ماجرای دختر نوجوانی که اسیر ارتباط مجازی با پسر هوسران شد
سایر منابع:
سایر خبرها
ازدواج دختر 25 ساله با مرد 60 ساله
.... در خانه خدمتکار داشتم و دست به سیاه و سفید نمی زدم. در این خوشبختی پوشالی غرق شده بودم که یک روز پلیس به سراغ من آمد و نشانی وحید را پرسید. تازه فهمیدم همسرم مردی کلاهبردار بوده و با پول های مردم چنین زندگی را فراهم کرده است. او توسط یک شرخر با چاقو زخمی شده ولی از ترس دستگیری فرار کرده بود . اکنون نیز همسر و فرزندان او از خارج کشور بازگشته اند و قصد دارند مرا از آن خانه بیرون کنند. من حیران و سرگردان و آواره مانده ام به طوری که روی بازگشت به خانه پدرم را نیز ندارم و.... ازدواج دختر 25 ساله با مرد 60 ساله ...
آقای قاضی! دختری که با او ازدواج کرده ام، پیرزن و پیرمردی را که از آنها مراقبت می کرد به جای پدرومادرش ...
که مینا با خانواده اش زندگی می کند. مدتی پس از عقدمان یک روز که به خانه مینا رفته بودم همسایه واحد کناری با دیدن من پرسید با چه کسی کار دارم و من هم خودم را معرفی کردم و گفتم که من داماد آقا رضا هستم. محسن نفس عمیقی کشید و ادامه داد: آقای قاضی کاش خودم را معرفی نمی کردم چرا که همسایه پاسخی داد که زندگی ام ویران شد. او گفت آقا رضا دختر ندارد. ابتدا فکر کردم من واحد را اشتباه آمده ام اما ...
مادر اصرار داشت هر 5 پسرش به جبهه بروند
که با کت و شلوار برگشتی؟ کمی پکر شدم. برای همین رفتم حیاط به مادرم گفتم مادر من مجروح شدم. مادرم گفت جدی؟ تو که سر حالی؟... خلاصه کسی تحویلم نگرفت. کربلای 5 و خمپاره مجروح دوم محمدرضا بود که در عملیات والفجر 8 از ناحیه آرنج تیر خورد و عصب دستش قطع شد. الان دست راستش لاغرتر از دست چپش است. بعد از محمدرضا باز هم من مجروح شدم. این بار در عملیات کربلای 5 در شلمچه. از تهران عازم شده بودیم ...
دختر جوان به خاطر قدرت نمایی ربوده شد!
خودروی پژو داشت تماس گرفت. زمانی که دوست شایان آمد، او با شوکر به من حمله کرد و مرا با زور سوار ماشین کرده و به باغی در اطراف تهران بردند. آنها مرا در اتاقکی در باغ حبس کردند و پسر پژو سوار مرا مورد آزار و اذیت قرار داد،البته هر چه شایان خواست مانعش شود موفق نشد و روز بعد هم شایان مرا به همان پارک برگرداند. با شکایت دختر نوجوان و خانواده اش، شایان شناسایی و بازداشت شد. او در تحقیقات گفت ...
سکوت زیدان شکست؛ حرکتی تاریخی به افتخار فوق ستاره!
...> زیدان در این مصاحبه از روزهای مهاجرت از خانه، رسیدن به تیم ملی فرانسه، تبدیل شدن به قهرمان یک کشور بعد از بریس در فینال جام جهانی، انتقال به رئال مادرید، قصد خداحافظی از فوتبال در 32 سالگی، آن فینال نحس سال 2006، موفقیت های تاریخی روی نیمکت رئال مادرید و در حقیقت هر چیزی که فکر کنید صحبت کرده است. در ادامه این مصاحبه جذاب را مرور خواهیم کرد؛ اما قبل از شروع به خواندن مصاحبه این نکته ...
