سایر منابع:
سایر خبرها
آبروریزی به وقت عشق خیابانی
زن 25 ساله در حالی که بیان می کرد دیگر از این همه شکنجه روحی و تحقیر و توهین خسته شده ام و از همسرم به دلیل آدم ربایی و حبس غیرقانونی شاکی هستم، درباره ماجرای عشق خیابانی خود گفت: 15 سال بیشتر نداشتم که روزی در مسیر مدرسه به نگاه عاشقانه آرتین دل باختم و این گونه روابط پنهانی ما آغاز شد. از آن روز به بعد مدام در کوچه و خیابان منتظر او بودم تا با هم گفت و گو کنیم. اگر چه من در خانواده ای متوسط رشد ...
اعتراف عجیب یک مرد به 12 بار ازدواج ! | 12 بار ازدواج کردم
...> همسرم نیز به محض آن که چهره واقعی ام برایش نمایان شد دادخواست طلاق داد و از هم جدا شدیم. الان مدت چهار سال از جدایی مان می گذرد و در این مدت 12 بار ازدواج موقت کرده ام و با زنان دیگری نیز روابطی داشته ام و... . محمود اشک هایش را پاک کرد و گفت: من در اثر ارتباط با زنی خیابانی از حدود یک سال و نیم قبل به مواد مخدر صنعتی آلوده شدم. خانواده ام که دیگر تحمل این گرفتاری را نداشتند مرا طرد کردند و... . محمود ...
از کشتن همسر و فرزندم پشیمان نیستم!
.... دخالت های مادرم در زندگی من. دخالت فیروزه در تربیت بچه. نبود پدرم. مشکلات مالی. گفتی وضع مالی ات خوب بود؟ مدتی بود با بحران مالی رو به رو شده بودم. پدرم هم نبود که کمکم کند. بعد از قتل چه کردی؟ زندگی عادی، چون با صحنه سازی از دستگیری رها شدم و همه فکر کردند آن ها به مرگ طبیعی فوت کرده اند. سعی می کردم هر هفته سر خاک شان بروم و با آن ها صحبت کنم. می ...
پسر نوجوان: خلافکار شدم، چون عاشق یک دختر شدم بابام با کمربند کبودم کرد!
سینه ام تتو کند چرا که تمام اعضای بدن خودش نیز پر از تصاویر مختلف تتو بود، با وجود این می ترسیدم که پدرم این تتوها را روی بدنم ببیند. خلاصه مرید فرزاد شده بودم و مدام با هم بیرون می رفتیم و او هم برایم خرج می کرد تا این که یک روز از من خواست برای گوشی قاپی به او کمک کنم. از این جمله خیلی ترسیدم و هراسان به چشم هایش می نگریستم اما قدرت نه گفتن را نداشتم چرا که او در این مدت خیلی ...
نقشه عجیب زنی که عاشق مرد همسایه شده بود!
زن جوان که به مرد همسایه علاقه مند شده بود، زمانی که متوجه شد او قصد ازدواج با زن دیگری را دارد، نقشه یک کودک ربایی را طراحی کرد. به گزارش وقت صبح به نقل از ایران، مدتی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن پسر خردسالش خبر داد و گفت: چند سال قبل همسرم فوت کرد و من همراه پسر و مادرم در خانه ای زندگی می کردیم که مردی مجرد به نام سیروس همسایه طبقه بالای خانه ما بود. ...
درخواست طلاق به خاطر بدهی به پدرزن
این زن وقتی مقابل قاضی قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: آقای قاضی شوهرم از پدرم پول قرض کرده و حاضر نیست این پول را پس بدهد. الان یک سال است که ما سر این موضوع با هم جنگ و دعوا داریم و من هر روز باید جوابگوی پدرم باشم. دیگر تحمل این وضعیت برایم غیرممکن شده و می خواهم پس از گرفتن تمام حق و حقوقم از سپهر جدا شوم. یک سال پیش با سپهر آشنا شدم. از همان روزهای اول می دانستم که او وضع مالی خیلی ...
قتل پدر به دست دختر جوانش | خواهر و برادرها رضایت دادند + جزئیات
بازار رفته بودم که مادرم زنگ زد و گفت پدرت بشدت مرا کتک زده است هر چه زودتر به خانه بیا و به دادم برس. با عجله به خانه برگشتم پدرم در حال کتک زدن مادرم بود. به او اعتراض کردم که مرا هم کتک زد و از خانه بیرون کرد. خیلی عصبانی شده بودم بی اختیار با چاقویی که در میان خریدهایم بود پدرم را زدم. نمی خواستم او را بکشم فقط می خواستم از خودم و مادرم دفاع کنم.بدین ترتیب دختر جوان بازداشت شد و سرانجام صبح دیروز ...
