پرواز به تشییع تنت آمده بود
سایر منابع:
سایر خبرها
و از آن داغ فراقت که دلم سوخت چه گویم؟!
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) در بندرعباس، شاعران دلسوخته و عزادار هرمزگان، واقعه جانگذار شهادت خادم الرضا حاج ابراهیم رئیسی را ناباورانه و شکیبائی در آن را سخت دانستند و معتقدند: هرگز گمان نمی کردیم روزی در بهار؛ خزانی چنین برگ ریزان را تجربه کنیم! شمیم کشمیر- شاعر و نقاش هرمزگانی: از این لحظه ی غمگین جدایی چه بگویم؟! از این لحظه ی غمگین جدایی چه ...
شد زنده و جاوید شهید جمهور
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) در بندرعباس، شعرای ولایی و مهدوی هرمزگان، از شنیدن خبر شهادت ناگوار و ناگهانی آیت الله ابراهیم رئیسی خادم الرضا و همراهان فرهیخته اش در سانحه هوایی به شدت متاثر شدند و با افسوس و حسرت از فقدان این بزرگمرد قهرمان، شعر سرودند و یک دانش آموز هرمزگانی نیز به نیابت از سایر دانش آموزان این سرزمین، متن ادبی را در سوگ رئیس جمهور سختکوشمان نوشت. ...
باید که می شد مرد این میدان برنده
بودی ملت چه ها در حالت خوف و رجا کرد با چشم گریان و دل لرزان دعا کرد ملت سراپا بغض شد، بارید باران زد روی دست خیس ابر نوبهاران مه بود و جنگل بود و کوه و یک پرنده باید که می شد مرد این میدان، برنده چون ماه در مه گم شدی افسوس افسوس گشتیم دنبال تو با صد شعله فانوس آن شب تو را ما جستجو کردیم تا صبح با خالق خود گفتگو ...
حکم تقدیر چنین بود
قلم نشکند و قامت دل تا نشود؟ دست ها را به دعا هر چه نمودیم بلند حکم تقدیر چنین بود که امضاء نشود باد و باران و شب و حادثه مامور شدند تا که هر سرو می افتد به زمین پا نشود با نم عشق همه غسل شهادت کردند که مبادا پس ازاین فرصت پیدا نشود ناگهان یک شبه آنها ملکوتی شده اند طی این مرحله ها با قدم و پا نشود! لایق فیض خدا بی سروپایان نشوند بی مددکاری اش این در به کسی وا نشود! حق که فرمان بدهد، طعم بلا شیرین است مخلص آن است که دلگیر هدایا نشود! ...
شاعران گیلانی به سوگ ادبی نشستند
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) در رشت بهرام مژدهی شاعر و دبیر انجمن محفل ادبی معین در وصف فقدان شهید جمهور در شعر خود آورده است: آسمان رخت عزا کرده به تن می بارد آه ای حضرت باران چه خبر آوردند بغض در حنجره پنهان چه خبر آوردند آسمان رخت عزا کرده به تن می بارد تو بگو ابر پریشان چه خبر آوردند مثل یعقوب نگاه همه ی ما به در است ...
تجمع بزرگ اردبیلی ها در سوگ رئیس جمهور شهید
همراهانش آغاز شد و بعد از دقایقی بارش باران شروع شد و مردم دیار سبلان در زیر باران حزن و اندوه و عزاداری خود را در سوگ شهدای خدمت نشان دادند و تا پایان مراسم در محله عالی قاپو و خیابان های همجوار حاضر شده بودند تا نشان دهند که محل خدمت صادقانه و بی منت خدمتگزاران حقیقی در قلب ها و دل ها است. یکی از شعرای مطرح اردبیل در این مراسم شعری را در وصف رییس جمهور شهید قرائت کرد که در 2 بیت آن آمده است: بوسه زد بر خنجر سخت بال بالگر/بال زخمی گشت، بر هم ریخت حال بالگرد هشت عاشق، هشت خادم، هشت دلبر پر زدند/شاهد پرواز یاران شاهد حال بالگرد انتهای پیام/131/. ...