پدر شهید: جمعه ها خانه مردم را نظافت می کردم! + عکس
نمی آمدند، ایشان امام جماعت مسجد بودند. بعد رفتیم کنار کلانتری غیاثی، پشت مسجد موسی بن جعفر (ع). بعدش سال 1365 بود که صاحبخانه مان خانه اش را فروخت به 900هزار تومان. با پولی که داشتم خانه ای پیدا نمی کردم و خیلی گرفتار شده بودم. یک روز در مسجد موسی بن جعفر(ع) نشسته بودم و خیلی گریه می کردم که حاج تقی متبحری که جزو هیأت امنای مسجد بود آمد سراغم و وقتی دید حالم خوب نیست، کنجکاو شد. گفت چی شده؟ گفتم ...
بارداری دختر مشهدی پس از اغفال شیطانی / اجبار مادر پسر شیطان صفت به سقط جنین
بیان این ماجرا برای اعضای خانواده ام نداشتم. تلفنی موضوع را به آن ها گفتم و به کلانتری آمدم تا از مجید به خاطر شکایت کنم. بر اساس این گزارش، با صدور دستوری از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) رسیدگی قضایی به این ماجرای تاسف بار در حالی آغاز شد که دختر جوان به مددکار اجتماعی گفت: به دختران جوان بگویید از سرگذشت من عبرت بگیرند و بدانند که فرجام این دوستی های خیابانی بسیار تلخ خواهد بود. روایت یک ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی؛ اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: ...
طعمه سوداگران مرگ؛ همه چیز از یک دندان درد شروع شد
اتاقی 6 متری در دل این خانه، روایتگر زندگی زنی 42 است که در 12 سالگی قربانی فقر و نداری خانواده می شود و به اجبار با مرد 36 ساله ی فرش فروشی ازدواج می کند. در همان دوران کودکی به دست شوهرش تریاک مصرف می کند، اما انگ معتاد را هم شوهرش به او می زند. 14 سالگی از خانه فرار می کند و تا 17 سالگی تریاک، حشیش، سیگار و هروئین مصرف می کند.دور تا دور تختخوابش را از عروسک هایی پر کرده که دختر 26 ...
از “گور” برخاسته – نصیرنیوز
متری در دل این خانه، روایتگر زندگی زنی 42 است که در 12 سالگی قربانی فقر و نداری خانواده می شود و به اجبار با مرد 36 ساله ی فرش فروشی ازدواج می کند. در همان دوران کودکی به دست شوهرش تریاک مصرف می کند، اما انگ معتاد را هم شوهرش به او می زند. 14 سالگی از خانه فرار می کند و تا 17 سالگی تریاک، حشیش، سیگار و هروئین مصرف می کند. دور تا دور تختخوابش را از عروسک هایی پر کرده که دختر 26 ساله اش ...
دام شیطانی 2مرد جوان برای دختر نوجوان
، تحقیقات ادامه یافت و ماموران دو روز پیش یکی از متهمان را بازداشت کردند. او در تحقیقات گفت: با دیدن دختر نوجوان در بوستان، وسوسه شدم او را بربایم. موضوع را تلفنی به دوستم گفتم که او نیز به من ملحق شد. او را ربوده و به خانه باغی در شهرستان خمین بردیم. دوستم او را مورد آزار و اذیت قرار داد و اکنون متواری است. محمدامین تقویان، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران در این باره گفت: با اعتراف این متهم، تحقیقات برای بازداشت همدست فراری اش ادامه دارد. منبع: روزنامه جام جم ...
شگرد غیراخلاقی مرد جوان برای امتحان کردن شوهر
سهند هیچ کجا نمی رفتم و همیشه با او در ارتباط بودم. نمی دانم چرا و چه شد که به من مشکوک شد. چون از چند وقت پیش یک صفحه ناشناس شروع کرد به پیام دادن به من در اینستاگرام. درخواست می داد مرا دنبال کند. من به درخواستش اهمیتی نمی دادم. آنقدر اصرار کرد که یک بار جوابش را دادم و گفتم من شوهر دارم، به من پیام نفرست ولی او بیخیال نمی شد. حتی یک شب موضوع را به سهند گفتم و او خودش را خیلی بی اهمیت نشان ...
