سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی امام رضا ع به عیادت خادمش آمد!
گروه زندگی؛ زینب نادعلی: حساب و کتاب سال هایی که خانه را آب و جارو زده. اتاق کوچک شان را مرتب کرده و دیگ غذا روی اجاق گذاشته. آن وقت بچه هایش را فرستاده تا دنبال زائر بروند و چند روزی مهمان های امام رضا علیه السلام، مهمان خانه شان باشند از دستش در رفته. از همان سال های دور اتاق بزرگ تر و بهتر خانه همیشه سهم زائران بوده و سهم خودشان همان اتاق کوچک 12 متری گوشه خانه! معصومه خانم را می گویم. زن سن و ...
خانه زوج سبزواری چطور هتل زائران امام رضا(ع) شد؟
گروه جامعه خبرگزاری فارس- مریم شریفی؛ موقع خداحافظی به مهمانان می گویم: هر وقت خواستید به مشهد بروید، یادتان باشد که اگر خانه ما نیایید، اصلاً زیارتتان قبول نیست. این روحیه را اول از پدرم و بعد از همسرم به ارث بردم. حاجی، عاشق مهمان بود. از بخت بلندش، سبزواری شده بود و خانه مان در مسیر زائران امام رضا (ع) قرار گرفته بود. اینطور بود که وقت و بی وقت می رفت در خیابان ها دنبال زائران در را ...
اجرای تعزیه 100 ساله در شهری که متعلق به برادر امام رضاست + فیلم و تصاویر
، مخالف خوان تعزیه بود و شبیه خوانی شمر را می کرد. خودم هم از 35 سالگی شمرخوانی می کنم، یعنی از 30 سال قبل . گروهی داشتیم و تعزیه های مجلس خودمان را اجرا می کردیم، خیلی ها اینجا حاجت گرفتند، چند سالی ست که بچه های گروه تعزیه ده زیار می آیند و تعزیه را اجرا می کنند . قدیم ها پذیرایی مجلس تعزیه خانه ما در حد تعزیه خوانان بود و با آبگوشت امام حسینی و یا برنج از آنها پذیرایی می کردیم ...
این شهیدان قرآنی نام شان با رحلت پیامبر گره خورده
کربلای 4 بود، سال 65 در همین عملیات شهید و مفقود شد. محمد 12 سال بعد و رضا 15 سال بعد برگشتند. اما این سال ها چشم انتظاری برای پدر و مادرم سخت گذشت. پدر امید داشت که بچه ها اسیر شدند و برمی گردند. زمان آزادی اسرا که خیلی سخت گذشت. هر لحظه منتظر بودند و دائما رادیو و تلویزیون و روزنامه ها را چک می کردند. وقتی چند اسیر هم به محله آمدند، حاج آقا خودسرانه چند پلاکارد نوشت و در و دیوار خانه را پر از پرچم و ...
معلمی که افتخار شهادتش را از امام رضا(ع) گرفت/ شهید خفته در بهشت ثامن الائمه
دودها اثری از علیرضا توی کوچه ها نبود. هیچ کس نفهمید او از کجا آمد و به کجا رفت. دوان دوان خودش را به خانه رساند و در زیرزمین پنهان شد... این ماجرا مربوط به خاطرات شهید علیرضا افشار نادری است که در کتاب شقایق های ماندگار به آن اشاره شده است. شهید افشار نادری در سال 1340 در فیروزکوه به دنیا آمد. منش با گذشت و فداکارانه و مودبانه او زبانزد همه بود. به صله ارحام اهمیت می داد، به طوری که ...
همسرکشی به خاطر مالکیت خانه 50 متری
.... او در همسایگی خانه برادرم زندگی می کرد و آن روز او هم آنجا دعوت بود همدیگر را دیدیم و به او علاقه مند شده و با او ازدواج کردم. ازدواجی که حاصلش دو دختر است و الان نمی دانم جواب بچه هایم را چی بدهم؟ زندگی ما خوب بود و همه چیز از زمانی شروع شد که من تصمیم گرفتم خانه ای خریداری کنم. شغلت چیست؟ پاکبان هستم. چند سال قبل، پس انداز سال ها کارم را با یک وام 16 میلیون ...
