سایر منابع:
سایر خبرها
تدارک شبکه های استانی برای ایام نوروز و استقبال از بهار
برنامه روز29 اسفند به مدت 7ساعت از ساعت 21 تا لحظه تحویل سال مهمان خانه های پر مهرخانواده های خوزستانی و مهمانان نوروزی خواهد بود . بهار کارون نیز یکی دیگر از برنامه های ویژه ایام نوروز به تهیه کنندگی اکبر صابری نژاد اسنت که با بخش هایی چون موسیقی محلی وبومی زنده ،گزارش ازطبیعت و جاهای دیدنی استان ، مسابقه و...ادر 15 قسمت 60 دقیقه ایی از دوم فروردین 98 هرشب ساعت 21 پخش می شود. ...
بیوگرافی عادل فردوسی پور
ورزش 11: در خانواده ای متولد شد که پدرش مهندس برق بود و یک خواهر و یک برادر داشت. فضای خانه مسلما فضای فوتبالی نبود و او به دلیل علاقه اش به فوتبال، بچه سر به راه خانه محسوب نمی شد. محمد رضا راستگو از عوامل برنامه نود، در وبلاگ شخصی اش به مناسبت تولد عادل فردوسی پور نوشت: راستش از محله ای در غرب تهران شروع شد؛ شهرآرا. 11 مهرماه سال 1353 بود که عادل به دنیا آمد. در ...
کاپیتان اسبق استقلال: ای کاش به پرسپولیس می رفتم
و قائم مقام باشگاه بودند. این دو نفر کاملا در جریان این اتفاق بودند من تا به امروز نه به صورت رسانه ای صدایش را درآوردم که طرفداران استقلال ناراحت بشوند و نه اینکه حتی به آن فکر کنم. مبلغ این انتقال را هم به عهده خودم گذاشته بودند و به هر قیمتی که من می گفتند آنها عمل می کردم. چون هاشمی نسب به استقلال آمده بود دنبال این بودند که فقط یک بازیکن را به پرسپولیس ببرند و حالا اگر این بازیکن محمود فکری ...
سیاست ورزی در تعطیلات!
مجاهدین انقلاب اسلامی بخوانند. اگرچه نگاهی به شورای مرکزی این حزب نشان می دهد که از تئوریسین هایی، چون نبوی خبری نیست و تنها مدلی کاریکاتوری از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ارائه شده که بی شباهت به تشکل های فامیلی نیست. اعتمادملی از جمله احزاب اصلاح طلبی بود که سالی پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشت و برگزاری کنگره این حزب را می توان جنجالی ترین کنگره حزب در سال 97 خواند. در سالی که گذشت ...
خاطره بازی با محمد باقربیگی ؛ مجیدِ قصه ها
اصفهان می رفتند و از بچه ها تست می گرفتند. درست است؟ بله، به همه مدارس راهنمایی اصفهان رفته و از هر مدرسه چند نفر را انتخاب کرده بودند و تست مقدماتی می گرفتند و بعد در بین آنها تست نهایی ویدیویی گرفته می شد. مدرسه ما پشت خانه مادرشان (بی بی قصه های مجید) قرار داشت و آخرین مدرسه ای هم که به آن سر زدند، مدرسه ما بود. یک سری از بچه ها انتخاب شدند و قرار شد فردای آن روز ساعت 4 بعدازظهر ...
رهبر انقلاب فرمودند: مگر سرهنگ ها هم شعر می گویند ؟!
...> ازدواج ما خیلی ساده بود و هیچ مشکلی هم نداشتیم. چون توکلم به خدا بود. مشهد بودم از حضرت رضا(ع) خواسته بودم که یک همسر خوب قسمتم شود که الحمدلله پیدا شد . بارِ دوم چند سال در آمریکا ماندید؟ حدود یکسال و نیم . از همان زمان شعر و شاعری را دوست داشتید؟ من شاعری را از دوران دبیرستان آغاز کردم، اواخر دوران دبیرستان خیلی به ادبیات علاقه داشتم و شعر می سرودم و ...
