سایر منابع:
سایر خبرها
کتاب معمای عشق 2 با سرگذشت مهدی بسته شد/ همسرم، انتخاب پدر شهیدم بود
بعد بر روی دستان هزاران زن و مرد تشییع می شود. *همسرم صبوری را از مادرت بیاموز نزدیک غروب بود و قصد زیارت قبر شهید را داشتیم، به این خاطر دفتر مصاحبه امروز با همسر شهید مهدی اسحاقیان را با بازگو کردم یک نصیحت بستیم. خانم مداح از سخن آخر همسرش در باب صبر این گونه گفتگوی امروز ما را پایان داد: شهید به من گفت که صبر را از مادرت بیاموز و امروز در نبود مهدی، از خدا صبر ...
عشق به پسر همسایه باعث شد به همسرم خیانت کنم /زندگیم را باختم
....اوایل ازدواج، همسرم به خاطر رفتارهای سرد من بهانه گیری می کرد، اما وقتی تغییری در رفتارهای من ایجاد نشد، او هم دیگر کاری به کارم نداشت و چیزی برایش مهم نبود. در حالی که صاحب دو فرزند پسر شده بودم، علاقه ام نسبت به مهرداد کمتر می شد، تا این که روزی به طور اتفاقی رحمان را در خیابان دیدم. او هم ازدواج ناموفقی داشت و به تازگی از همسرش جدا شده بود.آن روز در حالی که سوار خودروی رحمان ...
روانکاوی برای من هیجان انگیز است
Middlessex Hospita- Psychiatric Rotatio- پذیرفته شدم که مجموعه ای از چند بیمارستان بود؛ سپید: چه سالی به ایران برگشتید؟ در سال 1985 میلادی که می شود 1364 شمسی تصمیم گرفتم به ایران برگردم. زمانی که به ایران برگشتم جنگ بود، خیلی ها هم تعجب می کردند که چرا من در زمان جنگ برگشته ام! به هرحال علاقه به بازگشت به وطن داشتم و فکر می کردم شاید بتوانم با آموزش روانپزشکی و تلاش برای ایجاد دوره های ...
نعره های حیدری مان در سوریه داعشی ها را فراری داد
که روبه دشمن حرکت می کنید و عقب هم نمی نشینید. این حرف را اهل سنت درباره این شعار گفته اند. ارتش پاکستان هم که بیشتر برادران سنی هستند. بله. در ارتش به کسانی که شجاعت هایی از خودشان نشان داده اند و کارنامه نظامی خوبی داشته اند، نشان حیدر می دهند. الان در ارتش پاکستان هشت نفر این نشان را گرفته اند اما در زمان دیکتاتور اسبق، ژنرال ضیاء الحق و بر اثر نفوذ آل سعود نعره حیدری در ...
2 عزیزم را در 3 ماه از دست دادم
بود جسدش بعد از آزادسازی خرمشهر پیدا شد و بعد از چند سال به دستمان رسید. در این مدت فکر می کردم اسیر است و چشم انتظار برگشتنش بودم. در حالی که فکر می کردید همسرتان اسیر است، چطور با خبر شهادتش روبه رو شدید؟ یک روز صبح یکی از همکارانش گفت که جمهیری برگشت. انتظار برگشت خودش را داشتم به همین دلیل خیلی ذوق کردم. گفتم که بالاخره همسرم برگشت. در حالی که من خوشحال بودم، اشک در چشمان ...
مجید اخراجی ها حالا در سوریه!
.... کارت های بانکی اش را روی میز می گذارد و جیب هایش را خالی می کند. تا ثابت کند هیچ پولی در کار نیست و ثابت کند چیز دیگری است که او را می کشاند. حالا تمام این رفتارها از پسر وابسته دیروز که بدون مادرش حتی مدرسه نمی رفت خیلی عجیب است: وقتی کارت هایش را گذاشت روی میز و رفت حدود 5 میلیون تومان در حسابش بود. مجید داوطلبانه رفت و هیچ پولی نگرفت. حتی بعد از شهادتش هم خبری نشد. عید امسال با 5 میلیونی ...
