اعتراف تلخ پسر جوان به بدرفتاری با پدرش در باغ پسته / پشیمانم!
سایر منابع:
سایر خبرها
زن 33 ساله: 15 ساله بودم که بهم تجاوز کردند
درون خانه کشید و مورد آزار قرار داد. اگرچه خیلی گریه می کردم اما جرات نکردم به کسی چیزی بگویم و این راز را پنهان کردم. یک سال بعد زمانی که 16سال بیشتر نداشتم عاشق پسری شدم اما وقتی پدرم با ازدواج ما مخالفت کرد، شبانه وسایل شخصی ام را برداشتم و طبق قراری که با غلام احمد گذاشته بودم به همراه او رفتم و نامه ای برای خانواده ام نوشتم که از گناه من بگذرند! آن زمان نمی دانستم به خاطر عشق خیابانی ...
قتل زن صاحبخانه توسط سرایدار به خاطر سقط جنین
خواستم او را به قتل برسانم، اما زمانی که به خودم آمدم، متوجه شدم نفس نمی کشد. مرد جوان ادامه داد: ترسیده بودم و از طرفی همسرم بشدت درد داشت. کیسه پول ها را داخل کوله پشتی گذاشتم و دو کارت عابر بانک مقتول و طلاهای او را برداشته و با همسرم از خانه فرار کردیم. من برای مقتول کار می کردم و رمز عابر بانک هایش را می دانستم. بعد از فرار، اول همسرم را به دکتر بردم که متأسفانه آنجا متوجه شدم بچه ام ...
مرد سرایدار، زن صاحبخانه را به هواداری از همسرش کشت
...> دو مظنون به دخالت در مرگ زن 65ساله و سرقت اموالش اعتراف کردند. مرد سرایدار گفت: سه سال قبل با همسرم آشنا شدم و ازدواج موقت کردیم. بعد به آن ساختمان رفتیم و آنجا محل کار و زندگی ما بود. در این مدت با کسی اختلاف و درگیری نداشتیم. مقتول در آن ساختمان چند واحد داشت و من هر ماه کرایه واحدهایی را که اجاره داده بود برایش جمع می کردم و به او می دادم. متهم در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: شب ...
زندگینامه پسری که پدرش پیشگو بود| پدر امید عالیشاه همه پول های پسرش را می گیرد
.... وقتی رفتم گفتند فلان روز باید تهران باشی و خودت را به مربی تیم ملی نونهالان زیر 11 سال معرفی کنی. آن زمان آقای بیداریان مربی این تیم. بود. پس فوتبال حرفه ای ات از آن روزی که دفتر مدرسه صدایت زد شروع شد؟ - بعد از آن زمان در تیم های زیر 11، 13، 15 سال و بعد هم نوجوانان که سرمربی اش علی دوستی بود دعوت شدم و در جام جهانی هم بازی می کردم. شروع فوتبال حرفه ای من از تیم ملی ...
از سرقت گوشی خانم بازیگر تا انتقام از راننده های جاده بهشت زهرا
زندان افتادم، اما خیلی شانس آوردم چون نزدیک بود راننده مزاحم جانش را از دست بدهد و من متهم به قتل شوم. چه شد که سارق شدی؟ برای اینکه بعد از آزادی از زندان هر جا برای کار رفتم، گفتند سابقه داری و اجازه ندادند کار کنم. من هم در مدتی که زندان بودم کلی شیوه و شگرد یاد گرفته بودم، افتادم در کار سرقت موتورسیکلت. آخرین بار دو سال قبل از زندان آزاد شدم و سعی کردم در این مدت کار کنم اما چون کاری ...
تعرض وحشیانه 7 افغانی به زن جوان ایرانی/ نگهبان باغ به همراه 6 مرد دیگر مرا به داخل کشاندند و به من ...
به گزارش 361 درجه ایران؛ رسیدگی به این پرونده از اوایل مهر سال 98 و به دنبال شکایت زن جوانی آغاز شد. زن جوان زمانی که مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: مدتی است تصمیم داشتیم خانه مان را بفروشیم و خانه ای ویلایی در غرب تهران خریداری کنیم. برای یافتن ملک به سراغ سایت هایی که آگهی فروش ملک منتشر می کنند رفتم و در این میان با آگهی خانه ای ویلایی مواجه شدم. با شماره ای که در سایت بود، تماس ...
