سایر منابع:
سایر خبرها
بازیگر معروف سریال های طنز: نباید یک لکه سیاه در زندگی ام باقی بماند
، این دگرگونی های تو را ندارم. بیشتر در مورد شخصیت همسرتان بگویید. همسر من وکیل است. بسیار منضبط است و خانه اش همیشه باید برق بزند. در این زمینه با من فرق دارد، چون من شلخته هستم. عاشق خانه داری است. می گوید از آشپزی کردن لذت می برم. پلو با گوشتی دارد که خیلی خوشمزه است؛ قیمه هایش، ته چین هایش و کلا دست پخت خیلی خوبی دارد. تفکر خانواده اش هم همین است. برای آرامش اعصاب آشپزی می ...
گولسیانی: پرسپولیس را به بقیه پیشنهاداتم ترجیح دادم/ از تقابل با رونالدو استقبال می کنم/ می خواهیم کار ...
اینکه بخشی از تاریخ پرسپولیس هستم خیلی خوشحالم و می خواهم بهترین عملکردم را برای پرسپولیس به نمایش بگذارم. شایعاتی هم در مورد جدایی تو به گوش می رسید. پیشنهادات دیگری هم داشتی؟ بله هم از داخل ایران و هم خارج از ایران پیشنهاد داشتم ولی خودم پرسپولیس را به سایر پیشنهادات ترجیح دادم. در پرسپولیس راحت هستم و هم من و هم کادرفنی و هم مدیران تیم دوست داشتند که قرارداد تمدید شود. از اینکه ...
روزی که آقا معلم و بچه ها، سنت ها را شکستند!
ارجمندنیا: بله. همه بچه هایی که دل شان خواست. از مجموع دانش آموزان ما، صد و ده نفر اعلام آمادگی کردند که از نظر تعداد، بزرگ ترین گروه سرود استان خوزستان را تشکیل دادند و یک نماهنگ تولید کردند. فارس: اما کسی از شما به عنوان معلم پرورشی و حتی از این بچه ها توقعی نداشت ارجمندنیا : در شرایطی که شما هم اشاره داشتید، کسی توقعی از این بچه های کم سن و سال ندارد، اما از نظر ...
امباپه: پاری سن ژرمن دچار چنددستگی شده و بازی در آن فایده ای ندارد
، بنابراین شایعات حول باشگاه به وجود می آید اما این مرا آزار نمی دهد، چون می دانم دارم چکار می کنم و چطور این کار را می کنم.اعلام موضع رسمی پاری سن ژرمن درباره امباپه وی همچنین در مواجهه با این پرسش که آیا مردم عملکرد تو را بی اهمیت جلوه می دهند؟ ، خاطرنشان کرد: بله اما من آنها را سرزنش نمی کنم. در فرانسه مردم رشد من را دیده اند، همیشه مرا آخر هفته یا در پاری سن ژرمن دیده اند یا در تیم ملی ...
قصه هایی برای همه بچه ها
سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا )- فرزانه رحمانی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان : ده ساله بودم که پدرم مجموعه کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب را برایم خرید. آن روزها فکر می کردم این کتاب را فقط به بچه های خوب می دهند. دلم می خواست همکلاسی ام که سال دومی بود که کلاس چهارم را می خواند و معلم همه اش به او می گفت که بچه بدی هم است، کتابم را بخواند. برای همین یک روز کتاب گلستان و ...
تهران به روایت نواده مظفرالدین شاه | ماجرای جالب اولین آدامسی که دست تهرانی ها رسید | روایت قحطی، بیکاری ...
. مادرم گفت خب تو قلکت اگر پول داری می توانی بخری. قیمت کتاب پنج تومان بود، من در قلکم کمتر از پنج تومان داشتم که باقی اش را مادرم داد و خریدیم. خوب یادم است قصه کتاب اصلاً خوب نبود (خنده). فقط آن کشتی وسطش جالب بود. بعد از مهاجرت، به منصوره اتحادیه چه گذشت؟ منصوره اتحادیه فرزند بزرگ خانواده بود. او دو برادر و یک خواهر کوچک تر از خود داشت. وقتی دوازده سیزده ساله بود، او را همراه ...
