سایر منابع:
سایر خبرها
همه رنج های ننه علی؛ از مواجهه با اقوام شاهدوست تا شوهر بداخلاق
. شیرینی نشستن پای صحبت یک مادر شهید دیگر، مزه دهانم را عوض کرد. عکسی از نوشته پشت نامه گرفتم و از موزه شهدای بهشت زهرا (س) بیرون آمدم. فردا صبح جلوی در خانه ای ایستاده بودم که شهید علی شاه آبادی با دست خط خودش پشت نامه نشانی آن را نوشته بود! اما خیلی طول نکشید که با شنیدن خبر فوت پدر شهید و کوچ خانواده از آن محله، کامم تلخ شد و نا امید شدم. پیش خودم گفتم: مرتضی! حتماً جوون داخل سنگر ...
پدر بی آبرو دخترش را در مشهد فروخت!
مردم دخترم را از چنگ شوهرم رها کردم و به کلانتری آمدم، درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: 5 سال قبل هنگامی که 21 سال بیشتر نداشتم احساس کردم رفت وآمدهای خانواده خاله ام به منزل ما بیشتر شده است ومدام با مادرم در گوشی صحبت می کردند تا این که بالاخره خاله ام مرا برای پسرش خواستگاری کرد. او گفت: همایون چند روز دیگر به ایران می آید تا برای همیشه همین ...
کارمند همیشه کارمند است، حتی اگر هزار سال کار کند
اخیراً موفق شدم به مرحلۀ مصاحبۀ نهایی برای استخدام در یک شغل رؤیایی راه پیدا کنم: هماهنگ کنندۀ ارشد پژوهش. درواقع من رؤیای این شغل را در سر نداشتم، اما راهی بود برای فرار از موقعیت فعلی ام، و مثل رؤیا به نظر می رسید چون مرا از این خیال پردازی که کار برجسته ای انجام دهم نجات می داد. چند روزی خودم را در مقام پژوهشگری تصور می کردم که بی مزدومنت و با سرعت و دقتِ تمام کار می کند. رئیس آیندۀ ...
بیوگرافی آرش میراحمدی با تصاویری از همسر و فرزندانش
خجالت آب می شدم به همین علت دوست داشتم دیده شوم برای همین ناخودآگاه به سمت چنین حرفه ای کشش داشتم که مرا ببینند چون سال ها به علت خجالتی بودنم دیده نمی شدم مدتی سمت خوشنویسی رفتم و از مدرسه، تئاتر را شروع کردم حتی در مقطعی سمت طلبگی رفتم و مقدماتی را هم گذراندم اما ادامه ندادم اعلام ابتلا به سرطان روز پنجشنبه 9 شهریور 1402 آقای بازیگر با انتشار ویدیویی در شبکه ...
فرصتی مغتنم برای تبادل دانش و تکنولوژی
بطری های pe و pp تولید کنید. مثل بطری هایی که در سوپرمارکت ها می بینید، مثل بطری شامپو، لوازم آرایشی، روغن و لبنیات. این دستگاه ها استفاده های متنوعی دارند و در همه جهان رایج و پرکاربرد هستند. وی درباره حضورش در این دوره از نمایشگاه گفت: من بسیار خوشحالم که به این جا آمدم و با ایرانی ها دیدار کردم. شما بسیار مهمان نواز هستید. همان طور که گفتم ما در این جا دستگاه های قالب گیری دمشی اکستروژن ...
راز رابطه نامشروع فریبا با مرد مو جو گندمی لو رفت/ زن متاهل نمیدانست در حال چت با شوهرش است و...
آن حرف مسخره را زدم و در پاسخ گفتم من خودم یک فالگیر حرفه ای سراغ دارم و مابقی ماجرا راهم احتمالا خودتان می توانید حدس بزنید. مرد جوان در حالی که خنده تلخی بر گوشه ی لبش نشسته بود گفت ؛ همین شوخی مسخره پایه گذار یک مصیب بزرگ در زندگی من شد . قرار شد تا فالگیر اعظم را به فریبا و دوستانش معرفی کنم و البته چون دروغ گفته بودم به دروغ دیگری متوسل شدم و گفتم این فالیگر فقط از طریق ...
