سایر منابع:
سایر خبرها
حُسن ختام جزءخوانی های خانگی کانون باقرالعلوم کرمان با حضور مادران شهدا
؛ محمد، حسین، احمد و مهدی؛ حاج قاسم گفته بود در چهار گروه مختلف باشید که اگر اتفاقی افتاد همه آسیب نبینید. محمد در گروه اول بود و شهید شد و مهدی هم از ناحیه چشم مجروح. محمد که رفت هیچ خبری از او نشد، سالها چشم به راه بودم، وقتی آمد(سال 94 همراه با غواصان دست بسته) که پدرش 6 ماه قبل تر از دنیا رفته بود. وقت چندانی تا افطار نمانده است؛ یکی از شرکت کنندگان در جلسه شروع به قرائت ...
جنازه زن باردار پشت وانت در میدان ونک
. جاوید 37 ساله سکوت مرموزی داشت، به سمت اتاقک نگهبانی رفتیم، صحنه ای که می دیدیم باور کردنی نبود؛ همه در و دیوار اتاقک خون آلود بود و به معنای کامل یک حمام خون راه افتاده بود اما جاوید و مادر پیرش هیچ حرفی نمی زدند و همین قضیه را پیچیده کرده بود. همراه جاوید و مادرش به کلانتری رفتیم، جسد زن 33 ساله نیز به پزشکی قانونی منتقل شد. داخل کلانتری، جاوید بعد از سکوتی طولانی به حرف آمد و با صدای لرزان ...
مادر شهید پایروند: بی قراری هایم با خبر شهادت پسرم آرام شد
آمدم خانه با خودم حرف می زدم و به خودم می گفتم سعید که جبهه رفت چرا به من گفت ساعت 4 برمی گردم. مادر شهید پایروند افزود: بعد از گذشت اعزام فرزندم، اول اسفند ماه بود که پیکر مطهرش را آوردند و پس از تشییع، دقیقا ساعت 4 بعدازظهر روز پنجشنبه به خاک سپرده شد و آن هم دقیقا جایی که قبلا خودش نشان داده بود. وی از بی قراری های نبود فرزندش متذکر شد: سعید از سپاه قدس به جبهه اعزام شد و ...
اروپا بین من و پرسپولیس جدایی انداخت/ شاید هم در آینده دوباره برگردم
من به خاطر احساساتی بود که در جریان بازی داشتم. این مسابقه خیلی برایمان مهم بود و من هم دقیقه 94 گل زدم؛ بازی در خانه حریف بود و به همین دلیل خیلی هیجانی شدم اما فقط یک احساس بود و خیلی خوشحال بودم و همین هم باعث شد تا خوشحالی ام پرسروصدا شود. اما به نظر می رسید قصد داری پیغام خاصی به شخصی بدهی و یا مسئله ای بین تو و تماشاگران ایجاد شده است. نه، خدا را شکر مشکلی وجود ندارد و ...
خلیلی: تنها کسی که استرس نداشت، کریم باقری بود/ داربی 100 بیشتر از یک گل دارد
آن گل ها برای ما صحبت کنید. بعد از به ثمر رسیدن گل چه حسی داشتید؟ از آن دوران خیلی گذشت است. وقتی با پرسپولیس قرارداد بستم همه می گفتند فقط در بازی با استقلال برای ما گل بزن. این موضوع فشار را هم روی من بیشتر می کرد. بازی هفته نهم برگزار شد. یک هیچ عقب بودیم و ضلع جنوبی خوشحال بودند و ضلع شمالی ساکت و عصبانی بودند. من هم به این فکر می کردم اگر ببازیم چه اتفاقی رخ می دهد. وقتی گل را به ...
مادر جان! زمانی گریه کن که مردها غیرت را فراموش کنند و زن ها عفت را!