تبرئه زنی که متهم به قتل همسرش با سیانور بود
تابستان سال 95 زن جوانی به نام نسرین از فوت مشکوک همسرش خبر داد. وقتی مأموران پلیس به خانه زن جوان رفتند، پس از بررسی های اولیه جسد را با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل کردند. زن جوان در شرح ماجرا به مأموران گفت: ساعاتی پیش همسرم از سر کار به خانه آمد و حالش خوب بود. پس از آن من و همسر و فرزندم شام خوردیم و دقایقی بعد همسرم روی زمین دراز کشید و حدود ساعت 9 شب بود که خوابید. وقتی ...
کوری، پایان درگیری های خیابانی
...> کوری نتیجه دعوای دو زن آبان سال 98 مردی با مراجعه به دادسرای جنایی از خانواده همسایه اش به علت کور کردن یکی از چشمانش شکایت کرد. این مرد در شکایتش به بازپرس جنایی گفت: سه روز قبل همسرم در حال رفتن در کوچه بود که در خانه همسایه باز و سطل آبی به روی او ریخته شد. وقتی همسرم به خانه آمد و موضوع را به من گفت، سعی کردم بین دعوای دو زن، همسرم را آرام کرده تا اتفاق هولناکی رخ ندهد. ...
ماجرای 7 زن که توسط دو مرد مورد آزار قرار گرفتند
شده است. آرش و دوستش به زور رمز کارت عابربانکم را گرفتند و مرا از ماشین پیاده کردند. سه روز گیج بودم و وقتی حالم بهتر شد گوشی موبایلم را بررسی کردم که متوجه شدم اثری از شماره تلفن آرش و پیامک های او نیست. سپس سایر شاکی ها به تشریح ماجرا پرداختند و برای دو متهم اشد مجازات خواستند. وقتی متهمان روبه روی قضات ایستادند جرم شان را نپذیرفتند و مدعی شدند شاکی ها با میل خودشان با آن ها رابطه برقرار کرده اند و اجبار و تهدیدی نبوده است. با پایان دفاعیات دو متهم قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند. ...
عاشقانه های شهدا برای امام رئوف
(ع) خدمت بکنید. شهید احمد کفاش طرقی به پدرش وصیت می کند: پدر جان اگر من پسر شما احمد کفاش، کشته شدم مرا در صحن حرم علی بن موسی الرضا(ع) به خاک بسپارید. پدر جان اگر آنجا جا نبود مرا در بهشت رضای مشهد خاکم کنید. شهید حسن سربندی فراهانی: رسول اکرم (ص) فرمودند که: جهاد دری از درهای بهشت است که بر روی بعضی از بندگان خاص خودش باز می کند. این نکته تاثیر عجیبی بر روی این حقیر گذاشت ...
حمایت های همسرم، مرا به زندگی امیدوار می کرد
1500 متر جانبازان کشور شد. همسرم من را نیز تشویق به تحصیل می کرد. من تا چهارم ابتدایی درس خوانده بودم و با تشویق و حمایت او ادامه تحصیل دادم و در سال 75 وارد حوزه علمیه قزوین شدم و کارشناسی ام را به اتمام رساندم. دفاع پرس: احساس همسرتان در مدتی که به علت مجروحیت از جبهه فاصله گرفته بود چه بود؟ آیا دلتنگی او را احساس می کردید؟ بسیار دلتنگ جبهه بود. قبل از عملیات مرصاد در سال 1363 گفت: می ...
شبی که عیسی توی قبرستان خوابید
پسردایی عیسی خودش هم خیلی از اسمش راضی نبود، ولی بابایش ناگهان به این فکر افتاده بود که اسمش را بگذارد عیسی؛ چون اسم کم آورده بود! عیسی یک سال با من فاصله سنی داشت، ولی انگار 20 سال از من بزرگ تر بود. او مادر من را خیلی دوست داشت؛ تنها به یک دلیل؛ مادرم وقتی مرا پابه ماه بود، عیسی را توی برف یک متری بغل کرده بود و درحالی که هنوز داشت از زمین و زمان برف می بارید، به خاطر عفونت زخمش برده ...
قتل شوهر مبهم باقی ماند
: در همه مراحل بازجویی گفته ام شوهرم را نکشته ام. قبول دارم با هم اختلاف داشتیم، اما راضی به مرگ او نبودم. او پدر دخترم بود و هیچ وقت راضی نبودم دخترم این روز ها را ببیند. در ادامه مرد پزشک نیز به جایگاه رفت و با انکار جرمش گفت: من مقتول را ندیده بودم و با او هیچ اختلافی نداشتم. رابطه من با همسر او نیز کاری بود و همین چند تماس مرا به دادگاه کشانده است. در قتل نقشی نداشتم و اتهامم را قبول ...
