آخرین عکس و مصاحبه صادق زیباکلام قبل از رفتن به زندان
سایر منابع:
سایر خبرها
ملاقات پنهانی محسن رضایی با آمریکایی ها به روایت صادق زیباکلام /وقتی به ایران برگشتم مانند جذامی ها با ...
... وی در پاسخ به این سوال که از چه طریقی در جریان ملاقات پنهانی محسن رضایی با آمریکایی ها قرار گرفتید؟ ، گفت: مسبب ملاقات بنده بودم، به این ترتیب که در کنفرانس های دانشگاه کالیفرنیا شرکت می کردم، آمریکایی ها گفتند ما شنیدیم شما نزدیک به هاشمی رفسنجانی هستید، ما تمایل به گفتگو با ایران داریم، این زمانی بود که آمریکایی ها در مواردی نظیر بمب های کنار جاده ای، داعش، قبایل اهل سنت عراق، ارتش عراق و... دچار مشکل شده بودند، از این رو هدف آمریکا این بود که به نحوی با ایران کنار بیاید، من هم رابط شدم، خودم مترجم آن جلسه پنهانی بودم، این خاطره را هم در کتاب نوشتم. 2727 ...
زیباکلام در آخرین مصاحبه: نمی ارزد که بگویند او را گرفتیم، بنده اینقدر برای نظام شر و مصیبت نیستم
به گزارش تازه نیوز، صادق زیباکلام روانه زندان شد این خبر برای کسی که قرار بود کتابش با عنوان چرا شما را نمی گیرن، آخرش چی میشه را همین امروز رونمایی کند، تصادفی عجیب است. او روز گذشته در جریان حضور در یک مناظره با حبیب احمدزاده پیرامون جنگ ایران و عراق، مهمان کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین بود و در حاشیه آن به سوالاتی درباره این کتاب پاس ...
مصاحبه زیباکلام یک روز پیش از زندان: مسئولان امنیتی بگویند کاری انجام نده، انجام نمی دهم
، رسمی هم بودم بعد هم مرخصی بدون حقوق گرفتم و برای گرفتن مدرک دکتری رفتم، بعد که از انگلیس برگشتم دانشگاه مانده بود چه خاکی بر سر من کند، بنده را کجا بفرستد، دانشکده می گفت ما زیباکلام را نمی خواهیم چراکه مدرک دکتری او به ما مربوط نیست. از من پرسیدند کجا و کدام یک از گروه های آموزشی دانشگاه تهران به مدرک دکتری شما مربوط است که من گفتم گروه تاریخ و علوم سیاسی که درس های مسائل ایران دارند، به ...
شاخه گلی برای زائر آقا
شفای پسر مریضم می خواستم. جمله به نظر خیلی ساده و حتی تکراری بود ولی نمی دانم چرا تکانم داد و بغض گلویم را گرفت. برای چند لحظه رفتن زن را تماشا کردم و بعد به سمت رواق برگشتم که چشمم به احمدآقا افتاد. همسایه قدیمی مان که بعد سال ها در کشیک حرم پیدایش کرده بودم. احمد آقا یکی از خادمانی بود که در بخش بسته بندی و توزیع گل کار می کرد. موقع خداحافظی بدون اینکه من حرفی بزنم یک دفعه برگشت و گفت ...
اولین گردهمایی فارغ التحصیلان ادوار رشته چاپ هنرستان امام صادق (ع) برگزار شد
می شود. تربیت نسل جوان صنعت چاپ وظیفه همه افراد صنف هنر جوی دیروز و مدیر چاپخانه پیغام امروز سعید کلاری در اولین گردهمایی فارغ التحصیلان ادوار رشته چاپ هنرستان امام صادق (ع) گفت: بنده در حدود 26 سال پیش در چاپخانه نیروی انتظامی با جناب عظیمیان همکار بودم و رفاقت ما از آنجا شکل گرفت. ایشان و من همواره درباره نقش مهم و پر رنگ آموزش در صنعت چاپ با یکدیگر صحبت می کردیم و یکی از ...
خودم رابط ومترجم آنها بودم
خبرآنلاین در ادامه آورده است ، صادق زیبا کلام ، چهره اصلاح طلب و استاد دانشگاه، روز گذشته (یکشنبه) با حضوردر دادسرای رسانه و فرهنگ به دلیل داشتن مجازات حبس بازداشت و راهی زندان اوین شد. اتفاقی عجیب در روزی که قرار بود از کتابش رونمایی کند با عنوان؛ چرا شما را نمی گیرن، آخرش [...]
