سایر خبرها
راه های جلوگیری از نفوذ عناصر خودباخته و غرب زده ارائه شد
به گزارش خبرنگار مهر ، حجت الاسلام احمد فرخ فال عصر پنجشنبه در دهمین اجلاسیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و علمای بلاد که در مدرسه امام کاظم(ع) برگزار شد، به ارائه گزارشی از کمیسیون سیاسی و اجتماعی این اجلاسیه پرداخت و گفت: در کمیسیون سیاسی و اجتماعی آسیب ها، عوامل و راهکارها و نیز مواردی چون سبک زنگی، دور شدن از ارزش های اسلامی ایرانی، سست شدن بنیان های خانواده، تجمل گرایی و ترویج ولنگاری فرهنگی ...
چهره بهت زده بازیگر زن ایرانی در حالی که سیگار به دست دارد!
این نمایش آمده است: ما شاهد ساخت یک فیلم کلاسیک بسیار بد هستیم . همایون غنی زاده پیش از این نمایش های آنتیگونه ، ددالوس و ایکاروس ، در انتظار گودو ، ملکه زیبایی لینین و آگاممنون و ... ر روی صحنه برده بود و نمایش کالیگولا او هم در تالار وحدت اجرا شد و توانست به فروش بالای یک میلیارد برسد. امیرحسین قدسی و همایون غنی زاده (طراح صحنه)، الهام معین و همایون غنی زاده (طراح لباس)، بامداد افشار (طراحی صدا)، ماریا حاجیها (طراح گریم)، مرتضی نجفی (طراح نور)، محمد قدس (مدیر تولید و مجری طرح) و نازنین گودرزی (دستیار کارگردان) و مریم نراقی (مشاور رسانه ای) دیگر عوامل این نمایش هستند. ...
خیرین مدرسه ساز؛ برای بار دوم گل لبخند را بر چهره دانش آموزان محروم باغملکی نشاندند+ تصاویر
قاسمعلی باغملک داشت . دانش آموزان را شور و شعف خاصی فرا گرفته بود و این را می شد از خوشحالی آنان از حضور خیرین مدرسه ساز و دیگر مسوولان در روستا فهمید . برق شادی نیز به وضوح درچشمان تک تک دانش آموزان مقطع ابتدایی این روستا دیده می شد و ذوق و شوق در چهره دختری که نه با فرم مدرسه بلکه با لباس محلی قرمز رنگ خود برای استقبال آمد قابل لمس بود، دانش آموزانی که تا چندی پیش در مدرسه ای ...
خداحافظی با ریال پس از 87 سال
خواهند بود. **قطار برنگشت بابا نیامد اون شب خیلی ناراحت بود. اصلا حرف نمی زد. نشسته بود رو مبل و زل زده بود به دیوارهای خونه. معمولا آن ساعت ها (8، 9 شب) تلویزیون را روشن می کرد و با هم سریال تماشا می کردیم یا اخبار می دیدیم. اما اون شب همین طور نشسته بود روی مبل و رفته بود تو فکر. دستش را گذاشت رو سینه اش و گفت: قلبم درد می کنه. حالم خوب نیست. سابقه مریضی یا نفس تنگی نداشت. خیال ...
کاش کسی هم فیلم ما را بسازد
، برای درمان به مهدی آباد می رویم. مرغ فروشی ندارد، بازار ندارد. خواروبار فروشی مناسب ندارد. برای همه خریدها به اکبرآباد و کجا و کجا می رویم. زن توضیح می دهد: یک خانوار ایرانی در قلعه زندگی می کرد که آنها هم ماه پیش رفتند. مرد جوان خودش را معلم مدرسه ای نزدیک قلعه معرفی می کند: دهشاد بچه های باهوش زیادی دارد. بچه های افغان و ایران هر دو باهوش اند، اما فقر اقتصادی اینجا بیداد می کند. برخی می گویند ...
مرگ از ارتفاع 4000 متری دست خالی برگشت
اندیمشک جوان : 6 مرد آملی به امید نجات، چهار روز و سه شب را در برف و بوران سپری کردند سهیلا نوری بارش نخستین برف در ارتفاعات روستای کوهستانی رزکه از توابع شهرستان آمل در ارتفاعات هراز، چوپان 45 ساله را بر آن داشت تا گله گوسفندها را از ارتفاعات، به مراتع پایین دست هدایت کند تا در آن سرما و برف زود هنگام فصل پاییز، اسیر گرگ های گرسنه نشوند. در همین حین ،در روستای ...