ادواردو کاماوینگا: می خواهم روزی اسطوره رئال مادرید شوم؛ بازی در پست دفاع چپ را دوست ندارم
شناخت دارم. دوستانی داشتم که در آنجا بازی می کردند. شاید جوان باشم، اما چیزهای زیادی در مورد فوتبال می دانم (می خندد). اگر رئال مادرید در لیگ قهرمانان قهرمان نشود، چه احساسی داری؟ احساسم؟ خب من دو سال است که در اینجا حضور دارم و قبلا یکبار با رئال مادرید قهرمان این مسابقات شده ام. بنابراین تا به اینجا یک تجربه مثبت داشتم. اگر یک سال به قهرمانی نرسم، به خاطر این یکسال نمی شود اسم ناکامی را روی آن گذاشت. ...
دو مهر طلاق !
بدبختی برداشته اند. همان هفته اول ازدواجم بود که نامزدم را در حال استعمال تریاک دیدم. مانده بودم چه بگویم. نمی خواستم شادی پدر مادر را دوباره خراب کنم. با او صحبت کردم، اشک ریختم و به خواهش و التماس افتادم دست از این کار بردارد. گفت تفننی مواد مصرف می کند و معتقد بود تریاک مثل مواد مخدر صنعتی خطرناک نیست. قول داد به خاطر من این عمل را تکرار نکند. چند ماه گذشت ولی او تقریباً هر موقع که با هم بودیم ...
کارآفرینی و اشتغالزایی اولین بسیجی روستای سرچشمه شهر آبگلو ی استان اردبیل
خودتان را معرفی کنید؟ فاطمه باقری اهل استان اردبیل هستم، در روستای سرچشمه شهر آبگلو اولین نفری بودم که عضو بسیج شدم در شهر، چون در منطقه ما آن زمان بسیج نبود من توانستم آن زمان 300 نفر را عضو بسیج کنم، حتی روستا های اطراف را نیز عضو کردم و نیرو جذب کردم و توانستم سه پایگاه در روستا های همجوار ایجاد کنم، هم سواد قرآنی به آنان آموختم و در آن زمان به عنوان سرگروه کشوری از من تقدیر شد. ...
ماجرای دستفروشی آقای بازیگر در کودکی
به تلویزیون راه ندهند، اما شما نمی توانید مرا از جهان فرهنگ اخراج کنید. می توانم شعر چاپ کنم. می توانم عکاسی کنم. هیچ وقت شده با خودتان بگویید که کاش هیچ وقت نمیرفتم به تلویزیون وهمان کارم در سینماجوان را ادامه می دادم. شاید اصلا الان فیلم خودم را ساخته بودم؟ من از این تعبیر استفاده می کنم که اساسا در آن زمان تلویزیون راهزنی بود برایم. برای جوانی مثل من خیلی هم جالب بود بد هم ...
بازیگر معروف ایرانی درگذشت | علت فوت آرش میراحمدی ساعتی پیش در بیمارستان +عکس
فتن به آنها سعی می کنم عشق را نشان دهم. خیلی وقت ها چیزهایی در وجودتان هست که تا نگویید طرف مقابل شما آن را نمی فهمد و این نگفتن ها می تواند زمانی حتی به ضررتان تمام شود. حل کردن اختلاف های خانوادگی مرجان:اختلافات من و آرش خیلی راحت و حتی خود به خود حل می شود. ما هم مثل باقی مردم اختلافات زیادی داریم؛ مثلا آرش کمی نامنظم است و این مرا آزار می دهد و حتی گاهی با این رفتار حرص م ...
فروش 5 کیلو طلای دزدی در سایت دیوار / ماجرای 60 سکه باج دادن چه بود؟
بار دو مأمورنما او را فریب داده و از او 60 سکه اخاذی کرده اند. گفتگو سردسته دزدان طلا آرسام سابقه داری؟ بله، من چند باری به اتهام سرقت منزل دستگیر شده ام و آخرین بار هم یک سال قبل از زندان آزاد شدم و همراه دوستانم باند سرقت تشکیل دادم. دوستانت هم سابقه دار هستند؟ بله، ما در زندان با هم آشنا شدیم و آن ها از من خواستند وقتی آزاد شدم به عنوان ...
