سایر منابع:
سایر خبرها
فرشاد طولابی، محافظی که می خواست رئیس جمهور اسبق را ترور کند: حسین شریعتمداری به من گفت 'مشکل خیلی ...
شما فراهم کنم، اما سعی می کنم مطالب شما را به مسوولان (اسامی این مسوولان در دفتر روزنامه موجود است) منتقل کنم... داستان مراجعه به مراجع را هم به شریعتمداری گفتم. گفتند بهتر است تسویه کنی و بروی شهرستان که برای ترور خاتمی وسوسه نشوی. گفتم: مادر ما لرها، قنداق ما را سفت می بندد. اینقدر دلم قرص است که تحت تاثیر وسوسه ای قرار نگیرم. باز هم به ایشان تاکید کردم، من نگران این هستم برخی جریانات نامحرم ...
جزئیات مرگ نوزاد زنده در سردخانه بیمارستان سجاد شهریار / 10 ساعت زنده بود! + عکس
وقتی دیگر پزشکان مطمئن شدند حال نوزاد طبیعی شده به همسرم گفتم و با او به کنارش رفتیم، او بوسه ای بر صورتش زد و بعد بیمارستان را ترک کردیم. ساعت 6 صبح بود که به بیمارستان آمدیم تا همسرم به فرزندمان شیر بدهد به ما گفتند نوزاد نارس بود و مرده است. اصلاً نمی توانستم این موضوع را قبول کنم، فرزندمان حدود 15ساعت زنده بود، حالش خوب بود چطور شد که از دنیا رفت.... مهسا عالی نژاد مادر ...
مدل شدن زشت ترین دختر ایرانی ! / پایان وحشت خانم دکتر از آینه !
...! خانم آرایشگر تصاویر را به نوعروس نشان داد و او با دیدن آن ها و با تعجب عجیبی گفت: شما این دختر زشت را چگونه به این زیبایی آرایش کرده اید؟ پس من که زیبا هستم! فرشته می شوم؟ با شنیدن این جمله گویی قلبم لرزید! نگاهی از خشم به آن دختر انداختم و ناخودآگاه با او درگیر شدم! آن روز بالاخره با عذرخواهی از او در دادسرا رضایت گرفتم ولی همان جمله مرا به خود آورد و درست آخرین روز ثبت نام کارشناسی ...
فرماندتون نگفته که نباید تو منطقه سیگار بکشید؟
آفتاب دم ظهر تیر ماه جنوب مگر می شد به چنین پیشنهادی جواب رد داد! خواستم سیگارم را خاموش کنم بعد سوار شوم، دلم نیامد، چراکه تازه روشن کرده بودم. سیگار در دست سوار شدم و بابت سیگار از راننده عذرخواهی کردم. راننده نگاهی به قد و قواره ام کرد و پرسید: نیروی کجایی؟ گفتم: دیده بان تیپ 63 هستم. با خنده گفت: مسئولان تان به شما نگفتند در منطقه سیگار نکشید؟ برای اینکه جوابی داده باشم گفتم: خود حاج ...
مردی که برادرش را بخاطر زن داداش کشت!
. به دنبال اعترافات این مرد و برای بررسی صحت ادعای او، دستور نبش قبر صادر شد و پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد. ایرج در ادامه تحقیقات گفت: باور کنید من قصد کشتن برادرم را نداشتم. من به خانه آنها رفته بودم تا او را نصیحت کنم. می خواستم زندگی بهتری داشته باشد اما او به یکباره عصبانی شد و به سمتم حمله کرد. من پشیمان هستم و حاضرم دیه برادرم را به فرزندان صغیر او ...
این مرد ثروتمند ایرانی تمام دارایی هایش را بخشید و کوله گرد شد
سرقت تهیه کردم اما پلیس اصلا پیگیر پرونده ی شکایت من نشد و گفت تو باید مراقب وسایلت باشی نه نیروی پلیس. بعد از اینکه به ایران آمدم به سفارت ارمنستان مراجعه کردم و گفتم در کشور شما همه ی دار و ندار من را دزدیدند و من می خواهم پیگیر شکایتم شوم ولی باز هم هیچ اتفاقی نیفتاد. جالب است بدانید که او بیش از یک سال پیش در منطقه ای میان رفسنجان و سرچشمه با توریستی که از رومانی آمده بود رو به رو شد ...
