سایر منابع:
سایر خبرها
مدرسه ای برای کودکان میانمار
نام می کند. یکی دیگر از بچه ها هم به نام محمد ریحان هم یک پسر بچه 6ساله ای بود که وقتی خواهرش به دنیا می آید مادرش می میرد. بعد از چندسال که با پدرش در آراکان زندگی می کند، ارتش میانمار به آن منطقه حمله می کنند و روستاها را آتیش می زنند. محمدریحان و خواهرش همراه سیل آوارگان به بنگلادش می آیند. شما فکر کنید یک پسر 6ساله با خواهر 4 ساله اش چطور از یک کشور به کشور دیگر می رود. این بچه انقدر کوچیک است که نمی تواند تعریف کند که چه اتفاقی برایش افتاده است. کد خبر 4294459 عطیه همتی ...
دانشجوی ارشد فیزیک هسته ای چرا پدرش را کشت؟
جنایت خانوادگی روبه رو هستند . بازجویی ها از اعضای این خانواده ادامه داشت تا اینکه پسر ارشد خانواده به نام پدرام - 26 ساله - پرده از جنایت خانوادگی برداشت وبه قتل پدرش اعتراف کرد . با افشای این معما شاهین - 21 ساله - و مادرش صغری نیز مجبور به اعتراف شدند . با توجه به اعترافات هر سه متهم سرانجام کیفرخواست پدرام به عنوان عامل اصلی قتل وهمچنین شاهین ومادرش به اتهام معاونت ...
مردم در خیابان به من آقای فراموشی می گویند/ بازنشسته تراکتورسازی هستم!
دادند ،مضافا آقای محمد پور و آقای محرم ،از اداره ارشاد دیدی که الان به تئاتر دارند قبلا نداشتند .الان هم خیلی مشکلات داریم و خیلی انتقاد ها هست که میتوان کرد .در سال 65 با اداره ارشاد قرارداد تئاتر می بستم. اداره ی کل ارشاد برای من نوعی تهیه کننده بود و یک بخش از پول را در اول کار و بخشی را در مرحله ی بازدید و تمرین ، بخشی را بعد از بازبینی و گیشه هم در دست کارگردان بود که بعدا بین عوامل تقسیم می ...
همدستی مادر و پسران در قتل پدر
پسر دانشجو که درجریان یک اختلاف خانوادگی با همدستی مادر وبرادرش سناریوی قتل پدر را طراحی و اجرا کرده بودند با درخواست قصاص پدربزرگ ومادربزرگ روبه رو شدند. رسیدگی به این پرونده جنایی از سال 93 و به دنبال مرگ مشکوک مرد میانسالی حوالی فردیس کرج شروع شد. با دستور بازپرس کشیک قتل، جسد مرد میانسال با هویت مهران 51ساله به پزشکی قانونی منتقل شد. کارآگاهان جنایی درحالی که به دنبال ردپای عامل جنایت ...
بزرگ ترین موج مهاجرت محیط زیستی بعد از سواحل آفریقا، در ایران اتفاق افتاد/ سرزمینی که در شمار 5 کشور ...
این اتفاق افتاد؟ * چه چیزی شیمبار را خراب کرده است؟ قارایی : هجوم بیش از حد گردشگرانی که بلد نبودند چیکار باید انجام بدهند، باعث تخریب آن شده است. حتی خود مردم آن جا هم زباله هایشان را در طبیعت رها می کنند و خودشان هم مقصر هستند. به شرطی می توان گردشگر به منطقه وارد کرد که ملاحظات محیط زیستی آن را رعایت کند/ منطقه ای در استرالیا که باید مدفوعت را نیز با خود برگردانی ...
قتلی که ایسلند را آشفته کرد
و برف در کوهستان های اطراف انبوه می شود، با این حال بیرنا از زندگی شبانه زمستان اطراف لاگاوگور هم حسابی لذت می بُرد. بیرنا و دوستانش در روزهای جمعه و پس از پایان کار معمولا در کافه ای جمع می شدند و بازی می کردند، پس از نیمه و آغاز میهمانی های مردم ریکیاویک آنها هم به میهمانی می رفتند، در بعدازظهر 13ژانویه 2017 هم دقیقا همین اتفاق افتاد. در ساعت 2 نیمه شب دوستانش قصد ترک میهمانی داشتند ...