درخواست طلاق به خاطر عروسک بازی همسر
پس از ورود به حیاط مجتمع خانواده در بین آن همه جمعیت و هیاهو اولین چیزی که توجه من را جلب کرد، حضور یک دختر نوجوان که از چهره اش مشخص بود تقریبا 13 یا 14 سال بیشتر ندارد، بود که دقیقا در نزدیکی بوفه دادگاه با قد کوتاه و کیف کوله پشتی عروسکی ایستاده بود و پسری جوان با قدی نسبتا بلند و ته ریش و یک پیراهن سفید بر تن در حدودا یک متری این دختر جوان به او خیره شده بود و مدام داشت به مادرش که نزدیک او بود، می گفت این لقمه تو و خواهرت بود، تو من را بدبخت کردی؛ وگرنه من اصلا آدم ازدواج کردن نبودم. این قدر به من گفتی که من مجبور شدم قبول کنم. این حرف ها گفت وگوی این پسر جوان تقریبا 26ساله بود ...
اکسیر پرورش؛ ایده آلی برای ادبیات کودک و نوجوان
کردن کتاب مورد علاقه خود هستند. وارد بخش کودک که می شویم با طراحی منحصر به فرد آن به کودکان حق می دهیم که در روزهای گرم تابستان هم دست بزرگترهای خود را کشیده و به محل زندگی یار مهربان هدایت کنند، فهیم بانو قلدی دختر بچه ای که با تمرکز فراوان کتابش را روی میز صورتی گذاشته فارغ از دنیای بیرون با عشق و علاقه مشغول خواندنش است می گوید: کتاب خواندن بهترین و قشنگ ترین سرگرمی من است و به نظرم همه ...
400 آقاسید کوچولو عید ولایت را جشن گرفتند
لبانشان می آورد. چند کلیپ از فعالیت های بچه ها در کانون جوان رضوی پخش شد که در آن بچه ها در مسابقه های مختلف شرکت کرده بودند یا برای درک زحمات خانواده به اردوهای جهادی مثل کار در کارواش ، کمک در مزرعه، رنگ آمیزی مدرسه و... رفته بودند، پدر و مادرهایی که از صدای خنده فرزندانشان بی اراده می خندیدند، حالا با دیدن بخشی از برنامه های کانون جوانان رضوی دلشان گرم شد که دانش آموزانشان چه اوقات خوش و ...
امیرغدیر| قهقهه های آق داش در بزنگاه یوم العید
21 ندارد و مسجدی که سال به سال دَر آن باز نمی شود، به بچه های قد و نیم قد و قوس خنده ماسیده و بی رمق و روستایی که هیچ کجای نقشه نیست در آخر هم انتظار یک کار کارستان. من صفیر شدم و گوش به گوش تب و تاب دلم را رساندم، دست آخر در همان بزنگاه یوم العید هیأتی خانوادگی با اعوان و انصار و کوله باری از محبتِ نشات گرفته از یوم الله سرازیر محرومیت و مسجد تک و تنهای آق داش شدند تا بسازند هر آنچه ...
عهد می بندم/ با اجازه بزرگ ترهای مهمونی 10 کیلومتری؛ بله!
داشتنت برندارم! جمعیت را نگاه کردم؛ همه این سادگی و صمیمت همین جا بود. چشمم به زن و مرد جوان و خوش رویی افتاد که لبخندزنان سلفی می گرفتند. جلوتر رفتم و بعد از سلام و احوال پرسی خواستم گپی بزنیم. پرسیدم: تازه ازدواج کردید؟ جواب دادند: بله تقریباً چند ماهی است که ازدواج کردیم. امسال اولین باری است که به این رویداد می آییم. راستش را بخواهید بعد از دیدن این جمعیت که برای حضرت علی آمده اند ...