به بدحساب ها در اربعین بازهم نسیه داده می شود!
همسایه پرسیدم این بود که چرا از ایران آمده و با مرد عراقی ازدواج کرده است؟ زهرا خانم انگار خودش هنوز هم از تقدیرش متعجب بود، داستان زندگی اش را تعریف کرد؛ عبدالرضا جزو سپاه بدر بود. از آن عراقی هایی که زمان جنگ ایران و عراق، به خاطر اینکه نمی خواستند با ایران بجنگند، به ایران پناهنده شدند. دختر عمه ام ما را برای ازدواج به هم معرفی کرد. بعد از صحبت های اولیه فقط عبدالرضا یک شرط داشت و گفت ...
این معلم کلاس چهارم، ویارِ شاگرد باردارش را رفع کرد
همچین حالی رو سر دخترم داشتم چهارده پانزده سال پیش برادرشوهرم اربعین آش رشته نذری می پخت و خودش پخش می کرد ولی برایم نیاورد بهش گفتم من آن روز از خانه بیرون نرفتم منتظر شما بودم گفت نذری خودم بوده دلم نخواسته بیارم. واکنش شوهر ریحانه به ویار نیمه شبش هم جالب بود: تایید می کنم، من که از شیرینی بیزار بودم، اوایل بارداری ساعت دوازده شب شروع کردم به گریه که دانمارکی داغ و تازه می خواهم. واقعاً ...
مادر شهید اغتشاشات 1401: آشوبگران تیر به گلوی علی اصغرم زدند
زائر مزار پسر شهیدم هستم نزدیک به یک سال از شهادت تنها پسر این مادر می گذرد. مادری که دلبستگی زیادی به علی اصغرش داشت. طوری که تا 8 ماه بعد از شهادت فرزندش، تنها مأمنش اتاق علی اصغر بود و از عالم و آدم بی خبر. او می گوید: کنار آمدن با شهادت پسرم خیلی سخت بود. خدا نکند مادری این لحظه ها را ببیند. من تا هشت ماه خودم را در اتاق پسرم حبس کرده بودم و فقط زائر مزار پسرم بود و جای دیگری نمی ...
یادش بخیر شیرجه های یک قرونی!
(عج) تأسیس در سال 1345 این نوشته به رنگ فیروزه ای روی دیوار منزلی به شماره پلاک 28 در کوچه دباغی کاشیکاری شده است. زنگ خانه را که فشار می دهم خانمی بعد از چند دقیقه از لای در به بیرون سرک می کشد و می گوید: بفرمایید داخل خانم های همسایه اینجا جمع هستند، ختم قرآن دارند. داخل خانه که می شویم همه در حال قرائت قرآن هستند. در بین آنها منیرخانم از همه قدیمی تر است می گوید: حدود60 سال است که در ...
ماجرای تئاتری که در مسجد ماندگار شد/ او، اهل امر به معروف بود
یک تئاتر زیبا را از پسرتان تماشا کنید! کنجکاوانه برای دیدن برنامه مجید راهی مسجد شدیم، بعد از نماز مغرب و عشا چراغ های مسجد خاموش و برنامه شد، مجید نقش یک پسر لاابالی و گستاخ را بازی می کرد که هیچ گونه قید و بند و اعتقادی نداشت و باعث آزار پدر و مادر و اطرافیان خود می شد، با آن شیطنت ها و لوندی های خاص خودش همه را به خنده وا می داشت، روحیه مردم محل که حالا به عنوان تماشاچی حضور داشتند به کل عوض شد ...
نویسنده ای که برات کارش را از شهدا گرفت
خبرگزاری فارس مازندران زری طاهری پرکوهی| تا به خودش آمد دید حال و هوای خانه پر شده از عطر شهادت، ازدواج فامیلی پدر و مادر (دختر عمه با پسردایی) باعث شده بود تصاویر شهدای فامیل را در یک قاب جمع کرده بود، قاب عکسی که خبر از پرواز 11 دلداده می دهند، اما در این میان خیره شدن به چشم های مظلوم یکی از آنها بدجوری دلش را به آتش می کشد. این تصویر متعلق به برادر زینب، روح الله است، کسی که در ...
