سایر منابع:
سایر خبرها
نامزدکشی هنگام مصرف مواد مخدر
آفتاب نیوز : پسری که حین مصرف مواد مخدر نامزدش را به قتل رسانده است، هرچند در بیمارستان روانی بستری شد اما مجنون تشخیص داده نشد. متهم که جوانی 25 ساله است مدعی است خودش هم قصد خودکشی داشت اما نمی داند چه اتفاقی افتاد که زنده ماند. مردی یک سال قبل با ماموران پلیس تماس گرفت و گفت دخترش نازنین در خانه جان باخته است. وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند، متوجه شدند ...
قتل معمایی دختر جوان در خانه مجردی اش / پدر با جسد دخترش روبرو شد
رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با مرگ مشکوک دختر 30 ساله ای به نام گیلدا در خانه مجردی اش در غرب تهران آغاز شد . پدر وی که با پلیس تماس گرفته بود گفت :دخترم مدتی است به تنهایی در خانه مجردی اش زندگی می کند .دیروز چند بار با او تماس گرفتم اما پاسخ نداد .من که نگران شده بودم مقابل در رفتم و با کلید یدک در را باز کردم و با جسد دخترم روبه رو شدم. با این تماس ماموران به خانه ...
نامادری، دلیل فرار دختر جوان از خانه
رزیتا دختری جوان است که به خاطر فرار از خانه و داشتن مواد مخدر بازداشت شده و این دومین بار است که دستگیر می شود. او از زندگی اش می گوید: چرا معتاد شدی؟ اولش برای کم کردن ناراحتی بود اما بعد گرفتار شدم. از چند سالگی مواد می کشی؟ از 16 سالگی معتاد شدم. قبلش سیگار هم نمی کشیدم. چرا؟ مادرم را که از دست دادم روزهای بدی را ...
ازدواج با مرد بی بند وبار روانی ام کرده است/ خواسته های او شرم آور است+جزییات
زندگی عاشقانه ای را برایش فراهم کنم. خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور می کردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد شد اما نمی دانم چه حادثه ای رخ داد که این زندگی عاشقانه رنگ باخت و روابط من و انوش سرد و بی روح شد. با این که بیشتر از یک ماه از تولد فرزندم نمی گذشت ولی دیگر همسرم توجهی به نیازهای عاطفی و روحی من نداشت، به گونه ای که هر روز ...
پایان شرارت های گرگ پایتخت
پشیمان بود، گفت: 19 بار به خاطر مواد مخدر بازداشت شده ام و 9 بار به زندان رفته ام. اما به خاطر این جرایم، کمتر از دو سال حبس کشیده ام. اولین بار کی بازداشت شدی؟ 11 سالم بود که به خاطر مصرف مواد مخدر بازداشت شدم. در خانه ای که مواد می کشیدم، پلیس وارد شد و مرا به کانون اصلاح و تربیت انداختند. برادر بزرگترم، اعتیاد به مواد داشت. من هم یواشکی از موادش می دزدیم و مصرف می کردم. این ...
متهم به قتل در دادگاه: مردی را که با همسرم ارتباط داشت کشتم؛ اگر آزادشوم زنم را هم می کشم چون مستحق مرگ ...
پس از این تماس مأموران پلیس و اورژانس به خانه او در منطقه اسلامشهر رفتند. با انتقال مجروحان به بیمارستان، مرد 34 ساله به خاطر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید جان باخت.در ادامه مأموران برای روشن شدن ابعاد پنهان این حادثه به تحقیق از متهم پرداختند و او را تحت بازجویی قرار دادند. مرد [...]
تکاوری که عاشق حراست از مرز های کشورش بود
حلال برای خانواده تهیه کند. آقا جواد هم از دوران نوجوانی هر وقت از درس فارغ می شد، کنار پدرم کار می کرد و زحمت می کشید. کمک به جبهه کودکی های مان در دوران جنگ تحمیلی بود. حال و هوای جنگ و صدای بمب و موشک همه جا را پر کرده بود. من و برادر بزرگم و آقا جواد که با همدیگر یک سال اختلاف سنی داشتیم، به مدرسه می رفتیم. وقتی در مدرسه اعلام می کردند برای رزمندگان اسلام در جبهه ها نیاز به ...
