عجیب ترین ممنوعیت هایی که روزگاری در ایران اعمال می شد
سایر منابع:
سایر خبرها
واکنش سه چهره سرشناس دنیای بدنسازی به هادی چوپان! / ما تو رو به عنوان قهرمان انتخاب کرده بودیم!!
که دو نفر اونها جز 18 انسان تاریخ هستن که قهرمان مسترالمپیا بودن! اولین اونها دکستر جکسون هست که نوشته تو فوق العاده بودی داداش و من تو رو برنده انتخاب کرده بودم بعد از اون هم سمیر بنوت رو داریم که حسابی بعد از اعلام نتیجه عصبی بود و اون هم نوشته که وقتی قبل از مقدماتی توی بک استیج دیدمت گفتم همه چیز تموم شده، به هرحال تو همین الان هم قهرمان مسترالمپیا هستی. و در آخر ریچ گاسپاری هم یکی ...
روایت تاثیرگذار این راننده تاکسی اشکتان را درمی آورد
دانشگاه به قیمت {تاکسی} ازت پول میگیرم. حقیقتا هم دلم شکست از دیدن اینکه یه نفر از صبح تا شب و شب تا صبح باید دنبال دراوردن یه لقمه نون باشه هم با دیدن دخترش که اینجوری با عشق کمک پدرش میکرد خوشحال شدم. بخاطر اینکه اولین مسافرش بودم کرایه رو دو برابر بهش دادم و گفتم خدا کنه دستم برات خوب باشه. پ ...
روایتی از جهنم روی زمین / چه شد که 32 انسان پشت درهای قفل خورده زنده زنده سوختند
وقتم رو بیرون از خونه بودم و آخر شب و برای خواب به خونه برمی گشتم و انقدر خسته بودم که مثل جنازه فقط می خوابیدم. و شرایط اون خونه هنوز همون طوره؟ هنوز همون طوره ولی من 4 سال قبل ازدواج کردم و از اون خونه بیرون اومدم. و در این 5 سال و 4 ماه و 24 روز، لغزش نکردی؟ فکر مصرف سراغم می اومد ولی چون به انجمن معتادان گمنام وصل بودم، سعی می کردم فقط به اندازه ساعت خواب در اون خونه بمونم ...
روایت منوچهر طوسی از حمله به H3/امکان مرگ 90 درصد بود
سته که جانشین لیدر است، همیشه شماره 3 می ایستد. اما در این پرواز من که ساب لیدر بودم، شماره 2 بودم. اگر برای اسکندری اتفاقی می افتاد، من باید لیدری دسته را به عهده می گرفتم. کسی که کل طرح را طراحی کرده، می گوید شما 90 درصد از بین می روید. چرا؟ چون رفتی کارت را انجام دادی و حتی اگر پدافند هم تو را نزده باشد، ممکن است حین سوخت گیری به مشکل بربخوری. در کار سوخت گیری هوایی، یک اپراتور کف ه ...
چگونه با کودک لجباز و حرف گوش نکن رفتار کنیم؟
. در این صورت جایزه ای که برای کاهش رفتارهای لجبازی کودک در نظر گرفته شده به رشوه ای برای ساکت کردن کودک تبدیل می شود. شما می توانید از اضافه کردن یک فعالیت دلخواه کودک، به برنامه هفتگی خود، به عنوان تشویق استفاده کنید. مثلا: چون پسرم امروز تا بهش گفتم اسباب بازیاتو جمع کن مهمون داریم همه وسایلاشو جمع و جور کرده قراره فردا بریم باهم تو باغچه و یه عالمه باغبونی کنیم و گل بکاریم ...
رازهایی که این چند نفر فاش کردند، تکان دهنده شد!
هم برنداشت بدنم ، سالمِ سالم این مرحله رو رد کردم با حقیقتی که طرب تعریف کرد، احتمالا او تا کنون باید دستگیر میشد!: در سن 7 سالگی، یک دختر بچه ی 3 ساله رو دزدیدم آوردم خونه مون. چون قشنگ بود و می خواستم نگهش دارم برای خودم ساعید هم الکی الکی الگوی بقیه شد: برا مسابقات شعر نماز مدرسه از اینترنت شعر کپی میکردم و اینجوری 3 سال پشت سر هم نفر اول کشوری شدم و کلی جایزه گرفتم، تازه ...
