خانه
ادعای یکی از عاملان جنایت در سفره خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
بازداشت یکی از عاملان قتل در سفره خانه خیابان آذربایجان
اسایی کردند. بدین ترتیب کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با دستور بازپرس وهابی راهی محل موردنظر شدند و متهم را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند؛ این متهم در بازجویی های فنی به جرم آغاز نزاع مرگبار به همراه با پدر خود در قهوه خانه خیابان آذربایجان معترف شد و تحقیقات تکمیلی نشان داد، پدر وی ضربات مرگبار قمه را به مقتول زده است. به گزارش تسنیم با دستور محمد وهابی؛ بازپرس ویژه قتل شعبه دوم دادسرای امورجنایی، مردجوان به اتهام مشارکت در قتل عمدی برای تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان قرار گرفت و تلاش ها در رابطه با دستگیری متهم اصلی پرونده ادامه دارد. ...
از قتل برای یک نخ سیگار تا همسرکشی با 18 ضربه چاقو
جرم آغاز نزاع مرگبار به همراه با پدر خود در قهوه خانه خیابان آذربایجان معترف شد و تحقیقات تکمیلی نشان داد، پدر وی ضربات مرگبار قمه را به مقتول زده است. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه چهارشنبه بیست وهفتم مهرماه، متهم اصلی پرونده با مراجعه به اداره دهم پلیس آگاهی به جرم قتل مرد جوان در سفره خانه خیابان آذربایجان اعتراف کرد. با دستور بازپرس ویژه قتل شعبه دوم دادسرای امور جرایم جنایی متهم برای تحقیقات ...
اعتراف مرد بیرحم تهرانی به تنبیه مرگبار پسر 6 ساله اش
به گزارش رکنا، یک ماه قبل پسربچه ای توسط پدر و نامادری اش به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد و سه هفته بعد فوت کرد. درحالی که معاینه اولیه پزشکی حکایت از خون ریزی داخل شکم داشت و همچنین آثار سوختگی روی دستش بود، موضوع به اطلاع ماموران کلانتری رسید و تحقیقات در پرونده آغاز شد. شواهد نشان می داد که دلیل مرگ کودک، قتل است. موضوع در دستور کار محمد وهابی، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران ...
یک عمر درس طلبگی خواند تا دردانشگاه جبهه قبول شود
خواهر شهید چند سال با برادر شهیدتان تفاوت سنی دارید؟ ایشان از چه زمانی وارد حوزه علمیه شدند؟ من متولد سال 1344 هستم و برادرم سال 1342 به دنیا آمد. با شهید دو سال اختلاف سنی داشتیم. برادرم در سن شش سالگی به مدرسه رفت و قرآن را در مکتب خانه ختم داد. شهید دوران راهنمایی را تمام کرد، سه سال حوزه علمیه کنگان بود و بعد به شیراز رفت. جزو برترین ها بود. می گفت باید به جبهه بروم. باهوش و درس خوان بود و به خانواده خیلی احترام می گذاشت. پدرم روحانی بود و مادرم هم از خاندان روحانی بود. در مج ...
محمدصالح همچنان منتظر است تا پدر بیاید و دست بر سرش بکشد تا خوابش ببرد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از خبرگزاری فارس-تهران؛ یک زندگی آرام و بی حاشیه دارد، با تحصیلات عالیه و شغل کارمندی در بیمارستان؛ 11 سال است زندگی مشترک تشکیل داده و دارای دو فرزند پسر 7 ساله و 16 ماهه است. محمدصالح پسر بزرگش، عاشق پدر است و هر شب چشم به راه بابا می ماند تا از سر کار برگردد و با او بازی کند و عباس که هنوز سخن نمی گوید تازه دارد تمرین بابا گفتن را از برادرش می آموزد. ...