دعا کردم همسرم شهید شود
بخواهید؟ 30 سال با او زندگی کردم و هر دو هدف مشترک داشتیم در این مدت همیشه منتظر بودم فرشاد به شهادت برسد هیچ گاه فکر نمی کردم او با مرگ طبیعی از این دنیا برود چون شهادت حق او بود، وقتی همسرم گفت برای من دعای نکن زنده بمانم، شرمنده شدم و از حضرت زینب (ص) شهادتش را خواستم چون هشت سال در دفاع مقدس بود بعد به گردان صابرین خوزستان رفت و جزو تکاوران شد، سردار شوشتری از او خواست به گردان صابرین ...
وصیت نامه شهید نیک بخت محمودی
دوست می داشتم پدرم تو کعبه مقدس آنان می بودی و مادرم تو گل سرسبد وجودی هستی ام بودی - اما حقیقت را بگویم من خدا را بیشتر از همه شما دوست می داشتم و همه شما را در برابر جلوه عشق خدا فراموش کردم می دانید چرا چون در طی این بیست بهار عمرم گفته بودم اشهد ان لا اله الا الله چون همین کلمه بود که پیغمبر ما محمد مصطفی (ص) برای آن مبعوث و در این راه زحمت ها و شکنجه ها دید و علی به خاطر آن در محراب به شهادت ...
جواد یحیوی: حتی برای چایی خوردن مرا به صداوسیما راه نمی دهند
این که مدتی کار رسانه ای انجام دادم، متوجه شد که می تواند آبرو داری کنم، نه اینکه شاهکاری خلق کند. او معتقد است که البته سازوکار رسانه هم طوری نیست که خلق شاهکار اصلا در آن ممکن باشد. چرا که شکل برخورد ما و حاکمان و راهبران جامعه با محصولات رسانه ای و هنری و از اساس شکل برخورد، درستی نیست. برخورد ما با رسانه مثل همان برخوردمان با بلندگوی مسجد است. در مواقع ضروری صدایش را زیاد می کنیم. این ها را ...
بدشانسی های سریالی دزدی که عاشق 206 نقره ای بود
؟ من عاشق خودروی پژو 206 نقره ای هستم در خیابان ها پرسه می زدم و به بهانه های مختلف سعی می کردم ماشین سرقت کنم. مثلاً خانم هایی که دست فرمانشان خوب نبود و نمی توانستند پارک دوبل کنند را پیدا می کردم و به آنها پیشنهاد می دادم ماشینشان را پارک کنم. بیشتر مخالفت می کردند یکی هم که موافقت کرد و توانستم ماشین را سرقت کنم، چند کیلومتر آن طرف تر بنزین تمام کرد. یک بار ماشین روشن نشد، یک بار دزدگیر و ...
پیام شهدا| همیشه امام و اسلام را دعا کنید
لیاقت شهادت را پس از سال ها و ماه ها مبارزه و خستگی بر من عطا کردی، ای کاش صد جان داشتم و در راه اسلام که همانا خط امام خمینی است، می دادم. چقدر گوارا و شیرین است اما من از شما می خواهم که برایم طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند منان بکنید. بر مسئولیت سنگین این انقلاب بر دوش ما جوانان انقلابی بود و من هم یکی از آنان هستم. خدایا تو خود می دانی که من آنچه در توان داشته ام در راه تو به کف ...
تصویر لو رفته از خاص ترین ملاقات رونالدو در تهران
...> +شما آقای کریستیانو رونالدو هستید؟ هم من فهمیدم چه می گوید، هم رونالدو، چون جواب داد: -بله و شما؟ +من به گلم قول دادم شما عکسش رو امضا کنید. و عکس یک گل سرخ را از کیفش درآورد. اگر آنقدر استرس نداشتم، متوجه سکوت عجیب و نگاه خیره مردم می شدم؛ اما سعی کردم دست وپا شکسته منظورم را به انگلیسی به رونالدو برسانم: سلام. برادرمه. می شه امضا کنید لطفا؟ ...
