سایر منابع:
سایر خبرها
روایت ناتمام قرارهای عزت الله انتظامی با ایسنا
انتظامی به خانه ی زنده یاد شاپور قریب رفت. در حالی که دو، سه روزی از بازگشت کارگردان برگزیده اسکار به ایران نگذشته بود، اصغر فرهادی پیگیر حال شاپور قریب کارگردانی شد که چندی بود به دلیل آلزایمر در بستر بیماری بود. عزت الله انتظامی در آن دیدار با اشاره به فیلم جدایی نادر از سیمین گفته بود: در جشنواره ی فیلم شهر که با شعار انسان شهری برگزار شد، فیلم آقای فرهادی و چند فیلم دیگر ...
خاطرات خواندنی اسرای هشت سال دفاع مقدس/ زندان؛ نسخه پزشک اردوگاه برای اسیران/ حکم داشتن یک خودکار اعدام ...
) تهران ما را به شهر فاو اعزام کردند که صبح همان روز می بایست جایگزین گردان امام سجاد (ع) می شدیم و هرچه به مقر گردان امام سجاد (ع) نزدیک تر می شدیم شدت درگیری و تیراندازی ها بیشتر می شد، در همین مسیر تعدادی از نیروها به شهادت رسیدند و بالاخره شب 27 فروردین 1367 به مقر گردان امام سجاد (ع) رسیدیم و درگیری به حدی بود که کسی امکان بیرون آمدن وجود نداشت از زمین و هوا حمله می کردند، همین باعث شد که عراق ...
آقای بازیگر آسمانی شد؛ نگاهی به زندگی عزت الله انتظامی
شهر شده و دوران ابتدایی را در محله سنگلج به سر کرد. در همان کودکی یواشکی به دیدن نمایش ها می رفت و دایی اش هم در این دزدکی تاتر رفتن ها کمکش می کرد. اولین تاتری که رفت در میدان شاهپور بود و بعد از سینما سپه را تجربه کرد و در نهایت پاتوق سرک کشیدن به دنیای هنرش شد سالن تئاتر مرکزی. اولین فیلم سینمایی که در عمرش دید پانزده سال گمنام بود و می گفت همان فیلم او را عاشق سینما کرد و نمایش هفت رنگ به ...
تحصیل کرده های آسیا از انقلاب ما چه می دانند؟
و بدن کشیده ترشان نسبت به گربه های خودمان کاملاً به چشم می آید، اما در مکه گربه ها خیلی بیشتر اطراف حرم می پلکند. جالبیش اینجاست که هر کجا هوس می کنند می خوابند و کسی کار به کارشان ندارد. گرمای هوا هم معمولاً باعث می شود بخوابند حالا می خواهد کف خیابان وسط راه باشد یا روی پیشخوان فلزی دکه های توی خیابان. دیروز ظهر برای اولین بار سر ظهر رفتم حرم آنهم با پای پیاده، اما انگار نه انگار ...
خانم ها بیایند ورزشگاه ها درست می شود
نه برای خشونت. اما در کنار همین هایی که کودکان را همراه خودشان می آورند یک عده دیگر با خودشان سنگ می آورند! این خیلی اتفاق تلخی است. به نظرم حضور خانواده ها می تواند این تعداد را به اقلیت تبدیل کند . سخت ترین روزتان در ایران چه روزی بود؟ یک روز با دوستم مارتین رفتم بازار تهران و همان سخت ترین روز من بود! البته این را به شوخی گفتم. ولی از بین همه روزهای سختی که داشتم باید به ...
از کارگری و بنایی فرزندان لیسانسه آزادگان تا انتقاد از فساد و رانت خواری دولتی
. همان هایی که جان و مال خود را سپر کردند و در برابر بعثی های ظالم قد علم کردند تا امروز خاری به دست ما نرود. در آن روز هیچ کس به این فکر نبود که اگر برود در آینده پست و مقام خواهد گرفت. حتی خیال آن را در سر نداشتند که با وعده و وعید روزهای درخشان آینده عازم جبهه شوند بلکه نیت خالص، تکلیف شرعی و فرمان ولی امرشان موجب شد تا از همه چیز حتی جان خود بگذرند. در آن سالها تلاش های بسیاری شد و خون های ...
حوزه ی قم با ارتباطات بیشتر با حوزه ی نجف در مباحثِ لازم، به تفاهم برسند/ حوزه غرق درسیاست شود،به جنبه ...
