سایر منابع:
سایر خبرها
برای چای خوردن هم مرا در تلویزیون راه نمیدهند!
سالگی فهمیدم و اگر قرار بود دیرتر مشهور شوم، این را قرار بود الان بفهمم و درک کنم. البته بماند که بعدا من فهمیدم که در هیاهوی بی حاصلی که درتلویزیون به راه افتاده این 10 واحد هم گم می شود و به چشم نمی آید و چون خودم هم خودم را از آنچه ایده آلم بوده پایین آورده ام کم کم دچار استهاله خواهم شد و وقتی به جای 100 تا اطلاعات درست 10 تا می گفتم مجبور بودم جای 90 تای خالی را با شعار و چرند پر ...
دکتر احمد قدیری تبیین کرد: چرا بعضی سلبریتی ها وارد اغتشاش شدند؟ / عملیاتی که دشمن برای طلاب و روحانیون ...
زنجیره تأمینی را برای خود ایجاد کرده اند. همان طور که گفتم، برای این که پاتک را بشناسیم، باید ابتدا تک را بشناسیم. بنده می خواهم بگویم اولین نکته این است که بدانیم زنجیره ی تأمین طرف مقابل کامل است و وابستگی به جایی یا چیزی ندارد. اراده کند با بهانه و یا بی بهانه می تواند غائله و اغتشاش به وجود آورد. همین الان اگر اراده کند می تواند چند هزار نفر را بدون هیچ دلیلی به کف ...
بازخوانی یک گفت وگو با فریدون جیرانی درباره ی داستان های جنایی و ژانر نوآر در سینمای ایران | می خواهم ...
می کند که یعنی تو دیگر کارگردان آن سینما تلقی نمی شوی و سعی می کنند بگویند ایشان هم رفت و تغییر کرد. البته من سر تولید فیلم جدال نکردم، چون تولید فیلم دست خودم بود و دوستان خودم سرمایه گذار فیلم بودند. آنها مشکلی با سناریو نداشتند ولی وقتی خفگی در جشنواره ی فجر سال قبل به نمایش درآمد، اطرافیانم برخورد خوبی با من نداشتند. حتی دوستان کارگردانم متلک انداختند که زمان فیلم شما هم زیاد است و باید کم ...
ماجرای دستفروشی آقای بازیگر در کودکی
گذاشتند در حالی که اگر می ماندم حالا در فضای رسانه تبدیل به آدم بالغی شده بودم که می توانستم برنامه بسازم و حرف های تازه بزنم. در کاری که آدم تمام تلاشش را می کند، ارتباطات به وجود می آورد، آزمون و خطا می کند و تازه می خواهد صیقل بخورد و به جایی برسد ناگهان همه چیزش را می گیرند. طبیعتا این می تواند حال آدم را بگیرد. آن روز به آقای رجبی معمار گفتم که شما می توانید بسپارید که من را دیگر ...
بانوی تازه مسلمان برزیلی: حجاب پرچم دین اسلام است
شهادتین را گفتم تقریباً شش ماه گذشت، چون یادگیری احکام اسلام و خواندن سوره ها به زبان عربی زمان بر بود اما در سن 19 سالگی و بعدازاینکه آمادگی راه یابی به اسلام را پیدا کردم، مسلمان شدم. چطور خانواده تان را در جریان تغییر دینتان قراردادید؟ پدر و مادر کمی تعجب کردند چون در برزیل ذهنیت منفی درباره اسلام وجود دارد؛ به طوری که مسلمانان را تروریست و اسلام را دینی خشن معرفی می کنند ...
چگونه بر چالش های برقراری ارتباط در محل کار جدید غلبه کنیم؟
...: با اینکه چند سالی می شود که در حوزه رسانه فعالیت می کنم، بخواهم صادق باشم، مقوله حد و مرز همچنان برایم بسیار سخت است. اینکه بخواهم به جلسات اضافی نه بگویم یا سوال های خیلی شخصی را رد کنم یا وقتی کسی حرف بی جا و غیرمحترمانه ای می زند یا انتقاد تندی می کند از خودم دفاع کنم برایم اصلا کار ساده ای نیست. سعی می کنم هر روز به حد و مرزهایم رجوع کنم و احتمالا در محل کار بیشتر از هر جای دیگری به آن ...