چندبار دخترش را بوسید و برای همیشه رفت
شهرمان آزمایشگاه مواد مخدر وجود ندارد، به شهر خودمان یاسوج برگشت و همانجا مشغول کار شد تا بتواند گرهی از مشکلات بگشاید. او علاقه زیادی به این کار داشت و خدمات شایسته ای در این زمینه انجام داد. تلاش، جدیت و پیگیری او به حدی بود که همه همکارانش در پلیس مبارزه با مواد مخدر و ستاد فرماندهی انتظامی استان از او رضایت داشته و جدیت او را می ستودند. وی در مدت کوتاه خدمت صادقانه خود در ...
نیوشا ضیغمی طلاقش را در اینستاگرام علنی کرد | رونمایی نیوشا ضیغمی از مهر طلاق شناسنامه اش
آمادگی را در خودم حس نکردم به همین جهت این موضوع را به زمان دیگری موکول کردیم هرچند که مدتی قبل شایعه شده بود که من در انتظار بچه دار شدن هستم و به زودی صاحب فرزند دختری می شوم. شنیدن این شایعات بی اساس در نوع خودش واقعاً ناراحت کننده است. شروع کارهای تجاری نیوشا ضیغمی وقتی 17 ساله بود با فروش پرایدی که پدر برایش خریده بود و گرفتن وام برای خود خانه خرید و در دوران دانشجویی ...
می گفت ببینید حاج قاسم چه عظمتی دارد آدم باید اینطور بدرقه شود
خواست به مأموریت برود، به مادرم می گفت زن عمو من دارم می روم، خانه و اهل خانه ام را به خدا و شما می سپارم. مراقب بچه ها باش که دلتنگی نکنند. من تازه پدرم را از دست داده بودم. بعد از مرگ پدرم اسماعیل خیلی پشت و پناهم بود. واقعاً کوه بود. در مأموریت های اسماعیل یا مادرم می آمد پیش ما یا ما به خانه شان می رفتیم. مادرم هم خیلی همراه من بود و کمک حالم می شد و هوای مرا داشت ...
طلاق به خاطر قرمه سبزی خواهر شوهر!
باید به میهمانی برویم. سیما این رفت و آمد ها را به حساب دخالت در زندگی ما تلقی می کند. سهیل گفت: یک روز که از رفتار سیما خسته شده بودم موضوع را با پدرش در میان گذاشتم، اما آقای قاضی باور کنید پشیمان شدم، چون سیما و خانواده اش از من طلبکار شدند و وضع بدتر شد. هرطور بود تحمل می کردم تا اینکه خواهرم ازدواج کرد و مشکلات من با همسرم بیشتر شد. قاضی با تعجب گفت ازدواج خواهرت چه ...
در دادگاه محاکمه مسعود و مریم رجوی چه گذشت؟ | ناگفته های فرزندان شهید لاجوردی و صیاد شیرازی از شهادت ...
شوهرم را در راهرو به رگبار بستند. این اتفاق جلوی خودم و 3 بچه ام و مادرشوهرم اتفاق افتاد. آن زمان پسرم 8 ساله، پسر دیگرم 7 ساله و دخترم یک سال و نیمه بودند و صحنه ترور پدرشان را به چشم دیدند. حالا خواسته ما این است که این افراد را محاکمه شوند و به سزای اعمال شان برسند.
خدا پشتیبان فرزندانم است
، مثل هزاران خانه زیبای شهر که با درختان نارنج و پرتقال به بهشت کوچکی تبدیل شده اند. بیشتر وقتش را به خانه داری سپری می کند، اما اگر فرصتی باشد به یاری همسر می رود. از خانواده اش می گوید: 2پسر دارم و یک دختر. یکی از پسرها در تهران معلم است، آن یکی هم در اصفهان سکونت دارد و دخترم هنوز ازدواج نکرده و با خودمان زندگی می کند. مادرم ما را مستقل بار آورده بهار سال 1398بارش چندروزه باعث ...
زن مازندرانی ارثیه 5 میلیاردی خود را بخشید | همه فرزندانم مستاجر هستند اما...
