سایر منابع:
سایر خبرها
امید تازه دختر نوجوان برای نجات پدرش از قصاص
خانه بود، باز کردم و جسد را داخل آن انداختم. بعد هم به خانه مادرم که دخترم آنجا بود، زنگ زدم و گفتم همسرم به زاهدان رفته و همان موقع چند تماس از گوشی همسرم با خودم گرفتم و یک اس ام اس هم به گوشی خواهرش دادم. بعد از مدتی هم رفتم خانه مادرم و دخترم را برداشتم و به خانه پدرزنم که در زاهدان بود، رفتم و گفتم او در حال آمدن به خانه پدرش بوده است اما بعد از مدتی ارتباط ما قطع شده و دیگر تلفنش را هم جواب ...
کدام بازماندگان،مستمری می گیرند؟
بازخبر / برای خانواده ای که سرپرست خود را از دست می دهد، صرف نظر از غم فقدان عزیز از دست رفته، تأمین معاش شرافتمندانه و منبع درآمد مطمئن و باثبات، یک دغدغه جدی است. این موضوع، به ویژه در خانواده هایی که به جز متوفی، نان آور دیگری نداشته اند، بسیار جدی و تأثیرگذار است و می تواند بر روند زندگی اعضای خانواده و آینده افراد کم سن و سال آن به شدت مؤثر باشد. از این رو، تأمین آتیه بازماندگان ...
نتایج نگران کننده درباره زنان خشونت دیده حاشیه نشین
زنان در محلات حاشیه ای بعد از ظهر سه شنبه، از سوی جمعیت دانشجویی امام علی(ع) برگزار شد؛ همایشی که حضور مطهره ناظری، وکیل دادگستری، عالیه شکربیگی جامعه شناس اشرف گرامی زادگان مشاور پارلمانی معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری، علیرضا کاهانی متخصص پزشکی قانونی، شارمین میمندی نژاد موسس جمعیت امام علی(ع) و طراوت مظفریان، از اعضای این جمعیت را به خود دید. ریشه بسیاری از معضلات زنان ازدواج ...
همسر شهید: به او گفتم من را هم با خودت ببر گفت می رویم تا راه باز شود تا با هم برای زیارت برویم / زهرا ...
خدا تو را از بین ما نمی برد/ می گفت خدا راحت وصل می کند ما هستیم که سیم مان گیر دارد+ تصاویر ورزشکار همه فن حریفی که مدافع حریم ولایت شد/ مادر شهید: خبر نداشتم که مسعودم تکه تکه شده است/ خودم داخل قبر مسعود رفتم و زیارت عاشورا خواندم + تصاویر همسر شهید: مبینا با فکر و خیال اینکه پدرش پیش خداست، کمی آرام شده است/ حتی در سفرها نماز شبش ترک نمی شد ماجرای نام گذاری روح ...
سه فرزند شهید پس از سی وپنج سال به هم رسیدند
رفتن مختار به جبهه شروع شد. از مختار خواست یا جبهه را کنار بگذارد یا او را طلاق بدهد. مخالفت مختار با ترک جبهه باعث جدایی شان شد بعداز تولد بچه شان(نفیسه) مختار و نجمه از هم جدا شدند و مادر نفیسه بچه را تحویل مختار داد و رفت. مدتی من به نفیسه شیر دادم و چون نگهداری دو بچه ( ابوذر فرزند خودم و نفیسه دختر نجمه) با آن شرایط برای مان سخت بود قرار شد نفیسه را به فردی بسپاریم تا او را بزرگ کند و زنی بنام ...
این دختر 70 سانتیمتری، یک کارآفرین نمونه است
ساعت ها در بالکن خانه تنها می ماندم. با خدا راز و نیاز می کردم و درکنار آن با پولک دوزی، کاموا بافی، عروسک سازی، نقاشی، گل سازی و... هر طور شده خودم را سرگرم می کردم. شروع به بافت ژیله و کلاه کردم و آنها را 15 هزار تومان فروختم. تا به آن روز تنها دریافتی ام مبلغ 50 هزار تومانی بود که بهزیستی به ما می داد و آن را هم مادرم خرج خانه می کرد. در تمام آن سال ها هرگز نشد که از خانه بیرون بروم ...