تصاویر/ برترین عکس های 2016 سی.ان.ان
...> دوقلوهای به هم چسبیدۀ 13 ماهه پیش از عمل جراحی 2.5 میلیون دلاری برای جداسازی در ایلینوی امریکا؛ این عملی پس از 20 ساعت با موفقیت به پایان رسید. اکتبر 2016 نجات ده ها پناهجوی غیرقانونی از آب های مدیترانه. آگوست 2016 مرگ بیش از 300 گوزن شمالی در اثر برخورد صاعقه در نروژ. آگوست 2016 تصویر کودک 5 ساله به نام "عمران" که پس از بمباران حلب با چهره ای وحشت زده و خون آلود در ...
گوشه ای از زندگانی امام حسن عسکری(ع)
گزارشی از آنچه گفته اید برای خلیفه تهیه کرده است که در لباس های اوست. یکی از حاضران او را تفتیش کرد و آن گزارش را که در لباسش، پنهان کرده بود، پیدا کرد. او مطالب مهم و خطرناکی درباره ما نوشته بود. کوشش های علمی حضرت گرچه امام حسن عسکری علیه السلام به حکم اوضاع نامساعد و محدودیت بسیار شدیدی که حکومت عباسیان برقرار کرده بود، موفق به گسترش دامنه دانش خود در سطح جامعه نشد، اما در ...
اردال ارزنجان: ساز من و کلهر یکی شده اند
های کلهر فکر می کردم می خواهم به فضای 50 سال پیش ترکیه برگردم، سال هایی که در آن فرهنگ مردم از بین نرفته بود. احساس می کنم این روزها ریشه های موسیقی در ترکیه از بین رفته است اما 50 سال پیش این طور نبود. من با این خیال به ایران آمدم و به هیچ عنوان هم احساس غریبگی در ایران نکرده و نمی کنم. احساس می کردم در ترکیه هستم. این بار اما با توجه به اینکه کنسرت در شب های بیشتری بود و فضا را می شناختم، حس بسیار ...
اینجا کسی از داشته هایش سخن نمی گوید !
خیلی از قدمت آن نمی گذرد، نشان می دهد، وزارت آموزش وپرورش نقش کوچکی داشته است اما تنها برای این مدرسه نیمکت تهیه کرده و دیگر آن را به حال خود رها کرده است. نه تنها آموزش و پروش خیلی دیگر از نهاد های دیگر نیز از وجود این روستا بی خبرند. اینجا نه مدرسه است، نه جاده، نه آب و نه سرویس بهداشتی، اینجا نبود ها خیلی زیادتر از بودها است. سکینه با تنی نحیف و چهره ای سبزه، لباس مندرس محلی بر تن ...
خیران با توزیع بسته های لوازم التحریر و پوشاک گرم، خنده را میهمان لبان محرومین کردند/ محرومیت زدایی ...
به نیازمندان را در اولویت و دستور کاری خویش قرار دادند تا بتوانند قدم های بسیاری در جهت زدودن فقر از چهره این مناطق محروم بردارند و نیز فرهنگ کمک و نیکوکاری را در کشور نهادینه کنند. نیازمندان شهرستان خاش نیز با دریافت هدایایی آستان قدس رضوی، سپاه و خیران اشک شوق در چشمان معصومانه آن ها موج می زد و شادی آنان با دریافت پوشاک و کیف و نوشت افزار نو را نمی توان توصیف کرد. * توزیع ...
مهمانداری که در سانحه قطار سمنان مفقود شد
امتیاز خبر: از تعداد رای دهندگان به گزارش عصراهواز ، اون شب خیلی ناراحت بود. اصلا حرف نمی زد. نشسته بود رو مبل و زل زده بود به دیوارهای خونه. معمولا آن ساعت ها (8، 9 شب) تلویزیون را روشن می کرد و با هم سریال تماشا می کردیم یا اخبار می دیدیم. اما اون شب همین طور نشسته بود روی مبل و رفته بود تو فکر. دستش را گذاشت رو سینه اش و گفت: قلبم درد می کنه. حالم خوب نیست. سابقه مریضی یا نفس تنگی ...
