سایر منابع:
سایر خبرها
چرب زبانی های دوست شوهرم وسوسه ام کرد|عاقبت فریب خوردم و ..!
زن جوان در مورد قصه زندگیش گفت: به طور سنتی با “جلال” ازدواج کردم او کارمند بود و به من عشق می ورزید من هم به امور خانه داری مشغول شدم و با به دنیا آمدن دخترم روزگار شیرینی را سپری می کردم تا این که پای “همت” به زندگی ما باز شد. او از دوستان صمیمی همسرم بود و یک سال قبل از ما ازدواج کرده بود روزی که تولد دو سالگی دخترم را جشن گرفتیم او نیز به همراه همسر و فرزند خردسالش به جشن تولد آمد و این گونه ...
این دختر از خیانت داماد به عروس خبر دارد / به زیبا بگویم یا نگویم؟!
دختری 27 ساله هستم که صمیمی ترین دوستم دو سال است به برادرم درآمده اما فعلاً به دلیل مشکلات مالی به خانه خودشان نرفته اند. به تازگی متوجه شده ام برادرم در موقعیت های مختلف به همسرش می کند. چه کار کنم تا مشکل حل شود؟ نمی توانم بی تفاوت باشم و به دوستم هم چیزی نمی توانم بگویم. لطفا با برادرتان صادقانه صحبت کنید و بگویید متوجه این مسئله شده اید و علت این رفتار را از او جویا شوید. در پیمان ...
فکرش هم نمی کردم خواهرم تو چشمهام نگاه کنه و بگه عاشق شوهرم است و با او رابطه دارد!+جزییات
...، همزمان کادویی هم به خواهرم می داد. پدرم نیز که کارگر ساختمانی بود و درآمد چندانی نداشت، از این رفتارهای دامادش بسیار خوشحال بود. من نیز از پیمان به خاطر همه محبت هایش به خواهرم قدردانی می کردم تا این که فهمیدم توجه او به حمیرا غیرمتعارف است به گونه ای که یک شب به طور اتفاقی از خواب بیدار شدم و او را مقابل اتاق خواهرم دیدم. پیمان که دست و پایش را گم کرده بود در برابر نگاه ...
خیانت زن جوان به همسرش | او با برادر شوهرش رابطه شرم آور داشت
دلیل اصرارهای مکرر پدرم و مادرم مبنی بر همان طرز فکر همیشگی که دختر باید زود ازدواج کند وگرنه باید ترشیش را گرفت، ازدواج کرده و وارد دنیای ناخواسته ای شدم که چندان میل وارد شدن به آن را نداشتم. دیگر چاره ای نبود، بنابراین پس از این ازدواج ناخواسته، پیوسته سعی کردم به اشکال مختلف از قبیل این که دارای همسر خوبی هستم و تا اندازه ای نیز با این درآمد بگیر و نگیر ساخت و ساز ساختمانیش یا به قول ...
تا غیرت مردان وطن هست عفت زنان لکه دار نخواهد شد/تکلیف ما این است که از ناموس شیعه دفاع کنیم
خانواده مان در آرامش و آسایش زندگی کنیم، فردا در پیشگاه سیدالشهداء(علیه السلام) جوابی داریم، من می مانم... . حرف هایش را که شنیدم، آرام شدم. وقتی احساس کرد مرا توجیه کرده، ساکش را برداشت، خداحافظی کرد و رفت(گل اشک، صص 80- 79). خاطرات همسر شهید محمّد طاهری 5. شهید حسین خلعتبری مکرم: من در دزفول نبودم که زن لری بچه سوخته اش را گذاشت بغل من و گفت؛ بی غیرت تو خلبان مایی؟ بگیر! ...
دختر 17 ساله بعد تجاوز خودکشی کرد
بود مقابلش سبز می شود. فرهاد 32 ساله بود و آنقدر به سارا اصرار کرد تا توانست پیشنهاد دوستی اش با او را به کرسی بنشاند. در مسیر رفت وبرگشت مدرسه، فرهاد با دادن وعده هایی که سارا برای تحقق آن لحظه شماری می کرد، خام حرف های فرهاد شده بود. فرهاد به سارا گفته بود تو فقط درس بخوان، من برایت مطب می خرم و برای اینکه به سارا اطمینان دهد که برای پیشرفت همیشه همراهش است، کتاب های آموزشی گرانقیمتی ...