کوکتل مولوتوف تمام شد؛ بفرمائید شربت!
ساعت جمعه شب وارد سقز شدم. سال گذشته که برای چهلم مهسا امینی آمده بودم، از راننده سنندجی شنیدم آنقدر جمعیت به سقز رفته که جای پارک باقی نمانده است. حالا تا چشم کار می کند خیابان ها خالی است و پرنده پر نمی زند. از این طرف و آن طرف شنیده بودم: آنچنان خبری نمی شود! اما دل به حرف شان خوش نکرده بودم و اصرار داشتم برنامه را طوری بچینم که حتماً شب قبل از سالگرد در سقز باشم تا اگر خبری شد کمیت ...
بازخوانی یک گفتگو با حسین شهابی کارگردان سینما | نکبت و گرفتاری مردم اثرهنری نیست
وقتی بیماری اش جدی شد به آن جا رفت. او در عین حال پذیرفت که در فیلم من بازی کند. چون فهمید هدف من چیز دیگری است و نشان دادن نکبت و گرفتاری مردم، اثر هنری نیست. کار با او آسان بود؟ ما چهار ماه و نیم تمرین کردیم، او بازیگری تکنیکی است و بعد از این همه مدت هنوز رگه هایی از بازی تکنیکی در کارش وجود دارد. من بازی تکنیکی نمی خواهم و این را به او گفتم، چون اصلا این کارها در سبک من نمی گنجد ...
زندگینامه سردار شهید مرتضی رئیسی
به محضر شما تسلیت عرض می کنم. بچه در چه حال می باشد ان شاءالله که شما را اذیت نمی کند و درس خودت راهم می خوانی که در نامه بعدی از بچه ام برایم بگو، خیلی دوستش دارم. درس های خودت را هم بخوان که چه قبول شدی و چه نشدی امسال دیگر آخرین سال تحصیل حضرت عالی می باشد. دیگر در رابطه با حجاب سفارش نمی کنم خیلی مواظب خودت باش همانطوری که چادر سر می کنی مواظب باش وقتی چادر را جابجا می کنی مو های ...
متن نوار دوم مصاحبه با نصرت الله امینی | رابطه آیت الله کاشانی با فداییان اسلام چگونه بود؟
این کار نگرفت و آقای دکتر مصدق در فروردین آن سال درب را به روی خودشان بستند نه کسی را پذیرفتند و نه به دربار سلام آمدند به هیچ وجه. عنوان کرده بودند که به احمدآباد رفته اند و استراحت می کنند. من برای یک کار واجبی رفتم کاغذی به ایشان نوشتم ایشان مرا خواستند و من قضایایی که می دانستم به ایشان گفتم و گفتم آقا مردم هم دلشان می خواست که شما در این موقع بروید و ملاقاتی بکنید به عنوان تحبیب همه ی نقل ها ...
برنامه هفتم ، سه شنبه در مجلس شورای اسلامی بررسی می شود
ب کردیم هزینه اش را هم دادیم ، سه سال برای این تلاش کردیم بالاخره در مجمع مخالفت هایی بود البته آن ها را نمی گویم که به جهت این بود که کسی مخالف است حالا حرف هایی را داشتند می گفتند حمایت از صنعت ولی کسی نمی گفت مردم باید چند سال این کار را کنند، اول خودروی نو بود و الان خودروی دست دوم ، باز هم با پیگیری که داریم از وزیر صمت ضمن تشکر می خواهم آئین نامه را زودتر بیاورد ، در این آئین نامه حرف های ...
