سایر منابع:
سایر خبرها
فاطمه(س) حجت خدا بر ائمه است
همین حیث باشد. وی گفت: در کتاب علل الشرایع صدوق صفحه 45 نقل می کند که ابوحزه ثمالی می گوید نماز صبح جمعه ای را همراه با امام سجاد به جماعت خواندیم و حضرت وقتی نماز و تعقیبات آن را خواند، بلند شدند تا به منزل بروند و من هم به دنبال ایشان رفتم. حضرت، کنیزی به نام سکینه داشت که به وی فرمودند کسی از در خانه من رد نشود مگر اینکه به او غذا بدهید. من به امام گفتم که خیلی از کسانی که گدایی می ...
جریمه نشنیدن صدای همسر/تبریک مریم رجوی برای شهادت
شود به حج واجب رفت، برای من و خودش گذرنامه گرفته بود و با همین گذرنامه به مسجد ابوالفضلی رفت و ثبت نام کرد و بعد از آزمون پذیرفته شد هر چند که برای رفتن به سوریه و شرکت در آزمون یک بار رد شد اما بعدا توانست به سوریه برود. وی در پاسخ به این سوال که شهید عطایی خبر رفتنش را چه طور به شما داد، بیان کرد: به من گفت مهندس از کار من در کربلا خوشش آمده و گفته دوباره به کربلا بروم که من گریه کردم و گفتم ...
- خدیجه مصدق - ، آخرین قربانی رضاخان
به تدریج به وخامت گرایید. او در ادامه می نویسد: در سال 1947 برای تحصیل عازم سوییس شدم. چندی بعد خدیجه و خانم ضیاءاالسلطنه مادربزرگم نیز به منظور معالجه او به من پیوستند. خدیجه در آسایشگاهی واقع در نیون (نزدیک ژنو) و سپس در آسایشگاه دیگری در نوشاتل در شرایطی مناسب، با داشتن پرستار مخصوص تحت مراقبت پزشکی و معالجه قرار گرفت. نوسان های روانی خدیجه به صورتی بود که پزشکان نوشاتل با امید به ...
یک رحل مشترک
حافظ قرآن باید چیزی فراتر از مسائل مادی داشته باشیم برای همین من گفتم که آموزش همسرم برای حفظ کل قرآن کریم را هم جزو مهریه بگذارند. خوشبختانه او 25جزء قرآن را حفظ کرده است و زمانی که من با او آشنا شدم 20جزء را حفظ بود و در آینده نه چندان دور هم کل قرآن را حفظ خواهد کرد . ابوذر زندگی اش را از قرآن می داند و به این کلام امام سجاد(ع) اعتقاد راسخ دارد که اگر آسمان به زمین بپیوندد و هیچ کس در ...
نگاهی به سیره تربیتی حضرت زهرا(س)/ محروم کسی که از برکات شب قدر محروم بماند
را آسیاب کردم. ناگهان ندای اذان و نماز را شنیدم به مسجد رفتم و نماز را با رسول خدا خواندم. پس از نماز جریان را به مولایم علی گفتم. آن حضرت گریان برخاست به خانه رفت و سپس دیدم خندان بازگشت. رسول خدا از علت خنده او سؤال کرد. علی عرض کرد یا رسول الله نزد فاطمه رفتم، دیدم به پشت خوابیده و حسین روی دستان زهرا به خواب رفته است ولی آسیاب در پیش او بی آنکه دستی بر آن گذاشته باشد به خود می گردد ...
خواهرم حتی فکرش را نمی کرد وقتی وارد اتاق شود با چنین صحنه ای روبرو شود و ... + عکس
دادیم تا شاید دست از این گونه رفتارهایش بردارد و تغییر رویه بدهد اما این حرف ها هیچ نتیجه ای نداشت تا این که روزی تصمیم به قتل او گرفتم. چهاردهم آذر سال گذشته بود که همه اعضای خانواده را از منزل بیرون کردم و به آن ها گفتم می خواهم به تنهایی با پدرم صحبت کنم! آن روز ظهر مادرم خورشت قیمه تهیه کرده بود و من در یک فرصت مناسب تعدادی قرص خواب آور را داخل غذای پدرم ریختم. او که متوجه مزه بد غذا شده بود ...
