سایر خبرها
خاطره سیدحکیم از نام های جهادی و حضور ابوحامد در خط مقدم جنگ
قابل مشاهده است: 1- آن اوایل چند نفر از بچه ها از جمله ذوالفقار و حسین فدایی مُد کرده بودند که ابوحامد را به اسم رئیس صدا بزنیم. کسی به او، نه ابو حامد می گفت و نه آقای توسلی. یادم هست یک بار وقتی تازه آمده بودم یکی به استقبال من آمد و گفت: من از طرف ابوحامد آمده ام. گفتم: ابو حامد کیه؟ گفت: آقای علیرضا توسلی رو می شناسی؟ گفتم: بله. متوجه نشده بودم چون دوستان او را رئیس صدا می کردند ...
واکنش صریح یک رزمنده به فرزند منتظری: بی انصافی تا کجا؟
اگر توانایی دیدن اش را داشته باشید، تصویر انسانی را خواهید دید که ابتدا پوست بدنش را کنده اند و بعد او را آتش زده اند. آیا داعش در این حد از خود قساوت نشان می دهد؟ منافقین با نسل ما چنان کردند، که داعشیان امروز با مردم سوریه و عراق و فرانسه و ... می کنند؛ از ترورهای کور و به شهادت رساندن مذهبی و غیرمذهبی، بقال و بازاری، بی سواد و باسواد، زن و مرد، پیر و جوان، انقلابی و غیرانقلابی گرفته تا ...
وکیلی:در طرف مقابل ما ، قحط الرجال است
.... مثلا در موردی که شما و یکی، دو نفر دیگر از نمایندگان بحث استیضاح آقای ربیعی را پیش کشیدید و به آن شکل موضوع را رسانه ای کردید، بسیاری از اعضای فراکسیون اصلا در جریان نبودند و می گفتند اصلا دراین باره بحث نشده که ما درباره موضع فراکسیون تصمیم گیری کنیم. این روش خیلی در نگاه مردم، بازخورد منفی داشت. شما خودتان چنین بازخوردی دریافت نکردید؟ در داستان من و آقای ربیعی، حرف من روشن بود ...
سکانس سوختن ما ابدی است
تشکیل این ان. جی .او که همه درباره آن حرف می زنند، سخت نباشد. باید همه دست به دست هم بدهیم و از همین جا شروع کنیم و بچه ها خودشان این مؤسسه را اداره کنند. ماهم در کنارشان بایستیم. این جلسات را یک روز اینجا یک روز کنار دریا یک بار در کوه برگزار کنیم. باهم حرف بزنیم، در کنار هم باشیم. رضا درمیشیان در پایان جلسه از برنامه های آینده اش در کنار اکران فیلم لانتوری می گوید: ما دو برنامه در کنار ...
فستیوال سینمایی پالت در نیاوران
: وقتی بچه بودم به کنسرت کامکارها رفتم و بعد از آن شب آنقدر هیجان داشتم که با در آهنی سوهان شروع به دف زدن کردم تا اینکه بالاخره یک روز شاگردشان شدم. خوشحالم که امروز خانواده کامکارها مهمان ما هستنند. من 3 اسطوره در کودکی داشتم، سوپرمن، مارادونا و بیژن کامکار؛ آن دو هیچوقت به کنسرت من نیامدند اما بسیار خوشحالم که می توانم میزبان بیژن کامکار باشم. پالت در این برنامه همراه با اعضای همیشگی خود ...
خاطره منتشر نشده سیدحکیم از نام های جهادی و حضور ابوحامد در خط مقدم جنگ
اوایل چند نفر از بچه ها از جمله ذوالفقار و حسین فدایی مُد کرده بودند که ابوحامد را به اسم رئیس صدا بزنیم. کسی به او، نه ابو حامد می گفت و نه آقای توسلی. یادم هست یک بار وقتی تازه آمده بودم یکی به استقبال من آمد و گفت: من از طرف ابوحامد آمده ام. گفتم: ابو حامد کیه؟ گفت: آقای علیرضا توسلی رو می شناسی؟ گفتم: بله. متوجه نشده بودم چون دوستان او را رئیس صدا می کردند. می گفتند: رئیس کجا بریم؟ رئیس چه کار ...
