ماجرای دستفروشی آقای بازیگر در کودکی
سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با مادر آرمان/ برجسته ترین خصوصیت شهید
آرمان همیشه می گفت رسانه مان ضعیف است. پیش آمده که مردم به شما مراجعه کنند و نظر شما را درباره جوانانشان و اوضاع جامعه بپرسند؟ بله خیلی ها مثل شما سراغ ما آمدند. بعد از شهادت آرمان ما مرتب مراجعه مردم را داشته ایم. خیلی ها پرسیدند که چه کار کنیم جوانان مان گول این فضای اغتشاش را نخورند. می گفتند ما میخواهیم فرزندانمان مثل آرمان شود. در این یک سال هرکس خانه ما می آمد می گفت چه کار ...
علت بازداشت متین دو حنجره چیست؟ (+عکس)
وارد کلاس های آموزش گیتار شد. ماجرای دو حنجره اوایل کار متین یک حنجره داشت یعنی همان صدای نازکی که شما در کارهایش از او می شنوید ولی با نکته سنجی استادش به نام هومن قاضی متوجه شد که میتواند بر روی صدای بمش کارکند تا صدای نازکش جذابیت بیشتری داشته باشد و اینکه به مرور زمان متین متوجه شد که صدای بمش با صدای نازکش زمین تا آسمان فرق می کند و به این ترتیب در حال حاضر او را به ...
گفتگویی قدیمی با فریدون مشیری – به مناسبت زادروز او
...، خود غزل یعنی مغازله. مغازله هم یعنی عشق بازی با معشوق است. حالا می بینیم تمام کسانی که مدعی هستند بعد از حافظ غزل گفته اند به بیراهه رفته اند، اشتباه می کنند. یا همان اصطلاحات حافظی را بکار می برند: به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست . مصطبه جای بلندی در محافل عمومی بوده که گوینده یا شاعر آنجا می نشسته است. شاعر آن زمان خوش خوان داشته یعنی احتمالا خودش شعرش را نمی خوانده به کسی می داده با ...
مادر حسین اوجاقی، شهید اغتشاشات پاییز 1401: در این یک سال پیر شده ام، عکسم قشنگ نیست
اوجاقی حالا دیگر هر چه می خواستم به دست آورده ام. خانم شریف، حالا حالاها از حلقه دوستان و همکاران پسرش بیرون نمی آید. دستی برای هم تکان می دهیم و امید می بندم به شماره ای از منزل شهید که بعدها زنگ بزنم و با آن مادر و پدر صحبت کنم؛ هرچند که قبلا هم با آن زن دوست داشتنی حرف ها زده ام و خاطره ها شنیده ام. شما هم اگر خواستید گفت و شنود قبلی ام را با رباب شریف بخوانید، به اینجا سر بزنید. کاش یک روز گذرم به تبریز و گلزار شهدای وادی رحمت این شهر بیفتد و بتوانم مزار شهید حسین اوجاقی را در آن فضای دلنواز زیارت کنم. پایان پیام/ ...
با شهادتم، دِینم را به اسلام ادا خواهم کرد
الهی را بدانید و سجده شکر را بجا آورید؛ این رهبر بزرگوار که همچون خورشید از فرودگاه مهرآباد پدیدار شده و می درخشید، حرف ها و نصایح این رهبر بزرگوار را خوب گوش کنید و موبه مو اجرا کنید. تو را به خدا از حوقه بازها و چاپلوسی ها و از حزب بازی ها و گروه گوری ها بپرهیزید، جز این که رضای خداوند تبارک وتعالی را در نظر بگیرید نداشته باشید. از شما پدر و مادر با وفایم و برادران حزب الله می خواهم ...
ماجرای چاپ نخستین دیوان استاد شهریار در گفتگو با ناشر
جلو مغازه آمده و مرا صدا کرد آقای خادم حسینی؟ از مغازه آمدم بیرون بعد از احوالپرسی با حال پریشان گفت” دیشب خواب نما شده ام، به من گفته اند بازهم کارهای گذشته را از سر می گیری؟ چه دیوان چاپ کردنی؟ این ها تظاهر و خودنمایی است. همان طور که از مسیر خیابان فردوسی به طرف منزلشان می رفتیم ادامه داد” می دانی که چقدر دوستت دارم ولی با تمام علاقه به شما نمی توانم با شما همراهی کنم، نه عکس می دهم، نه ...