شهیدی که در شب شهادت ام ابیها(س) پر کشید+عکس
در زیرباران منتظر بماند، با احوال پرسی مختصری وارد منزل شدم. گویی همه چیز از قبل تدارک دیده شده، صندلی چوبی قهوه ای رنگی کنار عکس شهید سعید درویشی گذاشته و آن طرف تر نیز گل زیبایی فضا را دلنشین کرده بود. حرف هایش را با نام خدا و چند آیه از قرآن آغاز می کند "مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما ...
سبک زندگی خانوادگی حضرت زهرا سلام الله علیها
با مخالفت همسرش امیرالمؤمنین روبرو می شد لبست لباسا صبیغا و اکتحلت و انکر علی ذلک علیها (طوسی، الامالی،ص401)فاطمه(س) درجایی نیز سوگند خورد که من و علی پنج سال است که جز پوست گوسفندی که روزها روی آن شترمان را علف می دهیم و شب ها آن را بستر خود قرار می دهیم نداریم و پشتی های(بالشت های) ما از پوستی است که با لیف خرما پرشده است (مجلسی،بحارالانوار، ج8، ص303)4 زیرانداز خواب حسنین هم وقتی کودک بودند، پوست ...
توطئه شوم زن سنگدل برای قتل شوهرش/اعدام در انتظار پسرانی متجاوز به چندین زن/مظنون جنایت هولناک مجیدیه ...
...> چند روز قبل پلیس شیراز در جریان مرگ مردی میانسال در یکی از محله های شهر قرار گرفت. تحقیقات اولیه حاکی از آن بود که برادر این مرد نخستین کسی بوده که با جسد وی روبه رو شده و پلیس را خبر کرده است. این مرد تحت تحقیق قرار گرفت و مدعی شد که فردی پس از ورود به منزل برادرش را به قتل رسانده است. درحالیکه این مرد مدعی بود برادرش از سوی فرد دیگری به قتل رسیده، پرونده با عنوان مرگ مشکوک نزد ...
پژمان جمشیدی: سقف آرزوهای فوتبالی ام بلند نبود
پله به پله تجربه کردید؟ به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم اما در مرحله آخر خط خوردم. اما در تیم جوانان، امید و بزرگسالان حضور داشتم. تا جایی که یادم می آید شما جزو تحصیلکرده های فوتبال ما بودید، آن زمان خانواده ای که روی درس خواندن فرزندش تاکید داشت خیلی موافق فوتبال نبود. پدرم یک آدم کاملا ورزشی بود. او 15 سال در کرج رئیس هیات کشتی بود و بعدا هم رئیس هیات کوهنوردی شد و ...
گزارشی از یک روز پادرمیانی برای رهایی
مدتی با این آقا آشنا شدم که اهل یکی از شهرستان های کرمان است و به من قول ازدواج داده بود. شاکی جوان ادامه می دهد: من یک بار هشت میلیون و 500 هزار تومان به حساب این فرد واریز کردم و بعدا هم یک موتور تریل به قیمت شش میلیون تومان برای او خریدم، اما بعد از دریافت این پول ها و موتور گفت نمی خواهم باتو ازدواج کنم! من هم از وی شکایت اما اعلام کردم به صورت قسطی پول هایم را پس بدهد ولی بعد از ...
سنگ زیرین آسیاب
را ببینم،اما نشد.باران دم اسبی ، راه دید را بسته بود.پنحره ها هم غبار گرفته بودند.نتوانستم بشناسم یا ببینم.ناگهان در سمت شاگرد باز شد بفرما ی شیرینی شنیدم.دانستم که آشناست.پا نهادم و اندام آبکشیده ی خود را گریزاندم تو اتاقک گرم پژوی خاکستری 405.سلام و احوالپرسی و الخ.....،آشنای مسوول ام درآمد که: از منزل رفیق ات میای؟...چه طور تنهایی؟ گفتم: آره...کار داشتم،دارم زودتر میرم خونه. نام چند ...