حرکت جنجالی علی شادمان | علی شادمان در ملأ عام لباس هایش را درآورد
عت 6 صبح باید می رفتم سر لوکیشن و تا غروب یا شب کار ادامه داشت و شب ها که به خانه برمی گشتم، معلم خصوصی می آمد تا درس ها را با او کار کنم و بعد از آن شام می خوردم و مرور درس ها را داشتم و دوباره فردا ساعت 6 صبح باید می رفتم سرکار و این داستان 2سال ادامه داشت ولی هرگز اجازه ندادم که کار به درس خواندنم لطمه بزند. سریال کیمیا هم که باز کاری طولانی بود، همزمان با دوره پیش دانشگاهی ام بود ولی باز سعی کردم درس خواندنم را مدیریت کنم و خوشبختانه موفق هم بو ...
روایت عجیب ناپدری از قتل دختر 6 ساله
مشغول بازی است، اعصابم بهم ریخت و او را با سیخ کباب کتک زدم برایم جای سوال بود که چرا آن بچه را دخترم خطاب نمی کند تا اینکه گفت: بهاره دختر خودم نبود، بچه دوست دخترم بود، خانواده پدری اش او را اصلاً قبول نداشتند و می گفتند نوه ما نیست اما نمی دانم چرا می خواستند او را از ما بگیرند برای همین هم من روی کوچه رفتن بهاره حساس بودم خواستم تا از ادامه روز قتل برایم بگوید، گرمای هوا ...
لبخند دوباره به زندگی/ روایت رهایی دبیر ریاضی محض بعد از 15 سال از دام اعتیاد
هی گرفتارش شده بودم با وکیلی صحبت کردم، اینکه ثابت کنم روحانی نیستم تنها راهکار برای شکستن این حکم بود. بعد از شکستن حکم دادگاه بعدی این بار در دادگاه سنندج برایم تشکیل شد و مرا به 10 سال حبس محکوم کردند و به دلیل اینکه هیچ سابقه کیفری نداشتم و از سوی دیگر به واسطه خوش رفتاری و آموزش ریاضی به افرادی که دوست داشتن ادامه تحصیل بدهند حکم ما به 5 سال کاهش یافت. بعد از 3.5 سال آ ...
ربایش دختر 17 ساله در تهران و تجاوز به او در یکی از باغات
و اذیت قرار داد و ظهر روز بعد دوباره من را به تهران برگرداندند و رهایم کردند. با مشخصاتی که دختر نوجوان از متهمان در اختیار پلیس قرار داد، مأموران موفق شدند جوان موتورسوار را که دختر نوجوان را فریب داده بود، بازداشت کنند. او وقتی تحت بازجویی قرار گرفت اتهام آدم ربایی را پذیرفت و گفت چون وسوسه شده بود، دست به این کار زده است. او ادامه داد: وقتی دختر نوجوان را دیدم و او گفت جایی برای رفتن ...
پسر جوان به خاطر ارتباط گرفتن پسر دیگر با دختر موردعلاقه اش، او را کشت
از شنیدن این موضوع خیلی عصبانی شدم و با چند نفر از دوستانم به مقابل خانه آن پسر رفتیم و بعد از تهدید و درگیری لفظی با چاقویی که همراه داشتم ضربه ای به گردنش زدم. من قصد کشتن او را نداشتم و اصلاً فکر نمی کردم این ضربه باعث مرگش می شود فقط می خواستم تهدیدش کنم که دست از سر آن دختر بردارد اما وقتی خونین و زخمی روی زمین افتاد از ترس فرار کردم ومی خواستم از کشور خارج شوم که از سوی پلیس دستگیر شدم. الان هم خیلی پشیمانم، چون به خاطر یک موضوع ساده هم جان او را گرفتم و هم زندگی خودم را نابود کردم ...