جنایت هولناک، پس از آشنایی در شبکه های اجتماعی
یک بار به منزل او آمدم اما روز بعد دوباره این عمل تکرار شد ولی زمانی که کنار یکدیگر بودیم به خاطر برخی مسائل خاص وغیر اخلاقی، اختلافی میان ما شکل گرفت و اصرار هرکدام برخواسته خود به درگیری انجامید. در این هنگام بود که جوان 31 ساله چاقویی را برداشت و به سمت من حمله ور شد. من هم چاقو را از دست او گرفتم و ضربه ای بر گردنش زدم پس از آن هم دیگر نفهمیدم و ضربات متعددی را بر نقاط مختلف بدنش ...
سفری دلنشین و خوشمزه به تایلند
. کشتی ما به نام پرنسس 5 (Princess V) خیلی خوب و شیک بود. هنگامیکه کشتی به اسکله رسید پیشخدمتها با حرکاتی موزون و جالب به مدعوین خوش آمد گفتند و اعلام شد که باید سوار شویم. دعا میکردم تام جای خوبی برایمان رزرو کرده باشد. کشتی 2 طبقه بود اما من عرشه را دوست داشتم. پیشخدمتی با موهای کوتاه و قیافه بچه سال به سمت ما آمد که آخر هم نفهمیدیم دختر بود یا پسر. بلیت ها را نگاه کرد و ما را به بهترین ...
برای علاج وسوسه، تمامی راه های نفوذ وساوس را ببندید
افعل التّفضیل هستیم، ما را به صراط مستقیم هدایت کند و ...؛ مع الأسفانسان را به سمت بدی ها و پلشتی ها دعوت می کند. مفضّل بن بشیر بیان می کند: آن جوان دید که دراین جا ماری نیست، چوبی را که نوکش، تیز بود، برداشت و مدام با آن به پای خودش زدو خراش زیادی ایجاد کرد. دو نفر از جمله آن شخص که چنین حرف هایی می زد، همراه مابودند و مدام می خندیدند. من هم در تعجّب بودم و می گفتم: خدایا! ما داریم سفر ...
از شعبان بی مخ تا شعبان تاج بخش
کاشانی چیزی نمی دانست و تاکید کرد که با مصدق بودم. چون میدیدم که کاراش بد نیست. خوب کار میکرد. او خود را دنباله رو کاشانی و مصدق می دانست. اصلا خدا بیامرز مصدق رو من اونروز دم مجلس رو کولم گذاشتم...عکسشم تو روزنامه چاپ کردن. احتمالا منظور او 4 مهر 1330 بود. عکسی که در کتاب خاطراتش هست همان عکس معروفی است که مصدق جلوی مجلس در میان مردم در حال نطق است. در عکس چاپ شده در کتاب خاطراتش، دو نفر را شناسایی ...
33 سال بی خوابی؛ حاج رجب رگ خوابش را در سنگر جا گذاشت
نزدیک 50 عراقی را اسیر کرده بودند و از روبه رو عراقی ها مثل باران به سمت ما تیراندازی می کردند، من یک کلاه آهنی بر سر داشتم که ترکش خوردم، در سرم احساس سوختگی داشتم، یکی از همرزمانم به نام جواد قائنی دست مرا گرفت و تا آمبولانس ارتفاع 4کیلومتری تپه را رفتیم و بعد از یک ساعت بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم 7 روز در بیمارستان سبزواری اصفهان بیهوش بودم تا آنجا که به یاد دارم جزو اولین ...
خاطره همسر ابوحامد از تلگرام
ابوحامد اعزام شد به سوریه. کلا پیگیر تحولات دنیا و منطقه بود. یادم هست سال 87 که جنگ 33 روزه بود ما قم منزل برادرش بودیم. شهید توسلی پیگیر و بی قرار بود. گفتم: ما بعد از مدت ها آمدیم منزل برادرت اما تو همش درگیری. گفت با بچه های تشکیلات دنبال این هستیم که جمع شویم و به لبنان برویم. گفتم خوشبحالتان. لبنان بروید من هم می آیم. خندید و گفت: دعا کن جور بشه. اما خدا رو شکر جنگ 33 روزه زود تمام شد. ...
