سایر منابع:
سایر خبرها
علوم سیاسی یعنی پیرمردی در اتاق ساده بنشیند و سران دنیا 450 بار به دیدار او بیایند
) به گورباچوف رئیس جمهور شوروی نامه زد که به جنگ بیهوده با خدا پایان دهید توده ای ها و مارکسیست ها در ایران به این حرف امام خندیدند اما سه سال بعد شوروی پاشید در حالی که هیچ مارکسیست و کمونیستی فکر نمی کرد که شوروی به پایان خط برسد مثل همین بزرگی و ابهتی که امروز از امریکا در چشم مردم دنیاست. افقی که امام برای خودش در نظر گرفته بود را فقط جریان دانشجویی انقلابی باور داشت. رئیس مرکز بررسی ...
زندگی سخت قربانیان
، هر کس بیمار هموفیل بود و خون برایش تزریق می شد، آلوده به هپاتیت سی شود، کسانی بودند که بچه 6 ماهه شان را آورده بودند، یک فاکتور بیشتر هم تزریق نکرده بود اما بچه آلوده شده بود، می گفتم خدا من را دوست دارد، نمی گذارد مبتلا شوم. همان اوایل دهه 80، وقتی 26ساله بودم ازدواج کردم، سال 81 بود که همسرم باردار شد، رفتم آزمایش دادم، جواب هپاتیت سی و اچ آی وی برای من مثبت بود، نمی خواستم کسی متوجه شود. همسرم ...
ادعای جدید در کبدی، مرد تایلندی اصلاً سرمربی نبود!
سرپرست فنی رقابت ها را برگزار می کنم. در ارومیه و در سال 2005 مسابقات کبدی تهران را نیز به عنوان سرپرست فنی مدیریت کرده ام. وی تاکید کرد: اول این که نمی فهمم که این ماجرا چه ربطی به من داشته و دوم این که خود دختر رییس فدراسیون این مربی را جلوی چشم ما حجاب سرش کرد و به داخل زمین برد. به او گفتم نکن، پاسخ داد ول کن خانم رحیمی نژاد! . سرپرست فنی مسابقات کبدی گفت : من غافلگیر شدم ...
روایت ناگفته های جنگ فرانسه و الجزایر آسان نیست
فراتر بروید. بسیاری از مسائلی که در شرایط عادی برای شما مهم است در زمان جنگ بی اهمیت می شود. از آن سو برخی داشته های خیلی کوچک و به ظاهر بی اهمیت در زمان جنگ برای شما اهمیت پیدا می کند. این حرف ها در مدح جنگ نیست، بلکه درباره تغییر نگاه ما در شرایط جنگی است که انسان را به چالشی اساسی می خواند. ضمن اینکه جنگ وجوه دراماتیک غریبی دارد که برای ما با 8 سال جنگی که پشت سر گذاشتیم جای پرداختن زیادی دارد ...
شهیدی که حقوق 10میلیونی در امارات را رها کرد
. من هم از شما شفا می خواهم. کمی بعد حال مادر بهتر شد و توانست روی پاهایش بایستد. ثاقب نه فقط داماد بلکه پسرخانواده ما هم بود. به گفته مادرم او قهرمان خانه ما بود. ما به بهانه اینکه همسرم مجروح است و در بیمارستان بستری است راهی ایران شدیم. اما در اینجا متوجه شهادت همسرم شدیم. به ما گفته شده بود که ایشان مجروح شده و ما باید برای عیادت ایشان به بیمارستان بیاییم. در مسیر تا رسیدن به ایران با خودم ...
در تشکیل بانکهای خصوصی در شکل گیری جامعه رباخوار تلاش کردیم/از آیت الله مکارم شیرازی معذرت می خواهم/ ...
.... به فرآیند معرفی وزیر علوم اعتراض داشتم نماینده تهران در پاسخ به پرسشی در مورد انتخاب وزیر علوم ابراز داشت: من با تعداد زیادی جلسه با دانشجویان در مورد وزیر علوم برگزار کردم. من به فرآیند معرفی وزیر علوم اعتراض داشتم و با این که از موافقان وزیر فعلی علوم بودم به این فرآیند اعتراض داشتم. ولی با بررسی هایی که کردیم متقاعد شدم که دکتر غلامی آخرین شانس اصلاح طلبان است و کسانی ...