اینجا خانه ما| نجس کاری بچه ها موجب پاکی مادرها!
، در سکون و آرامشی ژرف فرورفته بود و به این سادگی ها قصد بیداری نداشت. از صبحانه سه نفره منصرف شدم و تصمیم گرفتم با علی، مادر و پسری، صبحانه را بزنیم به بدن. - مامان! من وقتی به شروع مدرسه فکر می کنم، دلم می گیره. - حق داری. خیلی از بچه ها همین جورین. لقمه اش را قورت داد و چشم هایش را گرد کرد. - واقعا؟ - آره پسرم. من خودمم وقتی بچه مدرسه ای بودم، از نیمه شهریور به بعد ...
بازیگران خانم این نمایش محبوب در واقعیت به سرطان مبتلا شدند
نمایش مشهور محبوبه ها سال 97 با استقبال زیاد تماشاگران همراه شد. به گزارش وقت صبح ، در این نمایش که به کارگردانی ژاله صامتی روی صحنه رفت، بهناز نازی و مارال فرجاد بازی می کردند. مارال فرجاد چند سالی است که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند و حتی برای ادامه درمان به خارج از کشور رفت. اما به تازگی بهناز نازی که با سریال جیران به شهرت رسیده، اعلام کرد که او نیز ...
آن لحظه که آه کشیدی معصومه مظلومه کجا بود/ سه ندای آسمانی در آخرالزمان در بیان امام هشتم(ع)/ روایت بانوی ...
خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی نخواستم، مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد و این چیزی است از جمله برکات این مشهد (سلام الله علی ساکنه) که بر شخص من آشکار شد و برای خودم روی داد. شایان توجه است که این داستان سال ها بعد از شهادت امام رضا (ع) اتفاق افتاده، و همان گونه که اشاره کردیم، شبیه آن برای معصومان دیگر در زمان حیاتشان اتفاق افتاده است. تذکر این نکته نیز ضروری است که شیخ ...
ماجرای دعوت نامه امام برای یک زائراولی
حکمتی در سفر باشد و از این حرف ها و حدیث ها؛ بعد هم دسته جمعی خوش می گذرد و همه با هم دوست هستیم و امیرآقا هم که مثل برادر است را اضافه کردم. نرم نرمک داشت راضی می شد که صحبت نیمه و نصفه ماند و بچه ها وارد کلاس شدند، باقی حرف ها ماند زنگ آخر در راه خانه. خلاصه از ترفند پسرانه استفاده کردم و دلش را نرم به آمدن، جالب که تا به حالا به مشهد نرفته بود و سفراولی به حساب می آمد و این برای همسفرانش ...
تاجری که در جاده مشهد، خادم زائران است!
گروه زندگی؛ زینب نادعلی: تاجر است، کارآفرین و سرمایه دار اما اینجا در 20 کیلومتری مشهدمقدس به دور از همه این عناوین لباس خدمت به تن کرده و به زائران پیاده پای امام رضا علیه السلام خدمت می کند. 50 ساله است به قول اطرافیانش بزرگِ یک کسب وکار و بازار اما اینجا فقط و فقط خودش را کوچک ترین خادم امام رضا علیه السلام می داند. حرف از سیدمجتبی میرشجاع حسینی است مردی که این روزها گمنام در یکی از موکب های ...
این پسر ;کربلایی را به خاطر بسپارید!
عاطفه انسان را هم صیقل می دهد. دختر بچه عراقی دستم را می گیرد و با التماس خانه شان را نشان می دهد و تکرار می کند؛ مبیت ، مجبورم با گفتن شکراً و بوسیدن سرش، قانعش کنم که باید به مسیر ادامه بدهم. اینجا جواب منفی دادن به بچه های خردسال عراقی که با همه ذوق بچه گانه شان زائرین را به خانه هایشان دعوت می کنند، از سخت ترین کارهای سفر است. آن طرف تر پیرمردی روستایی با محاسن سفید، سد راه ...
