سایر منابع:
سایر خبرها
راه حل مهمان خاص "ماه عسل" برای پسران عاشق!
به گزارش جی پلاس ، در نهمین قسمت از برنامه ماه عسل، احسان علیخانی بعد از پخش تیتراژ ابتدایی، با فرهاد ایرانی به گفتگو نشست. در ابتدا علیخانی اشاره ای به گفتگوی سال گذشته خود با فرهاد کرد و گفت: دو سال پیش قرار بود با شما مصاحبه کنیم تا بتوانیم کاری در زندگی ات انجام دهیم، اما دخالت ماه عسل همه چیز را خراب کرد. ما همیشه ادعا کرده ایم که گره گشایی کرده ایم، اما یک جایی از ما کمک خواستی و ...
پسر7ساله می خواست نمره20 خود را به مادرش نشان بدهد/پدر شکاک،مادر او را کشته بود
سراشیبی بیراهه بدبختی و فلاکت قرار گرفتم که دچار بیماری مزمن روحی شدم اما هیچ وقت برای معالجه خودم به پزشک مراجعه نکردم. این بیماری طوری در جسم و روحم رخنه کرده بود که ناخودآگاه زندگی مشترکم را وارد مرحله خطرناکی کرد تا جایی که در روابط خصوصی بین من و همسرم تاثیر نامطلوبی گذاشت. این موضوع که حالتی متوهم و وسواس گونه به خود گرفته بود موجب شد تا روابط بین من و همسرم سرد شود. آرام آرام فاصله ...
ماجرای یک جنگ هوایی در آسمان کرمانشاه
به سوی آنها پیش می رفتم، زیاد بودن تعداد هواپیماهای دشمن و لحن صحبت اضطراب آمیز پرسنل رادار، موجب بروز هیجانی ناخودآگاه در من شده بود. به یاد چهره معصوم آن دختر بچه بی سرپرست و حرف های صادقانه و صمیمی آن مادر بزرگ کرمانشاهی افتادم. از تصور جنایاتی که ممکن بود هواپیماهای دشمن تا دقایقی بعد مرتکب شوند بر خود لرزیدم. وضعیت خطرناک خودم را به فراموشی سپردم و به خود نهیب زدم که وقت کار است. بی درنگ ...
آخرین عضو باند یاکوزا قاتل از آب درآمد
.... از سویی همدستان رسول و دو شاهدی که در زمان جنایت در صحنه حضور داشتند نیز تأیید کردند که ضربه را رسول زده است. این درحالی بود که 6 متهم دستگیر شده توسط پلیس ژاپن مدتی قبل در دادگاه کاتوچیکارا ژاپن به سه تا 7 سال حبس محکوم شدند. بدین ترتیب باتوجه به سه مدرک مستند در پرونده و با وجود اینکه متهم 31 ساله به قتل اعتراف نکرده بود، بازپرس عباس بخشوده، از شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران کیفرخواست رسول را به اتهام قتل عمد صادر کرد. متهم بزودی پای میز محاکمه در دادگاه کیفری خواهد رفت. ...
ذالنور: اگر ملت آمریکا پشت دولتشان هستند، گور پدرشان /احمدی نژاد عددی نیست
برخی بر این باورند که آتش زدن پرچم یک کشور در مجلس، خلاف عرف بین الملل بود. در مجلس دو چیز آتش زده شد. یکی پرچم و دیگری برجام. پرچم را برادر عزیزم جناب آقای کوهکن از نمایندگان استان اصفهان آتش زد، ایشان رفت فندک را زد و به آقای دکتر لاریجانی گفت چون اینها به مردم ما ظلم کردند ما هم این پرچم را که نماد حاکمیتشان است آتش می زنیم. بعد از آن من روی سن رفتم و چون از قبل برجام را ...
صدای جوش سماور، کابوس هولناک آتنا
به فریاد های دلخراش بدل شد. مادر با شنیدن صدای گریه های دختر کوچولو هراسان خود را به اتاق رساند. سماور روی زمین افتاده بود و دخترک در میان بخار و آب جوشی که روی زمین ریخته بود با بدن سوخته از او کمک می خواست. سه سال از آن روز تلخ می گذرد حالا آتنا دیگر آن دختر بازیگوش و شیرین زبان سه ساله نیست. جای زخم هایش هر لحظه آن حادثه دردناک را برایش تداعی می کند. پدر آتنا با ...