معلولیت در دوران های متفاوت از چه منظر الهیاتی روایت شده است؟
ها بگویند این معلولان چه هستند و خواسته و نیازشان چه چیزی است. در دوره پست مدرن نتیجه این است که ما باید آتوریته روایت کردن را از کلیسا و علوم مدرن بگیریم و دست پدر و مادر و یا پرستار معلول بدهیم که بعدها خود این تصور هم اصلاح می شود. چون پدر و مادر هم خودشان مگر چقدر می توانند از تمام امیدها و حسرت ها و چشم اندازها و آرزوهای معلول اطلاع داشته باشند. بالاخره آن ها هم از بیرون نگاه می کنند. پنجره ...
داخل پارتی بودیم که پسر جوانی آمد و من را تهدید کرد و بزور مرا به جای خلوتی برد و ...+عکس
91 قانون مجازات اسلامی جدید که امتیازی ویژه برای محکومان زیر 18 سال قائل شده است از قصاص معاف و به پرداخت دیه و زندان محکوم شد. حکم صادره اما با اعتراض اولیای دم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و تایید نشد. به این ترتیب مهرداد دیروز در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه رسیدگی به این پرونده پدر و مادر قربانی در جایگاه ...
می خواهم اولین ورزشکار استان باشم که در 3 رشته رزمی قهرمان می شود/ پدر و مادرم نمی دانستند رزمی کار ...
؟ اگر واقعیت را بگویم تا 2، 3 سال پیش پدر و مادرم نمی دانستند در رشته رزمی مشغول فعالیت هستم و گمان می کردند فوتبال بازی می کنم؛ حتی بعد از آن نیز مادرم فکر می کرد در رشته تکواندو فعالیت دارم! آناج: بعد از اینکه متوجه شدند، چطور؟ دیگر کار از کار گذشته بود و خوشبختانه مخالفتی ندارند. آناج: از تمرینات تان برایمان بگویید. ما روزانه در سالن هیات ...
شرح و تفسیر حکمت 223 نهج البلاغه
...، نیازهای دیگران را برآورده نمی ساختند و به دنبال کارهای خوب نبودند و از کارهای زشت در هیچ چیز پرهیز نداشتند. به طوری که بسیاری از کارهای واجب نیز در پرتو حیا انجام می شود; اگر حیا نبود، جمعی از مردم حق پدر و مادر را نیز ادا نمی کردند و صله رحم به جا نمی آورند و ادای امانت نمی نمودند و از هیچ کار زشتی پرهیز نداشتند. آیا نمی بینی خداوند چگونه برای انسان جمیع صفاتی را که در آن صلاح و کمالِ کار ...
وعده وزیر کار به بیکاران
اصلی حوزه سیاستگذاری تبدیل شده است و بر این اساس برنامه ریزی می کنیم. وزیرتعاون ، کار ورفاه اجتماعی افزود: تصور کنید در سال 2050 حدود 30 میلیون سالمند داریم که باید به نوعی بازنشستگی را تجربه کنند. بنده در این زمینه مثال دولت های صیفی کار و گردو کار را مطرح می کنم و معتقدم که ما باید برای آیندگان مانند دولت های گردوکار باشیم و امروز برای آیندگان بکاریم. وی همچنین اظهار کرد ...
خاطرات رانندگی مهراوه شریفی نیا
تان چطور است؟ من عاشق رانندگی بودم و هستم.قبل از 18 سالگی یادگیری رانندگی رو شروع کردم و گاهی هم نیمه شب ها با پدر جان در جای خلوت تمرین می کردم. از فردای روزی هم که 18 سالم شد رفتم شهرک آزمایش امتحان دادم.آیین نامه اصلا نخوانده بودم و فکر می کردم سریع قبول می شوم ولی سه بار رد شدم! شهر هم زود قبول نشدم ولی پشتکارم خوب بود، دقیقا 10 روز بعد از رد شدن می رفتم برای ...
نقشی درجه یک از سینما طلبکارم!
