سایر منابع:
سایر خبرها
عناصر سرکوبگر شادی در آموزه های قرآنی دیده نمی شود
ایران مذهب تشیع مذهب مسلط است و اهل تسنن در اقلیت به سر می برند. البته باید جداگانه آن ها هم مورد بررسی قرار بگیرند که در میان اهل تسنن داستان چگونه است؟ نوع مواجهه با عواطف چگونه است؟ آموزه هایی که وجود دارد آموزه هایی است معطوف به سرکوب عاطفه ای مانند شادی یا خیر؟ می توانیم بحث کنیم که آیا آموزه های دینی حزن را بر شادی ترجیح می دهند؛ یعنی می توان دو گونه بحث کرد: یکی بحث مستقیم راجع به خود شادی ...
حرفهای جالب دزدان و کلاهبرداران مرفه
همدستش متواری است و خودش به اتهام سرقت سریالی از خانه های شمال شهر بازداشت شده است. می گوید سوء سابقه ای که داشتم باعث شد از کار بیکار شوم و حرف های همدستم وسوسه ام کرد تا تخصصم را از گوشی دزدی و کیف قاپی تغییر دهم و سارق خانه شوم. چطور دستگیر شدی؟ چند روز قبل سوار ماشین دختر مورد علاقه ام بودم که چون داشت سیگار می کشید پلیس از او خواست نگه دارد. ما هم که دزد بودیم، ترسیدیم و ...
میدری: تولید یأس در کشور باید متوقف شود/باید با حاکمان خود آشتی کنیم
. سال های سال چنین سهل انگاری در کشور اتفاق افتاده است. بانک مرکزی باید کنترل کل اطلاعات بانک ها را بدون هیچ گونه عقب نشینی به دست بیاورد چون در غیر این صورت نمی تواند تورم و نرخ سود بانکی را کنترل کند، عملیات مالی غیرشفاف خواهد شد و فساد هم گسترش می یابد . منشأ برخی از اختلاس ها، ضمانت نامه ها و حواله هایی بود که بانک مرکزی نظارتی روی آنها نداشت. در زمان دولت قبل، بیش از مقدار اعلام شده ...
ما برای خودمان قلم نمی زنیم
بزرگ شدم، زمینی که مدت های بسیاری مرا در آغوش داشت، تعلق دارم. این را فراموش نکنیم زندگی اینچنینی در اینجاها یک نوع عادت پذیری است. این عادت پذیری در زندگی همه ماست و به هیچ عنوان نمی توانیم از آن گریزی داشته باشیم. تن زدن به آن از سر ناچاری است، من معتقدم یک نوع خودآگاهی است برای درهم شدن، آمیزش و یادگیری و شناخت آن چیزی که گوشت و پوست و استخوان و حس پُرتوان عاطفه به آن احتیاج دارد. من دوست ندارم ...
قطع همکاری یا اخراج از دانشگاه آزاد؛ مسئله این است / یک استاد در دو دانشگاه نگنجد!
اینکه 25 سال است با این دانشگاه همکاری می کنم، گفت: از سال 1386 یعنی از ده سال پیش به عنوان عضو پاره وقت دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد علوم تحقیقات بودم و در سال 1390 هم تقاضای رسمی شدن کردم که گروه علوم سیاسی این واحد با درخواست من موافقت و آن را برای مسئولان دانشگاه آزاد ارسال کرد. این فعال سیاسی اصلاح طلب درباره اینکه چگونگی اخراج خود از دانشگاه آزاد تصریح کرد: از اینکه حقوق بهمن ماه من را پرداخت ...
صورتم را می خواهم
زمانی که مرا به بیمارستان بردند، هوشیاری ام را از دست نداده بودم، اما به محض رسیدن به بیمارستان بیهوش شدم و به کما رفتم. دوهفته در کما بودم. بعد از آن به هوش آمدم اما ای کاش هیچ وقت بیدار نمی شدم. چند وقت در بیمارستان بستری بودی؟ زندگی من بعد از آن انفجار نابود شد و از بین رفت. من یک سال و نیم در بیمارستان بستری بودم و مدام مرا به اتاق عمل می بردند. ده ها عمل جراحی انجام دادم و ...