انسان همیشه نیازمند آموختن است
خاطرات این دوره ارزشمند را هنوز از یاد نبرده ام. فعالیت های که در حال حاضر به آنها اشتغال دارید؟ رئیس کانون فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان از سال 1383 تا کنون رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان از آذرماه 1401 وپیش از آن تقریباً حدود 9 سال نایب رئیس انجمن بودم. درسال 1378 موفق به تأسیس انجمن شاعران جوان استان اصفهان شدم که تاکنون به عنوان ...
ارزشِ جان
کارگران ساختمانی است او که حدودا 50 سال دارد و 20 سال است که در حوزه ساخت و ساز فعالیت می کند در گفت و گو با خبرنگار وقایع می گوید: من تا به حال آموزش رسمی ایمنی ندیده ام و متاسفانه پای راستم را در بر اثر بی احتیاطی حین کار از دست دادم. وی ادامه می دهد: سال ها پیش نیز یکی از همکارانم بر اثر سقوط بتن روی سرش به طرز وحشتناکی فوت کرد به طوری که چهر اش قابل تشخیص نبود. رضا سلطانی یکی از ...
زن صراف از 12 نفر کلاهبرداری کرد/ جعل عنوان صرافی برای کسب اعتماد مشتریان
سرهنگ داود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فتا تهران بزرگ گفت: شخصی به پلیس فتا مراجعه و مدعی شد معامله ای جهت سرمایه گذاری در یکی از کشور های خارجی انجام دادم و زمانی که خواستم هزینه آن را به حساب طرف مقابل حواله کنم، در فضای مجازی جست وجو کردم و با یک صرافی آنلاین در اینستاگرام آشنا شدم. این مقام انتظامی گفت: شاکی در ادامه گفت با مدیر این صرافی که خانمی جوان و خوش صحبت بود، گفتگو کردم و قرار ...
زندگینامه سردار شهید مرتضی رئیسی
.... شب هنگامی که من خواب بودم انگشت مرا خودکاری کرد و می خواست اثر انگشتم را روز کاغذ بگذارد که من بیدار شدم و به او گفتم تو قصد این را داری که امضاء تقلبی از من بگیری. من فردا به سپاه می آیم و موضوع را با آن ها در میان می گذارم و مرتضی گفت مادرم به آنجا نیا و آبرویم را حفظ کن. آن شب تا صبح نخوابید و در خانه راه می رفت و صبح به او گفتم قلم و کاغذ را بیاور تا امضاء کنم بسیار شادمان شد و در پوست خود ...
سرنوشت دختری که با عشق پوشالی گره خورد
کرد و درآمد خوبی داشت، اما دعوای آن ها فقط به خاطر پول بود. هر بار که مادرم برای خرید لوازم زندگی یا کفش و لباس از پدرم تقاضای پول می کرد او با صراحت می گفت: از حقوق خودت استفاده کن! من پولی برای این گونه خرید ها ندارم! خلاصه در میان کشمکش های آنان من دختری فراموش شده بودم و هیچ گاه رنگ مهر و محبت را ندیدم. در این شرایط هنگامی که قدم در دانشگاه گذاشتم با اولین لبخند شاهرخ به ...
شعری که استاد شهریار برای جوان عاشق سرود
...> شروع به شرح و توصیف یکی از تابلو ها می کند و می گوید: “دختر روستایی که کنار اجاق نشسته در حال پخت آبگوشت لذیذ برای همسرش هست، چند ماهی است که از دیدن یار بی نصیب مانده، آن طرف تر مادر پیرش پا هایش را زیر کرسی گذاشته و برای دامادش شال گردن می بافد، چند گربه خانگی هم کنار دختر خانم نشسته اند و شکم صابون می زنند که بلکه تکه گوشتی به غنیمت ببرند...” تک تک تابلو ها را شرح می دهد، بعد از ...