فرهنگ در کلام امام صادق(ع)
.... آیا نمونه ی تاریخی نیز داریم؟ بله! به عنوان مثال حکم که یکی از بزرگان اهل سنت است. نوح بن دراج که یکی از قضات است. این شخص نزد امام صادق(ع)می رفت. امام در یک جا به او فرمود: علی اقضاکم علی در میان شما اینگونه قضاوت کرده است. این تعبیر، خودش گویا است و درمواردی چند این عبارت را از امام صادق(ع) مشاهده می کنیم. همچنین می توان از حفص، ایاس و نوح بن دراج ...
چرا پازل چینی مسعود رجوی برای براندازی جمهوری اسلامی شکست خورد؟
.... حرف سازمان این است که توده تابع قدرت است. آن موقع نگاه این بود که توده تابع قدرت است همانجا که قدرت باشد کف می زند. پوراگل در توضیح این خط و مشی مثال رینگ را می زند. سازمان از بعد ازانقلاب تا عملیات مرصاد و چند وقت بعد از مرصاد برنامه ای برای اینکه توده ها را به میدان بیاورد نداشت. ، حالا یا با تنه سیاسی، یا تنه نظامی بوده یا عملیات آلان که تست پارتیزانی بود . سازمان به دنبال اقدامی که متکی به ...
قتل پدرم و حرف های اقوام مرا دیوانه کرد
رفتم و رضایت دادم. از سمت برادرم نیز یک وکالت نامه برای من صادر شد که با آن توانستم به جای او نیز رضایت بدهم. خودشان گفته بودند رضایت بده و من هم به توصیه همانها رضایت دادم. ***عصبی هم هستی؟ بله. اگر می بینید که الان آرامم، به خاطر قرص های اعصابی است که مصرف کرده ام. من حدود دو هفته بود قرص هایم را نمی خوردم و همان را هم مادرم قطع کرده بود. می گفت دکترت گفته است نباید مصرف کنی ...
حسابرس اعمال خودش بود
خوب بدهم بابا از سوریه برگشت ولی شهید شده است. او هم گفت مامان در آمبولانس پدرم را دیدم. امیرمحمد تازه شش سالش تمام می شود. همسرم همیشه می گفت بابت خانواده ام نگرانی ندارم. اینکه بعد از من چه خواهند کرد. اگر اهل من باشند خدا سرپرستی شان می کند. فقط به امیرمحمد گفته بود دوست دارم پاسدار یا طلبه شوی. همسرتان دو بار به سوریه رفتند؟ بله، بار دوم هم شهید شد. بار اول قبل از عید رفت و برگشت ...
خاطره های ماندگار علامه طباطبایی از لسان دخترشان
بودند که مادرم به همسرانشان کمک کرده بود. *سال های زندگی آنها در نجف با مشکلات مالی همراه بوده. مرحوم مادر یا مرحوم پدرتان چیزی از آن سال ها تعریف می کردند؟ آنها در نجف با سختی زندگی کردند. برگشت شان از نجف به تبریز هم به خاطر مشکلات و تنگنا های مالی بود. عمویم می گفت اگر ما 500 تومان پول داشتیم از نجف نمی آمدیم. تمام کتاب ها و وسایل زندگی شان را برای خرج و مخارج زندگی و پرداخت ...
اراده ای برای حمایت از آثار دفاع مقدس وجود ندارد/ مسئولان سینمایی طی 3 سال گذشته آمار دروغ می دهند/ آیا ...