اصلاحات ارضی، حق رای زنان وقایع خرداد 42 از زبان هوشنگ نهاوندی
خانواده امینی البته، گفت که خیلی هم از شما تعریف شنیدم من جمله از مهندس فریور. معلوم شد که مهندس فریور بیشتر توصیه کرده که من به این پست بروم، گفتم، خوب، اجازه می فرمایید که من اقلاً چون باید زندگی مان را برچینیم برویم اروپا با زنم مشورت کنم فردا به شما اطلاع بدهم. گفت، نه، خانم های ایرانی که حرفی ندارند و حرف گوش کن هستند گوشی تلفن را برداشت با آقای ناصر ذوالفقاری که آن موقع وزیر مشاور بود گفت که ...
شکست طرح بی ثبات سازی دشمن با بصیرت مردم
هایشان معامله گر هستند، بعضی ها دنبال پول هستند، بعضی ها دارند در پارلمان های اروپایی امریکا دنبال سناتور ها کفش آن ها را واکس می زنند تا کمکی از آن ها بگیرند این پیوستگی به غرب خیلی بی نظیر بود نسبت به حوادث چهل سال؛ بنابراین همه این ها دست به دست هم داد که مردم متوجه شوند که این مسیر مسیری نیست که مشکلی از مشکل آن ها حل کند که آن مشکل اقتصاد باشد، شما هیچ حرف اقتصادی و به قول وزیر کشور ایشان ...
انجمن حجتیه آنقدر نفوذ و قدرت دارد که یک رئیس مجلس را ردصلاحیت می کند
آن آقایی که شما اسم بردید بالاخره در سال 64 حضرت امام چه نهیبی بهشان زد. اینها تاریخ است و دروغ نیست. آنها که زنده هستند و می توانند شهادت دهند. اما من فکر می کنم این موضوع خالص سازی از همان اوائل انقلاب وجود داشته و بوده است ولی امروزه خیلی پررنگ تر شده است، شدتش بیشتر شده است. خالص سازی شاید چند صباحی برای برخی ها کلاه نمدی شود اما... عده ای می گویند هر کس با ما نیست برماست ...
آخرِ خط!
وقتی اتوبوس ایستاد و سوار شدم دیدم همه بلند شدند. لبخند زدم و بلند گفتم بفرمایید بنشینید، بفرمایید بنشینید، راحت باشید. به راننده نگاه کردم و وقتی دیدم با اخم به من نگاه می کند گفتم: واقعا چرا مردم جامعه ما این طوری هستند؟ وقتی یک آدم محبوب مثل من را که مردم به خاطرش از جایشان بلند می شوند می بینند، چشم دیدنش را ندارند و آن ها هم همین طوری که شما با اخم به من نگاه می کنید به انسان موفق ...
گلشیفته فراهانی از وقتی مهاجرت کرده چندان موفق نبوده/ اکنون اصلا نمی توانیم از سوراخ تنگ ارشاد عبور کنیم
فیلم سینمایی نساختم. من یک اثر تبلیغاتی ساختم و درواقع دیگران را هم دعوت کردم که بیایند رای بدهند. کسان دیگر هم برای دیگران کارهای دیگری کردند. این موقعیت شخصی و خصوصی آدم هاست. جلسه ای با یکی از تهیه کنندگان داشتم که نام نمی برم. گفتم من فیلمنامه ای دارم که خوب است کار کنیم. گفت اصلا حرف فیلم سینمایی را نزن. اصلا نمی توانیم از این سوراخ تنگ وزارت ارشاد و بحث پروانه ساخت عبور کنیم. الان بهتر است ...
دفاع جانانه حسن روشن از سرمربی استقلال
سپهر ستاری: حسن روشن پیشکسوت باشگاه استقلال درباره شرایط این روزهای آبی پوشان و مشکلات مدیریتی که وجود دارد، توضیحاتی به ایپنا داد. گفت وگوی او را در زیر می خوانید؛ شاید فکر کرد می خواهم چیزی بگویم!بی احترامی نمی کنم ولی واقعا خطیر را زیاد نمی شناسم و فقط عملکردش زمانی که معاون باشگاه بود را به یاد دارم. 5-6 سال پیش هم در مراسمی در حد سلام و علیک با یکدیگر برخورد داشتیم. دوشنبه هفته قبل در ...