قدرت ارادهِ جانبازی نکونام ، از خطه خوزستان
اولین فرصت ماجرا را به همان جوان ها گفتم . آن ها به من یاد دادند یک انقلابی هرگز هر چه را می شنود همه جا بازگو نمی کند. باید رازدار باشی تا وقت عمل فرا برسد، این طور شد که ما هم توفیق پیدا کردیم تو خط بچه های انقلابی قرار بگیریم. توی مسجدی نزدیک حسینیه اعظم یا خود حسینیه فعالیت های خوبی در راستای انقلاب می شد که ما با بچه های آنجا هم ارتباط داشتیم. در آنجا آقای رضا گلسرخی و آیت الله خزعلی و مرحوم ...
خدا باید به انسان عزت بدهد/بهای محبوبیتم را پرداخته ام
تدارکات گرفته تا تشویق های پی در پی محمدی از سوی حضار. قدری درباره خودتان بفرمایید. سال 1360 پس از فارغ التحصیلی از رشته مکانیک در دانشگاه تبریز در پی آگهی استخدام سازمان هواپیمایی کشوری، وارد صنعت هوانوردی ایران شدم. تقریبا اوایل جنگ تحمیلی بود که در سازمان هواپیمایی کشوری مشغول به کار شدم و البته همچنان خودم را کارمند آنجا می دانم. از سال 1370 که شرکت فرودگاه ها از ...
یک کمیسیون رویایی!!!
مرتضی قنبری وفا- قبل از ورود به داخل اتاق کمیسیون پزشکی دو تق به در زدم تا رسم ادب را بجا آورده باشم سپس وارد شدم از خلوتی کمیسیون پزشکی بنیاد کمی حیرت کردم ، ولی خب به من ربطی نداشت. رفتم نزد میز پزشک، دکتر به احترام بلند شد و از بنده استقبال کرد و چاق سلامتی گرمی با من نمود و ادامه داد که آمدنم برایم سخت نبود ؟ گفتم : نه ، ماشین بنیاد آمد منزل دنبالم. دکتر گفت : بالاخره کمی و کاستی ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (372)
سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد. ****** 1٫ تو تاکسی یه گلچینی از اِبی و داریوش داره پخش میشه که هیچی دیگه از کنار خونمون رد شدم تا آخر مسیر دارم میرم باهاش. 2٫ امروز همکلاسی دبستانمو دیدم، میگه مارم فراموش کردیا، آخه یه وری اگه قرار باشه تورم فراموش نکنم، پس من کیو فراموش کنم تو این زندگی ...
مدافع حرمی که در یلدای خان طومان آسمانی شد
خواستگاری پسر برادرش عبدالحسین را مطرح کردند. وقتی رفت، گفتم: بابا آقای یوسفیان برا چی منزل ما آمده بودند ؟ گفت: برای یک امرخیر. گفتم: می دونید که من قصد ازدواج ندارم. گفت: برای تو نبود. منم کنجکاو شده بودم ببینم قضیه چیه و براچی آمده بودند. گفتم: پس برای کی خانه ما خواستگاری آمده بودند؟ گفت: برای تو بود ولی منم بهشون گفتم که مریم سفت و محکم وایستاده که ازدواج نکند. تو دلم با خودم گفتم: نکنه این ...
سرانجام ازدواج های ناشی از روابط نامتعارف
را طلاق بدهد و با من ازدواج کند. من هر روز با لباس های شیک و آرایش های تحریک کننده در محل کارم حاضر می شدم و سعی می کردم دل سامان را به دست بیاورم، او هم تقریباً بیشتر اوقات فراغتش را با من سپری می کرد و حتی وقتی هم به منزل می رفتم برایش پیام های عاشقانه می فرستادم، بالاخره، بچه دار نشدن همسر سامان و دعواها و مشاجره های مرتب بین آنان بالا گرفت و یک سال بعد از رابطه دوستی من و او آنها سرانجام ...
