شوهرم را کشتم / به من خیانت کرد و گفت اگر حرفی بزنی بچه را می کشم!
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل دختر جوان به دست عمه جنایتکار در دریاچه چیتگر / قاتل جسد برادرزاده اش را به آتش کشید
اش نداشت بیشتر به خانه من می آمد و با دختر 32ساله ام ارتباط داشت. می دانستم اعتیاد دارد و مخالف رابطه او با دخترم بودم، اما هیچ کدام اهمیتی به اعتراض من نمی دادند. آخرین بار دخترم در خانه نبود که مهناز آمد و از او خواستم با دخترم رابطه نداشته باشد، اما با گستاخی به با من رفتار کرد که باعث عصبانیتم شد و با چاقوی آشپزخانه او را زدم. او فحاشی می کرد و از خانه ام بیرون نمی رفت، من هم از روی شدت عصبانیت ...
اعتراف بی شرمانه زن خیانتکار درمورد قتل شوهرش
را آتش زدم. زن جوان وقتی روبه روی قضات ایستاد اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت. او گفت: قبول دارم با شوهرم اختلاف داشتم اما حرف های ساسان موجب شد تا تصمیم به قتل شوهرم بگیرم. او خودش قرص برنج را به من داد ؛ اما این دخترم بود که قرص را در سوپ پدرش ریخت. وقتی شوهرم بی حال شد ساسان به خانه مان آمد. او بالشی روی سر شوهرم گذاشت و شلیک کرد. بعد هم خودش به تنهایی جسد را به جاده ساوه برد و آتش زد. منبع: حادثه 24 ...
ماجرای آخرین تلفن شهید برونسی با خانواده اش
خانه چند بار پشت سر هم به صدا درآمد. مادر از جا بلند شد. چادر سرش کرد و زود دوید بیرون. من هم دنبالش. این طور وقت ها می دانستیم بابا از جبهه زنگ زده است. زن همسایه هم برای همین با عجله می آمد و چند بار زنگ در خانه را می زد. رفتیم پای گوشی. مثل همیشه اول مادرم گوشی را برداشت و شروع کرد به صحبت. من حال و هوای دیگری داشتم. دلم گرفته بود، ولی مثل دفعه های قبل، انگار دوست نداشتم گریه کنم ...
حل معمای مرگ زنی که جلوی اورژانس رها شد
ماموران پلیس پایتخت از وجود جسد دختر جوانی در یکی از بیمارستان های تهران مطلع شدند. بررسی های اولیه حکایت از آن داشت که فردی پیکر نیمه جان دختر را تا نزدیک اورژانس برده، رها کرده و بعد گریخته است. ؛ ماموران پلیس پایتخت مردادماه امسال از وجود جسد دختر جوانی در یکی از بیمارستان های تهران [...]
اشک های ندامت زن جوان/زندگی زن مشهدی تباه شد
بهزیستی تحویل گرفت. حالا به عنوان یک خدمتکار در پاتوق او کار می کردم. چراکه منزل ناپدری ام محل رفت وآمد معتادان و سارقان حرفه ای بود. آن زمان 10 سال بیشتر نداشتم اما مانند یک زن خانه دار آشپزی می کردم و برای آن ها مواد مخدر می خریدم! چند بار برخی از افرادی که به آن پاتوق می آمدند تلاش کردند به من تعرض کنند ولی در همان سن کودکی مقابل این افراد هوسران ایستادم و با فحاشی وتوهین آن ها را تهدید ...
فلج شدن زن تهرانی در خیانت شوهرش ! / دست در دست هم دیدمشان !
حامد با مادرش به خانه امان آمدند او بسیار خوش سیما و قد بلند بود و آرزوی هر دختری بود که با چنین پسری ازدواج کند پدر حامد که چند سال پیش به خاطر مشکلاتی که داشتند از مادرش جدا شده بود حامد و یک برادرش که از او بزرگتر بود با مادرش زندگی می کردند، حامد دیپلم فنی داشت و سربازی هم نرفته بود. پدر و مادرم همین موضوع را لحاظ قرار دادند و گفتند باید اول حامد مشخص شود قبل از اینکه حامد به سربازی ...
