سایر منابع:
سایر خبرها
حسن جنتی : آقازادگی نکرده ام...
پسر فلانی دارد قصر می سازد. در حالی که برای ساختن این خانه، خودم دوشادوش عمله ها و بناها کار کردم. زمان شاه یک مغازه 15متری اجاره کرده بودم و شب و روز کار می کردم. اینطوری کار کرده ام. الان هم می بینید که چطور مشغول کار هستم. کی گفته بود؟ پشت سرمان می گفتند. مثلا یک مهندسی این طرف و آن طرف می گفت فلانی دارد قصر می سازد. یک روز آوردندش اینجا و خانه ما را نشانش دادند مثل یخ ...
حواشی ممنوع الخروجی بانوی فوتبالیست؛ زنان می توانند در مواقع اضطراری با اجازه دادستان از کشور خارج شوند
برگشتن نداشتم. ناشکر نیستم. وقتی باردار شدم گفتم خدا خواسته و به خاطر فرزندم ورزش را کنار می گذارم که همسرم کمکم کرد برگردم. همین دلایل کافی بود تا من تمرین هایم را از سر بگیرم. در این چند ماهی که در تیم نبودم خیلی تغییرات پیش آمده بود و مربی ها هم عوض شده بودند اما همین که فهمیدند من برگشتم خیلی استقبال کردند و من را پذیرفتند. خودم هم با توجه به تلاش هایی که کردم و حمایت هایی که داشتم می خواستم ...
فکر نمی کردم روزی جزیزه کیش را ببینم
می شدم و می رفتم نون بخرم ، ساعت 7 تو کوچه بودم و روپایی و هد می زدم و وقتی 1000 تا می زدم دوستانم را می آوردم، می نشاندم تا بشمارند. بابام می گفت برو مغازه چیزی بخر با روپایی می رفتم. همیشه کوله پشتم بود و همه مسخره ام می کردند و همسایه ها می گفتند تو همش تمرین می کنی پس کی تلویزیون نشانت می دهد؟ منم می گفتم یه روز نشان می دهد و خدا خواست. سال 1386 برای حدمت به باشگاه پاس رفتم که پایه هایش تو ...
مهر علی (ع) ؛ مهریه زهرا (س)
از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود: می بینم برای حاجتی اینجا آمده ای. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواسته ات پیش من پذیرفته است . مرا به دامادی بپذیر! علی علیه السلام که برای خواستگاری دختر پیامبر به خانه ایشان رفته بود، با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد: پدر ومادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد ...
حواشی ممنوع الخروجی ستاره فوتبال بانوان
. وقتی باردار شدم گفتم خدا خواسته و به خاطر فرزندم ورزش را کنار می گذارم که همسرم کمکم کرد برگردم. همین دلایل کافی بود تا من تمرین هایم را از سر بگیرم. در این چند ماهی که در تیم نبودم خیلی تغییرات پیش آمده بود و مربی ها هم عوض شده بودند اما همین که فهمیدند من برگشتم خیلی استقبال کردند و من را پذیرفتند. خودم هم با توجه به تلاش هایی که کردم و حمایت هایی که داشتم می خواستم دوباره جزو ترکیب اصلی باشم. شش ...
دعا می کنم به زودی بتوانم به ایران رفت و آمد داشته باشم/ اولین شهری که انتخاب می کنم مشهد خواهد بود
جالب است که بگویم زمانی که به هند رفتم، آقای رحمان خواست هزینه بلیط و هتل من را بپردازد اما من به او چنین اجازه ای را ندادم و به او گفتم: "من به خاطر تو نیامدم، من به خاطر پیامبرم به هند آمده ام". می خواهم بگویم در واقع من به هیچ دلیل دیگری مگر پیامبرم به آنجا نرفتم و نیت من ادای احترام به پیامبرم بود، چیز دیگری برای گفتن نیست، فقط اینکه خدا را از این بابت شاکرم. خوب، بگذار کمی درباره ...