هانیه توسلی: ازدواج نخواهم کرد
سئوال بسیار خصوصی می پرسم ازدواج نمی خواهی بکنی؟ نه. چرا ازدواج نمی کنی؟ ازدواج یه خرده پیچیده است سخته. الان دارم به شما می گویم و ممکن است که ازدواج بکنم. والا راستش وقتی جوان و کم سن بودم خیلی دوست داشتم بچه دار بشوم تو ذهن همیشه بود و تحت تاثیر رمان جان شیفته بودم. چقدر رابطه آن زن با بچه عجیب است من هم در سن شانزده سالگی و هفده سالگی همیشه تو ذهنم .... الان ...
هرچه خودم خواست نه آن می شود، هرچه خدا خواست همان می شود/ یونس برای رسیدن به کمال فقط شهادت را کم داشت
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی که برای دوره تکاوری دانش آموز می پذیرفت با موفقیت به پایان رساندن آزمون و مصاحبه ورودی استخدام شد. یک بهمن ماه سال 1362 به تهران و از آنجا به مرکز آموزش منجیل رفت ولی پس از مدت کوتاهی به دلیل منحل شدن دوره تکاوری استعفا داد ولی استعفا مورد قبول واقع نشد زیرا اعلام کرده بودند که مادر ارتش به افرادی مانند تو نیاز داریم. بالاخره با گذراندن خدمت سربازی اش در ...
طلاق، پایان خیانت اینترنتی شوهر
جدایی اش را تعریف کند. زن انگار منتظر همین پرسش بود تا هر آنچه در وجودش جا مانده را بازگو کند. نفس عمیقی کشید و گفت: آقای قاضی هر دختری با هزاران امید و آرزو به خانه بخت می رود. دوست ندارد کارش بعد از ازدواج به طلاق و جدایی بکشد. من و شوهرم با هم در یک اداره کار می کردیم و پنج سال با عشق و علاقه با هم زندگی کردیم. می خواستیم صاحب فرزند شویم، در کنار هم او را بزرگ کنیم و پیر شویم. با ...
همزاد تنهایی های محکوم به حسرت / وقتی تابوی طلاق می شکند...!
که بتوان تا بینهایت دنیا به او اعتماد کرد . وی با حسرت از اینکه دیگر بس است و والدین لطفا دعواهایشان را کنار بگذارند می گوید؛ " کودکیم سوخت " نمیخوام شرح روزگار خودم رو بگم اگر چیزی میگم برای شماست! پدر مادر های آینده! یک روزی فکر میکردم تموم میشه! بابا منم میخوام زندگی کنم ! اخه منم دوس دارم بیام با پدر مادرم پیش هم خوب خوش باشیم ولی این یه خواب بود ! آره من از بزرگ شدن متنفر بودم ...
شیوه و زندگی دختر کارگردان معروف از زبان خودش
بینم خیلی چیزها از آن لوکیشن و از آن فیلم شروع شد. دختر علیرضا داوودنژاد بودن چه حسی دارد؟! (کمی مکث می کند) واقعا نمی دانم چه جوابی به این سوال بدهم. خیلی سخت است. من کمی کمکتان می کنم، مثلا این موضوع در کودکی و دوران مدرسه، امتیازی برای شما محسوب می شد؟ بله، بویژه آن موقع ها و در سال های اول دهه 60 که من مدرسه رفتم، سینما یک وجهه شکیل تر و عظیم تری بین ...
پاسداشت فرمانده اسبق سپاه قم حکایت طلبه شهیدی که خانواده را به تلاوت دسته جمعی قرآن عادت داد حضور ...
متجاوزان بعثی گوشه ای از کشور اسلامی مان را اشغال نظامی کرده و من تا جان در بدن دارم، باید به این دشمن درس بدهم که جوانان امت اسلامی آماده شهادت هستند؛ چراکه در مکتب شهادت که همانا مکتب حسین و یارانش هست، درس شهادت آموخته اند." او در ادامه وصیت نامه اش، سخنی هم با خانواده خود و همچنین با طلاب و حوزویان دارد: "پدر و مادر ارجمندم! اولاً من خودم به شما تبریک و تهنیت ...