کتاب پسری با تیشرت کلاه دار به چاپ دوم رسید
...! احمدآقا رو نمی خوای و این جوری! اگر می خواستیش، چه می کردی؟ سارا گفت: حالا که جواب رد شنیده و داره می ره سوریه. دیگه تو فکر چی هستی؟ همراه بچه ها سوار اتوبوس شدم. هر یک، حرفی می زدند تا حال و هوای مرا عوض کنند. مخالفت های مادرم، کار خودش را کرده و به احمد جواب رد داده بودم؛ ولی نمی دانم چرا هنوز ناراحت و نگران بودم. احمد، چیزی کم نداشت. هم فامیل بود و می ...
برادرکشی مرد تهرانی در حمایت از برادرزاده اش
همین خاطر تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم. به دنبال اعترافات این مرد و برای بررسی صحت ادعای او، دستور نبش قبر صادر شد و پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد. ایرج در ادامه تحقیقات گفت: باور کنید من قصد کشتن برادرم را نداشتم. من به خانه آن ها رفته بودم تا او را نصیحت کنم. می خواستم زندگی بهتری داشته باشد، اما او به یکباره عصبانی شد و به سمتم حمله کرد. من پشیمان هستم و حاضرم دیه ...
دیدن شوهرم در کنار یک زن با وضعیت زننده در پارتی شبانه/ شوهرم خبر نداشت من هم در آن پارتی شبانه هستم!
خودم نگه دارم مجبور شدم ماجرا را به خانواده آرمان بازگو کنم ولی آن ها با پرخاشگری مرا عامل همه بدبختی های پسرشان دانستند و گفتند که من زندگی او را نابود کرده ام! در حالی که من طی هشت سال زندگی مشترک با آرمان هیچ گاه روز خوشی نداشتم و همواره برای آن که توسط خانواده ام سرزنش نشوم خودم را خوشبخت جلوه می دادم از سوی دیگر نیز وقتی جهان فهمید که من قصد دارم همسرم را از این آشفته بازار زندگی نجات بدهم و به زندگی گذشته ام با او برگردم مرا تهدید کرده است که اگر به این ارتباط پنهانی با او ادامه ندهم همه ماجراهای این ارتباط خیابانی را برای خانواده ام فاش می کند. ...
روایت مادرانه از زندگی قاری شهید
هایش بیشتر شد و سال 1361 برای رفتن به جبهه عزمش را جزم کرد، من باز هم مخالفت کردم، چون نگران بودم که او را از دست بدهم، گفت: نگران نباش اگر شهید شوم، شما را شفاعت می کنم و با خود به بهشت می برم. نامش را شاهین گذاشته بودیم، اما بعد از انقلاب روزی از مسجد به خانه آمد و گفت: با یکی از دوستان تصمیم گرفتیم که ناممان را تغییر دهیم ، گفتم که چرا این کار را کردی؟ گفت: شاهین طاغوتی است، از این ...
تشکیل116 پرونده تخلف درمنابع طبیعی گچساران
مجید نظری در گفت وگو با خبرنگار فارس در گچساران اظهار کرد: افرادی که قصد خرید زمین به ویژه اراضی بدون سند رسمی را در گچساران دارند باید قبل از خرید به اداره منابع طبیعی و آبخیزداری این شهرستان مراجعه کننده و از ملی نبودن اراضی مطمئن شوند. وی بیان کرد: از سال گذشته تا کنون 116 پرونده تخلف در عرصه منابع طبیعی این شهرستان تشکیل شد و متخلفان برای پیگیری های قانونی به مراجع قضایی معرفی شدند ...
پاسخ آخوندی به ادعاهای همشهری درباره انتخابات ریاست جمهوری 76 و 88
پیام را شما امضا بکنید؛ همین الآن بدهید صداو سیما. ایشان گفتند هنوز نتایج آراء اعلام نشده. گفتم من می دانم که آقای خاتمی برنده انتخابات است و اگر شما این پیام تبریک را ندهید، ممکن است یک عده ای بخواهند اغتشاش کنند، آشوب کنند و ایجاد مشکل کنند؛ خوب است که شما این پیام تبریک را امضا کنید. ایشان امضا کردند و در واقع پیام تبریک ایشان فکر می کنم ساعت ده ونیم یازده متشر شد. قبل از این که وزارت کشور نیایج ...
داماد بیچاره شب عروسی فهمید که عروس ترنس است!