چهل تن : دشوارتر از این نیست که ایران را این گونه ببینیم
زندگی ایرانی گرفتاریم. در مورد آن سال ها این را هم خوب می دانم که از آرمان جوانانه تغییر فوری جهان بسیار دور بودم. این برایم حیرت انگیز است که هرگز در من کششی برای پیوستن به یکی از دو جریان سیاسیِ خوشنام و جوان پسندانه آن روزها وجود نداشت. شاید همه چیز را در ادبیات جست وجو می کردید. ادبیات مرا کاملا راضی می کرد. به نظرم نویسنده بودن خودش عنوان وسوسه انگیز و مهمی بود. ...
نامادری از جنس عشق و ایثار
دخترها کنارشان بودم و تا مدت ها از او و نوه ام پرستاری می کردم. در این سال ها وقتی خسته می شدم با خدا خلوت می کردم و می گفتم من مادر هستم و می خواهم که قدرتی به من بدهی که بتوانم برای این بچه ها مادری کنم. 12 سال قبل همسرم از دنیا رفت. یک روز صبح وقتی صبحانه می خوردیم ایست قلبی کرد و آسمانی شد. بعد از رفتن او سعی کردم برای بچه ها در کنار مادری جای خالی پدر را نیز پر کنم. هربار یکی از بچه ها ازدواج ...
برای برگزاری مراسم حضرت زهرا(س) وسیله خانه فروختیم
...، با من تماس گرفت و روز مادر را تبریک گفت. آخرین هدیه اش صدایی بود که هنوز در گوشم طنین انداز می شود. دو روز بعد هم شهید شد. محسن همیشه دست پر بود، نگاه می کرد آنچه را که دوست دارم برایم تهیه می کرد اصلاً مناسبتی هدیه نمی خرید. با خواهرش مشورت می کرد و می گرفت. بی بهانه و بی مناسبت کادو برایم می خرید. من به عنوان یک مادر، شهادت را در وجود محسن و در رگ و ریشه اش می دیدم. می دیدم این خاص بودن را ...
عارف عاشق زندگی بود، مشتاق شهادت
می توانم بکنم. بدنش آماده بود و دوره های لازم را دیده بود و من اطلاع نداشتم. گفت می روم کفش رزمندگان را واکس بزنم. من می گفتم اگر می روی کفش های رزمندگان حرم بی بی زینب(س) را واکس بزنی پس برو عزیزم. مرا با معرفتش آشنا کرد و من قبول کردم که برود. بار اول که رفت خیلی برایم سخت بود. هر دوی مان عاطفی بودیم و زمانی که رفت خیلی اذیت شدم. هنگام رفتن، قرآن، آب، آیینه و اسفند را آماده کردم و گفتم ...
زندگی پررنج دخترکان در یک چال، در زمینی بایر در مرکز شهر زابل/ عکس
دست های خالی پدر و آوارگی و بی خانمانی شان و به دنبالش نگاه های سنگین و کنایه های بچه های مدرسه، ریشه هر ذوقی را در وجودشان خشکانده بود. بچه هایی که شاهد زباله گردی پدر این دو دختر بودند و سرافکندگی ناشی از کلوخ نشینی و چال خوابی شان، باعث شد تا از مدرسه روگردان باشند و هر روز با حسرت مدرسه رفتن بچه ها را تماشا کنند. حالا چند ماهی است که زندگی آنها با چال خوابی همراه شده است، چاله ای ...
از آرزوی پیشرفت بسکتبال کردستان تا آرزوی کسب سرمربیگری تیم ملی
ساینا سنندج بازی کردم و بعد به فولاد مبارکه اصفهان رفتم و تا سال 80 آنجا بودم بعد هم به صبا باطری تهران پیوستم و بعد هم در تیم های مهرام تهران، پگاه همدان، دانشگاه آزاد و شهرداری گرگان بازی کردم. فارس: وضعیت بسکتبال کردستان را چطور ارزیابی می کنید؟ بسکتبال کردستان همواره بازیکنان خوبی داشته اما متاسفانه از لحاظ تیمی خیلی شرایط مساعد و استانداردی نداشته و به روش سنتی اداره می ...