ورزی: در معمای شاه نه تحریف کردیم نه دروغ گفتیم/ گودرزی: بازی در نقش امام آرزوی خیلی از بازیگرهاست
...، دیگر به آقای ورزی هم زنگ نزدم چون واقعا دوست نداشتم این اتفاق برای من بیفتد به دلایلی هم که گفتم یکی از آن هم این است که قرار نقش آیت الله هاشمی را بازی کنم که بهرحال ایشان از پایه های نظام و در قید حیات هستند و موضع گیری خودش در مقابل این شخصیت و همه اینها دست به دست هم دادند که با استرس جلوی دوربین بروم، استرس بخاطر فیدبک های آن؛ من اولین باری که عکس خودم را دیدم در مسیر کربلا بودم که یکی ...
جمنا یعنی درس آموختن از سیر زمان ها و گذر ثانیه ها؛ کمی تفکر بایدت!
پردازش داده های ایرانیان پهناور تر شده و علاوه بر آنکه همه ی لپ لپ ها در بساط بقالی محافظه کاران نیست بلکه در در هایپر مارکت هیچ تُیول دیگری نیز پیدا نمی شود.اما باز هم اشتباه محاسباتی داشتم که اکنون جنس آن متفاوت است. استفاده از واژه ی ” کارخانه چاخان سازی ” در شآن من که با ردای یک نویسنده، قلم به دست گرفته ام نیست و قطعا جامعه هیچ مدالی به گردن من نخواهد آویخت.شانس من را خودم می سازم و این خدای احمدی ...
سقف آرزوهای فوتبالی ام بلند نبود
محل نمی گذاشت و خودم باید همه چیز را برمی داشتم. این برایم کمدی جالبی بود. یا وقتی به بانک می رفتم اصلا نوبت و این حرفها نبود و سریع کارم انجام می شد اما بعد از فوتبالم به بانک رفتم و دو ساعت نشستم، کسی هم من را نشناخت و چکم هم برگشت خورد، اما وقتی از بانک آمدم بیرون دو نفر آمدند و با من عکس انداختند. اینها را به پیمان قاسم خانی می گفتم که او می گفت از اینها یک خط بنویس. طرحش را پیمان نوشت و قرار ...
فتح الله زاده: نمی گذارم وزیر سابق ورزش از پل صراط بگذرد!
می خواستند از بین ببرند. من زمانی که از لندن مدرک دکترا گرفتم، رفتند اسم دانشگاه را عوض کردند و طی تماس با دانشگاه جعلی گفتند من دکتری نگرفته ام. آنها بعدها هم عذرخواهی کردند و هم اشتباهشان را اعلام کردند. سپس از آکادمی ملی آذربایجان فارغ التحصیل شدم؛ یعنی یک دانشگاه کاملا دولتی و پیشرو و مورد وثوق وزارت علوم ایران که بعد از آن صدایی از آنها در نیامد. مدیر پیشین باشگاه استقلال ادامه ...
همسر شهید: این اواخر می گفت: من از دنیا دل کنده ام / انقلاب را با جان و دل دوست داریم، تکلیف ما را ولایت ...
82 بود که به خاطر مسئولیت جدیدی که به حاجی محول شد باید به قم نقل مکان می کردیم؛ حاج حمید خیلی خوشحال شد که هم جوار حضرت معصومه(س) می شویم؛ چون خیلی از وضعیت فرهنگی و بدحجابی و ناامنی ها ناراضی بود. منزل مان نزدیک حرم بود، نوافل را در منزل ادا می کرد و نماز صبح ها را به مسجد می رفت و فاصله مسجد تا منزل را می دوید و ورزش می کرد و همیشه سعی می کرد جسمش را آماده نگه دارد . پس از بازنشستگی دو سال ...
آن دو را بصیرت تاریخی به هم پیوند داد
بعضاً از رجال مشهور عصر مشروطیت هستند. به عنوان نمونه آیت الله فیروزآبادی، بنیانگذار بیمارستان فیروزآبادی در شهر ری و وکیل مکرر مجلس در عهد پهلوی (پدر و پسر) است که اطلاعات ارزنده ای از مشروطه دارد. سید محمد تقی هراتی (هِرَوی) هم از وکلای فعال مجلس اول است که در کشاکش های صدر مشروطه بر سر اسلامیت قانون اساسی، در جناح مقابل تقی زاده قرار داشت. ایشان، زمانی منشی سید عبدالله بهبهانی و بعداً منشی حاج ...
