سایر منابع:
سایر خبرها
شبه نظامیان جدایی طلب کُرد تجهیزات نظامی به حسکه وارد کردند
امنیتی با حضور طرف های مناقشه برای آتش بس و پایان دادن به تنش های فیمابین برگزار کردند اما نیروهای آسایش با آزادی گروگان ها مخالفت کرد کما اینکه حاضر نشدند قاتلان یکی از افسران سوری را سپتامبر گذشته به ضرب گلوله گروهی از نیروهای کرد کشته شده بود نیز تحویل بدهند. گروه های وابسته به حزب اتحاد دموکراتیک همچنین با تحویل دادن قاتل یکی از نیروهای گردان های بعث که اواخر ماه گذشته به ضرب گلوله نیروهای ...
سید حسن نصرالله: نیروهای مقاومت در هر جنگی پیروزند
نشان می دادند و از ما حمایت می کردند ولی این وضع در عرصه نبردهای میدانی موثر نبود. این وضع تنها باعث می شد که رزمندگان آرامش بگیرند و دریابند مردمی در کشورهای عربی وجود دارند که از آنان حمایت می کنند و این حمایت ها تنها بعد روانی و معنوی داشته است. وضع سیاسی،مالی، دیپلماتیک،نظامی و امنیتی موثر در عرصه میدانی به سود دشمن صهیونیستی بود و تنها استثنا حمایت های ایران و سوریه از ما بود. وی ...
فاطمیون پیش قراول نبرد سوریه / والله به مدافعان حرم ماهیانه حداکثر 100 دلار هدیه می دهند + تصاویر
.... ما حدود 50 نفر از بازنشسته های سپاه بودیم که پایین ترین مسئولیت مان در زمان جنگ، فرماندهی گردان بود. تدبیر بر این شد که به عراق نرویم. فکر کنم خردادماه 93 بود. بعد از آن به ماه مبارک رمضان رسیدیم و مشغول روزه شدیم. اواخر ماه مبارک رمضان بود که برای آزادسازی سد موصل از ما درخواست شد که به عراق برویم. من دیدم که کار عجله ای است و قبول نکردم. مدیریت جنگ ما در سوریه و عراق جای بحث دارد ...
گفتگو با معاونت فرهنگی باشگاه تراکتورسازی و آزاده هشت سال دفاع مقدس
و چطور شد که به دست دشمن اسیر شدید؟ عملیات فتح المبین اولین عملیات من در جبهه بود، بعد از آن در عملیات های علی ابن ابی طالب، مسلم ابن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر یک، دو و چهار و خیبر حضور داشتم که در نهایت در عملیات خیبر اسیر شدم. در عملیات خیبر با تاکتیک و استراتژی فرماندهان نظامی، منطقه ای برای عملیات درنظر گرفته شده بود که گل آلود و حالت دریاچه مانند داشت و از طرف عراقی ...
شجاع ترین عکاسان بسیجی ها بودند
دارد می جنگد با خودم می گفتم خجالت نمی کشی؟! بعد کم کم من مازندرانی هم شیر می شدم! اولین بار کی برای عکاسی به جبهه رفتید؟ شما همواره در سالن های ورزشی و استادیوم ها عکاسی کرده بودید، عکاسی در فضای جنگ حتماً خیلی متفاوت بود، در این باره هم صحبت می کنید؟ 14 روز از جنگ گذشته بود که با یک گروه فیلمبردار از صداوسیما به جبهه ها رفتیم، منطقه عین خوش، اولین جایی بود که رفتیم. به هر حال ...
مدافع حرمی که یا حسین آخرین ذکرش شد
. روز شهادتش هم گویا محسن که دیده بان بود ابتدا مجروح می شود، اما چون یک تانک خودی به سمت دشمن در حرکت بوده، آقا محسن با همان مجروحیتی که داشت با یک دوربین کوچک در کنار این تانک شروع به حرکت می کند و به فرمانده گزارش می دهد که ناگهان فریاد می زند: دشمن ما را زد. چون محسن خیلی شوخ طبع بود، فرمانده به او می گوید شوخی نکن. بعدش می شنوند که محسن ذکر یا حسین را می گوید و دیگر صدایی از آنها به گوش نمی رسد ...
