سایر منابع:
سایر خبرها
قتل نوعروس در اتاق خواب؛درخواست قصاص برادرزاده
خانه بودم که مادر زنم با نگرانی تماس گرفت و گفت هرچه با مریم تماس می گیرم تلفنش را جواب نمی دهد. تلفن خانه را هم برنمی دارد. به او گفتم مریم قرار نبوده جایی برود با این حال به خانه مان برو و من هم خودم را می رسانم. بلافاصله پس از قطع کردن تلفن چندباری با همسرم تماس گرفتم و دیدم جواب نمی دهد به همین خاطر به سرعت خودم را به خانه رساندم زنگ خانه را زدیم و دیدیم باز نمی کند.کلیدم را داخل قفل انداختم ...
روایت بازگشت از ام الرصاص در کربلای4/فرهنگ غواصی واژه اسارت ندارد
. هر دو نگرفتند و گفتند ما نمی خواهیم. گفتم چرا؟ خدامرادی گفت امشب تا آن ماه خواهیم رفت. آن شب مهتابی بود. هر دو خندیدند. رفتند و خدامرادی در همان نقطه ای که با دست نشان داده بود شهید شد؛ در خروجی معبر ما که لو رفت. * آقای حسینی ظاهراً در عملیات و پاکسازی سنگرها خیلی با اسلحه نارنجک انداز حال کرده اید! یادگار دوستتان رسول بوده است! رسول فتحی. * اسلحه را بعد از این که ...
توصیه حاج قاسم به یک روحانی مدافع حرم/ به اینجا نیامدیم که سوری ها را شیعه کنیم!
بکشند و حکومتی درست کنند و کسی نتواند جلوی این داعش را بگیرد و آمریکایی که تمام تلاشش را کرد که سال 82 خودش به ایران بیاید... سال 82 یک جریان مهم است. سال 82 وقتی آمریکا به عراق آمد یک طرحی مثل صحرای طبس ریخت در اتوبان تبریز که تازه آسفالت شده بود، هواپیما بنشاند که موفق نشد. تدابیر مقام معظم رهبری (روحی له الفداء) در آن سال خیلی کمک کرد و خودشان به میدان رفتند. آن زمانی که همه ...
10 واقعیت جالب و کمتر شناخته شده در مورد محمد علی کلی که احتمالاً نمی دانستید (عکس)
انداخته بود, وارد رستورانی شد که فقط سفیدپوست ها اجازه ورود به آن را داشتند و به او گفتند : ما اینجا به سیاهان سرویس نمی دهیم . این بوکسور در پاسخ گفت : اشکالی ندارد, من هم غذاهای شما را نمی خورم . اما واکنش سریع کلی هیچ کمکی به او نکرد. او را بیرون انداختند و همین جا بود که همه چیز رنگ و بوی افسانه به خود گرفت. بر اساس کتاب زندگینامه محمد علی کلی, او راهی رودخانه اوهایو شد و مدالش را در آب ...
رهبر انقلاب: حضور پرشور مردم در راهپیمایی 22 بهمن نشانه اقتدار ملی است/ خواص؛ عناصر شتاب دهنده و نقش ...
عناصر نیروی هوایی که در محلّ آموزش بودند همین محلّ آموزش شهید خضرائی فعلی مقاومت کردند، درِ اسلحه خانه را باز کردند، به مردم اسلحه دادند، ایستادگی کردند، جوان ها و عناصر انقلابی هم به شوق آمدند و وارد میدان شدند، هم در خود آن منطقه به کمک نیروی هوایی رفتند، هم در شهر تهران راه افتادند. من خودم یادم هست، ساعت شاید دوازده یا یکِ بعد از نصفه شب بود، در خیابان ایران که ما آنجا در یک منزلی بودیم، جوان ...
دهراب پور: لیدرپروری آفت جدی انتخابات مجلس است/ جاویدان: گفتمان سازی نیاز مبرم جامعه است
و یا بنا به ضرورت فصلی هستند. هر دو جریان وقتی نماینده شان را به مجلس فرستادند دیگر نه کاری به نماینده دارند و نه به مردم دارند فقط به این فکر هستند چه کسی را بردارند که خودشان بروند سر جایش. از اوایل قضیه چون این جریانات سیاسی فعلی از دوره سوم مجلس به بعد شکل گرفت. در دوره چهارم و پنجم مجلس بحث اصلاح طلبی و اصولگرایی مطرح شد و ریشه در اسلام دارند و ذات اسلام اصلاح است. ...
پرویز ثابتی شخصا دستور شکنجه می داد
واقعا مقایسه کنید، متوجه می شوید که تورم الان خیلی بالاتر از آن زمان نیست منتها آن زمان مردم قانع بودند و سیستم اطلاع رسانی به این صورت نبود که مردم در جریان همه امور قرار بگیرند و تقریبا از دنیا بی خبر بودند، چون تلویزیون مسائل اقتصادی و زندگی را مطرح نمی کرد و مردم خودشان را با جا های دیگر مقایسه نمی کردند و به همان زندگی که داشتند قانع بودند، اما الان شرایط فرق کرده است. پیش بینی هم می شد که زمانی ...