17 عکس و هزاران حسرت
طغیان رودخانه زاینده رود هستیم، خاطره ای از آن دوران و عکاسی پدر دارید؟ خاطرم هست در دهه 1330 رودخانه زاینده رود طغیان کرد و این طغیان به اندازه ای بود که خیابان ها و خانه های اطراف دچار آب گرفتگی شدید شد، این آب گرفتگی به اندازه ای شدت داشت که تا پله دوم ایوان خانه ما آب گرفته بود و پدرم آن شب نگران تخریب پل خواجو بود و به محض اینکه خورشید طلوع کرد، وسایل عکاسی خود را برداشت و از این اتفاق ...
رابطه نامشروع پسر 15 ساله با دختر 17 ساله در ویلا
توجهی نداشتم و مدام در یک اتاق خلوت، وقتم را با بازی های رایانه ای و یا دیدن فیلم های مبتذل خارجی و تصاویر مستهجن سپری می کردم. این تصاویر حس کنجکاوی عجیبی را در من به وجود آورده بود و مدام افکار شیطانی در ذهنم خطور می کرد تا این که حدود 2 ماه قبل با دختری که مدعی بود از خانه فرار کرده است، در اطراف ویلای پدرم آشنا شدم و با هم به ویلا رفتیم. چون می دانستم تا پایان هفته پدرم به ویلا نمی آید به آن دختر ...
آخرین نفری بودم که متوجه شهادت پدرم شدم
...... حتی یادآوری کردند که مرد خانه ام و توصیه هایی کردند و رفتند. چند تا سی. دی هم آن زمان داشتم. یکی شان هم مداحی حاج سعید حدادیان با شعر یاد امام و شهدا بود که من خیلی گوش می دادم. بعد از آخرین دیدار آمدم و مشغول آن صدا شدم. پدرم به نیشابور می آیند، ماشین و خانواده را هم می گذارند و می روند سمت تهران تا به سوریه پرواز کنند. **: فاصله نیشابور تا تهران را همیشه زمینی می ...
شهیدی که در اربعین کربلایی شد
...، باید چند روز دیگر همراه بچه ها به سوریه بیایید. همسرش می گوید خوابم را این گونه تعبیر کردم که باید به سوریه بروم. روز عید غدیر به سوریه رفته و بعد از زیارت به هتل می روند. آنجا به سید هادی می گوید شب عرفه خوابی دیدم. می پرسد چه خوابی دیدی و کی از خواب بیدار شدی؟ می گوید یک ساعت قبل از اذان بیدار شدم. سیدهادی می خندد و می گوید: خواب دیدی که شهید شدم و من را به خانه راه ...
مرگ خود خواسته به خاطر عشق دروغین
پسر عاشق پیشه وقتی عشق اینستاگرامی اش به او جواب رد داد، به زندگی اش پایان داد. بررسی های جنایی نشان می دهد به احتمال زیاد فرد مورد نظر دختر نبوده و پسر عاشق پیشه را در فضای مجازی فریب داده است. چند روز قبل مردی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از دختر ناشناسی به اتهام دست داشتن در مرگ پسر 21 ساله اش شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا به قاضی میثم حسین پور، بازپرس شعبه چهارم گفت: پسرم ...
بازی با خاطرات
با چسب و وصله بچسباند. حالا پدر و مادر و برادر راه افتادند برای اثبات انقلابی و جهادی بودن گیر سه پیچ به اینترنت داده همه بدبختی ها از گرانی تا چپاول مال ملت تا بدحجابی و اختلاس را گردن اینترنت و دنیای مجازی انداختند راه حل هم رونق کارشان شکستن شیشه خانه های مردم آخ ببخشید منظورم بستن فضای مجازی بود و بعد هم گل پسرها را با بودجه دانش بنیان راهی فرنگ کرده فیلترشکن سازی و فروشی یاد بگیرند ...