تجاوز به 3 زن توسط مرد مسافرکش در میناب
چند روز پیش زنی سراسیمه و هراسان خود را به مأموران پلیس شهرستان میناب در استان هرمزگان رساند و گفت که به دام یک مرد شیطان صفت افتاده است. او توضیح داد: برای رفتن به خانه ام کنار خیابان منتظر تاکسی بودم که یک خودروی پراید مقابلم توقف کرد. وی ادامه داد: راننده مسیرم را پرسید و من هم به تصور اینکه مسافرکش است، سوار ماشین شدم اما به محض اینکه روی صندلی نشستم و در را بستم متوجه شدم درهای ...
روایت جانباز دفاع مقدس از 600 شهید اصفهان در یک عملیات
ناکام ماندند. او ادامه می دهد: اول آذر 61 بود. فرمانده توصیه کرد که شب نخوابیم و در واقع چهار شبانه روز می شد که بیدار مانده بودم. صبح زود، پشت سنگر پناه گرفتم تا اینکه بی خوابی شبهای گذشته بر من غلبه کرد. از اینجا به بعد را دیگر به خاطر نمی آورم. اما دوستانم تعریف کردند که دیدیم در حالی که خواب بودی رفتی و روی گونی های سنگر نشستی و هرچه داد می زدیم یزدانی برو پشت سنگر! داری چه کار می ...
تکدی گری دختر 14 ساله بعد از دزدیدن طلا های مادرش
گفت می خواهد با من ازدواج کند. اما چون سروش 16 سال از من بزرگتر بود گفت خانواده ات مرا قبول نمی کنند، چون من 30 ساله هستم و تو 14 ساله و خانواده ات با ازدواج ما موافقت نمی کنند. او ادامه داد: به همین دلیل از من خواست از خانه فرار و با او ازدواج کنم من که عاشقش بودم قبول کردم، اما سروش از من خواست طلا های خودم و مادرم را از خانه بردارم و قرار شد او هم طلا های مادرش را بیاورد تا آن ها را ...
قاتل زن میانسال در جنت آباد: همسرم را دوست داشتم و عذاب وجدان دارم!
تا اینکه صبح امروز سه شنبه متهم برای بررسی های بیشتر به شعبه چهارم دادسرای امور جنایی منتقل شد؛ وی در روند جلسه بازپرسی گفت: 35 سال است که با همسرم ازدواج کردم و 2 پسر جوان دارم که هر دو آنها ساکن آمریکا هستند و به خاطر اینکه به آمریکا مهاجرت کنیم چندی سالی بود که با همسرم اختلاف داشتیم. متهم ادامه داد: روز حادثه با همسرم درباره این موضوع برای چندمین بار بحث کردیم که ناخودآگاه با چاقویی ...
تجاوزهای سریالی پسرجوان به زنان/ او 16 زن را آزار جنسی داد+جزییات
موقع بود که بذر نفرت از جنس زن در دلم رشد کرد. من عامل تمام بدبختی های خود را اقدام مادرم و برخوردهای زننده زنانی می دانستم که مربی نگهداری من بودند. متهم افزود: مدام به انتقام گیری از زنان فکر می کردم و به دنبال راهی بودم تا آنها را قربانی نفرت خود کنم. می خواستم به هر وسیله ای شده زنان را تحقیر کنم تا اینکه یک روز که روزنامه ای دستم رسیده بود در آن خبری خواندم مبنی بر اینکه مردی با عنوان ...
اسرار یک جنایت تلخ اینگونه فاش شد
وی گفت: پدرم در کار خرید و فروش ملک است و آخرین بار برای انجام یک معامله کاری از خانه بیرون رفت، اما دیگر برنگشت. او و مادرم از هم جدا زندگی می کنند و احتمال می دهم اتفاق شومی برای پدرم رخ داده است. کشف لکه های خون پس از اظهارات این زن، تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی تهران برای یافتن ردی از مرد ناپدید شده وارد عمل شدند. بررسی های اولیه حکایت از این داشت که مرد میانسال آخرین ...
لجبازی بی خودی دختر جوان کار دستش داد!
تنها هستم و سعی کردم بچه های زیادی داشته باشم تا اگر مساله ای پیدا کردم حداقل یکی از بچه ها به من کمک کند. بله می دانستم. اصلاً وقتی زندانی بود تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم! چون من قبل از ازدواج با او دوست بودم. منوچهر کارگر پدرم بود، از مغازه پدرم دزدی کرد و من هم چون عاشقش بودم مخفی کردم و نگفتم که می دانم از مغازه پدرم دزدی کرده است. پدرم بعد از آن دزدی سکته و فوت کرد. بعد از ...
پایان زندگی با کابوس جنایت!
