سایر منابع:
سایر خبرها
تو خادم بودی از اوّل، گواهت گنبد و گندم/ تو خوب آموختی آنجا که باشی خادم مردم!
ما بودی، تبر در دست جنگیدی و ما سرگرم بُت هامان؛ به فکر قیمت و بازار ندانستیم در اندیشه ی سبزت شکوفایی است و هر بذری که می کاری همه عشق است و دانایی است همین که فصل رویش شد، دریغا پر گشودی تو؛ بهاری که به بار آرَد تلاشت را، تماشایی است تو فکر کار بنیادین، غمت اصلاح از ریشه ولی چشمانِ ظاهربین، به فکر ضربه و تیشه ...
و از آن داغ فراقت که دلم سوخت چه گویم؟!
مشهد نیز همه ی ساحلِ جان زخم ز توفان دارد به تو گویم زغمی کز دلِ خود بی تردید خبر از داغِ گران شعله سوزان دارد ز غمِ خادمِ آن شاه خراسان شاعر نه فقط غصه که هم دیده گریان دارد.
یک جهان چشم انتظاری برای شهید جمهور؛ از سیستان و بلوچستان تا دهلی و سمرقند
چند طول فرصتش بسیار کم بود و شاعری دیگر گفت در بی قراری های خدمت پر گشودی؛ پرواز کردی بی صدا شهید جمهور سیدسلمان عابدی شاعر پارسی زبان از جنوب هندوستان گفت: مسلمانان و شیعیان ھند، سیدابراهیم رئیسی را به حق یک مجاهد نستوه و یک رزمنده فی سبیل الله می دانستند. وقتی ایشان در سازمان ملل قرآن مجید را با دست بلند کرد و گفت تا وقتی که زمین و زمان باقی است این قرآن باقی خواهد بود و هیچ کس نمی ...
سروده های شاعران بوشهری در رثای شهید جمهور
، افسوس جنگل به دستان تبر افتاد ! جز سوختن نامی نمی ماند ققنوس ها تقدیرشان اینست خود را به آتش می زنی در کار از داغ تو در جان، شرر افتاد انگشتر تو یادگار از یار برگشت اما آه بی انگشت ! هرچه قلم با این خبر ،ناگاه از دست ِمردان ِهنر افتاد ... ای کاش خواب راحتی ای مرد حالا بخواب از دردْ آسوده رفتی شهید خدمت ایران ...
اشک های پنهان و حسرت های بی پایان؛ وداع مردم با رییس شهید
من را درآورد. خصوصا آنجا که آن خانم گفت من به آقای رییسی رای ندادم و شرمنده ام و آمده ام حلالیت بطلبم. سید ما را حلال کن. دوره انتخابات ما هم به فریب و شور آن چنان که حق بود درباره ات قلم نزدیم. سید عزیز ما را ببخش. چیز بیشتری برای گفتن ندارم جز اینکه داغ رای دادن به تو برای همیشه بر دلم ماند. چرا رژیم صهیونیستی از روایت ترور بودن شهادت رییس جمهور سود می برد ؟! ...
حال و هوای زائران و مجاوران مشهدالرضا در فراق جمهور شهید
منتظرند تا اشک بریزند اینجا همه منتظر ریاست محترم جمهور هستند، همه به استقبالش آمدند.راستی امروز روز آزادی فتح خرمشهر است به قول رهبران ما خرمشهرها در پیش رو داریم چه مناسبت هایی را به نام خودت رقم زدی سید جان؛ ولادت امام رضا(ع)، فتح خرمشهر و ... جوانی زانو زده عکست را در آغوش گرفته زیر آفتاب سوزان ظهر مشهد نمی دانم چه چیزی را نجوا می کند اما شاید او هم مثل من از تو حلالیت شفاعت درخواست ...
خداحافظ آقای رئیس جمهور!
ملت ؛ آنها خون گریستند و درد دل خود را در شیون های بیکران به گوش جهان رساندند، آه کشیدند اما آهی که دل هر ستمکاری را می لرزاند و هر ناآگاهی را آگاهی می بخشد. گویی در دل می خواندند: در آتش شکوه این حقیقت می سوزند آنها که نمی خواهند این عظمت حضور را باور کنند آنها که نخواستند تو را بشناسند و حقیقت اخلاص تو را باور نکردند عزاداران آنقدر پرشمار و ...