مخاطب شناسی را از دست فروشی یاد گرفتم
این بازیگر گفت: از بیرون اگر کسی من را می دید مثل همین بچه هایی که حالا دست فروشی می کنند به نظر می رسیدم، ولی الان که فکر می کنم می بینم که من از همان روزهایی که در کوچه پس کوچه های کرج دست فروشی کردم راه ارتباط برقرار کردن با مردم را یاد گرفتم. من عجیب ترین آدم ها را همان موقع دیدم و با آنها ارتباط برقرار کردم؛ برای همین حالا دیگر با اعتماد به نفس جلوی مردم ظاهر می شوم، هیچ کس عجیب تر از کسانی ...
کارمند همیشه کارمند است، حتی اگر هزار سال کار کند
چندتایی از آن ها به بالا رسیده بودند. فروشگاه خواربارفروشی ای که من در آن کار می کردم پر از ستاره های ریزِ تازه کار بود. دَه ها هزار ساعت کار در یک حوزه قاعدتاً باید شما را در آن کار حرفه ای کند. اما ما این اصل بدیهی را درخصوص همۀ حرفه ها در نظر نمی گیریم، به خصوص درمورد آن کارهایی که جامعه ارزش پایینی به آن ها می دهد. از زمان آغاز همه گیری کرونا، بسیاری از کارگران را اساسی و ضروری خوانده ...
رابطه نامشروع زن آرایشگر با مرد سه زنه/ او به خاطر ثروتم مرا فریب داد و...
. چند سال بعد با پول هایی که پس انداز کرده بودم خانه ای خریدم و همه امکانات رفاهی را فراهم کردم اما همسرم همچنان نسبت به من بی تفاوت بود همواره سعی می کردم با ظاهری آراسته از محل کارم به منزل بازگردم تا شاید بتوانم عشق و محبت همسرم را به خود جلب کنم ولی او باز هم کوچک ترین توجهی به من نمی کرد دراین شرایط مدام غر می زدم و او را نصیحت می کردم که انسان باید با سرووضع آراسته و مرتب ...
چرا حضور کریستیانو رونالدو در تهران بیشتر از یک رویداد ورزشی است؟
و جامعه ایرانی بررسی شود. مساله هواداری و فندوم ها یکی از موضوعات مهم در فضای اجتماعی و جامعه شناسی و فرهنگ ارتباطات کشور است که اگر ریشه ای آن را نشناسیم و آن را بررسی کنیم می شود همین اظهارنظر های عصا قورت داده در فضای شبکه های اجتماعی که 9 سال پیش نمی توانست حجم وسیع مردم برای شرکت در مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی را درک کند. به همین بهانه به بررسی این موضوع با محمد جواد بادین فکر ...
کتابخانه روستایی که می تواند پایگاه گردشگری ادبی شود
رایجی هستم و همه یادداشت هایت را در روزنامه اطلاعات می خوانم و در همین ارتباط تمایل دارم که با شما دیدار و گفتگو کنم. من دبیر بازنشسته زبان انگلیسی، موسس و مدیر کتابخانه عمومی مستقل فرهنگ روستای بالاجاده شهرستان کردکوی از توابع استان گلستان هستم و قریب به 50 سال در زمینه ترویج فرهنگ کتاب و کتاب خوانی و ایجاد کتابخانه با هدف آگاهی بخشی به فعالیت های رایگان فرهنگی و بدون بودجه دولتی مشغول هستیم و جذب ...
ماجرای مردی که کوسه تکه و پاره اش کرد اما زنده ماند (+عکس)
کوسه مرا به زیر آب کشاند و در آن لحظه برای رهایی خود، با دست ضربه محکمی به سر و چشمش زدم. یک آن، کوسه رهایم کرد اما بعد با شدت بیشتری با دهان باز به من حمله کرد. این صحنه ترسناک ترین چیزی بود که در عمرم دیده بودم. من هیچ وسیله دفاعی همراه خود نداشتم. از سینه ام خون بسیاری می آمد و اطرافم پر خون شده بود و با خود فکر کردم همه چیز تمام شد! با اینحال دست از تلاش برنداشتم و این بار ضربه ...