زنان خیابانی، پدیده افزایش فقر و نبود شغل
که این زن فرشته نجات زندگیم شد: وقتی این زن به خانه ما آمد دعواها شروع شد. چه کتک هایی که به خاطر این زن نخوردم. او مواد شوهرم و مهمان ها را می آورد و خودش هم موادش را در خانه ما مصرف می کرد. من هم شده بودم کلفت دست به سینه شان. یک روز که داشتم برای مریم خانم درد دل می کردم، گفت: از این فرصت استفاده کن. مخ شوهرت را بزن که می تواند این زن را بگیرد. در گوشش بخوان که برای گرفتن او باید تو را طلاق بدهد ...
شوهرکشی با قهوه مسموم
و بعد برای دقایقی از خانه خارج شدم و سپس برگشتم. فکر می کردم هرگز رازم فاش نمی شود و همه تصور می کنند شوهرم دچار سکته قلبی شده است. آن وقت من راحت تر می توانستم زندگی کنم اما در نهایت دستم رو شد. حالا که آبرویم نزد بچه ها و خانواده ام رفته، خیلی پشیمانم و معتقدم که خیلی اشتباه کردم. این زن پس از اقرار به جنایت، با قرار قانونی و انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. با عضویت در شبکه های اجتماعی خبرنامه دانشجویان ایران از آخرین اخبار مطلع شوید ...
محاکمه عمه به اتهام آتش زدن برادرزاده
می کنند. چند دقیقه قبل صدای داد و فریاد و شکسته شدن وسایل به گوش رسید با چند نفر از همسایه ها به مقابل در آپارتمانشان رفتیم و زنگ در خانه شان را زدیم تا ببینیم چه خبر شده که همان موقع دختر جوانی که نمی شناختیم در حالی که لباس هایش آتش گرفته بود از داخل خانه بیرون دوید. با کمک همسایه ها او را خاموش کردیم، اما متوجه شدیم از ناحیه شکم خونریزی دارد وقتی دقت کردیم مشخص شد که چاقو خورده است. خیلی زود با ...
سخنگوی فراجا: جرم علیه کودک تحمل ناپذیر است
سردار دکتر سعید منتظرالمهدی سخنگوی فراجا طی یادداشتی گفت: اِعمالِ جرم و جِنحه نسبت به کودکان و اطفال برای پلیس در هیچ حالتی قابل تحمل نیست؛ چرا که پلیس خود مأمن و ملجأ کودکان دانسته و اساس وجود و حضورش نسبتِ مستقیم با امنیت کودک دارد؛ از جرم آمران، مسببین و عاملان آن چشم نمی پوشیم. وی تاکید کرد: از آن جایی که درصد قابل توجهی از جمعیت کشور را کودکان زیر 18 سال تشکیل می دهند و جنای ...
کانون حر بازیگرساز بود
و بعد از دو هفته با گریه به خانه آمدم و مادرم از من دلیل گریه ام را پرسید و گفتم مدرسه تا ساعت 4 و 5 عصر ادامه دار است و من با این شرایط به کلاس های تئاترم نمی رسم و خلاصه مادرم بعد از اصرارهایم من را به مدرسه دولتی برد و در آنجا مشغول تحصیل شدم، زمانی که برای اولین بار به آن مدرسه می رفتیم مدیر مدرسه از من پرسید چرا الان تصمیم به تغییر مدرسه گرفتی و وقتی که دلیل اصلی این کار را گفتم با حمایت ها و ...