بیت منتظری و حمایت از داعشی های دهه 60
بسیار پرخاشگرانه و غیر مؤدبانه با امام برخورد نمود: آقای نوری که این جمله را (به نقل از امام گفت) من خیلی عصبانی شدم و گفتم: ... خورده است هرکه می گوید منافقین در خانه من نفوذ کرده اند و آن ها به من خط می دهند. (خاطرات آیت الله منتظری، ص 678) البته برای شناخت بیشتر میزان تقوای کلامی این شخصیت حوزوی متوفی لازم به یادآوری است که این تعبیر زشت و دور از شأن در نوار صوتی پخش شده از بی ...
ویشکا آسایش، اولین زن دراکولای سینمای ایران
را هم دوست دارم. نقش زن دراکولا هم تا امروز در سینمای ایران نداشتیم و خب طبیعتا خود این هم برایم وسوسه بزرگی بود. همانطور که قبلا گفتم گریم متفاوت هم جذابیت های خودش را داشت. همه اینها باعث شده این نقش کوتاه را قبول کنم هرچند همیشه دوست ندارم نقش کوتاه بازی کنم اما به هر حال بین نقش های کوتاه هم تفاوت هایی است که گاهی باعث می شود نه نگوییم. در این مورد متفاوت بودن نقش برای من از همه ...
پیروزی در سایه وحدت ارتش و سپاه
و گرد و خاک عجیبی را مشاهده کردم. تانک هایی بود که به سمت ما می آمد. با خود گفتم نکند مال دشمن باشد. هنوز در تیررس ما نرسیده معلوم شد متعلق به خود ما است و ظاهراً تحت فشار دشمن در حال انتقال به مواضع مطمئن تری هستند. من که در خودرو ایستاده بودم، برای تهییج نفرات و زدودن ترس از دل آنان بلوز نظامی و زیرپوش خود را درآوردم و علامت دادم که برگردند و پشت سر من بیایند. با آنکه خطر را از نزدیک دیده بودند ...
جوکهای خنده دار و بامزه
دونه ای به مولا. یاعلی بلافاصله بعد از قطع کردن تلفن: مرتیکه خر...!!! ◊◊◊◊◊◊◊◊◊ جوکهای خنده دار جدید ◊◊◊◊◊◊◊◊◊ نود درصد حرف هایی که باهاشون موافقت می کنم فقط واسه اینه که . . . حال ندارم مخالفت کنم میخوام طرف فکشو ببنده ◊◊◊◊◊◊◊◊◊ طنز نوشته های کوتاه ◊◊◊◊◊◊◊◊◊ من کلاً تو شکست عشقی شانس ندارم تا شکست عشقی میخورم بچه ها برنامه شمال میچینن میرینن به فاز عاشقانمون همه چی یادم میره منبع : بیتوته ...
پزشک اهل حلب: اشک ریختن برای کودکان مجروح سوری دردی را دوا نمی کند
. اما او تا آخر عمر این وحشت و شوک را با خود خواهد داشت. بمب ها هر روز فرو می ریزند. کسی چه می داند در روزها و هفته های پیش رو چه می شود. شاید عمران باز هم هدف قرار گیرد. دکتر ظاهر سحلول (سمت چپ) مشغول مداوای یک کودک مجروح در بیمارستانی در حلب. عکس عمران را که می بینیم، می گوییم عجب تصویر قدرتمندی... اما آیا این تصویر را می توان به یک اقدام معنادار برای محافظت از این کودکان ...
آقای آخوندی بسته های تشویقی نوسازی به رویاپردازی شباهت دارد/ همه مسئولان می دانند بسته در کجا پر می شود
از تن محله ای بیرون بیاورد و آن را نو کند. شرمنده بسته تشویقی شدم که همه مسئولان می دانند در کجا پر می شود. در همین محلات فرسوده. در همین محله امام زاده عبدالله آقای وزیر... وقت آن است که اعلام کنید بسته های تشویقی به رویاپردازی شباهت دارد تا به راهکاری برای برون رفت از معضل فرسودگی. وقت رفتن بود بچه ها مشغول نقاشی بودند خانه هایشان را به رنگ خاکستری می کشیدند. گفتم: بچه ها کاغذ چک نویس برای تمرین احتیاج ندارید؟ کاغذهای بسته تشویقی را گذاشتم کناردستشان... ...