متنی که مرد خاطره انگیز دهه شصتی ها برای آرش میراحمدی نوشت
که هرگز تصور نمیکردم و مرا غافلگیر کرد کوچ ایشان بود. بیماری ایشان همزمان با بستری شدن خودم بود و در این مدت توفیق زیارت روی ماهش را از نزدیک نداشتم . او در دلها می ماند و از یادها نخواهد رفت. او در تمام این سالها در میان مردم بود و مردمان را شاد میخواست. اما من اندوهی به وسعت اقیانوس دارم و به همه ی مردم شریف به ویژه هنرمندان و نیز بچه های هنرها تسلیت میگویم . تلاش بی وقفه همسر و خانواده گرامی و عزیزشان بسیار ستودنی است . من کمتر در فضای مجازی هستم و این اواخر که متوجه بیماری شان شدم استقامت در رنج و امید به ادامه در او را ستودم..او ادامه دارد بر شاخسار مرغان طَرب.... ...
بازیگر معروف ایرانی درگذشت | علت فوت آرش میراحمدی ساعتی پیش در بیمارستان +عکس
خانه همسرم دیپلم گرفتم. ازدواج در سن و سال کم مرجان:من و آرش در سن کم ازدواج کردیم اما همیشه به این معتقدم اگر با آرش آشنا نمی شدم و ازدواج نمی کردم اصلا به اینجا نمی رسیدم. جایگاه من چه کم و چه زیاد، چه خوب و چه بد چیزی است که بدون ازدواج با آرش رقم نمی خورد و حتما سرنوشت دیگری پیدا می کردم. حالا هم بعد از همه این سال ها از ته دل راضی و خوشحالم. آرش:راستش را بگوی ...
محمود فکری: ما هم باید بازیکنانی مثل رونالدو را به ایران بیاوریم
مدیر باشگاه سرمربی را انتخاب کرد و من هم برنامه ام را دادم ولی تاریخ شروع بازی ها تغییر کرد. این عقب افتادن و جلو افتادن ها کار را سخت می کند بعد از 4 مسابقه در شرایط بازی قرار گرفتیم ولی لیگ تعطیل شد و هرچقدر هم از سرپرست تیم برای شروع لیگ می پرسیدیم خبر نداشت و تاریخ حدودی را به ما می گفت و ما هم روی همان تاریخ حدودی استراحتی به بازیکنان دادیم و بعد یکباره زمان بازی ها را 28 و 29 شهریور اعلام کردند ...
ماجرای دستفروشی آقای بازیگر در کودکی کد خبر: 888558 / دیروز, 16:58 / فرهنگ و هنر
بعد از ظهرها که مدرسه نیستم کاسبی ام را داشته باشم؟ به گزارش رویداد ایران و به نقل از خبرآنلاین، جواد یحیوی از دوران کودکی خود می گوید که: چندوقت پیش داشتم میگفتم که چه چیزی مرا از کودک سربه زیروآرامی که بودم به کسی تبدیل کرد که انقدرراحت با بقیه حرف میزند و ارتباط برقرار می کند؟ به این فکر کردم که اولین جاهایی که من با مردم ارتباط برقرار کردم بر میگردد به دوران بچگی. من آن زمان دستفروشی ...
سوء استفاده پسر جوان از دختر 21 ساله/ او مرا به خانه خواهرش برد!
که در همان نگاه اول به او دلباختم و این گونه به دور از چشم خانواده مذهبی ام با او رابطه دوستی برقرار کردم. از همان ابتدا دختری احساسی و عاطفی بودم و همه حرف های دیگران را به راحتی قبول می کردم. روزها از پس هم می گذشت و من غرق در لذت های واهی این رابطه خارج از عرف بودم به طوری که آرام آرام معنویات زندگی را کنار گذاشتم و به همین دیدارهای خیابانی مشغول شدم تا این که روزی شروین مرا به منزل خواهرش برد ...
