سایر منابع:
سایر خبرها
گزارش زندگی دختران خردسالی که شوهر دارند
...، می گوید: یک سال بیشتر نگذاشت درس بخوانم. بهانه اش هم این بود که مدرسه مان مختلط است. دخترخاله اش که هم کلاسی ام بود به مسعود گفته بود که با پسرهای مدرسه که دو نفرشان پسرخاله هایم بودند لی لی بازی کردیم. مسعود مرا به صحرا برد و چاقو را گذاشت روی گلویم و گفت راستش را بگو که چه کار کرده ای و از فردایش دیگر مدرسه نرفتم و بعدش هم نگذاشت پا به خانه خاله ام بگذارم.... همان طور بی خیال مانتویش را درمی ...
سنگ قبرهای لاکچری ؛ از دیزاین با آب طلا تا مرمر صورتی
...> اگر این روز ها و به بهانه سال نو شمسی، سری به بهشت زهرا (س) تهران زده و چند قدمی پیاده در میان قطعه های مختلف طی کرده باشید، خواهید دید که برخی قبر ها با سایرین، تفاوت فراوانی دارد؛ چه از نظر شکل سنگ و حتی مرغوبیت آن. سنگ قبر هایی با رنگ و شکل های متفاوت، با طرح های خاص و شکل و شمایلی خاص تر از سایرین. انگار پز و موج لاکچری بودن به اینجا هم سری زده است . وقتی محدودیتی برای قیمت سنگ قبر ...
عزت هادی
به سعادتشان. این دنیا آلوده است. دوست دارم سوریه بروم و ثبت نام کرده ام، اگر اجازه می دهی بروم. اما دلم نمی آمد که به هادی بگویم برو. دو تا پسر بیشتر نداشتم . مادر وقتی اصرار پسر را می بیند، می گوید: یک شرط دارد. دو تایی لباس رزم بپوشیم و باهم برویم. من جلو می روم و شما پشت سرم باش . نمی تواند دل مادر را راضی کند و صبر می کند تا شهادت به خانه و شهر او بیاید تا در روز وفات حضرت زینب تشییع شود ...
حال و هوای رمضان در میان هرمزگانی ها/ از پخت نان شیرینی تا مراسم تعزیه خوانی
بانوان با جمع آوری فرش های خانه های خود و شتشوی فرش ها، با خانه تکانی کامل به استقبال ماه مبارک رمضان می روند. این روز ها مساجد برای ختم قرآن و اقامه نمازهای جماعت آماده شده اند و علمای شیعه و سنی نیز همواره برخواندن نماز جماعت و تلاوت کلام الله مجید در ماه مبارک رمضان تاکید می کنند. رضا برومند مدیرکل میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری هرمزگان در گفتگو با خبرنگار گروه استان ...
مُهر شهادت در پرونده ام دارم/ خانه ما پایگاه سربازان فراری بود
...> خانه ما پایگاه سربازان فراری بود سال 46 در یکی از روستا های آذربایجان شرقی به دنیا آمدم. چهار ساله بودم که از آنجا به تهران آمدیم و در منطقه اتابک ساکن شدیم. سال 55 هم از اتابک به افسریه رفتیم. آن زمان افسریه زمین های خالی زیادی داشت، اما با این وضعیت ما برای مستاجری آنجا رفتیم. خانه ما در افسریه نزدیک به پادگان بود. از آن سال فعالیت های انقلابی پدرم آغاز شد. سن و سال کمی داشتم ...
باطل السحر مدل 2019
.... به گذاشتن چشم نظر یا چسباندن نعل اسب جلو در مغازه، اما او این کار ها را دوست دارد و به نظرش، هم درست هستند هم فایده دارند. اما او از ترس همین دوستانش خیلی از این اعتقاداتش را رو نمی کند: چند بار حرف شد و من چیزی گفتم و هنوز هم مسخره ام می کنند. من هم دیگر نمی گویم. از سر کتاب که اصلاً حرف نمی زنم وگرنه باید از این شهر بروم بس که برای آدم دست می گیرند. حرف شان هم همین چیز هایی است که خیلی ها می گویند. این که این چیز ها سرگرمی است یا فالگیر ها متقلب اند، اما من که نمی توانم بگویم نتیجه نگرفته ام. وقتی گرفته ام دروغ بگویم؟ روزنامه ایران ...