. معذب بودم از موهای بیرون افتاده ام اما وقتی دو تا زن رو دیدم که کلا شال رو سرشون نبود با خودم گفتم من که کاری نکردم و روسری هنوز روی سرمه، پس چادر رو تا کردم و گذاشتم توی کیفم. هیچ وقت اون لحظه رو یادم نمی ره. ساجده دیگه ساجده نبود. اون دو تا زن بی حجاب کنارم ایستادن. دیده بودن چطور چادرمو درآوردم. پسر جوون براشون چشمک زد و تا به خودم بیام دیدم که کاغذ نوشته های زن زندگی آزادی شونو درآوردن و دارن عکس ...
نمایشی برای سالمندان در پردیس باغ کتاب
پرستش و مهدیه مینایی ایفای نقش می کنند. بهزاد محمدی نویسنده نمایش و کارگردان خانه سالمندان بانوان به خبرنگار ایرنا گفت: نمایشنامه را به خاطر عشق، علاقه و مهر خودم به پدر و مادر نوشتم و اجرا کردم. سال ها بود به دنبال نوشتن نمایشنامه کار بودم تا ارزش واقعی پدر و مادر را نشان دهم. او می گوید که نوشتن نمایشنامه دو سال زمان برده و بازیگران به مدت دو ماه برای اجرا تمرین کرده اند. ...
علی علیپور: پنالتی طارمی گل می شد 7تا به استقلال می زدیم / دوست دارم دوباره برای پرسپولیس بازی کنم
را در دربی از روی نقطه پنالتی باز کردی! بله، خودم هم پنالتی گرفته بودم. پنالتی زدن در دربی هم سخت است و جگر می خواهد. وقتی پشت توپ می روی یک صدم ثانیه از ذهنت می گذرد که اگر خراب شود چی؟ استادیوم و جو وحشتناک آن برای پنالتی زن و پنالتی گیر سخت است. استرس سر تا پای آدم را فرا می گیرد اما خدا کمک کرد تا ضربه ام را تبدیل به گل کردم و شرمنده هواداران نشدم. آیا دوست داری دوباره ...
تنهایی؛ همراه همیشگی کودکان تک فرزند
بخواهم از مادرم پرستاری کنم، از طرف دیگر امور خانه خودم را رتق و فتق کنم، هم سر کار بروم، واقعا سخت است؛ حتی گاهی مواقع پیش می آید، از 24 ساعت فقط دو یا سه ساعت بخوابم، اگر خواهر یا برادری داشتم، حتما ضمن کمک به پدرم، نوبتی از مادرم نگهداری می کردیم؛ دوران مجردی سختی های خودش را داشت، چون کارهای اداری خانه بر عهده من بود، از طرفی شاغل بودم، رسیدگی به مادر و امور خانه هم طبیعی است، بر عهده من بود ...
غلامرضا فتح آبادی: 6 بازیکن استقلال گفتند ناصر حجازی نباشد بازی نمی کنیم؛ بازیکن تیم ملی بودم و همزمان ...
بعد از چندین هفته اخطار گرفت و من اولین اخطار و آخرینش همان بود. من بازیکن پرحاشیه ای نبودم و فقط در خدمت تیم بودم. دربی برای شما تلخ تمام شد. آن دعوا باعث شد بیاییم و در عرض 20 دقیقه دو سه گل بخوریم که دوتایش را شاهرخ بیانی زد و یکی هم ناصر محمدخانی. ولی کسی از دعوا فکر می کنم الان که من دارم تعریف می کنم کسی نگفته باشد که در رختکن چه اتفاقاتی افتاد. وحید قلیچ دو سه ...
ادامه سریال مسمومیت دانش آموزان؛ سرفه هایی که تمامی ندارد!
11 در محل کارم بودم که خواهرزاده ام تماس گرفت. پرسیدم خوبی؟ قطع شد. دوباره زنگ زد و این بار دوستش از پشت گوشی گفت حال ف بد شده. سریع ماشین گرفتم و خودم را به مدرسه رساندم. انگار حالش وخیم بود، چون در کودکی سابقه گازگرفتگی داشته و اخیراً معلوم شد که مشکل قلبی دارد. خواهرم رسید و از دیدن دخترش حالش بد شد. مادر وقتی می رسد می بیند که دانش آموزان دیگر دور دخترش جمع شده اند و با غصه می ...