طبل بزرگ جنگ زیر پای بسیجی کوچک
نفرات آن نفرات نبودند. خیلی کم شده بودند. خبری از آن شور و نشاط و آن هیجان که بچه ها قبل از رفتن به منطقه داشتند، نبود. بچه ها بعضاً دوست و بچه محل بودند یا در عملیات قبلی باهم بودند اما حالا دوستان و همرزمانشان دیگر همراهشان نبودند. همه لباس ها پاره و خونی بود و باید لباس هایشان را از تعاون پس می گرفتند و کمی به وضع خودشان می رسیدند. هرکس گوشه ای نشسته بود و دل و دماغ کاری را نداشت. اتاق تعاون ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (365)
برترین ها - امیررضا شاهین نیا : سلامی گرم و صمیمی خدمت همه شما عزیزان. امیدوارم عصر پاییزی تان خوش و خرم و پر از لحظات شیرین و دلچسب باشد. روزی دیگر فرا رسید و با شماره ای دیگر از چهره ها در شبکه های اجتماعی در کنارتان هستیم. امیدوارم تا پایان مطلب همراه ما باشید. ای جان! ببینید تولد چه کسی است! مهراب قاسمخانی عزیز دیشب 45 ساله شد و حالا ما یک طنازِ هنرمند و دوست داشتنیِ 45 ساله داریم ...
وحشت و قتل برای یک مشت طلا
به حرفش گوش نمی دهد، چند گلوله به سمت او شلیک کرد و پسرک جان باخت. همه شوکه شده بودند. آنها دیگر سارق نبودند، قاتل بودند. سرقت های طلایی سرقت از طلافروشی ها همان داستان فیلم های جذابی است که با چاشنی سرعت، بینندگان را به تماشای خود وادار می کرد بدون آن که حتی پلک بزنند اما امروزه این داستان نه تنها موضوع یک فیلم نیست بلکه یکی از واقعیت های غیر قابل انکار جامعه ما را در بر می ...
به مناسبت سالروز تولد مهدی هاشمی، مرد هزار چهره سینمای ایران؛چطور یک لنگرودی آقای رئیس جمهور شد
سینما و دنیای جادویی اش بودند که پول های خود را جمع می کردند و گاهی به رشت می رفتند تا بتوانند فیلم هایی را که در سینمای لنگرود به نمایش در نمی آمد را تماشا کنند.شب ها همه بچه ها به دورهم جمع می شدند و به قصه شب رادیو و صدای آقایمانی گوش می سپردند.قصه هایی که در شکل گیری شخصیت هنری مهدی نقش زیادی داشت و او را علاقه مند به ادبیات و داستان و نمایش کرد. رفتن مهدی به مدرسه با کودتای 28 مرداد 32 مصادف شد ...
سینمای ایران از حالت "کشاورزی دیم" خارج شود
تلویزیونی را پرطرفدار و یک کانال مشابه دیگر را منزوی و بی مخاطب می کند؟ نورپردازی، دکور ، طراحی صحنه و لباس، چهره پردازی، مجری گری ،متن، گفتار، طرز بیان ،لحن، نحوه حضور،ضرباهنگ و از همه مهم تر سرعت و زمان بندی هر برنامه و نحوه توالی آنها و میان پرده ها و نحوه ی به کارگیری شگردهای صوتی و تصویری و نهایتا ترکیب ساختار برنامه ها در روز و هفته و ماه و حتی سال است که اثرگذاری و فراگیری کانال ها را نسبت به ...
هرچه نسخه انقلاب متنازل تر شده، محافظه کاران چیره آمده اند/ مسئولین رفاه زده، عامل اصلی معضلات اجتماعی/ ...
خاص خود را برای برخورد می طلبد. قلم زنی و تولید فکر همواره باید متوجه نخبگان جامعه باشد و همچنین هیچ شکی در جلب توجه انقلابیون برای تحرکات خیریه ای و مطالبات اجتماعی نیست. مسئولین رفاه زده، عامل اصلی معضلات اجتماعی اما تا زمانی که طبقه ای از مسئولینِ مرفهِ بی درد در جریان امور قرار داشته و هیچ درکی از معضلات اجتماعی نداشته باشند، کاری پیش نخواهد رفت. به بهانه ورود به مسائل ...