بخشش دختر جوان که پدرش را به خاطر کینه عمیق کشت
ماموران خبر داد پدرش در خانه کشته شده است. وقتی پلیس به محل رسید، متوجه شد مرد میانسال با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، موژان، دختر مقتول، تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: می خواستم برای گربه هایم غذا بخرم. به همین دلیل از خانه بیرون رفتم و وقتی آمدم، متوجه شدم مردی نقابدار از خانه خارج شد و بعد هم با جسد پدرم روبه رو شدم. پدرم در فضای مجازی کارهایی کرده بود که ...
شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا به روایت همسر/ چند دقیقه قبل از شهادت گفته بود حالم بهتر از این نمی شود/ ...
تأکید داشت که من شغلم سخت است و حتی گفت که احتمال شهادت هم هست. من هم برادر و هم پدرم پاسدار بودند و از طرف دیگر آیه 37 سوره نور دلم را گرم کرده بود و تصمیم گرفتم پای همه سختی هایش بایستم. ما اصالتاً رودسری هستیم. پدرم که بازنشسته شد، چون خیلی به تربیت بچه ها اهمیت می داد و دوست داشت بچه ها در یک شهر مذهبی تربیت شوند، سال 80 به قم آمدیم. خود من هم دانشگاه آزاد قم رشته فقه و مبانی حقوق قبول شدم. قبل ...
جمله معروفش این بود که کفن جیب ندارد
به پرستاری از پدر مشغول بودم. یک بار که صورت ایشان را شستم و بوسیدم، به من گفتند که تو می دانی که من شرایط اقتصادی خوبی ندارم و تو هم وقت خودت را برای پرستاری از من گذاشتی، فقط می توانم یک نصیحت به تو داشته باشم. بعد به من گفتند که جاوید، من حداکثر چند ماه دیگر زنده هستم و الان که آماده رفتن از دنیا شدم، در پرونده خودم لکه های سیاه کم می بینم. این اتفاق هم فقط به خاطر محبت و مهر مردم است که در دلم ...
روایت معتادان متجاهر از روزهای تلخی که در زندگی سپری کردند | وضعیت بهبود یافتگان بعد از ترک اعتیاد
روز شاید تقریبا 3 ماه و اندی گذشته باشد، اما گذر زمان هنوز نتوانسته بغض را از گلویشان و اشک را از چشمانشان بگیرد. انگار با هر بار سؤالی که درباره آن روزها می پرسی با خنجری تیز به آنها حمله می کنی. می خواهند فراموش کنند روزهای دربه دری را اما گذشته که به این راحتی ها دست از سر آدمیزاد برنمی دارد؛ هرچند که ظاهرشان، گذشته را فریاد می زد، اما امید دارند که وضعیت چنین باقی نمی ماند. ...
دختر جوان پدرش را با 18 ضربه چاقو کشت / قتل خونین بخاطر کینه از پدر + جزییات
مورد حمله مرد ناشناس قرار گرفته، 3 روز بعد در 5 شهریور ماه پسر جوان پرده از جنایت خانوادگی برداشت و گفت خواهرش پدرشان را کشته است. پسر جوان گفت: پدرم و خواهرم مدام با هم اختلاف داشتند. خواهرم به سختگیری های پدرم معترض بود و همین موضوع موجب درگیری میان آنها شده بود. چند روز قبل فرانک گفت قصد دارد کاری کند تا از بدرفتاری های پدرم خلاص شویم. او قبلاً هم چند مرتبه با گوشی موبایل پدر به فضای ...
از اشتغالزایی برای 400 بانوی شهری و روستایی تا معرفی به عنوان بانوی کارآفرین نمونه در کشور
گلیم بافی و پارچه بافی رفتم و موفق به دریافت مدرک توبافی از اداره میراث فرهنگی استان شدم. وی ادامه داد: با تشویق ها و حمایت های جهاد دانشگاهی بود که در اردیبهشت سال 1398 اولین کارگاه توبافی و گلیم بافی را در روستای سرچاه تازیان راه اندازی کردم، در مهر ماه همان سال دومین کارگاه را در روستای دستگرد و در آبان سال 98 سومین کارگاه را در روستای امیرآباد احداث کردم. طالبی عنوان کرد ...