کاملترین زوج هستی چگونه پیمان مهر بستند؟
هستی شوهری وجود نداشت از قول پیامبر نوشتند که ایشان به علی فرمود: علی جانم! بزرگانی از قریش در مورد ازدواج فاطمه با تو مرا سرزنش کردند و گفتند: ما او را از تو خواستگاری کردیم ولی او را به ما ندادی، بلکه به عقد علی در آوردی، من هم به آنان گفتم: قسم به خدا، من این کار را نکرده ام، خداوند او را به شما نداد و به عقد علی در آورد، جبرئیل بر من نازل گشت و گفت: ای محمّد! خداوند- جل جلاله- می ...
عکس/ پسربزرگ آیت الله جنتی در کارگاه نجاری اش
بوده که آمدند با حاج آقا صحبت کرده اند. شیرین ترین خاطره شما چیه؟ زندگی پر از خاطره است. شیرین ترینش این است که ازدواج کردم و از تنهایی در آمدم. چون آن زمان خیلی تنها بودم. چند سالگی؟ 22سالگی خودتان انتخاب کردید یا پدر؟ بیشتر پدربزرگ و مادربزرگمان پیگیری می کردند و البته حاج آقا هم در جریان بودند. من هم گفتم هر کسی را شما بپسندید کاری به چیزهای دیگرش نداریم. و آنها ...
ماجرای ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه از زبان امام رضا (ع)
خندید گفت: خدا ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود خود به عهده گرفت. مرا می گویی! پاهایم سست شد! پر از شور و تشویش. دیگر صبر نداشتم. ماجرا چیست؟ من بی دلم. پرده ی سوم؛ حبیب خدا، در آسمان نشسته بودم که دوست آسمانی من، جبرئیل، با شاخه های سنبل و میخک (قَرَنفُل) نزد من آمد و آنها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوییدم و گفتم: دسته گل به چه مناسبتی است؟ دوستم گفت ...
خاطره دیدار پدر فرمانده ناجا با رهبر انقلاب
برخی حرکات و حرف ها را ندیده و نشنیده اید! زمان سابق می گفتند با یک بیل گِل نمی توان جلوی آب رودخانه را گرفت ! گذشته از این اگر من به یکی از آن ها گفتم چرا این کار را می کنید و گفت به شما مربوط نیست چه باید بگوییم؟ قدرت دست شماست. کما اینکه دو سالی هم که خدمت آیت الله مظاهری بودم، ایشان به بنده گفتند جلوی این چنین مداحی هایی را بگیرید و بنده گفتم حاج آقا صداوسیما که دست ما نیست، شما امر ...
پاسخ به شبهاتی مطرح در مورد فیلم پیامبر
پیامبر زیاد شد. بنابراین این مسئله چون به یک واقعیتی مستند است لذا میتواند نشان دهنده این هم باشد که دشمنان امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی همچون مستکبران زمان پیامبر(ص) کاری از پیش نخواهند برد و ان شاالله این نظام از این مرحله مثل رسول خدا(ص) سربلند و سرافراز عبور خواهد کرد. - به نظر شما نقطه قوت فیلم کدام بخش بود؟ به نظر من سراسر قوت است اگرچه ممکن است از نظر برخی نکات ...
پیکر شیخ محمد که آمد، فقط گفتم خوش آمدی
. وقتی پیکر را دیدم، گفتم: اصلاً نیامده ام که بگویم خسته شده ام. گفتم خوش آمدی. فقط به قول هایی که به من دادی عمل کن. این سه امانت هم تقدیم به تو. دستشان را به دستت می گذارم. الان که آمدی باید همدوش من باشی. الان بچه ها به بودنت نیاز دارند. نمی دانم آن لحظه صدایی به گوشم رسید که گفت: ما آن زمان به امام خمینی لبیک گفتیم و امروز هم آمدیم تا به سیدعلی خامنه ای لبیک بگوییم. سید علی تنهاست، نیاز دارد ...