رهبری سوال کرده ایم و همه ی این مراجع، با توجه به نظر کارشناسیِ اداره بهداشت، حکم به حرمتِ دفن کردنِ اموات جدید در آن قبرستان را داده بودند و آن طلبه که خیلی هم درس نخوانده بود، با پرخاش، گفته بود مراجع به چه حقی در این مورد، نظر داده اند. بنده، به مسئولِ دادگاه ویژه ی شیراز گفتم که به ایشان، خیلی محترمانه و آرام، تذکری بدهید و آن ها هم همین کار را کرده بودند و آن طلبه هم توجیه شده بود.خلاصه اینکه ...
جهنم اردوگاه اطفال
آبی که روی بدنم ریخت، به هوش آمدم. همان لحظه شنیدم که گفت: عه! نمردی هنوز! بلند شو، بایست. اما من واقعا با آن وضعیت توان ایستادن نداشتم. لوله آهنی را دوباره محکم توی کمرم کوبید و گفت: به هر شکلی که هست باید بلند شوی، بایستی! بعد هم دوباره با همان لوله به استخوان ساق پایم زد که این از همه بدتر و دردناک تر بود. حسن هارونی بعدها به من گفت: وقتی صدای داد و ناله هایت را می شنیدم با خودم می گفتم کاش جعفر ...
میهن صنعت و مسئولین
هم مجید را به داخل حرم می بردیم که البته نتیجه هم داشت و معجزه ای اتفاق افتاد و سلامتی اش را به دست آورد. تولدشان را تبریک می گویم و امیدوارم که خداوند صد سال دیگر نیز به ایشان عمر بدهد. محمدعلی کشاورز: نخستین ملاقاتمان در اصفهان شکل گرفت.آن روزها هنوز شاگرد نوشین بود اما وقتی چشمم به چشمش افتاد رد پای استادی را در رد نگاه و کلامش پیدا کردم.از همان اول حس کردم او با همه ...
آغاز رقابت های مرحله مقدماتی مسابقات سراسری و انتشار خبری برای حافظان قرآن
بودجه ای از فعالیت های معاونت قرآن و عترت در آینده اشاره و برنامه های اساسی این مرکز مطرح شد. آغاز چهل ویکمین مسابقات سراسری قرآن صبح روز شنبه 20 مردادماه، مرحله مقدماتی چهل و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم در رشته های مختلف در شهر قم آغاز شد و به مدت بیش از دو هفته ادامه خواهد داشت. در این دوره مسابقات سراسری قرآن دو تیم داوری برای رشته های قرائت و حفظ کل قرآن کریم و ...
رویش شبانه پرستارهای خانگی !
...، مهندسی برق خوانده و حالا که هشت سال از فارغ التحصیلی اش می گذرد، نتوانسته کاری مرتبط با رشته تحصیلی اش پیدا کند. می گوید: رتبه کنکورم در رشته ریاضی، خوب بود و همه گفتند رشته های مهندسی را بزن. من هم رشته مهندسی برق دانشگاه آزاد، در شهر بجنورد قبول شدم و رفتم. اما هیچ علاقه ای به رشته درسی ام نداشتم. اصلا یادم نمی آید چطور واحدهایم را قبول می شدم. چهارسال درسی ام، 6ساله تمام شد و من ماندم ...
حسام الدین سراج از معماری، موسیقی و شعر می گوید
را هم پخش کرده اند و در خاطر شما نشسته است. یکبار با تصویر مسجد یکبار با تصویر بازارقدیم یا فضاهای دیگر ایران وحضور مردم که همه وهمه برای شما خاطره مشترک ساخته است. وقتی مجموع این ها را در ذهن تان جمع می زنید می بینید این آوا فصل مشترک پیوندآن فضاها وآن خاطرات شده است. شما از کودکی به دنبال موسیقی رفته اید. میل به معماری چگونه بوجود آمد؟ زمانی که ما کنکور می دادیم ...
قهرمانان غیرت و غربت/ امروز نام همه مردان کشورم حاج رسول رستگاری است
مطلب می گوید: مبلغ کمی پس انداز داشتم. آن را به همسرم دادم و با ثبت نام در پایگاه اسلامشهر به ایلام رفتم و پس از یک دوره آموزشی، به پادگانی در اهواز اعزام شدم. مسئولیتم در جبهه تیربارچی بود. 3 ماه در جبهه ماندم و بدون اینکه حتی یکبار هم به مرخصی بیایم با گروه زیادی از لشکرمان به اسارت دشمن در آمدیم. تشنگی بیداد می کرد دشمن پاتک زده بود و از 6 عصر تا خود صبح حمله کرده بود. چند روز ...