فیلمی جگرسوز از آوازخوانی و رقص الهام شکیب قبل از فوت / روحش شاد !
شریف و با اخلاق بودی ، امروز که مهرداد همسر مهربونت نوشت الهامم پرکشید ، یه لحظه شوک شدم چون ازش شنیدم که تو بهتر شدی و بیماری رو شکست دادی و کلی دلم آروم بود ، الهام عزیزم میدونم چقدر تلاش کردی که کنار مهرداد و ماهیار عزیزم بمونی و خوشحالشون کنی و موفق هم شده بودی ولی امروز هممون رو شوکه کردی ، مهرداد رفیق قدیمی و عزیز من تو این مدت با عشق و محبت تمام تلاشش رو کرد همون کاری رو کرد که مردهای تو ...
ماجرای ازدواج رضا کیانیان با گوگوش ! / در امریکا چه گذشت ؟!
صحنه و گروه فیلمبرداری لباس های محافظ و ضد آب پوشیده بودند و چون در آن سکانس باید باران هم می آمد روی لباس همه آنها یک لایه یخ بسته شده بود به طوری که زمانی که تکان می خوردند یخ ها می شکست و وضعیتی مشابه باران یخی در کانادا ایجاد شده بود. در چنین شرایطی من باید دشداشه می پوشیدم و می رفتم روی بالکن می ایستادم و دیالوگ می گفتم. خدا رو شکر آن سکانس را با یک برداشت گرفتیم و تمام شد اما یادم می آید که ...
عباس شاخه گل نامزدش را کجا پنهان می کرد؟!
حجم انبوه فعالیت هایش یکی دو سالی بود که برای رفتن به سوریه به من اصرار می کرد. من به او می گفتم عباس! نه! زمان رفتنت رو من مشخص می کنم؛ الان هم می گم هنوز وقتش نشده... در این یکی دو سال دوره های نظامی از جمله جنگ افزار را گذراند. در همان مدت بود که نامزد کرد. مدتی که از نامزدی اش گذشت به او گفتم تو از اون مردای عاشق پیشه میشی چون به نامحرم نگاه نمیکنی. خندید. چند روز که گذشت پیش من آمد و گفت: حاجی ...
جان دادن، به این سادگی ها نیست/ نگاهی به کتاب صبح واقعه
به گزارش ایسنا، این جملات بخشی از خاطرات کتاب صبح واقعه جدیدترین اثر در مورد زندگی شهید محسن حججی است که در جمع دانش آموزان نجف آباد اصفهان با حضور خانواده شهید حججی و مسئولان شهری، 15 آبان رونمایی شد. در ادامه این خاطره می خوانیم: مهدی آهی کشید و ادامه داد: فقط نمی دونم ما اگه اون روزها بودیم، چی می کردیم؛ می اومدیم جبهه، یا چسبیده بودیم به میز کلاس و درس؟ گفتم: تو رو نمی دونم ...
زینب موسوی کیست؟
دوستش دارم و نمی خواهم ازش دست بکشم چون فکر می کنم اگر ازش جدا بشوم به ریاکاری می رسم و ترجیح می دهم بیشعور باشم تا ریاکار 7 سال طراح وب بودم من برای 7 سال طراح وب بودم، طراح وب خوبی هم بودم، درآمد خوبی هم داشتم ولی یه روزی یه جایی وقتی از کارم استعفا دادم و تو خونه نشسته بودم و به بی پولی و بیکاری فکر میکردم که این کانالو زدم و به اون چیزی که همیشه رویاشو داشتم فکر کردم و ...
چند داعشی گوشم را بریدند!
اشک از چشم هایش چکید روی پاهایم؛ این را از خیس شدن پایم متوجه شدم. نفس نفس می زد. داداش دکتر بهت چی گفت؟ چرا گریه میکنی؟ سعی میکردم خودم را خون سرد و بی تفاوت نشان بدهم. هر چه بود می دانستم درد من و بچه هایم است. گفت: میگه غم باده انگار یه چیزی رو دِلمه که نمی خواد بره. دارم خفه میشم. اکبر تو باید حرف بزنی از اون روز که فرید شهید شد. اگه حرف بزنی این دردی که تحمل می کنی، از بین می ...
