خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
شعر در فردای نیامده (2)
سال هایی را که در آپارتمان کوچک در حوالی سیدخندان و حوادثی مهم: یک روز زودتر آمدم خانه و در حین آشپزی گفتم: تو آنقدر شلوغی که در لوبیا قند دانه دانه می کنی و خوابیدم کسی با من (بعدها چرا) پارک هم نمی رفتم (گزارش ناگزیر، شمس آقاجانی، صفحه 15، نشر بوتیمار، 1391) خب دوست عزیز از خدا چه خبر میان فنجان و دو دانه قند و یک رادیو ای او فقط خالیست ...
مهم ترین و به یادماندنی ترین جمله رهبرانقلاب در سال 96 کدام است؟
روزی را که شماها در قدس نماز جماعت میخوانید، ببینید و ببینیم ان شاءاللّه؛ ما معتقدیم که این روز خواهد آمد. ممکن است شخص این حقیر یا امثال ما نباشند، امّا این روز خواهد آمد و دیر هم نخواهد شد. چند سال پیش، این همان دولتِ صهیونیستیِ همسایه ی شما گفت که ایران را ما تا مثلاً 25 سال دیگر، چنین میکنیم، چنان میکنیم؛ من گفتم که شما 25 سال دیگر را درک نخواهید کرد که بخواهید آن وقت شما آن کار را انجام بدهید ...
پروژه های آینده برندگان اسکار 2018 را بشناسید
بود که باز هانس زیمر را شکست داد و مجسمه طلایی را برد. او در دوره هشتاد و هفتم هم به خاطر هتل بزرگ بوداپست توانسته بود بالاتر از زیمر و در میان ستارگان جایزه را به خودش اختصاص دهد. بعد از شکل آب موسیقی دسپلا را خیلی زود در انیمیشن جزیره سگ ها ی وز اندرسون خواهیم شنید. انیمیشنی که حدود 10 روز دیگر روی پرده سینماهای آمریکای شمالی خواهد رفت. او همین طور موزیسین فیلم عملیات نهایی است. اثری ...
جان مریم چشماتو واکن،سری بالا کن!
گوید من نذری کرده بودم و دیروز حاجت روا شدم، گلها و نخ و سوزن ها رو یک جا میخرم، البته نیاز ندارم، ببرید خانه تان! بعد چندتا اسکناس هم می گذارد در کیف خواننده جوان... "آی نازنین مریم... وای نازنین مریم...." پیرزن می گوید سرمان را بردی بچه ! امروز که بخیر گذشت، جمع کنیم برویم خانه، تا فردا خدا کریم است. بچه جان این قرقره ها را هم ببر برای مادرت، خیاطی کند سرش گرم میشود، مریضی یادش می رود. چند دقیقه بعد از هیچ کدام خبری نیست. فقط چندتا لاله روی زمین افتاده که مردم تو آن شلوغی سعی می کنند پایشان را روی گل ها نگذارند... ...
قلب های تپنده زندگی تان را دریابید/ چشم به راه فرزندان
و بچه ها آمده باشند و من متوجه نشدم؛ اوج انتظار را می شد از چشمانش خواند. روز چهارم در راهرو قدم می زد گفتم بفرمایید خانه ما، گفت نه شاید بچه ها بیایند متوجه نشوم شاید هم تلفن بزنند گفتم شماره شان می افتد. آخر قبول کرد که بیاید چند دقیقه ای نشست مدام سرش را تکان می دهد. ناگهان گفت: صدای زنگ نمی آید؟ گفتیم نه ما نشنیدیم. گفت: چرا انگار زنگ خانه مرا زدند ...
تولید سالیانه 11 میلیون گلدان گل شب بو در استان اصفهان
هزینه های زندگی و دوندگی های شبانه روزی برای تهیه یک لقمه نان حلال، دیگر کسی سراغی از گل نمی گیرد و کسادی بر بازار گل فروشی ها حاکم شده است. وی پیرامون اینکه تنها یک روز به عید باستانی باقی مانده، اما هنوز بازار فروش گل در اصفهان راکد است، اظهار داشت: مشتری، گرانی گل را از چشم ما می بیند، اما همه چیز دست دلالان بازار است، مافیای گل اوضاع را خراب می کنند. این گل فروش با سابقه با ...