متهم به قتل در آستانه سفر حج، از هم دستش خواست نزد پلیس برود و اعتراف کند
نمی دانم چه کسی شوهرم را کشته است. تحقیقات پلیس برای برملا شدن راز جنایت در ابهام باقی مانده بود که پنج سال بعد فریبا در ششم تیر 89 به اداره آگاهی پلیس رفت و پرده از جنایت پرداشت . وی گفت: وقتی با منوچهر ازدواج کردم متوجه شدم او مرد بد اخلاقی است. ما مدام با هم اختلاف دشتیم. به دنیا آمدن دخترمان هم از اختلاف هایمان کم نکرد. به همین خاطر بارها از احمد که واسطه این ازدواج بود ...
18 ساعت تلاش برای نجات یک پسربچه از چنگ پدر
مرد روستایی وقتی فهمید همسرش مهریه خود را به اجرا گذاشته برای انتقام از وی قصد داشت پسر 9 ساله شان را به قتل برساند که با اقدام بموقع پلیس و پس از 18 ساعت عملیات روانی و پلیسی کودک از چنگ پدر عصبانی نجات یافت. به گزارش ایسنا، ایران نوشت: این حادثه روز دوشنبه 17 اردیبهشت در حالی رخ داد که اهالی روستای چهارراه سمیرم با شنیدن صدای فریادهای کمک خواهی پسر همسایه به مقابل خانه آنها رفتند اما ...
با نابغه 4 ساله ایران بیشتر آشنا شوید +عکس
فروخت و هزینه آرات کرد. حالا ما به سراغ پدر آرات رفتیم تا بدانیم چگونه توانست پسر 4ساله اش را به قهرمانی کوچک تبدیل کند. اول این که بگویید چند سالتان است و در کجا زندگی می کنید؟ من 43 سال دارم و همراه با خانواده ام در یکی از روستاهای استان مازندران زندگی می کنیم. تحصیلات تان چیست؟ سیکل دارم. شغل تان چیست؟ من در میوه و تره بار کار می کردم. گاهی مسافرکشی و ...
واکنش ستاره فوتبال با دیدن دختر خواستگارش
تلویزیون مادر شد +عکس کوهنوردی قالیباف با پسر و نوه هایش +تصاویر تصادف در جاده ورامین 2 کشته برجای گذاشت کارمزد کارت به کارت پول در بانک ها چقدر است؟ مرگ روستاییان در پی شکسته شدن سد در کنیا 4 دختر فوتسال ایران در جمع 10 گلزن برتر آسیا+جدول خوش تیپ باشید تا سرطان نگیرید انفجار ساختمان 4 طبقه در اهواز/ خارج کردن 3 نفر زنده از زیر ...
اعتراف سارق خشن به سرقت از توریست ها
. او روز حادثه هنگامی که کنار خیابان ایستاده و قصد داشت سوار خودروی ون شود ناگهان طعمه سارق شده و به شدت روی زمین پرت شد. این زن به دلیل ضربه ای که به سرش وارد شده بود، چند روزی در بیمارستان بستری شد و خوشبختانه با تلاش پزشکان از خطر مرگ رهایی یافت، مرخص شد و به کشورش بازگشت. با انتشار فیلم جنجالی این سرقت، تحقیقات برای دستگیری متهم کیف قاپ و همدستش با جدیت بیشتری ادامه یافت تا اینکه ...
شهر در دست بچه هاست
خندیدن هستند. در دو طرف محوطه اصلی هم ویترین مغازه و لابراتوار و اداره پست و آشپزخانه پیداست. در آشپرخانه پسر و دختری تقریباً 6 ساله با کلاه آشپزی مشغول درست کردن کیک و پیتزا هستند و مادرها از پشت شیشه مشغول گرفتن عکس و فیلم. آنها اجازه وارد شدن به مغازه ها را ندارند. خانم عسگری مسئول آشپزخانه می گوید: اینجا بچه ها آشپزی یاد می گیرند، کیک یا پیتزا درست می کنند و آخر کار هم غذا را داخل فر می ...