روز ولادت امام حسین (ع) به دنیا آمد و شب عاشورا آسمانی شد
بگذارند ولی پدر و مادر و بستگان با نگاهی به تقویم متوجه یک تقارن مهم شدند. آن روز سالروز ولادت آقا امام حسین (ع) بود و این مناسبت از همه چیز برای خانواده زیباتر بود. هنگامی که در حال خواندن نام بچه در گوشش بودند، اشک در چشم یکی از اقوام حلقه زد و با دیدن نوزاد چنین گفت: یه لحظه دلم رفت به کربلا. ان شاءالله حسین از پیروان راستین امامش باشه. همه آمین گفتند و سفره انداختند. حسین، در محله سیدآباد ...
برای حراج آبروی مردم
به گزارش مشرق ، محمدجواد اخوان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در حوادث یک ماه گذشته موارد متعددی رخ داد که امپراتوری دروغ دشمن با دست گذاشتن روی مشکلات شخصی افراد و غیرمرتبط با رویدادهای جامعه، سعی در تشویش اذهان و تحریک عواطف عمومی کرد. دختر نوجوانی را که از خانه خود در شهرستان فرار کرده و به نزد خاله اش به تهران آمده و بعد با خاله اش دچار دعوا شده و نهایتاً از پشت بام خانه ای نیمه ساز سقوط ...
درگیری ملکی در ایوانکی رنگ خون گرفت
تحقیقات اولیه اذعان کردند که اختلافات مالی انگیزه مضروب کردن وی بوده و این امر در دستور کار پلیس قرار گرفت. بیشتر بخوانید: قمه کشی مرگبار پدر و پسر در سفره خانه سنتی سردار حسنی با بیان اینکه طبق شواهد پنج نفر در این جریان درگیر بودند که دستگیری و شناسایی آن ها از همان لحظات اولیه در دستور کار قرار گرفت، گفت: ظرف کمتر از دو ساعت چهار نفر از متهمان شناسایی و دستگیر شدند و تلاش ها برای دستگیری متهم متواری همچنان ادامه دارد. گفتنی است، به گفته برادر مقتول، پنج نفر به دلیل اختلافات مالی و ملکی با مقتول درگیر شده اند. ...
قتل برادر به خاطر یک دعوای ساده/ قاتل شوکه شد!
. برادر 30 ساله مقتول که در صحنه درگیری حضور داشت و بشدت شوکه شده بود، پس از بازداشت در تحقیقات گفت: پیک موتوری هستم و از زمانی که پدر و مادرم فوت کرده اند، با برادرم زندگی می کنیم. سر و صدای شام خوردن برادر را به کشتن داد شب حادثه از سر کار به خانه آمدم و برای خوردن شام به آشپزخانه رفتم ، برادرم هم خوابیده بود. سرگرم غذا خوردن بودم که ناگهان برادرم بیدار شد و با اعتراض گفت چرا ...
شهیدی که الگوی پدر و برادرانش شد
...> او گفت: من به همراه برادر و پدرم به جبهه رفتیم تا راه برادرمان را در دفاع از دین و میهن ادامه دهیم. خواب شهادت پسرم را دیده بودم پدر شهید سید غلامرضا ساداتی پور نیز ضمن خواندن وصیت نامه پسرش گفت: پسرم دفعات متعددی وصیت نامه نوشت و در همه آن ها به شوق شهادت اشاره کرد. او افزود: زمانی که قرار بود سید غلامرضا به جبهه اعزام شود، 17 ساله بود و من هم بنّا بودم و او را به ...
قتل بی رحمانه کودک توسط پدرش | پسر 6 ساله زیر شکنجه و ضرب و جرح جان داد!
ضرب وجرح شدید منجر به قتل پسر 6 ساله توسط پدرش شد. پدر کودک در اقرار به ضرب وجرح منجر به قتل پسر 6 ساله خود گفت: چند بار به فرزندم هشدار داده بودم که در خانه دستشویی نکند، اما باز هم او بی اعتنا بود برای همین او را تنبیه کردم. البته چند روز قبل هم با اسکوتر زمین خورد و دسته آن به شکمش ضربه زده بود. آثار سوختگی هم به علت این است که قاشق داغ روی دستش گذاشتم. یک ماه قبل پسربچه ...