پسر 6 ساله قربانی نامادری عصبانی
.... بیشتر بخوانید درگیری مرگبار به خاطر یک دختر پسر کینه جو وقتی فهمید یکی از بچه محل هایش برای دختر مورد علاقه اش مزاحمت ایجاد کرده در یک درگیری خیابانی پسر جوان را به قتل رساند. بیشتر بخوانید دوستی اجتماعی حقه ای برای هوسرانی او مرا تهدید کرد اگر به خواسته اش توجهی نکنم ماجرای ارتباط مان را به خانواده ام اطلاع می دهد و مرا نیز رها می کند و به این دوستی ...
ترس از پدر دختر نوجوان را گرفتار آدم ربایان کرد
.... من احتمال می دهم برای دخترم اتفاق بدی رخ داده باشد. گردش شبانه با شکایت مرد میانسال پرونده به دستور قاضی محمد امین تقویان، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای پیدا کردن دختر گمشده دراختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، روز بعد از حادثه پدر سحر به مأموران پلیس خبر داد دخترش به خانه برگشته است. بدین ترتیب مأموران ...
عکس/ سردار آزمون نامزدش را علت ترافیک تهران معرفی کرد!
دختر دادند. او تک دختر است من هم تک پسر هستم. خواستگاری رفتم و پدرش گفت دختر نمی دهیم، گفتم آقا جعفر این کار را نکن. شوخی می کنم، خدا را شکر هم از طرف خانواده آناهیتا خانم در فوتبال به من کمک کردند و هم خانواده خودم. امیدوارم یک جواب مثبت بعد از این اردوی تیم ملی به من بدهند، چون هر بار می روم می گویند باید گل بزنی. نمی دانند جز سه تای برتر تاریخ ایران هستم. لطفاً جواب مثبت را بدهید (با خنده). ...
فصل آینده یک پیراهن خوشرنگ می پوشم/ نظری در مورد ادعای استقلالی ها ندارم/ می خواهم در جمع خوب ها فوتبال ...
... از چه سنی متوجه این موضوع شدی؟ از کودکی! فکر می کنم از 6 سالگی فوتبال را شروع کردم. در خانواده چه کسی مشوقت بود؟ همه و به ویژه مادرم. پدرم هم تشویق می کرد اما مادرم بیشتر از همه مرا تشویق می کرد. فوتبال را از کجا استارت زدی؟ مدرسه فوتبالی در شهر لاهیجان. خودم بچه آنجا هستم. اسم مدرسه فوتبالت را به یاد داری؟ بله! مدرسه ...
ربودن دختر جوان در یک قدمی پدرش توسط شیاطین ! / پریسا را به جاده ساوه بردند !
به گزارش رکنا، چند روز قبل شکایت دختر جوان با موضوع و در دستور کار محمدامین تقویان بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. دختر جوان به نام پریسا در طرح شکایت خود گفت: صبح روز حادثه به خاطر اینکه می خواستم خالکوبی انجام دهم ولی پدرم اجازه نمی داد با او بحثم شده بود.غروب بود که به پارک نزدیک خانه مان در مسعودیه رفتم و ناگهان چشمم به پدرم افتاد.قبل از اینکه من را ببیند پا به فرار ...
درخواست سردار آزمون از خانواده همسر آینده اش!
خواستگاری رفتم و پدرش گفت دختر نمی دهیم، گفتم آقا جعفر این کار را نکن. شوخی می کنم، خدا را شکر هم از طرف خانواده آناهیتا خانم در فوتبال به من کمک کردند و هم خانواده خودم. امیدوارم یک جواب مثبت بعد از این اردوی تیم ملی به من بدهند، چون هر بار می روم می گویند باید گل بزنی. نمی دانند جز سه تای برتر تاریخ ایران هستم. لطفاً جواب مثبت را بدهید (با خنده). ...
زمان ازدواج سردار آزمون مشخص شد/ به من می گویند برای جواب مثبت باید گل بزنی!