گزارش قدس خراسان از حال و هوای پیاده راه بهشت؛ این نقطه مشهد تداعی گر بین الحرمین است
حدودا 50 ساله مینشینم که مشغول مطالعه کتابی در خصوص زندگی امام رضا(ع) است، می گوید که اهل مشهد است و آمده که از خدمات فرهنگی این موکب ها استفاده کند. خانم محمدی برپایی این موکب ها را در دهه پایانی صفر که زائران زیادی یه مشهد می آیند را اقدامی بسیار مفید برای تبیین معارف اهل بیت(ع) می داند. صدای زن عرب زبانی که با گوشی همراه سعی دارد آدرس این پیاده راه را به همسفرش دهد، نظرم ...
ترنس بودن همسر اول امین حیایی از زبان خودش ! + اولیم افشاگری بعد از سالها سکوت
.عرض کنم که دوستان من ترنس نیستم و تغییر جنسیت ندادم با احترامی که واسه همه ترنس ها قائل هستم خودم نیستم، اگه بودم ترسی نداشتم و اعلام میکردم ، و اینکه من دوست دارم موهامو کوتاه کنم لباس اسپرت بپوشم و با پسرم باهم بریم خرید کنیم و شبیه هم لباس بپوشیم در ارامش ،فکر نکنم به کسی ربطی داشته باشه اگه توضحی دادم دیدم واقعا درکی وجود نداره خواستم روشن بشین که اینقدر اسون قضاوت نکنین ، درضمن بهتره سکوت من ...
حرف های تلخ یک هفته پس از حادثه مرگبار در معدن طزره دامغان
در فلکه معطل می شوم. یک خانم میانسال، یک پسر جوان و یک دختر نوجوان از ماشینی پیاده می شوند و در دست دختر نوجوان پرچم های کوچک زرد رنگی می بینم که روی آن ها سلام بر حسین نگاشته شده. حدس می زنم شاید زائران اربعین بوده اند و حالا به خانه بازگشته اند. بعد از یک ربع معطلی به سمت دامغان راه می افتیم. به محل اسکانم یعنی دانشگاه آزاد واحد دامغان می روم. با واسطه ای که اتفاقا خودش هم از اهالی طزره بود ...
متهم به قتل : مقتول سال ها مرا آزار جنسی می داد
ای کاش زبانم لال شده بود و با دست خودم بچه ام را راهی قتلگاه نمی کردم. آقای میانسالی که کنار خانم ساکت نشسته بود،ادامه ی صحبت های مادر مسعود را اینگونه نقل کرد: داخل باغ منتظر نشسته بودیم که حیدر با موتورسیکلت تنها آمد و گفت برای باباش کار پیش آمده آخر شب میاد،بساط کباب و جوجه و مشروب پهن بود که پدر حیدر با پسرش تماس گرفت ،حیدر پس از سلام و احوالپرسی گوشی را داد به من و گفت ...
حسین اوجاقی؛ مهندس خوش تیپی که در اغتشاشات پاییز 1401 شهید شد
.... او همه دیوارهای خانه را با عکس های حسین زیبا کرده و راه پسری را ادامه می دهد که خودش مسیر را نشانش داده. در یکی از دل نوشته های مادر حسین آمده: مامان جان! شب شد و باز دلتنگی اومد سراغم. نفسِ مامان، تمام جهانِ مامان، آرومم کن. مگه شهید نیستی؟ یک سربزن به مامان. دلتنگتم عشق مامان. مامان فدای خنده هات. خوش می گذره کنار اهل بیت؟ بیا ببینمت. الحمدلله عاقبت بخیر شدی بالاخره. ...