زمان واریز سود سهام عدالت تا افزایش حقوق بازنشستگان | اخبار داغ اقتصادی را بخوانید
بهت معرفی میشه و باهاش ازدواج میکنی، وضع مالی خوبی هم داره. اما اگه ازدواج کردی مراقب زندگیت باش چون معنیش برعکس میشه و احتمال جدایی وجود داره. واست یک طوطی افتاده، اگه فرزند درای فرزندت سفری میکنه که مدتی از هم دورخواهید بود. اگه مجرد هستی از یک سفر کرده یک سوغات بهت میرسه که خوشحالت میکنه. افراد چرب زبون اطرافت میبینم. گول حرف های قشنگ آدما رو نخور. قبل از اعتماد به هر کسی امتحانشون کن تا متوجه ...
خاطره رضا کیانیان از حج تمتع و ماجرای ازدواج با گوگوش
رضا کیانیان بازیگر سینمای ایران در گفت وگو با ویژه نامه بی قانون درباره طنز و خاطراتش صحبت کرده است. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین در سال 95، ویژه نامه بی قانون روزنامه قانون با شخصیت ها و چهره های فرهنگی بسیاری چون محمدجواد ظریف، سیدعلی صالحی، مصطفی زمانی، حجت اشرف زاده، محمد غرضی، سهراب پورناظری، محراب قاسم خانی و ... گفت وگو کرده است. در این ویژه نامه همچنین مطالبی درباره ...
غواصی که رازش تا امروز فاش نشد
غواص های خط شکن بود. هر وقت به عملیات نزدیک می شدیم، یک گوشه دور از چشم همه می رفت تا لباس های غواصی را بپوشد. با هیچ کس نمی جوشید. خب ترسیدیم. آن وقت ها هم ستون پنجمی بین مان کم نبود. سر و کله یک غریبه کم کم من هم به او شک کردم و از حضورش در عملیات می ترسیدم. بچه ها برای این عملیات سنگ تمام گذاشته بودند. فکرش را بکن هر چه تاکتیک برای مخفی نگه داشتن اسرار نظامی بلد بودیم به کار ...
پایان تلخ قرار عاشقانه یک دختر و پسر تهرانی در آ اس پ
امروزها طوفانی و پرشدت شود، برای گذشته چاره ای نمی ماند جز باز پیراستن خویش و تنظیم رابطه اش با اینجا و اکنون. مفری برای گریز از افتادن به وادی و ورطه ی فراموشی. تابستان خیلی گرمی نبود. در اینستاگرام پستی درباره ی تاریخچه ی شهرک اکباتان گذاشته و چند سند زیرخاکی و مهجور را منتشر کرده بودم. پستم مثل بمب وایرال شده بود. این میزان علاقه به شهرکی که بیش از چهل سال از ساختش می گذشت، برایم غیر ...
لرزش زندگی
را بگیرد که سرگرد او را آرام کرد و خواست به حرف های مصیب گوش کند. مصیب همان طور که گریه می کرد و در حال خودش نبود، گفت: از وقتی برگشتم چندبار یواشکی رفتم ببینمش اما توی حیاط کنار حوض می دیدمش که به حلقه اش نگاه می کرد. اون شبم می خواستم برم باهاش حرف بزنم ولی فکر کرد تویی و داشت با تو حرف می زد. خونم به جوش اومده بود. طاقت نداشتم گل بانو رو کنار تو ببینم. می خواستم اگه مال من نیست، مال تو هم نباشه ...
دکتر میترا آسوده پزشک جراح مریوانی کیست؟ ماجرای خودکشی
افراد خاطی نسبت به بانوی جراح بیمارستان بوعلی مریوان، خواستار رسیدگی فوری و قانونی دستگاه های مسئول در استان کردستان شده بود. لحظه خودکشی میترا آسوده پزشک جوان یک کانال تلگرامی درباره لحظه خودکشی میترا آسوده نوشت: سرگذشت تلخ دکتر میترا آسوده جراح تهرانی، شاغل در کردستان، ایشون یه مدت طرحشون رو تو یکی از شهرهای مرزی استان کردستان میگذرونن و بعد از جلسه ی ...
