سایر منابع:
سایر خبرها
کودکان کتک می خورند و لایحه خاک!
سرحال شده اند. شما چگونه از این وضعیت اطلاع پیدا کردید؟ خانه من دو طبقه است که پشت منزل یک طبقه برادرم قرار گرفته است. همسر من هیچ وقت عادت نداشت به پشت بام برود. آن روز برای پهن کردن فرشی که شسته بود، به آن جا رفت و بچه ها را دید. وقتی به من گفت، به طور سریع خودم را به خانه برادرم رساندم. هر چقدر در زدم، آن را باز نکردند و خانه نبودند. ساعت حدود چهار و نیم بعد ...
زن همسرکش: پول دیه شوهرم را ندارم، قسط بندی کنید/ مقتول، او را در اختیار دوستانش می گذاشت
زمانی که تکنیسین های اورژانس اعلام کردند این مرد جان باخته است، هنوز همسرش در خانه حضور داشت. به همین دلیل بلافاصله بعد از حضور مأموران در محل بازداشت شد. این زن جوان در بازجویی ها اتهام قتل شوهرش را پذیرفت و گفت: چند سال قبل به دلیل اینکه از سوی پدر و برادرم به شدت مورد آزارواذیت قرار می گرفتم، از خانه فرار کردم. آنها می دانستند به خاطر کارهایی که می کنند قطعا روزی از خانه فرار می کنم اما ...
56 سال اعتیاد؛ سلام دوباره به زندگی
تاریکی مطلق رسیده بودم که در همین رفت وآمد بچه های طلوع بی نشان ها شنیدم جایی را درست کرده اند و زنان می توانند اعتیاد را ترک کنند و آن جا بمانند. این برایم خیلی جالب بود، چون هربار به فکر ترک می افتادم، به این فکر می کردم که باید هزینه ای پرداخت کنم و بعد از 21روز ترک باید کجا زندگی کنم، چون تمام عمرم را کارتن خواب بودم و خانواده ای نداشتم، البته هزینه ترک هم برایم مشکلی اساسی بود ...
امیرسلیمانی: برخی از هنرمندان به نان شب محتاجند
حاکم نبود. آن زمان هم روابط بود. من اوایل دهه شصت یک سناریوی تصویب شده خریده بودم و زمانی که خواستیم کار کنیم ارشاد مانع ما شد و به من گفتند چون آقای امیرسلیمانی هستی یک سناریو دیگری بیاور تا آن را تصویب کنیم. من با کارگردانی دوست بودم که به من گفت از آقای بهبهانی درخواست بکن تا یک کمدی بنویسد که من از او خواستم و او یک ماهه نوشت و به ارشاد دادیم، و تمامی اینها روابط بود. ...
آیا آیت الله بهجت نهضت امام (ره) را باطل می دانست؟!
، حاج شیخ در آخر عصبانی شد و گفت که خدا من را مرگ بدهد؛ از دست شما راحت شوم... (منبع: جهاد در فقه معاصر شیعه، دفتر اول؛ سروش محلاتی، محمد؛ تهران؛ انتشارات میراث قلم؛ چاپ اول؛ سال 1396؛ ص172) اما ارتباط وثیق با راس نهضت یعنی امام و دیدارهای مکرر در زمان رژیم طاغوت ، کمک به شاگردان مبارز خود ، اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ، وجوب تشکیل حکومت با محوریت مجتهد صالح الحکومه و نافذ الحکم ، رویکرد ...
ناشنیده های امیر قلی امینی از زبان دخترش
به بنیاد صرف نظر کردم. حتی آن قدر از این همه بی توجهی متأثر بودم که از دور برای پدرم فاتحه می خواندم. بعدها شنیدم کانون نخبگان جوان در بنیاد مستقر شده و به اصرار مدیر داخلی این انجمن، بازدیدی از خانه کردم و وضعیت آن را بهتر از قبل دیدم، چراکه با تعمیرات ظاهری، وضعیت مناسب تری پیداکرده بود. پس از آن، تصمیم گرفتم با هزینه شخصی خود، سردر بنیاد و اتاق پدرم را تغییر دهم و با نصب بنر در دیوار شرقی داخلی ...