فرهنگ عامه شاهرود درخانه کارگر ساختمانی
...، دنبال کشاورزی می گردند تا زمینی را با آنها شخم بزند... بعد ها که همسایه ها شروع کردند به دور ریختن گذشته شان، او آنها را هم جمع می کرد: وقتی بزرگ تر شدم روی تاریخ وسایل تمرکز کردم، مردم مدرن شده بودند و خیلی از وسایلشون رو نمی خواستند، البته توی سطل آشغال هم نمی ریختند، اما ساده از کنارش رد می شدند، من این وسایل رو جمع می کردم، تا اینکه این مجموعه تشکیل شد. کاراکتر ...
ماجرای عروس سه روزه خرمشهری / حلقه ازدواجی در انگشت شهید خاکسپاری شد + عکس
گیرد و ادامه می دهد: چند روز پس از اعزام امیرحسین، مادر شهید پیچیک و چند تن از خانواده های شهدا به منزل ما آمدند. مادر شهید پیچک آرام آرام با مادر همسرم صحبت می کرد که ناگهان شیون به راه افتاد. خودم را به اتاق رساندم که شنیدم مادر همسرم گفت: جواب این دختر رو چی بدم؟ در آن لحظه ضربان قلبم بالا رفته بود که صدای زنگ آمد. از پنجره بیرون را نگاه کردم. مردی با لباس صورتی پشت در بود. از آن جایی که امیرحسین ...
نجات دو متهم به قتل از چوبه دار
جلب کرده ام، از قضات دادگاه تقاضای کمک دارم. او درحالی که به شدت اشک می ریخت، گفت: در سال هایی که در زندان بودم، پدرم را از دست دادم. حالا فقط یک مادر دارم که می خواهم به خاطر او زودتر از زندان آزاد شوم. من می خواهم در چند سال آخر عمر مادرم کنارش باشم. در زندان قرآن را حفظ کرده و دیپلم گرفته ام. حالا به حرمت ماه مبارک رمضان از قضات دادگاه کمک می خواهم. در پایان این جلسه هیئت قضائی وارد شور شد و متهم را به 10 سال زندان محکوم کرد. مرگ ناصر ملک مطیعی درگذشت ناصر ملک مطیعی فوت ناصر ملک مطیعی ...
زنم روس است و در فرانسه با یک مرد ایرانی زندگی می کند / شکایت تاجر ایرانی در تهران
سال 87 مرد 80ساله ای به دادگاه کیفری رفت و از همسر روس تبارش و دوست پنهانی وی شکایت کرد. این مرد گفت: تاجر هستم و به همین خاطر زیاد به کشورهای اروپایی سفر می کنم. سال گذشته که به کشور فرانسه رفته بودم با زن روس تباری به نام النا که مقیم فرانسه بود آشنا شدم. من به او علاقه مند شدم و پیشنهاد ازدواج دادم و او هم پذیرفت. به همین خاطر به ایران آمدیم و او رسما مسلمان شد و به عقد من در آمد. ...
مازندران| پدر شهید مدافع حرم کمالی: تنهای آرزویم دیدار با مقام معظم رهبری است
بسیاری از افراد و مسئولان بیشتر باشد. خداوند به خدمتگزاران واقعی توفیق دهد. نگذاریم خون شهدا پایمال شود. مادر شهید: شهدا مظلوم هستند. همه جوان و باسواد بودند از مردم توقع زیاد نداریم اما شرمنده محبت های آنان هستیم به ما دلداری دادند. قربان حضرت زینب (س) شوم که روز عاشورا کسی به وی دلداری نداد از مردمی که از شهرهای مختلف به خانه ما آمدند تقدیر و تشکر می کنم. قدر مملکت را بدانیم ...