شوماخر ایران: ترجیح می دهم به من بگویند لاله صدیق ایران
سرعت توانستم مقام سوم کشوری را به دست آورم. چون از تمرینات و مسابقه دور بودم. احساس می کنم تمریناتم کم بود و تنظیمات ماشینم طوری نبود که بتوانم با سایر رقبا به رقابت بپردازم. به طور حتم اگر کمی تمریناتم را بیشتر انجام داده بودم نایب قهرمانی ام حتمی بود اما با توجه به تجربیات راننده ها و قدرت ماشین هایشان قهرمانی ادعایی غیرواقعی بود. سال پر فراز و فرودی بود. در بعد اتومبیلرانی ...
ای کاش نوروز بعدی خانه باشیم
فرهنگی بودم که بچه ها یکی یکی وارد کلاس شدند. دور تادور نشستیم و اول از همه من خودم را معرفی کردم و بعد نوبت بچه ها بود. گفتند جرم مان را هم بگوییم؟ گفتم نه ، چه فرقی می کند شما چکار کرده اید؛ من می خواهم بدانم که چکار می خواهید بکنید . آن روز با خنده و شوخی گذشت و بچه ها بخشی از زندگی من شدند. یواش یواش با بچه ها بیشتر آشنا شدم. هیچ وقت مستقیم از خودشان، زندگی شان و جرم شان نپرسیدم اما ...
آداب و رسوم مردم قزوین از گذشته تا امروز/ رنگین کمان اقوام به رنگ بهار می شود
کردند تا شناخته نشوند و معمولا خوراکی های شفا بخش می خواستند یا به در هفت مغازه می رفتند. اگر صاحب مغازه چیزی برای دادن نداشت در پاسخ می گفت: آنچه از دیگران گرفته ایم می دهیم ؛ اگر پول دریافت می کردند با آن لوازم آش شله قلمکار خریده می شد و آتش تهیه شده را به بیمار می خوراندند. در این رفتار هم صله رحم، شادی، کمک به دیگران و دست گیری از نیازمندان آشکار است؛ انگیزه هایی که ایرانی ...
مهماندوست: روحانی را دوست ندارم و به او رأی ندادم/ عسکری من را یاد چرچیل می اندازد/ علی کریمی جگر دارد
حال حاضر در موزه این کشور قرار دارد. بعد از دیدار با رئیس جمهور تایوان نیز من را در یک ماشین جیپ روباز در سرتاسر شهر گرداندند و مردم به من گل اهدا کردند. وقتی فکر می کردم به عنوان یک ایرانی باعث خوشحالی مردم تایوان شدم بسیار احساس غرور کردم. تسنیم: و اتفاق دوم؟ لحظه بعد نیز در المپیک ریو بود که باعث شد تکواندوی آذربایجان علی رغم عدم دریافت مدال در این مسابقات، در تکواندوبه یک ...
عابدزاده: بیست سال زود به دنیا آمدم
- اگر بیست سال دیرتر متولد می شدم الان با قرارداد چند میلیاردی بازی می کردم و باشگاه ها برای جذبم سر و دست می شکستند. من اگر بیست سال دیرتر به دنیا می آمدم الان در حال آماده شدن برای بازی در جام جهانی روسیه بودم. هر چند پسرم امیر به خوبی دارد راهم را ادامه می دهد و شک ندارم در آینده ای نزدیک به مرد شماره یک دروازه تیم ملی تبدیل خواهد شد. به گزارش اعتدال، روزنامه آفتاب یزد نوشت: لابد ...
تا گفتم مکانیک شریف، گفت برو و نمون!
حضور داشته اند، اینکه اسم خیابان هایش به حروف انگلیسی است و شماره دارد ، منازل ویلایی که حیاط هایش دیواری هم نداشت و به هم متصل بود. اتفاقاً در یک روز گرم تابستان آنجا بودم. با خودم گفتم: مردم چطور این همه سال در اینجا و با این گرما زندگی می کنند. کسی در آن نشانی نبود، صبر کردم آنجا تا ظهر که ماشین غذا آمد. بعد به او گفتم: آمده ام که بروم پایگاه شهید معقولی، جایی که فلانی هست. گفت بیا با ...