به گزارش پایگاه انقلاب نیوز ، حمیدرضا پگاه، هر چند نخستین حضورش را در عرصه بازیگری در سال 72 و با بازی در سریال ضلع ششم به کارگردانی مسعود فروتن آغاز کرد اما هشت سال زمان لازم بود برای اینکه با حضور در نقش اصلی سریال تفنگ سَرپر امرالله احمدجو به مخاطبان رسانه ملی معرفی شود. با من بمان حمید لبخنده و شبی از شب ها رضا کریمی از دیگر سریال هایی بودند که پس از تفنگ سَرپر با بازی او برآنتن رسانه ملی جای گ ...
اساتید حوزه به افغانستان مهاجرت کنند/ حوزه علمیه افغانستان را دست کم نگیریم
موقع شام و صبحانه شش جلسه رسمی داشتم، به همین حدود آقای حسینی خراسانی، آقای حسینی کوهساری، آقای آل ایوب داشتند. اگرچه هدف دوستان شاید همین یکی دو مورد بود ولی فوایدش بیشتر از این ها بود. سئوال: با کدام یک از علما دیدار و از کدام یک از مدارس علمیه بازدید داشتید؟ فرد شاخصی که با او دیدار داشتیم آقای آیت الله آصف محسنی بود در مدرسه خاتم النبیین. بعد از آن مدارسی که من رفتم مدرسه ...
دهقان فداکار در ایستگاه آخر زندگی
زنده اند و بازنشسته شده اند، وقتی خاطره آن شب و صحنه آن درّه را تعریف می کنند، از شدت هیجان به گریه می افتند. چون لباس هایم درآورده و لُخت شده بودم و عرق ریزان بر روی ریل دویده بودم، آن شب سرما خوردم و تمام بدنم عفونت کرد و 15 روز در یکی از درمانگاه های میانه تحت درمان بودم و بعد از آن بود که برای ادامه درمان به تبریز رفتم، اما هزینه درمانم آنقدر بالا بود که حتی گوسفندانم را فروختم و ...
نماهنگ جان شیرین | دوران کودکی پیامبر(ص) به روایت رهبر انقلاب+متن
شریف و بزرگوار خودش - بیعت گرفت و گفت که این کودک را به تو می سپارم؛ باید مثل من از او حمایت کنی. ابوطالب هم قبول کرد و او را به خانه خودش برد و مثل جان گرامی او را مورد پذیرایی قرار داد. ابوطالب و همسرش - شیرزن عرب؛ یعنی فاطمه بنت اسد؛ مادر امیرالمؤمنین - تقریباً چهل سال مثل پدر و مادر، این انسان والا را مورد حمایت و کمک خود قرار دادند. نبی اکرم در چنین شرایطی دوران کودکی و نوجوانی خود را گذارند ...
بازتاب اولین نشست خبری معاون قرآنی وزیر ارشاد در رسانه ها
پیوند نسبی ایشان تنظیم می شود. واجب ترین این حقوق، حق مادر و پس از آن حق پدر و در مرحله سوم حق اولاد و در مرحله بعد حق برادران است. براین اساس، حقوق دیگر خویشان بر پایه قرابت آنها تعیین می شود. مادر، مظهر عاطفه و سرشار از محبت است. اوست که با رافت و مهر خود محیط خانه را دلچسب می کند و اوست که در چهاردیواری خانه، مدینه فاضله می سازد و به پرورش و سازندگی کودک می پردازد. مادر است که انسان هایی ...
بزرگان حوزه کسب و کار در 25 سالگی به چه کاری مشغول بوده اند
) در سال 2012 می گوید دوران کاری او در HBS بسیار متفاوت تر از کار در گوگل بود اما این تجربه، او را در درک قدرت اینترنت کمک کرد: از آن زمانی که من در جای اکنون شما نشسته بودم، زمان زیادی نمی گذرد؛ اما دنیا از آن زمان تا به حال تغییرات زیادی به خود دیده است. در بخش من (بخش B) تلاش زیادی شد که اولین کلاس آنلاین HBS برگزار شود. ما مجبور بودیم از یک چت روم AOL و سرویس دایل آپ استفاده کنیم ...