برنامه ای برای انتخابات شورا ندارم | یک رشتوند هستم | مدیریت واحد شهری وجود دارد
قبلا هم عرض کردم که برنامه ای برای انتخابات شورا ندارم و این حرف ها فقط شایعه است.دلیل من هم این است که در رشت شخصیت ها و افراد بزرگی هستند که همه آن ها می توانند در جایگاهی مثل شورا به مدیریت شهری کمک کنند،به شرط آنکه از منزل گاه تئوریک و مقاله نویسی و حاشیه نشینی خارج شده و عملا به صحنه خدمتگزاری به مردم بیایند.حوزه خدمت در مدیریت شهری ،میدان عمل ،آن هم عمل همراه با درایت و تدبیر و امید است ...
ناگفته هایی از 27 سال همراهی با آیت الله
ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی، کار کردن شما با ایشان آغاز شد، تا آخرین روز که به عنوان مشاور و مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام فعال بودید، روحیه مرحوم هاشمی چه تغییراتی داشت؟ من از سال 62 در زمان ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب وارد ریاست جمهوری شدم و از سال 68 هم در خدمت آیت الله هاشمی رفسنجانی بودم؛ تا روز آخر فعالیت شان در مجمع که جمعاً 27 سال را شامل می شود. برخورد اول آیت ...
زهرا(س) الگوی زنان عالم
طبق قانون خاص خودش باشد; قانونی که در آن گاهی مرد بر زن قوامیت دارد و زمانی عکس آن است زیرا خداوند فرموده است: (و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودة و رحمة) (الروم، 21) از نشانه های خداوند آن است که از جنس خودتان برای شما ازواجی را آفرید تا موجب آرامش شما شود و بین شما مودت و دوستی قرار داد. زندگی مشترک، زندگی همراه با محبت است; محبتی که از ...
علم حضرت فاطمه(س)
: لباسهای تازه مرا بیاورید. لباسهای آن حضرت را آوردم. آنها را پوشید و وارد اتاق خود شد و در بستر استراحت رو به قبله قرار گرفت. آنگاه خطاب به من فرمود: یا اُمّاهُ اِنّی مَقْبُوضَةٌ اَلاْآنَ اِنّی قَدْ فَرَغتُ مِنْ نَفْسی وَاِنّی قَدِ اغْتَسَلْتُ فَلا یَکْشِفْنی اَحَدٌ؛ ای مادر! به راستی من در همین لحظه قبض روح می شوم [و به سوی پروردگارم خواهم رفت.] به درستی که از جانم فارغ شدم و غسل کرده ام [و بدنم را شستشو داده ام.] پس کسی لباس از تن من برنگیرد. مجله:مبلغان، شماره 91 منبع : پایگاه حوزه انتهای پیام/ ...
اشک شوقی که آمد: نگاهی به حال و هوای فضای مجازی پس از اسکار فرهادی
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، با اختصاص جایزه اسکار 2017 به اصغر فرهادی برای فیلم فروشنده توییت های طنزآمیز، سیاسی و همچنین انتقادی بسیاری در فضاهای مجازی منتشر شده است. در بخشی از توییت ها، نکته های خنده آوری درباره نوع ادای اسم اصغر و اشتباهات برگزارکنندگان اسکار، عکس العمل های منتقدانی چون فراستی، ترویج فروش شال ویژه انوشه انصاری در بازارها و... به چشم می خورد که حاکی از شادی و شعف ایرانیان نسبت به این رویداد فرهنگی و هنری جهانی است. گاهی کاربران با اسامی واقعی نظریات خود را توئیت کردند و گاهی هم از هویت غیرواقعی بهره بردند. خوشح ...
ماندگارترین لحظات زندگی 6 فرمانده بزرگی که در اسفندماه به شهادت رسیدند پروانگی به وقت آخرین ماه سال
سفر طولانی و خسته کننده به منزل بازگشت. پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید. ابراهیم آن شب را با همه خستگی هایش تا پگاه، به نماز و نیایش ایستاد و وقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ای کاش به سراغم نمی آمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمی گرفتی. شهید همت در جریان عملیات خیبر در جمع رزمندگان می گوید: باید مقاومت کرده و مانع از بازپس گیری مناطق تصرف شده ...