پیوندی که اول در آسمان و بعد روی زمین برقرار شد
. پیامبر (ص) می فرماید: می بینم برای حاجتی اینجا آمده ای. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو کن که خواسته ات پیش من پذیرفته است . حضرت علی (ع) که برای خواستگاری دختر پیامبر (ص) به خانه ایشان آمده، خواسته اش را چنین بازگو می کند: پدر و مادرم فدای شما، وقتی من کوچک بودم مرا از عمویتان ابوطالب و مادرم فاطمه بنت اسد گرفتید و با غذای خود و به اخلاق خود بزرگم کردید. نیکی و دل ...
توصیه ای که امام رضا ازمروبه جوادالائمه(ع)داشت
حلال شد. مأمون بار دیگر در مقابل دانش امام اظهار شگفتی کرد و گفت: کمی سن مانع از کمال عقل برای این خاندان نمی شود .(4) *آگاهی امام جواد(ع) از نیات درونی محمد بن حمزه از محمد بن علی هاشمی نقل کرده که او گفت: صبح روز ازدواج امام جواد(ع) با ام الفضل بر او وارد شدم و به علت دارویی که شب قبل خورده بودم عطش مرا فرا گرفته بود ولی از حضرت خجالت کشیدم آب طلب کنم، امام به صورتم ...
غنای فرهنگی شیعه درعصرامام جواد(ع)
انکار کنم پناه بر خدا از سخن شما، بلکه من بنده او هستم (1). شفاعت امام جواد علیه السلام به شیعه نیازمند: مردی از بنی حنیفه نقل می کند: در اولین سال خلافت معتصم عباسی که حضرت جواد علیه السلام به حج رفته بود با ایشان رفیق راه بودم ، روزی سر سفره طعام که عده ای از اطرافیان ورجال خلیفه هم حضور داشتند عرض کردم : فدایت شوم والی ما فردی دوستدار اهل بیت است و من به دیوان او مالیات ...
از سرمای ماووت تا آتش بی امان عملیات رمضان
خانه رساند. کیخا، لیوان آب را بر می دارد و چند قورت آب می نوشد تا ناراحتی اش را فرو بخورد، سپس می گوید: بی درنگ نشستم، اشک ریختم و خاک فیلمها و نوارها را خوب تمیز کردم. از نظر روحی آنقدر شکسته بودم که از آن پس در خانه نشستم و با دل شکسته و در تنهایی گزارشهایم را پیاده می کردم. همسرم که حال مرا می دید، سخت نگرانم بود. از امروز شهید و شهادت و جبهه نداریم وقتی از کیخا می ...
حمله شدید شجونی به روحانی و اصلاح طلبان/ نعمت زاده چهره و قهرمان ملی شد!/شوخی های هلیکوپتری اعضای ...
کنی و شاه آبادی و شهید محلاتی و دیگران جلسات جامعه روحانیت برگزار می شد. وی در مورد انشعاب در جامعه روحانیت مبارز گفت: در دفتر امام خمینی (ره) خیانت کردند و انشعاب را انجام دادند. کروبی، توسلی و موسوی خوئینی ها. اینها باعث انشعاب شدند و روحانیت را دو شقه کردند. همان زمان من 18 صفحه نوشتم و گفتم این انشعاب بوی خون می دهد و این انشعاب خطرناک است. وقتی روحانیت از هم جدا شوند نفاق جلو می آید. منافقین ...
حمله شدید شجونی به روحانی و اصلاح طلبان/ نعمت زاده چهره و قهرمان ملی شد!/شوخی های هلیکوپتری اعضای ...
انشعاب در جامعه روحانیت مبارز گفت: در دفتر امام خمینی (ره) خیانت کردند و انشعاب را انجام دادند. کروبی، توسلی و موسوی خوئینی ها. اینها باعث انشعاب شدند و روحانیت را دو شقه کردند. همان زمان من 18 صفحه نوشتم و گفتم این انشعاب بوی خون می دهد و این انشعاب خطرناک است. وقتی روحانیت از هم جدا شوند نفاق جلو می آید. منافقین جلو می آیند و می گویند ما با شماییم و اصلاح طلبیم. بعد هم البته این سه نفر بعد از ...