سنگینی طلاق روی 7 کیلو طلای مهریه
و اذیت من و فرزندمان کرد. من هم جهیزیه ام را جمع کردم و از یک سال پیش در خانه پدرم زندگی می کنم اما این مرد نه تنها به سراغ من و فرزندمان نیامد، حتی یک ریال هم نفقه به ما نداد. بنابراین مهریه ام را می خواهم تا حداقل سربار پدر و مادرم نباشیم... حمید حرف همسرش را قطع کرد و گفت: زن و بچه ای که خانه را ترک کرده اند چرا باید از من خرجی بخواهند؟ سپس رو به قاضی کرد و ادامه داد: من ...
حکم را که پاره کرد، گرفتنش / خیلی سرو صدا می کرد
... . گفتم اشکالی ندارد، همسایه است و بگذار سایه روشن بزند. بعد که دو شب شد [گذشت]، من به شوهرم گفتم اصلا از این خانه صدای زن نمی شنوم. رفت و آمدشان هم همه اش از ساعت دو شب به بعد است. حرف و سروصدایشان هم همه اش ساعت دو و سه شب به بعد است. * چند نفر بودند؟ من احساس کردم دو نفر بودند؛ ولی می آمدند و می رفتند. بعد من به شوخی به دخترم گفتم چند روز دیگر از این خانه یک صدایی می آید که کشف بزرگ ...
پرطرفدارترین بازیگران زن ایرانی از "گلشیفته" تا "شهرزاد"
تمام تلاش شان را برای فرار از آن مجتمع انجام می دهند و به جای حل مشکلات ترجیح می دهند به جای دیگری بروند. در این میان خانواده ای از راه می رسند که زن خانواده مدیریت ساختمان را بر عهده می گیرد و تمام مشکلات را حل می کند و به مجتمع آپارتمانی سامان می بخشد. برای این مورد البته هنوز در جامعه می توان مصداق روشنی پیدا کرد و این همان حقی است که فعالان حقوق زنان سال هاست به دنبال آن هستند؛ حق ...
کوروش تهامی؛ محجوب و آرام
مسیر کاری و آینده فرد داشته باشد و زندگی هنری یک آدم را عوض می کند. بصراحت این نکته را می گویم که من دو سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر طلب دارم. خیلی راحت از بازی ام در به رنگ ارغوان و رگ خواب گذشتند. به رنگ ارغوان را سال 82 بازی کردم و کار، سال 88 مورد ارزشیابی قرار گرفت. سال 88 برای فیلمی کاندیدا شدم که هفت هشت سال پیش بازی اش کرده بودم و این اصلا قابل ارزیابی و مقایسه با بازی های ...
مدافعان حرم و ماندگاری فرهنگ ایثار
چهار سال حضور در جبهه را دارد. فراهانی می گوید: در عملیات های فتح المبین، بدر، جنگ های نامنظم و عملیات رمضان حضور داشتم. هر 6 ماه یکبار به تهران می آمدم و بعد از 15 روز دوباره راهی جبهه ها می شدم. در جبهه به عنوان راننده آمبولانس، آرپیجی زن، راننده تانک بودم و هر کار دیگری که از پس ام برمی آمده انجام می دادم. بعد از جانباز شدنم باز هم به جبهه رفتم و در اتاق بی سیم خدمت کردم. این روزنامه ...
گپی بامزه با سروش صحت و بیژن بنفشه خواه
... از بین سکانس های بیژن بنفشه خواه هم دوتا را از همه بیشتر دوست دارد: یک سکانسی بود که خانواده سروان مهمانی آمده بودند خانه آقای مهاجر. بیژن نشسته بود جلوی بهنام و رویا داشت درباره قیافه امیرحسین توضیح می داد. آنجا را خیلی دوست داشتم مخصوصا بعدش که خانم ها شروع به کل کل می کنند. یک جا هم آنجایی است که بیژن دارد از زنش تست کنکور می گیرد و جواب ها را به او می رساند، اما حتی در این صورت هم درست ...