طلای کاراته جهان بر گردن دانش آموزی از نصف جهان درخشید
های پرطرفداری مثل فوتبال و والیبال می شوند. چرا از بین رشته های مختلف ورزشی کاراته را انتخاب کردید؟ پدرم پیش تر، مسیر فوتبال را طی کرده بود و به دلیل برخی اجحاف هایی که در این رشته وجود داشت، تصمیم گرفت مرا به ورزش کاراته بفرستد. اول خیلی ناراحت شدم که چرا مرا به کلاس فوتبال نفرستاد، ولی بعدها قدردان تصمیم پدرم شدم. او ابتدا از سن سه، چهار سالگی مرا به کلاس ژیمناستیک فرستاد، تا بدنم نرم شود ...
سرقت میلیاردی خدمتکار با مرگ پیرزن / پای همسر صیغه ای مرد در میان است
روز حادثه به خانه او رفتم و با کلیدی که داشتم وارد شدم اما ناگهان با جسد پیرزن در یکی از اتاق ها مواجه شدم. فکر کنم سکته کرده و مرده بود. اول ترسیدم اما بعد با خودم گفتم الان بهترین فرصت برای سرقت است. پیرزن کسی را نداشت و اگر تمام خانه را هم سرقت می کردم کسی متوجه نمی شد. به جست و جو پرداختم و 50 میلیارد تومان، طلا و دلار و سکه و جواهرات از خانه او پیدا کردم. به غیر از آن اسناد و مدارک ...
راه اندازی غرفه کسب وکار باعث شکل گیری ایده فروش زنجیره ای بین کتابخانه ای شد
کتاب ها توسط هنرجوهای دوره آموزشی خیاطی به امانت رفته بود. وقتی گفتم کتاب های خیاطی به امانت رفتند احساس کردم خیلی ناراحت شد ولی چیزی نگفت. قول دادم در اولین فرصت کتاب ها را در اختیار او بگذارم. هفته بعد مجدد همراه با طاها و سلاله به کتابخانه مراجعه کردند. اما من فراموش کرده بودم که چه قولی دادم. درباره کلاس های آموزشی خیاطی که از چند سال پیش در کتابخانه برگزار می شد پرسید. خانم رحمانپور، مدرس دوره ...
دریانوردی زنان ممنوع
شهریور سال 1401 چند ماه پس از دریافت مدرک افسر دومی از کادر مهمانداری بیرون آمد تا بتواند به عنوان افسر دوم کشتی فعالیت خود را آغاز کند اما باز هم کارها آن طور که باید پیش نرفت. با کارت افسر دومی هر جا که رفت، گفتند نیروی زن نمی خواهیم؛ جایش را نداریم؛ اصلا درست نیست خانم بیاید اینجا کار کند. به درد ما نمی خورد. جای یک خانم در دریا نیست و حرف هایی از این دست. ...
مهسا مسعودی، افسر دومی که به علت زن بودن، روی دریا به او کار نمی دهند/ به من گفتند هیچ کس دریانورد خانم ...
.... مدارکم را ارسال کردم، اما گفتند به خاطر عکس پروفایل، تاییدم نکردند. بعضی وقت ها آدم را به جایی می رسانند که با خودت می گویی حتما تاوان جنسیت خود را می دهی. انگار باید به خاطر جنسیت، قید علایق و خیلی چیزها را بزنید. با تمام سختی ها و طرد شدن ها و نادیده گرفتن شدن ها، دریا برای او همچنان همان دریای سختی است که برای رفتن روی آن دست و پا می زند؛ زمانی که روی آب است به هیچ چیز منفی فکر نمی کند ...
کتابخانه ای که کسب و کار یک روستا را رونق بخشید
ابخانه برگزار می شد پرسید؛ خانم رحمانپور، مدرس دوره، را معرفی کردم و قرار شد روز سه شنبه به صورت حضوری با او صحبت کنند. وقتی با خانم رحمانپور صحبت کرده بود، گفته بود که دوره تکمیل شده و با توجه اینکه آخرین دوره امسال هم هست، تا سال بعد امکان ثبت نام وجود ندارد؛ خیلی پیگیر بود و خیلی خواهش می کرد، اما حرف خانم رحمانپور همان بود. کار رسید به جایی که یک روز به کتابخانه آمد، استرس د ...