اشک را مهلت ندادیم روایتی زنانه از همسر شهید ابوالفضل محمدی
... ولی پای اعتقاد و ایثار خود ایستاده اند، قلبم کنده می شد و دلم می خواست هر لحظه دستشان را ببوسم. ما شب ها با هم درباره زندگی ایشان حرف می زدیم. برای من نامه هایی که تازه همین اواخر نوشته بودند را می فرستادند... منقاش برداشتیم افتادیم به جان روحشان. خیلی سخت بود ولی به ما اعتماد کردند. اذیت شدند. از عوطف پنهان خودشان حرف زدند که هر همسر شهیدی مطرح نمی کند. جداً کار شجاعانه ای کردند. اینجا ایران ...
وقتی شوهرم را جلوی در اتاق خواهرم غافلگیر کردم...
شکسته و در 20 سالگی از همسر 29ساله ام طلاق گرفتم و مدتی بعد نیز حمیرا با بی حیایی و آبروریزی با پیمان ازدواج کرد و با هم برای زندگی به شهر دیگری رفتند. من هم با غروری لگدمال شده وارد دانشگاه شدم و ادامه تحصیل دادم. اما هنوز دو سال از این ماجرا نگذشته بود که رابطه حمیرا و پیمان به هم خورد و از هم جدا شدند چرا که خواهرم خیانت پیمان را با چشمان خودش دیده بود و حالا معنای دروغ و خیانت را خوب ...
زنگ خطر بحران اسیدپاشی به صدا درآمد
...: از آذر ماه سال گذشته خانه خواهرم زندگی می کنم. بعد از آن اتفاق فرزندان همسرم از زن سابقش ماشین مرا بردند و خانه ای که در آن زندگی می کردم را خالی کردند و حتی به لوازم شخصی خودم هم دسترسی ندارم. روند درمان را هم که می دانید چقدر پر هزینه است. تا امروز بیش از 100 میلیون با قرض از خواهرم و کمی طلایی که از گذشته داشتم درمان را پیش برده ام اما دیگر توان ادامه این شرایط با توجه به شرایط روحی که ...
من یک ترنس هستم که عروس فراری نام گرفتم! قبل از اینکه مرد باشم یا زن، انسانم!
هرکسی که به خواستگاری ام می آمد، من به گونه ای رفتارمی کردم که از ازدواج با من پشیمان شود ،به طور مثال بدرفتاری می کردم، حرف بدی می زدم یا سینی چای را روی پای داماد می ریختم! آن ها هم می رفتند و پشت سرشان را نگاه نمی کردند تا این که یکی از خواستگارانم من را با همین رفتارهایم پسندید و قرار عقدوعروسی گذاشته شد. به چشم برهم زدنی من را به آرایشگاه بردند و لباس عروس بر تنم کردند. من نیز چاره ...
قتل پسرسرکش به دست پدر عصبانی در تبریز / حکم پدر صادر شد
با استفاده از روسری خفه اش کرد. با اظهارات همسایگان و شاهدان ماجرا، کارآگاهان پدر مقتول را دستگیر و پدر در همان بازجویی اولیه به جرم خود اعتراف کرد. گفتگو با پدری که قاتل پسرش شد چند سال است که ازدواج کرده ای؟ 34 سال قبل، وقتی 21 ساله بودم با دختر مورد علاقه ام ازدواج کردم. دختری که همه زندگی ام است و جانم را هم برایش می دهم. حاصل این ازدواج 2 پسر و یک دختر بود ...
حرف زن مطلقه آتیشم زد/او گفت تو 5ساله همسرمظفری اما من 7 ساله با او رابطه دارم!