باران بارید، گونه های کوه تر می شد/ آری داغی روی داغ آمد
از خواب خوش خمار، بیدار شویم پیغام شهادت تو بر ما این است ما منتقمان خون سردار شویم شاعر: مهدی بهرامی از زخم زبان، اگرچه رنجور شدی از خدمت بی دریغ، مشهور شدی اجر تو همین بس! که شب میلادش با حکم "رضا" شهید جمهور شد شاعر: وحید اجاقی در شدتِ باران و راهی سخت و جوّی سرد مامور شد مه، تا که پیدا تر شوی ای مرد ...
معراج بزم پاک شهیدان و سروری است
انجام گرفت. مهدی رستگاری- شاعر آئینی هرمزگان: حماسه عشق خوش باد آنکه یاد خوش جبهه ها کند درد دلم به ذکر شهیدان دوا کند با من سخن بگوید و این بغض بسته را آزاد در هوای غمی آشنا کند تصویری از شهادت و ایثار آورد که دیدنش همان اثر کیمیا کند یک بار در میانه صحبت کنار رفت این پرده ها که تیره وش انظار ما کند ...
شعرخوانی شاعران ایرانی و خارجی در رثای شهیدان خدمت
در خون نشست ابراهیم کجا دوباره گِلی شد عبای زیبایت هوا گرفته و دیگرشب است ابراهیم نبودی و همه جا ذکر خیر و نام تو بود دعا ز معجزه طرفی نبست ابراهیم تبر درخت شد و بعد هم ورق برگشت اجل نکرد کمی دست دست ابراهیم هزار رشته تدبیر خدمت و امید به داغ مرگ تو از هم گسست ابراهیم تبر به دوش ترین بودی و فساد ...
راهِ تو راهِ عشق بود و تمام
؛ آه ای حضرت باران چه خبر آوردند بغض در حنجره پنهان چه خبر آوردند آسمان رخت عزا کرده به تن می بارد تو بگو ابر پریشان چه خبر آوردند مثل یعقوب نگاه همه ی ما به در است باز از یوسف کنعان چه خبر آوردند صبحدم مرغ سحر ناله کنان می خواند: خادم شاه خراسان... چه خبر آوردند؟ به تو ای جنگل سرسبز به هنگام بهار از تب تند زمستان ...
سروده های شاعران لرستانی در رثای شهید جمهور
برف خیز مه آلود قصه چیست از دور دست می شنوم ناشنیده را در رخوت و سکوت غم انگیز دیده ای صد پاره های پیکر در خون تپیده را این شانه های سخت و صبورانه ات هنوز یاری دهند سینه حسرت کشیده را ای خاستگاه وحی الهی در این جهان جایی بده پرنده خلوت گزیده را پرواز سرنوشت تمام پرنده هاست تا حس کنند در شب طوفان ...
عاشورای رئیسی
اباالفضل (ع) بود. در مه و بوران چه می کنی مردم ایران با چشم های اشکبار و دل های نگران در مساجد و منزل و پای تلویزیون دست به دعا برداشتند و بعضی که منطقه سقوط بالگرد را نمی شناختند، پیام دادند ای مرد، در میانه میدان چه می کنی؟! در لابلای جنگل و باران چه می کنی؟! میز ریاست تو چه کم داشت از رفاه، در ورزقان و در مه و بوران چه می کنی؟! ؛ همان 13 ساعت فاصله بین اعلام خبر ...
هنرمندان استان مرکزی به صحنه شعر آمدند
مسئول آفرینش های ادبی حوزه هنری استان مرکزی در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی دیارآفتاب ؛ ضمن تسلیت شهادت رئیس جمهور و هیئت همراه گفت: چند تن از هنرمندان استان با زبان هنر شهادت خادم جمهور و دیگر مسئولان کشور را گرامی داشتند. مریم طالبی بیان کرد: محمد زارعی از دلیجان با دو قطعه شعر و مهدی پیرهادی از اراک، دو شاعری هستند که در خصوص شهادت آیت الله رئیسی به سردون شعر پرداختند. وی ...
تازه سروده علی محمد مؤدب در رثای شهدای خدمت
چرا گرفت دلت مهربان ترین بر ما دوباره ماه چرا جلوه گر نشد در آتش فراق، دویدن به دشت و کوه دردا حریف تاب و تب این جگر نشد چون ابر کوه ها، همه شب را گریستیم باران حریف این تپش بی ثمر نشد لبخند تو که دلخوشی ماست از جهان باشد برای روز قیامت اگر نشد آیت الله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشور، حین خدمت و انجام وظیفه برای مردم ایران، روز ...