سردار آزمون مهاجم تیم ملی فوتبال ایران در خصوص زمان برگزاری مراسم ازدواجش گفت: به زودی ازدواج می کنم. دوست ندارم تاریخ دقیقش را بگویم ولی بعد از جام جهانی عروسی می کنم. به زور به من دختر دادند. او تک دختر است من هم تک پسر هستم. خواستگاری رفتم و پدرش گفت دختر نمی دهیم، گفتم آقا جعفر این کار را نکن. شوخی می کنم، خدا را شکر هم از طرف خانواده آناهیتا خانم در فوتبال به من کمک کردند و هم خانواده خودم. امیدوارم یک جواب مثبت بعد از این اردوی تیم ملی به من بدهند چون هر بار می روم می گویند باید گل بزنی. نمی دانند جز سه تای برتر تاریخ ایران هستم. لطفا جواب مثبت را بدهید. ...
جزییات تکاندهنده از قتل دختر 5 ساله در خانه مادر
دیگر بدن این دختر وجود داشت و نشان می داد که او بر اثر شکنجه و ضربه به سر به قتل رسیده است. در ادامه بررسی ها مشخص شد که پدر و مادر کودک جدا از هم زندگی می کنند. مادر کودک گفت: بعد از جدا شدن از شوهرم خانه ای در پردیس اجاره کرده بودم و با دخترم زندگی می کردم. روز قبل از حادثه شوهرم که در پاکدشت زندگی می کند سراغم آمد و گفت دلش برای دخترمان تنگ شده و او را با خودش برد. اما صبح روز بعد، زمانی که ...
سرقت 8 میلیارد تومان طلا و دلار از فریزر و بالش!
خندیدند اما من خبر نداشتم که بهمن در همان مهمانی نقشه دستبرد به خانه ام و سرقت طلاهایم را کشیده است. وی ادامه داد: وقتی پلیس برای انجام تحقیقات و صورتجلسه به خانه ام آمد با اطمینان گفت که سرقت از سوی یک آشنا رخ داده است اما نمی توانستم باور کنم که کسی از اعضای خانواده ام دزد باشد تا اینکه ساعتی قبل دختری به من زنگ زد و گفت دوست بهمن است و با هم قرار ازدواج دارند. او گفت که بهمن با همدستی ...
آوا جهانگیری را می شناسید؟ / این دختر 22 بار مرگ را دید و برگشت + عکس
تلاش می کنم شرایطی فراهم شود تا معلولان بیشتر در جامعه حضور پیدا کنند و دیده شوند. داستان من از 22 اردیبهشت سال 97 شروع شد. یک روز عادی روی صندلی عقب ماشین نشسته بودم که یک مرتبه نفسم از وسط سینه بند آمد و هرچه تلاش کردم نفسم بالا نمی آمد. سعی کردم شیشه را پایین بدهم، اما حتی نمی توانستم دستگیره را بچرخانم. آن لحظه مرگ را حس کردم و با خودم گفتم حالا که قرار است بمیرم بگذار قشنگ بمیرم ...
امضای شهید سیدمجتبی صالحی خوانساری بر برگه امتحانی دخترش
...> پدرم در تاریخ سی ام بهمن ماه و شب اول اسفند، به شهادت رسید و مراسمات متعدد برایشان منعقد شد. 9 روز بعد از شهادت یعنی نهم اسفند ماه، قرار شد مراسمی در زادگاه ایشان یعنی شهرستان خوانسار برگزار شود. من در آن زمان 9 ساله بودم. تعدادی از اعضای خانواده رفتند که به مراسم خوانسار برسند و من به همراه بعضی از خانم های فامیل، قرار شد در قم بمانیم تا پس از چند روز تعطیلی که به جهت شهادت پدر ...
وقتی سپاهان و پرسپولیس گفتند: نباید باشی!
می توانستم بگیرم ولی بعد با نصف آن مبلغ به گل گهر رفتم. من یک آپشنی داشتم، رضایت مدیرعامل! گلایه دارم از آقای ساکت و به ایشان هم گفتم. این رضایت جزو قرارداد من بود و قرار بود به من بدهند ولی ایشان برگشتند گفتند این مبلغ را از قراردادت کم کن و من به عنوان رضایت مدیرعامل می نویسم و به تو می دهم. فصل تمام شد و این را هم ندادند. ورود ما به اصفهان خیلی خوب بود ولی خروج مان چیزی نبود که دوست داشته ب ...