گفتگو با دختر بوکانی که وارد استادیوم شد (عکس)
هواداران به ایشان تبریک بگوییم و از ایشان به خاطر تمام زحمت هایی که به تیم سردار بوکان می کشند تشکر کنیم ضمنا باید بگویم که قبلا با مسئولان با مدیر اداره ورزش و جوانان بوکان و مدیر عامل باشگاه سردار بوکان در مورد حضورم در استادیوم هماهنگ کرده بودم. *احتمالا استرس زیادی داشتی؟ استرس زیادی نداشتم ، من به خاطر تبریک به سرمربی تیم در ورزشگاه حاضر شدم. *مشکلی برای ورود به ورزشگاه ...
اتفاقی که روی بوم افتاد
همین طور ادامه پیدا کردند تا 8سالگی. با تشویق پدر و مادرم، پیش استادی رفتم که در محل سکونتم یکی از نقاشان خوب بود که نام شان در خاطرم نیست. هنرستان رفته و رشته گرافیک را انتخاب کردم تا فارغ التحصیلی از دانشگاه که تاکنون ادامه دار بوده. چقدر طول می کشد یک تابلو را بکشید؟ رسیدن به ایده زمان زیادی می خواهد. شاید ماه ها و شاید هم سال ها، اما اجرای کار مدت زمان کمتری می گیرد. کار ...
مردم نی ریز هنوز فراموشم نکرده اند
دانشگاه برای افرادی نظیر او بیشتر به رؤیا شبیه بود تا واقعیت. در این شرایط، برای قبولی در دانشگاه تنها چیزی نزدیک به چهار ساعت در شبانه روز استراحت می کرد و مابقی اوقات مشغول درس خواندن بود. او می گوید: در شهریور ماه 1362 به شهرستان استهبان منتقل شدم و به عنوان رئیس بیمارستان امام خمینی(ره) و رئیس مرکز بهداشت مشغول به خدمت شدم. در کنار پزشکی، مسئولیتهای دیگری نیز داشتم؛ از جمله ریاست شورای ...
عزیز نسین : تنها طنزی را طنز واقعی می دانم که به سود مردم باشد
کردند به فشار آوردن: چرا فرار کردی؟ هرچه کردم نتوانستم دلیلش را بگویم. درست سی ودو سال از موضوع گذشت. حالا می توانم بگویم به دلیل گریه از مدرسه فرار کردم. ده ساله بودم که بخت یارم شد و در امتحان ورودی مدرسه قبول شدم. بعد از آن قرعه کشی هم شد که من در آن هم موفق شدم و خلاصه ثبت نام کردم. دو سالِ اول خوب گذشت. وارد کلاس پنجم که شدم کارها به هم ریخت. آن زمان درسی داشتیم به ...
پدری که پسر بیمارش را کشت
می ریخت، گفت: من از این وضعیت خسته شده بودم. هر بار که از سرکار به خانه برمی گشتم می دیدم ابوالفضل با چاقو مادر و خواهرش را تهدید به مرگ کرده و آنها از ترس برای ساعت ها در دستشویی پنهان شده اند. ابوالفضل همه اسباب و اثاث خانه را می شکست و آرامش ما را گرفته بود. روز حادثه همسر و فرزندانم در خانه نبودند و ابوالفضل خیلی بی قرار بود. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم دستمالی را دور ...
زن وشوهری که با هم به جهنم می روند!
دنیا آوردی خیلی نعمت است. همین که آمدی یک خرده غذا خوردی، یک خرده گوشت گوسفند و شیر و ماست و پنیر خوردی، نطفه من درست شد و خدا مرا به صورت انسان ساخت، خیلی نعمت است و من جبران پدر بودن تو را نمی توانم ادا کنم، تو فقط راضی باش من دنبال عشقم بروم. گفت: برو. پدرش بی رحم که نبود، نداشت. من می خواستم بروم طلبه بشوم پدرم گفت: بابا وضع مرا که می دانی نمی توانم خرجیت را بدهم. گفتم: نده، رزاق من ...