زن همسرکش: پول دیه شوهرم را ندارم، قسط بندی کنید
آزارواذیت قرار می گرفتم، از خانه فرار کردم. آنها می دانستند به خاطر کارهایی که می کنند قطعا روزی از خانه فرار می کنم اما بازهم به رفتارهایشان ادامه می دادند. بعد از اینکه به تهران آمدم اصلا زندگی خوبی نداشتم و برای اینکه بتوانم هزینه زندگی ام را تأمین کنم مجبور بودم به کارهایی تن بدهم که دوست نداشتم و می دانستم گناه است تا اینکه یک روز با مردی آشنا شدم. او به من پیشنهاد داد صیغه اش شوم و من هم ...
پیش بینی ثروتمندترین فرد معنوی جهان درباره رهبری انقلاب همه را شوکه کرد/ اعرافی به شایعات واتیکان جدید ...
سؤالی در مورد پیش بینی آقای بهجت در مورد رهبری آقای خامنه ای گفت: اینکه آقای بهجت می دانست رهبری ایشان رخ می دهد یقینی است و خودم این مسئله را شاهد بودم؛ یک روز روضه داشتیم و یک فردی نزد آقا آمد و خوابی را تعریف کرد و آقای بهجت در تعبیرش فرمود که منظور این است که بعد از امام خمینی، رهبری به (سیدعلی آقا) منتقل خواهد شد که باور این حرف در زمانی که جانشین رهبری تعیین شده و مرجعیت هم شرط رهبری بود برای ما ...
چالش تیمورزاده و خزعلی بر سر انتشارات حیان
نه چیزی. وی درباره ی بخشی از یادداشت تیمورزاده که مدعی شده بود که خزعلی در ایام نوروز از زندان اوین استوری فرستاده است گفت: همه می دانند که من در 20 دی ماه بعد از رحلت مادرم آزاد شدم؛ نوروز هم که معلوم است در سفر نوروزی بودم. در اوین نبودم اصلا. این آدم هیچکدام از حرف هایش اساس ندارد. در نوروز به مناطق جنگی رفتیم تا یاد عزیزانمان را زنده کنیم؛ به جزیره ی مینو هم رفتیم، محلی که عملیات ...
مستند انقلاب جنسی 2 ؛ روایتی از سرنوشت زن غربی
که بگوید اسلام نگاهش نگاه افراطی ضد ارضای به موقع نیاز جنسی نیست. ما با پدیده دوست پسر و دوست دختر در غرب آشنا می شویم که در غرب و در جای خودش پدیده درستی هست تا افراد عقده ای نشوند. اما اگر اینطور برداشت شده که راهکار ازدواج موقت است که ضعف کار است. آخر ازدواج موقت در چه جامعه ای؟ ما فقط می خواستیم بگوییم اسلام این است. حالا این راهکار است. ما در انتها با مردم کوچه و خیابان حرف می زنیم و می بینیم ...
"از افغانستان تا لندنستان"
می توانستم بکنم را کردم: گوشی تلفن را برداشتم و به رابطم در دستگاه اطلاعاتی آلمان زنگ زدم. یک سال و نیم می شد که با او حرف نزده بودم. حالم از او به هم می خورد. اما حالا هزاران نفر داشتند می مردند و من هیچ گزینه دیگری نداشتم . سریعا جواب داد. وقتی برایش گفتم قضیه کار کیست، ظاهرا تعجب کرد. گفتم: تماس گرفتم که پیشنهاد کمک بدهم . می دانی چه کسی این کار را کرده؟ کسی از هواپیمارباها ...
حرف های تکان دهنده مرد پر سر و صدای این روزهای دنیای مجازی
کنید به بچه های فامیل رویم نمی شود بگویم درس بخوانید به درد آینده تان می خورد. حقوق تان در همان انبار چقدر بود؟ دیگر به حقوق نرسید، من چند روز کار کردم اما هنوز با من تسویه نکردند. فیلمی که گرفتید، چطور منتشر شد؟ من برای چند نفر از دوستانم فرستادم، آنها هم برای دوستانشان فرستادند و یکدفعه به صورت وسیع منتشر شد. اصلا فکرش را نمی کردم که همه جا دست به دست شود. دقیقا برای ...