گپ وگفت صمیمی با استاد حسینی گرگانی/ اکثر شب ها در خواب مباحثه می کنم / نیم قرن تدریس و تبلیغ خالصانه
.... بعد هم ما یک نفر دیگر را آوردیم و تقریبا 4-3 نفر گرگانی شدیم. * چند سال در مشهد بودید؟ 10 سال در مشهد بودم. در ابتدا آشنا هم نبودم که چه استادی بگیرم و به درس چه کسی بروم. واقعا حدود بیش از یک سال سرگردان بودم و پای درس این و آن می رفتم تا این که با آقای حجت هاشمی آشنا شدم و چند سال به درس ایشان رفتم و آن زمان فهمیدم که درس چیست و آقای حجت کیست. در آن سال ها ...
شفاف با ذوالنوری نماینده مجلس در خصوص انتصابات، دارایی ها و سفرهای خارجی
را برای جلوگیری از ارتشا و رشوه را نهایی کردم که کلیات آن به تصویب رسیده و به زودی تبدیل به قانون خواهد شد. سال 1400 قرار بود 18 درصد سهام هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس به رقم اندکی به برخی از افراد به فروش برسد که با ورود جدی به این موضوع مانع از تضعیف 108 هزار میلیارد تومان از بیت المال به برخی از افراد شدم. کار نماینده برخی از کارهای سبک مانند حضور در مراسم ختم و عروسی نیست؛ نماینده باید با نظارت متمرکز گلوگاه های فساد را شناسایی کند و در بعد تقنین نیز قوانینی وضع کند تا یک نفر برای دریافت یک وام خرد به نماینده حوزه خود التماس نکند. ...
جزییات قتل هولناک دختر و پسر دانشجو در میهمانی مجیک ماشروم + گفتگو با قاتل
این اتفاق رخ داد. ابتدا دختر جوان با شمشیر پسر جوان را کشت، بعد من شمشیر را گرفته و او را کشتم. امیرحسین علیمردان، بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر گفت: تحقیقات از متهم ادامه دارد و قرار شد او برای بررسی سلامت روانی اش به پزشکی قانونی معرفی شود. فقط فریده را کشتم مهرداد، دستانش در این جنایت زخمی و باند پیچی شده است. هنوز در شوک حادثه بود اما جزئیات را با ...
جزییات جدید از پرونده قتل با شمشیر سامورایی در دورهمی توهمی
بود که آثار متعدد چاقو و قمه بر بدنش مشهود بود اما هنوز زنده بود. به همین دلیل بلافاصله از ماموران امداد پزشکی اورژانس تهران کمک خواسته شد تا او به بیمارستان منتقل شود و تحت درمان قرار گیرد. پس از آن بازپرس علیمردان درجریان قرار گرفت و به دستور او تحقیقات جنایی آغاز شد. مردی که خانه اش را در اختیار دو پسر و سه دختر قرار داده بود پس از بازداشت گفت: من در کار اجاره و خرید و فروش ملک هستم و ...
می گفت مسئولیم پس خواب بر ما حرام است
...، او چند روزی به تهران رفت و در استقبال حضرت امام حاضر شد. بعد از انقلاب دیگر دوران جهادی ایشان شروع شده بود، از چه مقطعی به جبهه رفتند؟ وقتی درگیری های کردستان به اوج رسید، حاجی دیگر طاقت نیاورد. در سپاه مشهد ثبت نام و در مدت کوتاهی در نیشابور آموزش های لازم را سپری کرد. وقتی دوره آموزشی اش تمام شد، کردستان رفت. به من هم اطلاع نداد. از طریق دوستانش متوجه شدم که نورعلی ...
من هم به دنبال شهادتم!