شهدای دفاع مقدس عارفان و سالکان الی الله بودند/ چشم دل باز کن جان بینی
...، قاری بین المللی آغاز شد و سپس آقابیگی، مجری یادواره بعد از عرض خوش آمدگویی به حاضرین گفت: خوشبختانه بهار امسال با بهار روح و جان یعنی ماه رجب گره خورده است حال امیدواریم از چنین فرصت های به خوبی استفاده کنیم، خانواده های محترم شهدا توجه داشته باشید کسانی توفیق شرکت در مراسم امروز را کسب کرده اند که به شناخت شخصیتی شهدا رسیده بودند، به همین جهت لازم می آید ما هم از آنان که جزو نعمت های ...
زخم خشونت بر تن 63 درصد زنان حاشیه نشین
مخدر از انواع خشونت علیه زنان در محلات حاشیه ای به شمار می رود. اعضای جمعیت امام علی(ع) در تمامی خانه های ایرانی مناطق حاشیه شاهد آزارهای جسمی و کتک خوردگی زنان هستند. این عضو جمعیت امام علی(ع) اعتیاد به مواد مخدر صنعتی را پررنگ ترین علل آزار جنسی زنان توسط خانواده خود یعنی همسر، پدر یا برادر دانست و علت دیگر این امر را نیز ازدواج اجباری اعلام کرد: قوانین سختی برای اثبات آزارهای جنسی علیه زنان ...
آتش زیر خاکستر
پیام گفتم همکارانم از رابطه من با تو مطلع شدند و دیگر آبرویی برایم نمانده ، تو باید به خواستگاریم بیایی و با من ازدواج کنی با گستاخی تمام در چشمانم نگاه کرد و گفت: رابطه من و تو فقط یک هوس بود و بعد با عصبانیت گفت: اگر یک بار دیگر در این مورد حرفی بزنی به مادرم می گویم که تو قصد اخاذی از من را داری و کاری می کنم که تو را از کارگاه اخراج کند. شنیدن این حرف، انگار آب سردی بود که بر بدنم ...
درامتدادتاریکی؛ وقتی معنای طلاق را فهمیدم
وقتی به همراه دوستم نقشه فرار از منزل را کشیدیم، تصورمان بر این بود که از این همه درگیری، مشکلات خانوادگی، سرزنش ها و زخم زبان ها رها می شویم و می توانیم در یک شهر دیگر به تحصیل و زندگی خودمان ادامه بدهیم. آن زمان از سرنوشت دختران فراری هیچ اطلاعی نداشتیم و فقط می دانستیم که مرکزی مانند بهزیستی از دختران فراری و آسیب دیده حمایت می کند و ما هم می توانیم به بهزیستی برویم اما ماجرا به گونه ای دیگر رقم خورد و ... ...
روایت تلخ گوشه ای از زندگی فرزند یک "جانباز شهید"
پدر که رفت دیگر خیلی سخت تر شد. با وجود اینکه می دانستم پدرم شهید شده است و دیگر نزد ما نیست، نمی دانم چرا قبول نبودنش، برایم مشکل بود. تا مدتی بعد از شهادت پدرم، انتظار آمدنش را می کشیدم. با وجود اینکه مراسم تشییع و خاکسپاریش را دیده بودم، ولی دوست نداشتم که باور کنم، دیگر به خانه نخواهد آمد. نزدیک به شش ماه، نبود پدر را با تمام وجود لمس کرده بودم، اما، باز هم امید داشتم که خواهد آمد. ...
زندگی تلخ جوان 33 ساله کهگیلویه و بویراحمدی/انجام 37 عمل جراحی بر روی صورت+تصاویر
فرد متولد 1362 و اهل روستای پس رش قلعه ریسی شهرستان کهگیلویه است او تازه داماد است و اوایل سال 96 ازدواج کرده است. از او خواستم برایم بگوید وقتی که سه ماهه در گهواره بوده چه اتفاقی برایش افتاد؟ خودم که به یاد ندارم اما خانواده ام اینگونه برایم تعریف کرده اند سه ماهه بودم که مادرم من را در گهواره گذاشت و به بیرون رفت. در گذشته بخاری ها درون دیوار بودند ، بخاری ما نیز ...