سریال آتلانتا؛ تحملِ واقعیت های تاریک
مجبور کند تا تبعیض نژادی واقعا احساس کنند نمی شود. به خاطر همین است که گلاور مجبور به دروغ گفتن به اف ایکس شد. گلاور می توانست آتلانتا را با اضافه کردن کاراکتر های خارجی به عنوان دروازه ای به دنیای جامعه و تجربه ی سیاه پوست بودن به سریال ِ قابل دسترس تری تبدیل کند. ولی حاضر شد ریسک از دست دادنِ نیمی از تماشاگرانش را به جان بخرد و داستانی بگوید که بدون ناخالصی، از دل جامعه و فرهنگ و تجربه ی ...
صحنه پرشور زائران حج در گرمای مسجدالحرام/آخرین کاروان حجاج به فرودگاه جده رسیدند
استفاده می کنند. ما هم به سهم خودمان سعی می کنیم با حجاج کشورمان ارتباط برقرار کنیم و از حال و هوای این روزها در سرزمین وحی برای شما گزارش کنیم. براساس آنچه حجاج ایرانی در صفحات شخصی خود با دیگران به اشتراک گذاشتند و یا برای باشگاه خبرنگاران جوان ارسال کردند، آخرین کاروانهای حجاج ایرانی وارد فرودگاه جده در سرزمین وحی می شوند و از امروز ساعت 14 تا پایان مراسم حج تمتع به بعد دیگر حمل و نقل ...
جنایتی که در حق خود، طبیعت و حیوانات مرتکب می گردیم
هم حمل کند (یعنی تخم مرغ هایی که تخم مرغ خاص قلمداد نمی شوند). ولی آیا نباید آن ها را تخم مرغ عادی می نامیدند؟ تخم مرغ هایی که از مرغی به دست می آیند که برای خودش وسط یک مزرعه ایستاده نباید تخم مرغ متعارف نامیده می شد؟ و بعد بقیه تخم مرغ ها نباید گفته می شد تخم مرغ های لعنتی، شما دیگر چه موجودات مریضی هستید ؟ این مساله سئوالی را مطرح می کند: تخم مرغ خاص چیست؟ خب تخم مرغ خاص به تخم مرغ هایی ...
چه حال خوشی بود پا بر خاک میهن گذاشتن
به دیدنش برو. به او محبت کن و بگذار مشکل برطرف بشود. برادر عراقی رفت و بعد از چند روز دیدند با مقداری شکلات خدمت حاج آقا آمدند و گفتند حاج آقا این شیرینی راهنمایی شماست. فرمودند چه شد؟ گفت همان طور که شما فرموده بودید، گل خریدم و به دیدار همسرم رفتم و با محبت با او برخورد کردم. وی راضی شد و شکایتش را پس گرفت. زندگی ما بسیار گرم شد و با رفع اختلاف من به پادگان برگشتم. درباره روز آزادی ...
پشت پرده مذاکرات برجامی از زبان یک آمریکایی؛ سخنرانی نتانیاهو نارنجک وسط مذاکرات بود!
برادران مارکس را تقلید کرده اید. اما این موضوع یک جا به داد من رسید تا بتوانم باب گفت وگویی باز کنم. یک روز در طول استراحت مذاکرات، من به سمت عراقچی و تخت روانچی رفتم تا با آنها در مورد ناتوانی در مصافحه گفت وگو کنم. به آنها گفتم که من در یک محله یهودی نشین بیرون شهر بالتیمور بزرگ شده ام و بسیاری از همسایگانم یهودیان متدین ارتدکس بودند که برخی از آنها مانند مسلمانان محافظه کار، از لمس کردن هر ...
روح لاریجانی هم از حزب جدید خبر ندارد/ واکنش آمریکا به بیانات رهبر انقلاب/ گزارش اکونومیست از کیفیت ...
به مسائل مالی و حقوقی است ، تصریح کرد: مردم باید بدانند که نمایندگان در دوران قبل از نمایندگی و پس از آن چه میزان دارایی داشته اند. خجسته گفت: بنده همه چیز را در خصوص فرزندان و درآمدهایم آماده کردم و تا چند روز آینده در اختیار رسانه ها قرار خواهم داد. تکذیب هشدار سفیر عراق در ایران سخنگوی وزارت خارجه عراق خبر منسوب به سفیر این کشور در مبنی بر هشدار وی به شهروندان عراقی نسبت به ...
چهار شخص معتمد برای حل مشکل در کلام رسول خدا (ص)
) درباره بندگان واقعی خدا یک روایت دارند و به قول خودشان، این روایت به زبان آسان، اما در عمل سنگین است؛ یعنی از هر 10 نفر، هشت نفر این طور نیستند. روایت مفصل است و روایت را هم مرحوم کلینی (ره) در جلد دوم اصول کافی نقل می کند؛ البته دیگران هم نقل کرده اند و من این روایت را در چند کتاب دیده ام که حضرت می فرمایند: الخیرُ منه مأمول از کسی که واقعاً بنده خدا است، فقط توقع خیر داشته باشید، و الشرّ منه مأمون ...