مریم پس از همخوابی همزمان با مردان غریبه در خیابان معتاد شد
چند سالگی معتاد شدی؟ تقریباً نوجوان بودم که معتاد شدم، بعد از آن شب وحشتناک دیگر همه چیز در زندگی من نابود شد. *از کدام شب حرف می زنی؟ از آن شبی که گروهی به من تجاوز کردند و من یکه و تنها آواره خیابان شدم. *اول از زندگی خانوادگی ات بگو. از پدر و مادر و خواهر و برادرت؟ وقتی چهار ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند. من با مادرم زندگی می کردم. یک ...
تجاوز فجیع و دسته جمعی به دختر جوان در تهران | ماجرا چه بود؟
او حالا یک مادر تمام عیار است و زیر نظر موسسه خیریه مدت پنج سال است که اعتیادش را ترک کرده است: *از چند سالگی معتاد شدی؟ تقریباً نوجوان بودم که معتاد شدم، بعد از آن شب وحشتناک دیگر همه چیز در زندگی من نابود شد. *از کدام شب حرف می زنی؟ از آن شبی که گروهی به من تجاوز کردند و من یکه و تنها آواره خیابان شدم. *اول از زندگی خانوادگی ات بگو. از پدر و ...
پویش هدیه اسباب بازی و حماسه ای که کودکان رقم زدند!
بچه ها سخت است. اهل حاشیه رفتن و توضیح دادن نیستند. جواب شان یک کلمه است. بله ، منم هدیه آوردم ، دوست داشتم منم اسباب بازی بیارم . باید از رفتارشان متوجه باشی. از صف طولانی شان. از اینکه با عشق عزیزترین دارایی شان را از دنیای کودکانه شان جدا کردند و آوردند. از نگاه های لحظه آخری که دوباره به عروسک شان می اندازند و پا می گذارند روی دل کوچک شان. از خنده بزرگی که بعد از سپردن اسباب بازی شان به دست ...
وصیت آقانوید برای خاکسپاری با لباس سپاه
شید هم نباید با کسی حرف می زد. از قبل به من تذکر می داد که بین خواندن زیارت مزاحمش نشوم ولی من حسابی اذیتش می کردم و مدام سر به سرش می گذاشتم. روزی که پیکر خونی تو را برگرداند عقب، حال خرابی داشت. هم گریه می کرد و هم می خندید. شما دو نفر با هم آن مسیر را برای عملیات آزادسازی شهرک های نبل و الزهرا شناسایی کرده بودید. قرار بود همه با هم برویم و شادی آزادی شیعیانی که چند سال توی محاصره گروهک های تکفیری ...
خلا تصویرسازی کتب کودکان در استان همدان
، تصویرسازی را نشان دهیم مثلاً به کودک بگوییم، تو که سرمایه این سرزمین هستی از الان باید در حوزه اقتصاد پس انداز کردن را یاد بگیری، در حوزه شهید و شهادت باید شهید و8 سال دفاع مقدس را فرابگیرد و باید بداند کشور را چگونه در برابر دشمن نگه داشته ایم و باید شخصیت یک شهید را در قالب داستان به کودکان بفهمانیم. نویسنده ارزشی حوزه دفاع مقدس یادآور شد: متأسفانه در استان همدان تصویرسازی برای کتاب های ...
خاطره بازی با یک معلم قدیمی | پابه پای بچه ها از مدرسه تا کانون اصلاح و تربیت
...> در امامزاده حسن(ع) که معلم بودم، یک دانش آموز دختر را در مقابل نامادری اش که به او تهمت دزدی زده بود، حمایت کردم. پدرش قصاب بود و با چند تن از همکاران به مغازه اش رفتیم و به او گفتیم که ما کل خانه ات را برای یافتن گوشواره همسرت جست وجو می کنیم. به همراه همه معلم ها و مدیر مدرسه به خانه او رفتیم. در کمدش را که باز کردیم، گوشواره جلوی کمد افتاده بود. بعد از پیدا کردن گوشواره او را مجبور کردیم تا ...