این خانم، خانه اعیانی اش را پای عشق حسینی گذاشت
نمی دانم کجاست، سر کوچه 10 سادات خوشرو که می رسم، یک خانم میانسال که مانتوشلوار و روسری مشکی پوشیده است، می پرسد، روضه تمام شد ، می گویم: من الان رسیدم، شما خانه شترداران رو بلدین؟. بله، بیا بریم . توی مسیر برایم تعریف می کند که از روضه چهارسوق بازار کرمان می آید و بعد هم این خبر را می دهد که ساعت پنج، 6 صبح فردا توی چهارسوق آبگوشت امام حسینی می دهند. قصه بی بی شرف النساء ...
غوغای رحم اجاره ای خانم بازیگر ! / ضجه های پردیس پورعابدینی در جدایی از نوزادش !
ابعادی از کاراکتر مهروز در بی مادر بیشتر تو را جذب کرد؟ (زنی ستم کشیده که در دوراهی اخلاقی قرار می گیرد و...) پررنگ ترین ویژگی شخصیت مهروز که مرا جذب خودش کرد. سختی و دور بودنش از کاراکتر خودم بود. من مادر نیستم. 27-28 ساله نیستم. یک بچه کوچک مریض ندارم و خب من رحمم را اجاره نداده ام. من در چنین موقعیت هایی هرگز قرار نگرفته ام و بسیار از من دور است. همین چالش ها شخصیت مهروز را برای من ...
بغض روز چهل و هشتم
بزرگ فرنی گرم و شلغم را توی حیاط خانه بابابزرگ بار گذاشتیم. از سال چهارم به بعد، تمام خاله ها و دایی ها و بچه ها و جوان های خانواده، هرکدام مسئولیتی داشتند. میز کوچک سال های نخستین، مجوز ایستگاه صلواتی گرفت و بابابزرگ توی قاب عکس کوچکی از کنار کاسه قند و خرما، به زوار لبخند می زد. سال هایی که آش رشته و شله زرد و شیربرنج به اقلام پذیرایی اضافه می شد، مادربزرگ از فرط درد پا می گفت: پاک کردن ...
فیلم ناباورانه خاله زنکی جورجینا درباره یک دختر ! / دهن کجی اش را ببینید !
.... اینبار توانستیم خیلی آسان تر با هم صحبت کنیم، چون من دیگر درگیر مسائل کاری نبودم صحبت های مان خیلی خوب پیش رفت. همه ی چیز بین من و رونالدو خیلی سریع رخ داد. در ژانویه این زوج رابطه ی خودرا علنی کردند. و مادر رونالدو در مراسم افتتاحیه FIFA Soccer Awards در زوریخ در هنگام اعطای توپ طلای جام حذفی چهارم به کریس ، از انتخاب پسرش انتخاب جورجینا بسیار خوشحال و ازآن حمایت میکند. پس از پایان ...
عصبانیت لیلا اوتادی از خواستگارهایش! / خانم بازیگر به سیم آخر زد + عکس
.... چندی پیش در برخی از سایتها خبری مبنی ازدواج وی با جواد نکونام بازیکن فوتبال شده است که این خبر صحت ندارد و شایعه ای بیش نیست. استعداد بازیگری لیلا اوتادی تحصیلات لیلا اوتادی دانش آموخته رشته معماری داخلی از دانشگاه تهران است. در کودکی برای بازی در یک فیلم سینمای کیمیا به کارگردانی احمد رضا درویش به او پیشنهاد شد اما خانواده اش بخاطر رسیدگی به امور تحصیلی مانع این امر شدند ...
آشنایی با حجت الاسلام و المسلمین سید عیسی طباطبایی/فتوای عملیات استشهادی علیه آمریکایی ها را از امام ...
داشتند که ما پشتیبان آن ها باشیم اما آن ها از ما پشتیبانی نکردند؛ نه از امام (ره) و نه از مرجعیت شان، طبیعتاً بین ما و حزب امل جدایی افتاد. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، حزب الله شکل گرفت؛ پایگاه نظامی آن دو سال در منزل خودم بود، بچه ها قرارداد شهادت امضا می کردند، شاید بیش از هفتاد نفر در خانه خودم قرارداد شهادت امضا کردند. امکانات در اختیار همین بچه ها قرار داده می شد و از همین جنوب ...