اشعار شاعران گیلانی در سوگ شهید آیت الله رئیسی
قلب بی گدار پرست شکسته سدّ جهان در شبِ ارسباران..... و سیلِ نوحه در این جنگلِ چنارپرست چقدر کار قشنگی ...نشسته ام با اشک شهید کار ببینم ! شهید کار پرست سلام ما به حسین و به سید ابراهیم سلام ما به شهیدانِ اقتدار پرست هوای مملکت خادم الرضا این است: کبوتران وفادار بیقرار پرست چگونه از تو و پرواز کوه بنویسم برای اینهمه ...
دوباره تازه شد آری به دل داغ سلیمانی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) در ارومیه ، نازیلا کاظم علیلو در این شعر آورده است: چو رود آرام نگرفتی و در باران سفر کردی شهادت خواستی شاید، که دست افشان سفر کردی هوای خادمانش را، چه خوش دارد، شه خوبان که بر بزم گل زهرا، به چون مهمان، سفر کردی سفر بسیار می کردی، ولی این بار با یاران به سوی آسمان، با باری از ایمان ...
تاثر جامعه فرهنگی و هنری از حادثه شهادت آیت الله رئیسی / سروده شاعران برای عزیز ملت
شهید زنده ای بودی سهم تو شد آخر شهادت سید ابراهیم دیدار با تو بار دیگر آرزوی ماست دیدار ما روز قیامت سید ابراهیم شعر مسعود یوسف پور شب خفته است در مه و باران، دریغ و درد می بارد آسمانی از اندوهِ بالگرد شب خفته است در مه و آه است بر لبم بستند خیمه در دل من ابرهای سرد پشت گمان کمان شد از اخبار محتمل با ما ببین که بی خبری ها چه ...
مسلمانان هند شهید رئیسی را یک مجاهد نستوه می دانند
طوفان را میان جنگل انبوه پرواز و مه و باران خیال انگیز معنا می کند معراج انسان را همیشه ماجرای غیرت تاریخ تکراری است رقم خواهد زد ابراهیم تقدیر گلستان را اجل گاهی به زانو در می آید از شکوه عشق به آتش می کشد پروانه بی پروا دل و جان را پس از هفت آسمان در آسمان هشتم غربت به چشم خویش دیده خادمی شاه خراسان را لیلی حضرتی ...
وقتی که رئیسی به رجائی پیوست
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) در قم، منصوره محمدی مزینان شاعر در پی شهادت آیت الله رئیسی و جمعی از همراهان شعر سرود. متن شعر به شرح زیر است. یکشنبه که بر ضریح شب برف نشست در موج بلا ساحت آیینه شکست طوفان زد و قلب ملت ما پژمرد وقتی که رئیسی به رجائی پیوست تو آینه دار عزت و امّیدی از نور دلت به جان ما تابیدی ...
شعر شاعر بیرجندی در سوگ شهید آیت الله رئیسی
یا نمی آمد آن پیام عزا دیده ها تا به صبح خون بارید دست ها بر سما برای دعا جان گداز است داغ هجرت تو جوش افتاده در دل دریا داغ تو تار و پود ما را سوخت دل نمانده است تا کند غوغا اشک از دیده ها روان باشد از غم هجرت حبیب خدا چون رییسی رییس دل ها بود داغ او گشته سخت و جان فرسا ...
شاعران لرستانی در رثای شهید جمهور شعر سرودند
به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی حوزه هنری لرستان، محمدتقی عزیزیان زمانه، میثم قاسمی، مهرداد ماسوریان، رضا مختاری و میثم جعفری از شاعران جوان لرستانی در پی سقوط هلی کوپتر حامل رئیس جمهور و شهادت آیت الله سیدابراهیم رئیسی با سروده هایی این ضایعه را تسلیت گفته اند که این آثار تقدیم مخاطبان ایکنا می شود: محمد تقی عزیزیان زمانه در شعری با عنوان در مِه آورده است: تا بگویی راز ...