انجام بزرگترین رزمایش توپخانه ای کره جنوبی در نواحی مرزی با کره شمالی
های K-9 و K-55 خودکششی نیز استفاده شده است. بر اساس این گزارش، در تمرین نظامی صورت گرفته گردانهای توپخانه ای کره جنوبی همچنین با استفاده از رادار پیشرفته آرتور - ک با رهگیری فرضی گلوله های شلیک شده از کره شمالی، مناطقی را در نقاط مرزی مشترک مورد هدف قرار دادند. یونهاپ به نقل از فرمانده گردان توپخانه کره جنوبی اعلام کرد: نیروهای نظامی این کشور در صورت تکرار حملات توپخانه ای ...
جانباز آزاده ای که در سالروز آزادی اش به شهادت رسید+ تصاویر
قطع کرده بود .بلافاصله آرپی چی را از روی زمین برداشتم و به طرف دشمن هدف گرفتم.پس از شلیک گلوله ناگهان انفجار مهیبی رخ داد.نقش زمین شدم . با اصابت خمپاره ی 120 دشمن قسمت راست بدنم غرق خون شد . دیگر صدایی نمی شنیدم و در همان حال بیهوش شدم .وقتی به هوش آمدم ، از تیراندازی خبری نبود .خود را به آن طرف خاکریز رساندم .توان راه رفتن نداشتم.تشنه بودم و مدام فریاد می زدم کمی آب به من بدهید ساعتی ...
جلیقه نجات دوست نداشت!
فرمانده گروهان مان هم متوجه موضوع شد و به زور جلیقه را تنم کرد. سوار بر قایق به راه افتادیم، هنوز چند متری دور نشده بودیم که قایق مان روی سیم خاردار افتاد و باعث روشن شدن مین منور شد. دشمن هم که انگار منتظر ما بود، منطقه را به زیر آتش برد و به شدت به سمت ما شلیک می کرد، بر اثر اصابت یکی از گلوله ها در نزدیکی ما، قایق واژگون شد و همه افتادیم توی آب، تعادلم را از دست داده بودم ...
شهید سیاح طاهری کاری می کرد که مردم را نسبت به نظام و انقلاب امیدوار نگهدارد
طاهری خود را فدای آنها می کرد. فضای گلزار شهدا را خیلی دوست داشت. احساسات بسیار رقیقی داشت، منتها نگاه عمیق فرهنگی هم داشت. سیاح طاهری جزو چند نفر شاخص سپاه در مسائل موشکی و ادوات ضد زره بود رفاقت اصلی ما به بعد از جنگ بر می گردد. حدود سال 71-70 در مجموعه بازرسی نیروی زمینی سپاه که کار ارزیابی یگان های رزمی و رده های مختلف نیروی زمینی را بر عهده داشتیم، با شهید سیاح همکار بودم ...
آزادگان دربند جلادانی چون داعش!
...> دفاع پرس: چند نفر بودید که در این عملیات دستگیر شدید؟ ما را از العماره به بغداد بردند و در بغداد دو، سه روز نگه مان داشتند و بعد ما را به شهر موصل که مرکز نینوا هست، بردند. آنجا متوجه شدیم که تقریبا نزدیک به هزار، هزار و صد نفری در مجموع در عملیات والفجر مقدماتی اسیر شدند. دفاع پرس: فکر می کردید اسیر بشید؟ در منطقه عملیاتی در چادری که بودیم یک رزمنده ی جانبازی ...
روایت آزاده ای که از زیر تانک عراقی ها جان سالم به در برد/ اسرایی که با دست های بسته تیر باران شدند
ما به سراغ یکی از آزادگان خوزستانی رفته است. با اینکه سمت اداری مهمی در شرکت نفت و گاز کارون دارد ولی گویا همین دیروز از اسارت برگشته و روحیه بالایی داشت. از همان ابتدا متوجه و مجذوب رک گویی و درعین حال شیرینی سخنان او شده بودم. به گفته خودش هیچ چیز دنیایی نتوانسته او را در قیدوبند درآورد البته این را در نگاه اول می شد خواند. غلامرضا شیرالی متولد 1347، نوجوان سیزده ساله ای که ...