تصویر لو رفته از خاص ترین ملاقات رونالدو در تهران
برترین ها_ملیکا قراگوزلو: شازده کوچولو وارد تهران شد! قرار است با همدیگر به همراه او به ماجراجویی در تهران بپردازیم. قسمت اول مجموعه شازده کوچولو در طهران را می توانید در ادامه بخوانید: قرار نیست هیچ چیز بدی اتفاق بیفتد! در حالی که این جمله را مدام زیر لب تکرار می کردم، از در ساختمان خارج شدم. دقیقا 40 روز بود که از خانه بیرون نیامده بودم. از آن زمان که بساطش را جمع کرد و رفت، 40 روز عزا ...
گفتگویی اختصاصی با خانم افسانه احمدی دانش آموخته رشته شیمی، فرمولاتور و کارآفرین
ما بگویید . افسانه احمدی هستم. فارغ التحصیل کارشناسی شیمی محض. از همان ابتدا علاقه زیادی به کار کردن داشتم و زمانی که فارغ التحصیل شدم، مثل بقیه دوستانم اصلا به ادامه تحصیل فکر نکردم؛ بلکه همیشه در جستجوی کار در روزنامه نیازمندی ها بودم. آن سالها هنوز شبکه های اجتماعی مثل امروز گسترده نبود و تنها راه یافتن شغل از طریق روزنامه ها بود. بالاخره بعد از شش ماه تلاش و جستجو مسئول کنترل کیفیت ...
حرف های شنیدنی هنرمند بوشهری صداتو
قرار بود کمک شرکت کنندگان کنند، برای من حائز اهمیت بود و با راهنمایی کارگردان پذیرفتم که در صداتو حضور پیدا کنم. ناگفته نماند چون من سال ها از رسانه دور بودم و بعد از مدت ها قرار بود جلوی دوربین بروم، کمی برایم دشوار بود اما دوستان کمک کردند و آن چیزی شد که قلبا دوست داشتم. شما طی این سال ها برای معرفی و جا انداختن موسیقی بوشهری و همچنین ساز نی انبان زحمت کشیدید. چقدر و چگونه برای ...
دغدغه ام رضایت مخاطب و جلب سلیقه آن است
.... وقتی اطرافیان علاقه ام به موسیقی و نحوه اجرای و خواندنم را دیدند، تشویق به ادامه دادن کردند و به اصرار آنها نقبی به این هنر زدم و متوجه شدم علاوه بر علاقه، استعدادش را نیز دارم. به همین دلیل موسیقی جز جدانشدنی زندگی من شد. *چه شد که اصلا به موسیقی روی آوردید؟ آیا از این کار بازدهی مناسبی داشته اید؟ همان علاقه ای که گفتم و اصرار خانواده ام و اینکه می گفتند می توانی در این ...
متن نوار دوم مصاحبه با نصرت الله امینی | رابطه آیت الله کاشانی با فداییان اسلام چگونه بود؟
این کار نگرفت و آقای دکتر مصدق در فروردین آن سال درب را به روی خودشان بستند نه کسی را پذیرفتند و نه به دربار سلام آمدند به هیچ وجه. عنوان کرده بودند که به احمدآباد رفته اند و استراحت می کنند. من برای یک کار واجبی رفتم کاغذی به ایشان نوشتم ایشان مرا خواستند و من قضایایی که می دانستم به ایشان گفتم و گفتم آقا مردم هم دلشان می خواست که شما در این موقع بروید و ملاقاتی بکنید به عنوان تحبیب همه ی نقل ها ...
حتی برای چایی خوردن مرا به صداوسیما راه نمی دهند/ خودم را تسلیم پلیس کردم
کارتری داشته باشید! حتما هیاهوی بعد از شهرت آدم را درگیر حواشی می کند. ولی به نظر من وقتی آدم دیده می شود که ظرفیت و توانایی دیده شدن را داشته باشد و اتفاقا من چون ظرف 6 سال این کار را تجربه کردم و کنار گذاشتم و رفتم سراغ یک کار مهم تر خیلی راحت تر با آن کنار گذاشتن کنار آمدم و در ادامه مسیر هم از تجربیات آن زمان استفاده کردم. وقتی کسی ذهن فعال و بیداری داشته باشد فهم و درک موقعیت ها ...