گلریزان نیکوکاران برای آزادی الیکا
بازداشت و جسد آن مرد هم به پزشکی قانونی منتقل شد. این در حالی بود که پزشکی قانونی نیز اعلام کرد آن مرد براثر اصابت ضربه چاقو به قتل رسیده است. با مشخص شدن این ماجرا، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد . ابتدا مادر الیکا مورد تحقیق قرار گرفت که مدعی شد شوهر صیغه ای اش را نکشته و آن مرد خودکشی کرده است. این در حالی بود که سرانجام دختر 19 ساله او به نام الیکا گفت: من نذر کرده بودم شله زرد ...
درامتدادتاریکی؛ آخرین فرار
... دختر جوان درحالی که بیان می کرد اعتیاد و رفتارهای خشن پدرم مرا از خانه و زندگی ام گریزان کرد درحاشیه جلسه بازپرسی به تشریح ماجرای فرارش پرداخت و گفت: هفت ساله بودم که فهمیدم پدرم تبعه خارجی است. چرا که هنگام ثبت نام در مدرسه با مشکلاتی روبه رو شدم اما مادرم در حالی این موضوع را از من پنهان می کرد که من درباره طلاق مادرم از همسر قبلی اش دچار تردید شده بودم و نمی دانستم آیا همسر اول او ...
داستان زندگی یک کودک مبتلا به سندرم استروج وِبِر دلنوشته یک مادر: برای تحقق آرزوهای آرزو کمکم کنید
به گزارش سلامت آنلاین نوع خاص بیماری آرزو و هزینه های درمان و نگهداری بالای او باعث شد که پس از 13 سال، مادرش شرح حالی از زندگی او و مراحل درمانی اش از بدو تولد تاکنون را نوشته و در اختیار سلامت آنلاین قرار دهد، به این امید که جامعه پزشکی ایران و خیرین برای درمان و بهبود شرایط دخترش چاره ای بیندیشند. آنچه در زیر می آید داستان زندگی آرزو ست که مادرش نوشته است . من ناهید رضائی، مادر آرزو رحیمیان، کودک مبتلا به سندرم استروج وبر هستم. شغل من خیاطی ...
ابراهیم فیاض هم به محمود احمدی نژاد پیوست
که در ابتدا انتقادات به سمت دولت بود و بعد یک عده فرصت طلب آمدند و اعتراض ها را به انحراف کشیدند. به نظر شما اگر امروز روز انتخابات سال 96 ریاست جمهوری بود، آقای روحانی از لحاظ بدنه اجتماعی چه وضعیتی پیدا می کرد؟ آیا دوباره همان 5/23 میلیون رای را می آورد؟ این را من اینطوری نمی توانم جواب دهم، همیشه باید رقیب را دید. آرای روحانی در سال 96 از باب رقابت با رئیسی بود، بخشی از جامعه تصور می ...
چه دلایل عقلی بر زنده بودن امام زمان(عج) وجود دارد؟
) است و در سامراء در سال 255 هجری متولد شده است و در پس پرده غیبت زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد. پذیرش طول عمر حضرت مهدی(عج) نیز هیچ گونه استبعادی ندارد. زیرا آن حضرت با دانش خدادادی و با استفاده از روش های طبیعی و علمی می تواند برای مدتی بسیار طولانی و بدون اینکه آثار فرسودگی و پیری در او پدیدار گردد، در این دنیا زندگی کند. علاوه بر اینکه استبعادی ندارد که در عالم ...
به دنبال ابلاغ پیام صلح و دوستی به جهانیان هستم+فیلم
ایده و خلاقیتی به کار ببندم تا اثری انسانی به نام خودم و سرزمینم در دنیا ثبت کنم. جلال زاده افزود: اما اینکه چطور چگونه و کجا همیشه برایم سوال بود. از همان دوران شخصیت های خیالی شب و روز همراهم بود، شخصیت هایی که در ذهنم ساخته بودم مانند پزشک، مرد هندی و ...، بعد از اینکه وارد کار در آتلیه عکاسی شدم، با عکاسی از اقشار مختلف مردم و دیدن سلایق و رفتارهای آنها این رویاها کم کم رنگ گرفت که همه ...