زیبا کلام در اوین
مهدی بیک اوغلی در روزنامه اعتماد نوشت: این هم از عجایب روزگار است که صادق زیباکلام در روزی بازداشت و زندانی می شود که برای رونمایی از کتاب چرا شما رو نمی گیرن! قرار بوده به نمایشگاه کتاب تهران برود اما ناگهان سر از اوین در می آورد تا 3 سال را پشت میله های زندان بگذراند. خبری که خبرگزاری میزان روز گذشته منتشر کرد و از بازداشت صادق زیباکلام استاد جامعه شناسی دانشگاه های ایران ...
برای استادی که زیبا کلام هست و صادق
...، با برخی اشخاص شاخص در عرصه ی رسانه و مسائل اجتماعی_سیاسی گفتگو کنم.شماره تماس استاد زیباکلام را یکی از همکاران برایم ارسال کرد و پس از چند تماس و پیام بالاخره باب گفتگو فراهم شد و به ایشان راجع به موضوع بحث توضیحاتی دادم؛ شخصیتی که بدون تردید منبع غنی دانش سیاسی،تاریخی و اجتماعی است در پاسخ به پیشنهاد بنده راجع به گفتگو پیرامون تبعات دخالت قوه قضاییه در نگارش آیین نامه برای ...
صادق زیباکلام کیست؟
دیگر از بلوا های صادق زیباکلام به هنگام ورود به دانشگاه آزاد مشهد بود. او که در سال 1395 برای کنفرانس و مناظره به این دانشگاه دعوت شد به هنگام ورود و البته در راه رو ها و طبقات این دانشگاه با کشیده شدن پرچم های کشور های امریکا و اسراییل روبه رو می شود که برای عبور باید از روی آن ها رد شد. وی با هر ترفندی از راه رفتن برروی این پرچم ها خودداری می کند. زیباکلام از کنار هر دو پرچم عبور کرد و ...
حوادث اخیر فلسطین نشان داد که ادبیات ایران مرده است/ پول جای مسائل کلان ملی را در ادبیات گرفت
آثاری که شما نوشته اید کدام یک را بیشتر از همه دوست دارید و به دل خودتان نشسته است؟ پاسخ به این سوال سخت است. هر کتابی که نوشته ام، حاصل دو سال درگیری ذهنی، فکری و احساسی من در آن دوره زمانی است. شاید الان از برخی افکار خودم در آن دوره زمانی فاصله گرفته ام ولی هنوز یک تکه از وجود من بوده و نمی توانم آن را کنار بگذارم. هر کدام از رمان هایی که نوشتم یک قصه ای دارند و همه را دوست دارم. ...
پای سخن پیشکسوت حرفه عشق و دانش
کویر به گفتگو با این شاعر پیشکسوت بافقی پرداخته که در ادامه خواهید خواند: هنرمندان تلاش می نمودند تا هنر را با مساجد آشتی دهند “کاظم کریمزاده” گفت: آغاز فعالیت های هنری بنده از دوران پیش از انقلاب بود. در آن دوران، هنرمندان تلاش می نمودند تا هنر را با مساجد آشتی دهند، نمایش سربه داران در دی ماه سال 57 در حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) از جمله فعالیت های هنری بود که در آن دوران اجرایی شد ...
معین کشته شد ! + جزییات
به نام حسن موضوع را تعریف کردم. کمتر از یک ساعت در پارک نشستم یادم نیست چه زمانی تماس گرفتم ولی فکر کنم قبل از رفتن به منزل با پدرم تماس گرفتم . اصلاح می کنم رفتم خانه داخل خانه بودم که یکی از دوستان مرحوم بامن تماس گرفت و گفت معین فوت کرده است.من هم ترسیدم و ماجرا را به پدرم گفتم. *آیا شما سوار شدن و راه افتادن مرحوم را دیدید؟ بلی وقتی در ابوطالب 62 پیچید را دیدم اما بعد دوستش گفت با ...
حماسه خوان امروز انقلاب، مهدی رسولی است
در پاسخ به این سؤال که به نظر شما حماسه خوان امروز انقلاب اسلامی کدام مداح است، گفت: من همه مداحان را دوست دارم اما برای اینکه الگوسازی کنم مهدی رسولی را حماسه خوان امروز انقلاب می دانم چون او را می شناسم، چند سفر باهم به سوریه رفتیم و در کنار شهیدانی مثل حاج قاسم سلیمانی و سیدرضی مداحی کردیم. مهدی رسولی یک جوان مخلص، خودساخته و فرزند شهید است که حال و هوای شهدایی دارد. بارها دیده ام ...