راز دردناک دختر 15 ساله ای که به همراه یکی از دوستانش دستگیر شد چه بود؟
خانواده هایمان بازگردیم و ما را به بهزیستی تحویل بدهید، درباره ماجرای فرار از منزل به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: من و رومینا با یکدیگر همکلاسی و دوست هستیم و از دوران راهنمایی تاکنون در یک مدرسه تحصیل کرده ایم، به خاطر این که شرایط خانوادگی ما تقریبا شبیه هم بود حرف های یکدیگر را بهتر می فهمیدیم و همین موضوع موجب شد تا با یکدیگر دوستان صمیمی شویم به طوری که همه مشکلات و مسائل ...
زندگی برباد رفته با ازدواج اجباری
به گزارش ایمنا، زن جوان در اتاق مشاوره را باز کرد و در حالی که ناراحتی و پریشانی و استرس وجودش را گرفته بود روی صندلی نشست و بعد از کمی مکث گفت: نمی دانم چه کنم همه چیزم را برباد دادم و دیگر روی برگشتن به منزل و دیدن چهره نگران خانواده ام را ندارم. او در خصوص ماجرایی که برایش پیش آمده گفت: از روزی که دیپلمم را گرفتم مدام پدر و مادرم به من فشار می آوردند که ازدواج کنم تا اینکه پسرعمویم که 10 ...
از آدم زنده باید ترسید نه اسکلت مرده!
...: اولین بار در شهر سوخته زابل دیدمش در حالی که در میان گوری باستانی در کنار اسکلت تازه کشف شده ای نشسته بود و مشغول بررسی وضعیت آن بود. تمامی صورتش را برای در امان ماندن از تابش مداوم آفتاب با کلاه آفتابگیری پوشانده بود، اما زمانی که سر بلند کرد تا برای خبرنگاران توضیحاتی در مورد آن گور باستانی بدهد تعجب کردم؛ بسیار جوان تر از آن بود که دکتر خطابش کنند. آن هم با عنوان تنها زن استخوان شناس در ایران که در حوزه انسان شناسی پزشک قانونی نیز فعالیت می کند. ...
سرخط ...
ارزیابی کرد از این رو از جنبه تحلیل نظامی در واقع همه این اقدامات در ردیف عملیات های پدافندی - واکنشی - به حساب می آید و جنبه استراتژیک ندارد. اقدام استراتژیک اقدامی است که شرایط میدانی را دگرگون می کند و وضع جدیدی پدید می آورد. از این منظر نیز می توان گفت از آنجا که اقدامات یک سال اخیر آمریکا، ترکیه، عربستان و گروه های تروریستی تکفیری وابسته به آنان میدان نظامی و سیاسی سوریه را دگرگون نکرده ...
جنگ ویتنام از جایزه اسکار تا پولیتزر
همدرد ؛ سفری به دل تاریکی ما شهروندان کشوری ابرقدرت به جنگ ویتنام منحصرا به عنوان درامی آمریکایی می نگریم، فکر می کنیم سرزمین تبدار ببرها و فیل ها برای آمریکا صرفا پشت صحنه ای بیش نیست و ویتنامی ها هم فقط سیاهی لشکرند. این دیدگاه در ادبیات نیز منعکس شده و اساسا جنگ ویتنام جنگی بسیار ادبی بوده است؛ چراکه کتابخانه پروپیمانی از ادبیات داستانی و غیرداستانی تولید کرده است. از این انبوه کتاب ها فقط یک کتاب به دردبخور به ذهن متبادر می شود که در آن ویتنامی ها به صدای خود در آن حرف می زنند و آن مجموعه داستان بوی خوشی از کوهستانی عجیب اثر رابرت اولن باتلر است. هالیوود در این حوزه از ادبیات هم آمریکایی تر ظاهر شده. در فیلم هایی نظیر اینک آخرزمان (فرانسیس کاپولا، 1979، بر اساس رمان دل تاریکی جوزف کنراد) و جوخه (الیور استون، 1986) ویتنامی ها (که البته دیگر آسیایی ها نقش آنها را بازی کرده اند) به هیچ وجه از ایفای نقش های کوتاه ف ...
پزشکی همه عشق من است
من را دیده بودند و لمس کرده بودند. حقیقت این است که کارم این اجازه را به من نداد که در زندگی شخصی آن جور که بایدوشاید به خانواده ام هم برسم. از سال 1378 مطب هم زدم و در بیمارستان خصوصی هم فعالیتم را شروع کردم، اما هیچ وقت انگیزه مالی برایم مهم نبوده. حالا هم نیازمند نیستم و در حد خودم زندگی برای خانواده ام فراهم کرده ام. حالا خانه ما هرچقدر هم که تجملاتی باشد شب قرار است بروم ...