مرد خانه به دوش با پای خود نزد پلیس رفت / عذاب وجدانش چه بود ؟
.... مدتی قبل در یک گرمخانه با مردی میانسال به نام سعید آشنا شدم. سعید گفت که شب ها در پشت بام یک خیاطی می خوابد. او به من مواد می رساند و از من خواست برای خواب به اینجا بیایم که قبول کردم. او بخشی از پشت بام را جدا کرده بود تا من مشکلی نداشته باشم. مدتی که گذشت در یکی از پاتوق ها با پسر فوت شده که بهادر نام داشت، آشنا شدم. بهادر گفت که به من علاقه مند شده است و خواست باهم عروسی کنیم، اما جایی ...
قتل خونین پسر جوان در مغازه سمساری / شیشه شکسته سینه قربانی جنایت را شکافت + جزییات
به گزارش رکنا، پنجم مهرماه سال گذشته وقوع در یک سمساری در خیابان کمیل به پلیس اعلام شد. بررسی ها نشان می داد مرد جوانی به نام پیمان از ناحیه سینه به شدت آسیب دیده و قبل از رسیدن اروژانس جان سپرده است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران به پرس و جو پرداختند. در بررسی ها مشخص شد عامل جنایت مرد جوانی به نام هادی بوده است. هادی خیلی زود ردیابی و بازداشت شد و ...
ماجرای بوسه رهبر انقلاب بر لباس خادمی شهید حدادیان
گرفتند منزلمان که عده ای از ائمه جمعه قرار است شب مهمانتان شوند. همراه با آقای خاتمی یا صدیقی. به فرهاد زنگ زدم. جواب نداد. ظهر که آمد خانه بهش گفتم مهمان داریم. گفت: کاش قبول نکرده بودی! گفتم: چرا؟ گفت: رفقای محمد حسین که توی گلستان هفتم با هم بودن زنگ زدن بعد از نماز مغرب می یان خونمون. میان بوی گلاب و حلوا و صدای قرآن بساط چای را راه انداختم. می خواستم وقتی مهمان ها رسیدند، خوب دم کشیده باشد ...
خلاصه داستان قسمت 337 سریال ترکی خواهران و برادران
برای همه کباب سفارش میده و سرویس دسر و پذیرایی هم میگیره. وقتی برمیگردن سوسن و برک را تو حیاط میبینن که میپرسن ماجرا چیه؟ آنها برای بچه ها تعریف میکنن ماجراهاشونو و سوسن خونه عمر اینا میمونه چون نمیخواد پیش مادرش برگرده ثریا به عمر زنگ میزنه و میگه از سوسن خبر ندارم تو خبر داری؟ عمر میگه پیشم منه نگران نباشین و بعد از قطع تماس سوسن ازش میخواد بلاکش کنه. آکیف حسابی مست شده و زیر آواز میزنه وسط ...
سر قبری می رفتم که به اسم خودم بود!
...> قهرمان اصلی، مادرم بود حلقه گل به گردنم انداختند و من حلقه را انداختم گردن مادرم، قهرمان اصلی اینها هستند نه ما. ایشان تا چهار سال بعد از پدرم بودند و سال 92 به رحمت خدا رفتند. سردار حاج قاسم سلیمانی یک بار به دیدارشان آمدند که پدرم بود و یک بار آمدند که پدرم نبود. من سپاهی بودم، افسران ارشد را برای یک مراسم خاطره گویی دعوت کرده بودند. در ستاد مشترک به سالن دعوت کردند و زیاد بودیم. در ردیف اول ...
شوخی بی جا باعث قتل شد
شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار دادند و بعد از بررسی ها و بازبینی دوربین های مداربسته محل جنایت مشخص شد، عامل جنایت مردی به نام خسرو بوده است که با ردیابی مأموران بازداشت شد. متهم پس از دستگیری و در همان بازجویی های اولیه به درگیری خونین اعتراف کرد و در تشریح جزئیات قتل گفت: من اصلاً مقتول را نمی شناختم. من روز حادثه برای فروش مقداری از وسایل دست دوم خانه ام به مغازه سمساری دوستم ...