نعمتی: بیش از 100 میلیون تومان هزینه تفحص از بنیاد شهید شد
نتیجه تلاش های شما راضی بودند؟ هنوز گزارشی از کار ما منتشر نشده است و ما فعلا در حال جمع بندی هستیم. برای همین از اینکه آن ها رضایت دارند یا نه اطلاعی نداریم. تعدادی از اسامی در رابطه با این پرونده در فضای رسانه ای منتشرشد؛ مثلا گفتند که رد پای "سلطان شکر" هم در این پرونده دیده شده است. این نگرانی وجود داشت که ممکن است اسامی برخی مسئولان گذشته دراین گزارش باشد. چقدر نام ...
طلبه بی اخلاق خطرناک ترین موجود عالم است، چون راه توجیه را می داند
نمره و امتحان نباشد؛ ولی آیا این درست است که طلبه درس نخواند و یا تنها برای نمره بخواند؟! امام صادق(ع) فرمودند: من تعلّم لله یعنی تو برای خدا درس بخوان، چه کار داری که چه می شود. برخی ها می گویند: آمده ام تا مرجع شوم. خب اگر فردا مرجعیت نبود؟ گرچه باید مرجع شود. یا بگوید: آمده ام منبری خوبی بشوم. آمده ام مدرس خیلی خوبی بشوم. پس خدا در هدفت کجاست؟! این فرد از همان اول متوجه نیست، اول باید ...
10 درس از بی نظیرترین ازدواج تاریخ/ سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه علیهما السلام
) نزد خود و خداوند متعال بهره می جست؛ از جمله در مورد خواستگاری حضرت از دخترش فاطمه که همه چشم ها به آن دوخته شده بود بارها از جایگاه آن دو سرور کاینات سخن راند. مرا بپذیر! علی علیه السلام که برای خواستگاری دختر پیامبر به خانه ایشان رفته بود، با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد: پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و مادرم فاطمه بنت اسد گرفتید ...
جبهه معشوقی بود که 18 بار دست رد به سینه ام زد
پادگان آموزشی امام حسین(ع) خمینی شهر ببرد، بروم. هنگام سوار شدن که زیر دید مستقیم مسئولان بودم، دیگر هیچ حربه ای سازگار نبود و نگذاشتند سوار شوم. اما چون اسمم در لیست آموزشی ها بود، در یک فرصت پیش آمده از پنجره خودم را داخل اتوبوس انداختم و همراه بقیه به آموزشی رفتم و 47 روز بعد گفتند یک هفته مرخصی بروید و در انتهای این مدت هرکس قصد جبهه دارد بیاید و خودش را معرفی کند. با خیال راحت به مرخصی رفتم ...
استناد امام رضا به نبوت حضرت عیسی برای شبهه امامت فرزندش
امام جواد علیه السّلام به قصد و نیت اشخاص "محمد بن حمزه از محمد بن علی هاشمی نقل کرده که او گفت: صبح روز ازدواج امام جواد علیه السّلام با ام الفضل بر او وارد شدم و به علت دارویی که شب قبل خورده بودم عطش مرا فرا گرفته بود ولی از حضرت خجالت کشیدم آب طلب کنم، امام به صورتم نگاهی کرد و فرمود: خیلی تشنه ای درست است؟ گفتم: بله حضرت به غلامش فرمود آب بیاور من با خودم فکر کردم الان برایم آب ...
هفت انتقاد از فیلم محمد رسول الله(ص) / یک سوال چهارگزینه ای درباره برجام
بر روی غصه هایت که راه می روم خش خش شکستن نمک زر پاهایم بیشتر دلگیرت می کند کو آن پرندگان مهاجر تازه از راه رسیده؟ کو آن جمعیت مردمی که به هوای خنکی که به ساحلت می وزید دلخوش بودند؟ کو قایق هایی که راه درآمدی برای برخی از افراد نیازمند بودند؟ کو رنگ صورتی غروبهای دل انگیزی که به خاطر وجود جلبک های ریز درون آبت بود؟ نگاه کن فقط نمک مانده و بس سفید و یک دست و ...