در بخش نخست میزگرد آسیب شناسی سینمای دفاع مقدس که در خبرگزاری سینماپرس و با حضور فعالان شناخته شده این نوع از سینما همچون حسن برزیده، علی غفاری، سیدجواد هاشمی، محمدرضا اسلاملو، جبار آذین و جهانگیر الماسی برگزار شد مواردی همچون چرایی موفقیت سینمای دفاع مقدس در دهه 60 و همچنین کم کاری مدیران فرهنگی کشور طی 2 دهه گذشته برای اعتلای این سینما بررسی شد و اینک بخش دوم این میزگرد در ذیل مطلب برای اطلاع مخاطبان گرامی سینماپرس نقل شده است. برزیده : من وقتی می گویم سینمای د ...
جریانات تکفیری بناهای اسلامی (در عراق به عنوان نمونه)
دانشمندان مذاهب چهارگانه ی اهل سنّت محکوم به زندان شد؛ پس از آن که با او مناظره کردند و در مسائلی که مخالفت با اجماع و ضروریات دین کرده بود؛ مانند صفات الهی، توسّل به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و زیارت؛ پاسخی دندان شکن به او داده بودند. او در نهایت در زندان قلعه ی دمشق در سال 1328 میلادی مُرد (6). سیّدکمال حیدری، در مورد پدیده ی تکفیر و تفسیق در نزد پیروان ابن تیمیّه، می گوید: منشا ...
علت طلاق سحر قریشی از زبان همسر سابقش + عکس
خوبی برقرار کرد. ورود به سینما از طریق یکی از آشنایان همسرم به من پیشنهاد شد که تست بدهم، من هم تست دادم و قبول شدم. اولین بار با؛ امیر جعفری، نیما شاهرخ شاهی، سیاوش خیرابی، سارا خوئینی ها و... همبازی شدم و کارم را شروع کردم. سر فیلمبرداری فیلم لج و لجبازی بودیم که خیرابی مرا به آقای سهیلی زاده معرفی کرد، چند ماهی بود گروه به دنبال بازیگر نقش یلدا می گشت، که آمدم و تست دادم و ...
اطاعت پذیری سیدحسن نسبت به رهبر انقلاب
که همدرس بودیم، به درس مرحوم آیت الله بهجت (رض) می رفتیم. آن زمان شهر قم، انتهایش خیابانی بود که به پل صفائیه می خورد. این جایی که الان دفتر رهبر معظم انقلاب است، آخر شهر بود. بعد از آن باغات بود؛ شاید قریب به پنجاه سال قبل. مرحوم آقای بهجت آن زمان وقتی از درس خارج می شدند، نزدیک غروب به سمت این باغات و زمین های کشاورزی راه می افتادند. نماز مغرب و عشایشان را در همین زمین ها می خواندند. یعنی در محل ...
چه مجردید چه متاهل، حتما بخوانید!
تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمی توانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم. برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفته ها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکم تر و واضح تر شده بود. روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم ...
می ترسم موسیقی به سرازیری برود
جا می شود؟ این یک صنعت است و باید به کسانی که چنین دستگاهی را اختراع کرده اند، احترام گذاشت. بعد از آن به مدت یک ماه هرشب در خانه ما صدای موسیقی از گرامافون پخش می شد. در واقع من از روی همان صفحه ها تمرین می کردم و به صدای تاج اصفهانی و ادیب خوانساری علاقه مند شدم. اما استاد مهرتاش می گفتند اگر می خواهی هنرمند ماندگاری شوی باید تمام اینها را از ذهنت پاک کنی. من این خانه را ساختم. دیگر رنگ آمیزی و ...
همه وسایل ناصر را بخشیدم جز شیشه عطرش + صوت
می کرد، در این سی و چهار سال فکر می کردم که در زندان بغداد کشته شده است، اما وقتی خبر آمدن پسرم را دادند متوجه شدم که در آن زمان پسرم را خاک کرده اند، در غیر این صورت بعید می دانم که همین استخوان را هم برایمان می آوردند. در این هنگام آهی می کشد و می گوید: قسمت من بود که چشم انتظار پسرم باشم و این انتظار را بکشم. چند دقیقه بعد که انگار خاطره ای به ذهنش می آید، لبخند کوچکی می ...