سروده های بانوان شاعر ایرانی در سوگ خادم الرضا(ع)
...> زینب حسامی در ادامه حتما بخوانید سروده افشین علا در توصیف مادر رئیس جمهور شهید سلام بر ابراهیم بسوزد ار دل و جانم رواست ابراهیم که داغ هجر تو بر جان ماست ابراهیم چه سخت بود شبی که سوالمان این بود میان آتش و باران کجاست ابراهیم؟ به پشت میز ریاست بگو چرا ننشست؟ چرا به عرصه طوفان رهاست ابراهیم؟ هزار طعنه اگرچه شنید ...
سوگواره ادبی دیپلمات مقاومت تشکیل شد
جایت نبود، آخر تو بیقرار آسمان بودی تو یاور قاسم سلیمانی از عاشقان آستان بودی محمد فاطمی منش دنیای مقاومت غمت را دارد بر روی لبان، ذکر تو را می آرد مانند تمام بچه های غزه از داغ تو اشک آتشین می بارد فاطمه پور رضایی لب تر بکند دشت، تو خود بارانی کوهی و میان مه رجز می خوانی ...
نوسروده های شاعران لرستان برای شهید خدمت
...> آرام نیست عضو جراحت رسیده را جز ناله چیست چاره دل داغ دیده را ای کوه برف خیز مه آلود قصه چیست از دور دست می شنوم ناشنیده را در رخوت و سکوت غم انگیز دیده ای صد پاره های پیکر در خون تپیده را این شانه های سخت و صبورانه ات هنوز یاری دهند سینه حسرت کشیده را ای خاستگاه وحی الهی در این جهان جایی بده پرنده ...
فتح قلب ها
به گزارش خبرگزاری ایمنا ، در شهر که می گردی، گوشه گوشه عکس چهره بشاش اش را می بینی، چهره ای که حتی در اوج خستگی و فشار روزهای سخت، در مقابل مردم متواضع و مهربان بود. کمتر ازسه سال پیش همین عکس ها به بهانه انتخابات بر در و دیوار شهر بود و حالا مردم دوباره عکس هایش را سر دست گرفته اند، این بار با قلبی داغدار و چشم گریان، تا دوباره در خیابان ها و دسته ها رأی دهند، رأی به رضایت از رئیس جمهوری که ...
جمهور در ادامه راه شهید
ما قوم برگزیده به امتحانیم. هر روز حادثه ای نو برای ما حدیث می شود. فصلی تازه رقم می خورد در تقویم زندگی ما. فصلی که طاقت تمام می خواهد و صبر و توان. واقعیت امروز، حکایت درد است و داغ، قصه هجران است و فراق. چه می توان خواند جز انا لله و انا الیه راجعون؟ اما حقیقت تنیده در واقعیت هم این است؛ رئیسی هم مثل همه مجاهدان از خدا بود و به خدا پیوست. این را نهایت آرزو می دانیم برای کسانی که به ...
ققنوس وار، بر بلندای قله های ورزقان
دعایت کند تا از چشم بد دور باشی و تا پیرمردی که با دستهای خسته و خش دارش گرمی دستت را با محبت درک می کرد تو از داخل ماشین چند میلیاردی و ضد گلوله با مردم حرف نزدی تو به احترامشان در آب و آتش قدم زدی و اما در سازمان ملل برای دفاع از قرآن و حاج قاسم با صدای رسا و بدون لکنت دشمن را وادار به احترام کردی تو معنی درست این آیه بودی برای من. تو به منتقدانت انگ بیسواد و جهنمی و چه و چه نزدی و در ...
فال ابجد 3 خرداد ماه
به گزارش زیرنویس، فال ابجد یکی از فال های بسیار جالب است. فال ابجد بر اساس 4 حرف الفبای فارسی انجام می شود. در فال ابجد مشاهده می کنید که 4 حرف الف، ب، ج ، د بر اساس ماه تولدتان چگونه چیده می شود. فال ابجد را بسیاری به دانیال نبی نسبت می دهند. [...]