ازدواج آقای مدیرعامل با دختر پرحاشیه+ جزئیات
که تصور می کردم، با دادن مهریه، طلاقم را داد و به خانه پدری ام برگشتم. هر بار با او تماس می گرفتم تا بخواهم به خاطر بچه کوتاه بیاید، یک جمله می شنیدم: تو من را نزد همه شکستی و تحقیرم کردی! بعد از 6 ماه التماس توانستم پژمان را راضی کنم که عذرخواهی ام را بپذیرد، حدود 8 سالی است که در کنار هم زندگی خوبی داریم و پژمان توانسته پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند. هر وقت از او می پرسند رمز موفقیت تو چیست؟! جوابی جز اینکه بگوید: حمایت هایم همسرم!!! ...
هشدار کیلین مورفی درباره تماشای اوپنهایمر : این فیلم شما را عصبانی می کند
شهرآرانیوز - فیلم اوپنهایمر با بازی کیلیان مورفی، همکار همیشگی نولان، که برای اولین بار با او در سه گانه شوالیه تاریکی کار کرد، درباره نقش فیزیکدان نظری، جی رابرت اوپنهایمر، در پروژه منهتن و در طول جنگ جهانی دوم است. او به پدر بمب اتمی معروف است. مورفی یک ماه مانده به اکران فیلم، در گفتگو با گاردین درباره رضایتش از محصول نهایی گفته است: بله؛ راضی هستم. من معمولا دوست ندارم ...
بررسی سیر تحول شخصیتی والتر وایت در سریال بریکینگ بد ؛ از معلم شیمی تا هایزنبرگ
کند که تا آخر ازدواجش ادامه پیدا می کند. اسکایلر به طور کامل وخامت اوضاع را درک نمی کند و تنها زمانی به این واقعیت تلخ پی می برد که وقتی به والتر می گوید فکر می کند جانش در خطر است، والتر همه چیز را واضح بیان می کند. در این سکانس، والت خشمگین شده و بر سر اسکایلر فریاد می زند: من در خطر نیستم، اسکلیلر. من خود خطرم. یک نفر در را باز می کند و تیر می خورد، و تو فکر می کنی من آن نفر هستم؟ نه، من کسی ...
خدایا شرمساری در پیش تو مرا بس است
و نگذاشتید که به گناه آلوده بشوم. وصیتی خصوصی برای شما ندارم فقط از شما می خواهم که برای از دست دادن من صبر داشته باشید، پدر جان صبر داشته باش صبری علی وار که دنیا زودگذر است و روز ها می گذرد و بچه ها بزرگ می شوند، جوان ها پیر می شوند و مردگان از یاد ها می روند، فقط خدا را به یاد بیاور تا دلت آرام بگیرد و چیزی که در راه خدا داده شود ناراحتی ندارد. و اما مادر جان تو نیز صبر زینب وار ...
ارزان ترین پارک تهران را چه کسی ساخت؟/ یک باغبان و چند کارگر ساده، همه امکانات پدر جنگلبانی ایران
این روز ها که زندگی ماشینی روح را آزرده و جسم را خیلی زود فرسوده می کند، هیچ چیز بهتر از بوستان های آرام و سرسبز حال آدم ها را خوب نمی کند و آرامش را به شهرنشینان هدیه نمی دهد. به گزارش همشهری آنلاین، پارک ساعی که میزبان خوبی برای فرار از شهر دودزده و پرترافیک پایتخت است، ارزان ترین بوستان به لحاظ طراحی و ساخت لقب گرفته است، اما چرا؟ بهتر است خودتان بخوانید تا متوجه شوید. ...
رضا شکاری: اگر بازیکن آزاد بودم، به پرسپولیس می رفتم!