یادی از مهدی آذریزدی؛ پدربزرگ قصه گوی حافظ قرآن
خواند و بعد آن را رها کرد. پدرش کشاورز بود و در امور دینی و مذهبی بسیار متعصب بود و ذوق و قریحه شاعری نیز داشت. به همین دلیل دیوانی از اشعار در مدایح و مراثی ائمه اطهار(ع) از خود به جا گذاشت. پدرش مدرسه دولتی، کار دولتی و کت و شلوار را حرام می دانست. به همین علت از رفتن به مدرسه بازماند و تنها کتاب هایی که در خانه شان دیده می شد، قرآن، مفاتیح الجنان، حلیة المتقین، عین الحیات، معراج ...
از لندن تا کربلا در جست و جوی ایمان
از صلح به کربلا رسیده بودیم و آن بغض من، احساسی بود که بعد از تمام این ها داشتم. این میزان دلدادگی و عشق آدم ها به یک شخصیت متحیر کننده است. فرزان از من فیلم گرفت و من آن را در اینستاگرامم استوری کردم چون من مسلمان نیستم و می خواستم به مردم نشان بدهم که به خاطر قرار گرفتن در آنجا و آن موقعیت ممنونم چون می دانم خیلی ها دوست داشتند آنجا باشند. اگر بخواهید در یک جمله پیاده روی ...
حاجی فیروزهای کوچولو را می شناسید؟
کار بازکنیم. می پرسیم بقیه روزهای سال چه کار می کنید؟ به هم نگاه می کنند و می گویند با بدبختی سر چهارراه ها گل می فروشیم. از هر 20 ماشین شاید یکی شان برای خریدن گل پول بدهد. اسمشان را که می پرسیم اخم هایشان را در هم می کشند و می گویند با اسممان چه کار داری خاله؟ آگه راست میگی که خبرنگاری بگو دم عید به حاجی فیروزها کاری نداشته باشن. دل خوشیم به همین چند روز آخر سال که پولی به خانه ها ببریم. ...
کاپیتان اسبق استقلال: ای کاش به پرسپولیس می رفتم
و قائم مقام باشگاه بودند. این دو نفر کاملا در جریان این اتفاق بودند من تا به امروز نه به صورت رسانه ای صدایش را درآوردم که طرفداران استقلال ناراحت بشوند و نه اینکه حتی به آن فکر کنم. مبلغ این انتقال را هم به عهده خودم گذاشته بودند و به هر قیمتی که من می گفتند آنها عمل می کردم. چون هاشمی نسب به استقلال آمده بود دنبال این بودند که فقط یک بازیکن را به پرسپولیس ببرند و حالا اگر این بازیکن محمود فکری ...
خاطره بازی با محمد باقربیگی ؛ مجیدِ قصه ها
... بله، به همه مدارس راهنمایی اصفهان رفته و از هر مدرسه چند نفر را انتخاب کرده بودند و تست مقدماتی می گرفتند و بعد در بین آنها تست نهایی ویدیویی گرفته می شد. مدرسه ما پشت خانه مادرشان (بی بی قصه های مجید) قرار داشت و آخرین مدرسه ای هم که به آن سر زدند، مدرسه ما بود. یک سری از بچه ها انتخاب شدند و قرار شد فردای آن روز ساعت 4 بعدازظهر برای تست ویدیویی به خانه شان برویم، اما فردا وقتی به ...
تدارک شبکه های استانی برای ایام نوروز و استقبال از بهار
برنامه است. این برنامه روز29 اسفند به مدت 7ساعت از ساعت 21 تا لحظه تحویل سال مهمان خانه های پر مهرخانواده های خوزستانی و مهمانان نوروزی خواهد بود . بهار کارون نیز یکی دیگر از برنامه های ویژه ایام نوروز به تهیه کنندگی اکبر صابری نژاد اسنت که با بخش هایی چون موسیقی محلی وبومی زنده ،گزارش ازطبیعت و جاهای دیدنی استان ، مسابقه و...ادر 15 قسمت 60 دقیقه ایی از دوم فروردین 98 هرشب ساعت 21 پخش می شود ...
