شب چله ترسناک!
سایر منابع:
سایر خبرها
بی شرم ترین زن ایران ! / هوسرانی یک زن در حاملگی با مرد متاهل !
عشقی خاکستری و سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: هنوز یک هفته از آغاز سال تحصیلی نگذشته بود که شبی مادرم مرا به گوشه اتاق برد و گفت: فردا قرار است خواستگار بیاید و نباید مدرسه بروی! آن زمان معنای زندگی مشترک را نمی دانستم و هیچ گونه اطلاعاتی در این باره نداشتم. خلاصه روز بعد لباس شیکی پوشیدم ودر آشپزخانه منتظر ماندم تا مادرم بگوید دخترم چایی بیاور! پدرم راننده ...
از قتل هولناک با شکنجه های گروگان گیران تا معمای استخوان های کشف شده در دربند
.... بعد از قتل با ماشین بی هدف رانندگی کردم و زمانی به خودم آمدم که در جاده تبریز قرار داشتم. من هرگز قبلاً به تبریز نرفته بودم آنجا هتل گرفتم تا اینکه بازداشت شدم. من اتهام سرقت لوازم داخل خودرو را نیز قبول ندارم. سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: موکلم تحت تأثیر مصرف شیشه مسلوب الاراده بوده و حال عادی نداشته است. وقتی متهم برای آخرین دفاع در جایگاه ایستاد ابراز پشیمانی کرد و گفت ...
قتل شوهر یک زن بلاگر معروف با گاز شیمیایی / قاتل با زن خائن مشهدی رابطه داشت! + عکس
قرار گرفت که از سوی قاضی ویژه قتل عمد طرح شده بود. این زن در ادامه بازجویی ها باز هم به تناقض گویی پرداخت و گفت: صبح روز حادثه وقتی با همسرم مشاجره کردیم دختر خردسالم را برداشتم و به منزل پدرم رفتم. فرزندم را نزد مادرم گذاشتم و خودم نیز به بیمارستان رفته بودم که چنین حادثه ای رخ داد. او در ادامه بازجویی ها نام پسر جوانی را بر زبان راند که مدعی بود از حدود یک سال قبل با وی در ...
وقتی شوگرمامی پولدار از پسر مجرد مشهدی شکایت کرد
به دلیل ابتلا به سرطان ریه جان سپرد؛ چرا که از همان روزهایی که من به یاد دارم او هر سیگارش را با سیگار قبلی روشن می کرد و بالاخره همین زیاده روی ها در مصرف سیگار و مواد مخدر او را به سرطان مبتلا کرد. در این شرایط من نزد مادرم بودم، ولی او هم سه سال بعد از مرگ پدرم با جوانی ازدواج کرد که چند سال از خودش کوچک تر بود. پدر خوانده ام تعمیرگاه موتورسیکلت داشت و اجازه نمی داد من به مدرسه بروم ...
برادر مهتاب اعدام می شود! / جنایتی که خانوادگی در پردیس رقم زدند
.... مرد میانسال در بیمارستان تحت درمان قرار گرفت اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات جان سپرد. با مرگ مرد 60ساله تحقیقات پلیسی آغاز و مهتاب و برادر ناتنی اش نیما بازداشت شدند. ماموران پلیس به تحقیق پرداختند و کامران در بازجویی ها گفت :مدتی قبل با مهتاب آشنا شدم و ما با هم نامزد کرده بودم. اما چون با هم اختلاف داشتیم می خواستم نامزدی را به هم بزنم .ساعت دو نیمه مهتاب و برادر ناتنی ...