با این وضعیت نمی توان شهر را اداره کرد
قبل از انتخابات می گفت: اگر من با این مقدار رای انتخاب شوم، فلان کار را می کنم. اما بعد که انتخاب شد می بینیم که نه تنها وعده هایش عملی نمیشودکه در مسائل جاری قبلی هم سست می شود. دولت حل مسائل سیاست خارجی را وعده داد، اما می بینیم که بعد از انتخابات با فشاری که از خارج وجود دارد و عملکردی که در داخل اتفاق می افتد، همان دستاورد قبلی را هم میرود که از دست بدهیم. این احساس ناامیدی دقیقا ...
یادی از شهدا
و طلا و ملک و کارخانه و مزرعه و زمین و تجارتشون رسیدند و پول و سرمایه و توان کار در کشور در انحصارشون قرار گرفت و متاسفانه بجای خدمت و توسعه دادن کشور و گره گشایی از کار مردم ، کاری کردند که باقی ملت هم در پیچ و خم زندگی به سختی بیفتند و چشم به دست اونا باشند . مردم کارهای زشت دشمن شاد کن اینها را فراموش نمیکنند و بدانند که روز به روز در چشم مردم ذلیل تر و بی هویت تر میشوند و درهای دنیا ...
60 دقیقه از نزدیک با کفاشیان و ناگفته هایش
شدم و دیدم به نفع فوتبال نیست که کاندیدا شوم. خودم هم واقعا خسته شده بودم. به هر حال کسی که آماده گرفتن پستی می شود باید انگیزه و انرژی کامل را داشته باشد. وقتی بعد از هشت سال و نیم این همه فشار را تحمل کردم، گفتم کنار بروم تا کس دیگری بیاید. منتهی کسی بیاید که با هم، هم فکر باشیم و من هم بتوانم کمش کنم تا سیستم جلو برود اما فشارهای وزیر هم بی تاثیر نبود و باعث شد من دیگر علاقه ای برای ماندن نداشته ...
آخرین سرمقاله روزنامه های سال 96/ امید به آینده، هدیه نوروز به ایرانی ها
درباره این آخری گفتم متکدیان گردن کلفت! ولی درباره مورد بعدی می خواهم قضاوتی هم بکنم؛ یک پسر و دختر جوان با لباس مجلسی و چهره آرایش کرده و مدرن! از مردم تقاضای کمک می کردند با این جملات داریم می رویم عروسی، کیف پول را خانه جا گذاشته ایم! به آنها می گویم خب! یک تاکسی دربست بگیرید و به عروسی بروید، آنجا از فامیل تان پول قرض بگیرید و یا با همان تاکسی به خانه برگردید و کیف پولتان را بردارید. پاسخ آنها ...
سالِ بی سالنامه به دنبال گرانی بی پیشینه کاغذ
. کاغذهای داخلی به دست ما نمی رسد مجتبی یکی از مغازه دار های کاغذفروشی عمده می گوید: اتفاقا بازار فروش ما بالعکس دیگر کاسب ها خوب هست، چون وقتی کاغذ گران می شود، تولیدکنندگان هم از بیم نوسان نرخ در روزهای بعد اهتمام می کنند تا جایی که امکان دارد نیازشان را تأمین کنند، اما مسأله این جاست که برخلاف گفته مسئولین ما تولید داخلی نداریم یا اگر هم تولید داخلی باشد، به طور محدود هست ...
شعر ولادت امام محمد باقر(ع)
پای رجب رسیده به شهر نوشته ها گل شد تمام گفته و گل شد شنفته ها تسبیح عاشقیِّ دل شاد یا علیست سُبّوح حمد حضرت سجّاد یا علیست نور مبین ذات خدا در زمین ببین آمد اصول دین پسر زین العابدین باقر بقای علم لدنِّیِ مصطفاست باقر بنای نام علی با همان صفاست باقر شکوه عاشقیُّ و عشق خالق است دار و ندار ...