زودتر اعدامم کنید تا از سرطان نمرده ام
کردید؟ من 35 سال پیش زمانی که 18 ساله بودم با شوهرم آشنا شدم . او هم به من علاقه مند شده بود. تصمیم داشتیم با هم ازدواج کنیم، ماجرای علاقه مندی مان را با خانواده هایمان در میان گذاشتیم. او توانست خانواده اش را مجاب کند اما من نه . والدینم مخالف بودند که من به این زودی و در سن پایین ازدواج کنم. من تنها فرزند خانواده بودم. زمانی که با اصرارهایم روبه رو شدند به ناچار به این وصلت موافقت کردند ...
جانباز دفاع مقدس شهید مدافع حرم شد
اید؟ ما خانواده شهدای مدافع حرم فاطمیون از این حرف ها بسیار شنیده ایم. اما همه این صحبت ها را از یاد می بریم. گاهی وقت ها ابتدا خودم را معرفی نمی کنم که همسر شهید مدافع حرم هستم. اما در مورد این مباحث هر کسی دید و نظر خودش را دارد. نظری که امیدوارم با آگاهی و درایت همراه باشد. هر کسی از ظن خود حرف می زند و امیدوارم همه آنها از روی اعتقاداتشان باشد. بسیاری از بستگان جریان رفتن ایشان را به سوریه ...
تا ابد منتظر آمدنش خواهم ماند
. همسرم بعد از چند روز آمد با بدنی مجروح تمام بدنش زخم داشت. شال سیاه عزا سید کلاً عوض شده بود. اخلاقش، رفتارش، حرف هایش و همه چیز. همه حرف هایش از شهدا و از جانبازان فاطمیون بود. از حرم بی بی می گفت که چقدر غریب است. دلش پر می زد برای بی بی و برای رزمندگان مدافع که از همه چیزشان گذشتند، برای دفاع از عقیله بنی هاشم. ایشان دائم می گفت باید برگردم بروم، دیرشده است. گفتم: بس است دیگر تو آنچه ...
از مادران جامعه الگو می گیرم
مجموعه تلویزیونی شروع شود. منتی هم نمی گذارم. خودم دوست داشتم که منتظر زمان کلید خوردن این مجموعه بمانم. البته کارهایی پیشنهاد شد که در حوزه بازی نبود. به عنوان مثال به عنوان مجری بازیگر دعوت به کار شدم که قبول نکردم. قبلا با مهران مهام و بروز نیک نژاد همکاری کرده بودم و باز هم علاقه مند بودم این اتفاق خوب بیفتد. به نظرم هر دو کارشان را بلد هستند. حس خوب به بازیگران می دهند، صادق هستند و پرجنب وجوش و ...
نشست صمیمی و گفتگوی صریح آیت الله علم الهدی با دانشجویان
از زبان خودم نمی پذیرید، خلاف روحیه علمی و تحقیقی شماست.ایشان افزود: اگر آنچه را از من شنیدید در سایت من دیده باشید، بنده با کمال خضوع و تواضع جوابگو هستم اما آنچه افراد به من دروغ و تهمت بسته اند را باید از سایت من پیگیری کنید، تمام سخنرانی ها، نماز جمعه و مواضع من در این سایت موجود است. این حرف را نزده ای اما به تو می آید! آیت الله علم الهدی به بیان خاطره ای از انتقال اشتباه ...
ضرب المثل هایی برای انتخابات!
بدهید که چه بسیار دیدیم در این سالها، خب عزیزان نیایید بهتر است! * یه پله نشون بده تا سرپله ها رو نشونت بدم!!! داوطلب محترم و معزز شورای شهر آسمانی و دوست داشتنی “داران” یه کار خوب که قبلا برا مردم انجام دادید را برای مردمتان عنوان کنید تا موفقیتتان را ما نیز با رای خودمان تایید کنیم. ابتدا بگوییم که اگه خواستید سرپله ها را نشان مان بدهید، باید بگویم که این سرپله ها شهرمان با ...