لحظه تولد فرزندانم در کنارشان نبودم/ مقاومت، درس بزرگ دفاع مقدس بود
سالگی در جبهه های حق علیه باطل حضور داشته و در این عرصه بارها از نواحی مختلف مورد مجروحیت قرارگرفته است. قلی پور با بیان اینکه 5 برادر و 5 خواهر دارد، می گوید: من آخرین برادر بودم زمانی که می خواستم به جبهه بروم مادرم سواد چندانی نداشت؛ بدون اینکه متوجه شود از او امضاء و اثر انگشت گرفتم و گفتم این تعهدنامه برای نگهبانی در پادگان نظامی است. این جانباز قزوینی ادامه می دهد: برادر بزرگترم در ...
دادگاه خانواده؛ تمام اموالم را برای آزادی شوهر قاچاقچی ام دادم اما او کتکم زد
دوات آنلاین - اگر آن زمان به نصیحت های پدر و مادرم گوش می دادم و بر اثر غرور جوانی تصمیم نمی گرفتم تا با مردی ناشناس آن هم در یک شهر دور ازدواج کنم امروز این گونه سرگردان و حیران برای گرفتن طلاق تلاش نمی کردم و ... زن 32 ساله ای که برای پیگیری پرونده طلاق از کرمان به مشهد بازگشته است در حالی که بیان می کرد همه اموال و سال های جوانی ام را به پای مردی ریختم که معرفت این همه محبت را نداشت ...
طلاق به خاطر عمل زیبایی زن
دوات آنلاین - مردی که بعد از عمل زیبایی همسرش با او دچار اختلاف شده و حتی وی را کتک زده بود وقتی با درخواست او برای طلاق مواجه شد به مرکز مشاوره پلیس استان خراسان شمالی رفت و داستان زندگی اش را این طور تعریف کرد: 10سال پیش با عشق و علاقه با ساناز ازدواج کردم. این علاقه دو طرفه بود و آتش عشق چنان مرا کر و کور و لال کرده بود که چیزی جز زیبایی ساناز نمی دیدم. هر چند پدرو مادرم از همان اول ...
فرجام سیاه فرار با پسر همسایه
هستم و پدرم که اصلاً چشم دیدن من را نداشت با رو شدن این ماجرا عصبانی تر شد و هر روز به بهانه ای مرا با کمربند می زد تا به هدفش که سقط جنین بود برسد اما موفق نشد و بعد از مدتی بچه سالم به دنیا آمد. خانواده شوهرم اصلاً به روی خودشان نیاوردند و به دنبالم نیامدند و انگار من وجود خارجی نداشتم. پدرم عصبانی تر شد و با بزرگ کردن بچه مخالفت کرد و به زور نوزاد را به یک شیرخوارگاه دولتی ...
شهید غلامرضا نریمان: اگر دنیا از یزید لبریز شود پشت به سالار شهیدان نکنیم
سپاه پاسداران تمام توانش را در راستای تثبیت این نظام و خنثی سازی حرکت های کور ضد انقلاب بکار گرفت. او که یکی از اعضای فعال گردان های انصارالمجاهدین بود در دوران جنگ تحمیلی با تأسی از مولایش علی(ع) به یاری خانواده های رزمندگان شتافت و هرآنچه در توان داشت در طبق اخلاص گذاشت. 36 نفر بودند که از بیجار به سمت سنندج حرکت کردند، فرمان رسیده بود که 35 نفر از آنها غیر از غلامرضا همه ...
خانواده ما سال 1361 دو شهید و دو جانباز داد
...> همسرش، محمدعلی قربانی پسرخاله اش بود و بعد از ازدواج از همدان راهی تهران می شوند و در منطقه نارمک خانه ای می گیرند. حاج آقا در جهاد کشاورزی مشغول می شود و با رزق حلال فرزندانش را بزرگ می کند. روزگار خیلی زود آن روی دیگرش را نشان حاج خانم می دهد. وقتی فرزند بزرگش، محمود هنوز به روز های جوانی نرسیده، در 16 سالگی به بیماری سرطان دچار می شود. یک بیماری سخت که پسر خانواده را روی تخت بیمارستان ...