دست های پرتوانی که یک پا هنرمندند+ تصاویر
؟ من هم تا جایی که می شد دست هایم را کج می کردم و می گفتم منم همینطوری ام. سیزده به درها و دورهمی ها برایم کسل کننده بود چون هم سن و سال هایم مدام در حال ورجه وورجه و شیطنت بودند اما من به خاطر فاطمه کنارش می نشستم و ناشکر نبودم. بودن فاطمه و خوشحالی اش را به بازی با دیگر بچه ها ترجیح می دادم، الآن هم همین طور است و از بودنش در خانواده مان خوشحال و شاکرم. مادر فاطمه ادامه می ...
فریادهای بلند در دل سکوت/ لزوم تغییر نگرش جامعه نسبت به معلولان
سنگ به سرم توسط یکی از دوستان به مدت 2 هفته دچار خونریزی شدید شدم و با گذشت زمان تکلمم را از دست داده و بیماری ام روز به روز وخیم تر شد. وی با بیان اینکه برای درمان بیماری ام به آلمان رفتم و تحت عمل حراجی قرار گرفتم، ادامه داد: هنگام بازگشت از آلمان تمام دارایی و داروهایم توسط دزدی ربوده شد و این موضوع بر وضعیت بیماری من تاثیر منفی بسیاری گذاشت، اکنون با عصا و با درد قدم بر می دارم. ...
فقط اجازه سفر به قم و تهران را دارم
در تهران و سیستان و بلوچستان و قم مشکلی ندارم اما برای استان های دیگر محدودیت هایی وجود دارد. مثلا مدتی قبل می خواستم به خراسان بروم و در تشییع جنازه ای شرکت کنم، برخی اشخاص با من تماس گرفتند و از من خواستند که در این مراسم شرکت نکنم و این مشکلات در سایر استان ها وجود دارد. من امیدوارم با تدبیر مسئولان دلسوز مشکلات این چنینی رفع شود و من به عنوان یک ایرانی فارغ از شیعه یا سنی بودن مشکلی برای تردد نداشته باشم و برای من شیعه و سنتی تفاوتی ندارد. ...
اکران یک فیلم ایرانی به درخواست دانشگاه های اروپا
...> یک فیلم ساز انگلیسی بعد از دیدن آن به من گفت که در صحنه ی بازی بچه ها، اسم چند کشور را آوردید و آن ها را وارد ماجرا کردید؛ داستان چیست؟ در پاسخ به او گفتم که این کشورها که نام بردم، همگی در بحران و رنج و درد هستند و تمام آنان در فیلم حاضر بودند. به نظرم بیننده ها به ناخودآگاه به این موضوع پی می برند اما اشاره ایشان باعث خوش حالی من شد. بازیگر اول این فیلم، مادر سعد، یک شخصیت غیر ایرانی ...
مرتضی آقا خوان : هر موقع تیممون خوب بازی می کنه، کسی که تو تیم چشم می خوره، من هستم
بالاخره کار خودت رو کردی که گفتم آره خدا رو شکر. این دستبندت رو بعد از این که چشم خوردی، گرفتی؟ آره، این یه دستبند چشم و نظر هست که مادرم بهم دستور داد بگیرم. این ایده سلفی تو رختکن پیکان از کجا اومده؟ بعد از هر برد این کار رو انجام می دیم، فکر کنم اولین بار صادق بارانی این کار رو انجام داد.. از معدود تیم هایی هستین که بعد از بردها هیچ وقت سلفی ...
مصاحبه با فردی 27 ساله، که به 97 کشور دنیا سفر کرده!
واقع تمام زندگی ام در حال سفر بودم. هم پدر مادر و هم پدربزرگ و مادربزرگم در طول جوانی شان به مکان های مختلفی سفر کرده اند و من در محیطی بزرگ شده ام که با سوغاتی و یادگاری هایی از سراسر جهان پر شده است. وقتی کودک بودم عروسک کوالایم در واقع یک کوالای واقعی بود که تاکسیدرمی شده بود و آن را زمانی که شکار آن قانونی بود پدربزرگم در استرالیا شکار کرده بود. من خیلی خوش شانس بودم که تا قبل از 17 سالگی همراه ...