.... او هیچ وقت سیل خانمان برانداز شهر سیمرغ را فراموش نمی کند. بهار سال 1398. بارش چندروزه باعث آبگرفتی خیابان ها شد و به دنبالش سیلی عظیم قامت شهر را در بر گرفت. مردم مستاصل نمی دانستند چه باید بکنند. سیل خانه های زیادی را خراب کرده بود. بیش از 6 هزار خانه ویران شده و دیگر قابل سکونت نبود. بابایی می گوید: همه دایی ها و خاله های من که کنار رودخانه ساکن بودند خانه شان از بین رفت. آب همه ...
من احمق فکر کردم شوهرم از روی مهربانی به خواهرم توجه دارد اما ندانستم که با او...+جزییات
اقوام شوهرش بود! عکسهای زننده فریبا نادری خبرساز شد|خانم بازیگر از شما بعید بود برای فرار ازخوابگاه راهی خانه عمو شدم /پسر عمویم بارها بهم تجاوز کرد! زن 25 ساله که مدعی بود مشاوره های روان شناختی در کلانتری راهگشای زندگی اش شده است و اکنون با انجام تحقیقات بیشتر تصمیم عاقلانه ای برای ازدواج با فیروز خواهد گرفت، درباره زوایای پنهان زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی ...
گفتگو با 2 سارق موتورسیکلت در مشهد | آزاد شوم، مجبورم دوباره همین کار را ادامه دهم
...، از داداشم 10 میلیون گرفته ام و دیگر جوابم را نمی دهد. تازگی این کار را کرده ام. من پول داشتم، ازم دزدیدند. مجبور شدم. چند وقت است که بیکاری؟ پنج شش ماه است، قبلش هم ماشین خریدوفروش می کردم. پول خریدوفروش ماشین را از کجا آورده بودی؟ خانه داشتم با پدرم شریک بودم، نصف پولش را به من داد، خودش هم مرحوم شده است. با همان کار می کردم. این پول چه شد؟ ...
هنگام تعرض به دختر جوان شیشه کشیده بودم، نمی دانستم چه کار می کنم
و من بین خانه آنها در رفت وآمد بودم. چطور شد که معتاد شدی؟ محل مان جوری بود که مواد دم دستم بود و اولین بار با دوستانم کشیدم. چه شد که از آن جرائم سراغ این جرم رفتی؟ چند بار سعی کردم زندگی درستی داشته باشم، این بار هم توبه می کنم و می نویسم. چه شد که مرتکب این جرم شدی؟ چند شب بود که نخوابیده بودم و آن روز هم مواد مصرف کردم و آن کا ...
من گرگ هستم
فیلم یک جاهایی چشمانم را بستم. چون باور نمی کردم این خودم هستم که با چنین قساوتی دختری را در روز روشن تهدید می کنم. آن دختر را می شناختی؟ نه. اصلا. نخستین بار بود که او را می دیدم. آن روز چه اتفاقی افتاد؟ چند شب بود که نخوابیده بودم. شیشه می کشم و هر وقت مواد مصرف می کنم بی خواب می شوم. از شب قبل در آن محدوده پرسه می زدم. حوالی دارآباد بود. اصلا نمی دانم چرا سر از آنجا ...
اعتراف پدری به قتل دخترش در خانه مجردی شرق تهران
اغفال شد و با گرفتن 300 میلیون تومان پول از من به صورت مخفیانه خانه را ترک کرد که فقدان دخترم را به پلیس اطلاع دادم و فرزندم خیلی زود پیدا شد، اما متوجه شدم با پول هایی که از من گرفته، خانه مجردی تهیه کرده است. او ادامه داد: پس از این ماجرا به مدت 3 روز به خانه مجردی رفتم تا دخترم را راضی کنم به خانه ام برگردد، اما او قبول نکرد و همین موضوع باعث شد تا عصبانی شوم و با ضربات چاقو، وی را ...
مرد مشهدی دخترش را فروخت ! / زنش به کلانتری پناه برد !
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات زن 25 ساله ای است که مدعی بود شوهر معتادش دختر او را به خانواده دیگری فروخته است و حالا او برای یافتن فرزند خردسالش تلاش می کند. این زن جوان درباره این ماجرای تلخ و سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن [...]