کتاب ماده تاریک – نوشته بلیک کراوچ
. چرا؟ چون بهت نظر داره. بس کن دیگه جیسون. راست می گم. قضیه مال خیلی وقت پیشه. از وقتی که با هم هم اتاقی بودیم. مهمونی کریسمس سال پیش رو یادت میاد؟ یادته اون هی سعی می کرد با هر کلکی که شده تو و خودش رو زیر درختچه دارواش (12) نگه داره؟ دنیلا خندید و گفت: تا تو برسی خونه شام آماده ست. خب، این یعنی اینکه من باید تا... چهل و پنج دقیقهٔ دیگه اینجا باشی. ...
مدیرِ مدرسه
هم دوازده سال آموزش و پرورش بودم. - کارمند آموزش و پرورش بودید یا معلم؟ - هیچ کدوم. دانش آموز بودم تو مدارسی که زیر نظر آموزش و پرورش هستند. مدیر گفت: ببین! من باید زود برم اداره، داره دیرم میشه. گفتم: عجله نکنید، هنوز هم سؤال دارم. شما امروز صبح توی صف گفتید نفر سی و دوم داخل صف دوم از فردا دیگه مدرسه نیاد، چون سر صف آشغال انداخت روی زمین. به نظرتون ...
جزئیات خودکشی پزشک زن جوان در مریوان بعد از تشکیل پرونده در دادگاه+ بیوگرافی و عکس میترا آسوده
، خواستار رسیدگی فوری و قانونی دستگاه های مسئول در استان کردستان شده بود. لحظه خودکشی میترا آسوده پزشک جوان یک کانال تلگرامی درباره لحظه خودکشی میترا آسوده نوشت: سرگذشت تلخ دکتر میترا آسوده جراح تهرانی، شاغل در کردستان، ایشون یه مدت طرحشون رو تو یکی از شهرهای مرزی استان کردستان میگذرونن و بعد از جلسه ی دادگاهی دیروز تو سنندج بهش اهانت میکنن و تهدید میشه. ...
شِکر داستان نویسی فارسی
نویسندگانی چون گوگول، چخوف و ولتر به داستان نویسی روی آورد. یکی از نخستین نوشته هایش، اثری تحقیقی درباره اقتصاد به نام گنج شایان بود که بیش از یک قرن قبل در برلین منتشر شد و یکی از مهم ترین منابع فارسی زبان درباره وضعیت اقتصاد ایران در دوران قاجار است. در زمینه اقتصاد او کتاب دیگری به نام زمین و ارباب و دهقان نوشت که در آن از نظام فئودالی رایج در ایران انتقاد کرده است.بعد از آن بود که جمالزاده، به ...
حاج قاسم دختر شهید را به آقای مدیر ترجیح داد/ بچه شهید را از جایش بلند نکنید + فیلم
من در همین فاصله که در ماشین بودم با ایشان صحبت کردم و مشکلاتم را گفتم و ایشان راه حل دادند و قرار شد پیگیری کنند. من آنقدر تحت تأثیر رفتار جوانمردانه سردار قرار گرفته بودم که ناخواسته اشک می ریختم. بعد حاج قاسم یک انگشتر به من و یکی به دخترم داد و گفت گریه نکن و فقط سر نماز دعا کن به آرزویم یعنی شهادت برسم. بعد رو به ریحانه کرد و گفت بیا با هم عکس بگیریم بعد هم زیرعکس پدر ریحانه امضا کرد و نوشت ...
خلاصه داستان قسمت 301 سریال ترکی خواهران و برادران
حسابی تعریف میکنه. آکیف پیش سادو رفته و تهدیدش میکنه که دیگه همچین کارهایی نباید بکنه و به کسی زنگ نزنه وگرنه با خود اون طرفه سپس بهش میگه با شوال حرف زدم راضی شده تا پولی که میخوایو بهت بده سادو قبول میکنه. تو مدرسه آیبیکه از مادربزرگشون میگه که یخورده عجیبه و بهشون میگه که نباید به این زودی بهش اعتماد کنیم! آنها میپرسن چرا که آیبیکه میگه آخه وقتی پیشش بودیم گریه میکرد و ناراحت ...