آزاده ای که پدرش وی را نشناخت+عکس
ماه بعد به سراغم آمدند، یادم می آید عراقی ها با توجه به شرایط سختی که داشتم باز هم مرا شکنجه می کردند، به طوری که روی سرم آب خیلی سرد می ریختند و می گفتند خودت را بشور، در پی این ماجرا بدنم کاملاً خشک شده بود، به خاطر همین دور از چشم آنها کمی نرمش می کردم تا عضلاتم باز شود و خون در آن جریان پیدا کند، جالب است بگویم نماز خواندن هم از یادم رفته بود، تنها چیزی که به یادم می آمد لا اله الا الله و الله ...
تاریخ درباره نبرد آبی های پایتخت و تبریز چه می گوید؟
مرداد 1393 رقم خورد و این تیم ها از ساعت 22 در ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز و با قضاوت حسین زرگر به مصاف هم رفتند که این دیدار با برتری 2 بر یک استقلال خاتمه یافت. این دیدار که از هفته نخست رقابت های لیگ برتر فوتبال کشور برگزار می شد پرحاشیه ترین دیدار 2 تیم بود. هر 2 تیم بازی را با حملات پراکنده و به امید گلزنی در ابتدای مسابقه آغاز کردند. در دقیقه 19 گسترش فولاد در سمت راست ...
غنای فرهنگی شیعه در عصر امام جواد علیه السلام
چنان مقامی داد من فضیلت او را انکار کنم پناه بر خدا از سخن شما، بلکه من بنده او هستم (1). شفاعت امام جواد علیه السلام به شیعه نیازمند: مردی از بنی حنیفه نقل می کند: در اولین سال خلافت معتصم عباسی که حضرت جواد علیه السلام به حج رفته بود با ایشان رفیق راه بودم ، روزی سر سفره طعام که عده ای از اطرافیان ورجال خلیفه هم حضور داشتند عرض کردم : فدایت شوم والی ما فردی دوستدار اهل بیت ...
زندانی که بشود داخل آن سکه برد,زندان نیست,کویت است/غرضی لامپ خانه اش را هم نمی تواند عوض کند و شده مهندس ...
این مقوله تاچه حد حساس بودند؟خود ِ شما در این باره،چه خاطراتی دارید؟ من در این باره،به یک خاطره شخصی اشاره می کنم.آن زمان ما خیلی در بورس بودیم! و مثلاً به خود من پیشنهاد کردند که عضو هیئت مدیره یک کارخانه بزرگ بشوم! من هم،اگر چه می توانستم درهمان لحظه اول قبول کنم، گفتم: اجازه بدهید با آقا مشورت کنم. کارخانه هم شخصی و مال یکی از رفقای آقا بود، منتهی به مشکلات مالی خورده بودند و می ...
آگاهی تاریخی از زندگی ومکتب علمی جوادالائمه(ع)
امام جواد(ع) به حج رفته بود، با وی رفیق راه بودم روزی در سر سفره طعام که عده ای از رجال خلیفه نیز بودند، گفتم: فدایت شوم، والی ما مردی است که شما اهل بیت را دوست دارد و من به دفتر او مالیات بدهکارم، اگر صلاح بدانید نامه ای بنویسید که به من ارفاق کند. امام فرمود: من او را نمی شناسم، گفتم: فدایت شوم، او همانطور است که گفتم: از دوستان شماست، نامه شما به حال من مفید است، امام (ع) کاغذ به دست گرفت و ...
دو کرامت از امام محمد بن علی التقی(ع)
. گفتم: درباره تو می گویند که ادعای نبوت کرده ای و علت زندان رفتنت همین است؟ گفت: حاشا که من چنین ادعایی کرده باشم، جریان من از این قرار است: من در شام در محلی که گویند: رأس مبارک امام حسین را در آن گذاشته بودند مشغول عبادت بودم، ناگاه دیدم شخصی نزد من آمد و به من گفت: برخیز برویم، من برخاسته و با او براه افتادم، چند قدم نرفته بودیم که دیدم در مسجد کوفه هستم، فرمود: این جا را می ...