مردم برای ماندگاری بازیگر تصمیم می گیرند!
قابلیت را داشت که من سرم را بالا بگیرم و از انتخاب و بازی ام پشیمان نیستم و به دلیل اینکه تمام توانم را به کار گرفتم، از بازی خودم راضی ام. در قسمت هایی از سریال که کیوان رو در روی پدر می ایستاد و در تصمیم خود مصمم بود، به رفتارهای کیوان حق می دادید؟ – برداشت من از کار این بود که حسین آقا حاضر بود با هر تصمیم کیوان موافقت کند، اما پسرش به این بیماری مبتلا نشود. یعنی بعضی وقت ها چنین ...
میزگردی با عوامل فیلم امکان مینا
... کی مرام: از روز اول با صحبت هایی که با آقای تبریزی داشتیم، به این نتیجه رسیدیم. چون اگر قرار است در سر صحنه اتفاقاتی بیفتد کارگردان بر آن مسلط است. این حس از روز اول وجود داشت. وقتی مختصات بازی کشیده و طراحی شود تکلیف همه روشن است. مثلا ما سکانسی داریم که من صدای آقای فروتنیان را می شنوم و به او می گویم تو به من بگو چه کار کنم. این آدم بعد از همه چالش ها با بچه های اطلاعات دچار جنون غریبی ...
توضیح در مورد محاسبه درصد آرای کاربران در نظرسنجی بانی فیلم
خندوانه هم خوبه ولی ی جورایی بچه گونه پاسخ دادن مرضیه وعیدی می گه: مرداد 30, 1395 در 2:21 ب.ظ سلام من از برنامه خندوانه هوشم آمده از دست آنکارا ن برنامه خندوانه وهم بامبو جوان تشکر می کنم پاسخ دادن معصومه می گه: مرداد 30, 1395 در 2:40 ب.ظ مردم چقدر راحت زحمات یک نفر رو نادیده میگیرن و میکوبوننش... خوشحالم که ...
حرف های خواندنی نابغه شمشیرزن در کافه خبر
اعتماد به نفس داشتم. مثل روز برایم روشن بود. به همه هم گفتم فقط دعا کنید روز مجتبی باشد. دیگر همه چیز تمام است. من به آقای باقرزاده گفتم اگر مجتبی بازی اول را رد کند حتما به جمع 4 نفر نهایی می رسد. قول مدال ندادیم. اما از خودمان مطمئن بودیم. توقعات بالا رفته است. همین الان همه انتظار مدال در توکیو 2020 دارند! پیمان فخری : ما ترسی نداریم. می دانیم که حتی 2020 هم خوب بازی می کنیم ...
من خونه نیستم
بچه ی دیگری نبود که بشود انداخت گردن او. پس با دروغ نگفتن می توانستم کم تر تنبیه بشوم. چشم هایم را بستم و گفتم: آره. هنوز در حال تصور کردن انواع تنبیه های ممکن بودم که با صدای بابا به خودم آمدم: برو توی اتاقت، ولی دفعه ی آخرت باشه. این دفعه رو چون راست گفتی کاری باهات ندارم. آن روز سر سفره ی ناهار به این فکر می کردم که راست گویی هم عجب چیز خوبی است. از این به بعد هر خرابکاری ای کردم باید زود اعتراف کنم، که صدای زنگ تلفن، مامان را از پای سفره بلند کرد و بعد صدای بابا توی گوشم پیچید: اگه احمدی بود، بگو من خونه نیستم. تصویرگری: فرینا فاضل زاد ...
چه زمانی تمدید بیمه نامه مهم می شود؟
منم از خداخواسته درس و مشق و مدرسه را بوسیدم و رفتم سراغ کارگری. قربونش برم هیچ کاری را هم دووم نیاوردم و نشد یک کار را به طور ثابت ادامه بدهم تا این که این ور و اون ور رفتن ها به سرم زد بروم سربازی تا شاید از این مملکت کند و رفت جایی که روزی ات آنجا تقسیم می شود. پرسیدم: قصد مهاجرت داشتی که الان اینجایی؟ جواب داد: روزی که خدمت مون تموم شد از پادگان تا خانه پول کرایه اتوبوس را ...