نامتعارف با مظفر برقرار کرده است. مظفر نیز به این ارتباط پنهانی ادامه داده تا جایی که همسر ساحره متوجه ماجرا می شود و به ناچار همسرش را طلاق می دهد. خلاصه خانواده عمه ام که در جریان این ارتباط شوم قرار گرفته بودند، برای آن که از ازدواج مظفر با یک زن مطلقه جلوگیری کنند، به خواستگاری من آمدند و این گونه بدبختی مرا کلید زدند. دیگر به همه رفتارهای همسرم مشکوک شدم و گوشی تلفنش را پنهانی ...
طنین پیام شهدا در خراسان شمالی
...> خواهر عزیزم: الگوی تو زینب (س) است. زیرا اگر زینب (س) برادرش حسین (ع) شهید شد، تو هم برادرت شهید می شود. چون الگوی من حسین (ع ) بود و الگوی تو نیز زینب (س) باشد، زینبی باش چه نسبت به فرائض دینی و چه نسبت به حجاب و تو باید الگو از زینب (س) و فاطمه (س بگیری. نوجوان بسیجی شهید " جواد صبوری " از اسفراین در وصیت نامه خود خطاب به خواهرانش آورده است: اگر به فیض عظیم شهادت نایل آمدم دوست دارم ...
در شورای عالی انقلاب فرهنگی برای مهجوریت زدایی از قرآن تحولی به وجود بیاورید
تفسیر نور 100 نکته دربیاورد یک سفر عمره به او هدیه می دهیم. خدا رحمت کند شهید حجازی معاون حاج قاسم 80 نکته درآوردند. بحر لایدرک ، ایمان باید داشته باشید. ما ایمان نداریم، چند تقاضا دارم. بخشی از عمر خود را مغرات کنید و بگویید 2 درصد یا 5 درصد هر چه قدر که خودتان می دانید زمان برای این کار بگذارید. چند طلبه قرآنی برای این کار پیدا کنید. نامه ای که نوشتم شما زحمت بکشید دوباره بخوانید. 50 آیه هست و ...
اثر انگشت قاتل را لو داد
بازجویی نگذشته بود که ثریا در حالی که آدامسی به دهان داشت و می خندید وارد شعب ویژه قتل شد و وقتی سمیه با اشاره ستوان. م را نشان وی داد با تمسخر گفت: این پسربچه با هیکل کوچولویش می خواهد پرونده قتل شوهر من را پیگیری کند، بعید می دانم و... ستوان. م با وجود شنیدن این حرف های تمسخر آمیز چیزی به روی خود نیاورد و از ثریا خواست پشت میز بازجویی بنشیند. با شوهرت اختلاف داشتی؟ باز هم سؤال های ...
افشاگری شجاع خلیل زاده درباره اتفاقات جام جهانی: به من ظلم شد
. نگفتی آیا شانسی برای قهرمانی داریم؟ ما بازیکنان خوبی داریم و سرمربی تیم ملی هم تجربه کافی را دارد. قطعا کار سخت است ولی این پتانسیل را داریم که قهرمان شویم. بازی نکردن در جام جهانی یک اتفاق تلخ برای تو بود. وقتی به آن روزها فکر می کنی اذیت نمی شوی؟ اگر بخواهم حرف بزنم می توان یک کتاب نوشت ولی الان زمانش نیست و دوست ندارم صحبتی کنم که تیم ملی وارد حاشیه شود. حتی ...
خودم کردم که لعنت برخودم باد| خواستم شوهرم را امتحان کنم بیچاره شدم| پوریا من رو طلاق داد با مرجان ...
: پوریا به اون محل نداده . با توجه به اینکه مرجان دختری زیبا و خوش اندام بود و پوریا تحویلش نگرفته بود تو دلم خوشحال بودم و امیدوار شدم و تا حدودی افکار سیاهی که تو ذهنم بود خارج شد . چند ماه از این موضوع گذشت که اتفاقی به گوشی پوریا دست پیدا کردم و چت های عاشقانه پوریا رو با یه دختر دیدم .دنیا دور سرم چرخید،شماره را برداشتم و تصمیم گرفتیم نازی به اون دختر زنگ بزنه و تهدیدش ...