ادای اروپایی ها را درآوردن کشتی در خشکی راندن است
خیلی مدیون این پدر هستم. پدر ارزش های ایرانی و فرهنگ مان را حتی زمانی که خارج از ایران بودم به شیوه ای خاص به من آموخت. وقتی از ایران رفتم به ایشان در فرودگاه گفتم این آخرین باری است که مرا در ایران می بینید. با اعتماد به نفس خاصی گفتند برخواهی گشت! گفتم نه دیگر برنمی گردم اما چرا برگشتم! زیرا پدر هر شش ماه یک بار برایم کتابی می فرستاد، نخست، کتاب خط سوم (دکتر صاحب الزمانی) را فرستاد و چقدر کتاب ...
رهبر انقلاب: خانم یک شخصیت مستحکم و قوی داشتند
...> در سال های بعد از انقلاب نیز این رنج ها و سختی ها به شکلی دیگر ادامه یافت و با بیماری قلبی امام که چند بار به بیمارستان کشیده شده و سپس رحلت دردناک ایشان و پس از آن درگذشت ناگهانی سید احمد به اوج خود رسید. مقام معظم رهبری درباره شخصیت مرحومه خدیجه ثقفی فرموده اند: ... خانم را من یک زنی دیدم با یک شخصیت مستحکم و قوی. خیلی برای من این مهم بود. البته شنیده بودم قبلا... می گفتند خانم خیلی ...
سالگرد نخستین راهپیمایی فضایی تاریخی
آن روز پخش می شد. روی هم رفته الکسی به مدت 12 دقیقه در فضای بیکران شناور بود. خود الکسی درباره این لحظات می گوید: "وقتی از فضاپیما خارج شدم بر فراز دریای مدیترانه بودیم. سرم را که بالا بردم منظره ای بسیار گسترده در مقابل چشمانم ظاهر شد، انگار به یک نقشه غول آسا و رنگارنگ نگاه می کردم. در سمت چپ یونان و ایتالیا، روبرویم شبه جزیره کریمه و سمت راستم کوه های پوشیده از برف منطقه قفقاز و رود ...
دکتر راضیه ایزدی: برای پیشگیری از شیوع وسواس در بچه ها چه کار کنیم؟
مثلا 5-4 سالگی هم می شود گفت که چنین داستانی وجود دارد و بیماری وسواس در حد خیلی ساده توضیح داده بشود تا وسواس ما شکل تربیتی به خودش نگیرد و تاکید من این است. سوال: پسرم حدوداً پنج ساله است و از حدود یک سال و نیمگی هیچ نوع میوه ای نمی خورد. کم کم که بزرگ تر شد شکلات میوه ای، ژله میوه ای و حتی شکلات معمولی رنگی را هم نمی خورد و روزبه روز بدتر می شد. حدوداً سن 3 تا 4 سالگی اش اعمال ...
به فصل ِآمدن ِ تو، بهار می گویند
...> رگبار بزند بر دست های جوانمان و ناگهان آفتاب شود از لابلای شکوفه های بادام گونه هایمان را گرم کند بهار می رسد که از یادم ببرد هزار سالم است از کتاب :"باد با رفتنت موافق است" ----------------2--------------------- بهار سبز، کم می آورَد با این همه سبزه زار که از صدای تو می رویَد باد می وزد گیسوی آوازِ ...
سقوط صدام و تردید شادی کنیم یا نه؟ ایرانیان
گروه بین الملل: عصر ایران نوشت: در آستانه بیستمین سال گرد حمله آمریکا به عراق به قصد سرنگون ساختن صدام حسین در واپسین روز سال 1381 و طی نوروز 1382 خورشیدی، نکاتی را در این باره می توان یادآور شد. مهم تر از همه، اما این که در ایران مشخص نبود باید شادی کرد یا نه. از یک سو ساقط شدن صدام حسین که طی 8 سال جنگ آرزوی ایران بود و محقق نشد جای شادی داشت و از جانب دیگر، چون این اتفاق با حمله نظامی آمریکا و ...