انواع کتاب خوان های موجود در بازار ایران-کتاب جم
د ترین مدل اون F2 هست، تقریبا میشه گفت پایین ترین قیمت رو بین تمام کتاب خوان های موجود در بازار ایران داره، صفحه نمایش 6 اینچی در کنار سیستم عامل اندروید جذابیت این کتاب خوان رو بیشتر میکنه. کپی لینک چرا داشتن سیستم عامل اهمیت داره؟ اینکه یک کتاب خوان سیستم عاملی مثل اندروید داشته باشه یعنی میتونیم جای اینکه کلی تلاش کنیم هر بار با کابل به کامپیوتر وصلش کنیم، خی ...
عزرائیل برای هشتمین بار به کتابفروشی ها آمد
...، خودش رو معرفی می کنه و اگر اون کشور بهش اجازهٔ ورود بده، عملاً مفهومش اینه که ویزا هم داده. فقط بعضی کشورها سختگیری دارن که بعد از فرود هواپیما، پاسپورت طرف رو چک کنن و مهر ورود بزنن. ظاهراً برای ترکیه خیلی هم مهم نیست که مهر ورود بزنه. علی کمی از چایش را نوشید و مشتاق پرسید: تو چطوری فهمیدی؟ چاپ هشتم این کتاب با 294 صفحه و قیمت 165 هزار تومان عرضه شده است. کد خبر 5932804 فاطمه میرزا جعفری ...
ترسناکترین اتاق فرار کرج را بشناسید + آدرس و لینک رزرو
باقی مونده. پرونده مربوط میشه به مدرسه ی خصوصی دخترونه ی آسیه و دختر شانزده ساله ی خانواده ی امینی به نام پریچهر. طبق گزارشات و اظهارات خانواده ی امینی، پریچهر در روز بیست و سوم دی ماه سال 1358، خونه رو به مقصد دبیرستان آسیه ترک میکنه، ولی دیگه از مدرسه به خونه برنگشته و مفقود شده! اما نکته ی عجیب اینجاست که مسئولین و حتی دانش آموزان دبیرستان آسیه وجود شخصی به نام پریچهر امینی رو در این ...
دروازه بان ایرانی پاری سن ژرمن: پرسپولیسی ام و بیرانوند را دوست دارم!
. میگم یعنی چی شانس دارم؟ یعنی شمال سردتره؟ آره، میگن شمال زیر 40 درجه اس. اونجام شب نمیشه، همیشه روزه. گفتم یعنی چی؟ این چه کشوریه؟ (قهقهه می زند). من اونجا موندم، بعدش باز دوباره رفتم فرانسه. اومدم تعطیلات تا کمی استراحت کنم چون سال سختی بود برام. رفتم جنوب فرانسه بعدش اومدم خونه م توی پاریس. من یک کنتراکت (قرارداد) داشتم تا برم دوکسا. یک دوست دارم تو فرانسه که اسمش لئوناردو ...
3 فرزندمان را به من و مرا به خدا سپرد و رفت
جوان آنلاین: شهید حمید قلندری روستا زاده ای بود که سال 1336 در خانواده ای کشاورز و متدین در اقلید استان فارس متولد شد. دوران تحصیلش را با موفقیت گذراند و تا مقطع فوق دیپلم هم ادامه داد. دوران دفاع مقدس که شروع شد برای رفتن به جبهه های نبرد علیه باطل به جبهه سومار رفت و مهر 1366 به شهادت رسید. آنچه می خوانید همکلامی ما با زهره شهرزاد حقیقی نژاد همسر شهید است. ازدواج در سال شروع جنگ ...
سرباز روز نهم به چاپ بیست وسوم رسید
: تاحالا هر کاری کردم، برای شما کردم. خواستم مقام شهدا رو بالا ببرم. اگه دست منو نگیرید و بهم کمک نکنید، میام اینجا داد می زنم و می گم اینا هیچ چیزی نمی دن؛ الکی اینجا نیاید. بهش گفتم: ان شاءالله هرچی به صلاحته همون می شه، غصه نخور. گفت: از خدا دیگه صلاح نمی خوام؛ سِلاح می خوام. دعا کن خدا به من سلاح بده. بعد هم به حاج آقابهرامی زنگ زد و گفت: حاج آقا، این رفیق های شهیدت نامرد و بی معرفتن ...