بازی مهره ها در خانه امن
شان تحصیل کرده و بیشترشان مهندسان مشاور در شرکت نفت وگاز، صاحبان صنایع نساجی و معماران بودند و هنوز هم همان جا هستند. کنار دلکده زمینی بود که رها کرده بودم. دلکده هم پروژه سودآوری نبود. تا اینکه حدود سال 84 زمزمه می شد قرار است مؤسسه کریستیز در دوبی حراج بگذارد. من از همان سال های 1972 تا 1975 که هفته ای چند روز در سواحل جنوب خلیج فارس رفت وآمد می کردم، از دوبی و شهرهای اطرافش بدم می آمد. سعی می ...
راه فضیلت، راه بی پایان است
با نور خود در این فضای تاریک راه آینده را مشخص می کنند. او با یادآوری آشنایی خود با سید محمد بهشتی که از دوران بعد از انقلاب آغاز شده است عنوان کرد: اما معرفت و شناخت من از ایشان به سفر حج در سال 1378 بر می گردد و ما ادراک حج؟! وقتی من یک هفته در کنار ایشان در این سفر معرفتی بودم متوجه شدم بهشتی سرمایه دیگری است. مشاور رئیس جمهور ادامه داد: ما در کشور چند سرمایه داریم، یکی ...
بخوانید: ماجرای زندگی دردناک محیط بان فداکاری که 57 ساچمه مهمان شب و روز های بدنش شده است.
بود و بعد از چند وقت، دوباره منکر همه چیز شد. بعد کارشناسی آگاهی انجام شد و پس از یک سال، بالاخره حکم بازداشتش را گرفتیم و خودم به دست هایش دسبند زدم و به زندان گرگان تحویلش دادم. بعد دیگر زندان بود دائما؟ – زندان بود؛ اما به شکل رأی باز و به نظر می رسد تمام این مدت فقط شب ها را در زندان گذراند. چطور؟ مگر از نظر قانون جرمش اثبات نشد و حکم جلب و زندانش صادر نشد؟ ...
احمد توکلی: از چهره ام، مهربان ترم
بزرگوار از سال 49 تا الان که 46 سال می شود، همانطور که روز خواستگاری به من گقت عمل کرد. وقتی خواستیم زندگی مان را شروع کنیم، من از زندان به سربازی رفته بودم و به ساری منتقل شدم ایشان هم تربیت معلم می خواند، یک اتاق گرفتیم و به سادگی زندگی مان را شروع کردیم. انقلاب که شد و مردم همه فرش دار شده بودند، ما تازه فرش ماشینی گرفتیم و تا الان هم همه چی داریم خدا رو شکر. چیزی کم و کسر نداریم اما تجملات ...
این صدای یک گُمشده است!
، الان چیکار کنم؟!... من آدم بدبختی هستم و مدتیه که اصلا حال و روز خودم رو نمی فهمم! - چرا باباجون؟ مگه چی شده؟! - انگار مدت هاست که گُم شدم! مرد میانسال، به چشم های جوان نگاه می کند و می خندد:" این که غصه نداره جوون؛ خودم پیدات می کنم و کُلی مژدگانی می گیرم!!" - من آدم بد شانسی هستم آقا؛ قرار بود امشب دایی جونم برام بره خواستگاری!... ای روزگار!... ...
عقیلی: می خواهم با سپاهان سفید امضا کنم
آنها یکی یکی از دست رفت چون سپاهان تکلیف مرا روشن نکرد و کاری هم از دستم ساخته نبود. من در سال های گذشته در مورد مبلغ قرارداد به باشگاه تخفیف دادم و در این زمینه مدیری مثل رحیمی می تواند شهادت بدهد. سالی که از فوتبال قطر به ایران برگشتم می توانستم با شرایط خیلی بهتر به تیم های دیگر بروم، اما سپاهان را انتخاب کردم. ولی ویسی گفته که به خاطر مبلغ بالای قرادادت الان در سپاهان نیستی؟ ...