وقتی با فساد و با مفسد مواجهه و مقابله صورت می گیرد، جیغ ودادهایی از گوشه وکنار بلند می شود
ملّت ایران وارد میدان شد، بدون اینکه کسی از ملّت بخواهد -واقعاً خود ملّت [آمدند]؛ من همان وقت هم گفتم؛ واقعاً آفرین بر این ملّت- خودشان وارد میدان شدند، فضا را پاک کردند، آلودگی ها را تمام کردند، شکست دادند. چند سال زحمت کشیدنِ آنها را برای ایجاد آن حادثه، ملّت ایران در ظرف چند روز از بین برد. بعد آنها گفتند که خب، این فلان عیبها را داشت، این عیبها را برطرف کنیم، سال آینده -یعنی سال 97، یعنی امسال ...
درون هر آدمی یک مهاجر زندگی می کند
جذاب دوست نداشتم خیلی درباره این موضوع حرف بزنم اما از زمانی که به خاطر دارم همه این مسأله را در موردم می دانستند. یاد آقای مدیر افتادم و باید بگویم وقتی مدرسه راهنمایی ایثار می رفتم هم این موضوع را پنهان نکردم چون پنهان کردنی نبود. من همان موقع بهترین بازیگر تئاتر منطقه بودم و بهترین کارگردان تئاتر. هیچ وقت به پنهان کردن این ماجرا فکر نمی کردم اما می دانستم چون مهاجرم کارم از بقیه سخت تر است. ...
رمز مدیریت یک کارآفرین
من متولد سال 1335 در تهران هستم و در خانواد ه ای که به لحاظ اقتصادی وضعیت متوسطی داشت، بزرگ شدم. پدرم اهل کسب وکار بود و در بازار قماش (پارچه)فروشی داشت. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراندم و تمام دوران تحصیلم را در مدارس دولتی درس خواندم. در سال 1354 در دانشگاه صنعتی شریف در رشته مهندسی صنایع قبول شدم و در سال 1360 هم فارغ التحصیل شدم. از همان دوران کودکی، شاید در سن 6 - 5 سالگی کار کردن را در بازار شروع کردم. در آن زمان به مغازه پدرم می رفتم و نحوه خرید و گفت وگو های پدرم با مشتری ها را می دیدم. خودم هم کنجکاو بودم، سوال می کردم و نسبت به اتفاقات حساس بودم. من تک پسر بودم و بسیار مورد علاقه پدرم بودم. خیلی از شگردها و قلق های بازار و کسب وکار مثل مشتری مداری و اعتبار مشتری را در همان جا یاد گرفتم. در واقع همان چیز هایی که بعدها در دانشگاه درس آن را خواندم. مثلا وقتی مشتری می آمد که پول نداشت، پدرم قبول می کرد و به آن مشتری جنس می داد؛ ولی در عین حال به مشتری دیگر می گفت که اول باید قرض قبلی را بدهی تا بتوانم جنس جدید به شما بدهم. من بعدها متوجه شدم این موارد باید درکسب وکار رعایت شود؛ اینکه اعتبار انسان ها متفاوت است و بنابراین نوع برخورد با مشتری ها هم با یکدیگر متفاوت است. بله دقیقا، اخلاق و روش کسب وکار را از همان کودکی به شکل ساده لمس کردم. زمانی که در دانشگاه شریف دانشجو بودم، کار تدریس انجام می دادم. خانواده ها خیلی تمایل داشتند که از دانشگاه شریف برای فرزندانشان معلم بگیرند. شرایط تدریس برای من هم مهیا شده بود و از این طریق درآمد خوبی داشتم. اما اولین جرقه برای شروع یک کسب وکار از آنجا برایم زده شد که پدرم قول داده بود اگر بتوانم در دانشگاه خوبی در تهران قبول شوم، برایم ماشین بخرد. آن زمان پیکان دولوکس طرفدار داشت و عرف بازار بود. بعد از آنکه در دانشگاه قبول شدم، پدرم در سال 54 یک پیکان دولوکس برایم خرید. من در سا ...
