجتماعی حقه ای برای هوسرانی او مرا تهدید کرد اگر به خواسته اش توجهی نکنم ماجرای ارتباط مان را به خانواده ام اطلاع می دهد و مرا نیز رها می کند و به این دوستی ...
درخواست سردار آزمون از خانواده همسر آینده اش!
از صمیم قلب دوستش دارم، یک خواهر زاده دارم که به دنیا نمی دهم. یک دامادی هم داریم که خیلی احساسی است تا یک اتفاق می افتد سریع اشکش سرازیر می شود. به او می گویم 600 سالت شد بس است دیگر(می خندد). عروسی؛ بعد از جام جهانی انشاالله به زودی ازدواج می کنم. دوست ندارم تاریخ دقیقش را بگویم ولی بعد از جام جهانی عروسی می کنم. به زور به من دختر دادند. او تک دختر است من هم تک پسر هستم. خواست ...
زمان ازدواج سردار آزمون مشخص شد/ به من می گویند برای جواب مثبت باید گل بزنی!
سردار آزمون مهاجم تیم ملی فوتبال ایران در خصوص زمان برگزاری مراسم ازدواجش گفت: به زودی ازدواج می کنم. دوست ندارم تاریخ دقیقش را بگویم ولی بعد از جام جهانی عروسی می کنم. به زور به من دختر دادند. او تک دختر است من هم تک پسر هستم. خواستگاری رفتم و پدرش گفت دختر نمی دهیم، گفتم آقا جعفر این کار را نکن. شوخی می کنم، خدا را شکر هم از طرف خانواده آناهیتا خانم در فوتبال به من کمک کردند و هم خانواده خودم. امیدوارم یک جواب مثبت بعد از این اردوی تیم ملی به من بدهند چون هر بار می روم می گویند باید گل بزنی. نمی دانند جز سه تای برتر تاریخ ایران هستم. لطفا جواب مثبت را بدهید. ...
پسری که سهم دختر مورد علاقه اش از دزدی را پرداخت نکرد، توسط او لو رفت
سرقت طلاهایم را کشیده است. وی ادامه داد: وقتی پلیس برای انجام تحقیقات و صورتجلسه به خانه ام آمد با اطمینان گفت که سرقت از سوی یک آشنا رخ داده است اما نمی توانستم باورکنم که کسی از اعضای خانواده ام دزد باشد تا اینکه ساعتی قبل دختری به من زنگ زد و گفت دوست بهمن است و با هم قرار ازدواج دارند. او گفت که بهمن با همدستی یک خلافکار به خانه ام دستبرد زده و تمام اموالم را سرقت کرده است. با شنیدن ...
امنیت صندوق امانات یا فریزر و بالش؟!
خانواده ام دزد باشد، دختر. با من تماس گرفت و گفت: دوست بهمن. و قصد ازدواج دارند گفت بهمن با همدستی یک جنایتکار خانه ام را دزدیده و تمام اموالم را دزدیده است از شنیدن این حرف شوکه شدم و برایم غیر قابل باور بود بهمن تحصیلکرده بود اما از روزی که او معتاد به گل شد، رفتارش عجیب به نظر می رسید.دختر جوان گفت قرار بود بهمن طلاهای سرقتی را برای فروش به او بدهد و سهمی به او بپردازد اما پس از سرقت هیچ سهمی ...