حقم نبود در لیست مازاد استقلال قرار بگیرم/ هیچ کسی سراغم را نمی گیرد؛ فوتبال خیلی نامرد است!
ماجرا می رفتم. به خیلی از تیم ها رفتم، گسترش فولاد تبریز، پدیده، نساجی مازندران، سیاه جامگان، گل ریحان، مس کرمان، شاهین بوشهر و ... جزو این تیم ها بودند. طبیعی بود مقطعی دچار افسردگی شوم، چون از یک تیم پرطرفدار جدا شده بودم. هر چه بود در خودم می ریختم که دوباره احیا شوم. الان که تقریباً فوتبالت را کنار گذاشته ای، کسی سراغت را می گیرد؟ هیچ کسی سراغم را نمی گیرد. طبیعت فوتبال ...
عنایتی: این حساس ترین داربی است/ بعد از داربی 60 چند ماه روی ابرها بودم!
به وجود آمده و می توانند به خوبی از آن استفاده کنند. من در یک بازی که 3-2 و در یک بازی که 1-0 بردیم، گلزنی کردم و در آن بازی که تک گل بازی را زدم، سه چهار ماه روی ابرها بودم چون هواداران بسیار به من لطف داشتند و انرژی مثبت فوق العاده ای به من می دادند. از تجربه تان در داربی صحبت کنید. دو بار توانستید دروازه پرسپولیس را باز کنید. داربی برای هواداران بسیار مهم است ...
دختر 3 ساله در چنگال بیمار روانی
این حادثه هولناک ظهر روز دوشنبه گذشته در مشهد رخ داده است. زن جوانی طبق معمول مشغول امور خانه داری بود و به اوضاع و احوال زندگی اش می رسید. همسرش سر کار بود و دختر 3 ساله اش نیز در حیاط منزل ویلایی بازی می کرد و مادر گاهی نیم نگاهی به دخترش می انداخت، اما در یک لحظه زن جوان متوجه شد که در حیاط باز است و دخترش دیده نمی شود. او با نگرانی نگاهی به داخل کوچه کرد، ولی خبری از فرزندش نبود. به همین دلیل ...
کروس تا 2024 با رئال
بودم خودم را مسئول می دانستم و به تیم ملی بازمی گشتم. سامر که همراه تیم ملی فوتبال آلمان در یورو 1996 قهرمان اروپا شد، گفت: تونی یک فوق ستاره است. او بازیکنی است که هر تیمی آرزوی داشتنش را دارد. کروس ظاهرا قراردادش با رئال مادرید را که تابستان به پایان می رسد، تمدید خواهد کرد. این بازیکن که همراه رئال مادرید به نیمه نهایی لیگ قهرمانان راه یافت، گفت: همه چیز در مسیر درستی است و ...
نقشه سیاه جاری بی آبرو برای زن جوان
دارم میانجیگری کنم تا او و همسرش را ببخشند و اجازه دهند به آغوش خانواده اش بازگردد. من هم که دلم برای او و همسرش می سوخت شب هنگام که همسرم از سر کار آمد، موضوع را با او در میان گذاشتم تا پدرش را برای بازگشت پیام متقاعد کند ولی باز هم طاقت نیاوردم و خودم نیز با مادر شوهرم در این باره صحبت کردم چرا که می دانستم او مادر است و اشتباه فرزندش را می بخشد. خلاصه با صحبت های من و اعتماد اعضای خانواده رضایت ...
اظهارات تلخ بازیکن سابق استقلال و پرسپولیس/ سمت پاسگاه نعمت آباد ضایعات خرید و فروش می کنم اما می دانم ...