سال نو با نوروزی پر از فیلم های سینمایی
به اندازه او دوست ندارند. ولی یک روز همه چیز تغییر می کند؛ چرا که مادر و پدر تیم یک نوزاد که کت و شلوار پوشیده و همچنین یک کیف دستی همراهش دارد را به خانه می آورند تا همبازی و برادر تیم باشد. از همان روز اول تیم به این نوزاد مشکوک می شود و رقابت این دو فرد با یکدیگر آشنا می شود. معرفی فیلم های سینما نو *** فیلم سینمایی خجالت نکش به کارگردانی رضا مقصودی چهارشنبه 29 اسفند ما ...
رهبر انقلاب فرمودند: مگر سرهنگ ها هم شعر می گویند؟!
امیرحسین که کوچک بودند، زهرا کلاس اول بود همان جا او را به مدرسه فرستادم و یکسال درس خواند و بعد هم ما به تهران آمدیم. ازدواج ما خیلی ساده بود و هیچ مشکلی هم نداشتیم. چون توکلم به خدا بود. مشهد بودم از حضرت رضا(ع) خواسته بودم که یک همسر خوب قسمتم شود که الحمدلله پیدا شد. بارِ دوم چند سال در آمریکا ماندید؟ حدود یکسال و نیم. از همان زمان شعر و شاعری را دوست ...
خواستگار ناکام دستور کودک ربایی داد
کودک در آغوشش بود به من گفت فرزندش خودش را خیس کرده و باید شسته شود. او می گفت به مسجد مقابل خانه شان رفته اما بسته بوده و برای همین زنگ خانه ما را زده است. وقتی دیدم بچه نیاز به شست و شو دارد اجازه دادم که آنها وارد خانه ام شوند و به دستشویی بروند. دخترم سرگرم بازی بود و خودم به آشپزخانه رفتم اما ناگهان صدای جیغ دختر 2ساله ام را شنیدم. وقتی برگشتم دیدم یکی از آن2زن دخترم را در آغوش گرفته و تا به ...
27 اسفند ورود ممنوع ها در دید و بازدید نوروز
... سلیقه شخصی آدم ها اینکه مردم در خانه و در حریم خصوصی شان موسیقی سنتی دوست دارند یا پاپ، دوست دارند جوراب قرمز را بالباس مشکی بپوشند، غذای فرنگی دوست دارند یا ایرانی، همسرشان را چی صدا می کنند یا بچه شان را چند بار در هفته به پارک می برند به ما ربطی ندارد. عشق و علاقه مندی آدم ها اینکه چه کسی با چه کسی تناسب دارد یا ندارد، فلانی باکسی سن مادربزرگ یا پدربزرگش قصد ...
فیزیکدانانی که نام شان، واحد اندازه گیری شد
به دنیا آمد و چون پدرش معلم بود، نگذاشت پسرش به مدرسه برود و تا چهارده سالگی خودش در خانه به او درس داد. بعدا که ارنست به دبیرستان و دانشگاه رفت فهمید که به فیزیولوژی بدن انسان علاقه دارد و البته فیزیک را هم دوست دارد، به خاطر همین در سال 1860 از دانشگاه وین دکترای فیزیک گرفت. همان موقع او در حال تحقیق روی یک عارضه چشمی بود که بعدا به نوارهای ماخ معروف شد، نوارهای تیره و روشنی که گاهی ...
روایتی تازه از اولین مذاکرات ایران و آمریکا
مدرسه نرفته ای؟ گفتم در مکتب خانه درس خوانده ام که از من خوششان آمد. گفت تو باید الان کلاس سوم باشی. خانم شیری معلم کلاس سوم من را دید و به سر کلاس برد و امتحان فارسی روخوانی و املا و سؤالات ریاضی گرفت. املا و روخوانی را قبول کرد، ریاضی ام ضعیف بود و خودش کمک کرد و قبول شدم. به مدیر مدرسه گفت اسمش را بنویسید. من کلاس سوم رفتم. با همین نمره های ضعیف، در ثلث اول شاگرد سوم شدم. بیشتر سال ها شاگرد اول یا ...