برخی دیالوگ های کیمیا از سخنرانی های امام اقتباس شده بود
ترسناک سینمای ما محسوب می شود. بله، در ژانر وحشت بود، ولی واقعیت این است که نمی خواستم به سمت ژانر وحشت این قصه بروم، بلکه بیشتر دلم می خواست به یک فضای معناگرایی که در این قصه بود بپردازم. اگر یک وقت دوست داشته باشید، حاضرم در باره اش حرف بزنم، چون هنوز برای پرداختن به محتوای آن فیلم جا هست. محتوای فیلم به نوعی بحث معناگرای خوبی داشت و آن هم موضوع حکمت و زمان بود. اینکه تقدیر و سرنوشت ...
خانه به دوشی نویسنده افغان
این چند سال گذشته دوباره از افغانستان بگریزند. - شما الان مشکلی برای رفت و آمد به افغانستان ندارید؟ - متأسفانه نمی توانم به افغانستان برگردم برای همین به ایران می آیم و همسر و پسرم نیز از کابل به اینجا می آید تا همدیگر را ببینیم. - همسرتان هم قصد مهاجرت دارند؟ - بله. - با این صحبت هایی که داشتید به این نتیجه رسیدم که بخش زیادی از نویسندگان، شاعران و ...
گفتگو با علی موش سارق خونسرد موبایل
... خیلی وقت است. خب اوایل می ترسیدم .خیلی دیر به دیر دزدی می کردم . از خانواده آبرو داری هستم همه ما را در محله می شناسند . اگر اسمم به عنوان دزد سر زبان ها می افتاد خیلی بد می شد . از پلیس می ترسیدم اما بعد دیگر برایم عادی شد . نخستین بار کی دستگیر شدی ؟ سال 87 بود که دستگیر شدم . بدون چشم پوشی هم رفتم زندان برای خاطر دو تا گوشی ناقابل 8 ماه زندان بودم بعد هم آزاد شدم . ...
قرآن را جای مدال به دنیا نشان می دهم
همه دنیا نشان بدهم و با آن مدالم را بگیرم. بعد از المپیک قرار است خداحافظی کنی؟ واقعیت این است که من اصلا دوست ندارم خداحافظی کنم و شرایط سنی ام هم طوری است که فعلا برای خداحافظی عجله ای نداشته باشم اما اگر شرایط به همین منوال باشد خیلی برایم سخت است. چند ماه است که فرزند سه ساله ام را ندیده ام. فرزندم حتی با من حرف هم نمی زند و غریبی می کند. اگر شرایط بهتر شود، می توانم با 34سال سن در یک المپیک ...
آخرین هشدار
...؛ وقتی با تعدیل نیرو، بیکاری، رکود و بی رونقی کسب و کار روبرو هستیم باید از هر کس که برای سرمایه گذاری وارد استان می شود با روی باز و به گرمی استقبال کنیم و زیر پایش فرش قرمز بیندازیم. وی اظهارداشت: من حاضرم از مدیران ریسک پذیر و شجاع حمایت کنم تا هر جا خلاء و نقص قانونی داریم با مسوولیت شخص استاندار برای تسهیل در امور سرمایه گذاران اقدام کنند و در این مسیر حاضرم به زندان بروم اما گره ...
5 مرداد 1367؛ روزی که فروغ جاویدان ، منافقین را به زباله دان تاریخ فرستاد
سال 1366 و به هنگام ورود اعضای جدید به سازمان مبحثی آموزشی را برای نفرات ترتیب دادند. در این مباحث، سوالی که مطرح می شد این بود که: اگر شما بین انتخاب دو گزینه الف) جدا شدن خوزستان از ایران و در نتیجه حاکمیت رجوی در ایران ب) باقی ماندن خوزستان در خاک ایران و در نتیجه حکومت دولت وقت ایران استمرار یابد، قرار بگیرید کدام گزینه مناسب است؟ ...