اعلام گذشت از 2 قاتل
حبس محکوم کرد. بنابراین متهم به زودی آزاد خواهد شد. قتل به خاطر متلک پرانی دومین متهم مرتضی نام دارد و متولد 1360 است. او سال 87 به خاطر قتل مرد جوانی در خیابان سردار جنگل بازداشت شده بود. متهم در بازجویی ها با اقرار به جرمش گفت: مقتول به همسر دوستم متلک گفت به همین خاطر او را کشتم. مرتضی بعد از بازسازی صحنه جرم روانه زندان شد و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ...
لحظات شیرین بازگشت محمدپرهام پس از 50 ساعت دوری
غریبه برای پس گرفتن پسرش در میدان توحید قرار گذاشت و بعد از پایان این تماس تلفنی ماجرا را به پلیس گزارش کرد. او ساعتی بعد خودش را به جایی که مرد ناشناس گفته بود رساند و منتظر شد. عقربه های ساعت 10شب را نشان می داد که زن و شوهری جوان سوار بر یک پراید مشکی رنگ از راه رسیدند. مرد کودک ربا و همسرش محمدپرهام را که خواب بود به پدرش تحویل دادند و درست در همان لحظه مأموران که با لباس مبدل آنجا را ...
آزار و اذیت های سریالی مرد شیشه ای در شمال پایتخت/متهم: ملیحه معتادم کرد
می کشم. بابام خیلی حساس است. آزار و اذیت های سریالی مرد شیشه ای در شمال پایتخت/متهم: ملیحه معتادم کرد منبع درآمد داری؟ نه از پدرم پول می گرفتم. خرج شیشه خیلی گران می شد. چند بار دزدی کردم از آنجایی که دزد نیستم، خیلی زود لو رفتم. بار اول افتادم زندان. از زندان که بیرون آمدم فهمیدم ملیحه ازدواج کرده ؛ او دیگر هیچ وقت جواب من را نداد. بعد در خیابان راه ...
شکست عشقی بهانه آزار و اذیت زنان و دختران شد
مخدر معتاد شوم. می خواستم با او ازدواج کنم اما به من خیانت کرد و با پسر دیگری دوست شد. کینه بدی از او به دل گرفتم اما نمی خواستم از او انتقام بگیرم. از همه دخترها متنفر شدم و تصمیم گرفتم تلافی کنم. بعد از آن ماجرا به سراغ فرانک نرفتی؟ هرگز. سوژه هایت را چطور شناسایی می کردی؟ برایم فرقی نداشت. در خیابان های قیطریه پرسه می زدم و با دیدن دختر یا زن جوانی که ...
حجازی عزتش را به هیچ چیز و هیچ کس نفروخت
همسرم آن زمان 18 سال داشت و وقتی برای خواستگاری رفتم گفتند 4 سال دیگر بیاین تا درستون تموم بشه. که با اصرار ما 4 سال شد دو سال و بعدشم شد یک ماه. فوتبال را کلا کنار گذاشتید؟ من خیلی از فضای فوتبال راضی نبودم. من بازیگری کردم ولی وقتی وارد بحث فنی و مدیریتی شدم، خیلی با سیستم من جور درنیامد. تلاش میکنم که در اقتصاد موفق بشوم تا یک روز خودم صاحب تیمیبشوم که همه چیز آن دست خودم باشم ...
بهترین راه تملق بنده برای خداوند چیست؟
فردی بی علت عقلی و شرعی و حکیمانه، فقط در خیال خودش می بافد که این دختری که من دیدم و و عاشق او شدم، گنج همین است و اسیر آن خیال هم هست. پدر می گوید نه، می گوید اشتباه می کنی؛ مادر می گوید نه، می گوید اشتباه می کنی؛ دایی و عمو می گویند نه، می گوید اشتباه می کنید؛ بعد هم می گوید یا این ازدواج برای من بشود که مراد من حاصل شده است و یا نشود، یا زنده می مانم و ازدواج نمی کنم، یا خودم را می کشم یا فرار ...
نقد آپارتاید در بوشهر
...؛ اما کسی عنوان نمی کرد و پیش نیامده بود که بروز داده شود. این نکته در پیوند با جوابی است که به یکی از سوال های ابتدایی تان دادم و گفتم بعد از اکران فیلم با چنین نقدهایی روبه رو شدم. اول با این تصور که اصلا چنین چیزهایی وجود ندارد و من دارم قصه ام را می گویم. کار را ساختم، اما الان که کار تمام شده و دارد اکران می شود می فهمم که وجود دارد. ایده اولیه پاپ از کجا آمد؟ ایده ...