شرایط متفاوتی داشتم. با آن که پدر و مادرم نام لیلا را بر من گذاشته بودند، اما من از همان دوران کودکی رفتار پسرانه داشتم و همواره با کودکان فامیل بازی های پسرانه انجام می دادم. سال ها در مدرسه دخترانه تحصیل کردم، ولی نمی توانستم مانند آن ها رفتار کنم. وقتی بزرگ تر شدم پزشکان تشخیص دادند که من ترنس (دوجنسی) هستم، اما پدر و مادرم به خاطر حفظ آبروی خودشان اهمیتی نمی دادند و این موضوع را به ...
سریال پایتخت فصل بعدی نخواهد داشت/ نظر رئیس سازمان صداوسیما درباره زیرخاکی و نون خ + فیلم
یا همانی که گفته بودید! اما متأسفانه هنوز آن نگرانی هست که مثلاً آیا من از این بازیگر استفاده کنم، می فروشد و دیده می شود یا خیر؟ واقعاً دل می خواهد که کارگردان ها و تهیه کننده ها این ریسک را به جان بخرند آن وقت خواهند دید به نتیجه خوبی می رسند. زمانی پایتخت می ساختند من می گفتم از بازیگرانِ چهره تر استفاده کنید اما آنها سلبریتی شدند * آقای فرجی شما درباره این موضوع صحبت ...
پاسداری که ذهن احسان طبری را از مارکسیسم خالی کرد
: شاه با همه عظمتش فقط پنجاه و سه نفر از ما را دستگیر کرد، شاخة نظامی ما را ضربه زد و ما توانستیم از کشور خارج بشویم و به فعالیت خود ادامه بدهیم. اما شما ما را ریشه کن کردید. حالا اینها چگونه بازداشت شدند؟ چون مسئول پشتیبانی سپاه بودم، نیروهای سپاه برای تهیه امکانات به من مراجعه می کردند. وقتی لیست اسامی حزب توده در آمد و قرار شد که همة این ها را جمع کنیم، به من گفتند: یک ماشینی می خوایم که بشه از ...
ببینید | بنی صدر از ابتدا خائن بود
سنگین بود و همه اش دروغ بود و من با مدرک دروغ ها را ثابت کردم. بعد گفتم: آقا، با هم قراری می گذاریم. هر چه درباره سپاه گفتند شما بنده را احضار کنید و از من توضیح بخواهید. شما که مرا می شناسید. گفتم: پس از این شما به آقای چهپور بگویید که بنده را احضار کنند. دیگر هم به اینها اعتماد نکنید و کم کم آنها را از منزل تان بیرون کنید. واقعا هم همین کار را کرد و بدون سروصدا مجاهدین را از خانه اش بیرون کرد ...
استاد ناصر تکمیل همایون، نماد پیوند جامعه شناسی و تاریخ
گرفتم با بزرگان در این باره مشورت کنم. همه جز آیت الله طالقانی به من توصیه کردند که بروم آنجا. مثلاً آیت الله ابن الدین گفتند برو ببین آنجا چه خبر است، چون ما همیشه از دور مسائل آنجا را می بینیم. به دکتر صدیقی هم ماجرا را گفتم. نراقی هم گفت که برو. آنجا پروفسوری هست به اسم پروفسور آیزنشتات که در موضوع مدرنیزاسیون خیلی قوی است. ناگفته نماند که هنوز احدی از کلمه مدرنیزاسیون در ایران حرفی نزده بود و ...
سوم اردیبهشت؛ سالروز ترور شهیدی که امام(ره) محل دفن او را تعیین کرد
قرنی تلاش بسیاری برای مقابله با اقدامات حزب توده انجام داده بود و طبیعی بود که آن ها نیز به فکر ترور وی باشند. روایت محسن شجاعی، راننده و محافظ سپهبد قرنی که تنها شاهد ماجرا بوده، از نحوه ترور ایشان توسط اعضای گروه فرقان در کتاب مرزبان؛ زندگی نامه شهید قرنی این گونه آمده است: یک روز متوجه شدم یک گروه نقاش به خانه ایشان آمده تا جا هایی از منزل را رنگ کند. به نقاش گفتم شما که دارید اینجا ...
تأمل فلسفی درباب کتاب خوب
نرسیده بودم که احساس کردم دیگر کشش ندارم کتاب را بخوانم یا اگر بخواهم صادقانه عرض کنم، کتاب دیگر برایم کشش نداشت! یک رمانی که زمانی در شمار کتاب های خوب من و هم نسلانم بود، در زمانی دیگر، حتی با ترجمه درخشان مترجمی برجسته چون محمد قاضی، نتوانست مرا جذب و جلب کند و همچنان برایم کتاب خوب باشد. چنین تجربه ای را بارها شخصاً تجربه کرده ام. اطمینان دارم شما هم این تجربه را داشته اید. به جایی ...