روزی نبود که اتفاق عجیبی نیفتد!
بازی می کردم و بهشان اجازه می دادم از اینترنتم استفاده کنند. اول از همه با پیو ارتباط گرفتم. پیوی واقعی هم مثل پیوی فیلم، روحیه ای دارد که آغوشش برای تجربه های جدید و آشناشدن با مکان ها و فرهنگ های دیگر باز است. او در چامبرا و در محدود ه ی قوانین آن جا زندگی می کند، اما برای کشف دنیای بیرون هم مشتاق است. به خاطر همین هم خیلی زود جذب من شد و رابطه ی خیلی صمیمانه ای بینمان شکل گرفت. ...
عابدزاده: به زلزله زده ها کمک کردم، گفتند ریا می کند!
بازی کند. *امیر عابدزاده می تواند مثل احمدرضا عابدزاده دروازه بان بزرگی باشد؟ من اگر از او تعریف کنم، به دل نمی نشیند چون می گویند از پسرش تعریف می کند. زمان نشان می دهد او به چه سطحی می رسد. *به عنوان یک پدر احساس تان را بگویید. بله، امیر می تواند از من بهتر باشد و الان هم در سطح خیلی خوبی قرار دارد. *تیم ملی در گروه سختی قرار دارد، مقابل حریفانی نظیر ...
از اینکه معلول به دنیا آمده ام، خوشحالم
. خوشبختانه من هم تلاش هایش را بی ثمر نگذاشتم و در تمام مقاطع تحصیلی جزو دانش آموزهای ممتاز مدرسه بودم. او تکنیسین داروخانه بود، همواره دوست داشت من شغل او را دنبال کنم، برای همین با وجود اینکه به هنر علاقه داشتم، به پیشنهاد پدر در مقطع دبیرستان رشته علوم تجربی را انتخاب کردم و درست از همان زمان به بعد خانم دکتر بابا شدم. پله ها خوشحالم می کنند در زندگی موهبت های زیادی نصیبم شد ...
نخبه بیکاری که انبار شرکت نفت را جارو می زند!
نظر می رسد این رشته بتواند بسیار استراتژیک باشد. اما من چه در استان کردستان یعنی محل زندگیم و چه در استان های دیگر مراجعه کردم. چند سال پیش نیز از طرف کشور امریکا فرصت مطالعاتی برای من پیش آمد، اما به دلیل سیاست های کشور و قطع ارتباط مطالعاتی، این فرصت نیز از دست رفت و من ماندگار شدم. بار ها این سوال برای من پیش می آمد که با توجه به شرایط اقلیمی آیا هیچ جایی برای من وجود ندارد؟ هر جا که ...
حکم را که پاره کرد،گرفتنش/ خانمی هی میگفت نبریدش
.... بعد که دو شب شد [گذشت]، من به شوهرم گفتم اصلا از این خانه صدای زن نمی شنوم. رفت و آمدشان هم همه اش از ساعت دو شب به بعد است. حرف و سروصدایشان هم همه اش ساعت دو و سه شب به بعد است. چند نفر بودند؟ من احساس کردم دو نفر بودند؛ ولی می آمدند و می رفتند. بعد من به شوخی به دخترم گفتم چند روز دیگر از این خانه یک صدایی می آید که کشف بزرگ ترین مواد منفجره (خنده)... به خدا... چون خودم ...
درمان با رنگ و بوم
دهه هفتادی است، نقاشی می کند، پیانو می نوازد و دستی هم در مجسمه سازی دارد . اینها همه هنر پسرجوانی است که نمی تواند براحتی با دیگران ارتباط کلامی برقرار کند. خودش می گوید: من حرف هایم را با نقاشی هایم و با مجسمه هایی که ساخته ام می زنم. پیشنهاد می دهد به جای این که شنونده گفته هایش باشیم کنار پیانوی زیبایش بنشینم و نواختنش را گوش بدهم . او یک پیانیست حرفه ای است. همراه با پدرش به اتاق محمد می روم و تابلوهای نقاشی هایش را یکی پس ازدیگری می بینیم. آقای کاظم زاده می گوید خیلی از آنها فروخته شده و قرار است با پرواز چند هفت ...