چرا انگلیسی ها به دنبال پرونده پزشکی حسن روحانی بودند؟
سالم هستم و هیچگونه بیماری ندارم. ضمناً در چمدان مدارک تحصیلی من را هم دیده بودند. مدارک مربوط به تحصیلات من در دانشگاه تهران، همراه با ترجمه بود و ترجمه مدارک هم به تأیید کنسولگری رسیده بود. لذا سؤال کردند که چرا این مدارک را به همراه خودم آورده ام. در پاسخ گفتم قصد دارم در صورت امکان در اینجا ادامه ی تحصیل بدهم در مجموع به دلیل آنکه پاسخ من شفاف نبود و به دو صورت حرف زده بودم، مسئله ...
همسر شهید حاجی رحیمی: از لباس محمدهادی فهمیدم چطور شهید شده
با اینکه ده ساله بودم خانواده ام در تظاهرات ها شرکت می کردند. خانم اگر بچه دختر باشد برایت گاو می کشم ! سال 66 آقا محسن فرزند اولمان متولد شد. محمدهادی از خوشحالی همه اداره را شیرینی داده بود. دخترم هم 5 سال بعد متولد شد. آن سال ها مثل الان سونوگرافی نبود که جنسیت مشخص شود. حاجی گفت: خانم اگر بچه دختر باشد برایت گاو می کشم! واقعا هم خیلی فاطمه را دوست داشت. اسم بچه ها را هم ...
خاطره ای ناگفته از زبان حاج قاسم درباره ی ارتباط سیدحسن نصرالله با رهبر انقلاب
...: حجت الاسلام والمسلمین سیدهاشم الحیدری، از رهبران مقاومت اسلامی عراق تقریباً 10 سال قبل، خدمت آقای نصرالله بودم و از ایشان سؤال کردم که در قلب شما بعد از حضرت آقا و امام زمان چه کسی قرار دارد؟ حدوداً 6 سال قبل از شهادت حاج قاسم، ایشان گفتند: حاج قاسم سلیمانی. بعد ادامه دادند: اتفاقاً دو سه روز پیش، بعد از نماز صبح یک حالت تفکری داشتم که به ذهنم آمد انگار حضرت عزرائیل ...
کتاب های دفاع مقدس سخت ترجمه می شوند
در سال 2005 افتتاح شده بود و به ما گفته شد آینده زبان فارسی خوب است، من هم مشغول تحصیل در این رشته شدم، در ابتدا مربی بودم، بعد از طرف دولت سوریه بورسیه شدم و کارشناسی ارشد و دکترا را در دانشگاه تربیت مدرس تهران گذراندم و پس از بازگشت عضو هیئت علمی دانشگاه دمشق شدم. اما در مورد ترجمه، کارهای کوچکی در حوزه ترجمه انجام داده بودم. آنها کتاب های مختلفی را به ما برای ترجمه معرفی کردند، در حال حاضر تیم ...
تکنوکرات سیاست گریز
سمیعی در شرح زندگی و دوران کودکی خود گفته است: پدرم از بچگی به سن پترزبورگ رفته بود. در مدرسه نظام آنجا درس خوانده، بعد هم از آنجا به ژنو رفته و حقوق سیاسی خوانده بود. اوایل جنگ اول به ایران برگشت و با یکی از بستگانش ازدواج کرد. پدرم از بدو ورود به ایران وارد کار دولتی شد. مدتی هم اگر اشتباه نکنم با حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون همکاری داشته است. در سال1311 شمسی ما در بازارچه شیخ هادی اجاره نشین بودیم. آن سال خانه مان را عوض کردیم. به اندازه 150متر، 200متر رفتیم بالاتر، کوچه خدادادخان و یک خانه تازه گرفتیم. بعد از دو سه روز یکی از دوستان قدیمی پدرم به خانه ما آمد و در اتاق می ...
علی اصغر پورمحمدی: در لیست شانا، پایداری ها زرنگ تر و با سیاست بیشتری اقدام کردند
کاندیدایی آشنا شدم که او را از خودم اصلح تر می دانم و به خودش هم گفتم که شایستگی شما برای ورود به مجلس از من بیشتر است، البه این فرد در لیست شانا حضور ندارد. بعد از مصاحبه وارد گروه 15 نفره شدیم که مجدداً سوال و جواب شد البته سوالات سخت نبود و بنده همه را پاسخ دادم. به نظر بنده افراد حاضر در لیست بهتر می توانست انتخاب شود، یعنی همین 32 نفر را به خوبی بررسی می کردند و مشاهده می کردند که چه کسی تجربه و عقل بیشتری دارد و یا چه کسی دلسوزتر است، که اگر او وارد مجلس شود، بهتر است. بنابراین بنده اصلاً این دعواها را قبول ندارم. منبع: خبرآنلاین ...