شهید برونسی، چطور از دست این زن فرار کرد؟
برونسی بعد از اتمام دوره آموزشی، هنوز کار تقسیم، شروع نشده بود که فرمانده پادگان خودش آمد مابین بچه ها و به قیافه ها به دقت نگاه می کرد و دو سه نفر من جمله من را انتخاب کرد و به بیرون صف برد. من قد بلندی داشتم و به قول بچه ها، هیکل ورزیده و در عوض، قیافه روستایی و مظلومی داشتم. خلاصه ما را عقب یک جیپ سوار کردند همراه یک استوار و رفتیم بیرجند. جلوی یک خانه بزرگ و ویلایی، ماشین ...
ماجرای توسل مادر یک سرباز شهید به سردار سلیمانی برای بخشش قاتل/ قلب محمدسعیدم راضی به یتیمی دخترک نبود
چهار سال انتظارش کشیده بود؛ روز نوزدهم توزیع بسته برای نیازمندان را داشتیم، آقای نظری مداح گروه جهادی غیاث تماس گرفت و گفت می خواهیم بیاییم دیدار شما، گفتم اعصابم به هم ریخته است، شما هم می خواهید درباره بخشش صحبت کنید نیایید، آقای نظری گفت شما همیشه می گفتید قدم مهمانان محمدسعید روی چشمم، ما فقط می خواهیم بیاییم و بگوییم شما هر تصمیمی بگیرید، ما بچه جهادی ها پشت سر خانواده شهید هستیم. ...
ماجرای حمله به مجمع تشخیص مصلحت و ترور ناموفق آیت الله هاشمی در سال 93 از زبان محسن
هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال 1393 نوشت: سردار گرجی زاده و اطلاعات سپاه از حفاظت و... آمدند و گزارش کامل بازداشت فردی که دوبار دفتر منشی های دفتر مجمع را به آتش کشیده، دادند و گفتند که او گفته منظورش قتل رهبری بوده و از عالم غیب مطلع شده که شاه می شود. محسن هاشمی رفسنجانی، فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی، دی ماه سال 1400 در گفت وگو با برنامه پاراگراف اعتمادآنلاین درباره ماجرای آتش سوزی ...
تصاویر/ عروس فرنگی و بلوند فاطمه معتمدآریا در کنار پسر خوشتیپش
پسر فاطمه معتمدآریا سال ها است که در خارج از کشور زندگی می کند و همان جا نیز ازدواج کرده است. به گزارش وقت صبح ، در عکس هایی که از او منتشر شده، وی در کنار همسر خارجی اش دیده می شود. فاطمه معتمد آریا می گوید که با همسرش احمد در یک مهمانی خانوادگی آشنا شده است: زمانی که احمد تازه از سوئد آمده بوده و می گفتند خیلی باسواده، من هم گفتم ببینم چقدر سواد داره و مقداری ...
روایت دختری که می خواهد مثل هانیه باشد!+فیلم
ها را انجام بدهم. همیشه از دور می ایستادم و به کسانی که قدم در این راه ها می گذاشتند آفرین و بارک الله می گفتم. از شما چه پنهان برای تجربه ای کوچک هم که شده سری به بعضی جاها زده و اعلام آمادگی کرده بودم، اما نمی دانم، شاید برای ظاهرم بود! فرم مشخصات را پر می کردم و منتظر می ماندم، ولی هیچ خبری نمی شد. شاید هم قسمتم این بود که آن قدر در آتش اشتیاق بسوزم تا ابراهیم مرا پیدا کند و راهی روشن پیش رویم ...
ماجرای عجیب در بیمارستان امام سجاد(ع) شهریار؛ نوزاد زنده ای که به سردخانه منتقل شد / رئیس بیمارستان ...
کمالی کرج مراجعه کرد و پس از انجام سونوگرافی و آزمایش سلامت مادر و نوزاد تأیید می شود. وی افزود: ساعت 4 صبح روز بعد از معاینات 7ماهگی، درد زایمان مادر نوزاد شروع می شود و به بیمارستان امام سجاد(ع) مراجعه می کند و نوزاد با زایمان طبیعی به دنیا آمد که همان لحظه نوزاد را به مادرش نشان دادند و گفتند که "بچه سه روز است در شکم مادر فوت کرده است". پدر نوزاد در ادامه گفت که هنگام تولد ...