وقتی صیغه رییسم شدم دردسرهایم شروع شد
فکر کنم به خانواده ام گفتم که مهرداد همان شاهزاده رویاهای من است که با اسب سفید به دنبال من آمده است. بعد از رضایت خانواده ام دوران عقد خوبی داشتم اما بعد از عروسی شاهد دخالت خانواده همسرم درامور زندگی مان شدم مهرداد برخلاف قولی که داده بود سرکار نمی رفت و شغل منظم و با ثباتی نداشت و روز به روز درگیری بین ما بیشتر می شد تا اینکه دیگر نتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و به دادگاه رفتم و ...
نمیدانم با رسوایی خیانت به شوهرم چطور زندگی کنم| وسوسه های شیطانی مرا به خلوتگاه شیطانی برد+جزییات
اصلا فکرش هم نمی کردم یک ارتباط ساده در نهایت به رسوایی بزرگی ختم شود و من بی آبرو شوم. اگرچه صاحب دو فرزند شده بودم اما همواره با همسرم اختلاف داشتم. او همیشه درگیر گرفتاری های کاری و بدهی و طلبکاری هایش بود و توجهی به من و فرزندانم نداشت. به همین دلیل کمبود محبت را با همه وجودم حس می کردم و بیشتر اوقات با یکدیگر مشاجره داشتیم. این کمبودهای عاطفی به جایی رسید که هر کدام از ما مشغول خودش شد و دیگری را فراموش کرد. در همین زمان بود که من وارد یکی از گروه ها ...
مرور چند پرونده در دادگاه خانواده
ما رابطه عاطفی وجود نداشت. چند سالی مدارا کردم و حتی در یک برهه ای از زمان از هم جدا شدیم بدون اینکه رسما ثبت شود و هر دو به خانه پدرمان رفتیم ولی مدتی بعد به خاطر دخترمان دوباره در کنار هم زندگی کردیم. فکر می کردم شاید این جدا شدن و دور شدن بتواند زندگیمان را درست کند اما هرچه گذشت تنهاتر شدیم و زندگی تلخ تر. در نهایت با همدیگر به توافق رسیدیم و من مهریه ام را بخشیدم و همسرم هم حضانت ...
فیروزه خیانت کرد و باید تنبیه می شد
سالمان زیاد نبود، خانواده ها با این ازدواج موافق نبودند. ما هم تصمیم گرفتیم مدتی دوست بمانیم و بعد ازدواج کنیم. از کجا متوجه شدی فیروزه به تو خیانت کرده است؟ مدتی می شد که رفتارهای ایمان فرق کرده بود. معمولا اگر مهمانی می رفت مرا با خودش می برد و شب ها با من در تماس بود. اما چند هفته ای می شد که نه دیگر مرا به مهمانی می برد و نه شب ها خبری از او بود. کمی به او مشکوک شده بودم اما ...
دادخواست طلاق دختر جوان به خاطر سکوت همسر
خیال آقا دیگر درست نمی شوند. زندگی برای من خیلی وقت است که تمام شده و فقط روزمرگی دارم. در همین بین بود که دختر جوان نزدیک ما شد و گفت آره آقا ولش کن چند ماه است که فقط می گوید ولش کن بی خیال باش من دیگر حوصله ندارم و من به خاطر همین سکوت ها و بی میلی های او مجبور شدم که دادخواست طلاق بدهم چراکه عشق بین ما از بین رفته است! به گزارش شفا آنلاین : دختر جوان پس از چند دقیقه سکوت نگاهی به ...
توضیح قلیچ درباره حضورش در تمرین استقلال
او گله مند شدم. چون می گویم کسی که به یک معروفیت و جایگاهی می رسد باید قبلش را از یاد نبرد. باید همیشه گذشته اش را فراموش نکند و مدنظرش قرار دهد. شما تیم ملی و پرسپولیس را داری، طرفدار استقلال که بازی را باخته، هوادارش گریان است، یکی از هوادارانش را به خاطر سکته قلبی از دست داده، بعد شما بیای طرف تماشاچی این کار را بکنی. اگر این حرف من غلط است بگویید غلط است. تیم تو برده است برو دنبال کارت. دیگر ...
این مرد در دادگاه خانواده فهمید پدر شده است!