سقوط "دمشق" و وقوع قطعی تنش داخلی در "ایران"!
...> الان معذور هستم بیشتر از این توضیح بدهم. به هر حال من با اعتقاد به خدمت به یاران امام زمان به قم آمدم. و اولین کاری که با یکی از دوستان به نام آقای مهری کردیم تحقیق در خصوص احادیث امام مهدی بود؛ و یک معجم احادیث جمع کردیم؛ و بعد از آن هم عصر ظهور نوشته شد. از آن زمان ما را به عنوان متخصص در زمینه عصر ظهور دانستند؛ و بعد از عصر ظهور هم معجم امام مهدی (عج) را نوشتیم که هر حدیثی شناسنامه ...
"شکارچی ذهن" ؛ سریال قاتلان زنجیره ای
و از لحاظ روانی بررسی شوند. در عین حال در این مورد هم بسیار حساس بودم که به من می گفتند: اوه، شما هفت را ساخته اید، شما پدر هرزه نگاری شکنجه هستید. و من هم جواب می دادم: نه، در فیلم درباره شکنجه صحبت می شود، ولی تماشاگر آن را از سر نمی گذراند. قرار نیست در این فیلم به دلایل دراماتیک تماشاگر همه چیز را تحمل کند. بنابراین مساله این است که آیا می خواهید بخشی از راه حل باشید یا بخشی از مشکل؟ شما قبلا ...
سقوط یک فرشته
...، بیکاری اش، بعدها مشکل اعتیادش هم اضافه شد به طوری که نون شب هم نداشتیم بخوریم. 9 سال از زندگی ام با هر بدبختی و تیره روزی سپری شد، هرچقدر تلاش کردم شوهرم را ترک بدهم فایده ای نداشت که نداشت. البته ناگفته نماند که روحیه دینداری، توکل، باورهای دینی و مذهبی در خانواده ما بسیار ضعیف بوده و من نیز از والدینم الگو گرفته و برای حل مشکلاتم دست به دامن هر کس یا هر کاری جز خدا می شدم. در واقع وجود ...
بعد از تشویق رهبری سعی کردم جدی تر شعر بگویم
کردم و دوست داشتم ارتباطم را با بچه ها حفظ کنم. مگر شعر چیست؟ احساس است دیگر. عنصری که بیشتر از هر چیزی می چربد احساس آن است. اگر احساس شعر نبود من سراغش نمی رفتم. تنها همدم تنهایی هایم شعر بوده است. نقش همسر، فرزند، پدر و مادر مرا بازی کرده است و در مقابل این شعر من سعی کرده ام هم مادر باشم، هم فرزند؛ هم معشوق و هم عاشق. آدم در تمام اینها چیزی جز عاطفه پیدا نمی کند دیگر. در صحبت هایتان ...
زیر آوار بر تو چه گذشت؟
... همه می دانند ساعت 9 و 40 دقیقه شب بود که من در بیمارستان و شیفت شب بودم، ناگهان همه چیز لرزید. من سراسیمه بیرون دویدم و قبل از آنکه سقف روی سرم بریزد به پارک کناری رفتم و یک ربع آنجا نشسته بودم. باور نمی کنید صدای غرش غریبی می آمد. غرش چه؟ انگار زمین فریاد می زد. خاک را روی هوا احساس می کردم. دهان و حلقم پر از خاک شده بود. وقتی هم زلزله تمام شد خاک در هوا فوران می کرد ...
شیوا مقانلو؛ شمایل یک زن شرقی
داشتن خود این کلمه، فکر می کنم به من می آید. *تا به حال شده غریبه ای در اولین برخورد شما را به اسم کوچک صدا بزند و هیچ مشکلی با این قضیه نداشته باشید؟ در ملاقات های رودررو هرگز نشده ولی در فضای مجازی یکی دو باری بوده که فرد غریبه ای مسیجی نوشته و مرا به اسم کوچک صدا زده و تازه همین یکی دو سال اخیر هم بوده یعنی احتمالا بعد از خوانده شدن متون فانوس دریایی که خب حدس زدم خواننده ...