همکارکشی با دلایل عجیب و باورنکردنی!
...> در ادامه قاتل جوان در اظهارات ضدونقیضی مدعی شد: مقتول همیشه به من فحاشی می کرد به همین خاطر تصمیم گرفتم او را بزنم، شب حادثه بار دیگر با هم درگیر شدیم و او فحش ناموس داد من هم عصبانی شدم و با چاقو او را زدم. عصبانی بودم و هنگامی که همکارانم برای پادرمیانی آمدند آن ها را نیز مجروح کردم. تحقیقات بیشتر در رابطه با این قتل ادامه دارد. قتل با یک هل ساده چندی قبل چندی ...
چه خبر از آخر هفته تلویزیون؟
، تبدیل به صمیمی ترین دوست و حیوان خانگی یک پسر جوان در آفریقای جنوبی می شود. زان و خانواده اش در شمال آفریقا زندگی می کنند. آن ها یک شب به طور اتفاقی توله یوزپلنگی را پیدا کردند که تازه مادرش را از دست داده بود. پیتر پدر زان، توله یوز را به خانه می برد و تصمیم می گیرد تا زمان بزرگ شدنش از او مراقبت کند. زان در جستجوی اسمی برای یوز به پیشنهاد مادرش نام دوما که در زبان محلی به معنی یوزپلنگ است را برای ...
پشت پرده کودک ربایی در پارک قلم
مهم ترین اخبار حوادث و توصیه پلیسی امروز (پنجشنبه بیست و هشتم مهر ماه سال 1401) را می توانید در این بسته خبری مشاهده کنید. آخرین آمار مبتلایان کووید-19 مجموع آمار مبتلایان قطعی در کشورمان به 7 میلیون و 555 هزار و 555 تن رسید. بیشتر بخوانید 160 میلیون تومان از برادر مقتول طلب داشتم یکی از عوامل درگیری مرگبار در سفره خانه سنتی، پس از دستگیری مدعی شد به ...
مهم ترین اخبار حوادث ایمنا؛ 27 مهرماه
...، در سفره خانه پدرش واقع در خیابان آذربایجان در حال صرف شام بودند که یک پدر و پسر با قمه به آنها حمله کرده و بعد از زخمی کردن هر سه نفر از محل گریختند. بیشتر بخوانید پایان دورهمی در کانکس نگهبانی با خون رسیدگی به این پرونده از اواخر دی سال گذشته با گزارش قتل جوان 22 ساله ای به نام قاسم در منطقه بومهن آغاز شد. در ادامه مأموران به محل اعزام شدند و پس از بررسی ...
جشن مستانه کارگران رستوران رنگ خون گرفت
با همان چاقو اقدام به خودزنی می کند. آن ها دقایقی داخل رستوران می چرخند و با هم مشورت می کنند، به طوری که به نظر می رسد آن ها قصد دارند حادثه مرگبار را مخفی کنند، به همین خاطر چاقوی خونی را یکی از آن ها به داخل باغچه رستوران می اندازد، اما در نهایت تصمیم می گیرند از اورژانس درخواست کمک کنند. مأموران پلیس در ادامه بازرسی محل حادثه چاقوی میوه خوری شکسته و خونینی را داخل باغچه رستوران کشف کردند که حکایت از آن داشت قاتل با همان چاقو مرتکب قتل شده است. همزمان با انتقال جسد پسر جوان به پزشکی قانونی، متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. ...
خودکشی ساختگی برای اثبات عشق
قرص خودکشی می کند. من که تصور می کردم شوخی می کند بازهم مخالفت کردم اما او لیوان آبی را که جلویش بود و ظاهراً هم داخلش قرص بود خورد و تماس قطع شد. بعد از آن دیگر تلفنم را جواب نداد و به مقابل خانه اش رفتم اما جواب نداد. نگران او شدم و فکر می کنم که دست به خودکشی زده است. به دنبال صحبت های دختر 27 ساله مأموران با بازپرس کشیک قتل پایتخت تماس گرفته و پس از هماهنگی با بازپرس میثم ...