اصلاحات ارضی، حق رای زنان وقایع خرداد 42 از زبان هوشنگ نهاوندی
تصادف اتومبیل مرحوم شد همان اوایل سال 43 خورشیدی در یک تصادف اتومبیل شد و از اشخاص خیلی درخشان بود. دکتر احمد رفیعی بود که بعداً وکیل مجلس شد. دکتر مسعود اهری بود که مدتی معاون من بود در وزارت آبادانی و مسکن. بعد رئیس بانک رهنی شد. بعد معاون وزارت آب وبرق شد و بعد حتی مدتی در زمان بازرگان هم رئیس بانک رهنی بود. به هرحال اینها اکیپ، گروه هسته اصلی شورای عالی اقتصاد اینها بودند و شورای ...
روز اول از رادیو ترسیده بودم
کارکرد میکروفن از این جهت حساس تر و سخت تر است، که برای دوربین مدیری به اسم مدیر فیلمبرداری وجود دارد؛ او همه چیز را کنترل می کند و با شما هماهنگ می شود. اما در رادیو فقط خودت و میکروفن هستی، که کار سختی است. تئاتر، سینما و تلویزیون هم سختی های خودش را دارد. قبادی با بیان اینکه بعد از مدتی تجربه بازیگر به کمکش می آید، تا با گونه های مختلف کنار بیاید، گفت: اعتراف می کنم بعد از این همه سال تجربه بازیگری روز اول در رادیو ترسیده بودم. من واقعاً از میکروفن ترسیده بودم. ولی آقای محرابی و بازیگران با تجربه کمک کردند و فکر می کنم از پس نقش برآمدم. ...
محمد باهری؛ دبیرکل رستاخیز، وزیر دادگستری نوار اول
می گیرند. روس ها سایرین را ول نکردند و این ها را هم نگرفتند. صدای این ها که بلند شد شب رادیو مسکو رادیویی که به هرحال پیام شوروی را برای حزب توده می داد این ها را محکوم کرد و سابقی ها را تأیید کردند. و همیشه وضع شوروی بعد از این هم در همۀ موارد همین طور بوده. هیچ وقت یک جریان رویزیونیست را هرچند در این رویزیون صلاحی باشد و مصلحت مردم باشد و راه صحیح باشد هیچ وقت تأیید نکرده راه های اصلی همان ریشه ...
نسل ما دلبسته اعتراض و نقد قدرت بود
با سانسور شده و این جای تاسف دارد. اگر احزاب، روزنامه ها و مجله های آزاد داشتیم و انتخابات به صورت آزاد برگزار می شد، همه از جمله شاعران و نویسندگان در شرایطی همراه با آزادی بیان می توانستند حرف شان را بزنند. اغلب شاعران و نویسندگان خود را از مردم می دانند و آن هایی که چنین نیستند، در طول زمان دچار مشکلاتی شده اند. یعنی آن ها که طرف مردم نبودند بعد ها نکوهش شده اند. با این حال به نظر من هنر، چه ...
گفت وگو با مادر شهید سلطانی در آستانه سالگرد تولد پسرش؛ داود که شهید شد از خواب پریدم
گفت وگو با حاج مصطفی جلدی از جانبازان و همرزمان شهید و شاخص استان زنجان در مورد عملیات کربلای 5 و شهدای این عملیات بودم که او برای مصاحبه، مادر شهید داود سلطانی یکی از شهدای عملیات کربلای 5 را معرفی کرد. همان جا بود که تصمیم گرفتم با مادر این شهید گفت وگویی داشته باشم. آدرس منزل را پیدا کردم و خود را به کوی قائم خیابان خیبر رساندم. شهید داود سلطانی متولد یکم مهرماه سال 1347 در روستای ...
حاشیه های اکبر عبدی و رضا شفیعی جم با تلویزیون
یادم هست آن زمان جزو پربیننده ترین برنامه های تلویزیون بود. تهیه کننده تلویزیون کابلی می گوید: نمی خواهم از برنامه خودم تعریف کنم اما آن سال ها تلویزیون تنها وسیله سرگرم کننده بود و ما هنگام پخش تلویزیون کابلی بازخوردهایی که از مردم می گرفتیم، متوجه شدیم که بیشتر بزرگترها برنامه های کودک را به همراه فرزندانشان تماشا می کنند. متاسفانه آن زمان هم مثل الان بچه ها همه برنامه های تلویزیون ...