اینجا صفا و صمیمیت موج می زند+ عکس
...> مریم ترکی شرکت کننده مسابقات قرآن بسیج کشور گفت: سی جزء قرآن را حفظ هستم، قبل از اینکه قرآن را حفظ کنم در کارهای خانه به مادرم کمک می کنم؛ زیرا قرآن گفته به پدر و مادر نیکی کنید پس قبل از حفظ قرآن باید به آن عمل کنم تا حافظ خوبی باشم. نوجوان سیزده ساله شرکت کننده در بخش حفظ رقابتی هم اظهار داشت: قرآن بسیار در زندگی به من کمک کرده است گاهی اوقات که ناراحت می شوم قرآن را بازکرده و چند صفحه ...
غزل فارسی محصول تنهایی بشر معاصر است
باشد و تو در اوج سرمای زمستان از خواب بیدار می شوی و می خواهی بروی وضو بگیری، سخت است و هیچ رسانه ای نمی تواند به آن بپردازد. وی با اشاره به کتاب خاکستر گنجشک ها گفت: شبی که اتفاق 7 اکتبر افتاد من به میدان فلسطین رفتم. ساعت یک و نیم شب بود به خانمم زنگ زدم که می خواهم به دفترم بروم و برای فلسطین بنویسم. چهار شب خانه نرفتم و این کتاب متولد شد فقط برای اینکه بگویم در فردای قیامت در عصری ...
قتل فجیع شوهر با ضربات چاقوی زن 24 ساله
گیل خبر/ به نقل از هفت صبح، 30 دی ماه امسال زن میانسال در تماس با مرکز فوریت های پلیس 110 ادعای عجیبی را مطرح کرد .این زن گفت: دقایقی قبل دختر جوانم با من تماس گرفت و گفت که با همدستی دوستش، شوهر خود را به قتل رسانده است.دخترم می گفت قصد داشته اند جسد را در داخل حمام خانه شان تکه تکه کنند اما از پس این کار برنیامده اند. برای همین از من کمک خواستند تا جسد را سر به نیست کنند. با اطلاعاتی ...
دوستم آمد در خانه ما زندگی کند اما شوهرم... | او گلوی فرزندم را گرفته بود و می خواست خفه اش کند | روایت ...
عقب افتاده را بتوانیم پرداخت کنیم. زن جوان در ادامه گفت: فریبا دوستم 2 سالی می شد که ازدواج کرده بود اما با شوهرش اختلاف داشت و می خواست از او جدا شود. او به تهران آمده بود تا دوره آرایشگری ببیند و من وقتی به او پیشنهاد دادم تا به خانه ما بیاید پذیرفت. مدتی بعد متوجه شدم که آنها پشت سر من صحبت کرده اند و به همین دلیل تصمیم گرفتم فریبا را از خانه مان بیرون کنم. اما شوهرم اجازه نداد و مرا ...
دلتنگ مادرم بودم، مرد معتاد را کشتم
سالم بود پدر و مادرم از هم جدا شدند و هر دو دوباره ازدواج کردند. حضانت من با پدرم بود و مادرم چون در شهر دیگری زندگی می کرد کمتر به دیدنم می آمد. یادم است بیشتر شب ها تا صبح گریه می کردم چون دلم مادرم را می خواست اما او نبود. مادرم تا یک سال اول زیاد به دیدنم می آمد اما بعد خودش بچه دار شد و کمتر سراغی از من گرفت. پدرم هم از صبح تا شب کار می کرد و من کمتر او را می دیدم. بزرگ تر که شدم چند بار ...
آغاز رفاقت با تم در آمریکا/ آقای آهنگساز 17 شهریور کجا بود؟
محدودیت های ارتباطی ام را بیشتر کرده بود. حتی خیلی وقت ها نمی توانستم به منزل بروم. هراز گاهی از تلفن های عمومی به منزل زنگ می زدم و حال و احوالی می پرسیدم. یک بار که به خانه زنگ زدم، مادرم گفتند تم به ایران آمده است. گفتم: تم ما را از کجا پیدا کرده؟ گفتند: نمی دانم. گفتم: شما چطوری با او ارتباط برقرار کردید؟ شما که انگلیسی بلد نیستید. گفتند: نه، او فرانسه بلد است. با زبان فرانسه با هم ...