کارگری برای رسیدن به فوتبال
به گزارش ایلنا، روزنامه ایران نوشته است: سرگذشت هر انسانی یک کتاب است. کتابی پر از رازهای نهفته، قصه های ناشنیده و حرف های ناگفته... در این میان کتاب زندگی آدم های موفق، با چهره هایی آشنا برای پیر و جوان، از آن دست کتاب هایی است که خیلی ها مشتاق خواندنشان هستند. تا بوده همین بوده که مردم دوست داشته اند بدانند و سردربیاورند که این چهره ها چگونه زیسته اند و چه گذشته ای دارند و راز موفقیتشان چه بوده ...
چطور فرزندانتان را به کتاب خواندن علاقه مند کنید
به گزارش بلاغ ، با اینهمه فعالیت های فوق برنامه ای که کودکان این دوره در اختیار دارند، واقعاً چطور باید کتاب خواندن را به آنها یاد بدهید؟ اول از همه باید کاری کنید که کتاب خواندن فعالیتی مفرح باشد. سعی کنید هر روز حداقل 15 تا 20 دقیقه به کتاب خواندن بپردازید و آن را مثل یک بازی ببینید. به فرزندتان بگویید که وقت کشف و اکتشاف است. اگر با آن مثل یک بازی برخورد کنید می بینید که خیلی زود به شما ملحق ...
جراح مغز و اعصابی که همسر پزشکش را به قتل رساند
به گزارش ایران خبر ، دکتر محمد شامجی 40 ساله و جراح مغز و اعصاب در دانشگاه تورنتو و همسرش اِلانا فریک شامجی پزشک خانواده و او هم 40 ساله در سال 20044 با هم ازدواج کردند. آنها سه فرزند دارند. به نظر می رسید همه چیز برای آنها خوب پیش رفته است. تحصیلات خوب، شغل و درآمد عالی و خانواده ای ایده ال. چهارشنبه شب مادر الانا گم شدن او را به پلیس خبر داد و شب بعد یک رهگذر که از خیابانی ...
از کمدی های رمانتیک کلاسیک تا عشوه های قرن 21
ماهنامه شبکه آفتاب - مالی هسکل، ترجمه صدرا عالمی: در سرآغاز سینما، تماشاچی ها با بهت به آنچه روی پرده می دیدند خیره می شدند؛ خروج کارگران از کارخانه ها، شعبده بازهایی که خودشان را ناپدید می کردند، صحنه تعقیب ماشین سواران خلافکار توسط پلیس و پیک نیک های خانوادگی با چند بچه قد و نیم قد و شوخی های خطرناک. اما احتمالا عجیب ترین چیزی که روی پرده سینما دیدند فیلمی هجده ثانیه ای بود که در آن زن و مردی کنار هم نشسته بودند و همان کاری را می ...
شرح احوال علامه ذوابعاد سید محمدباقر درچه ای
بزرگترش تصمیمش قطعی شد. زمانی که حرکتش به سوی نجف قطعی شد یک روز صبح در پایان درس در مدرسه نیم آورد شاگردانش را از تصمیم خود مطلع ساخت. تعدادی از شاگردانش پس از شنیدن این خبر به گریه افتادند و مجلس درس حالت مجلس روضه خوانی به خود گرفت. پس از ورود به نجف در مدرسه صدر ساکن گردید و با توان و کوشش زایدالوصفی به ادامه تحصیل پرداخت و 14 سال متوالی در کلاس های اساتیدی چون میرزا محمدحسن شیرازی مشهور به میرزای ...
یازده بار جهان گوشه زندان کم نیست ...
جام به لب های تو یعنی این بار خیزران نیست ولی روضه دندان کم نیست از همان دم پسر کوچکتان باران شد تا همین لحظه که خون گریه باران کم نیست در بقیع حرمت با دل خون می گفتم که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست و اما شاعر دیگر این مصیبت بزرگ، حجت الاسلام جواد محمدزمانی با این شعر است: سامرا ای شاهد شب های من خوشه چین ...