ای امیرِ مهربان با دوست، محکم با عدو
به گزارش ایسنا، نغمه مستشار نظامی (شاعر) در سوگ شهادت امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان شعری سروده، که در پی می آید: آه از چرخ و فلک! ای داد از تو روزگار! داغ سنگینی ست: داغ عاشقان بی قرار رفته ای ای مرد و بعد از رفتن تو مانده است بر دل ما خاطرات آن نگاه استوار ای امید کودکان غزه، جایت خالی است در میان کوچه های بی قرار از ...
مهمانِ دستانِ علمدار است ابراهیم
دلداری به دلداده ست. عبدالحمیدانصاری نسب- رئیس انجمن ادبی شعر درخت هرمزگان: نجوای تو سرازیر می شود در جان جاشوان جنوب هنوز ایستاده ای در صحن سازمان ملل با قرآنی در دست و درخت ها تریبون تواند کوه ها صدای تو را منعکس می کنند از نقاره ها نجوای تو سرازیر می شود در جان جاشوان جنوب که از دست تو مجوز صید گرفته اند و ...
از جمهوری تا جمهوری، از هشت تا هشت چقدر فاصله است؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) در رشت، فهیمه ایمانی شاعر گیلانی در شعر خود آورده است: چشم ها بسته قلب ها خسته اند آنقدر که اگر پوتین های تا گلو در گل فرو رفته پیراهن های طوفان زده دردهای پیرمرد روستای مرزی را بیاوری هیچ دستی چشم وا نمی کند درد پشت میز نمی نشیند! پای صندوق های رأی ...
سروده های دو شاعر افغانستانی برای شهادت رئیس جمهور
طاقت لبخندهای دشمن نیست شعر سید اعلا امیری این همه سیل که از چشم خراسان می ریخت اشک بوده است که اینگونه ز چشمان می ریخت پس عجب نیست که این بار چرا در مشهد غصه بیش از همه ی خطه ی ایران می ریخت با خبر بود حرم وقتی که پٰر می شد صحن از چنان حزن که در هیکل باران می ریخت آخرش درشب میلاد عجب قیمت یافت گوهری دیده که در محضر ...
این شهادت را که در سر داشتی
خدا در هر دل زنده، صلایی از تو بنشانده که یک مهمان ناخوانده، نباشد بر سر خوانت چه سری دارد این درگه، که حاتم با همه حشمت طمع ورزید و سائل شد برای قرصی از نانت نه تنها سائل کویت، بزرگ سفره داران هم به روی سفره اش چیند، ز قندان تا نمکدانت کرامت کار دستانت، شفاعت شوق چشمانت عدالت عبد ایمانت، شهادت شعر دیوانت ...
پاداش عبادتت مبارک سید
...> می کند دنیا بهاری جاودان تقدیم ما روز میلاد علی موسی الرضا جان سال هاست روز پرواز کبوتر بوده در تقویم ما در میان کوه های کشورت آسوده ای آه، ابراهیم، ابراهیم، ابراهیم ما عارفه دهقانی نیز چنین سرود: من آمدم ای شاه، پناهم دادی! آغوش گشوده ای و راهم دادی! من خادم مردم و حرم بودم و (شکر! از مزد شهادت!) که ...
در روز ولادت معین الضعفا / هاتف خبر شهادتت را آورد!
شد و باغی سیه پوش و باران شد دو چشم باغبانم خدایا ناله ام بر آسمان رفت شد اینجا محشر و در امتحانم چرا غم خانه می سازد به ایران چرا با چشم گریان پا دوانم چراغ کشورم خاموش گردید شهادت شد چراغ و ارمغانم دلیل بارش باران همین بود که پرپر شد گل از باغ گرانم غزل خود گریه کرد از دست شاعر ...
اشعاری که برای شهادت آیت الله رئیسی و همراهانش سروده شد
جانب خدا مردم کسی که درد شما را عمیق می فهمید کجاست در دل این شب... کجا... کجا... مردم؟! کسی که مثل شما بود، ساده و خاکی کسی که مثل شما بود بی ریا مردم! به منجنیق بلا اندر است ابراهیم به آتش حسرات اند بی نوا مردم درون جنگل مِه رفته ای فرو، امّا نمی شوند ز یادت دمی جدا مردم به دست های توسّل تو را طلب ...