بودند چه جوری روی 6تا گل مقصر بودم اما یک خارجی مثل رایکوف من را تعویض نکرد؟ گل چهارم پرسپولیس از 40 متری رفت توی گل. من اگر بودم با پا توپ را مهار می کردم! آن بازی یک اتفاق بود که روز هیچ کدام از ما نبود. چطور بازی برگشت یک-یک شد و پرسپولیس نتوانست دوباره 6تا بزند؟ بعد از دربی برخورد بدی هم با شما شد. دو روز بعد از بازی تیمسار خسروانی خیلی حرف ها به ما زد آخرش به ما گفت شما ...
توفان شاگردان شمسایی با 8 گل
در تلاش برای گلزنی در این مسابقه بود، در دقیقه 17 با یک چرخش در داخل محوطه جریمه ازبکستان و شوت زمینی، گل چهارم را به ثمر رساند و در فاصله 11 ثانیه مانده به پایان نیمه اول، بهداد شیخ احمدی با نفوذ از جناح چپ و ضربه دقیق پنجمین گل را به نام خود زد. با شروع نیمه دوم دوباره شاگردان وحید شمسایی کنترل بازی را در دست گرفتند و در دقیقه 24 با ضربه چیپ مهدی کریمی ششمین گل را به ثمر رساندند و ...
ناگفته های مردی که اولین غنی سازی را در ایران انجام داد
دلچسب درس فیزیک را تدریس می کرد و من را علاقه مند به درس و تحصیل کرد. سال 70 کنکور دادم، در کلاسمان نفر اول شدم و با رتبه 1033 رشته شیمی دانشگاه صنعتی قبول شدم. چرا شیمی؟ همه انتخاب های شیمی را زده بودم. به شیمی خیلی علاقه مند بودم و تصمیم داشتم در این رشته ادامه تحصیل دهم. در دانشگاه جزو نفرات برتر بودم با اینکه خودم را خیلی درگیر گرفتن نمرات بالا نمی کردم. برای من فهمیدن درس ...
من هم جای ساکت الهامی بودم دلم می شکست
که فقط بد نبازند پیشکسوت فوتبال ایران به عدم توازن در لیگ برتر اشاره کرد و گفت: همیشه باید توازن وجود داشته باشد تا اتفاقی به صورت مساوی در مسابقات رقم بخورد. در فوتبال ما، پنج تیم اول از نظر مالی قوی هستند و تمام بازیکنان درجه یک و بین المللی هم در همین پنج تیم حضور دارند. پنج تیم بعدی، درجه دو هستند و حرف هایی هم برای گفتن دارند اما پنج تیم آخر، تیم هایی هستند که باید تدافعی بازی کنند و ...
سرداری که از حدود الهی کوتاه نمی آمد
.... در مشهد هم که این قضیه پیش آمد. **: دوباره با چنین صحنه ای مواجه شدید همسر شهید: دوباره با چنین صحنه ای مواجه شدم و نتوانستم به حمام بروم. نزدیک اذان بود. به محل سکونتمان برگشتم و روی گاز یک کتری آب داغ کردم، فقط در حدی که بشود غسل زیارت کرد و برگشتم حرم. جلوی حرم تا بگردند طول می کشد و به نماز اول وقت و جماعت نرسیدم. تازه ازدواج کرده بودم و هنوز بلد نبودم چیزی را ...
تیغ انتقام!
افسردگی ها چندبار با تصمیم های احمقانه دست به خودکشی زدم، اما هدفم فقط انتقام از مراد بود. در این شرایط همسرم نیز با این بهانه که به فکر فرزندانم نیستم و آن ها را به حال خودشان رها کرده ام آن ها را از من گرفت و نزد مادرش برد تا از فرزندانم نگهداری کند. از سوی دیگر من که به مشهد آمده بودم به مسیر اشتباه خودم ادامه دادم تا این که بالاخره نتوانستم دوری فرزندانم را تحمل کنم و به همین دلیل دوباره به ...