گفتگو با مادر قهرمان داستان واقعی شبی که ماه کامل شد
گفته بیایم، گفتم مطبش در شهرری است و برو آنجا. فردایش دوباره آمد خانه ما و گفت: من آمده ام خواستگاری دختر شما. او همان موقع که فائزه را در بازار دیده بود، عاشق چشم های او شده بود. من به او گفتم شما خیلی بیجا کردید، فائزه بچه است. ما چنین کاری نمی کنیم. او مدام قسم می خورد و اصرار می کرد. در 14 سالگی شوهر کرد، همه این کار ها را هم شوهرم کرد. شش ماه بعد عقد، چه شد که فائزه به زاهدان رفت؟ ...
داستان مهاجران؛ آنها که رفته اند، آنها که مانده اند و آنهایی که می خواهند بروند
شنیدم این است که پدرم رفت ترکیه کار کند و دیگر برنگشت. در تمام این سال ها هم خبری از خودش یا خانواده اش نداریم. من با خاله ها و دایی هایم و بیشتر از همه در خانه مادربزرگ مادرم، بزرگ شدم. مادرم بعد از پدرم دیگر ازدواج نکرد. همیشه به من می گفت مرد من تویی . همین حالا هم گاهی همین حرف را می زند. با وجود این نیما دیگر قصد ندارد در ایران بماند .اما معنی این حرف این است که الان در تهران ...
کودکان خانه های کاه گِلی سیستان میزبان عیدانه مهرورزان
اتفاق خوبی است، مهرورزی در زمستان؛ کودکانی هستند که پدر ندارند، مادر ندارند یا پدر و مادرانی که از شدت فقر از پس تهیه ساده ترین امکانات زندگی برای رفاه فرزندشان بر نمی آیند، خیلی ها هم هستند که در این روزهای سرد زمستان منتهی به بهار سرپناه ندارند. خانواده هایی که خانه هایشان را چند تکه حصیر و چادر تشکیل داده در دل بیابان زندگی می کنند. کودکانی که در همین اتاقک های کوچک گلی درس می خوانند و ...
اصطلاح ازدواج سفید غلط رایج است/ به نام دختران به کام پسران!
...> عرفان بعد از چندین بار کنسل کردن قرار ملاقاتش بالاخره قبول می کند در محل کار من با هم دیداری داشته باشیم. همخانه او علاقه ای به بازگو کردن زندگی شان ندارد و دلیل کنسل کردن عرفان نیز همین است و مقداری هم ترس ! دانشجوی دکترا است و خانواده اش در شهرستان زندگی می کنند و برای تحصیل به تهران آمده است. از وضعیت مالی بی ثبات هر دویشان می گوید و اینکه دوست ندارد مسئولیت های بی موردی مانند ...
اسعدیان: کی ادعا کردم درباره یک خانواده حزب اللهی سریال ساخته ام؟
گردد درحالی که می فهمد عشقش را ازدست داده. بیننده با خودش می گوید چرا حامد باید این همه سال پای یاسمن بماند؟ رستمی: سؤال این است که چرا نه؟ از زمانی که من فیلمنامه را خواندم و در روند شخصیت حامد قرار گرفتم، از زمانی که حامد به ایران می آید می گوید نیامدم اینجا ماندگار شوم ولی انسان ها هر چقدر مغرورتر هستند، از آن طرف هم احساساتی تر هستند. زمانی که حامد و یاسمن باهم رابطه شان را شروع کردند ...
یادی و نامی از مفاخر درگذشته سال 1397
همه می خواست درخت باشند و توی اتاق های روزنامه جا نشوند. اما تنها خودش درخت ماند. همزمان سخت گیر بود و نازک دل. همین هم شخصیت اش را خواستنی می کرد. او، نه کامل در عرصه آکادمیک ژورنالیسم غرق شد و نه فقط در حوزه عملی قدم برداشت. هر دو را باهم پیش بُرد. احمدرضا دالوند روزنامه نگاری را فقط در کتاب ها جست و جو نکرد. ازطرفی، هیچ وقت هم به کتاب و آموزش نه نگفت . او حرف نداشت. بزرگ بود و هیچ وقت ...