دانه های تسبیح در ماه و پلنگ
امینی در تازه ترین اثرش با نام ماه و پلنگ که پخش آن از چندی پیش از شبکه سه شروع شده، به قصه معروف شیخ صنعان نگاهی داشته است. در خلاصه داستانی که از این اثر قبل از پخش آن منتشر شد، این طور آمده بود که دزد برای هر خانه راه ورودی می یابد و شیطان در هر دل بهانه حضوری. حاج صنعان نعیمی باور داشت که 60 سال در دل را به روی شیطان بسته نگه داشته و باور داشت این بسته بودن دل تا زمان مرگ ادامه می یابد، اما درگیر ماجرایی می شود. خواندن این خلاصه داستان از سوی منتقدان و مخاطبان به قاضی رفتن یکطرفه منجر شد، زیرا همه تصور داشتند که قرار است یک بار دیگر قصه سریال میوه ممنوعه را ببینند که سال ها پیش حسن فتحی ساخته بود و این بار باید از زاویه نگاه امینی این قصه را به تماشا بنشینند، اما امینی هیچ واکنشی نسبت به این مساله نشان نداد و تلاش کرد سریال پخش شود و بعد درباره آن اظهار نظر کند. سریال ماه و پلنگ پخش شد، اما قصه آن طور نبود که مخاطب تصور می کرد؛ حتی اولین صحنه این سریال با یک شوک آغاز شد؛ شوکی که برای مخاطب بسیار عجیب و غریب بود. اولین صحنه با دامادی به نام آرش آغاز شد. او در حالی که از خیابان عبور می کند و با تلفن با عروس زندگی اش (ویدا جوان) مشغول صحبت است، ناگهان تصادف می کند و عروس هم که با لباس عروسی از بالکن آرایشگاه نظاره گر این صحنه است، بسرعت خودش را به خیابان می رساند. در واقع این غافلگیری را می توان به عنوان یک حسن برای این مجموعه محسوب کرد، زیرا رخ دادن تصادف به اتفاقات دیگری منجر شد و صنعان قصه (داریوش ارجمند) تصمیم می گیرد تصادف پسرش را به دلیل نداشتن گواهینامه به گردن بگیرد و... در واقع با پیشرفت قصه مخاطب متوجه شد به هیچ وجه این قصه مثل داستان سریال میوه ممنوعه نیست. همین غافلگیری باعث شد تا مخاطب به دیدن مجموعه ماه و پلنگ ترغیب شود و حتی شروع خوب سریال، بیننده را امیدوار کرد که این بار هم با یک مجموعه خوب و دیدنی و یک قصه پیچیده از احمد امینی روبه روست، اما ادامه این درام خانوادگی و صحنه های شلوغ و پیچیده آن از جمله دروغ صنعان در تصادف و محل کارش، گرفتن وکیل و وادار کردن او برای خرید دو شاهد ماجرا و... نتوانست مخاطب را راضی نگه دارد، زیرا سعید مطلبی، نویسنده سریال که مخاطبان او را بیشتر به واسطه نگارش مجموعه تلویزیونی ستایش 1 و2 می شناسند، قصه قوام داری برای این مجموعه ننوشته است. همین باعث شده تا گره های قصه یا همان دانه های تسبیح به اندازه کافی به یکدیگر متصل و چفت و بست نشود. در واقع نبود نخ تسبیح مناسب در قصه به سریال آسیب هایی زده است. در این باره به رفتارهای شخصیت های قصه می توان اشاره کرد. محسن، وکیل صنعان (شاهرخ استخری) ابتدا موضع بسیار تندی در مقابل ملکا، وکیل کتایون (ویدا جوان) دارد و مرتب پشت سر ملکا پیش دوست وکیلش (شهروز ابراهیمی) صحبت می کند، اما بعد از این که دوستش به او می گوید تو به ملکا علاقه مند هستی، به رغم انکار اولیه، اما فردای همان روز به دوستش می گوید حق با تو هست و من عاشق ملکا شده ام! از سوی دیگر، بیتا سحرخیز یا همان ملکای قصه که ابتدا آتش بسیار تندی برای گرفتن حق کتایون (ویدا جوان) دارد، اما خیلی سریع سرد می شود و با یک حرکت رمانتیک محسن و این جمله که به او می گوید، چرا به ماجرا طور دیگری نگاه نمی کنید و ممکن است خود شاهدها به این نتیجه رسیده باشند که سکوت کنند، موضعش را کاملا تغییر داده و حرف محسن را می پذیرد و بعد از مدتی هم با او ازدواج می کند! در واقع قوام نداشتن شخصیت ها و قصه در برخی صحنه ها به بازی بازیگران هم سرایت کرده است. به عنوان مثال، شاهرخ استخری تلاش کرده تا نقش یک وکیل خونسرد را بازی کند، اما بازی او به سمت تمسخر رفته و مخاطب با دیدن او فکر می کند که همه چیز زندگی از دیدگاه این وکیل، بیهوده و عبث است. گرچه احمد امینی برای تولید سریال ماه و پلنگ، زحمت زیادی کشیده و تلاش کرده این اثرش همچون دیگر سریال هایش برای مخاطبان دلنشین باشد، اما این اتفاق نیفتاده است. البته یکی از دلایل آن می تواند به زمان تولید برگردد که ابتدا قرار بود زمانی دیگر این سریال پخش شود، اما در اواسط کار در جدول پخش قرار گرفت و همین باعث شد امینی برای رساندن بموقع کار، از کارگردان دیگری کمک بگیرد تا سریال هرچه زودتر برای پخش آماده شود. فاطمه عودباشی ...