اینتر- بنفیکا: مرد غول پیکر امشب هم می درخشد
و 21-2020 بود که 64گل در 95بازی به ثمر رساند و سپس به چلسی رفت. اما در تیم جدید فقط 15 گل در 44بازی زد و دوباره به اینتر برگشت اما این بار ناکام بود و فقط 7گل در 24بازی این فصل به ثبت رسانده ازجمله گلش در دیدار رفت و گل مهمش که هفته گذشته به یوونتوس در نیمه نهایی جام حذفی ایتالیا زد. شانس تاریخی : هرگز پیش نیامده اینتر بازی رفت را با اختلاف 2 گل یا بیشتر ببرد و در نهایت موفق به صعود ...
عجیب ترین مهریه های زنان ایرانی؛ از 10 هزار لیتر بنزین تا چشم!
ماجرای مهریه های عجیب و غریب، داستان درازی دارد و همیشه یک پای اخبار مربوط به دادگاه خانواده را تشکیل می دهد. برای همین در این گزارش نه می خواهیم از علت های به وجود آمدن چنین مهریه هایی حرف بزنیم و نه آن را مورد نقد و کارشناسی قرار دهیم فقط می خواهیم شما را با تعدادی از مهریه های عجیبی که در در دادگاه های خانواده به اجرا گذاشته یا در دفاتر رسمی ثبت شده، آشنا کنیم. بیشتربخوانید ...
جنایت مرد افغانستانی به دستور برادرش
بشیر به پهلویش ضربه زد. سپس مأموران چند ماه بعد نذیر و بصیر را یک به یک بازداشت کردند، اما دو متهم هم قتل را به گردن برادرشان بشیر انداختند. بررسی های مأموران پلیس نشان داد قاتل پس از حادثه به کشور افغانستان فرار و در مکان نامعلومی زندگی مخفیانه ای را آغاز کرده است. تحقیقات برای دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل به مأموران پلیس خبر رسید قاتل فراری مدتی ...
بایرن - سیتی، توخل در اندیشه خلق یک معجزه/ اینتر - بنفیکا، فرش قرمز اروپا برای دلامادونینا در نیمه نهایی
لیگ قهرمانان اروپا برای اینتر 9 گل به ثمر رسانده است. البته اینتر از او راضی نیست و می خواهد این مهاجم قرضی را به چلسی پس دهد. او 2 فصل در اینتر در سال های 20-2019 و 21-2020 بود که 64 گل در 95 بازی به ثمر رساند و سپس به چلسی رفت. اما در تیم جدید فقط 15 گل در 44 بازی زد و دوباره به اینتر برگشت، اما این بار ناکام بود و فقط 7 گل در 24 بازی این فصل به ثبت رسانده ازجمله گلش در دیدار رفت و گل مهمش که ...
قتل مادر جوان در یک قدمی بچه هایش/ کشف جسد توسط فرزندان خردسال مقتول/فیلم و تصاویر
بالا افتاده و شیون دختر 12 ساله اش خانه کوچک را پر کرده است. دخترک در حیاط خلوت 2 در 2 متری خانه کنار پدرش نشسته است و جسد مادر در اتاق بالاست. صبح امروز وقتی بچه ها از خواب بیدار شدند مادرشان مطابق هر روز صبح کنار آنها در اتاق طبقه پایین نبود تا برایشان صبحانه آماده کند و آنها را راهی مدرسه کند. یونس از خواب پرید و احساس کرد برای رفتن به مدرسه دیر است. از اضطراب اینکه چرا خواب مانده است ...
رؤیای شیرین یک مرد | 27 سال تنهایی
هزاران جوانی است که آن زمان درس و مشق را رها کرد و به جبهه رفت. او می گوید: 17 ساله و مشغول درس خواندن بودم. احساس کردم در جبهه مفیدترم. به عنوان سرباز داوطلب ارتشی به جبهه رفتم. همه چیز را به جان خریدم؛ دوری از خانواده، خستگی، غربت، جراحت و دردهایی که همین الان هم تمامی ندارد. من برای هدف بزرگی به جبهه رفتم. الان هم به موقعیتم افتخار می کنم. هر ثانیه که روی ویلچر هستم، خوشحالم که برای یک هدف ...