با حبیب رفتم... بدون حبیب بازگشتم/ سه ماه در سلول انفرادی
اوایل فکر می کردیم این تحرکات فقط در مرز است و همان جا تمام می شود، اما عراقی ها هر روز در حال پیشروی بودند. هرگاه به پشت بام می رفتیم، عراقی ها را می دیدیم. تعداد زیادی از همسایه ها شهر را ترک کرده بودند و به روستاها و شهرهای اطراف رفته بودند. پدرم اجازه نمی داد ما شهر را ترک کنیم و می گفت عراقی ها چند روز بعد عقب نشینی می کنند و به شهر وارد نمی شود. برادرم و حبیب هرگاه از خط مقدم برمی گشتند، می گفتند شما نمی دانید آن جا چه خبر است توپ و تانک عراقی ها مثل مور و ملخ در مرز پراکنده است و شما نمی توانید این جا بمانید. ...
جوابیه ستاد حقوق بشر به گزارش بی اساس انگلیس
...، رسانه ها و مدارس از زبان محلی و قومی خود بهره مند گردند. اقلیت های دینی در ایران علاوه بر امکان تحصیل در مدارس عادی، دارای مدارس خاص خود نیز می باشند. در حال حاضر، 93 مدرسه مربوط به اقلیت های دینی مشغول به فعالیت هستند. در جمهوری اسلامی تقریبا هر 270 هزار نفر یک کرسی پارلمان دارند، در حالی که این رقم برای اقلیت های دینی به 30 هزار نفر می رسد. از 290 نماینده مجلس، همواره 5 کرسی به اقلیت های یاد ...
بنیاد در آینه مطبوعات
، اما سه سال پس از او به جبهه رفته است. از وقتی رمضان پا به جبهه میگذارد، تلاش میکند تقی را از ادامه مبارزه منصرف کند، اما موفق نمیشود. میگوید: 19اسفند سال61 بود که تقی بالاخره پدر و مادرمان را راضی کرد تا به جبهه برود و به عنوان نیروی بسیجی ازطریق پایگاه ناحیه6 سلمان اعزام شد. من دو سال بعد از او، ازطریق سپاه اعزام شدم و فرمانده محور مخابرات بودم. وقتی به آنجا رفتم، فهمیدم که تقی در دل جبهه ...
یک آزاده و مفقود الاثر دفاع مقدس; برای رهایی از تیرهای خلاص بعثی ها خودمان را به مردن زدیم/خانواده برایم ...
اسارت جزو اسرای مفقود الاثر بوده است، در خصوص نحوه آزادی اش تویح داد: ما سال 69 در اولین سری آزادی اسرای مفقود الاثر وارد ایران شدم. زمانی که تبادل اسرا اعلام شد صلیب سرخ سراغ اردوگاه ما آمد و اسامی بچه ها را نوشت. این آزاده دفاع مقدس در ادامه توضیح داد: روزی که قرار بود آزاد شویم نمایندگان صلیب سرخ به اردوگاه آمدند ساعت 2 بعد از ظهر به سمت ایران حرکت کردیم ساعت 11 شب به ایران رسیدیم. ...
جنگ تنها شلیک گلوله نیست، انجام تکلیف است
خیلی مراقب بود تا مسائل امنیتی در تماس ها گفته نشود. برادرم 12 بهمن 1394 به شهادت رسیده بود و ما یک روز بعد متوجه شهادتش شدیم. محل کار بودم که پسر عمویم به من زنگ زد که چه خبر؟گفتم چند نفر تماس گرفتند و حال محمود را پرسیدند. آقا محمد چیزی شده گفت نه می خواستم ببینم خبر دارید از برادرتان یا نه. کمی بعد یکی از بستگان تماس گرفت و گفت راست می گویند محمود جانباز شده است. همان جا دلم ریخت. وقتی شنیدم محمود ...
هرگز از تحمل سختی های دوران اسارت پشیمان نیستم/برادرخانمم در کنارم شهید شد
شهادت رسیدند و یا مجروح شدند. وی ادامه داد: من نیروی سواره نظام بودم و زمانی که تانک ما مورد هدف قرار گرفت روی تانک بودم و در اثر ترکش به چند متر آن طرف تر پرتاب و از ناحیه دست وپا مجروح شدم. فلاح افزود: البته بچه ها باوجود مجروحیت نیز ساعت ها مقاومت کردند و زمانی که مهمات و گلوله هایمان به اتمام رسید عراقی ها با ترس ولرز شروع به پیشروی کرده و پس از بستن چشم و دست مجروحین آنها را ...