روزی که صنعت نفت ایران ملی شد/ پیروزی اراده
ماه بر اریکه زمامداری جای گرفت . در روز 28 مرداد ماه هم شاهد بودم که ساختمان حزب ملت ایران و روزنامه باختر امروزرا آتش زدند و خراب کردند. مامورین شب هنگام برای دستگیری من که نوجوانی بیش نبودم آمده بودند که من فرار کردم و مدتی را در کوه های شمیران و تجریش مخفی شدم و بعد به قزوین رفتم زمانی که آب ها از آسیاب افتاد به تهران بر گشتم. همواره 28 مرداد برای من یکی از اندوهناک ترین و سیاه ترین ...
مهمترین جمله رهبر انقلاب در سال 96 چیست؟
جمع بالاخره رأی می آورد اما برنده ی اصلی در این ماجرا -هرکس که رأی بیاورد- ملت ایران است. برنده ی اصلی نظام جمهوری اسلامی است. 1396-2-27رهبر انقلاب: انضباط مردم خیلی باارزش است؛ هم قبل از انتخابات، هم روز انتخابات و هم بعد از انتخابات. این انضباط و پایبندی مردم به نظم و قانون خیلی مهم است؛ این همان چیزی است که بسیاری از کشورها این را ندارند و ملت ما نشان می دهد که این را داراست و از ...
گروه چهارنفره پیگیر تعیین تکلیف فعالان محیط زیست بازداشت شده
دیگر اینکه معادنی که داخل زیستگاه یک بار از محیط زیست مجوز گرفته باشند دیگر محیط زیست اختیار ندارد که منع شان کند. این قانون باید اصلاح شود و به ضوابط قانونی برگردد. کلانتری همچنین در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت دریاچه ارومیه بعد از آغاز مدیریتش در سازمان محیط زیست گفت: دریاچه ارومیه متعلق به محیط زیست است و به همین دلیل از اول هم جایش در سازمان محیط زیست بود. دریاچه حداقل 4 میلیارد دلار پول می ...
افسوس از آرزویی که بر دل ماند!
والصدیقین هر که دارد هوس کرببلا بسم ال... متن بنر نصب شده در دانشگاه بود جهت ثبت نام راهیان نور .همه چیز از اینجا شروع شد .چشمانم خیره شد و پاهایم سست شد ،.یعنی شهدا امکانش هست مرا هم دعوت کنید . آرزوی چند سالم بود که به راهیان نور بروم هنوز قسمتم نشده ان شاءال... به لطف شهداء امسال روزی من شود رفتم ثبت نام کردم و کلی ذوق و شوق به هر کسی رسیدم گفتم قراره بروم ...
متهم حادثه خیابان پاسداران: من عاشق اعدامم/ ما را ز سر بریده می ترسانید
اینکه از پراید پیاده شدم سوار اتوبوس شدم تا به سمت پاسگاه بروم. اول آرام حرکت کردم تا نیروی انتظامی کنار بکشد و فیلم آن هم موجود است که من چراغ زدم. اگر می خواستم به کسی بزنم چرا باید چراغ بزنم. من در پاسگاه هم گفتم عمدا این کار را نکردم. متهم گفت: من شکایتم از نیروی انتظامی را پیش کی باید ببرم؟ روز حادثه اراده ام دست خودم نبود و اضطراب داشتم که آنها می خواهند حمله کنند. من پایم را روی گاز ...
پیگیری پرونده سقوط کارخانه دار جوان از طبقه پنجم/ 2دختر که از او قول ازدواج گرفته بودند،حضورداشتند
جوان و موسیقی شنیدم. هر چه زنگ زدم کسی جواب نداد و چند دقیقه بعد نگهبان به سراغم آمد و از من خواست برج را ترک کنم. می دانستم که مهران از او خواسته تا مرا از آنجا دور کند. به ناچار به لابی برج رفتم و منتظرماندم تا به هرشکل ممکن با مهران صحبت کنم که ناگهان صدایی آمد و متوجه شدیم که مهران به پایین پرتاب شده است. ازسوی دیگر کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بررسی هایشان دریافتند که ...