ناگفته های سرتیم حفاظت امام (ره) از روزهای انقلاب/گفت وگوی تفصیلی با حمیدرضا نقاشیان
اطراف اینجا دست افراد ناباب است؟ این جمله را با عصبانیت به من گفت و دیدم چاره ای جز بیدار کردن امام(ره) نیست. رفتم خدمت ایشان. دستگیره در اتاق را که چرخاندم، صدای امام(ره) آمد که فرمودند: خبری شده؟ دیدم بیدارند. موضوع را به ایشان گفتم. گفتند: بگو بیایند. آقایان مطهری و منتظری نزد امام رفتند و موضوع را با ایشان در میان گذاشتند و امام را راضی کردند به مدرسه علوی بروند. یک نکته ای که باید به آن اشاره ...
خلاصه داستان قسمت 339 سریال ترکی خواهران و برادران
اون بوده و باهاش دعوا میکنه و میره. آکیف با نباهت نشستن که ثریا فیلمی که از آکیف گرفته با گوشیو وقتی اومده بود خونه اش واسه نباهت میفرسته نباهت با دیدنش جا میخوره و به خانه میره. او در اتاقو رو آکیف بسته و در آخر ساکشو جمع کرده و میده دستش تا بره آکیف جلوی در باهاش حرف میزنه و میگه که دلش واسه ثریا رفته و عاشقش شده نباهت سیلی تو صورتش میزنه و با گریه از خونه بیرونش میکنه. آکیف با خودش ...
شکستن قفس سرسپردگی به طاغوت در مقر نیروی هوایی ارتش
...؛ چرا که حضور آن ها را در یک جمع فرهنگی آموزشی موجب تحقیر نیروی هوایی و خود می دانستیم؛ بنابراین بعد از قرائت قطعنامه، به طرف آسایشگاه به راه افتادیم و وقتی به آن جا رسیدیم، دیدیم که اسلحه پاسداران را برده اند تا دست آن ها نیافتد. آن شب را برای این که گاردی ها به ما حمله نکنند و از آمادگی خوبی برخوردار باشیم، با پوتین روی تخت دراز کشیدیم و، چون خوابمان نمی برد، تصمیم گرفتیم تا جلوی در های ...
مدیران بخوانند!/عباس بابایی؛ مصداق بارز مسؤول خدوم و مقتدر مظلوم
، اسلحه پاس بخش را هم دادم. عباس گفت: خیلی سردهههههه! ددددددددد! دندان هایش از شدت سرما و لرز به هم می خوردند. گفتم: بابا مرد حسابی! آخه این چه کاریه تو می کنی! گفت: بخاری بزن! بخاری بزن! داشت یخ می زد. دست کش هم دستش نبود او را آن جا رها کردم، آمدم اتاق افسر نگهبان. بخاری داشت خودش را می ترکاند، با این حال اتاق سرد بود؛ حالا حساب کن ته باند چه وضعی داشت. با افسر نگهبان نشستیم به صحبت کردن. ...
خدا می داند که حاج قاسم چه کسی بود
باید این پله ها را یکی یکی طی کند تا اوج گیرد. باز هم آقای حجتی از ویژگی های حاج قاسم گفت که یکی از آنها توکل به خدا بود. از هیچ چیز نمی ترسید و فقط اعتماد و اتصالش به خدا بود. در جبهه های جنگ نیز وقتی امثال حسن یزدانی خبر از پیروزی در جنگ می دادند؛ همه آنان اتصال شان به خدا و وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ بود. چون بچه های حاج قاسم بودند. تمام اتفاقات و پیروزی هایی که در عملیات های ...
صبحانه خبری، 15 بهمن 1402؛ از کشته شدن یک نفر در تجمع سرمایه گذاران الماس خودرو در تاکستان تا حمایت ...
خودرو شکل گرفت. وی افزود: در دقایق پایانی این تجمع، بر اثر تیراندازی با اسلحه شکاری به سوی جمعیت توسط یکی از منسوبین به شرکت فوق الذکر، متاسفانه تعدادی از حاضرین زخمی و یک نفر نیز جان خود را از دست داد. مقاومت عراق: عین الاسد در عراق و دو پایگاه آمریکایی ها را در سوریه هدف قرار دادیم مقاومت اسلامی عراق در بیانیه ای اعلام کرد: با پهپاد و موشک، پایگاه های اشغالگران آمریکایی در التنف ...
قتل خونین پسر 18 ساله به خاطر چشم در چشم شدن در پارک ولایت / قاتل با چاقو به سر پسر جوان زد + گفتگو
کشیدم و با همان چاقو به سرش ضربه زدم، اصلا قصد کشتنش را نداشتم فقط می خواستم از خودم دفاع کنم. چند ضربه به او زدی؟ فقط یک ضربه چاقو را چه کار کردی؟ همان جا در پارک انداختم نمی دانم کجاست دوستان دیگر مقتول هم زخمی شدند؟ نمی دانم اصلا در آن لحظه تمرکز نداشتم چرا گوشی موبایل آنهادر جیب تو بود؟ نمی دانم، فکر کردم ...