کتک نمی خوردم اما هر روز تحقیر می شدم!
حرف ها و رفتارهای تحقیرآمیز خیلی بهتر از زندانی شدن در خانه بود. دلم بشدت برای خانواده ام تنگ شده بود. نه اجازه دیدارشان را داشتم نه حتی تلفنی صحبت کردن. هم موبایلم را گرفته بود هم تلفن خانه را قطع کرده بود. کار من هم شده بود اینکه هر روز صبح بعد از رفتنش قفل بودن در را چک کنم بلکه یک روز یادش برود و بتوانم از این خانه لعنتی که حکم زندان را برایم داشت بیرون بروم. فقط فکر می کردم و هر روز بیشتر به ...
شانزدهمین جشن بازیگر برگزار شد
به گزارش روابط عمومی شانزدهمین هفته بزرگداشت تئاتر؛ شانزدهمین شب بازیگر، بعدازظهر شنبه چهارده اردیبشت 98 با اجرای بهزاد فراهانی در سالن اصلی تئاتر شهر، برگزار شد. در این مراسم که به کارگردانی محمد رحمانیان کاراکترهای افراد تاثیر گذار و درگذشته تئاتر ایران به شکل نمایشی بازسازی شده بودند، بهزاد فراهانی متن صفحه اول بروشور این شب را قرائت کرد و اظهار داشت: خانه تئاتر افتخار دارد که بگوید ...
نقشه قتل شوهرم درست پیش نرفت و او زنده ماند!
پسرخاله ام اصغر به خواستگاری ام آمد. جوان سربه زیر و آرامی بود و پدر و مادرم دوستش داشتند. من احساس خاصی به او نداشتم بدون هیچ علاقه ای مرا سر سفره عقد با پسرخاله ام نشاندند. او مرا دوست داشت و هر کاری می کرد که زندگی آرامی داشته باشیم. دو سال بعد از ازدواج مان، پسرم به دنیا آمد اما حضور او فقط مسئولیت های من و اصغر را بیشتر کرد، با وجودی که سعی می کردم تمام وظایف مادری و همسری ام را بدرستی انجام دهم ...
گزارشی از ساخت و سازهای غیرمجاز در طرح کمربند سبز
بساز و بفروش ها زمین های کشاورزی را از مردم خریدند و به خانه های ارزان قیمت تبدیل کردند. حالا در مرتضی گرد از خانواده های تنگدست آبرودار تا خلافکارانی که به دنبال محلی ارزان می گردند پیدا می شود. در حال گذر از خیابان، سرازیری انتهای کوچه ولی عصر(عج) 10 نظرمان را به خود جلب می کند. کوچه های خاکی پایین سرازیری پر است از ساختمان های چند طبقه که دیوارهای آجری شان برهنه و بدون روکش هستند و ...
مستکبر قاچاقچی کالاهای بنجل است نه کارخانه دار
کاری و اینگونه مسائل، متولیان مربوطه به بهانه عدم استاندارد و نداشتن کد بهداشتی و فلان آرم و سیب سلامت و... جلوی عرضه و فروش محصولات خانگی را میگیرند. قانون مشاغل خانگی باید اصلاح و به روز شود و مدیران جوان با فکر و ایده های جدید در اینگونه مسائل مربوط به کار و تولید تصمیم سازی نمایند. سرمایه اجتماعی در جامعه ی کار و تولید مهم است، بدون ایجاد اعتماد که رونق تولید ایجاد نمیشود. اعتماد ...
میراث احمد خیامی؛ هر ایرانی یک پیکان!
ناسازگاری و نارضایتی به بار خواهد آورد. همان گونه که توسعه ی نامتوازن و آمرانه پهلوی دوم راه برای انقلاب گشود. متولد زمانه ی درشکه احمد خیامی به سال 1303 در خانواده ی مذهبی و متوسط در مشهد متولد شد. پدربزرگ او، عبدالله خیامی، از مشروطه خواهان فعال عصر خود بود که با تأسیس جمعیت سادات حسینی در مبارزات این دوران نقش آفرینی کرد و به گفته ی احمد خیامی در گوشه ی خانه مدرسه ای به سبک مدارس نوین ...