تاثیر مبارزات سیاسی بر تازه مسلمان روس
خودم به تولید و انتخاب نوع حجاب و پوششی که می خواهم، اقدام کردم تا به گونه ای باشد که هم زیبا باشد و هم حجابم نیز رعایت شود. من در سال 2005-2004 حجاب را کامل رعایت می کردم. برای من این امر خوشایند بود. الان 11-12 سال است که حجاب دارم. این امری عادی شده است که باید حجاب داشته باشم. همانند امر بیدارشدن و دست و روی شستن که برای هر انسانی عادی شده و اگر کسی این کار را انجام ندهد، وضعیت نرمالی طی روز ...
خرد پیشرفت و توسعه؛ سرمقاله رضا داوری اردکانی در نشریه فرهنگستان علوم
و برای دوام و استمرار آنست. وقتی من وارد دانشگاه شدم، برنامه درسی دانشگاه ها هنوز سالیانه بود. نمی دانم چرا و برای چه مصلحتی ناگهان تصمیم گرفتند که درس ها در دو نیم سال تدریس شود. من این تغییر را به کلی بی وجه نمی دانم اما می دانم که دانشگاه با این تغییرها اصلاح نمی شود. به نظر می رسد که برنامه دانشگاه را به پیروی از رسم و رویّه متداول در بعضی کشورهای دیگر تغییر داده اند و نپرسیده اند ...
برگشتم تا قهرمان المپیک شوم
را می خوانید: خیلی زودتر از موعد و بعد از یک جراحی سنگین به تکواندو برگشتی. درست است که زودتر از موعد به مسابقات برگشتم اما این اتفاق کاملا با برنامه رخ داد. هر روز من طبق برنامه پیش می رفتم. خداراشکر که بدنم زود جواب داد؛ اگرچه خودم در این مدت خیلی تلاش می کردم. دکتر آفتابی، فیزیوتراپم هم خیلی به من کمک کرد. حتی زمانی که در خانه بودم، حرکاتی را که فیزیوتراپم گفته بود، انجام می ...
حاضرم در افغانستان نیازمندان را درمان کنم/ امیدوارم شاه جهان سفیر مهربانی باشد
درمانی درست ختم می شد. فارس: چگونه با دختر افغانستانی که نیاز به کمک داشت آشنا شدید؟ خواجوی: زمانیکه به تهران بازگشتم، به واسطه یکی از دوستانم به یکی از گرمخانه های شهرداری برای افراد بیجا رفتم و در طی چند روز آنها را ویزیت کرده و کارهای مربوط به درمان آنان مانند آزمایش، سی تی اسکن و آمادگی برای عمل جراحی را پیگیری می کردم. تا اینکه از طریق خبرگزاری فارس، مطلع شدم ...
ابراز پشیمانی در برزخ زندان
.... از خواستگاری ات بگو. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون، کلاس سوم راهنمایی بودم که مادر گفت برایت خواستگار آمده. خیلی تعجب کردم. سن و سالی نداشتم که برایم خواستگار بیاید. مخالفت من مقابل پدر و مادرم بیهوده بود. چند روز بعد زنگ در خانه مان را زدند و محسن و خانواده اش با گل و شیرینی وارد شدند. خیلی خجالت می کشیدم و وقتی گفتند چایی بیاورم، چیزی نمانده بود آن ها را ...
استخر کوچک، مقدمه پرش بلند/ جوانان مهارت بیاموزند
ساختن زندگی خود بسته و در هر دوره 70 میلیون تومان سود کسب می کند. این جوان 23 ساله قزوینی که در شهرستان تاکستان استان قزوین سکونت دارد، توانسته با راه اندازی کسب و کاری برای خود به طور میانگین ماهانه 10 تا 12 میلیون تومان درآمد کسب کند. این جوان کارآفرین در گفت وگویی با اشاره به شرایط خود گفت: در سن 20 سالگی دانشجو بودم و کاری نداشتم و در باغ پدرم کار می کردم تا این که در ...