مربا گرفته تا بدرقه رزمندگان به جبهه. باید حق روضه ادا شود او در ادامه به خلقیات و روحیات مادرش اشاره می کند و می گوید: مادرم شش پسر و دو دختر داشت. او عاشق اهل بیت (ع) بود؛ 15 سال در خانه روستایی روضه اهل بیت (ع) برگزار می کرد. با اینکه وضعیت معیشت ما در حد پایین بود، اما به برگزاری این مراسم ها و روضه ها بسیار تأکید داشتند؛ هم مادر و هم پدر. پدرم نوحه خوان است. من ...
خانواده ای که در یک روز نصف شدند/ روایت خانواده آچک زهی از ترور کرمان
...، نه مادر . خانمم زنگ زد و گفت ما رفتیم، خداحافظ! یاد آخرین مکالمه ای که با رازگل خانم همسرش داشته می افتد و می گوید: وقتی که انفجار رخ دو تا از دخترانم در لحظه شهید می شوند و همسرم به سختی مجروح می شود. بعد از انفجار اولین کاری که رازگل کرد، تماس با من بود. به من زنگ زد و پشت تلفن گفت میراحمد! من از پیشت رفتم، خداحافظ! به همین راحتی... من فکر کردم اینها سوار ماشین شده اند و ...
ملیکا و مبینا حمایت مادرانه می خواهند+ فیلم
مردم و جنازه ها و برخی حوادثی که نباید را دیده است! هیچ آشنا یا فرد قابل اعتمادی برای سپردن دخترک نبود. از پدر می پرسم از کدام قوم افغان هستید میگوید ما از دره پنجشیر و از قوم تاجیک هستیم درست 40 سال قبل در همین روز ها بود که شوروی روی منطقه ما بمب ریخت و برادر و خانواده اش در این حادثه از بین رفتند و تنها یک پسر از وی باقی مانده است که اکنون در شهر تهران زندگی می کند. دختری ...
خاطرات نوجوانی در پشت جبهه ها
ورود خود به حوزه علمیه داشتم تا اینکه در سن 14 سالگی یعنی سال 1366 به آرزوی دیرینه خود رسیدم و وارد حوزه شدم. برگزاری کلاس های آمادگی برای ازدواج زوجین کلاس آمادگی برای زوجین، کلاس پرتنشی است و در سراسر کشور برگزار می شود. زوجین به خاطر ثبت ازدواج باید در این کلاس ها حضور داشته باشند و گواهی دریافت کنند. فعالیت بانوی بوشهری در عرصه خیرین بنده بعد از شش ...
شهیدان ممشلی؛ مردان بی ادعای ایثار و فداکاری
های آنها بود. همسر شهید حسنعلی ممشلی هم گفت: 15 روز از ازدواجمان گذشته بود و هنوز با غربت پس از عروسی کنار نیامده بودم که همسرم راهی جبهه شد و شب عید خبر شهادتش را آوردند. هاجر اسپانلو افزود: زمان برگشت پیکر همسرم، به دلیل بالاآمدن آب رودخانه روستا، نیم ساعت منتظر بودیم تا مردان به سختی جنازه شهیدم را از رودخانه عبور دهند اما چند سال بعد و به برکت خون شهیدان، روستای جنگلده از ...
اعتراف تلخ پسر جوان به بدرفتاری با پدرش در باغ پسته / پشیمانم!
به گزارش زیرنویس، جوان 34 ساله ای که به اتهام فروش داروهای غیرمجاز در مشهد توسط نیروهای دایره اطلاعات و امنیت کلانتری معراج دستگیر شده است با ابراز ندامت از بلندپروازی هایش درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت:پدرم با 60 سال سن هنوز هم برای تامین مخارج زندگی کشاورزی می کند [...]
فوت دختر 16 ساله در لانه کثیف در مشهد + جزئیات
. طولی نکشید که با حضور قاضی دکتر صادق صفری در مرکز درمانی، تحقیقات قضایی در حالی آغاز شد که گروهی از افسران زبده دایره تجسس و اطلاعات و امنیت کلانتری معراج به سرپرستی سرگرد امیر رضا فعال(رئیس کلانتری) وارد عمل شدند و رصدهای اطلاعاتی را برای شناسایی 2 پسر جوان ادامه دادند. چند ساعت بعد فرهاد (نوجوان17ساله)در بولوار شاهنامه دستگیر شد و با اعترافات تکان دهنده وی، عملیات پلیس به ساختمانی در ...