شهید ربیع زاده: برای گسترش اسلام و صدور آن به جهان تلاش کنید
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از سمنان، محمد ربیع زاده فرزند عباس ، 9 شهریورماه سال 41 در روستای طاق از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. خانواده وی پر جمعیت بود و پدرش به دلیل از کار افتادگی قادر به کار کردن نبود و زندگی را به سختی می گذراندند، ولی با وجود این شرایط سخت، محمد درس خود را تا مرحله اخذ دیپلم ادامه داد و دوره ابتدایی را در روستا گذراند و بعد از آن سه سال نیز در تهران ...
نقشه داماد برای انتقام از پدر زن پولدار
آگاهی پایتخت اعلام شد. کارآگاهان در نخستین گام به سراغ راننده خودروی شاسی بلند رفتند. مرد میانسال گفت: فکر می کنم این اتفاق کار دامادم باشد. چون با هم اختلاف داریم. وی ادامه داد: او شاگرد رستورانم بود چند سال قبل به خواستگاری دخترم آمد. از آنجایی که پسر خوبی بود با خودم گفتم من هم زندگی را از صفر شروع کردم و به اینجا رسیدم اگر زیر پر و بالش را بگیرم او هم آینده درخشانی خواهد داشت. به همین دلیل با ...
پول دوست ها پزشک نشوند
جوانی اش. 20 سالی که در آن مرگ روستاییان را با وبا و سرخک و آبله دیده است. دکتر آرام و آرامش دارد و همین خصلت مرا برای گفت و گو با او دلگرم می کند. آن هنگام در انتخاباتی که انجام شد پست من افتاد بازرگان مرز بین ایران و ترکیه. شش سال آنجا بودم و مدتی هم مرز روسیه. همه مناطق محروم بودند و من با حقوق 150 تومان در ماه کارم را آغاز کردم. 25 ساله بودم. یک سال که از طرحم گذشت ازدواج کردم با دختر خاله ام. او ...
پول گرفتن سودجویان ایرانی از سوئدی ها به اسم هنرمندان موسیقی اقوام
حاصل این گفت وگوست که اوایل اردیبهشت، پیش از اجرای زنده زخمه زاگرس در تالار وحدت، انجام شد. گفت وگویی که با علت دور بودن این صدای به قول رضا مهدوی؛ وحشی، رها و آزاد از اجرای زنده آغاز شد، با نقبی به خاطرات رحمانپور از دوران نوجوانی و علاقه اش به خوانندگانی چون فریدون فروغی و فرهاد مهراد و کوچ اختیاری پدرش از شهر به روستا همراه با رادیو و دوربین عکاسی ادامه پیدا کرد و با گلایه هایی دردناک از بی توجهی ...
ناگفته های مادر بهمن ورمزیار
تدبیر24 شهروند در ادامه نوشت: همه چیز خیلی سریع و باورنکردنی اتفاق افتاد. چند ساعت بعد از آخرین دیدار و مراسم وداع با بهمن، خبر عفو او از طریق یک تماس تلفنی مشکوک به خانواده این جوان محکوم به اعدام اعلام شد. خبر دهان به دهان چرخید، بهمن از چوبه دار نجات پیدا کرده بود. خانواده بهمن شادمان و هیجان زده از این خبر در تهیه و تدارک سور و میهمانی برای نجات پسرشان بودند که ناگهان خبر شوکه کننده همه چیز ...
مادر و پسر سنگدل با سرنگ و دمبل پدر بیچاره را به قتل رساندند + جزییات
اولین روز شهریور ماه سال 94پسر جوانی با پلیس تماس گرفت و گفت که پدرش در خانه شان واقع در جنوب شرق تهران به قتل رسیده است. زمانی که کارآگاهان به محل حادثه رسیدند چند ساعت از مرگ مرد میانسال می گذشت. شواهد نشان می داد او به دلیل اصابت ضربه هایی مهلک به سرش جان باخته است. در این شرایط جسد به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات در این باره آغاز شد. بررسی ها نشان می داد پسر جوان و مادرش رابطه خوبی ...