ناکام موفق/ احمد فردید و فلسفه در گفت وگو با منوچهر آشتیانی
.... در این مدت فردید را ندیدم. اولین بار که خواستم استخدام شوم، به دانشگاه تهران نزد دکتر غلامحسین صدیقی رفتم که قوم و خویش ما بود و همسرش فرنگیس خانم نیز دختر عموی همسر من بود. خود دکتر صدیقی هم استاد من و هم بعد از 20 سال استاد همسر من بود. به دکتر صدیقی گفتم من می خواهم در همان دانشگاهی که شاگرد اول شده ام (دانشگاه تهران)، تدریس کنم. دکتر صدیقی گفت این برای ما ایده آل است. الان چون ...
مدیران هاشمی، "تقوایی" را از کوچک جنگلی اخراج کردند/ "طیب" بین لوطی ها خیلی آقا بود+فیلم
تغییر کرده است، یعنی بچۀ تهرانم اما هر جا می روم خودم را وصلۀ آنجا نمی دانم، انگار واقعاً غریبه هستم چون همه چیز عوض شده است. آن زمان نهایتاً تا پل چوبی، آباد بود. بعد از پل چوبی خیابان انقلاب، دیگر چیزی نبود. من یادم است تازه آمده بودیم میدان شهدا کلاس دوم دبیرستان، من می رفتم پیچ شمیران، پنج زار کرایه می دادم، می رفتم کوه. من از بچگی خیلی کوهنوردی را دوست داشتم الآن هر وقت پیش بیاید این کار را می ...
مادرم گفت اگر از حرم حضرت زینب خشتی کم شود...
دیگری بود همان اول می بُرید؛ اما من بچه پرروترازاین حرف ها بودم. حالا عوضش سر ایرانی ها درمی آید (می خندد) می آیند و می گویند تو را به خدا یک کاری کن ما دلمان می خواهد برویم سوریه؛ اما نمی شود (می خندد) قرار بود 10 روز بروم 3 ماه طول کشید سید مسافر مداح است. مداحی که همه فاطمیون او را می شناسند و با نوحه هایش جان گرفتند و سینه زدند. خودش می گوید تبدیل شده ام به صادق آهنگران و ...
تنگه ابوقریبِ امروز، اقتصاد است
. ■ تعبیر جالبی بود. به نظر شما گردان عمار دهه 90 که باید خط را بشکند و اقتصاد را نجات دهد چه کسانی هستند؟ گردان عمار همه می توانند باشند. شما ببینید مشابه اتفاقی که در این چند ماه برای ما افتاد، اکنون در ترکیه هم رخ داده است ولی واکنش آن ها با ما زمین تا آسمان متفاوت بود. آنجا سریع طلا و جواهر را به بانک تحویل دادند تا زود بحران تمام شود اما اینجا مردم هرچه داشتند جمع کردند تا سکه و ...
خواندن عمار حلب از نان شب هم واجب تر است
این که روزی با یکی از سرداران گفتگویی داشتم. ایشان لابلای خاطراتش مدام می گفت که کاش به سوریه می رفتی و خاطرات همرزمان شهید را هم می گرفتی. من هم اعلام آمادگی کردم و گفتم که مدتهاست پیگیر این سفر هستم. ایشان قول هماهنگی ها را داد و حدود 5- 6 ماه طول کشید اما خبری نشد. حتی یک بار هم تا پای پرواز در تهران رفتم که سفرمان کنسل و امیدم به کل ناامید شد. وقتی این وضع را دیدم، کتاب عمار حلب را نهایی کردم ...
نقش علمای حوزه در مقابله با تجزیه طلبی در تاریخ معاصر (5)
: شنیده بودم وقت ورود ذوالفقاری، پرچم سبزی در مقابلش داشتند. خواستم آن پرچم را از نزدیک ببینم. به منزل ذوالفقاری رفتم و تقاضای دیدن پرچم را نمودم. یک نفر سید عامی خوش قیافه، حاضر شد، لباس بلند و مولوی سبز، دربرداشت، در کمرش دو سه قطار فشنگ بود و به دوشش تفنگ. بیرقی را از گوشه اطاق برداشت و برافراشت. بیرق سبزی بود که بالای آن عکس ذوالفقار و زیر کلمه نصر من اللّه و فتح قریب نوشته شده بود. دیدن ...
بیوگرافی احسان علیخانی، مجری توانا و با استعداد تلویزیون
...> - برای خوانندگان ما بفرمایید که چند سال دارید و کجا متولد شده اید؟ در ماه آبان و در آلوده ترین شهر دنیا یعنی تهران متولد شده ام و سی و اندی سن دارم. - در چه زمینه ای تحصیل کرده اید؟ مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران. - چند خواهر و چند برادر هستید؟ دو خواهر و یک برادر دارم که همگی ازدواج کردند و من که از همه کو چکتر هستم با خانواده زندگی می کنم و طبیعتاً مجرد ...