تلویزیون باز هم خیابان ها را خلوت می کند؟
، تولید سریال در شبکه نمایش خانگی با افزایش چشم گیری همراه شد. به گونه ای که با هجرت این چهره ها که روزگاری از همین قاب تلویزیون در دل مردم جا باز کرده بودند و حالا به هزار و یک دلیل معلوم و نامعلوم جایشان در تلویزیون خالی بود، روز به روز شبکه نمایش خانگی را به رقیبی قوی تر برای تلویزیون تبدیل کرد. داوود میرباقری، حسن فتحی و کمال تبریزی نمونه های بارزی از این اتفاق هستند که اگرچه هر از گاهی ...
پرورش عادات مالی خوب در بچه ها
.... جان هال (John Hall)، مدیرعامل شرکت Influence & Co فعال در زمینه ی بازاریابی محتوا می گوید: یکی از مهم ترین درس هایی که از والدینم یاد گرفتم در رابطه با پس انداز کردن است. به یاد دارم زمانی که در دوره ی دبیرستان تحصیل می کردم مادرم من را مجبور کرد کتابی مرتبط با امور مالی از دیوید بچ (David Bach) بخوانم. خواندن این کتاب به من کمک کرد در سن 18 سالگی اولین خانه ی خود را بخرم. من برای ...
نامادری با خاک انداز فلزی توی سرم می زد
چه کار کنم؟ مادرتان را طلاق دادم. نمی توانم بگویم مشکل از این یکی است! دهان مردم را نمی شود بست... دهان مردم و دهان بینی این بزرگترین معضل پدر من بود. کارشناسان علوم اجتماعی باید در این زمینه بیش از قبل فعال باشند چرا که هنوز افکار پوسیده به تاروپود زندگی ها در جامعه ما آسیب می زند. در فیلم مشاهده می کنیم یکی از این کودکان را در حیاط خانه به میله ای بستند و دو کودک ...
لطفا کمی عصبانی باش! + عکس
حق با کیست. من کاری نمی توانم بکنم یا چیزی بگویم. خودت جوابش را بده. خب مطمئنا خدا خیلی بهتر از ما جوابش را می دهد و اینجوری کسی هم از دست شما ناراحت نمی شود . واقعا هم همین کار را می کردم و خیلی مواقع حرم می رفتم و از امام رضا (ع) مثل یک پدر دلسوز کمک می خواستم . غذای پر از شته ! چون دختر کوچک خانواده بودم و سنی نداشتم خیلی آشپزی بلد نبودم آقا مصطفی هم تنها پسر خانواده بود و ...
ناتوانی زن زندانی از پرداخت دیه
جواب به مأموران گفت: سال اول راهنمایی بودم که برادرم مرا آزار داد. از ترس به کسی حرفی نزدم به همین دلیل تصمیم گرفتم از روستایمان فرار کنم و به تهران بیایم. در تهران کسی را نداشتم و پولی هم نداشتم تا به مسافرخانه بروم به همین دلیل در پارک با چند دختر هم سن و سال خودم آشنا شدم و با آنها شبها را در پارک می گذراندیم. چند شبی گذشت تا اینکه روزی در پارک با پرویز آشنا شدم. ماجرای زندگی ام را برایش تعریف ...
عشق به وطن برای مصطفی بزرگ تر از عشق به خانواده اش بود
.... در فقدان پدر و مادر شهید که سال هاست به فرزند شهیدشان پیوسته اند، گوشه هایی از زندگی شهید مصطفی نوروزی را از زبان شکوه کرکی دخترخاله اش می خوانید. مرد کوچک مصطفی متولد سال 29 بود. کودکی هایم را به یاد دارم که در مهمانی های خانوادگی با اینکه مصطفی نوجوان بود با ما بازی نمی کرد و در جمع بزرگ ترها حضور می یافت. البته از نظر من که 11 سال از او کوچک تر بودم، واقعاً مصطفی مردی برای ...