اسارت در روز رفتن به مرخصی/ تفاوت اسارات عراقی ها با ایرانی ها از زمین تا آسمان است/ زنده به گور شدن ...
، فرمانده هان گفتند که می توانید به مرخصی بروید و من نیز برگه مرخصی را گرفته و به دنبال بازگشت به شهرم بودم. نماز صبح را خواندم و با ماشین فرماندهی برای تحویل اسلحه و غیره به بنه آمدم و پس از تحویل در حال حرکت متوجه حملات و آتش عراقی ها شدم، اما فکر می کردم که این آتش دهی سنگین نیست و به زودی قطع می شود. از بنه تا آنجایی که به قصد سوار شدن به ماشین برای بازگشت به خانه بودم 40 ...
ناگفته هایی از سال های صبوری
به اسارت نیروهای رژیم بعثی صدام درآمدم. در آن زمان مشغول گذراندن دوره مقدس سربازی در ارتش جمهوری اسلامی ایران بودم، در طول دوره، 45 روز مرخصی داشتم که با توجه به بعد مسافت آنجا تا شهرمان و بالا بودن هزینه ایاب و ذهاب کمتر به مرخصی می رفتم. برگه مرخصی در جیبم بود ، اسیر شدم یادش بخیر! ارشد دسته و 23 ماه خدمت بودم که سرانجام 15 روز مرخصی برایم نوشته شد که سه روز تشویقی نیز از ...
از دلیل قانع کننده شهید برای همسر تا نوحه خوانی دختر برای پدر + فیلم
حضرت زینب(س) را تصاحب کنند بهتر است؟ من که دیدم همسرم شوق شهادت دارد من نیز رضایت دادم، بعدها متوجه شدم که این اولین باری نبود که به سوریه می رفت، یک بار بدون اطلاع خانواده حدود دو هفته به سوریه رفته بود اما این بار با رضایت ما به این سفر رفت. وی ادامه داد: شهید مرتضی کریمی 11 روز در سوریه بود که در دوازدهم دی ماه سال گذشته به شهادت رسید؛ وی متولد سال 1360 بود و در سوریه مسئولیت فرماندهی ...
رازِ یک انسان
فرمانده جون؛ به به، عجب جلوه ای داره اون جلو ! آخ جون! حسین، کمی فاصله می گیرد و از پشت دیوار خرابه، به روبرو نگاه می کند؛ از مسافت سیصد متری، چند سرباز عراقی به قصد غافلگیری آن دو، به سرعت در حال پیشروی هستند. حسین، وحشت زده فریاد می زند: " لعنتی ها !!..." و انگشت بر ماشه اسلحه می فشارد و به سمت دشمن شلیک می کند:" بزنشون محمد؛ نذار بیان جلو!... بزن!... " ناگهان صدای انفجار مهیبی، همه ...
واکنش ستاد حقوق بشر به گزارش حقوق بشری وزارت خارجه انگلیس
، دارای مدارس خاص خود نیز می باشند. در حال حاضر، 93 مدرسه مربوط به اقلیت های دینی مشغول به فعالیت هستند. در جمهوری اسلامی تقریبا هر 270 هزار نفر یک کرسی پارلمان دارند، در حالی که این رقم برای اقلیت های دینی به 30 هزار نفر می رسد. از 290 نماینده مجلس، همواره 5 کرسی به اقلیت های یاد شده اختصاص دارد که مجموع آراء آن ها 19698 رأی می باشد. این در حالی است که بالاترین رأی یک نماینده در انتخابات اخیر ...
ماجرای بشقاب پرنده ها در آسمان تهران
: ساعت 11-10 شب بود که یک خانم زنگ زده و گفت با مسؤول برج کار دارم . بعد از اینکه من گوشی را برداشتم، گفت یک چیزی در آسمان بالای خانه اش ایستاده که مثل موتور ماشین، چهار پره و هشت پره می شود. گفتم خانه شما کجاست؟ گفت کنار بولینگ عبدو- که آن موقع در جاده شمیران بود- در انتهای خیابان شریعتی. گفتم ما در شمال شرق تهران پروازی نداریم، اگر باز هم مزاحمتی ایجاد شده به من زنگ بزنید. یک ساعت بعد یک خانم ...