رضا پهلوی: مردم به من لاو می ورزند!
نمی فهمم ؟ اگر نه به اندازه یک گاو، پس به اندازه چی نمی فهمم؟! مسعود: اون متر را بذار کنار! من اولش گفتم که به دلایل شخصی به تو علاقه دارم. رضا: اما گفتی رضا پهلوی اندازه یک گاو مهربون هم نمی فهمه ، حالا میگی گاو را وصله کردند. خب الان بگو جای گاو، چی گفته بودی؟ مسعود: تو خودت هرچی دوست داری بذار! رضا: مثلاً اندازه یک شاه مهربون هم نمی فهمم؟! این خوبه؟ یا ماه مهربون؟ کاه ...
خانه زوج سبزواری چطور هتل زائران امام رضا(ع) شد؟
به گزارش بلاغ به نقل از خبرگزاری فارس- مریم شریفی؛ موقع خداحافظی به مهمانان می گویم: هر وقت خواستید به مشهد بروید، یادتان باشد که اگر خانه ما نیایید، اصلاً زیارتتان قبول نیست. این روحیه را اول از پدرم و بعد از همسرم به ارث بردم. حاجی، عاشق مهمان بود. از بخت بلندش، سبزواری شده بود و خانه مان در مسیر زائران امام رضا (ع) قرار گرفته بود. اینطور بود که وقت و بی وقت می رفت در خیابان ها دنبال ...
دوست دارم سینمای دفاع مقدس را تجربه کنم
حرف ها و ژست های افرادی که در آن سوی مرزها هستند و برای سینمای ایران نسخه می پیچند، ناشی از سود و منفعت است. من راحت می توانم این حرف ها را بزنم، چون قبل از اینکه به ایران بیایم، آن فضا را تجربه کرده ام و به انتخاب خودم به اینجا آمده ام. تسنیم: در حوزه سینمای مستند، شرایط چگونه است؟ با توجه به اینکه در کارنامه شما تجربه ساخت مستند هم دیده می شود، شرایط حاکم بر این حوزه را چگونه ارزیابی ...
مجری با سابقه تلویزیون: خودم را تسلیم پلیس کردم!
جذب و هضم این اطلاعات وجود نداشته باشد و همین باعث شود من را بعد از 5 برنامه ممنوع الکار کنند ولی فهمیدم که اگر در هر برنامه 10 واحد اطلاعات بدهم ولی این برنامه سال های سال ادامه پیدا کند. وقتی به جای 100 تا اطلاعات درست 10 تا می گفتم مجبور بودم جای 90 تای خالی را با شعار و چرند پر کنم و همین باعث می شد کم کم من و مخاطبانم سطح سلیقه شان پایین بیاید. یک چیز جالب تر اینکه آخرین ...
نفرین به روزی که زاده شدم/ تاملی در سخنان احمد زیدآبادی
ریشه در نگاه مهربانانه من به احمد زیدآبادی دارد اما اگر قرار به چند و چون در حرف های زیدآبادی باشد باید بگویم نه تنها این روزها بلکه دست کم در سی و چهار پنج سال اخیر هیچ وقت مطبوعات اوضاع خوبی نداشته اند. علتش هم کاملا روشن و مشخص است. طرفِ حساب مطبوعات یکی دو نفر و یکی دو نهاد نبوده و نیست. به قول تعزیه خوان ها: که اکبر یکی بود و دشمن هزار. بروید و ببینید در تمام این سال ها چه کسان و چه نهادهایی ...