صدای پای بهار می آید بیا کینه از دل بزدا ییم
با قلدری تا سال های بعد ملکه ذهنمان می شود و حتی ریشه بسیاری از طلاق ها در چند کلمه خلاصه می شود: با هم حرف نمی زنیم. وی در پاسخ به این سؤال که چه زمانی موقعیت مناسب برای حرف زدن است؟ می گوید: بلافاصله بعد از دعوا و خشم انتظار حرف زدن منطقی و معقولانه نیست. اگر در خانه یا محل کارتان هستید به سرعت مکان را ترک کنید و ساعتی بعد هر زمان که آرامید، حرف زدن منطقی، با صدای آرام را شروع کنید. ...
قلیان سرا هایی که اولویت آنها با دختران دبیرستانی است !
اتفاقات ناخودآگاه سؤال های زیادی را در ذهنم ردیف می کند. اینکه چرا باید یک سفره خانه نزدیک چند دبیرستان باشد و هیچ یک از اولیای مدرسه نپرسند چرا نوجوان هایشان بعد از مدرسه باید قرار قلیان کشیدن بگذارند؟ نوجوان هایی که حالا خودشان را مرد تصور می کنند و دارند استقلال شان را با سرطان هایی که هورت می کشند به رخ هم می کشند. از خودم می پرسم چند نفر از پدر و مادر های آن ها می دانند ...
سعدی خوانی صداپیشه جناب خان در برنامه تحویل سال
زندگی آنها کرده بیان کرد. از جمله اینکه گفت: بچه هایی در جازموریان بودند که گرچه پرتقال آن نواحی معروف است اما نمی دانستند پرتقال چیست. زنانی که نمی دانستند چند ماهه حامله هستند. استخوان های دختری به نام سامیه به خاطر ازدواج فامیلی و سوءتغذیه کچ و معوج شده بود و آوردن او به تهران سبب خیر شد و بیماری بچه ها و افراد دیگری هم درمان شد. وی افزود: هیچ کدام از این بچه ها شناسنامه ...
دستمزد مجید شد یک موتور براوو!
(بی بی قصه های مجید) قرار داشت و آخرین مدرسه ای هم که به آن سر زدند، مدرسه ما بود. یک سری از بچه ها انتخاب شدند و قرار شد فردای آن روز ساعت 4 بعدازظهر برای تست ویدئویی به خانه شان برویم اما فردا وقتی به مدرسه رفتم بچه ها گفتند چرا دیروز نیامدی؛ ما رفتیم و تست دادیم. متوجه شدم که من اشتباه کرده بودم و باید دیروز برای تست می رفتم. خلاصه تصمیم گرفتم باز هم شانسم را امتحان کنم و همان روز ساعت 4 ...
یادی از مفاخر درگذشته سال 1397
گروه گوناگون " تیتریک "؛ صفت کسی که به همه زبان ها ستوده باشد و به همه ملت ها مقبول، که تواند گفت؟ عطار نیشابوری، تذکرة الاولیاء، ذکر امام ابوحنیفه از سال 1397، فقط چند روز مانده و این یعنی چند روز دیگر تمام می شود و ما می مانیم و کوله باری از خاطرات. خاطراتِ خوب و بدی که لحظه لحظه اش با بندبندِ جسم مان و جز ء جزء روح مان درهم تنیده شده است. رخداد هایی که حالا یا در قاب عکس یا در دفترچه روزن ...
فیزیکدانانی که نام شان، واحد اندازه گیری شد
به دنیا آمد و چون پدرش معلم بود، نگذاشت پسرش به مدرسه برود و تا چهارده سالگی خودش در خانه به او درس داد. بعدا که ارنست به دبیرستان و دانشگاه رفت فهمید که به فیزیولوژی بدن انسان علاقه دارد و البته فیزیک را هم دوست دارد، به خاطر همین در سال 1860 از دانشگاه وین دکترای فیزیک گرفت. همان موقع او در حال تحقیق روی یک عارضه چشمی بود که بعدا به نوارهای ماخ معروف شد، نوارهای تیره و روشنی که گاهی ...