سرنوشت تلخ سارا برای فرار از تنهایی / در باتلاق سیاه فرو رفت + جزییات
به گزارش رکنا، سارا در حالیکه به راحتی روی صندلی نشسته است از دوستان زندگی اش را اینطور می گوید: درابتدای کودکی هیچ بلد نبودم و یادم می آید که در مدرسه با هیچکس نمی توانستم ارتباط برقرار کنم . در سال اول ابتدایی هیچ دوستی نداشتم و م فقط می خواستند آدم خوبی باشم ، نتوانستم اول ابتدایی را طی کنم و سال بعد هم در همان پایه درس خواندم ، در حالی که همیشه در ارتباط با دیگران مشکل داشتم ، وقتی بزرگتر شدم ...
تجاوز عمو به دختر 9 ساله تهرانی
وی که به پلیس آگاهی رفته بود از همسرش به نام رامین شکایت کرد و در تشریح شکایتش گفت: من سال ها قبل با مردی به نام رضا ازدواج کردم و صاحب یک دختر به نام رها شدم اما وقتی دخترم 4 ساله بود شوهرم به خاطر تصادف رانندگی فوت شد . من کار می کردم تا زندگی خودم و دخترم را تامین کنم تا اینکه مدتی بعد برادر شوهرم به نام رامین به خواستگاری ام آمد و من به خاطر دخترم و آینده او با رامین ازدواج کردم .آن زمان رها ...
شیطان پایتخت: قبلاً 19 بار دستگیر شده بودم!
من به خاطر اعتیادم به شیشه بود. من از سن 11 سالگی مواد را امتحان کردم و در سن 15 سالگی معتاد به مواد مخدر شدم. آن روز هم علاوه بر شیشه مشروب هم خورده بودم و حال خوبی نداشتم. چند شبی نخوابیده بودم و آن روز ساعت 6 صبح بود و در خیابان دارآباد با موتورم دور دور می کردم که چشمم به دختر جوان افتاد. خیابان خلوت بود و ناگهان شیطان مرا وسوسه کرد که او را بربایم و آزار و اذیتش کنم. موتورسیکلتم را متوقف ...
هیچوقت از مجروح بودن ناله و شکوه نکرد
.... ماسکش را دوباره زد. اشاره کرد بقیه اش را بخوانم. به او نگاه می کردم. برادرش کنارش بود. گفتم: بر جود و همه سخاوتت شکر/ هم دادی و گرفتی از ما/ بردادن و برگرفتنت شکر اینجا بود که بر خودم لرزیدم و فهمیدم از زبان من گفتن یعنی اینکه آماده باشم. ولی نمی خواستم باور کنم. حاج حسین خیلی قوی بود. خیلی طاقت داشت. باز هم نمی توانستم باور کنم. دیدم دخترم زهرا که بیرون بود دوباره آمد و ...
بنی صدر که در جبهه بود حتی یک گلوله عراقی به ما شلیک نشد!
در قسمتی از وصیت نامه اش نوشته است: ما به جبهه رفتیم تا کربلا و نجف را آزاد کنیم. برای اینکه شما (مردم) به راحتی بتوانید به زیارت نجف و کربلا بروید. همسر برادر شهید چه شد که بعد از سال ها شما به مطالب دفترچه خاطرات شهید توجه نشان دادید؟ پدرشوهرم، پسرعمه پدرم هستند. شهید از پدرم یک سال بزرگ تر بود. من و همسرم شهید را ندیدیم. یک سال و نیم بعد از ازدواجمان در خانه ...
2 زن دوستانشان را به شوهرشان هدیه می دادند ! / آزار شیطانی زن همسایه جلوی چشمان همسران بی غیرت !
های نعیم را خوردم و در حالی که دو همسرش در خانه بودند به آنجا رفتم. آنها در حیاط در حال مصرف مواد مخدر بودند که به من هم تعارف کردند و من نپذیرفتم. اما وقتی اصرار 2 زن نعیم را دیدم جلو رفتم و یک دم گرفتم. اما همان موقع بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم که در اتاق برهنه بودم و دو همسر نعیم بالای سرم ایستاده بودند .آنها از من خواستند تا لباس هایم را بپوشم و به خانه بروم. اما همان موقع نعیم فیلم سیاهی را ...