دانشجوی دانشگاه لانگ بیچ آمریکا چگونه آزاده شد؟
شدم اما بالاخره با کمک خانواده به آمریکا رفتم و در دانشگاه ایالتی لانگ بیچ (کالیفرنیا) آمریکا تحصیل در رشته برق را آغاز کردم و در آنجا یکسری فعالیت های مذهبی و همکاری با انجمن اسلامی و دانشجویان مسلمان آمریکا داشتم. دوران پیروزی انقلاب: شور و حال خاص دوران پیروزی انقلاب جاذبه پر کششی بود که اوحدی با شور و شوق از آن سخن گفت و ادامه داد: اولین پروازی که بعد از پیروزی انقلاب وارد ...
روایت کودتا از زبان دکتر غلامحسین صدیقی، وزیر کشور دکترمصدق
فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اطلاعات: ... چون وارد اتاق نخست وزیر شدم، چند دقیقه از ساعت 15 گذشته بود. دیدم جمعی، همه در حال انتظار و تفکر نشسته اند. آقای نخست وزیر پرسیدند: چه خبر دارید؟ گفتم: اوضاع خوب نیست... فعلا آنچه بر هر چیز مقدم است، حفظ مرکز بی سیم و رادیو است که باید به وسیله یک عده سرباز و افسری لایق و مطمئن صورت گیرد. آقایان گفتند: وضع شهر چطور است؟ گفتم: چندان خوب نیست ...
وقتی مجتهدان داعشی خود را ضایعات فروش معرفی می کنند
به حضور در جبهه ها می پرسم که خاطره ای جالب از همسرش تعریف می کند. یک روز راهی ماموریتی بودم. همسرم کاسه ای پر از آب کرد و داخل آن چند عدد گل محمدی انداخت تا با قرآن برای بدرقه جلوی درب بیاورد. از زیر قرآن که رد شدم گفت: ان شاءالله بروی و به آرزوی دیرینه ات برسی. اول متوجه صحبتش نشدم. بعد گفتم اگر شهادت خوب است تو برو به جبهه و شهید شو و من همسر شهید و پدر بچه های شما شوم. همسر با همسر ...
جزئیات به رگبار بستن سه مأمور کازرون
شهید شده و مامور دیگر به نام میرفردی به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل می شود. اعترافات قاچاقچی متهم در حالی که قصد فرار از کلانتری را داشته به ضرب گلوله مجروح و دستگیر می شود. وی در جلسه دادگاه در پاسخ به سوالی در مورد روز حادثه ، می گوید: زمانی که داخل اتاق بودم ماموران را با گلوله زدم. سپس به قصد خودکشی به قلب خودم شلیک کردم .فشنگ هایم تمام شد. داخل راهرو آمدم ناگهان تیری ...
دو سال زندگی با طعم اسارت/ اطاعت پذیری رزمندگان از ولایت فقیه، فتح خرمشهر را رقم زد
فرمانده تیپ ما تیمسار محمدی فر (که در حال حاضر جزء مشاورین مقام معظم رهبری است) می خواست یکسری اطلاعات از واحدهای تحت امر و اوضاع و احوال بدست بیاورد برای مرکز تلفن گردان زنگ می زند و تلفن چی تلفن را بر می دارد و خودش را معرفی می کند و با لحجه ی شیرین سبزواری می گوید سرباز عراقی هستم، فرمانده تیپ می گوید که این سرباز چه می گوید و میگه من عراقی هستم! و دوبار می پرسد که خودتان را معرفی کنید، می گوید ...
دو داستان به مناسبت سالروز بازگشت رزمندگان به وطن
داده و... می دانم که رضا این روزها سردرگم و پریشان است و حال و روز خود را نمی فهمد، اما این دلیل نمی شود که سراغی از برادر اسیرش نگیرد. چند روز پیش که به دیدنم آمده بود، از دستش عصبانی شدم و برسرش فریاد زدم که: " حالا اگر چند روز به سرکار نروی، دیگر روزنامه چاپ نمی شود؟! یعنی کسی نیست که برای مدتی کارتو را انجام دهد؟!... " خیلی چیزهای دیگر هم گفتم، اما از شدت ناراحتی نزدیک بود که این ...