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 97
صدایی بود؟ گفتم نه، لرز من از ترس نیست. یک روحانی داخل شد. تو ندیدی؟ سرباز زهیر گفت نه، من ندیدم. او حتی می ترسید اسیر شود. فکر می کرد نیروهای شما او را خواهند کشت. با صحبت های زیاد متقاعدش کردم. آن روحانی شکل ما بود. ولی لباسش سرتاسر سفید بود و ریش سیاهی داشت. نمی دانم که بود. فقط حدس می زنم که... من با سرباز زهیر مشغول صحبت بودم که صداهای زیادی بلند شد: فریاد الله اکبر، خودروها، صدای ...
صبوری بر فراق مادرم به تولید کتیبه ای به نام امام رضا(ع) انجامید
مادرتان به اسم امام مهربانی ها کتیبه بنویسید؟ مادرم 11فرزند داشت و من دهمین فرزند او بودم که سال 1359 به دنیا آمدم. ارادت بسیاری به ایشان داشتم و برای اینکه هر روزم را با زیارت و دعای او شروع کنم، کارگاه خطاطی ام در طبقه فوقانی منزل پدرم قرار داشت. سال 1400 مادرم به خاطر بیماری کبد راهی بیمارستان شد. کارم را تعطیل کردم و فقط به پرستاری از او مشغول شدم. پس از یک ماه مراقبت از ...
عشق و جنگ بزرگ ترین سوژه های تاریخ هستند
خورد که نشد. سفر به گرای 270 درجه خیلی حرف دارد. من اواخر راهنمایی بودم که کتاب را خواندم. طبیعتا خیلی کتاب نخوانده بودیم. بعد از آن هم خیلی کتاب در حوزه جنگ نخواندم که در آن فضا باشد، البته به سلایق دیگر توهین نمی کنم. خود شما می توانید بیشتر بگویید شبیه آن کتاب باز در حوزه ادبیات جنگ و دفاع مقدس داریم؟ اگر کم داریم یا نداریم چرا؟ این اتفاق مهمی بود و بازخوردهای داخلی و خارجی که داشت، نشان ...
پایان میهمانی یک کتاب
، که امروز در بساطی های جلوی دانشگاه نصیبم شد. به گمانم بدش نمی آمد به عنوان نویسنده و مترجم در زمره شاغلین صنعت نفت جایی از نفت و قلم را به او اختصاص دهم. این در حالی بود که مدت ها پیش این کتاب چاپ شده بود، مگر اینکه جلد دومی برایش در برنامه می داشتم. باری، و حالا که این کتاب تقدیمی پس از قریب یک دهه به این نگارنده برگشته، او سال هاست بر اثر عارضه کبدی در زیر خاک آرمیده. یعنی در قید حیات ...
پاهایم من را به آرزوهایم رساند
هایی مختلف خوشبختانه موفق و نمونه هستند، بنده از سال 87 با رشته دو و میدانی آشنا و علاقه مند به این رشته شدم و از سال 91 به صورت تخصصی ماده 400 متر با مانع را با مربی گری محمدرضا نجفیان شروع کردم . وی افزود: ماده 400 متر با مانع یکی از سخت ترین ماده های دو و میدانی است و رکورد این ماده برای سال 57 بود که توسط خانم زهرا حسینی به ثبت رسیده بود، و بنده خوشبختانه در سال 97 بعد از 40 سال موفق ...
بی زحمت دو پاکت مارلبرو
در آستانه در ایستاده بود. با چشمانی پُر از اشک. فهمیدم حال و روزش مناسب نیست و منتظر تلنگری است تا بزند زیر گریه. گفتم: چی شده علومی؟ با لهجه شیرین بمی اش گفت: تنها شدم. کافی بود بگویم ای وای یا همچین چیزی تا محشر کبرایی به پا شود و من که دل دیدن گریه اش را نداشتم گفتم: مرد حسابی همه ما آرزوی این حال تو رو داریم، حالش رو ببر! بی درنگ گفت: جدی؟ گفتم آره جدی. گفت پس طوری نیست. آمد تو. ساعتی نشست و ...
اخلاق حکم کرد تا برای نجات دانش آموزانم به دل سیلاب بزنم
برای دانش آموزان را بفرمائید روز دوشنبه 17 اردیبهشت ماه، بارندگی شدیدی در بخش بازفت خصوصاً روستای کچوز که محل خدمت اینجانب است، اتفاق افتاد؛ با گذشت زمان، شدت باران بسیار زیاد شد، رودخانه طغیان کرد و موجب سیل شد. بعد از تعطیلی مدرسه متوجه شدم، دو نفر از دانش آموزان، خانه شان آن طرف رودخانه است و برای رفتن به خانه می بایست اجباراً از رودخانه گذر میکردند؛ چرا که مدرسه ما، مدرسه ای کانکسی و ...