دانه های تسبیح در ماه و پلنگ
به گزارش جام جم، فرقی نمی کند برای کار خودش اظهار نظر کند یا کار دیگر کارگردانان. آنچه اهمیت دارد این است که نظرش را به دور از هیاهو و حاشیه بیان می کند. همین ویژگی ها او را جزو کارگردانان با اخلاق قرار داده که آثار سینمایی و تلویزیونی اش همچون این زن حرف نمی زند، چتری برای دو نفر، اولین شب آرامش، بی گناهان، داوران و... نه تنها توانسته نظر مخاطبان عام را جلب کند بلکه به چشم و دل منتقدان هم نشسته ...
یک هفته 7 چهره: از عکس رحمتی تا همدستان ب.ز
الگو چه تبعاتی دارد و بافت فکری یک جامعه را دچار چه آسیب هایی می کند؟ فرضا بیضایی را با واژه ها تیرباران کردیم، کلی برچسب الصاق وجودش کردیم، کارگردانی که کارهایش را کرده و حال آن گوشه ی دنیا نشسته چه تاثیری از این قسم رفتارهای رسانه ای می گیرد؟ تقریبا هیچ! نهایتا رسانه های معاند از این خوراک توبره ای می دوزند و بخش های خبری آخر شب را به زعم خودشان پر و پیمان تر تحویل می دهند. اما آن چه ...
چرا معمایی که ورزی از شاه روایت کرد، جذاب نیست؟/ فرصت سوزی تاریخی!
هنری شکل نگرفته و مخاطب احساس می کند در حال تماشای نسخه ی مصور شده ای از کتاب تاریخ دبیرستان است. این موضوع، علاوه بر ضعف مفرط در بازی ها، از نواقص شدید فیلمنامه هم سرچشمه می گیرد. ورزی انگار اساساً اعتقادی به دیالوگ نویسی ِ هنری ندارد و جملات کتاب های تاریخ را، بی ظرافت و بی هنر در دهان شخصیت ها می گذارد . دیالوگ هایی که در بسیاری از سکانس ها، بار فقر محتوایی سناریو را هم به دوش می کشند و به مخاطب ...
بارقه های امید پررنگ ترین تصاویر در جشنواره ورزشی معلولان وجانبازان
سالن ورزشی شهید فرهادی فاروج، امروز در سرمایی که نگرانی را برای بسیاری از معلولان از برپا نشدن یک برنامه پرنشاط به همراه داشت، گرم از حضور بارقه هایی شکوفه های امیدی شد که در سرمای اولین برف پاییزی فاروج جوانه زد. فاروج برای نخستین بار میزبان جشنواره ورزشی معلولان و جانبازان شد تا بسیاری از معلولان فاروج که سال های زیادی شب را به روز و روز را به شب در پشت دیوارهای تنهایی شان گره زده بودند ...
آرزویش بی نشانی بود و پیکرش در سوریه جاماند/ دستمال اشک آلود حاجی را برایمان سوغات آوردند
چهره اش عوض شده و انگار حاجتش را از سه ساله کربلا گرفته بود. در خانه به سرعت به اتاق رفت و ساکش را بست و فکر کنم در سفر به مشهد به او گفته بودند که لحظه اعزامش به سوریه نزدیک است. فردای آن شب، روز شهات حضرت رقیه(س) بود که به سوریه اعزام شد. ظهر روز اعزام به سرعت به خانه آمد. آش رشته که دوست داشت برایش پختم. با فاطمه خدا حافظی کرد و به اصرار من، یک ظرف آش برای زهرا درب مدرسه برد و خداحافظی ...