در شیفت شب کار می کردم و روزها به خانه می آمدم. در حالی که پتو را روی سرم کشیده بودم، یک بار دیگر نقشه قتل را مرور کردم و بعد از حدود دو ساعت به بهانه ای از خانه خارج شدم ولی همسرم هنوز خواب بود. به آرامی شیلنگ گاز بخاری را بیرون کشیدم و شیر گاز شهری را باز کردم. حدود دو ساعت در خیابان های نزدیک محل سکونتم دور زدم و سپس به خانه بازگشتم. وقتی فهمیدم همسرم دیگر نفس نمی کشد، همسایه ها را ...
قتل همسر به خاطر بیکا ر ی و د و ر ی ا ز فر زند ا ن
خاطر کرونا کار کم شد و من هم کم کم بیکار شدم. قیمه خونین متهم درباره روز حادثه گفت: ظهر روز چهارشنبه 18 آبان وقتی از بیرون به خانه ام آمدم، همسرم برای ناهار خورشت قیمه درست کرده بود. ساعتی بعد او سفره را پهن کرد و با هم ناهار خوردیم، اما دوباره به خاطر همان موضوع قبلی با هم مشاجره کردیم. همسرم شروع به غر زدن کرد و من هم عصبانی شدم که درگیری ما بالا گرفت. خیلی عصبانی شدم و به آشپزخانه ...
مسن ترین عضو کتابخانه حرم مطهر رضوی و علاقه ستودنی به مطالعه
تهیه روزنامه نویسی به بچه هایش هم کمک می کرد. چون به برنامه کودک علاقه داشتم، مادرم، مرا به رادیو کودک برد، ازم تست گرفتند و از سن هشت سالگی گوینده رادیو کودک مشهد شدم و داستان هایی که قرار بود من گوینده باشم را مادرم می نوشت. البته بعد تهران رفتیم و مادرم نویسنده کل رادیو ایران شد. او کتاب هایی را که می خواند با چاشنی تخیل، داستان سرایی می کرد. همه داستان هایش خوب بود و طی سال های 45 تا 49 هم ...
سرلشکر قنبری هستم در ورزش!
چطور شد سمت کشتی رفتید؟ با منصور برزگر بچه محل بودیم. منصور تبریزی هم مربی باشگاه ایزد فردوسی بود و از آنجا کشتی را آغاز کردم. سال 1970 که در مسابقات جهانی کانادا شرکت کردم، در شرکت مینو کار می کردم. از این مسابقات که برگشتیم، آقای تبریزی به اصفهان رفت و مربی این تیم شد و مرا هم از کارخانه مینو به کارخانه ذوب آهن برد و در این شرکت بازنشسته شدم. کدام بخش ذوب آهن اشتغال داشتید ...
سلاخی مرد توسط همسرش/ قتل فجیع به خاطر بدرفتاری!+جزییات
زندگی می کرد. همسر سابقم وقتی مواد مصرف می کرد رفتارهایش خشونت آمیز می شد و حتی اجازه نمی داد من دخترم را ببینم و همین مسأله باعث شده بود از او متنفر شوم. مدت ها طول کشید تا موفق شدم ابراهیم را قانع کنم که دخترم را ببینم. پس از اینکه دخترم بزرگتر شد او هم مدام به من می گفت که از رفتارهای خشونت آمیز پدرش عذاب می کشد و ناراحت است. بعد از مدتی برای اینکه دخترم اذیت نشود یک روز در میان به خانه ...
درخواست طلاق 6 ماه پس از ازدواج | مرد جوان: دوستانم همسرم را مسخره می کنند!
دادم و خانواده ها نیز قبول کردند با هم ازدواج کردیم، ما هنوز درسمان تمام نشده و دانشجو هستیم اما الان مشکل من با همسرم این است که آنطور که من می خواهم رفتار نمی کند. من فکر می کردم مونا بعد از ازدواج و زندگی در تهران کمی رفتارش معتدل تر شود و از این همه سادگی دست بردارد چندبار به او گفتم وقتی با دوستانم بیرون می رویم یا به خانه ما می آیند با لهجه شهرستانی صحبت نکن، سؤالات کودکانه نپرس، کمی اطلاعاتت ...
اعتراف مرد همسرکش در جنت آباد: همسرم را دوست داشتم
منتقل شد؛ وی در روند جلسه بازپرسی گفت: 35 سال است که با همسرم ازدواج کردم و 2 پسر جوان دارم که هر دو آنها ساکن آمریکا هستند و به خاطر اینکه به آمریکا مهاجرت کنیم چندی سالی بود که با همسرم اختلاف داشتیم. متهم ادامه داد: روز حادثه با همسرم درباره این موضوع برای چندمین بار بحث کردیم که ناخودآگاه با چاقویی که در آشپزخانه بود، وی را هدف ضربات چاقو قرار دادم و پس از ارتکاب جنایت پاسپورتم را ...