...، چون او را واقعا دوست داشتم، اما نمی دانم چه بر سر زندگی ام آمد که الان پنج ماه است که فقط میلاد می گوید ولش کن و بی خیال باش. حتی در این پنج ماه آخر اتاق مان را هم جدا کرده ایم و دیگر تمایلی به زندگی با هم نداریم و این مسئله دلیل خاصی هم ندارد و ما گیج هستیم که چرا این طور شد! میلاد سرش را بالا آورد و گفت دلیل که دارد، اما دیگر حوصله ای برای توضیح دادن وجود ندارد! قاضی رو ...
زن جوان رضا رویگری طلاقش را علنی کرد | گریه های رضا رویگری برای طلاقش اشک همه را درآورد
های کم کاری اش است و روزهای دوری از بازیگری یا به قول خودش آن شکل از بازیگری که دوستش دارد. راستش صحبت کردن با بعضی چهره ها بهانه نمی خواهد چون همیشه طراوت و تازگی ناب خودشان را دارند و اگر آن طرف ماجرا مرد خوش صحبتی چون رویگری باشد که دیگر این گفت وگو رنگ وبویی دلنشین تر هم پیدا می کند. یک قانون نانوشته در دیدار با رویگری وجود دارد با این مضمون که اگر کنار او بودید و به شما خوش نگذش ...
چرخ هایی که به کام مادران سرپرست خانوار می چرخد
...> این فعال فرهنگی ادامه داد: همین مهم همچنین باعث شده که در هیأت ها و روضه های خانگی و پایگاه های بسیج، خواهران به من اعتماد داشته باشند و کسانی که در زندگی مشکلات داشتند با من در میان می گذاشتند و با کمک دوستان و خیرین آنها را یاری می کردیم تا مشکلاتشان برطرف شود. وی افزود: خانم هایی هم بودند که مشکلات فرهنگی و اخلاقی داشتند و به علت بداخلاقی همسر و... تصمیم گرفته بودند که طلاق بگیرند با ...
گفتگو با غلامرضا صنعتگر، خواننده و آهنگ ساز حوزه موسیقی رضوی | صدایی نو برای عرض ارادت
که از این هنرمند چهره ای متفاوت و منحصربه فرد ساخته است. صنعتگر که در زمینه موسیقی و آواز به تعبیر خودش خودآموخته است و ترانه می شه ضامنم بشی؟ در شهرت و محبوبیت و معرفی اش به جامعه بسیار تأثیرگذار بوده است، خود را همواره مشتاق گفتگو درباره آثار تقدیمی خود به امام رضا (ع) می داند. همچنین او در هفته گذشته چند آهنگ رضوی در جمع مردم مشهد در جشنواره ماه امت خواند. با این هنرمند به گفت وگویی ...
نجات کانون زندگی دانش آموز با فداکاری معلم
توانستم به پسرم آب دهم، به علت ضربه مغزی نصف صورت و نصف بدنش فلج بود، چاله ای در ریه اش به وجود آمده بود که هر چه می خورد به شدت سرفه می کرد، اما هنوز بعد از گذشت ماه ها هنوز به آن حالت اولیه برنگشته، چون ضایعات مغز هنوز وجود دارد، اما خوشحالم با وجود همه کارها خدا به ما یاری رساند. تمام اجزای بدن پسرم خورد شده، اما به هیچ عنوان دیگر نباید عمل و بیهوش شود، خوشحالم که الان کم کم اما به ...
سرنوشت بازیگران سریال محبوب خط قرمز +عکس
کردم بیننده نیاز به دیدن آدم های جدید دارد، این شد که چند ماه می رفتم تئاتر شهر و کلاس های مختلف بازیگری و شاید بالای 80-70 استعداد خوب پیدا کردم. یادم می آید چند سال بعد که با امیر جعفری در سریالی که به تهیه کنندگی من ساخته می شد برای آخرین بار حرف می زدم در خاطراتش گفت من هم جزو آن کسانی بودم که تو از من عکس گرفتی و فقط به دلیل قد بلندم مرا برای بازی در خط قرمز انتخاب نکردی. کسانی را که من برای ...