یادداشتی به یاد شهید جمهور/ سید پناه ماه بود
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،سید معین رضی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل یادداشتی در خصوص خاطرات برجا مانده از رئیس جمهور شهید، آیت الله رئیسی، در صفحه شخصی خود منتشر کرد. در متن این یادداشت آمده است: تو اوج اغتشاشات چارصد و یک گذشته درست همان روز هایی که صحن دانشگاه به آشوب کشیده شده بود و عده ای دانشجو نما با فحاشی به رهبر عزیز انقلاب دل ما را خون کرده بودند؛ ما ...
باران بارید، گونه های کوه تر می شد/ آری داغی روی داغ آمد
از خواب خوش خمار، بیدار شویم پیغام شهادت تو بر ما این است ما منتقمان خون سردار شویم شاعر: مهدی بهرامی از زخم زبان، اگرچه رنجور شدی از خدمت بی دریغ، مشهور شدی اجر تو همین بس! که شب میلادش با حکم "رضا" شهید جمهور شد شاعر: وحید اجاقی در شدتِ باران و راهی سخت و جوّی سرد مامور شد مه، تا که پیدا تر شوی ای مرد ...
شد زنده و جاوید شهید جمهور
...! می دانی؟ قلمم جرات نوشتن شهید پشت بند اسمت را ندارد؛ مگر کسی باور می کند؟ ما نقل رجایی را شنیدیم و درد تو را با استخوانهایمان چشیدیم. چه نقل سنگینی و چه درد سنگین تری! سه سال نیلوفر چشمان خسته ات فریاد می زد، چشمهایت دلتنگ حاج قاسم است؛ می دانی سید؟ کلمه ای را نمی یابم که کربلای غمت را بتواند به رخ بکشد. چه غمی ؛ چه شبی؛ چه انگشتری! کلمات اعتراف می کنند به حقارت خود از ...
تسلیت شاعرانه برای بدرقه رئیس جمهور / سهم تو شد آخر شهادت سید ابراهیم
...> در سیل بلاها عوض کاخ نشینی دیدیم تو را خاک نشین با کپری ها دیدیم صفای تو و صافی تو، وقتی خون بود دل ملتی از حیله گری ها خدیجه حلیمی خبر داغِ سنگین و درد و غم آورد عظیم آن چنان که خبر هم کم آورد خبر در رسانه بر این موج باران قراری گرفت و به دیده نم آورد خبر داغ بر دل نشسته در این صبح خبر ...
شعر شاعر بیرجندی در سوگ شهید آیت الله رئیسی
یا نمی آمد آن پیام عزا دیده ها تا به صبح خون بارید دست ها بر سما برای دعا جان گداز است داغ هجرت تو جوش افتاده در دل دریا داغ تو تار و پود ما را سوخت دل نمانده است تا کند غوغا اشک از دیده ها روان باشد از غم هجرت حبیب خدا چون رییسی رییس دل ها بود داغ او گشته سخت و جان فرسا ...
آیت الله رئیسی پشت و پناه مظلومان فلسطین بود
.... برخی از اشعار ارائه شده در این محفل را در ادامه می خوانید: علیرضا قزوه در ما قیامت کن قیامت سید ابراهیم ای صاحب جود و کرامت سید ابراهیم ما را خبر ها بی خود از خود کرده می دانی. اما تو راحت باش راحت سید ابراهیم تو شاد از دیدار با ما مردم دلتنگ ما خسته از دنیای غربت سید ابراهیم از ابتدا هم تو شهید زنده ای بودی شد قسمتت آخر ...
کم از بهشت نخواهیم خاک ایران را...
چکادیم آی ابراهیم تو بازتاب شکوفاییِ وطن بودی چنان که آینه زادیم آی ابراهیم قبای همت ما تار و پود تاریخ است که از تبار قُبادیم آی ابراهیم کم از بهشت نخواهیم خاک ایران را که ما فرشته نهادیم آی ابراهیم برای دفع فسادی که آفت باغ است تبر به دست تو دادیم آی ابراهیم دریغ این که تبر وانهاده شد ناگاه به سینه داغ نهادیم ...
آه ابراهیم، ابراهیم، ابراهیمِ ما
ات را به سوی کنعان کن قسم به صبح کرامت، ظهور نزدیک است سلام ویژه ما را نثار باران کن محمدمهدی عبدالهی در این زمانه پر های و هوی عارپرست خوشا به حال غریبانِ افتخارپرست چرا نمی رسد از تو خبر؟ همین حالا به آب می زند این قلب بی گدارپرست شکسته سدّ جهان در شبِ ارسباران و سیلِ نوحه در این جنگلِ چنارپرست ...