مهمانی خدا در هرمزگان؛ آیین ها و آداب محلی
ای است که همه نقاط استان را درگیر کرده است. مردم استان هرمزگان به رسم دیرینه با روزه داری و غبار روبی مساجد در سه روز آخر ماه شعبان به استقبال ماه رمضان رفته اند. جلوه هایی از شور و معنویت رمضان را می توان در آداب و سنت های این ماه در هرمزگان دید. گُم گُم سحری در جاسک در گذشته ها با توجه به نبود بلندگو در مساجد و پایین بودن صدای اذان به ویژه در خانه هایی که از مساجد دور ...
خبرهای کوتاه رادیو و تلویزیون| 15 سریال رادیویی برای آنتن رمضانی/ هشت و نیم دقیقه با ناردون به تلویزیون ...
شمال کشور به مرور پر شده و جای خالی دیگری برای دفن وجود ندارد. اهالی روستای دیگر به صاحب قطعه زمینی که در روستای دیگر است فشار می آورند تا اجازه دفن تازه درگذشتگان روستا را به آنها بدهد ولی او در صدد فروش آن زمین به مبلغ بالا و یا تعویض آن با چند باغچه دیگر است . از طرفی دیگر داستان فیلم با فوت یکی از معتمدین روستا که فرزندش خواهان ازدواج با دختری از روستاست به مرحله جدیدی وارد می شود و.... ...
مادر شهید قربانخانی: خیلی ها می گویند که چقدر به شما پول می دهند؟/ سردار سلیمانی آمد و مهمان مجید شد/ ...
. می گفتم مجید هستش، اگر شهید شده پس پیکرش کو؟! بعد از شهادتش یاد خواب حضرت زهرا سلام الله علیها افتادم و هدیه هایی که مجید خیلی زیاد برایم می خرید. مجید در خواب چند نفری رفته بود و گفته بود اگر مادرم بخواهد من برمی گردم. این دفعه هم که مجید برگشت خودم در بین الحرمین از امام حسین (ع) خواستم که مجید برگرده و دو روز بیشتر طول نکشید و مجید برگشت. دیگه خیلی دلم براش تنگ شده بود. ...
محسن در ساسان شهید شد + عکس
از کسی التیام یابد. من در گروه تحقیق برای شناسایی خانواده های بی سرپرست و بدسرپرست بودم. هر روز به مناطق مختلف می رفتم. شناسایی و سازماندهی می کردم، اما مجبور شدیم به دلیل بیماری مادرم به تهران بیاییم. در تهران به انجمن اسلامی معلمان رفتم و تقاضای همکاری دادم. آن ها از من معرف خواستند. گفتم، چون تازه به تهران آمده ام کسی را نمی شناسم. آنقدر رفتم و آمدم تا مسئول آنجا خودش معرف من شد و من در مدرسه ...
همه با اسمم مشکل دارند + عکس
. چرا که وقتی از شهیدی قبلاً کتاب نوشته شده بود چه نیازی به کتاب دوباره بود؟ چند ماه این بلاتکلیفی ادامه داشت تا اینکه یک روز دست بچه هایم را گرفتم و رفتیم بهشت زهرا. تا حالا سر مزار آقا محسن نرفته بودم. به چه سختی ای پیدایش کردم و نشستم با خودش سنگ هایم را واکندم. اگر دوست داشت که من بنویسمش باید خودش کمک می کرد که چیز خوبی از آب درمی آمد و نه همان قبلی ها و همیشگی ها. فردایش از حوزه هنری زنگ زدند و ...
مادرم سال ها برای شهیدی گمنام مادری کرد
به دست ما رسیده است، فرزند شهیدش نیست، اما به جای مادر آن شهید برایش مادری کرد. بعد ها که پیکر حمیدرضا برگشت مادرمان، مادر سه شهید شد. مادرتان چطور مطمئن شده بود که پیکر تحویل داده شده، پسرش نیست؟ سه، چهار سال بعد از شهادت حمیدرضا یک روز از طرف سپاه به ما خبردادند که پیکر چند شهید تفحص شده و پیکر حمید هم در میان آنهاست. من از شهر به روستا آمدم تا همراه مادر به زیارت پیکر ...