با پسر مورد علاقه ام به میهمانی مختلط رفتم/در میهمانی تمام آبرویم را باختم
والدینم به سمت شهر او راه افتادم فقط یکی از دوستانم را در جریان گذاشتم. پارسا در ترمینال منتظرم بود. از دیدنش احساس خوبی داشتم. او از من خواست همراهش به جشن تولد یکی از دوستانش بروم و قول داد که اتفاقی نمی افتد و همه بچه های مثبتی هستند. این دختر با اشاره به اینکه وقتی به آنجا رسیده بود، اصلاً فضا آنطور که فکر می کردم نبود، گفت: عده ای دختر و پسر با سرو وضع نامناسب در حال رقص و پایکوبی ...
جوان ترین عکاس ورزشی ایران - از همکاری با یانگوم تا مصاحبه عکاس 12 ساله با مجله AFC!
کسی آن جا بود که روزنامه های آرشیو شده را به یکدیگر منگنه می کرد، یک دسته روزنامه به من داد که پشت یکی از شماره ها، آدرس دیگر روزنامه های ورزشی را نوشته بودم و فهمیدم خبر ورزشی در خیابان خردمند است و من هم سریع رفتم همان جا. تعدای از بچه های روزنامه جلوی در بودند و به آن ها گفتم که می خواهم عکاس شوم و نامه می خواهم که بتوانم به برنامه های دیگر بروم. به من گفتند چهار روز دیگر برگرد. آن زمان عباس ...
طلای دلاورانه پلنگ جویبار در فینال 20 دقیقه ای/ایران سه طلایی شد+فیلم کشتی ها
به گزارش رادنیوز به نقل از سایت تابناک ورزشی ورزشی 16974 بازدید 21 پ گزارش زنده و لحظه به لحظه فینال 74 کیلوی کشتی آزاد المپیک طلای دلاورانه پلنگ جویبار در فینال 20 دقیقه ای/ایران سه طلایی شد+فیلم کشتی ها ناب ترین طلای کشتی آزاد المپیک 2016 در حضور غول های کشتی جهان، نصیب جوان غیور و باتکنیک ایرانی شد تا در نخستین تجربه ...
قصۀ ادامه دار خیانت: گفتگو با مردی که خودش را خائن خطاب می کند
خانه داره؟ -شاغله شغل شون چیه؟ -یه موسسه کوچیک اقتصادی رو مدیریت می کنه بچه هم دارید؟ -بله. یکی. خب با این مشغله ها از ایشون انتظار داری که هر روز با شما سکس داشته باشه؟ -گفتم که مسأله این نیست. از رفتارهای اونها میشد رضایت و خوشحالی از سکس رو فهمید. ولی من از همسرم چنین برداشتی ندارم. بیا فکر کنیم که همه این مسائل مربوط به همسرت بود ...
جامعه و رسانه ها با پزشکان مهربان باشند
، پس زمانمان برکت داشت. خرج و مخارج ها کم بود و درماندگی مالی نداشتیم، الآن دانشجوی ما صدها دغدغه مالی دارد که ذهنش را درگیر می کند. این دغدغه می تواند توضیح درستی برای افت علمی باشد؟ بله. کاملاً. فشار اقتصادی باعث افت همه چیز می شود. وقتی گرفتاری به وجود می آید همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد. محیط آدم را می سازد. رفتارهای اجتماعی هم همین است. وقتی با کاسب و صاحب خانه طرف می ...
داستان گاو اثر پائولو کوئیلو
فیلسوفی همراه با شاگردانش در حال قدم زدن در یک جنگل بودند و درباره ی اهمیت ملاقات های غیرمنتظره گفتگو می کردند . بر طبق گفته های " استاد " تمامی چیز هایی که در مقابل ما قرار دارند به ما " فرصت یادگیری " و یا " آموزش دادن " را می دهند . در این لحظه بود که به درگاه و دروازه محلی رسیدند که علیرغم آنکه در مکان بسیار مناسب واقع شده بود ، ولی ظاهری بسیار حقیرانه داشت . شاگرد گفت : " این مکان را ببینید ...