پیشنهادی هست که همواره برای تو وجود دارد. باشگاه پرسپولیس همیشه به من لطف داشته اما بعد از آنکه فصل تمام شد، من چند پیشنهاد خوب داشتم که یکی از آن ها از تیم سپاهان بود. *استقلال و جواد نکونام هم پیشنهاد داشتید؟ بله، من بعد از اینکه با سپاهان قرارداد بستم، حتی آقای نکونام با یکی از دوستان من تماس گرفتند که اگر قرارداد نبستید، لطفا او را به استقلال بیاورید. من در لیست ...
هیچ جای پرونده جهانبانی عبارت معلم خلبان ندارد
دستگیری هایی انجام شده بود. تعداد زیادی همافر و درجه دار را گرفته بودند و به کیش و خاش برده بودند که اگر انقلاب پیروز نمی شد، همه اعدام می شدند. * در خلبان ها هم یک یا چند نفر را داشتیم که در صورت پیروزنشدن انقلاب بنا بود اعدام شوند. خلبان اف چهار بود... خضرایی؟ * نه. خلبانی بود که تبعید شده بود. یادم آمد مسعود اقدام بود. خضرایی هم بوده است. در همه این ...
کاش آن 500 تومان را به آقای معلم می دادم
پا انداخته بود و داشت با آقای مدیر در مورد چیز مهمی حرف می زد. چرا می گویم مهم چون عین وقت هایی که به طور جدی سر کلاس مبحث کسر را برایمان توضیح می داد دست هایش را در هوا می چرخاند و بعد به هم چفتشان می کرد. گفتم: آقا اجازه؟ آقا نگفتی چرا باید پول بیاریم. زد روی پای معلم کلاس پنجمی ها و گفت: آقای شیراوند اصلا کاش این ابوالفتحی رو ببری برای خودت و بجاش کل دانش آموزان پایه پنجم را بدی به ...
حرف های جنجالی خرید جدید و 18 ساله رئال: بارسلونا و بقیه تیم ها بی ارزش بودند/ آماده رقابت با کروس، ...
کار کنم، تا از همه توانم مایه بگذارم. احتمال بازی قرضی در یک تیم دیگر را رد می کنی؟ بله، این احتمال را رد می کنم. می خواهم در رئال مادرید بمانم. الگویت چه کسی است؟ کریستیانو، اوزیل، گوتی... می خواهم مثل آنها اسطوره شوم. برای همین اینجا هستم. با اوزیل حرف زده ای؟ بله، او مثل برادرم است. به من گفت که این مهم ترین باشگاه در دنیا است. با ...
آشتی با ریاضی کنکور و تبدیل آن به یک درس آسان
می دارد ، اما بعد از مدتی باید فرمان را ول کند تا خودتان یاد بگیرید چگونه بدون کمک او رکاب بزنید و زمین نخورید که ممکن است چند باری هم زمین بخورید اما بیخیال نمی شوید . یادگیری حل مساله هم مثل یادگیری دوچرخه است ، فقط اتفاقی که افتاده است این است که معلم همیشه دستش روی فرمان دوچرخه ریاضی شما بوده و هرگز اجازه نداده است که مغز شما خودش مسیر حل را پیدا کند و شما همیشه از تنها سوار شدن بر ...
عیدی خاص مولا در عید غدیر
خیلی خوشگله با یه عالمه خوراکی های خوشمزه !" زن جوان ذوق زده می گوید: من هر چه دارم از غدیر است همین یک جمله کافی بود که میهمان خانه آنها شوم. بیماری مهمان ناخوانده نوعروس نوعروس بودم 3 ماه از ازدواجم گذشته بود که یک روز عصر موقع آماده کردن شام درد بسیار بدی در کمر و پاهایم پیچید درد آنقدر شدید بود که همانجا کنار گاز نشستم نمی دانم چند دقیقه به همان حالت ماندم تا کمی دردم آرام ...