کمال تبریزی: شرط من برای ساختن سریال برای تلویزیون، پخش سرزمین کهن است
که با مجموعه ای از بچه ها داشتیم، تاریخ سینما آرتور نایت را خوانده بودیم. استاد سر کلاس آمد و گفت همه در دانشگاه آرتور نایت درس می دهند اما من می خواهم به شما هاوارد لاوسن را درس بدهم، چون به آن یکی اعتقادی ندارم. دیدم هرچه این می گوید عکس گفته های آرتور نایت است، مثلا نایت می گفت ادیسون مخترع سینماتوگراف و برق بوده اما هاوارد لاوسن می گفت که ادیسون اصلا عالم نبوده و کسی نبوده که از این ...
تکه ای از ماه
را خیس کرد. مجبور شدم به اتاقم برگردم و آن دو را تنها بگذارم. *** مامان گفت: من مطمئنم. گفتم: از کجا می دانی ؟ باشد، فردا برویم. - نه. اگر نمی آیی، خودم تنها می روم. گفتم: 17 سال منتظر بوده ای و صبر کرده ای. حالا این یک روز هم رویَش. مادر حرف نزد، بلند شد، چادرش را سرش کشید و بی اعتنابه من به طرف در رفت. من هم ...
مدیریت اخلاقی همراه با عقلانیت و علم ، شاخصه جامعه دینی
: بله کسی مرده است اولاً الان بدهی دارد، حساب کتاب دارند، بچه صغیر دارد، یتیم است، هزارتا مشکلات مالی دارد و اعصاب شان خراب است، در سنت اسلامی می گویند پیامبر گرامی فرمودند وقتی کسی از دنیا می رود شما حداقل تا یک هفته برای آن ها غذا ببرید. سؤال: الان این کار برعکس شده است. رحیم پور ازغدی : الان هست همه می گویند کجا مجلس بگیریم برای همان روزی که طرف مرده است و تشییع شده است همان روز باید ...
درخشان: من و سایرین جا نزدیم، انتخاب دوستان عنایتی بود!
بسازیم . پس می گوید شما خودتان را کنار نکشیدید ؟ بله من جزو کاندیدها بودم و برنامه دادم و برنامه ام خیلی قوی بود اما روز آخر عنایتی را انتخاب کردند. درثانی من تنها نبودم بودند مربیان دیگری که می توانستند به تیم امید کمک کنند. اما انتخاب نهایی عنایتی بود. پس کسی جا نزد و این حرف درست نیست . شما فکر می کنید برای اینکه دوره بعد به همین راحتی حذف نشویم باید چکار کنیم ...
فرهاد قائمیان: فیلمنامه رستاخیز را با زبان روزه و وضو خواندم/ نفسم در سکانس های توبه حضرت حر بالا نمی آمد
دوربین چنین برنامه هایی نبوده ام و بلد هم نیستم چطور حرف بزنم. اگر در فیلم و سریال ها دیالوگی گفته می شود به عنوان هنرور تمرین می کنم و می گویم. می دانید که در این برنامه ها شرکت نکردم. اما این بار وظیفه دانستم که در این برنامه باشم، چون قسم های زیادی به اسم امام حسین (ع) خورده شد که بیایم. به احترام این اسم و همه شما عزیزان من اینجا هستم. اگر امثال من بازیگر در این برنامه ها بغض کنیم ...
موشک سوم که زیر هواپیما خورد با صندلی ام پرتاب شدم
گفت نه. من را ندید بگیر! ایشان الان نیست. آمریکاست. گفتم یعنی چه؟ یادت هست یک زمانی حرف می زدی و چه و چه! الان وقتش است که مردانگی کنی! گفت نه من و زن و بچه دارم! به هرحال با چهار فروند رفتیم و زدیم. بعد گفتند نروید شاهرخی (همدان) بنشینید! بیایید در دزفول بنشینید! * چون محاصره پایگاه از بین رفته بود. بله. در دزفول نشستیم. * یک سوال تاریخی درباره نادر جهانبانی. شما ...