شهرک سعدی شیراز 40 روز بعد از سیلاب
سیلاب در پنجمین روز فروردین 98 رخ داد که گفته شد انتقام طبیعت از انسان به دلیل دست اندازی به این ساحت است. سیل در محل دروازه قرآن شیراز انسان ها را گرفتار کرد و منجر به جان باختن 21 نفر از هم وطنان شد و روز بعد نیز این سیلاب سر از محله سعدی و خانه های مردم، جایی که افراد کم درآمد و قشر ضعیف جامعه در آن محل زندگی می کنند در آورد. خانواده هایی که به سختی با زحمت فراوان طی سالیان دراز ...
گزارشی از ساخت و سازهای غیرمجاز در طرح کمربند سبز
، ولی بساز و بفروش ها زمین های کشاورزی را از مردم خریدند و به خانه های ارزان قیمت تبدیل کردند. حالا در مرتضی گرد از خانواده های تنگدست آبرودار تا خلافکارانی که به دنبال محلی ارزان می گردند پیدا می شود. در حال گذر از خیابان، سرازیری انتهای کوچه ولی عصر(عج) 10 نظرمان را به خود جلب می کند. کوچه های خاکی پایین سرازیری پر است از ساختمان های چند طبقه که دیوارهای آجری شان برهنه و بدون روکش هستند ...
از 1370 تا 1378 با سریال های ماه مبارک رمضان/یادگاری از بازیگرانی که نامشان ماندگار ماند
زیر و رو کردن خاطرات شان، بدان دست پیدا می کنند. شخصیت اصلی این مجموعه، آقا بزرگ است که سرپرست و بزرگ خانواده است. او مدت ها قبل، پسری به نام جلال را به فرزندی قبول کرده است و پس از آن و در خلال سال ها، اتفاقاتی برای خودش، خانواده و جلال رخ داده است. بهاران در بهار بهاران در بهار در سال 74 به کارگردانی غلامرضا رمضانی از شبکه دو سیما پخش شد. رضا بابک، رضا خندان، پروین ...
میراث احمد خیامی؛ هر ایرانی یک پیکان!
مفید نخواهد بود که ناسازگاری و نارضایتی به بار خواهد آورد. همان گونه که توسعه ی نامتوازن و آمرانه پهلوی دوم راه برای انقلاب گشود. متولد زمانه ی درشکه احمد خیامی به سال 1303 در خانواده ی مذهبی و متوسط در مشهد متولد شد. پدربزرگ او، عبدالله خیامی، از مشروطه خواهان فعال عصر خود بود که با تأسیس جمعیت سادات حسینی در مبارزات این دوران نقش آفرینی کرد و به گفته ی احمد خیامی در گوشه ی ...
استقبال مردم قم ازماه رمضان با چشم روشنی رویت ماه درآسمان
...، رسم آشتی کنان در بین خانواده و اشخاصی که به علت اختلاف و نزاع، مدت ها با همدیگر قهر بودند، از سنت های رایج و با اهمیت مردم قم بوده و می باشد؛ به این ترتیب که یکی از بزرگان نزدیک به دو خانواده، مهمانی کوچکی در خانه خود تشکیل می دهد و با دعوت ازطرفین اختلاف، واسطه صلح و آشتی آنان می شود. مصطفی جعفرزاده دستجردی افزود: این چنین رسم و آدابی، اگرچه رنگ و بوی دوران گذشته را ندارد، اما هنوز ...
مادر شهید قربانخانی:گفته بود خواب حضرت زهرا (س) را دیده است
: هر وقت آقا افسر (پدرش) حرف زدنش را درست کرد می آیم خانه. بهش گفتم مجید چیزی نگفت که، خالکوبی کردی پدرت هم ناراحت شده. فردای همان روز زنگ زد و گفت ناهار چی می خورید؟ منم گفتم چیزی نمی خورم. بعد گفت درب را باز کنید غذای سرد از دهن می افتد، من بدون شما چیزی نمی توانم بخورم. مجید خیلی بامرام و با معرفت بود. درست است که از خانه بیرون رفته بود، اما نمی توانست بدون ما که خانواده اش بودیم غذا بخورد. به ...