اسیدپاشی وحشتناک روی صورت مادر 28 ساله / پسر همسایه عاشق دختر 12 ساله ام شده بود
نظام مندکردن فروش اسید خیلی مهم است و امیدوارم این قانون هم یک روز به تصویب برسد. اسید حتی از اسلحه هم خطرناک تر است، اسلحه یک بار آدم را می کشد اما اسید روزها و ماه ها و سال ها قربانی خود را می کشد. الان خانواده و دوستان من، مردم شهرم که من را می شناسند همیشه صورت من را می بینند و مدام برای آنها این خشونت تکرار می شود که بر من چه گذشته. حتی آدم های جدید که از من می پرسند و من توضیح می دهم، از این ...
پسر بهتر است یادختر؟
در آمد و علاقه ی پدر به او کمتر از فرزند اول نبود. گاهی اوقات نیز وقتی از سرپرست برخی از خانواده ها سؤال می شود چند فرزند داری؟ در پاسخ فقط فرزندان پسر خویش را می شمارند. برای همین وقتی می خواهید پاسخ صحیح دریافت کنید، بایستی بپرسید چند فرزند پسر و چند فرزند دختر دارید؟ تا همین سی، چهل سال پیش زندگی مادر بزرگ ها و مادرانمان همین گونه بود. آن موقع همه آرزو داشتند فرزندشان پسر ...
شوهرم مادرش را با این آبلیمو کشت
این ها بخشی از اظهارات زن 55 ساله ای است که با یک بطری حاوی آبلیمو وارد کلانتری طبرسی شمالی مشهد شد و درحالی از یک ماجرای عجیب در زندگی خود پرده برداشت که مدعی بود این آبلیموها رنگ وحشت دارد! این زن میان سال درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: در بندر ترکمن به دنیا آمدم اما هنوز به 7 سالگی نرسیده بودم که پدرم به دلیل ابتلا به بیماری خاص از دنیا رفت و مادرم به سختی ...
شوهرم مادرش را با این آبلیمو کشت! / زن ترکمن با بطری آبلیمو وارد کلانتری شد
این ها بخشی از اظهارات زن 55 ساله ای است که با یک بطری حاوی آبلیمو وارد کلانتری طبرسی شمالی مشهد شد و درحالی از یک ماجرای عجیب در زندگی خود پرده برداشت که مدعی بود این آبلیموها رنگ وحشت دارد! این زن میان سال درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: [...]
پویشی در برابر قاتلان کوچک طبیعت/ درباره معلم بازنشسته ای که غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کرد
هایم در کودکی همان طبیعت بود که می تواند آموزگار بزرگی برای هر کدام از ما باشد و برای من هم همین طور بود. کودکی من در باغ های زنوز گذشت. پدرم کشاورز و آهنگر بود و مادرم خانه دار.وقتی دوران راهنمایی ام تمام شد متوجه شدم دوستانم خودشان را آماده ورود به دانشسرا می کنند. من هم دوست داشتم به دانشسرا بروم و دور از چشم خانواده نام نویسی کرده بودم اما مادرم با این کار مخالف بود. چون مادرم دوست داشت وارد ...
ماجرای زندانی شدن پدر حادثه نویسی ایران به خاطر عکس گوگوش
، دکتر مصباح زاده برایم پیغام فرستاد که چاره ای نداریم؛ باید خودت را به خانۀ شمارۀ ده ساواک معرفی کنی. صبح روز بعد با نگرانی به آن خانهٔ معروف رفتم و در زدم مرد خپله ای که قیافه ای روستایی داشت در را به رویم باز کرد و پرسید با کی کار داری؟ خودم را که معرفی کردم. راه داد وارد یک سالن شدم که هیچکس در آن نبود؛ روی یکی از صندلی ها نشستم و منتظر ماندم آن مرد خپل هم رفته بود و من نگاهم در یک راهروی بلند ...