جمهوری اسلامی منتقدان مسالمت جو را به رسمیت بشناسد
بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. چهل و هفت روز بعد دادگاه ویژه روحانیت در جلسه ای نیمه علنی بدون حضور هیئت منصفه، کدیور را محاکمه کرد و مجرم شناخت. در این محاکمه، دادستان ویژه تهران ابراهیم نکونام، قاضی محمد سلیمی، رئیس کل دادگاه ویژه غلام حسین محسنی اژه ای بودند. در حکم دادگاه ویژه روحانیت آمده بود که کدیور مسئولیت قتل های زنجیره ای را متوجه نظام کرده است و جمهوری اسلامی را در مصاحبه اش ...
طلبه تا به جایگاه علمی خوبی نرسیده، اصلاً وارد اجتماعیات و سیاسیات نشود/ توقعات از روحانیت و مرجعیت ...
هم کند فرد خودش است اما تشویق و اینها شاید خیلی مطرح نباشد. در بُعد معنوی هم همینطور. مثلا ما مرحوم آقای بروجردی را می دیدیم و خیلی تحت تاثیر ایشان بودیم. بنده خیلی به وسواس در وضو، نیت نماز، نجاست و طهارت مبتلا بودم.روزی خدمت آقای بروجردی رفتم پول برده بودم از طرف پدرم به ایشان بدهم. ایشان دستور داد تشتی آوردند در همان اتاق جلوی من وضو بگیرد خیلی سریع وضو گرفت و با اینکه حوله بغل دستش ...
داماد کینه جو دست به آتش افروزی زد
با دخترم اختلاف پیدا کرده است. سعی کردم آنها را آشتی دهم، اما دخترم گفت که او رفیق باز است و به زندگی اش توجهی ندارد تا اینکه دخترم به دادگاه رفت و مهریه هزارسکه ای اش را به اجرا گذاشت. پس از این اختلافات آنها زیاد شد و فرید هم از آن روز به بعد دیگر به رستوران من نیامد. وی ادامه داد: شب حادثه خسته بودم و خودروی شاسی بلند گرانقیمتم را در رستوران پارک کردم و با تاکسی تلفنی به خانه ام رفتم که همسایه ...
پیشرفت به مدد ممنوعیت شلوارهای پاچه گشاد!
مراجعه کردم و تصمیم گرفتم که اگر در مورد مسائلی که پدرم مطرح کرده اطلاعات و اسنادی پیدا شد، آنها را ضبط کنم. در جعبه هایی که در آن روز برایم آوردند، چند گزارش درباره وضع ایران در اواخر حکومت رضاشاه وجود داشت. این گزارش ها سرزمینی را توصیف می کرد که 20 سال غارت شده، با وحشیگری سرکوب شده و به شدت آسیب دیده بود. فقر،ستم، قتل در زندان، سانسور و جالب تر از همه کمبود مواد غذایی در کشور بیداد می کرد ...
ناگفته های مادر بهمن ورمزیار از اعدام پسرش
چند هفته ای از اعدام بهمن ورمزیار می گذرد؛ از آن روز تلخ و عجیب؛ روزی که برای مادر و خانواده ورمزیار فاصله خوشی و ماتم فقط چند ساعت بود. سه شنبه نحسی که آنها هنوز هم لحظه به لحظه آن را به یاد دارند. روزی که خیلی بیشتر از همه سال های دوری از بهمن برای آنها تلخ بود. به گزارش ایسنا، شهروند در ادامه نوشت: همه چیز خیلی سریع و باورنکردنی اتفاق افتاد. چند ساعت بعد از آخرین دیدار و مراسم وداع ...
دختر نوجوان به خاطر دوست اینستاگرامی تا پای مرگ رفت + عکس
بیمارستان منتقل کردند و او تحت درمان قرار گرفت.چند روز بعد این دختر 17ساله که از خطر مرگ نجات یافته بود، پس از مرخص شدن از بیمارستان راهی اداره پلیس شد تا از پسری که وی را از کوه به پایین پرت کرده بود، شکایت کند. او گفت: کیوان(متهم) را از چند سال پیش می شناختم. او دوست برادرم بود تا اینکه 5سال قبل زمانی که من 12سال زیادتر نداشتم در حادثه ای تلخ برادرم را از دست دادیم. او در دریا غرق شد و پس ...