قاتل کمپ ترک اعتیاد از جنایت خود می گوید
شهر دیگری زندگی می کرد کمتر به دیدنم می آمد. یادم است بیشتر شب ها تا صبح گریه می کردم چون دلم مادرم را می خواست اما او نبود. تا یک سال اول زیاد به دیدنم می آمد اما بعد خودش بچه دار شد و کمتر سراغی از من گرفت. پدرم هم از صبح تا شب کار می کرد و من کمتر او را می دیدم. بزرگتر که شدم عاشق چند دختر شدم اما پشت سر هم شکست عشقی می خوردم تا اینکه دو سال قبل وقتی به یک مهمانی دعوت شدم تصمیم گرفتم ...
شهید سید رضی به من گفت تو زن سومم هستی | خودم را سرباز او می دانستم | معتقد بود حاج احمد متوسلیان شهید ...
... من تا به حال هر چه از خدا خواسته ام به من داده و گویا این بار هم نجوای درونی مرا شنیده بود. چند سال بعد پدرش و خاله تصمیم می گیرند تا برای سید زن بگیرند، شاید این طور باعث شود او کمتر به جبهه برود و خطر تهدیدش کند. سید رضی دیگر دیپلم گرفته بود و وارد سپاه شده بود. اتفاقاً چند مورد از طرف همکارانش به او معرفی شده بود که ازدواج کند اما قبول نمی کند و می گوید باید پدرو مادرم انتخاب کنند. شوهر ...
مردی شده ام برای خودم
به گزارش اصفهان زیبا ؛ بعد از پانزده سال، این اولین شبی است که مرد خانه شده ام؛ البته اگر محمدحسین یک ساله مان را فاکتور بگیریمش. همسرم را فرستاده ام مشهد، با بچه های مدرسه شان. خوشحال شدم که می رود؛ یک دل سیر زیارت برود. هر بار که رفته ایم، با دلم راه آمده است. همه اش می گفت: تو برو حرم، بچه ها با من. خودش همیشه سرسری و دقیقه نودی زیارت می رفت. دل دل می کرد بگوید. گفت که ...
خلاصه داستان قسمت 336 سریال ترکی خواهران و برادران
این آخر منو ورشکست میکنه! ثریا میاد و باهاش بحث میکنه و میگه چرا انقدر با همه چیز مخالفی؟ مشخصه از چیز دیگه ای ناراحتی که این رفتارهارو میکنی! آنها سر نامزدیش دوباره بحث میکنن. تو خونه گلتن به شوال میگه من باید یکم پول واسه بچه هام بفرستم تازه جاییم ندارم بمونم اجازه خونه ام عقب افتاده بیرونم کردن گفتم این خونه که بزرگه یه اتاق بهم بدین خوب میشه شوال میخنده و میگه دیگه چی؟ سپس باهم بحث و کل کل میکنن که گلتن میگه اگه نمونم اینجا میرم کلانتری! بچه ها از راه میرسن و شوال مجبور میشه بهش بگه برو تو اتاق پایینی بمون فقط بیرون نیا اصلا گلتن میره. دوشنبه 9 بهمن 1402 ...
25 ضربه چاقو تاوان خیانت زن متاهل شد/او با چندین مرد رابطه داشت
خونین زن جوان پس از رسیدن بازپرس به صحنه جنایت به دستور وی به پزشکی قانونی منتقل شد. نوار زرد صحنه جرم مقابل در خانه مقتول کشیده شده بود و کارآگاهان جنایی به دنبال تحقیقات اولیه کسانیکه با صحنه قتل را مشاهده کرده بودند شروع شد . زن جوانی که خانه دار بود مدعی شد هنگام بازگشت از خرید بودم که دیدم مردی غریبه مقابل خانه زن همسایه ایستاده و با ناهید جرو بحث میکند در یک چشم به هم ...