شهادت رئیس جمهور محترم و هیات همراه داغ بزرگی است
دردناک را به مقام معظم رهبری، تمام ملت ایران اسلامی و مردم شریف هرمزگان تسلیت می گویم. وی افزود: این ضایعه دردناک، داغ بزرگی است و آنچه که به ما تسکین می دهد حضور و هم دردی مردم است، ما تجربه تاریخی داریم و در برهه های مختلف خون شهیدان باعث ماندگاری انقلاب شده و ادامه راه این انقلاب برگرفته از خون شهدا بوده است. استاندار هرمزگان گفت: این خون های پاک شهدای امروز نیز در راه ...
از بهر این کشور وجودش مغتنم بود
...> برای تو تحسین و تمجید رهبر خداحافظ ای یار و غم خوار رهبر غمِ تو به چشمان خون بارِ رهبر خداحافظ ای در ره حق مقاوم به پیشانی ات بوسه حاج قاسم خداحافظ ای داغ بر دل نشسته شده خستگی از تلاش تو خسته خداحافظ ای هر نفس در سفر ها خبر دار از غصه بی خبر ها خداحافظ ای مرد ده کوره گردی به پای پیاده ...
رخت دنیایی ندارد طاقت جان تو را
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) در خرم آباد، محمدتقی عزیزیان از شعرای آئینی، مولف لرستانی در غم جانکاه سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور و هیئت همراه و شهادتشان اشعاری سروده و با مردم شریف کشورمان ابراز همدردی کرد. رخت دنیایی ندارد طاقت جان تو را تا بگویی راز خود را بی صدا در گوش مه می گذاری سر به روی صخره در آغوش مه ای تو داغ مانده بر جان وطن ...
گفت می آیم یا می آورندم!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خاورستان ، همسر شهید جلال ذوالقدر ؛گفت می آیم یا می آورندم! برایم آن چنان سخت نبود که نتوانم شهادتش را طاقت بیاورم. از طرفی انقلاب هم به خون شهدا احتیاج دارد و هم صبر ما. یادم است که برای آخرین بار در تلفن به همسرم گفتم کی می آیی؟ گفت می آیم یا می آورندم ... آنچه می خوانید ناگفته های همسر شهید جلال ذوالقدر است که تقدیم حضورتان می شود. گفت یا می ...
اسرار حج
انسان شایسته ای بود صاحب مقام او را می پذیرد به او هدیه و انعام می بخشد عطیه می دهد و مانند آن. این صاحبدل با این داستان گفت: با دست گناه به سوی خدا رفتن و دست پر از گناه را به طرف خدا دراز کردن ننگ نیست، با دست گناه از پیش خدا برگشتن ننگ است. اگر خدا نپذیرد و گناهان را نبخشد انسان آلوده می رود و آلوده بر می گردد. و باز گفته اند: از صاحبدل و صاحب معرفتی که به حضور صاحب مقامی می رسید ...
نگاهی که تا مشهدالرضا مسافران شهید را بدرقه می کند
هوا بارانی است، نم نم می بارد تا اشک دیدگان مردم داغدار آذربایجان که از شدت اندوه فراق امام جمعه محبوبشان و استاندار خستگی ناپذیرشان، خون گریه می کنند را بشوید. باران می بارد تا همراه قدم هایی که برای دیدار شهدایی از جنس خودشان برداشته می شود، چشم روشنی باشد و چقدر سخت و نفس گیر است این داغ و درد؛ در وسط میدان ساعت که ایستاده ای، سیل عظیمی از جمعیت که به محل وداع شهدا سرازیر می شوند را ...
مراسم یادبود زنده یاد علومی برگزار شد
نهایت ایران و وطنش را ماندگار کند. اهورا ایمان از سفرهایش به بم گفت و اینکه دیده است که بعضی مواقع در جلساتی که محمدعلی علومی برگزار می کرد تنها سه یا چهار یا پنج نفر حضور داشتند ولی او چنان با انرژی حرف می زد که انگار برای یک جمع چند هزار نفری صحبت می کند و ادعا کرد که در تاریخ فرهنگی بم هیچ کس به اندازۀ علومی به فرهنگ بم خدمت نکرده است ولی متاسفانه در دیار خودش غریب بود. او ...