سعادت و لیاقت می خواهد آدم مالش را صرف امور خیر کند
.... سورتچی کارش را در محدوده ی خیابان های خاکی خرم آباد شامل پشت بازار و درب دلاکان و حومه ی سبزه میدان شروع کرد. چند روز گذشت؛ اما مردم سوار درشکه نمی شدند. اعتقاد داشتند که درشکه خلاف دین و اخلاق است. چاره ای نبود؛ من و پدرم سوار درشکه شدیم و در سطح شهر گشت زدیم. یواش یواش مردم اعتماد پیدا کردند و درشکه سواری در خرم آباد رونق گرفت. درشکه سواری تا اواسط دهه ی 40 در خرم آباد ادامه داشت و بعد از ...
بگذارید چرخ ما بچرخد
ادامه داد:همه مردم می گویند که ما در بازار مزاحم هستیم. اما واقعاً اگر این کار را هم انجام ندهیم اموراتمان چگونه تأمین شود؟ * انتظار ساماندهی کارگران چرخی را از دولت داریم علی کارگر دیگری است که سابقه کاری اش نسبت به بقیه بیشتر است. از دغدغه های زندگی اش می گوید از خرج و مخارجی که هر روز بیشتر می شود. مادر مریض دارد و باید برای تأمین هزینه های درمان مادر بی سرپرستش تلاش کند. پدرش ...
تور یک پدرو پسر به مون بلان و کوه های آلپ!!
قابل دسترس بودنشان همیشه برای او جذابیت داشتند. او یک بار به من گفت کوه نوردان کوه نوردی می کنند تا خودشان را بیشتر بشناسند. روز اول که به مون بلان Mont Blanc رسیدیم و با یک بعد از ظهر آفتابی مواجه شدیم، برایمان کاملا واضح بود که تصمیم درستی گرفته ایم. مسیر مقابلمان بسیار ساکت بود و تنها گاهی صدای زنگوله های چند گاو، زوزه سگ های آواره یا سلام کردن یک کشاورز لپ سرخ فرانسوی در مسیر کلبه ...
کافه های گمشده در اراج
پدرش ماست و آب قنات اراج را در شیشه های چوب پنبه ای می ریخت تا بعد از چند روز دوغ آماده شود؛ دوغی که معروف شده بود به دوغ اراج: حاج حسین عروجی که از قدیمی های محل بود، بعد از پدرم کارخانه دوغ را راه انداخت. دانشکده افسریه همین نزدیکی ها بود و گاهی دانشجویان می آمدند این جا و در کافه ها دوغ می خوردند، همین شد که دوغ شد، دوغ اراج. حاج حسین که فوت کرد، ورثه کارخانه را جمع کردند اما ما خودمان هنوز آن ...
زندان به جای قصاص، برای پسر آزار دیده
اردیبهشت ماه ساعت حدود 12 شب بود که سهیل با من تماس گرفت تا به دیدن او بروم. من به پارک رفتم همان موقع شالی را که همراه داشتم دور گردن او پیچیدم که روی زمین افتاد و بیهوش شد. از ترس اینکه سهیل به هوش نیاید وبا من درگیر نشود، با دو تسمه گردنش را محکم بستم که جان سپرد. وی ادامه داد : از ترسم جنازه را پشت شمشادها کشاندم و به خانه رفتم و از پدرم کمک خواستم. اما وقتی پدرم گفت که قصد دارد با ...
دعوای خونین بر سر یک دختر در پارتی شبانه!
دادند که انگار نه انگار والدین او هستند! پدرم که مردی مهربان و کارگر بود، باید کار می کرد و پول توجیبی پسر مفت خورش را هر ماه سرموقع می داد، چون اگر فرهام لحظه ای از تفریحات و خوشگذرانی هایش به خاطر نداشتن پول توجیبی باز می ماند، ناگهان همه ظروف آشپزخانه راشکسته و شیشه پنجره ها رو پائین می آورد. یادمه یکبار که فرهام بر طبق معمول بازهم در خانه قشقرق به پا کرد، بعد از رفتنش پدرم با ...