سایه روشن استیضاح های سه گانه
...: عباس آخوندی در یادداشتی نوشت : استیضاح های سه گانه، رخ داد نادری در تاریخ مردم سالاری ایران پس از مشروطه بود. در سطح روایت رسمی همه باید از این اتفاق خشنود باشیم. در نظام های مردم سالار، حق پرسش گری بسیار با اهمیت تر از پاسخگویی است. چون در جامعه ی بدونِ پرسش، پاسخ گویی مفهومی ندارد. بنابراین، بی قیدوشرط همگان باید از جاری بودن فراگرد پرسش گری در ایران خشنود باشیم. باید اندیشه کنیم که در نبودِ آن، با چه وضعیتی روبرو بودیم؟ آیا جز خشونت و اردوکشی های خیابانی گزینه ی دیگری روی میز بود؟ پس به هیچ روی نباید از آنچه اتفاق افتاد دل غمین باشیم. باید با رویِ خوش به پیش ب ...
برانکو گفت: بزرگترین حسرت من در دیدار الهلال رقم خورد!
برانکو ایوانکوویچ کروات و محبوب پرسپولیس می گوید: اصلاً دوست ندارم پول نقد به کسی هدیه یا عیدی بدهم و همیشه هدیه ای می دهم که به عنوان یادگار پیش او بماند. سال 96 یک سال خیلی خوب برای پرسپولیس و هوادارانش بود. اول اینکه این تیم بعد از 10 سال قهرمان لیگ برتر شد و در همین سال قهرمانی خود را در همین رقابت ها نیز تکرار کرد. حضور در جمع 4 تیم برتر آسیا هم افتخار دیگری بود که برای برانکو ...
سفر های تک نفره خانم ها | تجربیات 6 خانم که تنها سفر می کنند
را بگیرد. من بسیار خوش شانس بودم که یک بازنشستگی موقتی زودهنگام نصیبم شده بود، بنابراین یک حقوق ناچیز ماهانه داشتم و کمی هم از پول فروش خانه ام برداشتم. اما در عین حال، سعی کردم در حین سفر نیز درآمد کسب کنم. زیبایی سفر های من فقط در بعد مالی آن نبود، بلکه مهم تر از همه چیز این بود که من در خانه میزبانانی از کشور های دیگر زندگی می کردم و با خانواده و فرهنگ کشور آنها آشنا می شدم. و خاطرات سفر تنهای ...
از خبر طلاق و فوت ناگهانی خانم بازیگر معروف تا ممنوع الکاری مجریان : حاشیه های 96
! آن جا با خودم گفتم چه جالب! بالاخره من هم مُردَم! خدا من را هم بیامرزد! ابتدا واکنشی نشان ندادم اما وقتی خبر، بیشتر از حد انتظارم دست به دست شد اول از همه نگران خانواده ام شدم و بلافاصله با آن ها تماس گرفتم که چنین شایعه ای راه افتاده است و نگران نباشید. اما در حالت کلی بیشتر از این که بخواهم واکنش نشان بدهم ترجیح می دهم آن را ادامه ندهم. بنابراین فقط سکوت می کنم. او ادامه می دهد: امیدوارم روزی ...
حراج رحم برای معاش زندگی
یادم رفته. بعضی وقت ها از همسایه پول قرض می کنم و برای بچه ها خوراکی می خرم. شش ماه است که شوهرم را ندیدم نه اینکه نخواهم،پول رفت و برگشت به زندان را ندارم. بچه ها هم دلتنگ پدرشان هستند. صاحب خانه چند روزی است که جوابم کرده و تا آخر ماه تمام وسایلم گوشه خیابان است و سر پناهم را از دست می دهم. بچه ها و زن همسایه به خانه الهام آمده اند. خانه شلوغ و پر سر و صداست. محدثه هم چنان آرام و سر به ...
فلاحی پور: الان مردم ترجیح می دهند بیشتر در فضای مجازی باشند تا در دنیای واقعی !
قحطی شود؛ می آیند صف نانوایی به جای خرید نان روزانه مثلا 2010تا نان می خرند ! پول برایمان بیشتر از همه چیز اهمیت پیدا کرده است.من می کوشم درست زندگی کنم و به قول معروف حرص نزنم! اما نمی توانم دیگران را تغییر بدهم. هر کسی راهش را خودش انتخاب می کند،می توان به فکر دیگران هم بود یا فقط باید به خودت اهمیت بدهی! به نظرم رسانه ها و صدا و سیما باید در این زمینه فرهنگ سازی و به مردم یادآوری کنند که روزی ...