روایت حضرت آیت الله خامنه ای از دوران ملی شدن صنعت نفت تا کودتای 28 مرداد
انگلیسی ها (14) چند روز بعد یک قرارداد بدتر و ننگین تری را (قرارداد 1933) برای مدت طولانی - سی سال بر مدت قرارداد قبلی نفت اضافه کرد - امضاء کرد، داد دستشان رفتند! مسئولین دولتی اش هم تابع او بودند. (15) 1320 شمسی: حذف رضاخان از پادشاهی لحظه ای که احساس کردند یک ذرّه حالت گوش به فرمانی اش (رضاخان) متزلزل شده و گرایشی، آن هم نه به سمت استقلال حقیقی، بلکه به سمت آلمان هیتلری ...
پیشنهادهای گستاخانه شوهرم: به درخواست همسرم، دوستش مدام به من تجاوز می کرد!
من خواست در شرکت تجاری برادرش مشغول کار شوم. اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه ...
زورگیری تبر به دستان خطرناک | اعترافات وحشتناک زوج بی رحم در جلسه دادگاه
) با دستور رئیس دادگاه مقابل میز عدالت ایستاد و به سوالات فنی مقام قضایی پاسخ داد. حقیقت ماجرا را بیان کنید؟ آن شب خیلی بی پول و خمار بودم. همسرم به تاکسی اینترنتی زنگ زد و ما سوار خودرو شدیم. وقتی به بیراهه رسیدیم، من راننده را ترساندم و آن بنده خدا هم فرار کرد و رفت. بعد از آن با شماره ای که هنگام درخواست خودرو تماس گرفته بود، زنگ زدم که بگویم من اشتباه کرده ام و از او خواستم ...
ادعای دختر جوان: قرار بود با من صحبت کند اما به من تجاوز کرد!+جزییات
به میل خودت همراه او رفتی؟ بله من به میل خودم رفتم، اما قرار بود فقط در رستوان با هم غذا بخوریم. کجا این اتفاق برایت افتاد؟ در ماشین. سیاوش من را به بهانه اینکه با هم صحبت کنیم به محل خلوتی برد و بعد به من تعرض کرد. آن طور که در پرونده آمده مدتی بعد از حادثه شکایت کردی، چرا؟ اول شوکه شده بودم، اصلاً باورم نمی شد چه اتفاقی برایم افتاده است. خیلی ...
ماجرای تلخ جنین کُشی!
رفتند اما من در حالی که وارد پانزدهمین بهار زندگی ام شده بودم ناگهان مادرم را از دست دادم و روزگارم سیاه تر شد چرا که من از همان دوران کودکی نقص عضوی در چهره ام داشتم و همه اطرافیان و نزدیکانم مرا دختری زشت رو می پنداشتنداگرچه سعی می کردم به این حرف ها توجهی نکنم ولی خودم را فریب می دادم چون واقعا زیبایی ظاهری از نظر چهره نداشتم با وجود این تا مقطع دیپلم درس خواندم. هنگامی که ورود به 17 سالگی را ...
مهریه منحصر به فرد شهید باکری به همسرش
برادرم راحت بودم، اما نشده بود بگویم. شب متوجه شدم برادرم با پدرم مطرح کرد. پدرم هم، چون مهدی را می شناخت موافقت کرده بود. *مهریه منحصر به فرد شهید باکری به همسرش چند روز بعد خانه خواهرم بودیم برادرم آمد گفت این ها جواب می خواهند، گفتم: جواب من مثبت است. برادرم گفت تو مهدی را نمی شناسی. زندگی کردن با او خیلی سخت است. مهدی غذای ساده می خورد، میوه خام نمی خورد و ساده زیست است. گفتم ...
معصوم ترین خون های تهران
کور منافقین در آن به وقوع پیوسته بود. روز سوم اسفند1360سازمان منافقین با انفجار بمبی دیگر در میدان سپاه تهران، جنایتی دیگر رقم زدند. یکی از نکات تلخ این حادثه تروریستی نیز شهادت یک کودک دانش آموز بود. بر اثر انفجار این بمب (تی ان تی) که زیر یک کامیون حمل زباله جاسازی شده بود 11نفر شهید و 25نفر مجروح شدند. یکی شاهدان عینی در مورد چگونگی این حادثه تلخ چنین شرح می دهد: هنگام انفجار این بمب ما در نزدیکی ...
تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی آید!
لانه می کند که مرا هزار امید است و هر هزار تویی... و حالا امسال آب و جارو کردن های دلی برای ورود به ماه خدا، هم زمان شده با آب و جاروهای بهار. شروع می کنم به سبک سنگین کردن کرده هایم. اول سراغ مادرانه ها می روم. ریز می شوم تا ببینم کفه مادر کم حوصله و گیر بده و بُکن نکن گویم سنگین تر است یا آن یکی. یاد عنوانی می افتم که مدت هاست در قلّه ی ذهنم جا خوش کرده، لطافت رفتاری و بعد همه رفتارهایم با ...
ابوالحسن نواب: هیچ پله ای از منیت در حاج احمدآقا نبود/ ایشان هوشمندانه دفتر امام را از خطرات گذراند/ حتی ...
نظام گذراند؛ چون زمینۀ عرفانی حاج احمد آقا خیلی محکم، قوی و بالا بود و ایشان دنبال چله نشینی و خودسازی های خاصی بود، برنامه خاصی داشت و هیچ پله ای از خودنمایی، منیّت و اینکه من چه کردم در ایشان نبود. ایشان هوشمندانه دفتر امام را از خطرات و لحظات سختی گذراند. من ساعت دو بعد از ظهر روز 22 شهریور 1359 دم منزل امام بودم که هواپیماهای عراقی قصد داشتند منزل امام را بمباران کنند؛ دیدم که چقدر ...
سردار آزمون: در مورد تیم ملی نظر دادیم اما به حرف ما گوش نکردند
راحت و البته لذت بخش است. ستاره تیم ملی در این گفت وگو در مورد همه چیز صحبت کرد و حرف های مهمی را بر زبان آورد. از مافیای بزرگ والیبال و منصرف شدن از تیم داری در این رشته گرفته تا پدر شدن، گل زنی متوالی برای لورکوزن و البته اتفاقات جام جهانی و جدایی کیروش. گفت وگویی با یکی از بهترین فوتبالیست های چند سال اخیر ایران و آسیا را در ادامه می خوانید: بعد از مدت ها نیمکت نشینی دوباره به ترکیب ...
جیب های خالی، بازارهای کساد
...، حکم آب برای ماهی را دارد. اصلا بسیاری از کسبه همه سال را سرمایه گذاری می کنند تا در بازار شب عید بتوانند جبران کنند و سودی ببرند. وقتی بازار شب عید با رونق، همراه نباشد، یعنی باید فاتحه کاسبی را بخوانیم. می دانید، اجاره این فروشگاه ماهیانه چقدر است؟ الان که من با شما صحبت می کنم، 10 روز به پایان سال مانده، اما فروشم 40درصد سال 99 هم نبوده است. چرا؟ چون مردم پول ندارند. ...
یاغی پرسپولیس و رازهای ناگفته از پروین،انصاریان و سینما/تیم ملی ام پرسپولیس بود!
را دیدم پشیمان شدم چون نمی توانستم تحمل کنم. مهدی می توانست. *پشیمان نیستید؟ آن زمان خیلی خوشحال بودم که نرفتم ولی الان که فکر می کنم می گویم کاش بیشتر از 1-2 سال برای پرسپولیس بازی نمی کردم. خودم فکر می کردم اگر جوانی ام را برای پرسپولیس بگذارم بعد از تمام شدن فوتبال پرسپولیس خیلی کارها برای من می کند. الان پشیمانم که پیشنهادها را رد کردم و در پرسپولیس ماندم. فوتبال ایران ...