مشت و لگدهای داماد به عروس خانم تحت تاثیر خواهرشوهر / مرد غریبه در خانه عروس که بود؟
پدرم به محکوم شده است. در همان سال ها که پدرم در زندان بود مادرم نیز از او گرفت و من از دوران کودکی در کنار مادرم بزرگ شدم تا این که 10 سال قبل و در حالی که فقط تا اول راهنمایی تحصیل کرده بودم پای سفره عقد نشستم. سجاد در روز خواستگاری چنان از خوشبختی من سخن گفت که فکر می کردم او فقط به سعادت من می اندیشد و تنها پرنده خوشبختی است که زندگی مرا دگرگون خواهد کرد. او ادعا می کرد همه کمبودها و سختی هایی را ...
تبرئه دختری که در دفاع از خودش قاتل شد
به گزارش همشهری آنلاین، پرونده این دختر جوان 21 مرداد سال 93 به جریان افتاد. آن روز گزارش مرگ پسری جوان به بازپرس جنایی تهران اعلام شد و به دستور وی تیمی از کارآگاهان جنایی تهران راهی محل حادثه شدند. بررسی ها نشان می داد که مقتول مهمان خانه دختری به نام سمانه در یکی از محله های غرب تهران بوده و در آنجا با ضربه چاقو به قتل رسیده است. کارآگاهان به سراغ سمانه رفتند و او گفت: مدتی قبل با ...
دختر جوان فریب چرب زبانی های پسر 30 ساله را خورد/ رابطه نامشروع و فرار از خانه
او به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری شیرازی مشهد گفت: 5 سال قبل در رشته علوم تجربی دیپلم گرفتم اما یک آشنایی واهی در فضاهای مجازی مسیر زندگی ام را تغییر داد و مرا به سوی گرداب بدبختی کشاند. پدرم در امر واردات کالا فعالیت می کرد به همین دلیل نیز، به همراه مادرم روزهای زیادی را در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس می گذراند این درحالی بود که من خودم را برای کنکور آماده می کردم و قصد داشتم در رشته ...
روایت عاشقانه زندگی اولین شهید بی سر شهر قم
داریم و کلاً در این مدت ممنوع است. آن شب وحشتناک گذشت فردا صبح شروع سیل تلفن مادر، خواهران و برادر و دوستانش بود که خبردار شده بودند احمد کجاست. تا ظهر جواب دادم دیدم نمی شود اعصابم دارد بهم می ریزد. گوشی اش را دیگر جواب ندادم و همین طور نشسته بودم. صبحانه و ناهار نخورده بودم. سید احمد گفته بود منتظر حرف و حدیث ها باش پدرم آمد با من صحبت کرد (خدا را شکر رابطه پدر دختری ما خیلی ...
نوستالژی های تمام شده
یک زن و شوهر جوان هستند و یک دختر ده دوازده ساله دارند هر دو سر کار می روند و دختر طفل معصوم بعد از پایان زمان مدرسه، تک و تنها به خانه می آِید تا دم غروب هیچکسی کنارش نیست که تنهایی غمبارش را پر کند، حالا دیگر به جای پدر و مادر و برادر و خواهر و عمه و خاله و دایی و عمو ...
نقش خاندان جمشیدی در فرش قم مورد بررسی قرار گرفت
و من قالی بافی را از مادرم یاد گرفتم. وی ادامه داد: به دلیل اینکه پدرم پیش از تولدم از دنیا رفت و ما برای کمک به مادر برای مخارج خانه از چهارده سالگی شروع به کار کردم که علاوه بر شاگردی، فرش هم می بافتم که چند فرش پشمی برای خودم بافته بودم و داشتم و به مرور فعالیتم را زیاد کردم. در آن دوره که ما فعالیت خود را شروع کردیم همه فرش پشمی می بافتند و فرش ابریشم مرسوم نبود. وی با ...