رازهای زندگی زناشویی موفق، لطفا بخوانید
...: ما در سال 76 ازدواج کردیم همسرم در دوران نامزدی با پس اندازی که داشت شروع به ساختن طبقه بالای خانه پدری خود کرد تمام مناسبت های دوران نامزدی من که کمتر از یکسال بود و میشه گفت آرزوی هر دختری می تونه باشه با گفتن جمله (( من دارم خونه می سازم )) نقش بر آب می شد اما گذشت. بعد از گذشت 3ماه از ازدواج ما دعواهای پدر همسرم سر دادن اجاره شروع شد و ما هرروز اعصاب خوردی داشتیم بابت این جریانات که 4 ...
دلسردی در زندگی مشترک، کمکم کنید
همین هدیه از طرف خواهر یا مادر باشد، چنان خانم تشکّر می کند و عذرخواهی می کند و در صدد جبران بر می آید که نهایت ندارد! در صورتی که هدیه ی مرد خودش، بسیار مهم تر و ارزشمندتر بوده است. آقایان هم همین طور. به مناسبت روز مرد، خانم با محبّت از ذخیره ی مخارج خانه مقداری پس انداز نموده و یک عدد پیراهن خریده است و آن را با چه شوق و ذوقی به شوهرش می دهد! همسرمی گوید: از رنگش خوشم نمی آید! وای چه صحنه ی ...
ازدواج بازیگر زن معروف با برج ساز سه زنه
هوایی کرده بود و دیگر به فکر من و سه پسر و تک دخترمان نبود، او ما را تنها گذاشت و رفت و من با سختی توانستم با ارثیه پدری ام خانه ای بخرم و سرپناهی داشته باشیم. با کارگری بچه هایم را به تنهایی بزرگ کردم تا اینکه چند سال بعد دوباره متوجه شدم شوهرم زن سوم گرفته است اما بعد از مدتی زن شمالی اش نیز بر اثر بیماری کشنده ای درگذشت. این زن سالخورده ادامه داد: از همان سال ها ابوالقاسم می خواست طلاقم ...
سمنان| ماجراهای عجیب رزمنده سمنانی که در عملیات فتح خرمشهر "شهید زنده" شد
سرخه ازنظر آمار و ارقام ایثار و شهادت جزو یکی دو شهرستان اول کشور است. تسنیم: از احساستان در اولین اعزام به جبهه برایمان بگویید؟ اسلامی راد: اولین بار که به جبهه اعزام شدم قبل از عید نوروز سال 1360 بود. تعدادی داوطلب بچه سن 15 و 16 ساله بودیم که ما را به پادگان 21 حمزه سید الشهداء (ع) تهران بردند. در آنجا آموزش های فشرده ای را دیدیم تا شب عید هم آنجا بودیم. بعد از عید نوروز ...
کودک زنده به گورشده
وب سایت به خانه اش سری بزنم. او اصرار کرد و گفت باید همین الان این کار را بکنی. برای همین هم ناچار شدم دویدن در حاشیه تپه های "مونت لوو" را تا ساعت هشت شب عقب بیاندازم. اما بعد از برگشت از خانه دوستم، اتومبیل را به طرف حاشیه کوهستان راندم و بر خلاف برنامه ام، به جای 15 دقیقه، نزدیک به 50 دقیقه دویدم. خانم میلانیان از چندین سال پیش از آن حادثه، با راه اندازی یک موسسه غیر انتفاعی، برای ...
انتظار داشتم کیان به خواهر من به چشم خواهر خودش نگاه کند اما...
پرونده پسر جوانی که خواستگار خواهر دوستش را به قتل رسانده و از سوی دادگاه به قصاص محکوم شده بود، برای اجرای حکم قصاص به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. شهریور سال 94 به مأموران پلیس خبر دادند درگیری بین چند جوان در محله ای در ورامین باعث مرگ یکی از آنها شده است. زمانی که پلیس به محل رفت، جسد غرق در خون پسری جوان روی زمین افتاده بود. مأموران به دستور بازپرس کشیک جسد را به پزشکی قانونی ...
ماندیم و زندگی کردیم/ چهار شهید دادم، کجا بروم؟
شهرک زندگی می کند که 4 عزیز خود را از دست داده؛ یک مادر و همسر، دو دختر و خواهر و یک برادر و عمو. حاج غلامعلی مرادپور پدر دو شهیده و همسر شهیده ایران مینایی و برادر شهید شیخ عباس مرادپور است. از روز اتفاق گفت: زمانی که اینجا را بمباران کردند هواپیما از دزفول می آمد. از دزفول که آمد خیابان ها را زیر تیربار گرفت. همسرم از خانه آمد بیرون که خانه روی سرش خراب نشود، آمد که به حیاط ...
سوسن رشیدی؛ از کوچ نشینی تا قهرمانی کیک بوکسینگ
هم تحت تأثیر حرف مردم، در خانه را قفل کرد و به مادرم گفت: اگر سحر بیرون برود سرش را می برم. دو هفته در اتاق حبسم کردند. اما هر شب ساعت سه بیدار می شدم و با مشت و پا به دیوار ضربه می زدم. وقتی پدرم می دید من این کار را انجام می دهم با مادرم صحبت کرد و گفت: منصرف کردن این دختر بی فایده است. ، اما پشتیبانی خانواده بسیار مهم بود، کمک مادر و بویژه پدرش با آن همه حرف ها و فشار های روحی روانی و کار های ...
مردی که به جای اسلحه، قلم مو داشت
ماه های آغازین جنگ تحمیلی ایران و عراق است. مردی در میان رزمندگان ایستاده است که به جای اسلحه قلم مو در دست دارد؛ ناصر پلنگی. در خاطراتش می گوید: فکر می کردم که الان زمان نشستن در دانشگاه ها و سرگرم ونوس و طبیعت بی جان شدن نیست. الان زمانی است که جنازه ها روی دوش ملت است و مادر ها دارند خون گریه می کنند و نقاش اگر تقلید از گذشته را در آتلیه تکرار کند، پایبند نیست. نقاش جوان دو سال ...
طنز معنادار مصادره برای ایرانیان مقیم آمریکا و کانادا
متهم کردن نظام به بی عدالتی و نهایتاً ممانعت از اکران رهایی یابد. بعد از سال ها دوست اسماعیل (شخصیت فراری) می گوید: الان دیگه دادگاه هست؛ دادستان، برگه اتهامی هست؛ لااقل می خونن . روایت مجاهدین خلق در فیلم در میانه فیلم دیالوگی چالشی میان رئیس کمیته یکی از مراکز و یکی از نمایندگان مجاهدین خلق نمایش داده می شود که محل توجه است: نماینده مجاهدین: وقتی تو فاز مسلحانه بودیم، شما ...
دانشجوی مغرور با یک نگاه و یک پک ساده اسیر کیانا شد
خودم می دانستم، هیچگاه گمان نمی کردم روزی عاشق کسی شوم که به مراتب از هر نظر از من پایین تر باشد و ناگهان زندگی ام را به باد فنا دهد! با " کیانا " در مسیر دانشگاه آشنا شدم. هر روز بعد از دانشگاه برای بازگشت به خانه سوار اتوبوس های بی آر تی می شده و بعد از پیاده شدن در چهارراه ولیعصر به سمت تجریش می رفتم. همه کسانی که در تهران زندگی و کار می کنند می دانند که در ساعات شلوغی روز، یعنی زمانی ...
برجی: به مشایی گفتم قول دادی عکس هایم گم نشود
.... خاطرم هست برخی از رزمندگان در لابه لای خاطرات شان به چنین صحنه های دردناکی در سوسنگرد در جریان هشت سال دفاع مقدس خودمان هم اشاره می کردند. درست است، بین سوسنگرد و بستان منطقه ای است که کمتر مردم و راهیان نور به آنجا برده شده اند. در این منطقه یک گور دسته جمعی قرار دارد که 40 زن در این گور دفن شده اند و به همه آنها هتک حرمت شده است. منتها چون مولفه آن منطقه به عشیره ای ...